تفاوت میان نسخه‌های «اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/من از آن که شوم کو نه ازان تو بود؟»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|من از آن که شوم کو نه ازان تو بود؟|یا چه گویم که نه در لوح و بیان تو بود؟}}
 
{{ب|من از آن که شوم کو نه ازان تو بود؟|یا چه گویم که نه در لوح و بیان تو بود؟}}
 
{{ب|سخن لب، که تو داری، نتوانم گفتن|ور بگویم سخنی هم ز زبان تو بود}}
 
{{ب|سخن لب، که تو داری، نتوانم گفتن|ور بگویم سخنی هم ز زبان تو بود}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۴۶

' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (من از آن که شوم کو نه ازان تو بود؟)
از اوحدی مراغه‌ای
'


من از آن که شوم کو نه ازان تو بود؟ یا چه گویم که نه در لوح و بیان تو بود؟
سخن لب، که تو داری، نتوانم گفتن ور بگویم سخنی هم ز زبان تو بود
هر زمانم به جهانی دگر اندازی، لیک نروم جز به جهانی که جهان تو بود
تن و دل گر به فدای تو کند چندان نیست خاصه آن کش دل و تن زنده به جان تو بود
نگذاری که ببوسد لبم آن پای و رکاب ای خوش آن بوسه که بر دست و عنان تو بود!
چون نشانی بنماند ز تن من بر خاک دل تنگم به همان مهر و نشان تو بود
جان خود را سپر تیر بلا خواهم ساخت اگر آن تیر، که آید ز کمان تو بود
چون بپوسد تن من گوش و روانی که مراست بر ورود خبر و حکم روان تو بود
هر چه آرند به بازار دو کون، از نیکی همه، چون نیک ببنینی، ز دکان تو بود
دیده در کل مکان گر چه ترا می‌بیند من نخواهم که بجز دیده مکان تو بود
می‌کنم ذکر تو پیوسته به قلب و به لسان خنک آن قلب که مذکور لسان تو بود
نیست غم سر دل اوحدی ار گردد فاش چو دلش حافظ اسرار نهان تو بود