تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/چشم‌ها وا نمی‌شود از خواب»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|چشم‌ها وا نمی‌شود از خواب|چشم بگشا و جمع را دریاب}}
 
{{ب|چشم‌ها وا نمی‌شود از خواب|چشم بگشا و جمع را دریاب}}
 
{{ب|بنگر آخر که بی‌قرار شدست|چشم در چشم خانه چون سیماب}}
 
{{ب|بنگر آخر که بی‌قرار شدست|چشم در چشم خانه چون سیماب}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۳۶

' دیوان شمس (غزلیات) (چشم‌ها وا نمی‌شود از خواب)
از مولوی
'


چشم‌ها وا نمی‌شود از خواب چشم بگشا و جمع را دریاب
بنگر آخر که بی‌قرار شدست چشم در چشم خانه چون سیماب
گشت شب دیر و خلق افتادند چون ستاره میانه مهتاب
هم سیاهی و هم سپیدی چشم از می خواب هر دو گشت خراب
جمله اندیشه‌ها چو برگ بریخت گرد بنشست بر همه اسباب
عقل شد گوشه‌ای و می‌گوید عقل اگر آن تست هین دریاب
بنگی شب نگر که چون دادست جمله خلق را از این بنگاب
چشم در عین و غین افتادست کار بگذشت از سال و جواب
آن سواران تیزاندیشه همه ماندند چون خران به خلاب