تفاوت میان نسخههای «خواجوی کرمانی (غزلیات)/دیشب خبرت هست که در مجلس اصحاب»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|دیشب خبرت هست که در مجلس اصحاب|تا روز نخفتیم من و شمع جگرتاب}} | {{ب|دیشب خبرت هست که در مجلس اصحاب|تا روز نخفتیم من و شمع جگرتاب}} | ||
{{ب|از دست دل سوخته و دیده خونبار|یک لحظه نبودیم جدا ز آتش و از آب}} | {{ب|از دست دل سوخته و دیده خونبار|یک لحظه نبودیم جدا ز آتش و از آب}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۵۳
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (دیشب خبرت هست که در مجلس اصحاب) از خواجوی کرمانی |
' |
دیشب خبرت هست که در مجلس اصحاب | تا روز نخفتیم من و شمع جگرتاب | |
از دست دل سوخته و دیده خونبار | یک لحظه نبودیم جدا ز آتش و از آب | |
من در نظرش سوختمی ز آتش سینه | و او ساختی از بهر من سوخته جلاب | |
از بسکه فشاندیم در از چشم گهرریز | شد صحن گلستان صدف للی خوشاب | |
در پاش فکندم سرشوریده از آنروی | کو بود که میسوخت دلش برمن از اصحاب | |
یاران بخور و خواب بسر برده همه شب | وان سوخته فارغ ز خور و چشم من از خواب | |
او خون جگر خورده و من خوندل ریش | او می به قدح داده و من دل به می ناب | |
او بر سر من اشک فشان گشته چو باران | و افتاده من دلشده از دیده بغرقاب | |
من باغم دل ساخته و سوخته در تب | و او از دم دود من دلسوخته در تاب | |
چون دید که خون دلم از دیده روان بود | میداد روان شربتم از اشک چو عناب | |
جز شمع جگر سوز که شد همدم خواجو | کس نیست که او را خبری باشد از این باب |