نشست‌ها برای برنامه‌ریزی و آغاز مجلس شورای ملی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۱ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

از تاریخی که حسب الامر معین شده بود که جمیع طبقات که حق تعیین نماینده دارند ورقه تعرفه گرفته و نمایندگان خود را انتخاب کنند شاهزداگان که یکی از طبقات بودند از گرفتن تعرفه خودداری کردند مشیرالدوله مراتب را به عرض مظفرالدین شاه رسانید شاه روز هشتم شعبان ۱۳۲۴ عموم شاهزادگان و رؤسای سلسله قاجار را به حضور پذیرفت و بیانات ذیل را خطاب به ایشان ایراد نمود.

«ما نکو می دانیم علت عدم دخالت شما تاکنون در امور راجعه به شورای ملی از الغای شبهه کسانی است که از نیات مقدسه ما بی خبرند و شما هم نظر به شاه پرستی القاء شبهات آنان را قبول نموده خود را شریک و سهیم شرف ملی نکرده‌اید پس لازم است حضوراً به شما عقاید مقدسه خودمان را حالی نمائیم.

زمانی که من ولیعهد این دولت بودم از ظلم و جور حکام و مأمورین دیوان نسبت به رعایا و هرج و مرج امور داخله و خارجه مملکت همواره در فکر و اندیشه بودم که راهی برای رفع این خرابی‌ها بدست آورده در موقع اجرا گذارم. چون بطریقی که ممنوع از دخالت در امور بودم چاره‌ای بدست نیاوردم تا به حکم تقدیر زمان امور مملکت به دست ما افتاد. بعد از ورود به تهران کراراً مقاصد مقدسه خودمان را به امین السلطان فرمودیم. بعد از تصدیق موانع و معاذیر چند بیان نموده که معلوم شد باطناً با مقاصد ما همراهی ندارد.

از آن راهی که می‌دانستیم میرزا علیخان امین الدوله همواره با خیالات؟؟؟؟؟ ما همراهی داشت صدارت را به او تعویض نمودیم و از نیات مقدسه خودمان او را کاملاً مسبوق و مستحضر ساختیم حق این است که بعلو خیالمان می‌افزود و با جدی کافی در اجرای مقاصد عالیه ما حاضر گردید ولی موانعی چند بیان نمود که سد پیشرفت مقاصد بود برای برداشتن موانع دستوری به او دادیم. چون مقدرات خداوندی با میل ما مطابقت نکرد مجدداً صدارت را به امین السلطان واگذار فرمودیم و به فرنگستان سفر کردیم در فرنگستان همواره با امین السلطان برای اجرای نیات خود در مذاکره و مشاوره بودیم جداً قول داد که حین ورود به ایران در مقدمات کار اقدام نماید. ورود به تهران باز محرک او شدیم تا مجلس مشاوره را وسعت داده ملاحظه کردیم که احدی فعلاً با خیالات ما همراهی ندارد و در جلو مقاصد عالیه ما سدهای آهنین بسته شده دانستیم که هنوز مشیت الهی به اجرای مقاصد ما تعلق نگرفته.

باز در سفر دوم فرنگ مکان و مقام را خالی از اغیار و اضداد دیدیم به تکرار مافی الضمیر خودمان به امین السلطان پرداخته در این دفعه چنان مرا اطمینان داد که به مجرد ورود به تهران به مقدمات کار خواهد پرداخت. بعد از ورود باز موانع را در جلو آورد. خواستم شخصاً به عملیات مقاصد خویش اقدام نمایم به جهاتی صلاح ندیدم اسرار به امین السلطان کردیم باز اقامه موانع نمود.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گردید دیوان خانه منظمی به مثل دیوانخانه‌های متمدنه آزاد برقرار دارد ولی آن هم صورت خارجی پیدا نکرد عاقبت زمام امور مملکت را به عین الدوله مرحمت فرمودیم و از نیات مقدسه خودمان او را مستحضر کردیم خوب خیالات مقدسه ما را استدلال کرد ولی او هم به ذکر موانع مشغول گردید و اول شرط این عمل را اصلاح مالیه دولت دانسته اوقات خود را به اصلاح آن مصروف نمود و در مقدمات عمل مصادف گردید با موانع پیچ در پیچ که تولیدش بواسطه اعمال در خود عمل بود. تا در این اوان که امور مملکتی را به شخص تربیت شده خودمان میرزا نصرالله خان مشیرالدوله سپرده و اصلاح و اجرای مقاصد خیریه همایون خودمان را سریعاً خواستیم، مشیرالدوله هم به ملاحظه شرف سلطنت و صرفه ملت با کمال متانت و عجله به اجرای مقاصد عالیه ما پرداخت. همگی موانع را به حسن تدبیر اصلاح کرد و خاطر ما را از هر جهت آسود گردانید.

در این موقع ما از مشیرالدوله و حجج اسلامیه عموماً خصوص آقا میرزا سید محمد مجتهد سنگلجی خوشنودیم که نیات مقدسه ما را در امور مملکت بخوبی استقبال نموده و عموم ملت را یکدل و یک زبان بدون نفاق و صدا پیرو خیالات دیرینه ما نمودند و راحت را از خودشان بکلی برای پیشرفت مجلس شورای ملی و اصلاحات ملکی دور کردند.

پس همه بدانید که ما به صراحت طبع این آزادی مشروع و مجلس شورای ملی را به ملت شاه پرست خود عنایت فرمودیم و ریاست این مجلس را با نهایت شوق خودمان قبول کرده‌ایم و این مجلس محترم مجلس خود ماست هر کسی ضدیت با این مجلس نماید به شخص ما ضدیت کرده اگر رضایت ما را منظور دارید خیلی زود منتخبین خود را معین نمائید که به خواست خداوندی مقدمات انتخاب تا روز دهم بخوبی انجام داده شود و از روز یازدهم شروع به تعیین وکلا نموده و محض میمنت و مبارکی روز پانزدهم همین ماه که یوم مولود مسعود حضرت حجت الله فی الارضین است برای افتتاح خودمان به مجلس حاضر و آنروز میمون را تاریخ افتتاح شورای ملی قرار خواهیم داد.

سپس شاه به مشیرالدوله صدر اعظم اشاره کرده اظهار داشت «از طرف مجلس اعلانی منتشر نمائید که هر طبقه تا روز دهم ماه منتخبین خود را ممیز نماید از شرف و فایده این مجلس محروم و بعد هم حق انتخاب و تعیین وکیل برای خودشان نخواهد داشت» همان هنگام بر حسب امر شاه مشیرالدوله به حکومت تهران امر داد که اعلان ذیل را انتشار دهد شاهزادگان و سلسله قاجاریه نیز به تعیین وکلای خود پرداختند.

«چون موافق نظامنامه انتخابات امر او اعیان و اشراف و ملاکین باید نمایندگان خود را برای مجلس شورای ملی معین نمایند لهذا با کمال احترام و توفیر خواهش می‌شود از اعیان و خوانین و اهل قلم و اطبا و ملاکین و صاحبان مستغلات شهری به حدودی که در نظامنامه مقرر است و طبقات نوکر سوای هر نظام هر گاه در جزو شاهزادگان نظام و علما اعلام و قاجاریه و طلاب و خوانین و اصناف انتصاب نکرده‌اند روز شنبه هفدهم شعبان از یک ساعت بعد از ظهر الی یک ساعت به غروب مانده؟؟؟؟؟؟؟ در مجلس انتخابات ملی حاضر شده نمایندگان ملاکین را در شش قریه انتخاب نماینده؟؟؟؟؟ سهولت توضیح می‌شود، آقایان؟؟؟؟ شش نفر نمایندگان خود را می‌خواهند نماینده ایشان باشد از پیش در نظر بگیرند که در وقت انتخاب معطل نباشند صاحبان مستقلات در صورتی که مستقلات ایشان از هزار تومان کمتر نباشد در حکم ملاکین هستند. هر یک از آقایان؟؟؟؟؟ که حاضر نشدند به موجب این اعلان حق انتخاب ایشان در این نوبت ساقط خواهد شد

چند روز قبل از ختم عمل منتخبین تهران بر حسب امر مظفرالدین شاه مشیرالدوله صدراعظم برای افتتاح مجلس رفته دعوتی به عنوان علما و شاهزادگان و امرا و رجال و سفیران خارجه و نمایندگان انتخاب شده به این مضمون فرستاد.

