تفاوت میان نسخههای «فروغی بسطامی (غزلیات)/می فروشان آن چه از صهبای گلگون کردهاند»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|می فروشان آن چه از صهبای گلگون کردهاند|شاهدان شهر ما از لعل میگون کردهاند}} | {{ب|می فروشان آن چه از صهبای گلگون کردهاند|شاهدان شهر ما از لعل میگون کردهاند}} | ||
{{ب|میپرستان ماجرا از حسن ساقی کردهاند|تنگ دستان داستان از گنج قارون کردهاند}} | {{ب|میپرستان ماجرا از حسن ساقی کردهاند|تنگ دستان داستان از گنج قارون کردهاند}} |
نسخهٔ کنونی تا ۵ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۴۳
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (می فروشان آن چه از صهبای گلگون کردهاند) از فروغی بسطامی |
' |
می فروشان آن چه از صهبای گلگون کردهاند | شاهدان شهر ما از لعل میگون کردهاند | |
میپرستان ماجرا از حسن ساقی کردهاند | تنگ دستان داستان از گنج قارون کردهاند | |
در جنون عاشقی مردان عاقل، دیدهاند | حالتی از من که صد رحمت به مجنون کردهاند | |
از بلای ناگهان آسوده خاطر گشتهام | تا مرا آگاه از آن بالای موزون کردهاند | |
من نه تنها بر سر سودای او افسانهام | هوشمندان را از این افسانه افسون کردهاند | |
جوی خون از چشم مردم میرود بیاختیار | بس که دل را در غمش سرچشمهی خون کردهاند | |
حال من داند غلامی کاو به جرم بندگی | خواجگانش از سرای خویش بیرون کردهاند | |
خلق را از لعل میگون تو مستی دادهاند | عقل را از چشم فتان تو مفتون کردهاند | |
مرغ دل در سینهام امشب فروغی میتپد | لشکر ترکان مگر قصد شبیخون کردهاند |