تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/دوش من پیغام کردم سوی تو استاره را»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|دوش من پیغام کردم سوی تو استاره را|گفتمش خدمت رسان از من تو آن مه پاره را}}
 
{{ب|دوش من پیغام کردم سوی تو استاره را|گفتمش خدمت رسان از من تو آن مه پاره را}}
 
{{ب|سجده کردم گفتم این سجده بدان خورشید بر|کو به تابش زر کند مر سنگ‌های خاره را}}
 
{{ب|سجده کردم گفتم این سجده بدان خورشید بر|کو به تابش زر کند مر سنگ‌های خاره را}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۴۷

' دیوان شمس (غزلیات) (دوش من پیغام کردم سوی تو استاره را)
از مولوی
'


دوش من پیغام کردم سوی تو استاره را گفتمش خدمت رسان از من تو آن مه پاره را
سجده کردم گفتم این سجده بدان خورشید بر کو به تابش زر کند مر سنگ‌های خاره را
سینه خود باز کردم زخم‌ها بنمودمش گفتمش از من خبر ده دلبر خون خواره را
سو به سو گشتم که تا طفل دلم خامش شود طفل خسپد چون بجنباند کسی گهواره را
طفل دل را شیر ده ما را ز گردش وارهان ای تو چاره کرده هر دم صد چو من بیچاره را
شهر وصلت بوده است آخر ز اول جای دل چند داری در غریبی این دل آواره را
من خمش کردم ولیکن از پی دفع خمار ساقی عشاق گردان نرگس خماره را