تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/گر تو بنمی خسپی بنشین تو که من خفتم»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|گر تو بنمی خسپی بنشین تو که من خفتم|تو قصه خود می گو من قصه خود گفتم}}
 
{{ب|گر تو بنمی خسپی بنشین تو که من خفتم|تو قصه خود می گو من قصه خود گفتم}}
 
{{ب|بس کردم از دستان زیرا مثل مستان|از خواب به هر سویی می جنبم و می افتم}}
 
{{ب|بس کردم از دستان زیرا مثل مستان|از خواب به هر سویی می جنبم و می افتم}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۴۸

' دیوان شمس (غزلیات) (گر تو بنمی خسپی بنشین تو که من خفتم)
از مولوی
'


گر تو بنمی خسپی بنشین تو که من خفتم تو قصه خود می گو من قصه خود گفتم
بس کردم از دستان زیرا مثل مستان از خواب به هر سویی می جنبم و می افتم
من تشنه آن یارم گر خفته و بیدارم با نقش خیال او همراهم و هم جفتم
چون صورت آیینه من تابع آن رویم زان رو صفت او را بنمودم و بنهفتم
آن دم که بخندید او من نیز بخندیدم وان دم که برآشفت او من نیز برآشفتم
باقیش بگو تو هم زیرا که ز بحر توست درهای معانی که در رشته دم سفتم