یکشنبه ۱۸ شعبان

«یوم یکشنبه هجدهم شعبان سه ساعت به غروب مانده در عمارت گلستان افتتاح مجلس شورای ملی خواهد شد مستدعی است در ساعت مذکور برای درک سعادت حضور همایونی شرف حضور بهمرسانید»

به موجب این دعوت در ساعت معین دعوت شدگان با لباس‌های رسمی خود در عمارت گلستان حضور یافتند و در طاق برلیان خطابه افتتاحیه را که متن آن گراور شده است مظفرالدین شاه قرائت کرد. پس از اختتام خطابه وکلا به مذاکره در باب نظامنامه داخلی پرداختند و جلسه بعد به روز دوشنبه نوزدهم شعبان موکول شد. در روز مذکور نمایندگان در دارالشورای ملی جمع شدند و صنیع الدوله را به اکثریت به سمت ریاست مجلس و وثوق الدوله و حاج امین الضرب را به عنوان نواب اول و دوم رئیس و سید محمد تقی هراتی و حاج سید نصرالله و دبیرالسلطان و؟؟؟؟؟الدوله را به عنوان اعضای دفتر کابینه مجلس تعیین نمودند پس از ختم این جلسه از طرف رئیس جلسه آینده به روز سه شنبه بیست و چهارم شعبان موکول گشت و ضمناً هیئتی از وکلا مأمور شدند که نظامنامه داخلی مجلس را تدوین نموده و در جلسه پیشنهاد نمایند تا به تصویب برسد. عصر شنبه بیست و چهارم شعبان صدراعظم و حجج اسلام و وکلا در مجلس حضور یافتند عده‌ای از وکلا نیز که برای نوشتن نظامنامه داخلی مجلس در منزل صنیع الدوله رئیس مجلس اشتغال داشتند در اطاق مخصوص جمع شده و به مذاکره پرداختند. در این جلسه آقای شیخ مهدی پسر بزرگ حاج شیخ فضل الله برای رسانیدن عرایض و شکایات ملاکین و استدعای خواستن احتشام السلطنه و سعدالدوله حاضر شد، شیخ مهدی در حضور صدراعظم و آقا سید عبدالله و آقا سید محمد و آقا شیخ فضل الله و سایر علما و وزرا و کلا بیان مطلب نمود. به مجرد اظهار آقا سید عبدالله بنای خشونت و سخت گویی را با آقا شیخ مهدی گذارد سپس آقا سید محمد تقی هراتی در مقابل حجج اسلام اسامی یک یکِ وکلا را قرائت کرد و به اسم هر یک از وکلا، می‌پرسید آن وکیل از جای خود بر می‌خاست و کرنش می‌کرد؟؟؟؟؟؟؟؟ می‌گفت و سپس بجای خود قرار می‌گرفت و به همین ترتیب تمام وکلا را نام می‌برد تا اسامی وکلا تمام شد.

پس از آن خطابه‌ای که از طرف وکلا بوسیله آقای سید محمد تقی هراتی انشاء شده بود قرائت می‌شد. آقای شیخ محمد تقی گرگانی نیز که یکی از علمای اعلام بود استعفا کرد و میرزا محسن صدرالعماء جای او انتخاب گشت. دبیرالسلطان و نصره السلطان نیز استعفا کردند و بجای آن‌ها کسی انتخاب نشد و تعیین جانشین آن‌ها موکول به تصویب نظامنامه داخلی گشت.

پنجشنبه ۲۹ شعبان

روز پنجشنبه بیست و نهم شعبان مجلس برای قرائت نظامنامه تکالیف داخلی وکلا و؟؟؟؟ تشکیل شد و نظامنامه‌ای که بطور مفصل تنظیم شده بود به شرح ذیل قرائت گردید و با اکثریت آراء به تصویب رسید و قرار شد طبع و نشر گردد.

پس از تصویب نظامنامه داخلی در همین جلسه جواب سه مطلب نمایندگان که بتوسط صدراعظم از شاه سئوال شده بود رسید.

مطلب اول مربوط بود به تعیین جا و محل انعقاد مجلس در این باب دستخط شاه به مشیرالدوله صادر گشت که عمارت بهارستان را عجالتاً به مجلس شورای ملی اختصاص دهند تا بعد برای مجلس محل مناسبی تهیه گردد. مطلب دوم مربوط به قانون اساسی بود در این باب دستخط شاه به مشیرالدوله صادر گردیده بود که کتابچه قانون اساسی را همین دوره ملاحظه و عودت خواهد داد و در ذیل دستخط صدراعظم نوشته بود که تا روز شنبه آنرا به مجلس خواهد فرستاد و پس از آنکه مجلس آنرا تصویب کرد مجدداً برای صحه شاه تقدیم خواهد شد.

مطلب سوم راجع بود به عمل نان و گوشت. در این باب شاه به صدراعظم درستی در عمل نان و گوشت بدهد در ذیل این دستخط صدراعظم نوشته بود که حاکم تهران متعهد شده است در این چند روزه قراری در عمل نان و گوشت بگذارد. فعلاً مجلس چند روزی تأمل کند تا اقدامات او به نتیجه برسد و به عرض مجلس برساند سپس سید محمد مجتهد طباطبائی به مجلس آمده و مجدداً دستخط شاه را قرائت کرد آنگاه نطق ذیل را ایراد نمود.

ای نمایندگان چهل کرور نفوس محترمه ایران غرض از آمدن من به این مجلس محترم شورای ملی برای ذکر خاطر شما و شرف خودم می‌باشد بدانید و آگاه باشید که شخص مقدس همایونی که خدایش صحت و عزت دارین کرامت فرماید، به طیب خاطر و صراحت طبع همایون مقدسش قدرت خود را به دست شما داد در واقع این مجلس مقدس مظهر قدرت شخص اقدس شهریاری و قوت چهل کرور نفوس ملت نجیب ایران است. بنابراین فرد فردِ شما مکلفید به تکالیفی که خدا و رسول قرآن مجید معین فرموده است هر گاه به تکالیف خود عمل نمودید نزد خدا و رسول و پادشاه و چهل کرور نفوس محترمه ایران محبوب و بزرگ و با شرف خواهید بود، العیاذبالله اگر به هوای نفس و اغراض فاسده شخصی رفتار کردید مسئول و مردود خدا و رسول و شخص همایونی و ملت خواهید گردید.

بدانید و آگاه باشید باری بس گران به دوش گرفته‌اید، خوب تعمق و تفکر نمائید و با وجدان خودتان محاکمه کنید! اگر در بین راه وا خواهید ماند و این بار امانت را درست به منزل نخواهید رسانید و به دست خودتان این گوهر گرانبها را به دزدانی که فعلاً با کمال جلادت در کمین می‌باشند خواهید داد بهتر این است که قبل از این کار که بار را بر دوش می‌گیرید فکری نمائید و برای خود مقاصدی پیدا کنید این مسئولیت، مسئولیت یک کرور تومان پول نیست که بتوان برای او محملی درست نمود و جبران آن را در بعد به وجه احسن کرد. مسئولیت چهل کرور نفوس است مسئولیت شرف انسانیت است. مسئولیت نزد وجدان خود است. مسئولیت نزد خدا و پیغمبر است. مسئولیت نزد ولی نعمت کل و پدر تاجدار مهربان رعیت است ملتفت باشید که جمعیت کثیری در داخله و خارجه بر ضدیت این مجلس و برهم زدن این اساس مقدس کمر نامردی به میان بسته‌اند. گول نخورید فریفته سخنان مغرضانه آن‌ها نشوید ترس ننمائید ذات مقدس شاهانه با کمال قدرت با خیالات عموم ملت خصوص شما که نماینده آن‌ها می‌باشید همراه می‌باشند وضع شهر را من خیلی شلوغ و درهم و بر هم می‌بینم و هر روز و هر شب در هر گوشه شهر یک آشوبی است نمی دانم تعمدات یا بی اطلاعی بر شماست که سبب این اغتشاش را جداً از حکومت تهران بخواهید جوابی که از آنجا برسد تکلیف معلوم خواهد گردید آنوقت باید جداً اسباب امنیت شهر را مجلس فراهم بیاورد و یا حکومت را مسئول خود قرار دهد.

