تفاوت میان نسخههای «منوچهری (قصاید و قطعات)/نوروز روز خرمی بیعدد بود»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|نوروز روز خرمی بیعدد بود|روز طواف ساقی خورشید خد بود}} | {{ب|نوروز روز خرمی بیعدد بود|روز طواف ساقی خورشید خد بود}} | ||
{{ب|مجلس به باغ باید بردن، که باغ را|مفرش کنون ز گوهر و مسند زند بود}} | {{ب|مجلس به باغ باید بردن، که باغ را|مفرش کنون ز گوهر و مسند زند بود}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۱۳
' | منوچهری (قصاید و قطعات) (نوروز روز خرمی بیعدد بود) از منوچهری |
' |
نوروز روز خرمی بیعدد بود | روز طواف ساقی خورشید خد بود | |
مجلس به باغ باید بردن، که باغ را | مفرش کنون ز گوهر و مسند زند بود | |
آن برگهای شاسپرم بین و شاخ او | چون صدهزار همزه که بر طرف مد بود | |
نرگس بسان حلقهی زنجیر زر نگر | کاندر میان حلقهی زرین وتد بود | |
اندر میان لاله، دلی هست عنبرین | دل عنبرین بود، چو عقیقین جسد بود | |
آن خاک هست والد و گل باشدش ولد | بس رشد والدی که لطیفش ولد بود | |
ابر گهرفشان را هر روز بیست بار | خندیدن و گریستن و جزر و مد بود | |
خورشید چون نبرده حبیبی که باحبیب | گاهیش وصل و صلح و گهی جنگ و صد بود | |
چشم خجسته را مژه زرد و میان سیاه | پرده زبرجدین و عقیقین رمد بود | |
سنبل بسان زلفی با پیچ و با عقد | زلف آن نکو بود که به پیچ و عقد بود | |
بادام چون شیانی بارد به روز باد | چون دست راد احمد عبدالصمد بود |