مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ آبان ۱۳۲۹ نشست ۷۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل متن قوانین – تصویبنامهها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا
اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آییننامهها – بخشنامهها - آگهیهای رسمی و قانونی سوالات
سال ششم – شماره ۱۶۶۰
۵شنبه ۱۱ آبان ماه ۱۳۲۹
دوره شانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۷۴
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۶
جلسه ۷۴
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۷ آبانماه ۱۳۲۹
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت جلسات ۲۵ و ۲۷ مهر
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: کهبد- ناظرزاده- شوشتری- نورالدین امامی
۳- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای پالیزی کارپرداز مجلس شورای ملی
۴- معرفی آقایان: وزیر دارایی، وزیر اقتصاد ملی به وسیله آقای نخستوزیر
۵- بقیه مذاکرات در گزارش کمیسیون بهداری راجع به پزشکیاران
۶- تقدیم پنج فقره لایحه به وسیله آقای وزیر فرهنگ به قید یک فوریت
۷- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون بهداری راجع به پزشکیاران
۸- سؤال آقای دکتر بقایی از آقای وزیر جنگ
۹- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس ساعت ۹ و پنجاه و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
رئیس - صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد).
غائبین با اجازه- آقایان: علی بزرگنیا- آصف- سرتیپزاده- تولیت- پناهی- سلطانالعلما- طباطبایی- حاذقی- سلطانی- دکتر شایگان- خزیمه علم- معینزاده.
غائبین بیاجازه- آقایان: قبادیان- صفوی- بهادری- اعظم زنگنه- خسرو قشقایی- سالار سنندجی- ابوالقاسم امینی- حسن اکبر- عبدالوهاب اقبال- شهاب خسروانی- مهدی پیراسته- جواد مسعودی- محسن طاهری- عماد تربتی- تیمورتاش.
دیرآمدگان بااجازه- آقایان: صدرزاده یک ساعت- کشاورزصدر دو ساعت.
۱- تصویب صورتجلسات ۲۵ و ۲۷ مهر
رئیس - نسبت به صورتمجلس دو جلسه پیش اعتراضی هست؟ آقای مکی بفرمایید.
مکی - بنده راجع به اصلاح صورتجلسات یک توضیح مختصری داشتم و میخواستم از مقام ریاست استدعا بکنم که به تندنویسی دستور بفرمایند اغلاطی را که ما اصلاح میکنیم اعم از این که اینجا به صورت جلسه اعتراض کرده باشیم یا نکرده باشیم هر وکیلی که نطق خودش را میبیند چون مجال نمیشود که ما این نطق را در اینجا ببینیم که کجایش اشتباه شده و غلط چاپ شده وقتی به تندنویسی مراجعه میکنیم و میگوییم که این قسمتها را اصلاح کنید میگویند چون در صورتجلسه اعتراضی نشده بنابراین نمیتوانیم قبول کنیم، میخواستم استدعا کنم چون صورتجلسات را الان به ما دادند و بنده هم سه ساعت صحبت کردهام و نمیتوانم که این سه ساعت صحبت را در ظرف پنج دقیقه اصلاح کنم و بدهم به تندنویسی هر نمایندهای که در جلسهای صحبت کرد جلسه بعد حق دارد که نطق خودش را بگیرد و اگر افتاده یا غلط دارد اغلاطش را اصلاح کند و آن اصلاح را به تندنویسی بدهد.
رئیس- تذکری اینجا داده شود بعد مراجعه کنند به تندنویسی که اصلاح به عمل بیاید ولی لازم است که یک تذکری داده شود و آن وقت در اصل موضوع هم نباید تغییری داده شود. (مکی- صحیح است).
مکی- بنده اصلاحاتی دارم که اجازه بدهید بدهم به تندنویسی در اصل موضوع هم البته تغییری داده نمیشود و اصلاحاتی که لازم است داده خواهد شد.
رئیس- اصلاح کنید بدهید به آقای معنوی آقای دکتر هدایتی نسبت به صورتجلسه اعتراضی دارید؟
دکتر هدایتی- در عرایض بنده که روز پنجشنبه جلسه آخر عرض کردم در صورتجلسه دیدم
تحریفاتی شده است تصحیح کردهام اجازه بفرمایید مطابق آنچه که بنده تصحیح کردهام اصلاح کنند.
رئیس- تصحیح کردهاید بدهید به تندنویسی تا اصلاح کنند. آقای اللهیار صالح
اللهیار صالح- بنده هم همین تذکر جناب آقای مکی را خواستم عرض کنم که ضرورت به عقیده بنده ندارد که در هر جلسه هر نمایندهای این را عرض کند که بیانات من تحریف شده یا اشتباه است. به طور کلی اجازه داده شود به آقایان نمایندگان که اغلاط را تصحیح کنند و بدهند به تندنویسی و محتاج این نشود که ما وقت مجلس را بگیریم و هر دفعه این را بگوییم که در بیانات ما تحریف شده حالا اگر ضرورت اقتضا میکند که این کار بشود البته میکنیم ولی به نظر بنده هیچ لزوی ندارد و بهتر است هر نمایندهای اجازه داشته باشد و این حق را به او بدهند که مطالبی که در نطق او هست اصلاح بکند و بدهد به تندنویسی و در هر صورت در عرایض بنده یک اشتباهاتی هست که باید بدهم به تندنویسی.
رئیس- البته در اصل موضوع نباید اختلافی پیدا کند و اشتباهات را اصلاح بفرمایید و باید تذکر بدهید که مطابق بیانات من نبوده و بعد هم بدهید به تندنویسی. آقای نورالدین امامی.
