تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/شب قدر است جسم تو کز او یابند دولت‌ها»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|شب قدر است جسم تو کز او یابند دولت‌ها|مه بدرست روح تو کز او بشکافت ظلمت‌ها}}
 
{{ب|شب قدر است جسم تو کز او یابند دولت‌ها|مه بدرست روح تو کز او بشکافت ظلمت‌ها}}
 
{{ب|مگر تقویم یزدانی که طالع‌ها در او باشد|مگر دریای غفرانی کز او شویند زلت‌ها}}
 
{{ب|مگر تقویم یزدانی که طالع‌ها در او باشد|مگر دریای غفرانی کز او شویند زلت‌ها}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۱۸

' دیوان شمس (غزلیات) (شب قدر است جسم تو کز او یابند دولت‌ها)
از مولوی
'


شب قدر است جسم تو کز او یابند دولت‌ها مه بدرست روح تو کز او بشکافت ظلمت‌ها
مگر تقویم یزدانی که طالع‌ها در او باشد مگر دریای غفرانی کز او شویند زلت‌ها
مگر تو لوح محفوظی که درس غیب از او گیرند و یا گنجینه رحمت کز او پوشند خلعت‌ها
عجب تو بیت معموری که طوافانش املاکند عجب تو رق منشوری کز او نوشند شربت‌ها
و یا آن روح بی‌چونی کز این‌ها جمله بیرونی که در وی سرنگون آمد تأمل‌ها و فکرت‌ها
ولی برتافت بر چون‌ها مشارق‌های بی‌چونی بر آثار لطیف تو غلط گشتند الفت‌ها
عجایب یوسفی چون مه که عکس اوست در صد چه از او افتاده یعقوبان به دام و جاه ملت‌ها
چو زلف خود رسن سازد ز چه‌هاشان براندازد کشدشان در بر رحمت رهاندشان ز حیرت‌ها
چو از حیرت گذر یابد صفات آن را که دریابد خمش که بس شکسته شد عبارت‌ها و عبرت‌ها