بنا شد همین شکایات را ایشان به مجلس بنویسند و مجلس به موجب همین ورقه از حکومت بازخواست نماید. عصر روز شنبه غره رمضان چهار ساعت به غروب مجلس در بهارستان متعقد شد جمیع وکلا حضور داشتند یک ساعت به غروب مجلس ختم شد در این جلسه جز چند لایحه که راجع به عمل نان قرائت گردید مذاکره دیگری نشد. تا یکساعت به غروب نمایندگان منتظر بودند که قانون اساسی از طرف صدراعظم به مجلس فرستاده شود و چون نرسید قرار بر این شد که اگر تا روز بعد نرسد مجلس یادداشتی برای صدراعظم ارسال دارد و قانون را جداً مطالبه کند پس از ختم جلسه کتابچه قانون اساسی به مجلس ارسال گشت لیکن چون مواد آن مستبدانه بود مورد قبول واقع نشده و عودت داده شد و وکلا خود به تدوین قانون اساسی پرداختند.

چهارشنبه ۵ رمضان

چهارشنبه پنجم رمضان با حضور عده قلیلی مجلس تشکیل گردید صنیع الدوله در این جلسه در پاسخ پرسشی گه شد اظهار داشت که تا امروز مشغول جرح و تعدیل مواد قانون اساسی بودیم و نسبت به مواد آن به اکثریت آراء تصمیم گرفته شده به منشی داده‌ایم تا پاکنویس کند شاید تا یکساعت دیگر بیاورد امشب انشاءالله خدمت صدراعظم فرستاده خواهد شد ه برای صحه شاه بفرستد.

شنبه ۱۵ رمضان

روز شنبه پانزدهم رمضان در مجلس راجع به مجلس سنا مذاکره بعمل آمد در خصوص انتخاب و افتتاح این مجلس اختلافی میان نمایندگان و هیئت دولت بود. جماعتی از نمایندگان تشکیل مجلس سنا را لازم دانستند به شرط آنکه منتخبین آن را نصف هیئت وزرا و نصف مجلس معین کند. جماعتی دیگر عقیده داشتند که اگر وجود مجلس سنا برای رفع اختلافات بین مجلس شورای ملی و دولت لازم است باید دو ثلث اعضای آنرا ملت معین نمایند و یک ثلث را هیئت دولت و اگر غرض از تشکیل این مجلس آن است که ناظر آراء مجلس شورای ملی باشد و آنرا قبول یا رد نماید چنین مجلسی لازم نیست و وجود آن مایه اختلاف بین دولت و مجلس شورای ملی خواهد بود و بالاخره این عقیده که دو ثلث از نمایندگان مجلس سنا را مجلس و یک ثلث را دولت معین نماید مورد پسند واقع شد.

رئیس مجلس اظهار داشت که چون فعلاً وقت منقضی است روز سه شنبه ورقه یادداشتی به همین مضمون به صدارت عظمی خواهد فرستاد در این جلسه راجع به عمل نان و گوشت نیز سخن به میان آمد و مذاکرات زیادی در آن باب شد. روز سه شنبه هجدهم و پنجشنبه بیستم رمضان نیز مجلس جلسات خود را تشکیل داد. مذاکرات راجع به افتتاح مجلس سنا بود و آیا اینکه تشکیل مجلس سنا لازم است که در قانون اساسی پیش بینی شود یا نه و چون در این باب مشاجره شد از سعدالدوله یکی از نمایندگان که در این جلسه حضور یافته بود کسب نظر شد در پاسخ اظهار داشت که در انگلیس و فرانسه چنین مجلسی به اسم سنا موجود است لکن تمام نمایندگان آن از طرف ملت انتخاب می‌شوند. چون امروز شخص مقدس پادشاه با طیب خاطر در اعانت و مساعدت با مجلس با تمام قوا حاضرند و هیئت وزراء دولت هم از صمیم قلب پیرو خیالات مقدسه شاهنشاهی می‌باشند بنابراین گمان نمی‌رود یکی از مهمترین مسائل مربوط به ترقی ملت وقتی به اکثریت آراء مجلس فیصل یافت از طرف دولت با آن ضدیت شود. فعلاً به عقیده من وجود همین مجلس شورا کافی است. بلی وقتی مسئله بین مجلس شورای ملی و هیئت وزراء دولت محل اختلاف واقع گردید آنوقت می‌توانیم کمیسیونی مرکب از این مجلس و هیئت اعیان و اشراف و وزراء سابق معین نمائیم تا در آن مسئله مختلف فیه بحث نمایند و هر رأی از آن مجلس بیرون آمد بعد از صحه همایونی به موقع اجرا گذارده شود و این مجلس به نام کمیسیون تشکیل داده خواهد شد و بعد از رفع اختلاف نیز منحل خواهد گردید و در وقت لازم مجدداً تشکیل خواهد شد.

این رأی بدون استثناء مورد پسند وکلا واقع گشت و به اکثریت آراء مقرر گردید فصلی در این باب به قانون اساسی ضمیمه شود که در مورد لزوم ملت برای رفع اختلاف کمیسیونی از اعیان و اشراف و علما و دانایان تشکیل خواهد داد. قرار شد از ضمیمه شدن این اصل به قانون اساسی مراتب از طرف صنیع الدوله رئیس مجلس به صدارت عظمی فرستاده شود تا برای صحه همایونی ارسال گردد.

شنبه ۲۲ رمضان

روز شنبه بیست و دوم مخبرالسلطنه به مجلس آمد و نامه به خط صدارت عظمی خطاب به خود او که به مجلس ارائه دهد و قرائت کند همراه آورده و قرائت نمود. و مفهوم آن این بود که امروز شما به مجلس شورای ملی بروید و از طرف دولت ابلاغ به مجلس و مبعوثان نمائید که دولت بیست کرور تومان فعلاً قرض داخلی و خارجی دارد که در اداء آن ناگزیر است با دولت روس و انگلیس مذاکره و قرارنامه آن تا یک اندازه مرتب شده که دولتین به بانک استقراضی و بانک شاهنشاهی حواله نموده بدهند چون اطلاع و آراء وکلا در این باب شرط است به مجلس اظهار و آراء آن‌ها را در این باب گرفته بیاورید.

قرارداد وام بیست کرور تومان از دولت روس و انگلیس

پس از قرائت این نامه صورت قرارنامه که با دولت روس و انگلیس مذاکره شده بود به این مضمون قرائت شد.

دولتین روس و انگلیس بیست کرور تومان بالاشتراک به دولت علیه ایران از قرار صد هفت قرض بدهند به شرایط ذیل:

  • اول آنکه دولت علیه مصارف خرج این وجه را باید به اطلاع دولتین روس و انگلیس برساند.
  • دوم دولت روس از این وجه حق مطالبه اقساط استقراضی قبل را ندارد و نباید از این وجه بر دارد.
  • سوم قرارنامه این بیست کرور تومان قرض که دولتین روس و انگلیس به دولت علیه ایران می‌دهند مطابق و موافق با قرارنامه استقراض دولت علیه ایران از دولت روس است که در سنه یکهزار و نهصد و یکهزار و نهصد و دو نموده است.
  • چهارم، چهار کرور این وجه از امروز تا شب عید نوروز دولت علیه ایران از دولت روس و انگلیس مساعده خواهد گرفت و مدت اداء این چهار کرور یک سال است و چهار ماه هم مهلت دارد.
  • پنجم، گرو و ضامن این چهار کرور تومان نزد دولت روس گمرکات شمالی و نزد دولت انگلیس و پستخانه و تلگرافخانه که سابق داده شده است می‌باشد و هرگاه مکفی نباشد گمرکات بنادر خلیج فارس ضمیمه گرو نزد دولت انگلیس خواهد بود.
  • ششم، بقیه وجه این قرارنامه استقراض وقتی داده خواهد شد که دولت ایران چند ماه قبل از لزوم اطلاع به دولتین روس و انگلیس بدهد.

بعد از قرائت این قرارنامه صورت قروض و مخارجی که فعلاً به فوریت لازم بود قرائت شد تقریباً از قرار ذیل:

  • مخارج درباری عقب افتاده،
  • مواجب سفرای ایران در خارجه،
  • مواجب قشون،
  • مخارج غیر مترقب که جمع آن طبق صورتی که داده بودند به چهار کرور تومان گردید و

چنین اظهار شد که اگر فوریت دو کرور آن به دولت نرسد تمام ادارات دولتی از کار می‌افتد و دو کرور دیگر آن شب عید برای ادای قروض مرومنه باید به دولت برسد بعد از خواندن این قسمت‌ها گفت و گو در مجلس زیاد شد جماعتی رأی دادند که این قرض فعلاً چون لازم است و کار دولت پریشان است ضرری ندارد و به ملاحظه اینکه موقع اداء آن یکسال است عیبی ندارد و چون از دو دولت است دیگر زور نخواهند گفت.

