تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/در میان پرده خون عشق را گلزارها»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|در میان پرده خون عشق را گلزارها|عاشقان را با جمال عشق بی‌چون کارها}}
 
{{ب|در میان پرده خون عشق را گلزارها|عاشقان را با جمال عشق بی‌چون کارها}}
 
{{ب|عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست|عشق گوید راه هست و رفته‌ام من بارها}}
 
{{ب|عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست|عشق گوید راه هست و رفته‌ام من بارها}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۴۴

' دیوان شمس (غزلیات) (در میان پرده خون عشق را گلزارها)
از مولوی
'


در میان پرده خون عشق را گلزارها عاشقان را با جمال عشق بی‌چون کارها
عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست عشق گوید راه هست و رفته‌ام من بارها
عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد عشق دیده زان سوی بازار او بازارها
ای بسا منصور پنهان ز اعتماد جان عشق ترک منبرها بگفته برشده بر دارها
عاشقان دردکش را در درونه ذوق‌ها عاقلان تیره دل را در درون انکارها
عقل گوید پا منه کاندر فنا جز خار نیست عشق گوید عقل را کاندر توست آن خارها
هین خمش کن خار هستی را ز پای دل بکن تا ببینی در درون خویشتن گلزارها
شمس تبریزی تویی خورشید اندر ابر حرف چون برآمد آفتابت محو شد گفتارها