نظامی (مخزن الاسرار)/شمسه نه مسند هفت اختران
نسخهٔ تاریخ ۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۰۷ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | نظامی (مخزن الاسرار) (شمسه نه مسند هفت اختران) از نظامی |
' |
شمسه نه مسند هفت اختران | ختم رسل خاتم پیغمبران | |
احمد مرسل که خرد خاک اوست | هر دو جهان بسته فتراک اوست | |
تازهترین سنبل صحرای ناز | خاصهترین گوهر دریای راز | |
سنبل او سنبله روز تاب | گوهر او لعل گر آفتاب | |
خنده خوش زان نزدی شکرش | تا نبرد آب صدف گوهرش | |
گوهر او چون دل سنگی نخست | سنگ چرا گوهر او را شکست | |
کرد جدا سنگ ملامت گرش | گوهری از رهگذر گوهرش | |
یافت فراخی گهر از درج تنگ | نیست عجب زادن گوهر ز سنگ | |
آری از آنجا که دل سنگ بود | خشکی سوداش در آهنگ بود | |
کی شدی این سنگ مفرح گزای | گر نشدی درشکن و لعلسای | |
سیم دیت بود مگر سنگ را | کامد و خست آن دهن تنگ را | |
هر گهری کز دهن سنگ خاست | با لبش از جمله دندان بهاست | |
گوهر سنگین که زمین کان اوست | کی دیت گوهر دندان اوست | |
فتح بدندان دیتش جان کنان | از بن دندان شده دندان کنان | |
چون دهن از سنگ بخونابه شست | نام کرم کرد بخود بر درست | |
از بن دندان سر دندان گرفت | داد بشکرانه کم آن گرفت | |
زارزوی داشته دندان گذاشت | کز دو جهان هیچ بدندان نداشت | |
در صف ناورد گه لشکرش | دست علم بود و زبان خنجرش | |
خنجر او ساخته دندان نثار | خوش نبود خنجر دندانهدار | |
اینهمه چه؟ تا کرمش بنگرند | خار نهند از گل او برخورند | |
باغ پر از گل سخن خار چیست | رشته پر از مهره دم مار چیست | |
با دم طاوس کم زاغ گیر | با دم بلبل طرف باغ گیر | |
طبع نظامی که بدو چونگلست | بر گل او نغز نوا بلبلست |