تفاوت میان نسخه‌های «خواجوی کرمانی (غزلیات)/در باغ چون بالای تو سروی ندیدم راستی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|در باغ چون بالای تو سروی ندیدم راستی|بنشین که آشوب از جهان برخاست چون برخاستی}}
 
{{ب|در باغ چون بالای تو سروی ندیدم راستی|بنشین که آشوب از جهان برخاست چون برخاستی}}
 
{{ب|چون عدل سلطان جهان کیخسرو خسرو نشان|عالم بروی دلستان چون گلستان آراستی}}
 
{{ب|چون عدل سلطان جهان کیخسرو خسرو نشان|عالم بروی دلستان چون گلستان آراستی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۱۸

' خواجوی کرمانی (غزلیات) (در باغ چون بالای تو سروی ندیدم راستی)
از خواجوی کرمانی
'


در باغ چون بالای تو سروی ندیدم راستی بنشین که آشوب از جهان برخاست چون برخاستی
چون عدل سلطان جهان کیخسرو خسرو نشان عالم بروی دلستان چون گلستان آراستی
ای ساعد سیمین تو خون دل ما ریخته گر دعوی قتلم کنی داری گوا در آستی
بر چینیان آشفته هندوی تو از شوریدگی در جادوان پیوسته ابروی تو از ناراستی
روی چو مه آراستی زلف سیه پیراستی وین شخص زار زرد را از مهر چون برکاستی
در تاب می‌شد جان مه چون چهره می‌افروختی تاریک می‌شد چشم شب چون طره می پیراستی
خواجو گر از مهر رخت آتش پرستی پیشه کرد چون پرده بگشودی ز رخ عذر گناهش خواستی