مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ امرداد (اسد) ۱۳۰۱ نشست ۱۲۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه
مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ امرداد (اسد) ۱۳۰۱
نشست ۱۲۰
صورت مشروح یوم یکشنبه هفتم اسد ۱۳۰۱ مطابق پنجم شهر ذیحجة الحرام سنه ۱۳۴۰
مجلس سه ساعت قبل از ظهر بر یاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید
(صورت مجلس یوم پنج شنبه ۴ اسد را آقای امیر ناصر قرائت نمودند)
رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب – آنجا که نوشته شده است جلسه برای تنفس تعطیل شد برای اصلاحات بود نه برای تنفس و باید اصلاح شود
رئیس – برای هر دو بود دیگر اصلاحی نیست؟
(گفته شد خیر)
صورت مجلس با این یک فقره اصلاح آقای آقا سید یعقوب اصلاح شد دو فقره لایحه از طرف دولت رسیده یکی راجع به تخفیف مالیاتی دو قریه ی واقع در فارس و دیگری راجع به برقراری دو سه فقره شهریههای جزئی به کمیسیون بودجه ارسال میشود بالفعل مسئله شهریهها مطرح است مذاکرات در کلیات است
آقای آقا سید فاضل (اجازه)
آقا سید فاضل – مسئله شهریهها بعد از آن که کتاب شهریهها را دولت به کمیسیون بودجه فرستاد کمیسیون بودجه در چند جلسه خیلی اهتمام کرد شاید بتواند یک نظر وحدانی و یک تصمیم واحدی اتخاذ کند ناچار شد که وارد بشود در اقلام شهریهها و بعد از اتخاذ یک فلسفههایی این فلسفهها هم تقریباً چندین چیز بود یکی قدمت خدمت یک فقر. یکی هر دو. یکی مقتضیات زمان. یکی نظریات دولتهای وقت و معلوم است که در اتخاذ یک فلسفه ی همیشه میزان اغلبیت را اکثریت است مثل عموم قوانین دنیا و هیچ قانونی در دنیا نیست که فلسفه اش با تمام افراد منطبق بشود ای نبود که داخل در اقلام شده و جرح و تعدیلی کرد و موافق این راپورت و کتابچه که در نزد آقایان محترم هست و همین مسئله کمیسیون را دچار اشکالات فوق العاده و تنقید منقیدن و اعتراض معترضین نمود و همین مطلب باعث شد که کمیسیون خود را ناچار دید یک نظر وحجدانی اتخاذ کند و در دوجلسه پیشنهادات پیشنهاد خود بنده بود که همه ی شهریهها تصویب شد ولی بدبختانه رد شد این را هم باید عرض کنم که گفتگوی ما در اشخاصی است که حالا شهریه دارند حالا اگر اشخاصی پیدا شوند که این فلسفههایی که در جود همین اشخاص است در وجود آنها هم باشد چه در مرکز و چه در ولایات و اشکال کنند که چرا ما در آنها وارد نشدیم چون دولت پیشنهادی برای آنها نکرده است باین جهت ما هم مداخله نکردیم و وارد نشدیم بالاخره بعد از مذاکرات در پیشنهادات چون اشخاص شهریه بگیر قسمند...
رئیس – عقاید خودتان را اظهار بدارید
آقا سید فاضل – این یک تاریخی است که عرض میکنم بعد عقاید خود را هم عرض میکنم یک قسم از شهریه بگیرها اشخاصی هستند که مستمری دارند و در قوی ئیل ۱۳۲۵ کمیسیون مجلس بعد از هیجده ماه غور در اطراف مستمریها یک تصمیمی اتخاذ کرد کتابش هم هست موسوم به کتاب قوی ئیل ۲۵ یک قسمت از این عده مسمتریهای خود را شهریه کردهاند و یک عده هم بودند که از سابق شهریه داشتهاند بدون داشتن مستمری و عده دیگری هم هستند که درایام فتوت شهریه برای آنها برقرار شده و شاید موجبش قدمت خدمت بوده فقر بوده گاهی هم هر دو بوده یا مقتضیات وقت بوده یعنی مثل همان مقتضیاتی که در زمان استبداد بوده که فرمان مستمری به اشخاص میدادند به همان نسبت هم هیئت دولتهای وقت نظر به ملاحظات و مقتضیاتی که در بین بوده این شهریهها را تصویب کردهاند پس شهریهها سه قسم شد. یک دسته اشخاصی هستند که مستمری داشتهاند و او را شهریه کردهاند به علاوه به قول عربها یک چماله ی هم قائل شدهاند چماله به معنی کماله و تکمیل و بعضیها هم مستمری خود را بدون کم و زیاد شهریه کردهاند یک دسته هم بدون داشتن مستمری شهریه در حقشان برقرار شده است خلاصه پس از آن که کمیسیون در اقلام وارد شد تصادم کرد با اشکالاتی و ناچار شد یک نظر واحد و عادلانه ی اتخاذ کند و چندین ماده به نظرش رسید که پیشنهاد کرد بعضی از اقلام شهریهها قطعی القطع بود که ده پانزده قلم بود چون سزاوار نبودند که از طرف دولت به آنها شهریه بدهند و کمیسیون هم این طور صلاح دید کمافی السابق مقطوع باشد و نسبت به سایر شهریهها قرار شد شهریههای تا مبلغ پنجاه تومان دست نخورد و از پنجاه تومان بالاتر تومانی ۳ قران کسر شود به دلیل اینکه چون تا پنجاه تومان یابد شامل حال فقرااست و به علاوه آنهایی که مستمری خود را شهریه کردهاند دیگر به وارثشان نمیرسد و مادام الحیوة است باین جهت قرار شد که دست نخورد و نسبت به اشخاصی که مستمری داشتهاند و شهریه کردهاند چون مطابق قانون وظائف همان طور که عرض کردم شهریه به وارث نمیرسد لهذا قرار شد به صاحبان مستمری رجوع کنند که اگر راضی هستند غیرمورث و مادام الحیوة باشد به طور شهریه بگیرند و اگر میخواهند مورث باشد بر میگردد به حالت اول و مطابق قانون وظائف درباره ی آنها رفتار میشود و بعد از این مذاکرات در هیئت متحده هم مذاکراتی به میان آمد که شاید بتواند این تصمیم را در مجلس رأی بدهد...
نجات – نه خیر – در هیئت متحده...
آقا سید فاضل – عرض میکنم بالاخره بعد از مذاکراتی که در یکی دو جلسه در هیئت متحده شد در جلسه ی اولی قرار بر این شد که عجاله قبوض شهریهها و مستمریها شش ماهه صادر شود تا یک تصمیمی اتخاذ شود و در جلسه ی ثانوی قرار شد یک سال....
مستشارالسلطنه – در هیئت متحده چنین تصمیمی اتخاذ نشد...
آقا سید فاضل – چرا. اجازه بفرمایید عرض میکنم و بنده شک پیدا کردم که مذاکرات جلسه ی دوم یعنی یک سال رسمیت پیدا کرده یا نه؟ ولی بنده هم با شش ماه موافقم هم با یک سال و با تومانی سه قران کسر هم موافقم مثل عقیده ی آقایان هیئت متحدخه بلکه شاید زودتر یک تصمیمی اتخاذ شود چون اگر در واقع ملاحظه کنیم شش صد قلم شهریه است و این ششصد نفر اقلاً باید شش هزار نفر را نان بدهند و عقیده دارم که زودتر این مطالب خاتمه پیدا کند بعد اگر لازم شد عقاید خود را مفصل تر اظهار خواهم کرد
رئیس – آقای رفعت الدوله – بنده موافقم
رئیس – آقای محمد هاشم میرزا چطور؟ (اجازه)
محمد هاشم میرزا – بنده مخالفم
رئیس – بفرمایید
محمد میرزا – چنانکه آقای آقا سید فاضل مفصلاً فرمودند بنده هم به طور اجمال عرض میکنم که مسئله شهریهها از پنج ماه قبل در کمیسیون مطرح شد و بعد فرداً فرد به خصوصیات آنهامراجعه و رأی داده شد و بنده هم که به هر کدام در کمیسیون رأی دادم یادداشت کردم که در مجلس هم مطابق همان رأی کمیسیون با کمال قوت قلب رأی بدهم ولی متاسفانه اخیراً آن ترتیب بهم خورد و قرار شد که ترتیب جدیدی اتخاذ کنند و به طوری که از پنجاه تومان به پایین کسر نشود و از پنجاه تومان به بالا تومانی ۳ قران کسربشود بنده با این ترتیب در کمیسیون هم مخالف بودم ولی چون در اقلیت ماندم لابد شدم در مجلس هم عرض کنم که هیچ دلیل ندارد مستمریها و مقرریهایی که از صد و پنجاه سال قبل تا به حل باجداد اشخاصی بازاء خدماتی که در آنزمان کردهاند داده شده و در قوی ئیل ۲۵ هم در مجلس هر چه باید از آنها کسر بشود که شده و بقیه را باقی گذاشتند حالا آنها را تومانی دو ریال بدهند و شهریههایی که نه تصویب زمان مشروطه را دارد و نه زمان استبداد را آنهارا تومانی تومان یا تومانی هفت قران بدهند؟ و مستمریاتی که فرمان داشته و مجلس هم تصویب کرده بنده قوتش را زیادتر از شهریههای ایام فترت می دانم....
(بعضی از نمایندگان صحیح است)
و بایستی حتی المقدور او را زیادتر از شهریهها داد و بنده نمیتوانم شهریهها را باین زیادی و مستمری را باین کمی تصویب کنم و در کمیسیون بودجه هم بنده قانع نشدم اگر آقایان موافقین اینجا یک دلیلی دارند بفرمایند تا بنده قانع بشوم والا حالا بنده مردد هستم که چطور رأی بدهم و بنده این هر دو دور را نمیتوانیم در یک ترازو بگذارم زیرا در آن قسمتی که اسناد معتبر دارد قوی تر خواهد بود تا سایر قسمتها و در سابیر موضوعات هم چون هنوز مذاکره نشده رأی خود را باقی میگذارم
رئیس – آقای رفعت الدوله (اجازه)
رفعت الدوله- بنده قبلاً خاطر آقایان را متذکر میکنم که نه خودم شهریه داشتهام نه برادرم نه اقوامم نه در کرمان کسی هست که شهریه داشته باشد....
شیخ الاسلام – باهالی ولایات که شهریه ندادهاند.
رفعت الدوله –ولی یک ضررهایی هست در ملکت که باید آنها را استقبال کرد و این شهریههایی که میفرمایند من غیر استحقاق داده میشود تصور نمیکنم در سال از چهل الی پنجاه هزار تومان زیادتر بشود یک قسمت هم که هست در واقع حکم حقوق تقاعدی را دارد والبته باید به آنها داده شود و با یک سال هم بنده موافق هستم قسمت دیگر هم علماء و سادات هستند که آنها نسبت به سایرین خیلی کم هستند و شاید نسبت به سایرین ثلث بلکه ربع باشند....
