تفاوت میان نسخههای «عطار (غزلیات)/تورا گر نیست با من هیچ کاری»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|تورا گر نیست با من هیچ کاری|مرا با تو بسی کار است باری}} | {{ب|تورا گر نیست با من هیچ کاری|مرا با تو بسی کار است باری}} | ||
{{ب|منت پیوسته خواهم بود غمخوار|توم گرچه نباشی غمگساری}} | {{ب|منت پیوسته خواهم بود غمخوار|توم گرچه نباشی غمگساری}} |
نسخهٔ کنونی تا ۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۳۴
' | عطار (غزلیات) (تورا گر نیست با من هیچ کاری) از عطار |
' |
تورا گر نیست با من هیچ کاری | مرا با تو بسی کار است باری | |
منت پیوسته خواهم بود غمخوار | توم گرچه نباشی غمگساری | |
ز حل و عقد عشق ملک رویت | ندارم حاصلی جز انتظاری | |
بر امید رخ چون آفتابت | چو سایه میگذارم روزگاری | |
دلم را تا تو خواهی بود باقی | نخواهد بود یک ساعت قراری | |
دلا گر سر عشقت اختیار است | شوی در راه او بی اختیاری | |
اگر خود را سر مویی شماری | سر مویی نیایی در شماری | |
اگر خود را ز فرعونی ندانی | ز فرعونی تمامت خاکساری | |
جهان پر آفتاب است و تو سایه | نیابی جز فنا اینجا حصاری | |
که اگر در آفتاب آیی تو یکدم | برآرد از تو آن یک دم دماری | |
چه گردی گرد این دریای اعظم | که جایی غرقه گردی زار زاری | |
اگر موجی ازین دریا برآید | نماند صورت و صورت نگاری | |
ز دریا چند گویی چون ندیدی | ازین دریا بجز پر خون کناری | |
تو معذوری که پشمین دیدهای شیر | ندیدی هیچ شیر مرغزاری | |
اگر روزی ببینی جنگ شیران | ز فای فخر سازی عین عاری | |
برو چندین چه گردی گرد این راه | که چشمت کور گردد از غباری | |
به چشم خود برو پیری طلب کن | که تو ننگی شوی بی نامداری | |
چو نتوانی که سلطان باشی ای دوست | ز خدمتکار سلطان باش باری | |
اگر نرسد تو را تخت و وزارت | به سگبانی او بر ساز کاری | |
به هر نوعی که باشی آن او باش | چو بودی آن او چه گل چه خاری | |
اگر تو یاد گیری حرف عطار | بست این باد دایم یادگاری |