نورالدین امامی- عرض کنم اولاً بنده با تذکر آقای مکی و فرمایش آقای رئیس موافق نیستم چون ممکن است بنده امروز اینجا یک عرایضی بکنم و پس فردا این عرایضم مقتضی نبوده آن وقت بیایم اینجا و در اعتراض به صورت مجلس بگویم غلط بوده و باید اصلاح کنم توجه بفرمایید هر اختراعی که در دنیا برای تسهیل و آسایش فراهم میشود برای ما دردسر و زحمت تولید میکند. این ماشین ضبط صدا را که داریم گفتند آقا این ماشین را بگذارید آن کنار یک دفعه دو دفعه این تندنویسها با آن ماشین کار کنند و صورت مجلس صحیح را بیاورید به مجلس و بنده تصدیق میکنم که صورت مجلسها غلط است و اشتباهات عجیبی در صورت مجلسها میشود مثلاً آنجایی که بنده در جلسه گذشته راجع به بیمارستان امیراعلم و ساختمان آنجا یک جملهای عرض کردم که کلمه تعمیر که آنجا گذاشته شده وزارت دارایی این را تصور کردهاند که برای تعمیر آن بنای سوخته شده است و در و پنجره لازم دارد در صورتی که آن بنا از پی سوخته و آن را باید از نو بنا کنند اینجا بنای سوخته شده را ساخته شده نوشته و سوخته با ساخته خیلی فرق دارد بایستی از آن ماشین استفاده کرد که وقتی از اینجا رفتیم آقایان باید بعد از ظهر زحمت بکشند دو دفعه سه دفعه از روی آن ماشین تکرار بشود ملاحظه بشود و چاپ بشود بیاورند اینجا بنده یک عرایضی میکنم و مورد اعتراض مردم واقع میشوم بعد میایم میگویم خیر من حسن نگفتم و حسین گفتم علی نگفتم و محمدتقی گفتم این که معنی ندارد (صحیح است)
رئیس- البته حالا دستگاه ضبط صوت هست و بعد هم در اداره تندنویسی ترتیبی داده شود که مطمئن هستم بعدها نطقها درست خواهد بود. و انشاءالله بدون غلط به دست آقایان داده خواهد شد. آقای حائریزاده
حائریزاده- بنده هم شکایت از دست صورت مجلس دارم که هنوز صورت مجلس آن جلسه استیضاح را ندادهاند که بخوانم قسمت اخیرش را که مربوط به رأی درباره استیضاح بوده دادهاند که میبینم اغلاط زیادی دارد آن دو سه جلسه اولیه که استیضاح شده بود چاپ نشده یا اگر چاپ شده به ما ندادهاند که مطالعه و تصحیح کنم و نظر من این است که لازم نیست نمایندگان خودشان تصحیح کنند روزی دویست، دویست و پنجاه تومان که خرج این مجله میشود این جلسه را یا اداره تندنویسی یا آن اداره مجله تطبیق کنند، تصحیح کنند بدهند که اسباب زحمت نباشد.
رئیس- آقای معدل
معدل- بنده در این قسمت دو عرض دارم یکی این که اظهارات بنده را به صورتی نوشتهاند که حالا خودم میخوانم سر در نمیآورم و البته به سر سایرین هم همین طور آوردهاند. اما قسمت دوم راجع به پیشنهادی است که امروز بنده و آقای ذوالفقاری اینجا کردیم و در صورت مجلس هم منعکس است یعنی گفتم که دو دهم یا سه دهم این مبلغ بیشتر در تهران خرج نشود و آقایان همین طور موافقت کردند و در صورت مجلس ذکر شده است که پس از این موافقتها تصویب نشد بنده چون اینها میماند برای بعد این توضیح را حالا میدهم که در صورت مجلس امروز قید شود که این صورت پارلمانی بوده و الا نظر مجلس این طور نیست و فردا یک مجوزی برای کمیسیون بودجه نشود که بگوید که چون مجلس شورای ملی موافقت کرد که از ده میلیون تومان شش میلیون و نیم تومان خرج تهران بشود پس این تصویب مجلس است و ما بعد از این عمل میکنیم (صحیح است)
رئیس- آقای شوشتری.
شوشتری- عرض کنم یکی دو عبارت در نطق بنده است که آنها را اصلاح میکنم ولی این تذکری که آقای مکی دادند جناب آقای نورالدین امامی هم فرمودند به عقیده بنده گاهی در نطق ممکن است خطیب و گوینده نطق و وکیل اشتباه بکنند و این اشتباه را بعداً بروند اصلاح کنند اگر خواستند اصلاح کنند این حق در جلسه بعد باید برایش محفوظ باشد (نورالدین امامی- غلط است) اجازه بفرمایید منتها اگر این کلمه کلمهای بود که از نظر خارج تأثیر در مردم داشت این دو طرف دارد مردم میفهمند باید ملاحظه بکنید اگر یک وکیلی پس گرفت، پس گرفت یعنی نفهمیدم و باید اصلاح شود که سابقه سوء نماند.
رئیس- آقای دکتر جلالی.
دکتر جلالی- در عرایض روز سهشنبه بنده یک جملاتی اشتباه شده است که باید آنها را تصحیح کنم و بدهم تندنویسی.
رئیس- آقای مکی.
مکی- بنده میخواستم در جواب آقای نورالدین امامی عرایضی عرض کنم و اشتباهی که شده است بر ایشان میخوانم که ایشان توجه کنند بنده پشت تریبون عرض کردم که دموکراتهای جهان که دعوی حفظ حقوق بشریت در دور افتادهترین در دور و بر نوشته شده این اصلاحات باید بشود.
رئیس- این اصلاحات میشود ولی اصل موضوع نباید تغییر کند و این اصلاحات عبارتی را باید درست کرد آقای کشاورزصدر.