سلطان العلماء – کمتر است
رفعت الدوله – در هر حال این مقدار هم محض حفظ حوزه ی اسلامیت داده میشود و بنده عقیده ی شخص خودم را میگویم محض حفظ حوزه ی اسلامینت و دائر شدن مساجد که نماز بخوانیم یا منابرمان دائر باشد....
حائری زاده – صحبت نماز و روزه و منبر نیست راجع به شهریه هاست
رفعت الدوله – عرض کردم شما بعد فرمایشتانرا اجازه بخواهید و اظهار مخالفت خود را بکنید من دارم عقیده ی خودم را میگویم و گفتم یک نفر کرمانی شهریه ندارد یزدیها احتمال دارد داشته باشند....
حائری زاده – خیز یزدیها هم مثل کرمانیها ابداً شهریه ندارند
رفعت الدوله – بلی محض حفظ حوزه ی اسلامیت این جزئی را باید درباره علما تصویب کرد و همچنین سادات که اهل استحقاق هستند منتهی یک قسمت هستند که آقایان در آن قسمت مشکوکند و میگویند من دون استحقاق است عقیده بنده این است که اگر امسال به همان ترتیبی که کمیسیون بودجه راپورت دادهاند از پنجاه تومان به بالا تومانی ۳ قران کسر و تا پنجاه تومان را تومان تومان بدهند خیلی خوب است و آن وقت در سال نو یک ترتیب صحیحی بدهند ملاحظه بفرمایید در کمیسیون بودجه هیجده نفرند که چند نفر از آنها عدولند و ما نمیتوانیم آنها را رد کنیم و بگوییم آنها اشخاصی بودهاند که عقیده نداشتهاند یا ملاحظه قوم و خویشی را کردهاند خیر بنده بایشان عقیده دارم و همان طور که کمیسیون بودجه تصویب کرده خیلی خوب است و عدم تصویب این مبلغ هم یک نفعی نیست که ما بگوییم یک ماه بودجه ی مملکتت ایران را اداره میکند خیر بنده مطابق حسابی که کردهام بودجه ی یک روز و نصف این مملکت است این عقیده ی بنده بود حالا سایرین هر فرمایشی دارند بفرمایند
رئیس – آقای سلیمان میرزا مخالفید؟
سلیمان میرزا- بلی بنده مخالفم
رئیس – بفرمایید
سلیمان میرزا – مسئلهای که امروز مطرح است یک قسمتی از بودجه است و چون بنده برخودم حتم کردهام که هر وقت بودجه به طور غلط به مجلس بیاید قانون را یادآوری کنم شاید یک ترتیبی بشود که یک بودجه ی صحیحی به مجلس بیاید و این هم یک قسمت از بودجه ی مملکت است لهذا یادآوری میکنم که این برخلاف قانون مملکتی است و باید وقتی بودجه را به مجلس میآورند تمام را در یک کتابچه که یک طرف او جمع باشد و طرف دیگر او خرج باشد بیاورند و مجلس تطبیق کند اگر خرج زیادتر از جمع شد یعنی چیزهایی را که قاعده ندارد حذف کند و اگر مبلغ قابل حذفی نبود مالیات جدیدی وضع کند ولی بدبختانه در تمام دوره ی مشروطیت هنوز این طور بودجه به مجلس نیامده است یعنی یک کتابچه که جمع و خرج در طرفین او باشد به مجلس نیامده است و ما هم عادت کرده و یک طبعت ثانوی پیدا کردهایم که هر وقت یک ورق کاغذ را رویش مینویسند لایحه بودجه یک رایی میدهیم و در آن جا هم یک فلسفههایی عجیب و غریب گفته میشود مثلاً مسئله ی استحقاق و عدول مومنین شهادت دادهاند پیش می اید در صورتی که در کمیسیون بودجه مسائل شرعی و نماز و روزه و منبر و مسجد در کار نیست شاید عدالتی را که آقای رفعت الدوله فرمودند برای نماز جماعت بود. بنده نمی دانم پشت سر کدام یک از اعضاء کمیسیون بودجه میشود نماز خواند و بر فرض هم که بشود پشت سرش نماز خواند دلیل بر تصویب بودجه جمع و خرج نمیشود البته همه وکلا خوبند که انتخاب شدهاند چون اکثریت مردم او را انتخاب کردهاند ولی مسئله خمس و زکوة و حق امام در کار نیست که به سادات بدهند یا به علماء. خوان نعمت سلطنتی هم نیست که به شاهزادگان بیشتر بدهند و بگویند مال سلطان است و بستگان سلطان از همه مقدم تر هستند خیر حکومت حکومت ملی است و بنیان حکومت ملی برروی استحقاق است از روی قانون و مادر مسئله شهریهها ما نمیتوانیم از زکوة صحبت کنیم و فلان الدوله و فلان السلطنه هم مستحقین زکوة نیستند اینها هم جماعتی هستند که مال دولت را به مفت میخواهند بخورند برای اینکه این نه خمس است نه زکوة نه مال امام حالا مسئله شرعی را کنار میگذارم و میگویم از نظر قانونی این ورقه بودجه نیست و یک ورقه است مثل سایر ورقه پارهها که به مجلس میآید و در آخر سال ما نمی دانیم این رأیهایی که ما تیکه تیکه میدهیم آیا مملکت چقدر کسر خواهد داشت؟ یک قسمت عمده از فلاکتهایی که ما امروز گرفتار هستیم برای این است که جمع و خرج مملکت را نمی دانیم...
(بعضی از نمایندگان - صحیح است)
اگر جمع و خرج مملکتی به طوری که در همه دنیا معمول است که در یک کتابچه یک طرف جمعش و طرف دیگر خر جش را بنویسند و این جا بیاورند وقتی که ما دیدیم که پنج کرور کسر داریم آنوقت سالی بیست و چهار هزار تومان به کامران میرزا نمیدهیم و میگوییم این از خرجهای بی مصرف است و نباید برای این قبیل مصارف هزار جور تضمینات بگردن مملکت وارد آورد و مملکت را زیر فشار گذاشت و مثل هفتاد کرور زمان مظفرالدین شاه قرض کرد و دادبعمر وزیر که بدون استحقاق بخورند نه از نقطه نظر اسلامی نه از نقطه نظر دیانتی نه از نقطه نظر مملکت داری به هیچ یک از این نظرها صحیح نیست و اینکه اینجا صحبت میشود که فلان کس فقیر است یعنی عادت کرده که پارک داشته باشد با اتومبیل حرکت کند و یکی از سرقلیانهای نقره و طلا که با او حرکت می دادهاند گم شده پس باید به او پول داد که بتواند همه اینها را داشته باشد آبدار هم پنج تا داشته باشد همین فلسفه هاست که بالاخره مالیه مملکت را بی جهت و بی سبب خرج این کارها میکند و باین اشخاص میدهد و در آخر سال باید باستقراض دچار شویم وهفت ماه هفت ماه حقوق معلم و آژان که این قدر زحمت میکشند عقب بیفتد و تعطیل کنند و همچنین مامورین امنیه و سایر ادارات حقوق شان عقب بیفتد و ما هم متصل این جا تصویب میکنیم در صورتی که نمی دانیم جع و خرجمان چیست؟ و باز از برای کی دفعه دیگر عرض میکنم این لایحه ی بودجه نیست و تا این ساعت بودجه ی مملکت به مجلس نیامده و یک ورق پارههایی است که میآید حسن خان دویست تومان حسین خان پنجاه تومان و ابداً نمی دانیم جمع مملکت چقدر است و در این دوره هم خوشبختانه یا بدبختانه نظر لطف و مرحمت در مجلس زیاد است و میگوییم خوب فلانی هم یک سهمی ببرد چه عیب دارد؟ نه این طور نیست خیلی اهمیت دارد و این پولی که ما رأی میدهیم به عمر و زیر بدهند نتیجه اش استقراض خانمان برانداز است نتیجه اش عدم انتظامات ادرات دولتی و عدم پیشرفت معارف و شیوع شرارت در مملکت است
(بعضی از نمایندگان صحیح است)
بواسطه همین رأیهای بی حساب و مرحمتها است که نمی دانیم جمع مملکت چقدر است و هی لاینقطع به این کاغذ پارهها رأی میدهیم و خرج درست میکنیم و آخر سال میبینیم خرجمان زیادتر است و این در و آن در میرویم که چه کنیم چه کنیم بنابراین بنده با این کتابچه که چاپ شده و به مجلس آمه و با این یک ورق راپورت به طور کلی مخالف هستم و به علاوه یک سوالی دارم ولی متاسفانه هیئت دولت تشریف ندارند و در چنین مواقع مهم به مجلس تشریف نمیآورند و بنده نمی دانم جواب سوال بنده چه میشود در صورتی که لایحه از طرف دولت است و باید وزیر مالیه این جا باشد و جواب ما را بدهد اقای مخبر کمیسیون یا اعضای محترم کمیسیون بودجه هم اگر جوابی بدهند ازروی عقاید کمیسیون حرف میزنند و از عقاید دولت خبر ندارند و در هر حال هیئت دولت غفلت کردهاند که تشریف نیاوردهاند خیلی غفلت بزرگی زیرا اگر دفاع مخبر کمیسیون کفایت می گرد دیگر لازم نبود هیئت دولت در مجلس حاضر شود به هر حال هیئت دولت که حاضر نیست جواب که آیا جمع و خرج مملکت چقدر این شهریهها را اگر من تصور ایا از بودجه مملکت چیزی زیادی به آنها بدهیم یا نه؟ پس حالا که هیئت دولت نیست آقایان جواب سوال بنده آیا وقتی در مملکت مجلس شود نباشد و فترت باشد هیئت دولتها میتوانند از مالیه مملکت شهریه نمایند؟
(گفته شد خیر)
آیا خلاف قانون اساسی نیست؟
(گفته شد چرا)
پس هیئت وزراء در غیبت مجلس از صندوق عمومی پول و شهریه بدهند برخلاف قانون اساسی است و نتیجه فرض است که باید همان فقراء و ضعفا کنند و بدهند و هر حا را نگاه کنید اسلامی به واسطه همین فرضها دارد میرود و به واسطه همین خرجهای بی واسطه همین ورق پاره هاست ساعتی که ما بیک دینار بی رویه رأی یک حلقه بر زنجیر اسارت خودمان کردهایم و آن فقیربدبخت باید و در زیر زنجیر بماند ولی غنی چندان فشار این حلقه نیست و میگوید منعم به کوه و دشت و بیابان غریب نیست هر جا که رفت خیمه زدو بارگاه پولها را بر میدارد میبرد به فرنگستان میکند و آن فقیر دست و پا شکسته باید زندگانی کند و خدای نکرده مثل دیگری که در حال فلاکت مشغول هستد باید بگذرانند و گرفتارباشند حمایت از ضعفا و فقرا این نیست که از کوچهای که عبور میکنید صد بدهید خیر باید فکری کرد که این فقر را از بین برد والا این صد دینار موقت است و به درد امروزش می خود بخرد و بخورد ولی باز فردا صورت و باید فکر علاج کرد که فقر کم شود علاجش اصلاح جمع و خرج مملکتاست مملکتی که جمع و خرجش معین نیست حاتم بخشی بکند و هزارتومان شهریه بدهد حالا برگردم به طور کلی مطابق قانون اساسی وزیر ندارند در غیبت مجلس شورای ملی مالی را تصویب کند و همچنین مردم مجلس نباشد مکرر عرض کردهام مالیات بدهند و حق ندارند دز غیاب مالیات به دولت بدهند وزیر هم نمیتواند یک شاهی خرج کند چون چیزی که حکومت ملی است و در هر جا پشتیبان مجلس است مسئله است که هر ساعتی مجلس نبود نه شاهی مالیات بدهند و نه دولت بتوان شاهی مطالبه کند آنوقت دولت مجبور میشود تسریع در افتتاح مجلس بکند.
