تفاوت میان نسخههای «خواجوی کرمانی (غزلیات)/بر سر کوی تو اندیشهی جان نتوان کرد»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|بر سر کوی تو اندیشهی جان نتوان کرد|پیش لعلت صفت زادهی کان نتوان کرد}} | {{ب|بر سر کوی تو اندیشهی جان نتوان کرد|پیش لعلت صفت زادهی کان نتوان کرد}} | ||
{{ب|مهر رخسار تو در دل نتوان داشت نهان|که به گل چشمهی خورشید نهان نتوان کرد}} | {{ب|مهر رخسار تو در دل نتوان داشت نهان|که به گل چشمهی خورشید نهان نتوان کرد}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۱۹
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (بر سر کوی تو اندیشهی جان نتوان کرد) از خواجوی کرمانی |
' |
بر سر کوی تو اندیشهی جان نتوان کرد | پیش لعلت صفت زادهی کان نتوان کرد | |
مهر رخسار تو در دل نتوان داشت نهان | که به گل چشمهی خورشید نهان نتوان کرد | |
از میانت سر موئی ز کمر پرسیدم | گفت کان نکتهی باریک عیان نتوان کرد | |
با تو صد سال زبان قلم ار شرح دهد | شمهئی از غم عشق تو بیان نتوان کرد | |
نوشداروی من از لعل تو میفرمایند | بشکر گر چه دوای خفقان نتوان کرد | |
ناوک غمزهات از جوشن جانم بگذشت | در صف معرکه اندیشهی جان نتوان کرد | |
گر بتیغم بزنی از تو ننالم که ز دوست | زخم شمشیر توان خورد و فغان نتوان کرد | |
راستی گر چه ببالای تو میماند سرو | نسبت قد تو با سرو روان نتوان کرد | |
خواجو از دور زمان آنچه ترا پیش آمد | جز بدوران زمان فکرت آن نتوان کرد |