تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را|فرومگذار در مجلس چنین اشگرف جامی را}} | {{ب|تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را|فرومگذار در مجلس چنین اشگرف جامی را}} | ||
{{ب|ز خون ما قصاصت را بجو این دم خلاصت را|مهل ساقی خاصت را برای خاص و عامی را}} | {{ب|ز خون ما قصاصت را بجو این دم خلاصت را|مهل ساقی خاصت را برای خاص و عامی را}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۲۴
' | دیوان شمس (غزلیات) (تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را) از مولوی |
' |
تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را | فرومگذار در مجلس چنین اشگرف جامی را | |
ز خون ما قصاصت را بجو این دم خلاصت را | مهل ساقی خاصت را برای خاص و عامی را | |
بکش جام جلالی را فدا کن نفس و مالی را | مشو سخره حلالی را مخوان باده حرامی را | |
غلط کردار نادانی همه نامیست یا نانی | تو را چون پخته شد جانی مگیر ای پخته خامی را | |
کسی کز نام میلافد بهل کز غصه بشکافد | چو آن مرغی که میبافد به گرد خویش دامی را | |
در این دام و در این دانه مجو جز عشق جانانه | مگو از چرخ وز خانه تو دیده گیر بامی را | |
تو شین و کاف و ری را خود مگو شکر که هست از نی | مگو القاب جان حی یکی نقش و کلامی را | |
چو بیصورت تو جان باشی چه نقصان گر نهان باشی | چرا دربند آن باشی که واگویی پیامی را | |
بیا ای هم دل محرم بگیر این باده خرم | چنان سرمست شو این دم که نشناسی مقامی را | |
برو ای راه ره پیما بدان خورشید جان افزا | از این مجنون پرسودا ببر آن جا سلامی را | |
بگو ای شمس تبریزی از آن میهای پاییزی | به خود در ساغرم ریزی نفرمایی غلامی را |