(جمعی تصدیق کردند)
سلیمان میرزا – سرنیزه مجلس در تمام جاها و آن چیزی که دولتهای بزرگ با اردوهای بزرگ نمیتوانند مجلس را تعطیل کنند همین مساله است و بس و ما هم اگر بخواهیم روی فترت را دیگر نبینیم باید به مردم بفهمانیم که یک دینار بدون تصویب مجلس به دولت ندهند و دولت هم نباید یک شاهی بدون تصویب مجلس خرج بکند و امروز ما داریم یک چیزی را تصدیق میکنم که برخلاف قانون اساسی است و نباید ما تصدیق کنیم چرا؟ زیرا مطابق برآوردی که بنده کردم (حالا شاید این طور نباشد) و بنده اشتباه کرده باشم) قریب بیست و نه هزار تومان دولت دارد در ماه شهریه بدون جهت میدهد و ما میخواهیم بآن رأی بدهیم در صورتیکه بودجه معارف ما در ماه بیست و سه هزار تومان است آنهم با هزاران فلاکت و هفت ماه به هفت ماه هم نمیرسد در صورتیکه هیئت دولت حق نداشته است در غیبت مجلس یک شاهی بدهد ولی حالا بعضی از آقایان موافقین میفرمایند ضروریات بوده یا فقر بوده و آقای آقا سید فاضل هم فرمودند ضروریات بوده یعنی همان ضروریاتی که که در دوره ی استبداد هم بوده و شهریه و مستمری می دادهاند بنده هم عرض کردم صحیح است حالا هم میگویم صحیح است زیرا کاملاً ایام فترت را جزو ایام استبداد می دانم بلکه سخت تر منتهی تقاوتی که داشت در ایام استبداد قانون اساسی نبود و سلطان وقت به هر نظری که بود مخارج یک فوج قشون را به شاهزاده معتمدالدوله میداد فوجی که باید برود به میدان جنگ و برای وطن خودش دفاع کند مواجب آن فوج را به عنوان نان خانه به فلان شاهزاده میدادند که فقیر شده است و یا فلان خان که خیلی خدمت کرده باید مواجب یک فوج را بگیرد ولی فوجش موهوم است و در بین نیست فوج موهوم ولی مواجب معین ولی در ایام فترت نان خانه در بین نبود اما تصویب نامهها پی در پی صادر میشد و هر کس دو روز وزیر میشد حق دات مادام العمر ماهی سیصد و سی و سه دینار بگیرد یعنی ثلث حقوق وزارتی را مادام العمر میگرفت و به قول آقای رفعت الدوله این خمس است که باید باو داده شود یا چون نماز میخواند باید ب او داده شود...
رفعت الدوله – بنده این طور عرض نکردم
سلیمان میرزا – در صورتیکه اگر شهریه به نماز خواندن مربوط باشد به فقرا باید بیشتر بدهند زیرا آن حمال یا عمله که صبح تا شام زحمت میکشد عصر که دشت از کار میکشد وضو میگیرد و نمازش را میخواند اما شاید غنی در عیش و عشرت فرق است و اصلاً نمی داند کی صبح میشود و کی شام که نماز بخواند و شاید خیلی اوقات هم فراموش میکند پس بنا براین پول داشتن فلسفه عبادت نیست البته ما هم میخواهیم مساجد و منابرمان در کمال خوبی دائر باشد و اعمال مذهبی کاملاً مراعات شود اما مسئله مساجد و منابر مربوط به شهریه نیست و ماشهریه را به مساجد نمیدهیم ما این شهریه را به اشخاصی میدهیم که شاید آن قدرها هم در اعمال مذهبی جدیت نمیکنند باری در هر حال بنده کاری ندارم ان شاء الله همه شان نماز شب هم میخوانند یا بیست و نه هزار تومان شهریه را میخواهیم تصویب میکنیم که در ایام فترت برقرار شده و بنده هیچ فلسفه برای این تصویب نامهها نمیبینم که یک نفری که سه روزه وزیر شده باید ماهی سیصد و سی و سه تومان و سه قران و سیصد و سی دینار مادام العمر بگیرد هم اصل این تصویب نامه غلط است هم فرعی که بر او مترتب است از او غلط تر است و از این قبیل چیزها خیلی زیاد است و اگر اسامی که در این کتابچه است برای شما بخوانم م یبینید همه دارا و صاحب لقب هستند کتاب چه که خدمت آقایان هست ملاحظه بفرمایید احتساب الملک، اعتضاد السلطنه، افتخار العلماء، امیر بهادر جنگ – ایمرکبیر – امین الملک این همه فقرا هستند که آقایان میفرمایند؟
میرزا حسن اخضر (این شخص را نمی شتاسم شاید فقر باشد)
حسن خان اعتماد قاجار: خلاصه در این صفحه شاید سه نفر فقیر باشد مابقی همه صاحب القاب هستند این است که بنده مخالفم و میگویم نه باید پول مملکت را به این فقرا داد باید پول را در مقابل خدمت و زحمت داد و هر کسی برای مملکت خدمت میکند و زحمت میکشد باید به او حقوق داد و الابستگی و خویشی دلیل نمیشود که از بیت المال مسلمین به کسی پول بدهند باید حکایت عقیل و حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و قرض نان را در نظر بیاوریم که به برادرش یک قرص نان زیادی نداد بلکه یک قرص نان را از او گرفت دیگر از این بالاتر میشود پس این بیت المال مسلمین است نه طعمه اخوان شیاطین باید پول را به اشخاصی داد که کار میکنند و زحمت میکشند و حقیقتاً در راه خدمت به مملکت علیل و مقتول شدهاند باید به ورثه مقتولین داد که در راه مملکت شهید شدهاند و الا سه روز وزیر شدن و سیصد و سی و سه تومان و ۳ قران حقوق درست کردن مزایای ندارد و علی الاصئل وزراء حق ندارد در غیاب مجلس حقوقی تصویب بکنند حالا اگر آقایان موافقت بفرمایند این پیشنهادی که دولت کرده است همان است که تو میخواهی منتهی تمام را در یک کتابچه نوشته است و دولت میگوید در زمان فترت یک شهریههایی تصویب کردهاند حالا پیشنهاد میکنم و ر چشما بفرمایید اطاعت میکنم در این پیشنهاد دو ایراد دارم. اولاً این پیشنهاد برخلاف قانون است و باید در ضمن بودجه کل به مجلس پیشنهاد شود علاوه بر این صورتی را که در این کتاب نوشتهاند درست دقت نکردند که آنها را از هم جدا نمایند چون یک قسمت از آن صورت شهریههایی است که در زمان مجلس اول در قوی ئیل ۱۳۲۵ تصویب شده و هیچ محتاج به رای نیست یک قسمت هم مستمریاتی است که مطابق قانون به ورثه مردم داده میشود آنهم محتاج برای نیست یک قسمت دیگر شهریههایی است که در ایام فترت تصویب شده و به نظر بنده شاید از نقطه نظر بستگی شخص یا جلوگیری از هیاهو این شهریهها را دادهاند مثلاً اگر کسی در شهر هیاهویی می کرده است می گفتهاند محض اینکه ساکت باشد یک شهریهای هم به او بدهید یا به اصطلاح امروزه مجلس دوره چهار وضع لغت کرده اگر کسی هوچی بود و شرکت در هو میکرد باو میگفتند تو هم بیا شریک در این کمپانی بشو و دیگر صداین در نیاید تا وطنت از خطر بیرون بیاید. یک قسمت هم اشخاصی هستند که دسترسی به دائره وزارتی و مقام صدارت داشتهاند مثل فلان الدوله و فلان السلطنه و محض اینکه بی کار بودهاند به آنها شهریه دادهاند دو سه قلم هم هست که این اشخاص رابعد از آن که کشتهاند بورثه شان شهریه دادهاند مثلاً خیابانی را بعد از آن که در تبریز کشتند درباره ورثه او مواجب برقرار کردهاند یا بعد از آن که ابوالفتح زاده و منشی زاده و سایرین را کشتند در صورتی که محکوم بر قتل نبودند به ورثه آنها شهریه دادهاند بنده که این جا نبودم اما خود میکشی حافظ خود تعزیه میداری آنها را میکشتند انوقت شهریه برای ورثه شان معین میکردند بهترنی برهاتی که به واسطه آن میتوانم ثابت کنم که این کتابچه غلط است این است که در این مملکت خادمین مملکت بکلی محو هستند و خائنین جلو هستند مثلاً ورثه مرحوم آقا سید جمال الدین که برای حفظ اساس مشروطیت و حفظ این مجلس در دوره اول جان بازیها نمود و بالاخره هم در راه اساس مشروطیت به دست محمد علی میرزا کشته شد آنوقت شهریه از برای ورثه یک چنین شخص فداکاری سیزده تومان شهریه برقرار میکند بعد هم چون یکی از پسرانش آقا سید محمد علی جمال زاده داخل در کار میشود چهار تومان از حقوقشان کسر مینمایند که نه تومان باقی میماند ملاحظه کنید به یک شخصی که تمام زندگانی خودش را در راه آزادی و مشروطیت صرف کرده و بالاخره در این راه کشته شده امروز قدرشناسی نسبت به او نه تومان اتست و برای زندگانی عائله این شخص بزرگوار که جان خود را در راه حفظ آزادی صرف کرده و در تمام مدت زندگانی خدمت کرده است و تاآخرین ساعت وقت خود را برای حفظ آزادی صرف کرده است نه تومان معین میشود اما برای محمد محمد علی میرزا که مخرب اساس آزادی و مشروطیت بود هفتاد و پنج هزار تومان معین میشود....
