تفاوت میان نسخه‌های «عطار (غزلیات)/گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی|دین از تو دور دور است بر خویشتن چه خندی}}
 
{{ب|گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی|دین از تو دور دور است بر خویشتن چه خندی}}
 
{{ب|از کفر ناگذشته دعوی دین مکن تو|گر محو کفر گردی بنیاد دین فکندی}}
 
{{ب|از کفر ناگذشته دعوی دین مکن تو|گر محو کفر گردی بنیاد دین فکندی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۳۲

' عطار (غزلیات) (گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی)
از عطار
'


گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی دین از تو دور دور است بر خویشتن چه خندی
از کفر ناگذشته دعوی دین مکن تو گر محو کفر گردی بنیاد دین فکندی
اندر نهاد گبرت پنجه هزار دیوست زنار کفر تو خود گبری اگر نبندی
هر ذره‌ای ز عالم سدی است در ره تو از ذره ذره بگذر گر مرد هوشمندی
چون گویمت که خود را می‌سوز چون سپندی زیرا که چشم بد را تو در پی سپندی
مردانه پای در نه گر شیر مرد راهی ورنه به گوشه‌ای رو گر مرد مستمندی
ای پست نفس مانده تا کنی تو دعوی کافزون ز عالم آمد جان من از بلندی
هیچ است هر دو عالم در جنب این حقیقت آخر ز هر دو عالم خود را ببین که چندی
عطار مرد عشقی فانی شو از دو عالم کز لنگر نهادت در بند تخته بندی