کشاورزصدر- یک موضوعی در اینجا گفتگو شد، ناچار شدم عقیدهام را عرض کنم مخصوصاً بعد از بیانات آقای شوشتری و آن این است که جریان یک وقت اشتباه میشود در تلفیق عبارات یعنی عبارت را غلط مینویسند این البته باید اصلاح بشود اما یک مطالبی که گفته میشود ولو وکیل به اشتباه گفته باشد باید در صورت مجلس بماند نهایت اگر خواست میگوید این را استرداد میکنم و پس میگیرم بعد باز در صورت مجلس باید ثبت باشد نه به این عنوان برود نطقی را تغییر بدهد (صحیح است)
رئیس- دیگر نظری نسبت به صورت مجلس نیست (گفته شد- خیر) صورت مجلس عصر سهشنبه و صبح پنجشنبه تصویب شد اینجا لایحهای رسید مربوط به پزشکیاران و از مجلس سنا هم برگشته و مطرح هم بوده ولی چون حالا وزیر بهداری نیامده چند نفر از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواستهاند که اجازه داده میشود و برای ورود در دستور منتظر آقای وزیر بهداری و چند نفر از آقایان وزرا هستیم. بفرمایید آقای کهبد
۲- بیانات قبل از دستور آقایان کهبد ناظرزاده کرمانی - شوشتری نورالدین امامی
کهبد- آقایان نمایندگان محترم بدواً از دولت و شخص جناب آقای رزمآرا نخست وزیر جهت دستور و حسن مراقبتی که امسال در ایام عاشورا و عزاداری خامس آل عبا علیهالسلام دادهاند و در نتیجه اهالی محترم با کمال آزادی و راحتی مشغول سوگواری بودهاند واللهالحمد کوچکترین حادثه سوئی رخ نداده است کمال تشکر و امتنان حاصل است همچنین زحمات مأمورین انتظامی که با نهایت صداقت مشغول انجام وظیفه بودهاند مورد قدردانی و از جناب آقای نخست وزیر خواهش دارم موجب تشویق آنها را فراهم نمایند.
عرایض امروز بنده دو تذکر بسیار مهم است. اول راجع به امور مالی و اقتصادی کشور میباشد. البته آقایان محترم از وضع ناهنجار و بد امور مالی و اقتصادی کشور تا حدی استحضار دارند همه روزه از تجار و مردم شکایاتی میرسد و داد همه بلند است نظریات اصلاحی هم از طرف عدهای داده شده مخصوصاً خود بنده نظریات خود را در ۶ صفحه چندی قبل نوشته و خدمت جناب آقای نخست وزیر تقدیم کردهام و دستورات لازمه هم از طرف ایشان صادر گردید ولی متأسفانه مصادر امور توجهی نکردند اینک جای کمال خوشوقتی است دو نفر مرد شریف درست فعال که به امور مالی و اقتصادی واقف هستند در رأس دو وزارتخانه مهم (جناب آقای فروهر وزرات دارایی و جناب آقای دکتر دفتری وزارت بازرگانی و پیشه و هنر) قرار گرفتهاند امیدوارم دست به اصلاحات اساسی زده در مورد امور ارزی و مالیاتها حمایت از صنایع داخلی، توجه به امور صادرات مخصوصاً تهاتر. جلوگیری از سوء اداره و سوءاستفاده از سهمیه واردات و کوتاه کردن دست عدهای استفادهچی و تقسیم عادلانه سهمیه واردات و برقرار نمودن تعادل واردات و صادرات و
تشویق اشخاصی که در راه تولید محصولات و مایحتاج اهالی کشور مشغول زحمت هستند و سایر اصلاحات اساسی که موجب رفاهیت عامه باشد از هر قسم اصلاح و اقدامی خودداری نفرمایند یقین قطعی دارم نمایندگان محترم مجلسین و اطاق بازرگانی و سایر اشخاص مطلع و بصیر از هر قسم نظر و کمک و پشتبانی خودداری نخواهند فرمود البته در این مورد چون وقت کم است و باید مطالب مهم دیگری را به عرض برسانم بیشتر از این عرضی نمیکنم و در موقع خود نظریات و تذکرات اصلاحی خود را مستقیماً به عرض مصادر امور خواهم رسانید و اینک مطلب دوم را که مربوط به معامله ۳۶ هزار کیسه تنباکوی اصفهان است به طور اختصار به عرض شریف نمایندگان محترم میرسانم.
قبل از ذکر بیان مطلب از نمایندگان محترم و هیئت دولت و نمایندگان جراید خواهش دارم به عرایض من که به خیر و صلاح کشور و ملت است توجه فرمایند مخصوصاً از نمایندگان محترم استدعا دارم که بین عرایض بنده صحبتی نفرموده تا عرایضم تمام شود و اگر بعد از شنیدن اظهاراتم ابهامی برای آنها باقی ماند یا توضیحی خواستند با کمال میل خود و اسناد و مدارک لازمه را به اختیار آقایان خواهم گذاشت.
چون قضیهای که به عرض میرسانم بسیار مهم و میلیونها ریال خسارت مادی و معنوی متوجه کشور است که باید هر چه زودتر جلوگیری شود و برای مزید استحضار آقایان محترم معروض میدارم و خداوند متعال را به شهادت طلبیده و به قرآن مجید سوگند یاد میکنم که هیچ قصد و منظوری جز خیر و صلاح مملکت ندارم و به طوری که سابقاً هم عرض کردهام اکنون نیز با صدای بلند به عرض میرسانم که در تمام مدت عمرم داخل در مناقصه و مزایده و معامله با دولت نشده و با خدای خود عهد کردهام تا زنده هستم این رویه را ادامه دهم و حتی به اولادهایم نیز این نصیحت و وصیت را کردهام اینک شروع میکنم به توضیح موضوع اینجانب در تاریخ ۶- ۷- ۲۹ سؤالی با فوریت راجع به معامله ۳۶ هزار کیسه تنباکوی اصفهای از دولت نموده و تمنا کردم چون معامله مزبور به طور طبیعی انجام نشده و به هیچوجه مصالح و منافع خزانه کشور مراعات نگریده و مزایده معامله مزبور با شتابزدگی و عجله هر چه تمامتر برخلاف قانون و اصول صورت گرفته است و در عقد چنین پیمانی علاوه بر این که مبالغ متنابهی ضرر به صندوق و خزانه کشور وارد خواهد کرد اصولاً به این قلم عمده از صادرات کشور خسارت معنوی فوقالعاده وارد خواهد شد در انجام آن عجله نفرموده و چند روزی مجال دهند تا مطلب شکافته شده و حقایق روشن گردد.