جماعتی دیگر که عقیده داشتند قرض از دُوَل خارجی پسندیده نیست رأی دادند که نباید قرض گرفته شود.

جمعی دیگر عقیده داشتند که باید دولت ریز خرج را به مجلس شورای ملی بفرستد بلکه خود بتوانیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ که در آن شده است پیدا کنیم؟؟؟؟؟؟؟ و قرض کلی کم نمود و مخارج این پول هم به اطلاع شورا باید بشود و هر کس از هر طرف صدائی بلند می‌کرد و رأیی می‌داد.

جماعتی دیگر نیز که می‌دانستند این استقراض وسیله امضای دو قرض سابق نیز خواهد بود با آن موافقت نکرده و ساکت بودند. از طبقه تجار رأی خواسته شد. معین التجار بوشهری نطقی کرد، و در طی آن مواد قرارنامه را یک یک رد نمود و مضارّ آنرا بیان کرده و نتیجه گرفت که دولت ابداً مقروض نیست زیرا که شاهزاده اتابک فخر می‌نمود که من جمع و خرج دولت را موازنه نمودم ششصد هزار تومان هم فعلاً اضافه دارم که در نزد تومانیانس گذاشته‌ایم برای بعضی مخارج غیر مترقب دولت ما تا این درجه اتابک را دروغگو و بی اطلاع و یاوه سرا نمی دانیم باید دولت جمع سه ساله و مخارج آنرا به مجلس بفرستد تا از روی دقت رسیدگی نمائیم اگر مسلم باشد که دولت مقروض است البته بر ذمه ملت است که کار دولت را راه بیندازد ولی نه آنکه از روس و انگلیس قرض شود آنهم با این شرایط سخت آنهم برای چهار کرور مملکت را تسلیم نمائیم بعلاوه شاید ما در رسیدگی جمع و خرج محلی پیدا نمائیم که فعلاً این چهار کرور از آن جمع و خرج پیدا شود و در شکم‌ها مانده باشد آنوقت بیرون می‌آوریم تا نه محتاج استقراض از خارجه و نه محتاج به قرض داخله شویم فعلاً بنده کورکورانه نمی‌توانم رأی بدهم که قرض به هر جهت بنمائید یا ننمائید. باید دولت اولاً بودجه جمع و خرج سه ساله خود را قلم به قلم به مجلس بدهد و بعد صورت قرارنامه و معاهده قرض سنه یکهزار و نهصد و یکهزار و نهصد و دو را به مجلس ارائه نماید تا مواد آنرا ملاحظه و دقت نمائیم و مسبوق باشیم. این اطلاع از مواد آن نه برای این چهار کرور است بلکه این است که دولت صد کرور اقلاً پول برای اصلاحات مملکتی لازم دارد و مسلماً محتاج به قرض خارجه خواهیم شد. پس باید قبل از آن وکلا از مواد معاهده مسبوق باشند تا بتوانند تدارک قروض کلی برای اصلاح مملکتی چه از داخله و چه از خارجه بنمایند.

فایده دیگر اطلاع ملت از مواد آن معاهده این است که منافی با استقلال دولت است اقدامی نمایند تا تدارک وجهی در داخله به هر قسمی که پیشرفت کند بشود و دو قرض روس را داده خود را از این ننگ و عار برهانیم. آنوقت به اندازه درآمد خودمان مخارجی بطور صحیح معین نمائیم و نیز مبلغی از دخل مملکت را برای تعمیرات و اصلاحات لازمه معین کنیم که سال به سال به امضای ملت به مصرف برسد و خود را بی نیاز از قرض کردن از سایر همسایگان که محل مخاطره آنان می‌باشیم بنمائیم. فرضاً اگر محتاج به قرض برای تعمیرات معادن، راه آهن یا غیر بشویم قرض را ملی قرار دهیم یعنی تشکیل بانکی به اسم ملت نموده اسناد آنرا در خارجه منتشر نمائیم تا موعد معین به هر جهت رأی من این است که باید دولت در قرض از داخله و خارجه خیلی دقت بنماید. با این عجله امروز بنده رأی نمی‌دهم قرض بشود. پس از ختم بیانات حاجی معین التجار همهمه و ولوله غریبی در مجلس افتاد. جماعت تجّار که عموماً قبل از این نطق حاجی معین التجار بوشهری با رأی او شرکت داشتند رأی او را متفقاً تصدیق کردند و رأی دادند که نباید قرض کرد.

سایر نمایندگان نیز از رأی اولیه خود منصرف شده و به نمایندگان تجار پیوستند و فقط عده معدودی که طرفدار قرض کردن بودند چنان برآشفتند که غرض آن‌ها بر عموم مجلسیان روشن شد لکن چون عده آن‌ها معدود بود ساکت ماندند و بالاخره مقرر شد که صورت مجلس و آراء وکلا و استدعای فرستادن صورت جمع و خرج و قرارنامه استقراض سابق را مخبرالسلطنه به هیئت دولت ابلاغ نمایند.

یکشنبه ۲۳ رمضان

روز یکشنبه ۲۳ رمضان نیز مخبرالسلطنه از طرف دولت به مجلس آمد و اظهار داشت که دولت در فرستادن جمع و خرج مملکت به مجلس کمال میل را دارد. ولی چون این امر فعلاً نتیجه‌ای برای مخارج ضروریه دولت ندارد عجالتاً پولی که لازم است و اگر نرسد ادارات دولت بر هم می‌خورد دو کرور است این دو کرور را فعلاً یا امضا نمائید که از دو دولت قرض شود یا اینکه از جای دیگر برای دولت راه بیندازید تا بعد برای قرض کلی فکری بنمائید و این دو کرور باید در ظرف همین دو سه روزه به دستگاه دولت برسد و گرنه دستگاه دولت از کار می‌افتد.

وکلا و ملت با توجه به نطق روز گذشته حاج معین التجار و اکثریت آراء در باب عدم استقراض بر آشفتند که ملت نمی‌تواند خانه و لانه خود را به روس و انگلیس بدهد که چه خبر است امیر بهادر جنگ و فلان وزیر و فلان دبیر و فلان امیر پول می‌خواهند در این باب بسیار گفت و گو و مشاجره شد بالاخره رئیس مجلس بار دیگر از تجار رأی خواست مجدداً حاجی معین التجار برخاسته گفت دولت از ملت و ملت از دولت است فرقی ندارد و این فرق اصلاحی است معلوم است نقداً دولتیان که راضی به دو کرور قرض شدند خیلی دستگاهشان بی پول است باید ملت همراهی نماید ولی با این عجله گمانم این است که اگر از دولت روس و انگلیس هم بخواهیم به ما وصلت ندهد لابد باید چند روزی مهلت بدهند تا تدبیری نمائیم.

مخبرالسلطنه اظهار داشت که دو کرور در بانک‌ها موجود است فقط رضایت شما را دولت منظور دارد. حاج معین التجار اظهار نمود که اگر بانک‌ها بدون ضمانت دو کرور می‌دهند بسیار خوب است گرفته شود و به مصرف رسانند ولی باید با اطلاع وکلا باشد.

مخبرالسلطنه اظهار نمود بانک‌ها بی ضمانت نمی‌دهند و باید همین قرارنامه را قدری حک و اصلاح نمود و عجالتاً دو کرور گرفت بعد از اینکه شما فکری برای بقیه کردید یا از داخله یا از خارجه این دو کرور را رد نمائید. حاج معین التجار گفت با این عجله قرض کردن ولو به یک صد هزار تومان هم باشد برای دولت و ملت عاقبت نیکو ندارد.

دولت یا اینکه این وجه را از بانک‌ها بدون گرو و شرط قرض نماید و صدارت ضمانت نماید که قرض دولتی و ملی نباشد یا اینکه دولت از بانک بگیرد چند نفر یعنی تجار نه ملت ضمانت می‌کنیم یا اینکه دولت اذن بدهد چند نفر تجار از بانک قرض تجارتی نمائیم دولت ضمانت نماید و حال آن که گر دولت اذن بدهد که این دو کرور را ما از بانک‌ها قرض تجارتی نمائیم بی ضامن هم ممکن است این قدرها بلکه خیلی از این بیشتر نزد بانک‌ها تجار اعتبار دارند.