آقا سید فاضل – او دراین کتابچه نیست
سلیمان میرزا – هر کجا میخواهد باشد این است قدر شناسی این مملکت برای خدمتگزاراتی که تا آخرین قطره خون خود را ریخته و تا آخرین ساعت زندگیشان جان بازی کزدهاند عیال و اطفال این بیچاره در یک خانه زندگانی میکنند که نزدیک است دیوار هم سر آنها خراب شود البته با نه تومان چطور میشود زندگانی کرد آنوقت به آنهایی که مخرب این اساس بود هاند و مجلس را به توپ بستهاند هفتاد و پنج هزار تومان میدهیم که برود در فرنگ عیش کند و به آنهایی که خدمت نکردهاند ماهی سیصد تومان چهارصد تومان حقوق میدهند این است که مطابق این طریقه و روش این مملکت محکوم به خراب شده است و اگر این سیاست دوام پیدا کند که خدمتگزاران را این طور جزا بدهند و خراب کنندگان را این طور دیگر باید امیدوار نبود که در این مملکت خدمت گزار پیدا شود زیرا خدمت گزاران نگاه میکنند و میبینند در زنده بودنشان این طور نسبت به آنها رفتار میشود و غیر از صدمه و تهمت و مشت از مرتجعین چیز دیگری ندارند بعد از آن که امتحان آخری را دادند و خونشان را در راه مشروطیت ریختند آنوقت ملاحظه کنید ببینیدبعائله ی آنها چه میدهند مملکتی که این طور خدمتگزاران آزادی را حفظ کند مملکتی که این طور مخالفین آزادی را به حال عیش و نوش بگذارد معلوم نیست آتیه آن مملکت چه خواهد شد؟ بروید خانواده آقا سید جمال الدین را نگاه کنید ببینید به چه سختی زندگانی مینمایند!! بلی ما این طور قدر و قیمت خود آزادی خواهان را نگاهداری میکنیم آنوقت در اینجا بیست و نه هزار تومان پول به کسانی که این مملکت را خراب کردهاند و به اشخاصی اگر داخل در اسامی شدید بنده یکی یکی این اشخاص را معرفی میکنم که بر ضد مشروطیت چه کارها کردهاند بانها دوهزار تومان و سه هزار تومان حقوق میدهیم اما با خدمتگزاران واقعی این طور رفتار مینماییم وقتی این طور فلسفه در مملکت حکمفرما شد دیگر بعد از این مردمان خیرخواه و فداکار پیدا نخواهدشد و همه در فکر راحتی خودشان خواهند بود یعنی میگویند یک خلاف کاری بکنم تا راحت بشویم و سعی کنیم یک صورت ظاهری درست کنیم تا در جزء فقرا دو هزار تومان حقوق به ما بدهند و سعی کنیم پارک و اتومبیل و سرقلیان طلا و نقره داشته باشیم و پول در بانک داشته باشیم تا در مجلس بگویند این آقایان از بزرگان بوده اندو در ناز و نعمت بودهاند حالا هم خوب است ماهی دوهزار تومان و سه هزار تومان به آنها بدهیم چون بزرگ زاده هستند در صورتی که این بزرگی را از مکیدن خون مردم این مملکت تحصیل کردهاند و مثل زالوهایی هستند که خون فقراء را مکیده و بزرگ شدهاند آنوقت برای اینکه چاق تر بشوند باید از فقراء و ضعفا بگیریم و تمام را به حلق اینها داخل نماییم و بگوییم بخورید تا چاق تر بشوید و مصداق ان مار جهنم که هل امتلئت یقول هل من مزید ظاهر شود هی به آنها میدهیم و هی میگویید هر چه هست به ما بدهید باین ترتیب بنده با این لایحه مخالفم و اگر عقیده بنده پیشرفت میکرد می گفتم یک قلم از اول تا آخر روی این شهریههایی که در ایام فترت بدون مجوز قانونی داده شده است بکند یعنی آنهاییکه در مجلس اول تصویب شده یا مطابق قانون وظایف است باید آنها را بدهند و سایرین را که در ایام فترت شهریه برای آنها تصویب شده است یک قلم روی آنها بکشند و بعد هر کدام را که هیئت دولت لازم دانست مجدداً به مجلس پیشنهاد نماید اما من نمیفهمم چطور شده است با اینکه من خودم شاهزاده هستم چرا با آنها مخالفم و همیشه بر علیه ظلم و تعدی این خانواده هستم یعنی قسم خوردهام هر کس ظلم کند بر علیه او باشم مثلاً حضرت اقدس والا امیرکبیر و امیربهادر جنگ (هر چند این امیربهادر جنک آن امیر بهادر جنک نیست) به بینید چه خدماتی برای مملکت کردهاند باندازه خدمات آن دو بزرگوار از آنها قدردانی و حق شناسی کنید بنده این دو نفر معروف را پیدا کردهام که دیگر جای حرف نباشد به یکی از آنها ماهی دو هزار تومان و به دیگری ماهی دویست تومان داده میشود و میگویند مجلس را خراب کردید و خوب بر علیه آزادی قیام کردند دستتان درد نکنه به قول بعضی آقایان ناز شصت است و میگوییم چون در مسلک استبداد خودتان ثابت بودید و بر علیه آزادی خوب قیام کردید ما از شما قدرشناسی میکنیم و به شما ماهی دو هزار تومان میدهیم که از همه تعدیات که در زمان حکومت طهران و وزارت جنگ کردهاند حالا در پارکنان راحت زندگانی کنید و همچنین به شما دویست تومان میدهیم به جهت اینکه از خانواده امیربهادر جنک هستید. اما بدبخت آقای سید جمال الدین که در راه حفظ عقیده و حفظ آزادی شهید شده و روح مقدس همیشه در نظام قدس در پیش جد بزرگوارش محترم است باید ورثه اش این طور زندگانی کنند اگر ما قائل به بروز حشر و معادی باشیم چطور جواب او را میدهیم؟ این هم یکی از سادات بزرگوار است که در راه آزادی فداکاری کرده است و بعداز مردنش کسی از خانواده او احوال پرسی هم نمیکند و دولت هم از صندوق عمومی نه تومان به ورثه او حقوق میدهد بنابراین وای بر حال این مملکت که این طور قدردانی میکند. بنابراین باید گفت این مملکت محکوم به اعدام است و اگر این سیاست ادامه پیدا کند دیگر ابداً ملت فکر خدمت کردن نخواهد بود و تمام در فکر تعدی و تجاوز و جمع کردن سرمایه و داراشدن القاب بزرگ و خانههای بزرگ و تمول خواهند بود تا اینکه وقتی هم مسئله شهریهها در مجلس مطرح میشود به آنها دوهزار تومان بدهند بنابراین عقیده بنده این است آنهایی که در مجالس گذشته رأی داده شده و همچنین آنهایی که ر طبق قانون وظایف است و مابقی را چون در دوره فترت تصویب شده است کنار بگذازند و بگویند مطابق قانون اساسی در دوره فترت وزراء حق تصویب شهریه ندارند و بعد دولت هر کدام از آنها را لازم می داند یکی یکی به مجلس پیشنهاد کند بنده باز تکرار میکنم و در خور تکرار هم هست که به خانواده آقای سید جمال الدین باز یک تفقدی بکنید زیرا این بیچارهها خانواده ی شخصی هستند که در زاه مجلس و مشروطه جان داده است والا بعد از این مملکت چه حالی خواهد داشت؟ هیهات هیهات آزادی کدام مدافع را خواهد داشت وقتی با آزادیخواهان این طور در زندگانی شان رفتار کنند و بعد از مردنشان این طور دیگر بعد ازاین آزادی خواه نخواهیم داشت پس خوب است دولت شهریههایی که در زمان فترت تصویب شده است یکی یکی به مجلس پیشنهاد کند آنوقت اگر صلاح دانست تصویب کند و الا رد کند نه این که حضرت والا که اول دوازده هزار و هشتصد و نود و هشت تومان و دو قران مستمری دیوانی داشتهاند از برای این که تومانی دو ریال فرار کن اولاً آن مبلغ را شهریه بکنند و بعد هم کسر آن را برقرار کنند که بیست و چهار هزار تومان بشود برای اینکه نوشتن عدد بیست و چهار هزار تومان در دفتر راحت است البته اگر صد هزار تومان باشد هم نوشتن آن در دفتر راحت تر است و هم گفتنش راحت تر است اما بدبختانه هنوز این مبلغ پیشرفت نکرده است و هنوز موفق نشدهاند ولی اگر یک فترت دیگر پیدا شود و زنده بمانند صدهزار تومان خواهد شد و هیچ اشکال نخواهد داشت زیرا بخشش ما زیاد است با یان حال من یک پیشنهاد را که از طرف بعضی از آقایان شده بود امضاء کردهام زیرا حس کردم شاید نظریه ی بنده در مجلس پیشرفت نکند چون آقای آقا سید فاضل هم رأی هیئت متخذه را فرمودند بنابراین وقتی هیئت متحده رأی بدهد....
آقا میرزا محمد نجات – در هیئت متحده تصویب نشده است
سلیمان میرزا – خودتان می دانید این با بنده نیست چون یک نفر از آقایان که چندی هم در هیئت متحده ناظم بودهاند و نمیدانم حالا هم هستند یا نه این طور فرمودند و بنده هم از خارج شنیده بودم پس اگر هیئت متحده این طور رأی داده باشد کهآقای آقا سید فاضل فرمودند بنده دیدم که با نظریه هیئت متحده عقیده بنده پیش نمیرود بنابراین این طور صلاح دیدم که نظریه ی خودم را به عرض مجلس برسانم اگر آقایان با نظریه ی من موافقت کردند خیلی ممنون میشوم ولی تازه ممنون شدن بنده برای این است که یک قسمت از محاکمه وزراء شروع شده است یعنی میگوییم کارهایی که در غیاب مجلس کردهاند غلط است و این بیست و نه هزار تومان شهریه را قبول نداریم و این سابقه غلط را رد میکنیم تا بعد مطابق قانون پیشنهاد شود و دیگر این که یک چیزی هست که بنده ملتفت نشدم و آن این است که بدهی دولت بدهی است چه تفاوتی بین مستمری و شهریه هست که آن را تومانی دو ریال بدهد و این را تومانی تومان؟ و به عقیده بنده گویا دلیلش این است که چون مستمریها مهم تر است و سندیت دارد احکام دارد و در مجلس تصویب شده است به آنها باید تومانی دو ریال بدهند ولی شهریه که معلوم نیست از زمین سبز شده یا از کجابایدباو تومانی تومان بدهیم این هم یکی از فلسفههای فقر عمومی است که آن کسی که چهارصد تومان یا دویست تومان و یا مثل کامران میرزا که دو هزار تومان دارد باید تومانی تومان بگیرد اما آن کسی که پنجاه تومان مستمری دارد باید تومانی دو ریال به او بدهند این مسئله مثل این است که کسی یک قبض نوشته باشد که طلب فلان شخص از من هزارتومان منهای هقتصد و پنجاه تومان که آن را نخواهم داد و منکرم الباقی دویست و پنجاه تومان پس این عدد بزرگ چه چیز است؟ خوب از اول بنویسد دویست و پنجاه تومان حالا هم مستمریات ما این طور است مثلاً ما رأی میدهیم که فلان قدر به فلان کس بدهند اما نمی دانم ج که آن را تومانی دو ریال بدهند تومانی یکتومان بنده شکایتم این است که چرا حقوق مردم یکنواخت نشده میگویم پس شهریهها را هم تومانی ریال بدهند چه جهت دارد آنکه بیست و چهار هزار تومان مواجب دارد تمام اما بیست و چهار تومانی تومانی دو ریال این هم یکی از چیزهایی است که مجبور بودم عرض کنم در هر حال اگر قبول کند و با من موافقت کند (عرایض بنده کمتر طرف توجه میباشد دورهای سابق هم همین طور بود خودم راخسته میکنم زیرا عقاید موافق با محیط نیست.....