به این که این سؤال هم در جراید و هم در رادیو نوشته و گفته شد و خود اینجانب هم طی یادداشتی خدمت جناب آقای نخست وزیر عرض کردم و یقین دارم که با حسن نیتی که در ایشان سراغ دارم دستورات لازم را دادهاند معذلک با عجله هر چه تمامتر دو روز بعد از سؤال اینجانب پیمانی به شماره ۵۳۹۴۰ که فاقد اعتبار و ارزش قانونی است امضا و مبادله شده است خود این شتابزدگی و عجله برای این است که دولت و مجلس را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند غافل از این که بیاعتنایی به اظهارات نمایندگان مجلس و رئیس دولت و ضرر زدن به خزانه کشور یک نوع خودسری و گناه غیر قابل عفو و اغماض به شمار میرود و مرتکبین باید شدیداً مورد تعقیب قرار گیرند. اینک موضوع به عرض نمایندگان محترم میرسد و از جناب آقای وزیر محترم دارایی خواهش دارم توجه فرمایند برای روشن شدن آقایان توضیح میدهد که تنباکوی اصفهان در خاورمیانه مصرف داشته و مشتریان مخصوصی دارد و در چندی قبل عملاً انحصار صادرات با خلیل معطوق نامی بود بعد به وسیله آقای اسماعیلزاده و یکی دو نفر از تجار صادر و به فروش میرسید در نتیجه عدم توجه دقت مؤسسه دخانیات این کالای مهم صادراتی وضع بسیار بدی به خود گرفته و چیزی نمانده بود که به کلی از بین برود خوشبختانه در لبنان و ترکیه و فلسطین که تخم این محصول را از ایران برده و کشت نمودند با آن که نهایت کوشش را نموده و زحمت فراوانی کشیدند محصول آن خوب نشد و مورد پسند مشتریان واقع نگردید و در نتیجه نتوانستند مشتریان را جلب کنند.
از سال ۱۳۲۴ الی سال ۱۳۲۹ مؤسسه دخانیات نخواست یا نتوانست آن طور که باید و شاید جدیت در فروش این محصول نموده و مشتریان خود را راضی نگاه دارد (کشاورزصدر- کاتوزیان آدم بسیار خوبی است) و در نتیجه ۳۶ هزار کیسه تنباکو موجود شد و فقط مؤسسه دخانیات هر سال به یکی دو اعلان اکتفا نمود تا اخیراً که کلیه کالاهای مورد احتیاج در بازارهای دنیا ترقی نمود (از آن جمله شکر که وزارت دارایی ۴۳ لیره را به ۴۸ لیره و ۵۰ لیره و ۱۴ شیلینگ خرید) این محصول هم طبعاً از حیث قیمت ترقی نموده و مشتری پیدا کرد یکی از تجار بسیار زرنگ که همیشه دنبال این نوع کارها است و اغلب این گونه معاملات را فقط باید ایشان برنده شوند و چند فقره هم با دولت معامله کرده است از قبیل حمل گندم از خوزستان و غیره و اغلب هم با دولت اختلاف پیدا میکند و همیشه در این معاملات دولت متضرر میشود از ترقی قیمت و موجودی استحضار حاصل نموده (شوشتری- همدانیان؟) بله و با کمک و مساعدت چند نفر از متنفذین دست به یک سلسله اقدامات زده و با متصدیات امر نقشه صحیحی طرح نموده که بدون سر و صدا و جار و جنجال این محصول را عملاً در انحصار خود در آورد و به ثمن به خس برنده مزایده شناخته شود. نقشه با کمال مهارت مرحله ابتدایی خود را پیموده. در این بین مرد فضولی پیدا شد و شروع به جار و جنجال نموده بنده در چندی قبل خبری در یکی از جراید خواندم که چنین معاملهای در شرف انجام و میلیونها ریال ضرر خزانه کشور خواهد بود و این محصول هم از بین خواهد رفت در صدد تحقیق برآمدم معلوم شد قضیه صحیح است سؤالی با قید فوریت از دولت کردم و مشغول جمعآوری اسناد و مدارک شدم در یک جلسه هم در خدمت جناب آقای دولتآبادی نماینده محترم اصفهان به وزارت دارایی رفته پرونده امر را کاملاً ملاحظه و مطالعه نموده بر بنده و جناب آقای دولتآبادی مسلم و محرز شد به طوری که عرض کردم در این معامله دولت مغبون شده است یعنی هر کس این پرونده را یک مرتبه ملاحظه کند جز آنچه را که ما فرض و یقین کردهایم چیز دیگری نمیتواند فرض کند به هر جهت اینک دلایل و نظریات خود را به عرض رسانیده و قضاوت آن را به عهده نمایندگان محترم واگذار میکنم.
اول- وضع مزایده- در اول شهریور اعلانی بسیار ساده برای فروش ۳۶ هزار کیسه تنباکو با شرایط بسیار ساده تهیه و برای خرید و مجله رسمی (البته مطابق نقشه) فرستاده میشود آخرین روز قبول و قرائت پیشنهادات را روز ۱۱ شهریور ساعت ۱۱ صبح معین مینمایند ولی این اعلانات در جریان ارسال مراسلات افتاده و خلاصه آن که در ششم شهریور در مجله رسمی شمار ۱۶۰۸ درج میشود. یک روز جمعه و تعطیل و یک روز هم قرائت پیشنهادات بقیه سه روز باقی میماند و این عملیات به این منظور صورت میگیرد که مجال و فرصتی برای شرکت کنندگان باقی نمانده و مزایده را شخص معینی که مورد نظر است ببرد آقایان نمایندگان وجداناً و انصافاً آیا تا کنون شنیده و یا دیدهاید معاملهای که متجاوز از صد میلیون ریال باشد آن هم باید در خارجه مصرف شود و خریداران خارجی باید در آن شرکت کنند در ظرف سه روز انجامپذیر باشد؟ آیا در ظرف این سه روز اطلاع به عامه مخصوصاً به خریداران خارجی خواهد رسید و بر فرض رسیدن اطلاع آیا خریداران مصر- فلسطین و یا سوریه میتوانند در ظرف سه روز خودشان یا نمایندگانشان به ایران آمده و در معامله شرکت کنند؟ تشریفات گذرنامه و ویزا و حرکت و بعد مسافت و سپردن ودیعه در بانکها با این مدت کم مقدور و میسور است؟ اگر متصدیان امر حقکشی نکنند و وجدان خود را حکم قرار دهند تصدیق میفرمایند تا کنون مزایده و مناقصه به این مهمی به این وضع صورت نگرفته و جز نقشه چیز دیگری در کار نبوده است (شوشتری- مخصوصاً این طور کردند.)