مخبرالسلطنه اظهار داشت چون امروز این طریق قرض منافی مصالح سیاسی و پلیتیکی آن‌ها می‌باشد شاید به این قسمتی که شما بیان کردید به شما و به دولت قرض ندهند تا مجبور شوید با همان قرار و شرایط استقراض نمائید حاج معین گفت که اگر دولت به این طریق اذن بدهد بانک نمی‌توانند در صورتیکه از طرف دولت و ملت صاحب میلیون‌ها شده و الساعه هر کدام مبالغ گزافی از داخله یعنی از ما طلب دارند این جزئی پول را ندهند حالا فرض می‌کنیم بانک‌ها ندادند شاید ما بتوانیم از سرمایه خودمان دو کرور به دولت موقتاً قرض بدهیم یا آنکه خارج از این مجلس مجلسی معین کنیم مرکب از تجار در حالتی که از طرف ملت و دولت صاحب کرورها شده‌اند این پول را فراهم آورده و زیر بار ننگ اجانب مجدداً نرویم.

مخبرالسلطنه اظهار داشت من می دانم هیچ کدام از این خیالات شما وجود خارجی پیدا نخواهد کرد و کار دولت پریشان تر خواهد شد.

معین التجار گفت شما این اذن را با مهلت از دولت برای ما بگیرید شاید ما از فرنگستان بیش از این مبلغ جزئی بدون شرط و گرو پول قرض نمائیم و داخل مملکت کنیم این را هم می‌گویم که تلگرافخانه و پستخانه ابداً تابحال به انگلیس داده نشده یعنی در صدارت شاهزاده گروه نرفته است اکثریت آراء امروز با رأی حاج معین التجار موافق بوده و مجلس ختم گردید.

پنجشنبه ۲۷ رمضان

روز پنجشنبه بیست و هفتم رمضان مجلس تشکیل شد. در این جلسه دولت مهلت داد و تجار در صدد تشکیل بانک ملی بر آمدند که سرمایه معین نموده اسناد آنرا در داخله بفروشند چند نفر نیز لایحه‌ای به مجلس فرستادند که بانک ملی تشکیل بدهند ما چند نفر گمنام یک صد هزار تومان فعلاً موجود کرده‌ایم مذاکرات این جلسه اول در حول این مطالب بود. در این جلسه میرزا سید محمد و آقا سید عبدالله و آقا شیخ فضل الله و صدرالعلما و بعضی دیگر نیز وارد شدند مذاکره نان به میان آمد جماعتی از وکلا از وزیر مخصوص (صاحب اختیار فعلی) که حاکم تهران است حمایت می‌کردند عاقبت عمل نان در مجلس رسماً مذاکره و قرار شد که آنرا به صورت شرکت یا به شکل دیگری اداره نمایند دسته فوق رأی ندادند و معایب آن را بیان نمودند و رأی دادند که باید امسال نان و گوشت تحت اختیار حکومت باشد به شرایط مقرره تا برای اول سال یعنی سر خرمن فکری درست در این باب بشود چون مذاکره شرکت بود لایحه نوشته شد که مجلس امضا کند و شرکت اقدام بکار نماید همان عده از وکلائی که از حاکم تهران طرفداری می‌کردند در دادن رأی تردید نمودند عقیده آن‌ها این بود که ما کمپانی را می‌شناسیم آن‌ها در شمار تجّارند و خوف آن می‌رود که مال ملت و دولت از میان برود.

حاج محمد اسمعیل تاجر تبریزی معروف به مغازه به صدرالعلما که مؤسس کمپاني بود يعني برای کمپانی که از تجار داخله بودند حرف می‌زد، رو کرده گفت آقاي صدرالعلما اگر نظر آقا بر اين است که ما را بفرماييد قبول اين کار را بنمائيم قبول نخواهيم کرد. وقتي بنا شود که ما بخواهيم خدمتي به ‌ملت نماييم و صرف نظر از منفعت بنماييم، نتيجه آن اين باشد که ما را بی اعتبار قلم دهند ابداً اين کار را نخواهيم کرد. در اين موقع شيخ حسين سقط فروش برآشفته اظهار داشت: بلی می‌خواهيد کلاه ملت و دولت را برداريد.

حاج علي آقا شالفروش به او اهانتي کرد. در اين‌موقع شيخ حسين سقط‌فروش برآشفته با صدای بلند اظهار داشت: من داعيه شرف دارم، می‌خواهی مرا ضايع کنی؟ تو چه حق داری بمن سخن درشت بگويی؟

آقاي سيد محمدصادق طباطبائی گفت اينجا مجلس است و همه حقوقشان مساوی است، بازار نيست که شما چون تاجريد به سقط فروش توهين و تحکم کنيد. لکن حاج علی بر تشدد خود افزود. طباطبائي برآشفته اظهار داشت. اينجا مجلس است و جای دشنام و تحکم نيست سپس به آقا سيد محمود معروف به ناظم رو کرده گفت: اشخاصی که مانع آزادی نطق می‌شوند بايد از مجلس خارج شوند. سيد آمد جلو که حاجی را بيرون کند، حاجی خود بلند شده بيرون رفت و به مجرد بيرون رفتن حاجی علی تمام نمايندگان تجار بيرون رفتند. بلافاصله نمايندگان جمعی از وکلا را مأمور کردند که حاج علی و ساير نمايندگان را به مجلس بازگردانند. اين عده رفتند و تجار را به مجلس آوردند و به قدر دو دقيقه نشستند. حاج معين التجار خواست نطقی کند، صنيع‌الدوله رئيس مجلس را ترک گفت و مجلس بر هم خورد. در اين هنگام آقا سيد عبدالله طرفين دعوا را نيز صلح داد.

روز شنبه بیست و نهم رمضان چهار ساعت به غروب مجلس مجدداً تشکیل گردید نخست صنیع الدوله با چند تن از وکلا در اطاق دیگر جلسه محرمانه‌ای تشکیل دادند که معلوم نشد راجع به چه موضوعی بود و دو ساعت به غروب در مجلس حاضر شدند. نخست مذاکرات متفرقه‌ای بعمل آمد تا یک ساعت به غروب ناصرالملک وزیر مالیه در مجلس حضور یافت و در باب استقراض از روس و انگلیس مذاکرات به عمل آورده و وجوب قرض را با کمال عجله گوشزد نمود و اظهار داشت که دستگاه حکومت امروز برای چند تومان معطل و پریشان است پس از آن مواد استقراض بیان شد عیناً همان مواد سابق بود به اضافه این قسمت یکی آنکه ضرابخانه هم اضافه بر تلگرافخانه و پستخانه و گمرکات جنوب نزد انگلیس برای ضمانت اینقرض داده خواهد شد. دیگر آنکه ناصرالملک استقراض فوری پنج کرور تومان را ضروری دانسته بود در صورتی که مخبرالسلطنه فقط تقاضای استقرار چهار کرور تومان را داشت سایر بیانات مخبرالسلطنه و ناصرالملک کاملاً مطابق بود.

حاجی معین التجار حاجی معین التجار ظهار داشت که ما در فکر تشکیل بانک ملی هستیم که بندگانت نیز باید در ترتیب و شرایط و کتابچه قانونی آن با ما همراهی نمایید. همین قدر که موفق بتشکیل چنین بانکی شدیم اگر صد کرور پول هم لازم شود داده خواهد شد و بدواً قرض سابق داده خواهد شد تا از این ننگ و عار ملت و دولت بیرون آیند.

ناصرالملک جواب داد اگر شما تا یکسال بعد هم به تشکیل چنین بانکی موفق شدید خیلی باید تشکر نمود و حال آنکه تا پنج سال دیگر هم اینکار مرتب نتواند شد فعلا مریض ما گنه گنه لازم دارد تا رفع تب بشود بعد از قطع تب به تقویت مزاج باید پرداخت.

حاج معین التجار پاسخ داد آیا دولت به چهار صد هزار تومان الی یک کرور می‌تواند اکتفا کند تا ما فکر بقیه را بکنیم؟

ناصرالملک پاسخ داد شما خودتان ملاحظه نمایید با این آلودگی می‌توان بیک کرور تومان قناعت کرد.

