تفاوت میان نسخه‌های «عطار (غزلیات)/در قعر جان مستم دردی پدید آمد»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|در قعر جان مستم دردی پدید آمد|کان درد بندیان را دایم کلید آمد}}
 
{{ب|در قعر جان مستم دردی پدید آمد|کان درد بندیان را دایم کلید آمد}}
 
{{ب|چندان درین بیابان رفتم که گم شدستم|هرگز کسی ندیدم کانجا پدید آمد}}
 
{{ب|چندان درین بیابان رفتم که گم شدستم|هرگز کسی ندیدم کانجا پدید آمد}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۵۴

' عطار (غزلیات) (در قعر جان مستم دردی پدید آمد)
از عطار
'


در قعر جان مستم دردی پدید آمد کان درد بندیان را دایم کلید آمد
چندان درین بیابان رفتم که گم شدستم هرگز کسی ندیدم کانجا پدید آمد
مردان این سفر را گم‌بودگی است حاصل وین منکران ره را گفت و شنید آمد
گر مست این حدیثی ایمان تو راست لایق زیرا که کافر اینجا مست نبید آمد
شد مست مغز جانم از بوی باده زیرا جام محبت او با بوسعید آمد
تا داده‌اند بویی عطار را ازین می عمرش درازتر شد عیشش لذیذ آمد