عین مجله شماره ۱۶۰۸ خدمت آقایان ارائه میشود و همچنین قسمتی از نامه شماره ۴۴۰۱۶ وزارت دارایی که به عنوان روزنامه خبر در مورد مطالب فوق نوشته قرائت میشود (آگهی) آگهی فروش طی شماره ۴۵۵۳۷- ۱- ۶- ۲۸ و ۵۳۷۸۹- ۶- ۷- ۲۸ در روزنامهها منتشر پیشنهادات متعددی از آقای صرام و سایر شرکت کنندگان در مزایده اخیر و حتی کشورهای خارج واصل و مورد مطالعه قرار گرفت پس از آن که اقدامات مزبور منتج به نتیجه قطعی نمیشود از طرف وزارت دارایی آگهی مزایده برای فروش کلیه موجودی یعنی ۳۶ هزار کیسه تنباکو در مجله رسمی شماره ۱۶۰۸ مورخ ۶ شهریور و جراید مختلفه و کثیرالانتشار اطلاعات داد کیهان و طلوع منتشر میشود در روز ۱۱ شهریور وزارت دارایی الی آخر آقایان ملاحظه فرمایید وزارت دارایی در نامه خود چگونه سفسطه مینماید آگهی فروشی که در شهریور ۱۳۲۸ که مفاداً و موضوعاً با آگهی شهریور ۱۳۲۹ تفاوت کلی دارد و شرایط فرق فاحشی دارد برای پردهپوشی از عمل خود به حساب امسال میگذارد و این معنی خود حاکی از سوءجریان و سوءنیت کامل میباشد به هر جهت مدت مزایدهای به این مهمی از سه روز تجاوز نکرده است (شوشتری- اغلب مزایدات و مناقصات این طور است) (زنگ رئیس) در همان شبی که اینجانب از این خبر مستحضر شدم اتفاقاً پای رادیو بودم و به گوش خود شنیدم که
وزارت جنگ میخواهد ۲۵ عدد نیمکت و چند عدد صندلی از طریق مناقصه خریداری کند قطعاً بعضی از آقایان هم این خبر را شنیدهاند آقایان محترم اگر نقشه در بین نبوده است چرا معامله به این مهمی را برابر با چند عدد نیمکت و صندلی ندانسته و اعلان مزایده آن را اقلاً به جراید و رادیو نفرستادهاند پس مسلم و محرز است که این معامله با تبانی و نقشه صورت گرفته است و قانونی نیست و باید تجدید شود.
دوم- جریان مزایده:
بعد از آن که روز مزایده به این کیفیت و با این نقشه که عرض کردم معین شد چون کسی اطلاع و استحضار نداشت عده پیشنهاد دهندگان قهراً بسیار قلیل و فقط دو نفر از پیشنهاد دهندگان واجد شرایط شناخته شده یکی همین آقای همدانیان که قیمت را از قرار کیلویی ۴۵ و ۵۳ ریال پیشنهاد داده (و باید به هر نحوی هست برنده مناقصه شناخته شوند) دیگری هم آقای حسین صرام که قیمت را از قرار کیلویی ۰۵ ر ۵۳ ریال پیشنهاد نموده پیشنهاد دیگری هم از طرف شرکت سهامی مرکزی اقتصادی و تجارتی ایران رسیده بود که پیشنهاد کرده بود- ۲۰ لیره و ۱۲ شیلینگ و ۶ پنس هر کیسه ۵۰ کیلویی را حاضر است بخرد و همچنین حاضر است این کالا را به حساب دولت بفروشد و صدی ۷۵ / ۳ حقالعمل دریافت کند که اگر ۲۰ لیره و ۱۲ شیلینگ و ۶ پنس را با نرخ گواهینامه روز تسعیر کنیم قیمت هر کیلو ۸ / ۵۹ ریال میشود و فرضاً کمیسیون را هم که کم کنیم ۵۷۵ / ۵۹ ریال هر کیلو میشود این پیشنهاد که با پیشنهاد آقای همدانیان هر کیلو مبلغ ۱۲۵ / ۶ ریال تفاوت قیمت دارد به نظر کمیسیون واجد شرایط نبوده و روی این اصل قبول نکرده است حتی نماینده این شرکت در زیر صورت مجلس اعتراض کرده که بابا حساب کنید بیشتر از قیمت سایر پیشنهاد دهندگان است کسی گوش به حرف او نداده است. در همان جلسه آقای صرام پیشنهاد مینماید که مناقصه مطابق معمول و عرف و عادت باید هم تجدید شود (به علت کمی وقت) و هم حضوری پیشنهاد میکند که حاضر است ۱۰ / ۵۴ ریال خریداری کند یعنی ۶۵ دینار اضافه از قیمت همدانیان به او جواب میدهند برنده مزایده آقای همدانیان است و به او داده میشود و مزایده حضوری هم به عمل نخواهد آمد.
رئیس- آقای کهبد وقت شما تمام شده است.
مختصری مانده است آقای صرام جداً و مصراً ایستادگی میکند که این عمل به ضرر دولت است و اگر مزایده حضوری به عمل نمیآید چرا در اعلان متذکر نشدید جواب میدهند مطابق نظامنامه جدید مزایده حضوری به عمل نخواهد آمد (و همان روز نظامنامه تهیه و به تصویب معاونت کل میرسد) در صورتی که چند روز بعد از این معامله در همین مؤسسه دخانیات مناقصه خرید چوب تخته بوده هم مدت را تمدید میکنند و هم مناقصه را حضوری نموده در نتیجه ششصد هزار ریال به نفع دولت صورت میگیرد حال چرا در یک اداره دو نظامنامه متناقض است مطلب معلوم است.