حاج معین التجار اظهار داشت فعلا وقت گذشته است بندگان عالی روز سه شنبه صورت شرایط و معاهداتیکه در استقراض اول و دوم مابین دولت علیه و روس شده بمجلس ارائه نمایید و نیز صورت ریز و محل قروض و مخارج لازمه را همراه بیاورید تا مجال سئوال و جواب باشد. فعلاً تجار سرگرم تشکیل و احداث بانک ملی می‌باشند طلاب و سایر طبقات نیز مجلس اتحادی در هفته ی کروز یعنی روزهای جمعه در مدرسه سپهسالار تقدیم تشکیل داده‌اند که برای بانک ملی سرمایه جمع نمایند. دیروز روز افتتاح آن در مدرسه سپهسالار جدید بود و در همان مجلس پنجهزار تومان جمع گردید و بنای مجلس را در مدرسه سپهسالار قدیم روزهای جمعه باکثریت آراء گذاشتند.

روز سه شنبه سوم شوال چهار ساعت به غروب مجلس شوری منعقد گردید ناصرالملک وزیر مالیه در مجلس حضور یافت برای مذاکره در موضوع استقراض مذاکرات و شرایط همان بود که سابق نوشته شد جز اینکه ناصرالملک اظهار داشت ضراب خانه جزو گرو نیست من اشتباه کرده بودم به بانک مشارالیه و پاسخ وکلا عینا همان بود که در جلسه قبل شد حاج امین الضرب و حاج محمد اسمعیل مغازه و حاج معین التجار و سایر نجار بکلی مخالفت کردند و سایر وکلا نیز با آن‌ها همرأی شدند.

حاج معین التجار در این جلسه نطقی باین مضمون ایراد نمود:

بر احدی پوشیده نیست که دولت از ملت است و ملت از دولت ضرر آن ضرر اوست و نفع این نفع آن و نیز بر احدی مستور نماند که مابین هیئت وزراء و هیئت مبعوثان ملت ابداً اختلاف و مغایرتی نبوده و نیست خصوصاً مطلبی که راجع به خیر و نفع ملت و دولت و این خاک پاک که وطن عزیز ماست باشد. هر گاه در باب استقراض بین هیئت وزراء و مبعوثین ظاهرا گفت و گو و اختلاف رأی پیش آمده بحمدالله باطناً در باره همین استقراض رأیشان واحد است. بلی فایده مجلس شورا و کنکاش همین است که به نظر هیئت وزراء مطلبی می‌رسد و بیان می‌نمایند همچنین مبعوثین فرضاً بیانات هر یک از آن‌ها ضد یکدیگر هم باشد عاقبت هم رأی می‌شوند در صورتی که هیچ دلخوری پیدا نشده است هر گاه دولت مدت دو ماه مهلت به ما بدهد ضامن می‌شویم که تا سال دیگر پنجاه کرور پول برای اصلاح کلی و رفع حوائج دولت فراهم بیاوریم.
فرضاً ما تصدیق نمودیم که این استقراض ضرر ندارد بلکه نفع دارد اولا عموم ملت از مجلس و دولت مأیوس و رنجیده خاطر می‌شوند و همین نکته مسلماً نتیجه خوبی برای دولت و مجلس نخواهد داشت ثانیاً چون مذاکره در مجلس شده است که ملت خود قرض به دولت می‌دهد اگر خلافش ظاهر شود برای ملت و دولت سرشکستگی بسیار بزرگی است که منبعد هر چه اقدام نمایند جبران نتوانند نمود.

ناصرالملک اظهار داشت بدانید من ابداً اصراری در این استقراض ندارم ولی ضرورت پول را به درجه می دانم که تکلیفم نیست بیان نمایم. چنانچه این فرمایشات مبنایش صحیح باشد چه بهتر از اینکه ملت به دولت قرض دهد. حاج امین الضرب و حاج محمد اسمعیل آقا اظهار داشتند به شما اطمینان می‌دهیم که تا چند روز بعد دو کرور وجه تسلیم نمائیم و بعد هم هر چه لازم شود به وقت برسانیم. ما از دیروز داخل خط جمع آوری پولیم یکصد و پنجاه تومان از یک محلی جمع شده که ما را خیلی امیدوار نموده است که از پنجاه کرور هم سر به بالا خواهد رسید. سپس مجلس ختم گردید.

آقا سید حسن تقی زاده- اسم وزیر لشگر را ببرد مخالف با قانون و کنستیتوسیون رفتار کرده‌اید یکی از دو نفر را باید اسم ببرید و ما یکی از این دو تا را خواستم مسئول باشد.

اسدالله میرزا- حالا هم نقض قانون نشده آن وزیر لشگر را مسئول مجلس قرار دادند.

حسام الاسلام- وزیر جنگ کسی است که تمام لشگر در اطاعت او هستند.

صدیق حضرت- پس وزیر لشگر هم همین طور است نمی‌گذارید کاری پیش برود در سر یک کلمه این همه مباحثه می‌کنید.

حاحی شیخ علی- هر کس این پول را می‌گیرد ما او رامسئول می دانیم.

مخبرالملک- از مطلب دور افتادید باید پول داد هر کس مسئول است او پول بگیرد.

حاجی محمد اسمعیل- به موجب قانون هشت وزیر داشتیم آن هم بهم خورد.

مخبرالملک- هر کس آن روز آمد مسئول شد او وزیر مسئول است.

آقا سید حسن تقی زاده- این همان است که آنروز ما قبول نکردیم وگفتند شما کار به سایر وزراء نداشته باشید ما گفتیم غیر از هشت وزیر نباید باشد حال وزیر لشگر داریم که هیچ وزیر جنگ کدام است این نمی‌شود، یک کدام باید باشد.

رئیس- این نزاع لفظی است همه جا یکطور نیست در فرانسه کسی که رئیس قشون است متصدی حساب هم هست اما در آلمان این طور نیست چرا یک جا را می‌گیرید و باقی را می‌گذارید. آن کسی که متصدی حساب است مسئول پارلمان است ولی پارلمان باید با واسطه توضیحات بخواهد.

حاجی محمد اسمعیل- ما هم می گوئیم با فرمانده کاری نداریم مجلس با کسی طرف است که حساب با اوست اسم وزیر برداشته شود ما چه حرف داریم سپهسالار بگویند. دیگر وزیری نباشد.

وثوق الدوله- این تمام است در فقره دوم از بابت صد هزار تومان که به اجزاء وزارتخارجه بایدداده شود بودجه سفراء خارجه بیش از این است دویست هزار تومان کسری است عجالتاً به صد هزار تومان قانع شده‌اند. حاجی محمد اسمعیل- حق دارند لازم است وزیر امور خارجه هر چه بنویسد قبول داریم خودش و اعمال و افعالش تمام صحیح است.

حاجی شیخ علی- همانطور به شرط اطمینان.

وثوق الدوله- فقره سیم در باب سیصد و پنجاه هزار تومان طلب طومانیانس که حواله داده‌اند.

حاجی محمد اسمعیل آقا- چون او را خرج کرده‌اند همانطور که قرار داده‌اید صورت جزء او را بدهند البته باید داده شود.

حاجی سید نصرالله- غیر از دیدن صورت جزء دیگر هیچ علاجی نیست.

آقا میرزا ابوالحسن خان- یک فایده دیگر هم دارد هر چه زودتر بدهند تنزیل او منفعت ملت است.

وثوق الدوله- فقره چهارم در باب صد هزار تومان که به اسم حقوق رکابی همه می دانند مال امساله مانده؟؟؟؟؟؟؟

حاجی شیخ علی- باید صورت در باب حقوق را به جزء بدهند.

حاجی محمد اسمعیل- در این باب صورت شده در کمیسیون ولی نمی‌شود تبعیض کرد به جهت اینکه هستند اشخاصی که پانصد تومان بگیرند حالشان پریشان تر از ده تومان بگیر است همانطور تومان شماری بگیرند منتهی احتمال می‌رود چند نفری مشمول باشند و اینهم ممکن نیست دقت خود او را باید در بودجه ملاحظه کنید بدون جهت مواجب می‌برد بزنند.

حاجی سید نصرالله- اطمیمنان و صورت جزء بدهند دیگر حرفی نداریم.

