تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست|جهان چه دارد در کف که آن عطای تو نیست}} | {{ب|چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست|جهان چه دارد در کف که آن عطای تو نیست}} | ||
{{ب|سزای آنک زید بیرخ تو زین بترست|سزای بنده مده گر چه او سزای تو نیست}} | {{ب|سزای آنک زید بیرخ تو زین بترست|سزای بنده مده گر چه او سزای تو نیست}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۰۶
' | دیوان شمس (غزلیات) (چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست) از مولوی |
' |
چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست | جهان چه دارد در کف که آن عطای تو نیست | |
سزای آنک زید بیرخ تو زین بترست | سزای بنده مده گر چه او سزای تو نیست | |
نثار خاک تو خواهم به هر دمی دل و جان | که خاک بر سر جانی که خاک پای تو نیست | |
مبارکست هوای تو بر همه مرغان | چه نامبارک مرغی که در هوای تو نیست | |
میان موج حوادث هر آنک استادست | به آشنا نرهد چونک آشنای تو نیست | |
بقا ندارد عالم وگر بقا دارد | فناش گیر چو او محرم بقای تو نیست | |
چه فرخست رخی کو شهیت را ماتست | چه خوش لقا بود آن کس که بیلقای تو نیست | |
ز زخم تو نگریزم که سخت خام بود | دلی که سوخته آتش بلای تو نیست | |
دلی که نیست نشد روی در مکان دارد | ز لامکانش برانی که رو که جای تو نیست | |
کرانه نیست ثنا و ثناگران تو را | کدام ذره که سرگشته ثنای تو نیست | |
نظیر آنک نظامی به نظم میگوید | جفا مکن که مرا طاقت جفای تو نیست |