به هر جهت هر چه آقای صرام و نماینده شرکت مرکزی اقتصادی و تجارتی داد میزنند و اعتراض میکنند کسی به حرف آنان گوش نداده و میگویند برنده آقای همدانیان است اگر اعتراض دارید به دیوان کیفر مراجعه کنید. آقای صرام علاوه بر این که در ذیل صورت جلسه اعتراض میکند نامهای هم به شماره ۱۲۷۵ همان ساعت تسلیم و به عملیات بالا اعتراض و تقاضای تجدید حضوری خود را تکرار میکند.
در ۲۶ شهریور تجارتخانه ضیا مختاری پیشنهادی به مبلغ ۶۰ / ۵۴ ریال که حدود نهصد هزار ریال با پیشنهاد آقای همدانیان تفاوت معامله دارد مینماید در ۲۹ شهریور به تجارتخانه مزبور جواب رد میدهند.
(در صورتی که پیمان همدانیان در تاریخ هشتم مهر امضا و مبادله شده است.)
در ۱۳/ ۶/ ۲۹ آقای معاون در حاشیه گزارش کمیسیون دستور داده که خوب بود و جریان افشا میشد تا دیگران هم اضافه میدادند و در هر حال از یک میلیون و ششصد هزار ریال به نفع دولت نمیتوان صرفنظر کرد و بعد همین آقای معاون در تاریخ ۱۸/ ۶/ ۲۹ موافقت خود را با پیشنهاد و پیمان با آقای همدانیان طی نامه شماره ۴۸۹۸۰ اعلام میفرمایند.
در نتیجه شکایت آقای صرام از طرف بازرسی کل کشور از وزارت دادگستری با قید فوریت در تاریخ ۲۵ شهریور طی نامه شماره ۳۹۸۵ پرونده خواسته میشود ولی در ۲۹ شهریور پاسخ به وزارت دادگستری داده میشود که تمام مطالب آقای صرام را تصدیق و پرونده هم فرستاده نمیشود و بالأخره جواب به وزارت دادگستری داده میشود که آخرین قیمت پیشنهادی آقای صرام ۱۰ / ۵۴ ریال بوده و آن را به آقای همدانیان تحمیل کردیم.
در ۱۳/ ۶ آقای صرام مینویسد که حاضرم باز هم علاوه بدهم ولی ترتیب اثر نمیدهند. (بعد از جلسه مزایده) پیشنهاداتی از تجارتخانه یعقوب قاطان و تجارتخانه احمد نامدار و تجارتخانه احمد موسی سهیم و شرکت سهامی انفکو مقیم مصر میرسد که (موقع منقضی شده بوده است) به آنها ترتیب اثر داده نمیشود. و خود این موضوع مؤید این است که مردم بیاطلاع از این آگهی بودهاند.
آقای صرام دو فقره تلگراف به آقای نخست وزیر و وزارت دارایی مخابره و شکایت میکند ولی ابداً به تلگرافات ایشان جواب داده نمیشود چون وقت گذشته بقیه مطالب مهم در جلسه آینده به عرض خواهد رسید ولی سه میلیون و هفتصد هزار تومان به ضرر خزانه دولت شده است. (اردلان- آقای نخست وزیر باید دستور رسیدگی بدهند)
رئیس- آقای ناظرزاده کرمانی
ناظرزاده- شاید این از مختصات جامعه ما است که هر چه مردم به آن احتیاج دارند و باید باشد نیست و هر چه به حال مردم مضر است و نباید باشد هست برای این که توضیح زیادی برای اثبات این موضوع لازم نشود به عنوان مثال تعداد میخانهها و مشروبفروشیهای تهران را با کتابخانهها و کتابفروشیهای این شهر مقایسه کنید و باز در میان کتابهایی که چاپ میشود عده کتابی را که اگر چاپ و منتشر نشود به مراتب بهتر است با کتابهای سودمندی که انتشار مییابد بسنجید یا در برنامه فرهنگ معلومات عملی و ضروری را با مطالب نظری و بیفایده که آموخته میشود مورد توجه قرار دهید تا معنای آنچه عرض کردم روشن شود.
دولت مدعی است در حدود یک صد و شصت هزار نفر کارمند دارد که تقریباً نیمی از آنها در ده سال اخیر استخدام شدهاند در میان آنها عده زیادی وجود دارد که تخصصشان ذرع کردن پارچه بوده و برای همین کار آنها را در موقع انحصار قماش و توزیع کوپن استخدام کردهاند و در سایه تصویبنامههای بسیار عاقلانه دولت ناگهان دارای رتبههای عالی شدهاند و امروز گرفتاری عمده مملکت یافتن اعتبار حقوق آنها شده چرا دولت باید قماش را در انحصار بگیرد که برای توزیع آن عدهای را که شغلشان از دستشان گرفته شده استخدام کند و چرا باید با تصویبنامههای غلط به آنها پایههایی بدهید که بعد از عهده تأمین اعتبار حقوق آن بر نیاید و ناچار چند سال ترفیعات و اضافات قانونی یک عده کارمند سابقهدار زحمتکش را به تعویق اندازد و بعد هم که یک رتبه به آنها بدهد این قدر حقکشی و محرومیت در آن اعمال شود که سر و صدای همه بلند گردد.
به هر صورت چون دولت در وقت استخدام کارمندان زاید اشتباه کرده و عدهای را از کسب و کار باز داشته البته مسئول تعیین تکلیف آنها است و تا برای آنها کار دیگری در نظر گرفته نشود نمیتوان آنها را از کار برکنار کرد.
مقصود من از بیان این مقدمه آن است که دولت خرج دستگاههای زاید کشور را از بودجهای که همه میدانیم به چه نحو تأمین میشود میپردازد و هزینهای گزاف به مصرف عاطل و باطل گذاشتن عدهای میرساند که اگر زنجیر استخدام دست و پای آنها را سست و فلج نمیکرد و عادت به روزشماری و رسیدن آخر برج نمیکردند ممکن بود مردمان فعال و مؤثر و خوشبختی باشند و به علاوه چون حقوق دولت تکافوی هزینه زندگی این عده را نمیدهد آنها را که نیروی مقاومت ندارند با گرسنگی قوت پرهیز نماند و افلاس عنان از کف تقوا بستاند و وضعی پیش میآید که همه میدانیم و میبینیم و به شر آن درماندهایم.