وثوق الدوله- فقره پنجم صدهزار تومان مخارج درباری از بابت بیوتات باید دقت شود وزیر مالیه می‌گفتند مبلغ کلی از حساب‌های آن‌ها باقی است شایداین وجهی را که می‌دهند ربع طلبشان در کمیسیون قبول نکردند و گفتند صورت حساب و مفاصا را بیاورند آنوقت داده شود.

حاجی شیخعلی- در هر حال رأی کمیسیون صحیح نیست.

آقا سید حسن تقی زاده- در باب حوق رکابی دو ملاحظه باید بشود یکی اینکه به ولایت هم داده شود و یکی دیگر اینکه از پنجاه تومان بالاتر را ندهند این ملاحظه را بکنید و آنوقت تمام وجه را به غیر مستحق می‌دهند.

آقا میرزا فضلعلی- دیروز در کمیسیون شرط شد وزیر مالیه آن قسط‌های باقی مانده را صورت بگیرند به همان نسبت که اینجا داده شود به سیایر ولایات هم بدهند.

حاجی سید نصرالله- اینکه گفتند ارباب حقوق کلی باشد باز در معذور خواهیم افتاد.

آقا میرزا فضعلعلی- این حقوق از صندوق است یا غیر صندوق اگر از صندوق است دیگر جای این حرف‌ها نیست آن هائی که کلی دارند از تیولات و جاهای دیگر گرفته‌اند.

آقا سید حسن تقی زاده- به اینطور کارهای عمومی و قانون عمومی اعتقاد شخصی ملاک نیست باید قانون گذاشت.

حاجی محمد اسمعیل- پس باید حقوقات را از حالا بهم بزنند.

آقا سید حسن تقی زاده- نه مستعفین را بدهند.

آقا سید محمود خوانساری- تومان شماری بدهند به ضعفا ظلم خواهد شد آنکه سه هزار تومان دارد سیصد تومان می‌برد آنکه ده تومان دارد یک تومان.

آقا میرزا ابوالحسن خان- مسئله هست به نظر صحیح می‌آید می گویند ممکن است یکی از بابت فهرست و قبض سه قسط یا دو قسط گرفته باشد یکی هیچ نگرفته بنای تومان شماری شد آنکه دو قسط سه قسط گرفته تومانی یک قران می‌برد بعضی‌ها هم که هیچ نگرفته‌اند تومان یک قران می‌برند در این صورت مساوات بعمل نخواهد آمد.

رئیس- هر کس قبض یا فهرست در دست دارد آنچه که گرفته در پشت فهرست و قبض نوشته‌اند و آنکس هم که نگرفته معلوم است در این صورت ممکن است قراری بدهند بطور اعتدال داده شود؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یک قسط آخر پارساله را بدهند بعد قسط امساله را بدهند به همین ترتیب داده پیش بیایند.

وثوق الدوله- این ترتیب که جناب آقای میرزا فضلعلی گفتند بهتر است معلوم هر کس بی دست و پا بوده نتوانسته تمام حقوق پارساله خود را بگیرد پس قرار بدهید یک قسط آخر پارسال بدهند زیاد آمد قسط اول مذه السنه را بدهند به همین ترتیب پیش بیایند.

رئیس- در باب صد هزار تومان مخارج درباری باید مذاکره شود.

زرگرباشی - باید صورت را خواست رأی داد.

وثوق الدوله- بیوتات هر کدام بودجه سالیانه شان زیاد و طلبشان هم زیاد این مبلغ که برآورده شده شاید ربع یا خمس برسد با وجود این باید تصویب بشود یا نه.

محقق الدوله – ادارات دولتی را نمی‌شود تعطیل کرد از سال نو خرج را باید تعدیل نمود.

عون الدوله- این تصدیق را از شما می‌خواهیم و شما بهتر می دانید.

وثوق الدوله- من گفتم به وزیر مالیه که هر کدام ادعای طلب می‌کنند سند خرج را ابراز دارند طلب معین شده داده شود ایشان متعذر شدند که آنوقت طول می‌کشد و طلب آن‌ها زیاد است. حالا ضرر ندارد این مبلغ داده شود.

صدیق حضرت- آیا صحیح است از برای صد هزار تومان سخت گیری شود برای درباری که چنین مجلسی به ما داده است.

آقا سید حسن تقی زاده- این پول را به شاه مرحوم که نمی‌دهیم رسیدگی شود حسابشان صحیح است بدهیم نیست ندهیم.

صدیق حضرت- می‌روند طور دیگر جلوه می‌دهند.

مخبرالملک- محاسبات درباری رسیدگی آن هیچ ربطی به مجلس ندارد. از سال آتیه هم همینطور است.

عون الدوله- چون زیاده از این‌ها ادعای طلب دارند این پول را که می‌دهند یقیناً به این مقدار طلب کار هستند پس بعد که می‌خواهید پول بدهید سخت گیری نمائید.

رئیس – هر کس حرفی دارد بگوید.

صدیق حضرت- قرعه کشیده شود.

آقا سید حسن تقی زاده- یک حرفی باقی است چون این مخارج را صورت دادند قریب نهصد هزار تومان است این مقتضی نمی‌شود تصویب کردن چهار کرور را زیادی آن چه می‌شود.

رئیس- می‌ماند به تصویب مجلس.

آقا سید حسن تقی زاده- در استقراض یا مخارج

رئیس- استقراض عیب ندارد قرض‌ها بیش از این‌ها داریم.

آقا سید حسن تقی زاده- استقراض نامه را قبول نداریم.

رئیس- او بماند بعد از مذاکره شدن چهار کرور که فرض می‌کنیم آنچه مخارج لازمه است و به تصویب مجلس برسد داده می‌شود اگر مجلس تصویب نکرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وثوق الدوله- رأی این است دولت چهار کرور قرض می‌کند نهصد هزار تومان خرج لازم دارد داده شود و دو کرور و یکصد هزار تومان باقی می‌ماند مصارف لازم دارد مجلس تصویب کرد بدهند واِلا به قرض بدهند.

سیدالحکما- حالا که محتاج الیه دولت همین نهصد هزار تومان است چرا علاوه قرض می‌کند تنزیل بدهد؟

رئیس- دولت مقروض است لازم دارد ولی حالا نمی‌توانیم به عجله به حساب‌ها رسیدگی نمائیم اگر مخارج دو کرور و یکصد هزار تومان را به ما نمایانند به تصویب مجلس می‌دهیم واِلا به قرض‌های سنگین تر می‌دهم.

آقا سید حسن تقی زاده- این رأی زیادی است به جهت اینکه برای شرایط هر یک رأی دیگر لازم است.

رئیس- به جهت استقراض چهار کرور از بانک ملی همانطور که جناب وثوق الدوله گفتند تا موعدی که باقی را بدهند رأی گرفتن ضرر ندارد.

آقا سید حسن تقی زاده- باید شرایط هم معلوم شود یک دفعه رأی گرفته شود.

وثوق الدوله- هیچ رأی لازم نیست یا برای نهصد هزار تومان لازم است؟

رئیس- رأی را برای چهار کرور می‌خواهیم منتهی شرط هم نوشته شده مابین دولت و بانک آقای تقی زاده گفتگویش در آن خصوص است اعتقاد من بر این است این رأی گرفته شود.

(در این موقع قرعه کشیده شد باکثریت آراء استقراض دولت را به مبلغ چهار کرور از بانک ملی تصویب نمودند.)

وثوق الدوله- مطلب دیگر که لازم ا ست باید اخذ رأی شود این است شاید ما بتوانیم دو کرور یا سه کرور از خرج کسر کرده و بر جمع بیافزائیم همه می دانید که همه ساله پنج کرور کسر داریم و بعلاوه قرض‌ها را هم باید بدهیم و مخارج دیگر هم داریم به این قدر کسر کردن از خرج قناعت نکنیم بلکه ممیزی بکنیم و جناب وزیر مالیه هم با بنده هم رأی هستند تا ممیزی جدید نشود نمی‌شود اصلاح این کارها را کرد و ترتیب ممیزی هم همان است که در مجلس مذاکره شد علمی باشد علاوه اطلاع دادن از منافع و تعداد نفوس و غیره و جناب وزیر مالیه خیلی تأکید داشته و می‌گفتند دو هیئت این سبزی اجزایش حاضر است حتی مهندس فرنگی هم هست عجالتاً از یک جا شروع شود مثل ورامین.

وکیل الرعایا- این گفت و گو شد و همه تصویب کردند.

رئیس- صحیح است ولی باید رأی گرفته شود.