مستشار السطنه این دقعه غیر دفعات است
سلیمان میرزا – حالا اگر این دفعه اول باشد و مجلس لطفاً با من موافق کند و این پیشنهاد را عرض کردم نباید آنوقت امضائی که پای آن کردهام پس میگیرم زیرا بنده شنیدهام هیئت متحده با این پیشنهاد موافق هستند این بود که بنده گفتم از هر جا جلو گرفته شود منفعت است این بود که هم ان پیشنهاد را امضا کردم و گفتم که بناء است بدهند کمتر بدهندو الا اصلی من این است که اول عرضکردم از راه اکل میته و از روی ناچاری آن زا امضاء کردم
مخبر – مقدمتاً قبل از آن که وارد در بحث د اصل مسئله بشوم دو مطلب که برای اطلاع خاطر آقایان عرض میکنم
اولاً – خاطر آقایان را متذکر کنم باین که کمیسیون بودجه خود شما است و شما خودتان هیجده ازمیان خودتان انتخاب کردهاید و به ما یک خدمتی نمودهاید همان طوری که هم عرض کردم در این جا قضییه به یک دچار شد و پس از جست و جوی زیاد یک اتخاذ کرد و راپورت خودش را به مجلس تقدیم نموده و یا اینکه نسبت به کلیه کمیسیون تابع مجلس است شاید در رأی بیشتر از رأیهای دیگر تابع اکثر مجلس باشد این است همان طور که عرض کردم اتخاذ یک رأی صحیح مبنی بر دلائل و یک حقایق روشن و مکشوف مشکل است مطلب دیگر که میخواستم عرض کنم این است که اغلب میبینیم یک سوء تفاهماتی میشود و تصور میشود چون بنده میآیم این جا ازیک قانونی دفاع میکنم حتماً باید معارض با شاهزاده سلیمان میرزا باشم خیر این طور نیست هر وقت حضرت والا فرمایشات صحیح بفرمایند بنده هم در قسمت خودم تصریح میکنم و در قسمتهای کلی هم اغلب آقایان وکلا تصدیق خواهند فرمود که تصدیق ایشان را کردهام اگر بعضی اوقات اختلاف داریم در سر بعضی چیزها و تطبیق آنها است با مواد خصوصی اما هر قدر حضرت والا از عدم قدر شناسی د این مملکت بنالند بنده هم موافق با ایشان خواهم بود مخصوصاً در موضوع ورثه مرحوم آقای سید جمال الدین که مخصوصاً خود بنده با او خیلی دوستی داشتم و من هم مثل حضرت والا عرض میکنم که اگر غفلتی نسبت به ورثه آن مرحوم شده است باید با آنها همراهی کنیم اما در یک جا بنده با حضرت والا مخالفم و آن این است که یک مرتبه میفرمایند من مخالف با شاهزادهها هستم در اینجا بنده با ایشان مخالف هستم و مدافع از شاهزادهها میباشیم چرا، چون بنده نسبت به هیچ طبقه مخصوصاً طبقه خودمان نظریه ندارم و هر چه ایشان بگویند من ازاین خانواده نیستم ما قبول نمیکنیم و میگوییم از ما است و همان نسبتی را که بنده با مرحوم عباس میرزا نایب السلطنه دارم ایشان هم دارند و هیچ فرقی هم بنده با ایشان نداریم اینجاست که بنده عرض میکنم که نباید حقوق ممتازه در این مملکت داشته باشیم و نسبت به شاهزادگان باید شان باید بد بود و با خوبشان خوب این دو مسئله را مقدمتاً عرض کردم حالا میخواهم داخل در اصل مطلب بشوم و امیدوارم پس از این مقدمه یک سوء تفاهماتی نسبت به ما دونفر نشود ما در این مجلس مواجه با یک لوایح بودجه میشویم و باید آنها را تصویب کنیم در صورتی که هنوز صورت جمع و خرج صحیح در دست ما نیست البته تصئیق می فرمائید که این یکی از بزرگترین نواقص این مملکت است و همه سعی داریم که ان شاء الله این نقصان مرتفع شود فقط برای تذکر به حضرت والا و سایر آقایان دیگر عرض کنم که در موقع گذراندن لایحه بودجه اعتباری در مجلس مذاکرات کافی به عمل آمده و یک بودجه جمع تقریبی هم در آن موقع دولت به ما داد و ما آن را مأخذ قرار دادیم و برای اینکه بعدها ما را دچار زحمت نکرده و در آتیه اسباب اشکال فراهم نیاید در مقابل لایحه که جمع ما را معین کرده یک لایحه خرجی هم بر طبق آن معین کردیم و در حدود این تشخیصات یک اعتباری به دولت دادیم که برود و بودجه ی خود را بنویسد پس در نتیجه یک قدمی برای پیشرفت و اصلاح این کار برداشتهایم و کمیسیون بودجه هم نظر به این که این مسئله یکی از وظایف مخصوص او است همیشه در هر لایحه که به کمیسیون میآید این نظر را داشته و مراعات هم کرده است و گاهی دولت را متذکر کرد و فهمانده است که مجلس تعدیلی در جمع و خرج مملکت نموده و شما باید ملتفت باشید که در موقع نوشتن بودجه از حد اعتدال منحزف نشوند ولی رلجع به این مسئله مذاکراتی که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند از موضوع فعلی ما خارج است و دیگر اینکه در ضمن یک اصل کلی از قانون اساسی را فرمودند و اظهارداشتند که در غیبت مجلس هیچ دولت و وزیری حق ندارد از مالیه مملکت حقوقی برقرار کند یا مخارجی بنماید و نیز فرمودند امروز ما در مجلس مواجه هستیم بیک قسمت از عملیاتی که از همین قبیل است خوب کسانی که در غیبت مجلس و دوره طولانی فترت شش ساله بنا بر حفظ مصالح عمومی در اثریک حوادثی وظیفه دارد حفظ و حراست و نگاهداری مردم بودهاند و میخواستند این طوفان و انقلاباتی که پیدا شده رفع شود و دوباره مجلس مفتوح شود و اصل و ارکان مشروطه مستحکم گردد آیا وظیفه آنها چه چیز است؟ در این باب بنده عقایدی دارم و گمان میکنم که خود حضرت والا هم تصدیق میفرمایند که وضع قسمتی از شهریهها نظر به حفظ مصالح عمومی و مقتضیات مملکتی بوده ولی در اصل مسئله بنده هم کاملاً با ایشان موافقم و گمان دارم همه آقایان هم موافق باشند و باضافه بنده عرض میکنم در کمیسیون هم همین نظر بود ما به هیچ وجه نخواستیم و نمیخواهیم امروز هم شما تکلیف کنیم که باید شهریه و ماهیانه بر قراری در غیبت مجلس را صحیح بدانند بلکه بنده و همه آقایان تصدیق داریم و با شما موافقیم که ما باید اول تمام آنها را ملغی و منسوخ فرض کنیم و اگر آقایان فراموش فرموده باشند بنده تذکر میدهم که کمیسیون بودجه هم سابقاً یک قدمی در انجام این امر برداشته و درایامی که بودجه اعتباری از مجلس می گذرانند اقلام شهریه را توقیف کرد و برای قطعی مجلس موقوف نمود و همان طور که خود شاهزاده سلیمان میرزا پیشدستی فرمودند و حق هم داشتند مامور در کمیسیون بودجه موقعی که این کتابچه را دولت فرستاده بود به دولت گفتیم ما این را به عنوان اینکه شهریه در ایام فترت برقرار شده تصدیق نداریم شما برای هر کس لازم می دانید یکی یکی پیشنهاد کنید دولت جواب داد که این کتاب چه عین پیشنهاد ما است و بنابراین ما هم این کتابچه را این طور تلقی کردیم و شورع به اقدام نمودیم حضرت والا یک ایرادی فرمودند که اگر این طور است چرا بعضی از قلمهائیکه در این کتاب چه نوشته شده مخلوط نوشته شده یعنی شهریههای زمان فترت و مستمریات مصوبه مجلس سابق همه را مخلوط کرده و نوشتهاند و این ایراد حضرت والا کاملاً به این کتابچه وارد است ولی اگر این ایراد رفع نشد برای این بود که شاید این کتابچه در دفعه اول با یک نظر دیگری نوشته شده بود ولی در هر حال با آن نظر اولی که کمیسیون اتخاذ کرده بود این ایراد وارد نبود ولی با نظر ثانی این ایراد وارد است ولی در هر حال امروز چه کمیسیون بودجه و چه مجلس شورای ملی میخواهند کاری بکنند در این باب یک تصمیمی اتخاذ کنند و به دولت گفته باشند مردم همه بدانند قضییه شهریهها که مدتی است در تمام مجالس و محافل شهر و بازار و روزنامهها و پشت بام و بالاخره هر کجا که فرض کنید اعم از مراکز صلاحیت دار و غیر صلاحیت دار مطرح است به چه ترتیب خاتمه پیدا نموده: خوب حالا چه باید بکنیم؟ شاهزاده سلیمان میرزا میفرمایند مستمری را باید داد البته باید داد ما هم قبول داریم: فرمودند آنهایی که بر حسب قانون وظائف عمل شده است آنها هم باید سر جای خودش باشد و مطابق قانون وظایف رفتار شود و آن شهریههایی هم که مجلس سابق تصویب کرد آن هم صحیح است و پرداختش را قبول داریم آن وقت غیر از این اقلام اقلام دیگری هم باقی میماند که ایشان جمع تقریبش را بیست و نه هزار تومان فرمودند و این قسمت را میفرمایند لغو کنیم و بگوییم در موقعی که پیش آمد و ما بااین مسئله مواجه شدیم به وظیفه خود رفتار کرده و گفتیم حقوق مقرر در غیبت مجلس کان لم یکن است اگر حضرت والا تا همین اندازه فرموده بودند و به همین اندازه قناعت میکردند از نقطه نظر منطق و قانون بدون ایراد بود ولی بعد به این قسمت یک چیزی علاوه کردند و فرمودند دولت به آنهایی که میخواهند شهریه بدهند یکی یکی پیشنهاد کند و باد کر یک ادله یک لایحه به مجلس بفرستد آن وقت اگر دیدیم صحیح است و طرف مستحق است تصئیق کرد و رأی میدهم ولی اگر دیدیم مستحق نیست و غلط است رد میکنیم در این جا بنده تصور میکنم قدری کار مشکل خواهد شد به علاوه همان کاری را که میفرمایند بعد بکنیم بهتر است برای اینکه همان طور که خودشان فرمودند یک قسمت از شهریهها راجع به اشخاص مستحق است و اگر بنا باسد بعد دولت پیشنهاد بکند و به مجلس بیاورد آن وقت وظیفه کمیسیون بودجه و مجلس خیلی مشکل خواهد شد برای اینکه اسامی آن اشخاص از همین قبیل خواهد بود که در ذیل همین کتابچه نوشته شده منتهی در ورقه علیحده به کمیسیون بودجه خواهد فرستاد آنوقت همین مشکلاتی که امروز هست آن روز هم خواهد بود در هر حال عقیده بنده این است که باید راه حلی برای این مسئله فکر کرد که هم از نقطه نظر قانون صحیح باشد و هم از نقطه نظر موافقت با دولت و هماز نقطه نظر حق و انصاف رعایت قسمتی از ارباب اسحقاق شده باشد آن روز عرض کردم امروز هم عرض میکنم برای این که رعایت حال این اشخاص بشود کمیسیون بودجه مطابق این راپورت قائل شده که تا پنجاه تومان را تمام بدهند و از پنجاه تومان بالاتر را تومانی سه قران کسر کنند و بعد هم هیئت متحده برای یک سال این کار را در نظر گرفته. بنده هم از افراد هیئت متحده استمزاج کردم و دیدم همه با این نظر موافقند و عقیده شان این است برای یک سال این مسئله اجرا شود تا بعد تکلیف بودجه در عرض سال معلوم شود و برای دولت هم فرصت باقی باشد که در این خصوص مطالعه کند و به مجلس بفرستد پیشنهادی که فرمودهاند بنده ندیدهام. ولی حالا در ضمن مذاکراتی که آقایان مخالفین و موافقین میفرمایند بنده دقت خواهم کرد که پیشنهادها را ببینم و دلائلی هم که برای اقامه میشود مطالعه کرده با کمال خونسردی و میل شاید برای پیدا کردن طریقه حل این مسئله ترتیبی به نظر برسد و البته پیشنهادیکه تا درجه مطابق نظریه کمیسیون بودجه باشد او را قبول کرده و تحت مذاکره و شور میگذاریم.