اما همین دستگاه متلف و مسرف دولت برای بسیاری از شهرستانهای دوردست کشور که به جرم نزدیک نبودن به تهران باید تن به همه گونه محرومیت و بدبختی بدهند طبیب و دبیر نمیتواند بفرستد و چون علت را بپرسید میگویند طبیب و دبیر کم داریم و آنها هم که هستند حاضر به رفتن محلهای دور نیستند اگر میتوانید خودتان آنها را راضی کنید که بروند من به نام عدهای از آقایان نمایندگان که گرفتار و نگران نبودن طبیب و دبیر در حوزههای دوردست هستند از آقایان اطبای دیپلمه و معلمین لیسانسیه که مورد احترام همه هستند دوستانه میپرسم که با ابا و امتناعی که بعضی از آقایان از قبول خدمت در شهرستانهای دوردست دارند تکلیف مردم آن نواحی چیست اگر مالیات جدیدی وضع شود و اگر تحمیل تازهای پیش آید همین مردم باید زودتر از دیگران تن به پرداخت و تحمل آن در دهند چون دولتی در کار است که مؤاخذه و بازخواست میکند ولی وقتی مریض شدند یا موقعی که فرزندانشان به دبیرستان رسیدند دیگر دولتی وجود ندارد که به تقاضای آنها رسیدگی کند، مقصود ما از دولت در اینجا به طور
کلی دستگاه ثابتی است که مسئولیت مداوم دارد و باید همواره پیشبینی آینده را بکند و زیان خبطهای گذشته او دامنگیر آیندگان میشود.
به هر حال حالا که دولت احتیاج مبرم خود را به معلم و طبیب احساس میکند چرا از تهیه و تربیت آنها خودداری مینماید؟ چرا از حالا فکری نمیکنید که لااقل تا چند سال دیگر این اشکال بر طرف شود؟ ما از وزارت بهداری امتنان داریم که برای اعزام بهداران که امسال عدهای از آنها به نقاط مختلف کشور فرستاده شدند تدبیری به کار برد و آنها را به قید قرعه به مأموریت فرستاد زیرا اگر بنا بود محل خدمت را خودشان انتخاب کنند قطعاً کسی حاضر نمیشد به جاهای دور برود و همچنین روشی که وزارت بهداری در تقسیم اعتبارات بهداشتی انتخاب کرد مورد قبول و رضایت بود.
اما راجع به طبیب و دبیر چون حقاً دو طبقه دانشمند و ممتاز کشور و مورد احترامند البته باید تا آنجا که ممکن است رضایت خاطرشان را فراهم کرد به شرط آن که آنها هم احتیاج و محرومیت سر تا سر مملکت را در نظر بگیرند و اندکی از آسایش خود را فدای رفاه عمومی کنند و از خاطر نبرند که لازمه قبول شغل مقدس پزشکی و معلمی فداکاری و و از خود گذشتگی است- محرومیت و بدبختی قسمتهای دور افتاده کشور منحصر به نداشتن طبیب و معلم نیست بلکه اگر به چشم انصاف بنگریم مثل این است که به طور کلی دولت نقاط مزبور را فقط در برخی موارد که لازم است میشناسد و در مواقع دیگر آنها را از یاد میبرد.
مثلاً همه کس میداند کرمان از لحاظ نداشتن آب و برق فوقالعاده در مضیقه است و سازمان برنامه از مدتی پیش با هزار منت و سلام و صلوات و اعلامهای مکرر و تبلیغات پی در پی وعده تأسیس شرکت آب و برق آنجا را داده اما هنوز این نوید از حدود حرف خارج نشده و مردم شهر کرمان هر روز انتظار شروع اقدامات سازمان برنامه را دارند توقع نمایندگان این استان آن است که با در نظر گرفتن محرومیتهای همیشگی آنجا سازمان برنامه از بذل توجه نسبت به کرمان و سایر شهرستانهای استان هشتم دریغ ندارد آخرین تذکری که خواستم بدهم این است که طبق ادعای کمیسیون بودجه برخلاف گذشته که بیشتر اعتبارات ساختمانی به مرکز اختصاص داده میشد امسال این اعتبارات میان همه شهرستانها تقسیم شده و چون قرار است اگر در تقسیم اعتبارات گذشته اشتباهی رخ داده در موقع تقسیم اعتبارات اخیر رفع شود بنده فعلاً در این مورد صحبتی نمیکنم و منتظر وفای به عهد کمیسیون بودجه و اطلاع از تصمیمات آن هستم ولی خود را موظف میدانم به دولت یادآوری کنم برای اثبات این که حقیقتاً حسن نیت و دلسوزی در کار است نگذارند این اعتبار متخصر و غیر کافی که به هزار زحمت برای ساختمان و راه اختصاص داده شده مثل گذشته به مصرف هزینه سفر و فوقالعاده مأمورینی برسد که ظاهراً به عنوان بازرسی و باطناً برای گرفتن سهمیه و بند و بست با مقاطعهکاران یا سایر متصدیان انتخاب یا به جای راهسازی خاکبازی و امضاسازی ادامه یابد و نتیجه همه این تلاشها پر کردن جیب عده معین و افزایش یأس و بدبینی مردم شود.
دولت باید با نظارت مردم محل که صلاحیت بازرسی را بیشتر از همه کس دارند متوجه هزینه اعتباری که اختصاص به ساختمان و راهسازی میدهد باشد و چون آقای وزیر راه مکرر اظهار داشتهاند که در این باره جداً مراقبت خواهد شد که اعتبارات به مصرف قانونی خود برسد بنده به قول ایشان اعتماد میکنم ولی اگر جز آنچه گفته میشود دیده شد شخص ایشان مسئول خواهند بود. و در مورد اعتبارات ساختمانی نیز از آقای وزیر دارایی انتظار مراقبت مجدانه را داریم که نگذارند سوءاستفاده کسانی که به تاراج بودجههای ساختمانی عادت کردهاند ادامه یابد بنده جز در موقع ضرورت صحبت نمیکنم و در آنچه میگویم همیشه خیر و صلاح مردم را در نظر میگیرم و توقع دارم اگر آنچه میگویم صحیح است مورد توجه قرار گیرد و اگر صحیح نیست دولت مرا به اشتباه خود واقف کند.
