تفاوت میان نسخه‌های «اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/در هر چه دیده‌ام تو پدیدار بوده‌ای»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|در هر چه دیده‌ام تو پدیدار بوده‌ای|ای کم نموده رخ، که چه بسیار بوده‌ای}}
 
{{ب|در هر چه دیده‌ام تو پدیدار بوده‌ای|ای کم نموده رخ، که چه بسیار بوده‌ای}}
 
{{ب|ما بارکرده رخت و طلب‌گار روی تو|وانگه نهفته خود تو درین بار بوده‌ای}}
 
{{ب|ما بارکرده رخت و طلب‌گار روی تو|وانگه نهفته خود تو درین بار بوده‌ای}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۴۶

' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (در هر چه دیده‌ام تو پدیدار بوده‌ای)
از اوحدی مراغه‌ای
'


در هر چه دیده‌ام تو پدیدار بوده‌ای ای کم نموده رخ، که چه بسیار بوده‌ای
ما بارکرده رخت و طلب‌گار روی تو وانگه نهفته خود تو درین بار بوده‌ای
چون اول از تو خاست که عشاق را نخواست آخر چه شد که از همه بیزار بوده‌ای؟
گفتی: برو، برفتم و گفتی: بیا، دگر چونم فروختی که خریدار بوده‌ای؟
آنی که یک زمان ز تو ما را گزیر نیست هر جا که بوده‌ایم تو ناچار بوده‌ای
گر بوده‌ای به حلقه‌ی خمارمان شبی مانند حلقه بر در و دیوار بوده‌ای
گه در میانه نقط صفت گشته‌ای پدید گاه از کنار دایره کردار بوده‌ای
دوش آنچه دزد برد ز ما در ضمان ماست یا عهده بر تو بود که بیدار بوده‌ای
ما را مکن به رفتن بازار سرزنش با ما تو نیز بر سر بازار بوده‌ای
با ما چو یک شراب ز یک جام خورده‌ای ما مست چون شدیم و تو هشیار بوده‌ای؟
نوش دلست اگر شکر، ار زهر داده‌ای هوش روان، اگر گل، اگر خار بوده‌ای
روزی اگر به وصل شوی یار اوحدی منت منه، که با دگران یار بوده‌ای