وحشی بافقی (غزلیات)/برو که با دل پر درد و روی زرد بیایم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (برو که با دل پر درد و روی زرد بیایم) از وحشی بافقی |
' |
برو که با دل پر درد و روی زرد بیایم | اگر چو باد روی تند همچو گرد بیایم | |
هزار مرحله دورم فکند چرخ ز کویت | به جستجوی تو چون گرد باد فرد بیایم | |
مکن مکن که پشیمان شوی چو بر سر راهت | به عزم داد دل پر ز داغ و درد بیایم | |
به سوی ملک عدم گر چه از جفای تو رفتم | اگر به لطف بگویی که باز گرد بیایم | |
مگو نیامدهای سوی ما بگو که چگونه | به صحبتی که مراکس طلب نکرد بیایم |