وحشی بافقی (غزلیات)/گر چه دوری میکنم بیصبر و آرامم هنوز
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (گر چه دوری میکنم بیصبر و آرامم هنوز) از وحشی بافقی |
' |
گر چه دوری میکنم بیصبر و آرامم هنوز | مینمایم اینچنین وحشی ولی رامم هنوز | |
باورش میآید از من دعوی وارستگی | خود نمیداند که چون آورده در دامم هنوز | |
اول عشق و مرا سد نقش حیرت در ضمیر | این خود آغاز است تا خود چیست انجامم هنوز | |
من به سد لطف از تو ناخرسند و محروم این زمان | از لبت آورده سد پیغام دشنامم هنوز | |
صبح و شام از پی دوانم روز تا شب منتظر | همرهی با او میسر نیست یک گامم هنوز | |
من سراپا گوش کاینک میگشاید لب به عذر | او خود اکنون رنجه میدارد به پیغامم هنوز | |
وحشی این پیمانه نستانی که زهر است این نه می | باورت گر نیست دردی هست در جامم هنوز |