وثوق الدوله- رأی اینطور داده شود بعد از قبولی ممیزی که چه طور می‌شود نوشته شود.

معین التجار- از بابت ممیزی همه رأی می‌دهند که علنی باشد اما اینکه عشر یا نیم عشر گرفته شود از روی محصول است یا از روی ممیزی؟!

وثوق الدوله- وزیر مالیه دستورالعملی که می‌نویسند آن‌ها را خواهند نوشت.

حاجی سید نصرالله- دولت پیشرفت کار خودش را خواست اما برای ملت بهیچوجه روشنائی حاصل نشد.

احسن الدوله- بنده چند روز است ملاحظه می‌کنم دولتیان کمال عجله را در کارهای راجع به خودشان دارند ولی ملت بیچاره هیچ اطمینان و امنیت ندارد و هیچ روشنائی نیست تمام ولایات مغشوش طرق و شوارع ناامن آخر دولت هم باید کاری بکند یا نه؟

بحرالعلوم- آخر ما هم آنچه که اینجا هستیم و کار می‌کنیم خدمت به ملت است بلی آنچه که جناب احسن الدوله گفتند قدری ولایات بر هم خوردگی دارد انشاءالله آن هم اصلاح می‌شود.

در این موقع ورقه قرعه منتشر شد برای اخذ به جهت ممیزی علمی که از یک جا شروع می‌شود و باکثریت آراء تصویب و قبول شد آقا شیخ ابراهیم زنجانی لایحه ذیل را قرائت کرد.

لایحه جناب آقا شیخ ابراهیم زنجانی

بسم الله تعالی والصلوه علی رسول الله و آله

باید هر کسی عقیده خود را در اصلاح امور اظهار دارد و عقیده بنده این آنست که فعلاً اعم و الزم از تمام امور ترتیب عدلیه و تحدید حدود حکام و محکومین و بیان تکالیف مجالس؟؟؟؟؟ که این امر را بلاتعطیل و بدون آنکه مبحث دیگر اگر چه مالیه باشد تا این تمام نشده مذاکره شود خیلی لازم است که هر چه زودتر این عمل به اتمام رسیده نشر به بلاد شود زیرا در تأخیر آن خیلی عیوب هست منجمله چهار عیب عرض می‌کنم اول آنکه البته حکام مقصدشان سلوک به نحو سابق و اجراء استبداد خواهد بود عموم خلق متفقاً معتقد عازم بر اینکه قبول جور ننمایند در این تخالف متعدد حکام از اهالی استبدادخواه از قبیل بعضی امراء عالم نما معاضد خود خواسته اگر فایق آیند بدون ملاحظه حق و باطل و با تقصیر و بی تقصیر به هر کس دستشان برسد مضمحل می‌کنند و ناله و شکایت مردم بلند می‌شود و از مجلس مأیوس می‌گردند علی الاتصال به عرایض و شکایات شخصیه مجلس رسیدگی کند یا حکام و معاونین آن‌ها اجرا مقصود نمی‌توانند تواتراً به دولت علیه شکایت خواهند کرد و مردمان درست و بزرگان عدل طلب را اشرار و اوباش خواهند نامید و القاء بغضاء میان دولت و ملت که کمال اتحاد دارند و باید داشته باشند خواهند نمود.

دویم اینکه تمام امور و مطالب و محاکمات خلق ملتوی مانده و مردم به تنگ آمده و در انتظارند که قانون عدل اسلام به موقع اجراء گذارده شده شاید نفس راحتی کشیده به اشغال لازمه حبوه بپردازند اگر بیشتر از این تأخیر شود هرج و مرج پیش آمده بسا بعضی اقویاء مجلس عدالت را اسلحه اجرای مقاصد شخصیه خود گردانند و هر کس از اقویا بکنند آنچه می‌توانند.

عیب سوم آنکه بدون اجراء عدل نه حاکم تکلیف خود را خواهد دانست و نه مجالس می دانند مقدار دخالت ایشان چیست و نه رعایا می دانند که چه باید بکنند عید نزدیک بهار می‌رسد بی ترتیب این امر تحصیل مالیه معوق و مقاصد عظیمه بروز خواهد کرد.

عیب چهارم آنکه اشرار از قبیل توپچی و سرباز و قطاع الریق و خوانین ایلات که خودشان را سلطان مستقل می دانند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حکومت و رعیت را غنیمت دانسته به هر سمت رو کرده تاراج و غارت و از طریق و صحاری و دهات سلب امنیت می‌کنند و از جانب حکومت دائمی نمی‌بینند بلکه بسا حکام خود این اسباب را می‌چینند و هکذا حکام و مأمورین ایشان از اینجانب مواجب کافی ندارند از آن شاید جریمه و غارت نمی‌توانند باید زود این امور را اصلاح کرد بلی بعد از آن اشتغال به امر مالیه اهم است بعد از اینکه خلایق دانستند در شکایات و عرایض کجا رجوع کنند و این مجلس، مجلس شورا است نه محاکمه مجلس فراغتی پیدا کرده امر عالی را مرتب دارید و بعد از آن امر عسکریه را ام مجالس و اداره بلدیه که تقدیم شده یا عمداً یا سهواً امر عدلیه مؤخر گردیده مجالس بلدیه یک سال هم تأخیر شود عیب ندارد اول مردم بدانند که عمارت و کوچه دارند بعد از آن جاروب کرده و آب آورده و روشن کنند. ممکن است به یک سال دیگر هم گل و لای راه روند و مریضان را بطور سابق معالجه نمایند نمی‌گویم لازم نیست ولکن اهم مقدم است واِلا هزاران چیزها لازم است و احتیاج داریم اما از بابت مالیه که محل مذاکره است اعتقاد بنده این است که تبدیل بطور ممیزی علمی ضرور است فعلاً که ما امکان داریم مرتب کنیم و از پایتخت هم شروع شود و بتدریج همه ولایات ممیزی شود و تا ممیزی تمام نشده مالیات از هیچ جا به عنوان جدید گرفته نشود و عنوان ممیزی هم این است می‌خواهیم با ممیزی صحیح خراج و زکوه شرعی معین و بدون جور بگیریم و نمونه هم ضروری است یعنی ممیزی در هر حال بلااشکال باید بشود بلی ملاحظه اینکه مثلاً ممیزی جدید آیا با سابق تفاوت دارد و چه تفاوت دارد بشود ولکن عمل و ا جرا نسبت به بلاد همه یکدفعه اگر چه بعد از دو سال یا سه سال باشد و در این بین تا حالیکه ممیزی جدید تمام شود به اعتقاد بنده عشر و زکوه گرفتن بهترین امور است و فواید زیاد دارد اولاً این مجلس باتفاق دولت و ملت منعقد است برای اجرا اعمال بطور شریعت مقدسه باید به شریعت طاهره اقدام کرد و به عموم خلایق و اهالی ایران و خارجه خاطرنشان کرد که ما اقدام به عمل قوانین شریعت می‌کنیم و بنای زکوه که شد ابداً احدی عذر ندارد و تمام خلق به یکدیگر ترغیب خواهند کردو هر کس استنکاف کند و یا بخواهد بدزدد و یا کم دهد همه ملامت می‌کنند و خیانت اگر شود واضح می‌نمایند و کسانی که از تقدس و دیانت دفتر مالیات را به دست نمی‌گرفتند و حرف آن‌ها را نمی‌گفتند از خود آن‌ها مباشرین اخذ می‌شود و مردم علیحده مالیات و علیحده زکوه نمی‌دهند یا خود را مشغول الذمه به زکوه نمی دانند و بعد از آنکه دیدند زکوه و خراج ایشان به لشگر اسلام و آن هائی که برای حفظ نظم و عدل میان اسلامیان خدمت می‌کنند رسید و به آن هائی که مملکت را محافظت می‌نمایند و اموری که مصالح اسلام در آنست صرف می‌شود و فی سبیل الله خرج می‌گردد و غیر این عنوان بر ایشان تحمیل نمی‌شود با کمال رغبت و درستی ادا کرده مقابل آنهم از طلق مالشان به عناوین خیریه خواهند داد و رعیت و ارباب و قوی و ضعیف مساوی خواهند شد و این تیولات موقوف می‌شود و خالصه جات که مجهول المالک است تمام منافع اربابی بعلاوه زکوه بطور تحقیق به مصرف دولت و مصالح اسلام صرف شود دیگر این اشخاصی که به این وسیله.....