رئیس – اگر آقایان موافقند چند دقیقه تنفس شود
در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و بعد ا یک ربع ساعت مجدداً تشکیل گردید
رئیس – آقای دست غیب مخالفند یا موافق؟
حاج سید محمد باقر دست غیب – بنده با لایحه مخالفم
رئیس – بفرمایید
حاح سید محمد باقر – بنده اساساً با اصل شهریه مخالفیستم ولی با این لایحه مخالفم با اصل شهریه یا مستمری (فرق نمیکند زیرا به عقیده بنده هر دو یکی است) نمیشود مخالفت کرد به همان منطقی که شاهزاده سلیمان میرزا تقریباً سه ربع ساعت بیان فرمودند و مفاد فرمایشات ایشان ابن بود که باید قدرشناس بود و مراعات اخاص خدمتگزار را نمود و وسائل تشویق آنها را فراهم کرد و بالاخره فرمود در این کتابچه آن طور که باید قدرشناسی نشد و خود این مسئله تقریباً یکی از دلائل مخالفت ایشان با این لایحه بود با همان دلائلی که فرمودند با اصل شهریه موافقم برای خاطر این که همین طور که از بعضی از اشخاص به عقیده ایشان قدر شناسی نشده از بعضی دیگر شده پس به عقیده بنده نباید مخالفت کرد و باید شهریه را پرداخت و چون ایشان داخل ذکر اسامی شدند بنده هم داخل شخصیات شده و عرض میکنم مثلاً علی اکبر خان سردار مقتدر رئیس ایل سنجابی که بنده نمی دانم تصویب شهریه اش در دوره فترت بود یا نه در هر حال این شخص کسی است که در زمان مهاجرت به آقایان مهاجرین خدمات کلی و همراهیهای شایانی تقدیر کرده و آنها را در پناه خود حفظ کرد است بنده دیگر داخل جرئیات خدمات او نمیشوم زیرا خود آقایان مهاجرین بهتر و بیشتر از همه کس از خدمات او مستحضرند و حالا که چنین شخصی به عقیده من از خانه و زندگی و عائله خودش دور شده و در اینجا آمده و تقریباً به طور توقیف یا حبس نظر در اینجا اقامت کرده و دستش از علاقه حیات خودش کوتاه است و با اینکه خدمت هم کرده است حالا نتیجه خدمات او این باشد که از گزسنگی بمیرد؟ خوب کسی که به وطن خواهان و خادمین مملکت خدمت کرده (زیرا بنده مهاجرین را وطن خواه می دانم) آیا نتیجه اش این است که به خانه خودش نرود؟ و در یانجا از گرسنگی تلف شود و پس به همان فلسفه که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند باید ورثه ی آقا سید جمال الدین را دستگیری و اعانت نمود بنده هم عرض میکنم باید از سردار مقتدر و امثال او در هر موقع دستگیری و ملاخظه کردو قدردانی نمود برای اینکه لازمه جنس بشر این است که اگر او را تشویق و ترغیب کردی بیشتر آن کار را میکند کمااینکه در جنگها اشخاصی که در رکاب حضرت امیرالمومین علی علیه السلام بودن حضرت امیر ع به حضرت امام حسن و امام حسن ع فرمودند آنها را تشویق و ترغیب کنند و با این که خودشان را درهر امر ذی حق میدانستند معذالک همیشه یل داشتند از آنها تحریص و ترغیب شود برای اینکه تأثیر تشویق لازمه طبیعت بشر است و در هر کاری که بیشتر تشویق شود بیشتر و بهتر صورت میگیرد پس همان طور که نباید به یک عده شهریه داد به یک عده دیگر هم به نام قدر شناس باید اد پس با ذکر این دلائل نمیتوان همه شهریه را موقوف کرد و گفت عموماً باید رد شود بازبهمان نظری که در بات معارف مذاکره فرمودند و از معلمین دفاع فرمودند بنده هم عرض میکنم باید یک قسمت از شهریهها را برقرار کرد بز بنده داخل در ذکر اسامی اشخاص نمیشوم زیرا به طور کلی درضمن این اشخاص یک مشت بچههایی هستند که پدر ندارند و مادرشان هم از عهده معاش آنها برنمی آیند و با یک عده مردمان مستحق دیری هستند که دولت مستمری آنها را مبدل به شهریه نموده است به عقیده بنده نباید در پرداخت شهریه این قسمت از اشخاص مستحق مخالفت نمود پس به طور مطلق نباید با تمام شهریهها مخالف بود بلکه به قول علما تفکیک باید قائل شد چون بنده واعظ و روضه خوان هستم و افتخار هم دارم که واعظ و خطیب هستم از این جهت به طور ساده عرض میکنم ما سه قسم شهریه داریم یکی نسبت به علماء یکی نسبت به فقراء و ضعفاء و دیگری راجع به اغنیاء است و از این سه قسم هم تجاوز نمیکند اما نسبت به علماء در هر دولتی اعم از دولت اسلامی و غیر اسلامی مرسوم است که یک مساعدتهایی نسبت به اساس تبلیغات مذهبی خود مینمایند البته همان وطر که دول مسیحی نسبت به اساس مذهب خئشان یک مساعدتهایی میکنند همان طور دولت اسلام هم باید به تبلیغات مذهبی خود کمکهایی بنماید. خوب دولت ما تاکنون چه خدماتی به اساس مذهبی و تبلیغات دیانتی خود نموده است؟ آیا حقوقی که در ازاء تبلیغ مذهبی اسلام معمول و مقرر دانسته کدام بوده است من که در خود را در جزو مبلغین مذهب اسلام می دانم همچو چیزی سراغ ندارم و تاکنون ندیدهام دولت برای پیشرفت مذهب اسلام و تبلیغ اساس دیانتی خود خرحی بکند پس اگر این شهریه علماء تصویب شود این نخستین قدمی است که دولت برای تبلیغ وتشویق اساس مذهبی اسلام برداشته است آقایان را سابقه میدهم به یکی از شمارهای مجله الهلال که نوشته بود البراباراندفی المذهب یعنی پرو پا در مذهب معلوم میشود هر دولتی در پروپا کاند اساس مذهب خود ساعی و جدی بوده و مذهب خود را تبلیغ ئ ترویج میکند ولی دولت اسلامی ما که جزء اعظمش مسئله جهادو دفاع است چه تبلیغاتی کرده است بعضی میگویند این حق دولت نیست و حق مردم است بنده هم این را تصدیق میکنم که مردمان مذهبی باید جمع کنند و به مجامع اسلامی بدهند ولی در عین حال دولت هم باید مساعدت و همراهی بکند مخصوصاً در حفظ بیت المال مسلمین البته آقایان همه مسلمانند و سابقه کلی به احکام و اخلاق اسلامی دارند مصرف بیت المال مسلمین باتفاق عموم دو چیز است یکی صرف در تبلیغ و یاد دادن اوصل مذهبی و دیگری دفاع و حفظ حدود و ثغور مملکت چنانچه خلفاء هم بیت المال را به مصرف این دو چیز می رساندند خوب ما از بیت المال مسلمین چه خرجی برای تبلیغ مذهب اسلام نمودهایم در حالتی که تمام دول مبالغ کلی صرف تبلیغات مذهبی خودشان مینمایند ما چرا مشروطه شدیم؟ برای اینکه مطابق مذهب اسلام بود بنده خودم را عرض میکنم که از روز اول مشروطه را برای اینکه مطابق با اصول مذهب اسلام بود قبول کردم و اگر چنانچه مطابق مذهب اسلام نبوده هرگز این مسلک را قبول نمیکردم
رئیس التجار – اگر مخالف بود هیچ کس قبول نمیکرد
حاج سید محمد باقر – معلوم است هیچ کس قبول نمیکرد اثبات شی نفی مائداً نمیکند البته اگر مشروطه مخالف با مذهب اسلام بود نه بنده و نه آقای رئیس التجار ونه هیچ یک از آقایان او را قبول نمیکردم پس قسمتی از بیت المال باید صرزف تبلیغ مذهب شود. حالا راه مصرف آن چیست باید به وزراء یا معاونین آنها داد خیر باید به علماء داد که صرف تبلیغات مذهبی بکنند شاید یکی از آقایان بیننده بفرمایند که علماء هم در تبلیغات مذهبی و امور راجعه به خود یک مسامحههایی کرده انذ آن از موضوع بحث خارج است البته شخ عالم باید تبلیغ کند و دولت هم یک مساعدتهایی به آنها و به اساس تبلیغ مذهب بکند و دولت باید مبلغی صرف علماء مخصوصاً علمایی که در سیاست مملکت مدخلیت تام داشته و دارند نباید برای این که خاطرآقایان هست که اگر حکم مرحوم آیت الله خراسانی و مرحوم آیت الله مازندرانی نبود مشروطه برقرار نمیشد زیرا مابین اکثریت ما یک اشخاص عالم و مدافعی نبود که بتواند مشروطه را مستقر کند پس بنده تحقیقاً عرض میکنم که اساس مشروطه بر طبق احکام مرحومین آیت الله خراسانی و آیت الله مازندرانی برپا شد و ماها به موجب احکام