تفاوت میان نسخه‌های «وحشی بافقی (غزلیات)/ای مرغ سحر حسرت بستان که داری»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|ای مرغ سحر حسرت بستان که داری|این ناله به اندازه‌ی حرمان که داری}}
 
{{ب|ای مرغ سحر حسرت بستان که داری|این ناله به اندازه‌ی حرمان که داری}}
 
{{ب|ای خشک لب بادیه این سوز جگر تاب|در آرزوی چشمه‌ی حیوان که داری}}
 
{{ب|ای خشک لب بادیه این سوز جگر تاب|در آرزوی چشمه‌ی حیوان که داری}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۴۷

' وحشی بافقی (غزلیات) (ای مرغ سحر حسرت بستان که داری)
از وحشی بافقی
'


ای مرغ سحر حسرت بستان که داری این ناله به اندازه‌ی حرمان که داری
ای خشک لب بادیه این سوز جگر تاب در آرزوی چشمه‌ی حیوان که داری
ای پای طلب اینهمه خون بسته جراحت از زخم مغیلان بیابان که داری
پژمرده شد ای زرد گیا برگ امیدت امید نم از چشمه‌ی حیوان که داری
ای شعله‌ی افروخته این جان پر آتش تیز از اثر جنبش دامان که داری
ما خود همه دانند که از تیر که نالیم این ناله تو از تیزی مژگان که داری
وحشی سخنان تو عجب سینه گداز است این گرمی طبع از تف پنهان که داری