تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/به جان تو که مرو از میان کار مخسب»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|به جان تو که مرو از میان کار مخسب|ز عمر یک شب کم گیر و زنده دار مخسب}} | {{ب|به جان تو که مرو از میان کار مخسب|ز عمر یک شب کم گیر و زنده دار مخسب}} | ||
{{ب|هزار شب تو برای هوای خود خفتی|یکی شبی چه شود از برای یار مخسب}} | {{ب|هزار شب تو برای هوای خود خفتی|یکی شبی چه شود از برای یار مخسب}} |
نسخهٔ کنونی تا ۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۳۶
' | دیوان شمس (غزلیات) (به جان تو که مرو از میان کار مخسب) از مولوی |
' |
به جان تو که مرو از میان کار مخسب | ز عمر یک شب کم گیر و زنده دار مخسب | |
هزار شب تو برای هوای خود خفتی | یکی شبی چه شود از برای یار مخسب | |
برای یار لطیفی که شب نمیخسبد | موافقت کن و دل را بدو سپار مخسب | |
بترس از آن شب رنجوریی که تو تا روز | فغان و یارب و یارب کنی به زار مخسب | |
شبی که مرگ بیاید قنق کرک گوید | به حق تلخی آن شب که ره سپار مخسب | |
از آن زلازل هیبت که سنگ آب شود | اگر تو سنگ نهای آن به یاد آر مخسب | |
اگر چه زنگی شب سخت ساقی چستست | مگیر جام وی و ترس از آن خمار مخسب | |
خدای گفت که شب دوستان نمیخسبند | اگر خجل شدهای زین و شرمسار مخسب | |
بترس از آن شب سخت عظیم بیزنهار | ذخیره ساز شبی را و زینهار مخسب | |
شنیدهای که مهان کامها به شب یابند | برای عشق شهنشاه کامیار مخسب | |
چو مغز خشک شود تازه مغزیت بخشد | که جمله مغز شوی ای امیدوار مخسب | |
هزار بارت گفتم خموش و سودت نیست | یکی بیار و عوض گیر صد هزار مخسب |