آنها مشروطه را قبول کردیم و در هر موقع به اساس دیانت و مذهب ما خدمت کردهاند پس عرض میکنم همان طور که علماء خدمت کردهاند باید قدرشناسی هم از آنها نمود بنده در طهران نبودم ولی آقایان در طهران بودند و می دانند در مسجد جمعه حجین آتبین طباطبایی و بهبهانی چه میکردند مرحوم بهبهانی بودند که پیراهن و دامن و قبا و عبای خود را عقب میکردند و میفرمودند گلوله را به سینه من بزنید چرا برای اینکه به ما مشروطه بدهند همه آقایان می دانند نشستن امروز ما روی این کرسی از اثر تبلیغات و احکامی است که از ناحیه علماء و حجج الاسلام صادر شده آنها مشروطه را به ماداده و ما را پشت این کرسی نشاندند مرحوم آیت الله آقا سید عبدالله و آقا سید محمد طباطبائی برای زیاد کشیده و البته همان طور که مرحوم آقا سید جمال الدین قدر خدمات و فداکاریهای این را هم باید دانست بنده عرض میکنم دلیل و فلسفه که باید به ورثه آقا سید جمال اعانت و استمداد کرد البته باید و قدردانی خدمات علماء هم غفلت و در حق ورثه آنها کمک و مساعدت نسبت به مرحوم آقا سید عبدالله که جان خود را نثار آزادی و راحتی ما نمود حالا به ورثه او رعایت و کمکی بکنیم پس همان طور که عرض کردم از بیت المال مسلمین باید صرف مذهبی بشود چنانچه در سایر معمول و متداول است اما نسبت به فقراء البته کرد و البته دولت مجبور است و درماندگان و ضعفاء یک یک مساعدت نه اینکه مفت خور در مملکت در این اشتباه است در اینجا تا یک لغت بیاید گفته میشود (مفت خور) و نیز اگر بنا باشد دولت همراهی با فقرا ماندگان بکند انوقت هم فقیریم و در نتیجه دولت باید همه مسلمین را به فقرای مصنموعی بدهد نیست اگر کسی اینجا بیاید و بگوید ما از شما حقوق نمیخواهیم فقط کاری بکنید که به ما ظلم نشود چه جواب فرمود شما باید ادارات را مرتب کنید حکام را محدود کنید و بالاخره کاری کنید که رسم ظلم و تعدی از میان شود و دیگر برعایای بدبخت بنده خودم در این سفر که از شیراز میآمدم حاکم آباده از زارع بدبختی تومان رشوه گرفته بود اقرار هم دوسیه اش هم موجود است به اقای الوزراء هم تاکنون اظهار نکرد نرسیدم اگر به ایشان اظهاری بکنم کتباً عرض کنم آنوقت بفرمایید وکلاء کار را خراب میکند. بنده کاملاً مصدق فرمایش سلیمان میرزا هستم که میفرمایند باین ورق پاره موقوف شود اما وقتی مجلس میآییم آن کسی که دویست از او گرفتهاند میگوید کجا بر روی میگویم به مجلس میروم برای چه؟ نمیتوانم بگویم برای چه برای اینکه نماز و روزه و مسائل شرعیهام کنم باید گویم برای رفع ظلم آنوقت میگوید این دویست تومان فلانکس باقرار خودش گرفته است بمن بده آخر من کی موفق شده ظالم از او بکنم و طلب او را بگیرم کدام وقت یک چنین حرفی در مجلس زده شده است.
آقا سید یعقوب ـ همیشه گفته شده است
دست غیب ـ بنده نسبت به دولت نمیخواهم جسارت بکنم البته دولت است و رأی اعتماد باو داده شده بنده هم باید مفت خوار درست نکنم و آن وقتی که ممکن میشود که دست ظلم و جور از سر مردم کوتاه شود و برای آنها دولت کار درست کند. وزیر مشاغل میخواهند که از گرسنگی نمیرند مثلاً من پنجاه سال است زندگی کردهام و حمالی هم نکردهام و از عهدهام هم بر نمیآید باید دولت برای من کار درست کند و مادامی که دولت کار تهیه نکرده است بایستی یک اعانتی بفقراء و ضعفاء بنماید نه اینکه هر فقیری را در کوچه ببیند پول بدهد که آن وقت بعضی ایراد کنند پس همه فقراء را باید دولت حقوق بدهد خیر بلکه مقصودم این است وقتی یک موضوعاتی راجع به شهریه فقراء و ضعفاء به مجلس میآید بایستی موافقت کرد و به آن زن بیچاره یا فلان طفلی که به مدرسه میرود و ماهی ده تومان داده نمیشود گفت برو حمالی کن دولت مفت خوار درست نمیکند وقتی این حرف را میشود به مردم گفت که کار و شغل در مملکت تهیه شده باشد پس از روی منطق اسلامی و دیانتی و مملکتی نسبت به علماء و فقراء بایستی داد همانطور که سایر دول هم این کار را میکنند ولی نسبت به اغنیاء و پولداران نباید داد در اینجا است که بنده با سه ربع فرمایش شاهزاده سلیمان میرزا موافقم زیرا نباید فلان حاکمی که دو هزار تومان حقوق دارد شهریه داد به مأمورین دولت نمیشود گفت شما غیر از مواجبشان یک دخلهای دیگری هم دارید ولی یک قسمت چیزهائی است که همه می دانیم و اظهار نمیکنم. بنده چون شیرازی هستم نسبت به قسمت خودم فرض میکنم حاکم فارس نباید حقوق بگیرد یا فلان کس که دور امیریه را حصار کشیده نباید شهریه و مستمری بگیرد لکن فلان بیوه زن بیچاره یا ورثه فلان حجه السلام هم نباید به آتش او بسوزند از این نقطه نظر است که بنده با این لایحه مخالفم زیرا در صورت کسر از علماء هم کسر میشود و در یک مملکتی که نماینده گانش مسلمان و مذهبش مسلمان و بالاخره تمام افرادش مسلمانند این حرف فوق العاده بد است. یک کلمه دیگر یادم آمده که ناچارم عرض کنم همانطور که شاهزاده سلیمان میرزا میفرمودند محکوم به اعدام است بنده هم عرض میکنم این خجالت برای اسلام است که یک شخصی مثل آقا سید محمد علی داعی الاسلام که به شیراز و اصفهان آمد دولت با او مساعدت نکرد و بالاخره مجبور شد به هندوستان رفت و داخل مدرسه انگلیسیها شد پس عرض میکنم دولت باید یک قسمت از بیت المال را صرف تبلیغات مذهبی و دیانتی بنماید زیرا هر چه افراد مسلمین زیادتر شوند قوت و شوکت اسلام زیادتر میشود سایر دول هم همین کار را میکنند مثلاً در هندوستان یک قانونی است که دختر انگلیسی را به مرد هندی نمیدهند ولی اگر یک مرد هندی آمد و مذهب مسیحی را قبول کرد به او دختر میدهند و دولت هم پول و خانه و اثاث البیت به او میدهد برای خاطر این که افراد مذهبش را زیاد کند و پرو پاکاند مذهبی نماید بنابراین باید این را ۳ قسمت کرد و همین طور هم پیشنهاد کردهام اولاً نسبت به علماء و فقراء باید داد که صرف تبلیغات مذهبی و دیانتی نمائید زیرا مجلس باید نسبت به روحانیون و علماء احترام کند ولی به اعیان و اغنیاء نباید داد حالا ممکن است آقایان به فرمایند امتیازش مشکل است در این صورت عرض میکنم این طوری که بنده تصور کردهام اشکالی ندارد اولاً فقراء عده شان معلوم است مثلاً وقتی بورثه آقا سید جمال الدین میرسیم باید مبلغ او را زیاد کنیم همین طور نسبت به ورثه آقا سید عبدالله زیرا راجع به علماء است آن وقت پنجاه قلم مایه النزاع میشود که دولت نمی داند آنها فقیرند با غنی راجع به این قسمت هم باید کمیسیونی از طرف مجلس انتخاب شود و با نماینده دولت بنشینند و معین کننداز این پنجاه قلم کیها فقیرند و کیها غنی این پیشنهادی است که بنده کردهام اگر چه شاهزاده سلیمان میرزا هم مخالف با شهریه فقراء نبودند و هر چه دفاع میکردند راجع به شهریه اغنیاء میکردند و دفاع ایشان از امیر کبیر و فلان المکها و فلان السلطانهها بود اما این که فرمودند اینها نتیجه استقراض میشود بنده عرض میکنم چهل هزار تومان نتیجه استقراض نمیشود نتیجه استقراض این است که وقتی دولت یولی قرض میکند بگویند این پولی را قرض کردی چه کردی؟ تا دفعه دیگر دولت بدانند پول باید به مصرف خودش برسد و بیهوده خرج نکند این راجع به کمیسیون ایام فترت است که باید آنها را در تحت استنطاق کشیده و حساب مخارج را معلوم نماید آن وقت دیگر دولت استقراض نمیکند مجلس دو کار دارد:
یکی این که وضع قانون بکند.
دیگر این که نظارت در اعمال دولت نماید.
