تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت تو است»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت تو است|بستان جام و درآشام که آن شربت تو است}} | {{ب|سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت تو است|بستان جام و درآشام که آن شربت تو است}} | ||
{{ب|عدد ذره در این جو هوا عشاقند|طرب و حالت ایشان مدد حالت تو است}} | {{ب|عدد ذره در این جو هوا عشاقند|طرب و حالت ایشان مدد حالت تو است}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۲۰
' | دیوان شمس (غزلیات) (سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت تو است) از مولوی |
' |
سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت تو است | بستان جام و درآشام که آن شربت تو است | |
عدد ذره در این جو هوا عشاقند | طرب و حالت ایشان مدد حالت تو است | |
همگی پرده و پوشش ز پی باشش تو است | جرس و طبل رحیل از جهت رحلت تو است | |
هر که را همت عالی بود و فکر بلند | دانک آن همت عالی اثر همت تو است | |
فکرتی کان نبود خاسته از طبع و دماغ | نیست در عالم اگر باشد آن فکرت تو است | |
ای دل خسته ز هجران و ز اسباب دگر | هم از او جوی دوا را که ولی نعمت تو است | |
ز آن سوی کمد محنت هم از آن سو است دوا | هم از او شبهه تو است و هم از او حجت تو است | |
هم خمار از می آید هم از او دفع خمار | هم از او عسرت تو است و هم از او عشرت تو است | |
بس که هر مستمعی را هوس و سودایی است | نه همه خلق خدا را صفت و فطرت تو است |