تفاوت میان نسخه‌های «سنایی غزنوی (قصاید و قطعات)/ای سه بوسش به آدمی ناژی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|ای سه بوسش به آدمی ناژی|زن تو راستست و تو کاژی}}
 
{{ب|ای سه بوسش به آدمی ناژی|زن تو راستست و تو کاژی}}
 
{{ب|از بغیضان جام و باخرزی|وز عوانان ملین و باژی}}
 
{{ب|از بغیضان جام و باخرزی|وز عوانان ملین و باژی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۴۲

' سنایی غزنوی (قصاید و قطعات) (ای سه بوسش به آدمی ناژی)
از سنایی غزنوی
'


ای سه بوسش به آدمی ناژی زن تو راستست و تو کاژی
از بغیضان جام و باخرزی وز عوانان ملین و باژی
از خسیسی که هستی ای ملعون بر ... زن چو ماکیان کاژی
از ستاره همه ربایی گوشت ای زنت روسبی غلیواژی
به شعر اندرت مردم خواندم ای خر که تا کارم ز تو گیرد فروغی
خطی نارایجم دادی و شاید دروغی را چه آید جز دورغی
روی من شد چو زر و دیده چو سیم از پی بخششت ای خواجه علی
رسم آن سیم بر دیده‌ی من چون خداییست بر معتزلی
زشتم خواندی و راست گفتی من نیز بگویم ار نجوشی
من زشت بهم تو خوب ایرا من شاعرم و تو ... فروشی
خسرو از مازندران آید همی یا مسیح از آسمان آید همی
یا ز بهر مصلحت روح‌الامین سوی دنیا زان جهان آید همی
یا سکندر با بزرگان عراق سوی شرق از قیروان آید همی
«ریگ آموی و درازی راه او زیر پامان پرنیان آید همی»
«آب جیحون از نشاط روی دوست اسب ما را تا میان آید همی»
رنج غربت رفت و تیمار سفر «بوی یار مهربان آید همی»
این از آن وزنست گفته رودکی «یاد جوی مولیان آید همی»