اگر این کار ثانوی را بکند بعضی ناظر اعمال دولت باشد و هر وقت دید دولت یک قدم خطائی برداشت بگوید در این جا خطا کردی دیگر استقراض نمیشود حالا این جا اشتباه نشود که یکی از موافقین برخیزد بگوید شما با شهریه امیر کبیر موافق بودید استغفرالله بنده با این اقلام مخالفم ولی عرض میکنم نسبت به علماء و فقراء موافقم زیرا شهریهها را نمیشود بطور کلی قطع کرد پیشنهاد بنده این است که باید به علماء و فقراء داد و آنها را تشویق و ترغیب کرد و اگر باز توضیح بخواهند در ثانی عرض میکنم
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب اجازه
آقا سید یعقوب ـ تکلیف بنده در این جا معلوم نیست زیرا بعد از شاهزاده نصرت الدوله آقای دست غیب فرمایش فرمودند و با این شرح مفصلی که فرمودند بنده نفهمیدم ایشان موافق بودند یا مخالف اگر مخالف بودند آنوقت که مخالف پشت سر هم نمیتوانند صحبت کنند خوب است اول آقای رئیس معلوم کنند موافقت بود یا مخالفت تا بعد بنده عرض کنم و آقای رئیس در وسط نطق به بنده اعتراض نفرمایند
رئیس ـ مگر نشنیدید که پیشنهاد دادند اگر موافق بودند پیشنهاد نمی ـ کردند آقا سید یعقوب از نطقشان که معلوم نبود مخالف بودند یا موافق
رئیس ـ در یک قسمت موافق بودند و در یک قسمت مخالف
آقا سید یعقوب ـ بنده از اول عرض میکنم و آقای رئیس را گول نمیزنم نسبت به بعضی موافقم و نسبت به بعضی مخالف
رئیس ـ پیشنهاد دارید آقا سید یعقوب ـ پیشنهادی به هیئت متحده داده بنده هم امضاء کردهام
رئیس ـ آقای اقبال السلطان اجازه
اقبال السلطان ـ واقعاً همان طور که آقای آقا سید یعقوب فرمودند این راپورت کمیسیون طوری است که نه باتمام آن میشود موافقت کرد و نه میشود مخالفت کرد بنده هم مثل آقای دست غیب با یک قسمت موافقم و با یک قسمت مخالف دولتهای سابق در غیبت مجلس یک رعایتی از اشخاص کردهاند باین جهت که یا فقیر بودهاند یا سابقۀ خدمت آنها را ملاحظه کردهاند یا جهات دیگری را در نظر گرفتهاند و در ماه قریب چهل هزار تومان در حق آن اشخاص بر قرار شده است حالا مجلس یکی از سه تصمیم را در این موضوع میتواند اتخاذ کند یکی این که تمام شهریهها را قطع کند یکی این که تمام را بدون کسر تصویب کند و یکی هم اینکه یک قسمت را کسر کند و یک قسمت را تصویب کند بر طبق مذاکراتی که در مجلس شده عقیده اکثریت را بنده در قطع تمام شهریهها ندیدم اکثریت موافقت دارند که باید شهریه داده شود و یا پرداخت تمام شهریهها هم موافقت حاصل نشد پس گفتگو در این است که کمیسیون پیشنهاد کرده از پنجاه تومان به بالا تومانی سه قران کسر کنند و تومانی هفت قران پرداخته شود و بعضی از آقایان عقیده دارند بکسانی که مستحق هستند شهریه بدهند و به آنها که مستحق نیستند ندهند عقیده شاهزاده سلیمان میرزا این بود شهریه هائی را به مجلس تصویب کرده بدهند حقوق هائی هم که بر طبق قانون وظائف برقرار شده داده شود فقط باقی میماند مستمریات و شهریه هائی که دولتهای وقت در ایام فترت دادهاند و عقیده حضرت والا این بود که دولت آنها را ثانیاً به مجلس پیشنهاد کند و مجلس در اطراف آنها مذاکره کند و رأی بدهد بنده عرض میکنم همین کتابچه که دولت فرستاده در واقع پیشنهاد دولت است و تقاضا نموده به این اشخاص این مقدار شهریه داده شود حالا باید در این موضوع مذاکره کرد که به کیها بدهند بکیها ندهند ولی اینکار بنظر بنده خیلی مشکل است زیرا اشخاصی در مجلس هستند که اینها را ابداً نمیشناسند من جمله خود بنده شاید چند نفری را بشناسم ولی نمی دانم محتاج به شهریه هستند یا نه ـ بنا بر این نمیتوانم رأی بدهم و مجبورم در موقع رأی ممتنع باشم و در این مسئله هم گمان نمیکنم اکثریت حاصل شود زیرا بنده فلان آقا را غنی می دانم ولی فلان آقا او را فقیر تصور میکند پس باید آقایان نمایندگان یک شوری بکنند و یک نظریه کلی اتخاذ کنند که این حقوق عجالتاً داده شود با کسر یک میزانی حالا اگر سه قران را کم می دانند زیادتر کنند و اگر آن را کافی می دانند به همین حال باقی گذارند و دیگر این که ایرادی که بنده در این راپورت دارم این است که میخواهند این شهریهها را مادام الحبوه بدهند و حال آن که در این شهر مه اقلامی هست که خود دولت معین کرده برای مدت معینی برای بعضیها بیست و یکسال است و برای دخترها مادامی که شوهر اختیار نکردهاند این را نمیتوان مادام الحیوت قرار داد و همانطور که آقای دست غیب فرمودند حقوقی که بسر داران سنجابی داده میشود یک حقوق دائمی یا مادام العمری نیست بلکه بواسطه این که حالا در طهران متوقفند و نمیتوانند به محل خودشان بروند یک کمک خرجی به آنها داده میشود در این صورت نمیشود از آنها مبلغی کسر نمود و نه میشود مادام الحیوه به آنها داد زیرا این مبلغی نیست که کفایت مخارج آنها را بکند و مطابق اطلاعاتی که بنده دارم در ای جا خیلی مقروض شدهاند و شاید بعضی از آقایان نمایندگان هم از آنها طلب داشته باشند پس اگر آقایان صلاح بدانند خوبست پیشنهاداتی که از طرف نمایندگان میشود بر گردد به کمیسیون بودجه و در فرا کسبونها هم در این موضوع یک مذاکراتی بکنند و یک تصمیم قطعی اتخاذ نمایند
رئیس ـ آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب ـ بنده گمان میکنم اگر مذاکره در این موضوع طول بکشد بدون فلسفه نباشد زیرا در عرض شش سال ایام فترت هر جلسه که هیئت وزراء برای گذراندن یک تصویب نامه تشکیل دادهاند به قدر یک جلسه طول کشیده و ما حالا میخواهیم عملیاتی را که در شش سال ایام فترت واقع شده لغو کنیم و البته باید سعی کرد که بعد از این این طور نه شود و اگر خدای نخواسته فترتی پیش بیاید وزراء دوره فترت نتوانند چنین کاری بکنند اساساً بنده مایل نیستم حقوق کسی قطع شود زیرا بر حسب تاریخ وقتی نگاه میکنیم گر چه قبل از اسلام تاریخ مفصل نبوده لکن بعد از اسلام هست چه در دورۀ خلفا چه بعد از آن در ایران این ترتیبات بوده حتی در دوره مغول چنانچه در دفترها ملاحظه میشود بعنوان سیورغال یک ترتیباتی معمول بوده در زمان صفویه و قاجاریه هم همین ترتیبات بوده و نسبت به روحانیون و طبقات عسکری و لشگری یک ملاحظاتی می شده حالا ما نمیتوانیم یک مرتبه ایران را برداریم و پاریس را در جای آن بگذاریم باید عادات و حاجات مردم را در نظر گرفت و مطابق آنها رفتار کرد و الا نمیشود یک اخلاقی را که هزارو سیصد سال است به آن ترتیب می کردهاند تفسیر ماده این است که این ترتیبات در ایران جاری بوده و یک حقوقاتی برقرار شده ولی از زمانی که ما پا به دورۀ تجدد گذاشتیم و حکومت مشروطه را قبول کردیم کمیسیون بودجه در مجلس اول یک اقداماتی کرد و عقیده بنده اسن است که آنچه مجلس اول مطابق اصول مشروطه رأی داده باید رفتار شود و بعد که مجلس اول به توپ بسته شد و دوره فترت پیش آمد باز دربار باغ شاه یک کارهائی کرد که دو مرتبه طهران فتح شد و هیئت مدیره به مجلس آمد تمام عملیات دوره حکومت محمدعلی میرزا را لغو کرد بنده حالا رجز نمیخوانم و داخل جزئیاتش نمیشوم خود بنده حاضر بودم که این عملیات میشد مجلس دوم هم وارد در یک سلسله عملیاتی شد و ملاحظه بعضی حقوقات را کرد بعد کودتای ناصرالملک پیش آمد و چند سال ترتیبات مشروطیت را از بین برد تا اینکه مجلس سوم پیش آمد وهر چه مجلس دوم کرده بود تصدیق کرد باز بعد از دوره سوم هم فترت پیش آمد و یک عملیاتی کردند بنده نمیتوانم خودم را راضی کنم که زمامداران وقت که برای بقاء حکومت خودشان یک شهریه هائی در طهران برقرار نمودهاند و چند سال افتتاح مجلس را بتعویق انداختند با عملیات آنها موافقت کنم بنده میخواهم مطابق عقیده آزادی خواهی خودم رفتار کنم از آن طرف هم عرض کردم باید احتیاجات مردم را در نظر گرفت پس عقیده بنده این است که آنچه شهریه در ایام فترت برقرار شده ملغی شود بعد اگر دولت لازم می داند یکی یکی آنها را به مجلس پیشنهاد کند برای این که دولتهای وقت بدانند مجلس که افتتاح میشود اثرات فترت را پایمال خواهد نمود آن وقت دیگر زمامداران و رجال مملکت که به خیال وزارت میافتند دیگر دورۀ فترت را ادامه نخواهند داد و دیگران هم نمیگویند به ما شهریه بدهید و دوره فترت را امتداد بدهید اگر ما این قدم را برداریم آن وقت اگر خدای نخواسته دورۀ فترتی پیدا شود دیگر وزراء جرئت نمیکند حاتم بخشی کنند و نمیتوانند کمپانیهای حقوق بگیر تشکیل بدهند آن کمپانیها نمیتوانند نماینده پیش دولت بفرستد و بگویند به ما حقوق بدهید و هر چه میخواهید بکنید پس عقیده بنده این است که ما باید کاری بکنیم که هم آثار دورۀ فترت را پایمال کنیم و هم مطابق احتیاجات مردم عمل نمائیم این است عرایض بنده
رئیس ـ چون پیشنهادات زیادی رسیده است باید معلوم شود مذاکرات در کلیات کافی است یا خیر
(بعضی گفتند کافی نیست)
رئیس ـ پس بقیه مذاکرات میماند برای روز سه شنبه
شیخ الاسلام اصفهانی ـ اجازه می فرمائید
رئیس ـ بفرمائید
شیخ الاسلام ـ به قول قدیمیها این یک رنگ تازه ایست و به قول جدیدیها مد جدیدی است ده جلسه است بنده از آقای وزیر عدلیه سؤالی دارم و برای جواب سؤالات بنده تشریف نمیآورند
رئیس الوزراء ـ مریض بودهاند
شیخ الاسلام ـ خوب است آقای رئیس الوزراء به وزراء خودشان توصیه بفرمایند که به ترتیبات قانونی نزدیک تر بشوند نه دورتر
رئیس الوزراء ـ وزیر را که در حال ناخوشی نمیشود مجبور کرد به مجلس بیاید
(مجلس نیم ساعت بعدازظهر ختم شد) مؤتمن الملک