فقیهزاده- مطمئن باشید هر چه گفتهاید درست گفتهاید.
رئیس- آقای شوشتری
شوشتری- بسماللهالرحمنالرحیم بنده سه موضوع را میخواستم عرض کنم و در ده دقیقه تمام کنم پنج دقیقه خواهش کرده است آقای نورالدین امامی که وقتم را بدهم به ایشان و یکی این که در شب عاشورا یکی از خدمتگزاران مملکت مخصوصاً که چند دوره هم به نمایندگی و خدمتگزاری ملت در مجلس شورای ملی مرحوم سید داود طوسی خراسانی رحمتالله علیه فوت کرده است چون یک عمر به صحت و امانت و آزادیخواهی و دیانت و به تمام معنی درست و انجام وظیفه عمل کرده است ناچارم از نظر وظیفه و تشویق کارمندانی که خدمتگزار مملکتند نام او را به خوشی ببرم و از خداوند متعال بخواهم که روح پر فتوح او را با اجداد کبارش محشور کند (صحیح است) و دیگران این مرد محترم بعد از یک عمر خدمت متعجبم که چرا جزو بند جیم قرارش ندادند با فقر و مسکنت و بیچارگی برادر و برادرزادهها و بستگانش را آورده و یک عائلهای دارد توی خانه این عائلهاش به قدری فقیر و بیچاره است که نمیتوانند زندگانی خودشان را ادامه بدهند. (صحیح است) یک حقوق بعد از مرگ است، انتظار خدمت است مستمری است نمیدانم آن تشریفاتش را بنده نمیدانم به هر حال معادل نصف حقوق خدمت است استدعا دارم از جناب آقای رزمآرا و از آقایان نمایندگان محترم فکری کنند که تمام حقوق به این بیچارهها برسد (صحیح است) (صاحبجمع- باید آقای رئیس توجه کنند) (نورالدین امامی- مربوط به بودجه مجلس است باید آقای رئیس توجه کنند) موضوع دیگر تلگرافی به من رسیده است که رونوشت به آقای نصرتیان و آقای افشارصادقی و بعضی از آقایان نمایندگان محترم رسیده است بنده جلب توجه وزیر محترم مالیه را میکنم قبل از این که جنابعالی وزیر دارایی بشوید اینجا شنیدم در کمیسیون بودجه ده میلیون تومان از نظر صرفهجویی مملکت از هزینه دخانیات کسر کردهاند که نمیدانم تا چه حد منطبق با واقع است بعد شنیدم در حدود هفت هزار هکتار در رضائیه و کرمانشاه و مازندران گرگان و رشت از سطح کشت میخواهند کم کنند (نورالدین امامی- از ماکو هم همین طور) به بعضی از آقایان تذکر دادم و به جناب آقای دکتر طاهری هم تذکر دادم فرمودند که تغییر داده شد و باید جلوگیری شود اخیراً تلگرافی که به من رسیده است از توتونکاران و کشتکاران مازندران معلوم میشود از اصل قیمت در هر جا مبلغی کسر گذراندهاند اگر این کسر را قبل از کشت میگذراند مردم تکلیفشان روشن بود حالا خسارت کشیدهاند، زحمت کشیدهاند کشت کردهاند و وقت برداشت محصول است موقع استفاده و متمتع شدن است ما باید سطح کشت صادراتی را بالا ببریم تا این که مردم را دلسرد کنیم، خسته کنیم، افسرده کنیم زیان به آنها وارد شود که دیگر بعدها نروند کشت کنند از هیئت محترم دولت .... (صفایی- فرمودند که کم نشود) اگر این طور است تشکر میکنم موضوع دیگر در آن شب بنده پیشنهادی کردم راجع به اتصال راه رشت از گنبد قابوس به بجنورد جناب تیمسار سپهبد رزمآرا نخست وزیر مملکت، و آقایان میدانند مملکت باید افرادش با هم آشنا باشند، این موضوع اسکان، اسکان این الفاظ به معنی مجوف اسکان به معنای واقعی نمیکند باید از راه وصول به مقصود، باید راه سهل را گرفت به مردم مدنیت و تمدن را نشان داد رفت آنجا خرج کرد، مردم ترکمن خدمتگزار باهوش چرا نباید بهرهمند شوند از بودجه مملکت همین طور در کمیسیون بودجه توجه بشود عرض کردم اگر راه گنبد به بجنورد متصل بشود، در اقتصاد خراسان عموماً تأثیر به سزایی خواهد نمود و در دشت ترکمن صحرا وضعی ایجاد خواهد شد که این وضعیت صد در صد به نفع مملکت است از این جهت هم از کمیسیون و هم از دولت قویاً و جداً استدعا میکنم و تضرع میکنم که توجه بیشتری بفرمایند جناب آقای محمد جرجانی وکیل واقعی گرگان دوست عزیز من اگر ایشان در تقریر نمیتوانند تقریر کند یا نمیخواهد تقریر کند نباید یک دشت پهناوری هفتاد و پنج در سی و پنج دویست هزار مردمش جمعیت بهرهمند نشود از این جهت جلب توجه دولت را میکنم و بقیه وقتم را تفویض میکنم به جناب آقای نورالدین امامی
رئیس- آقای نورالدین امامی
نورالدین امامی- بنده با عرض تشکر از آقای شوشتری از حضور جناب آقای نخست وزیر استدعا میکنم که یک موضوع را توجه بفرمایند که دانشکده پزشکی تبریز چند کرسی خالی داشت که امسال میخواستند برای کرسیهای آنجا استاد انتخاب بکنند خوب شد که آقای وزیر فرهنگ هم تشریف آوردند البته آگهی داده شد که هر کس داوطلب است بیاید و شرکت بکند ولی به عقیده بنده یعنی نظرم این است که در دوره پانزدهم وقتی که قانون گذراندیم که انتخاب استادان با شورای دانشگاه است انتخاب استادان دانشکده پزشکی تبریز هم بایستی در شورای دانشگاه تبریز انجام بگیرد که تبعیضی در این کار نشود بروند آنجا شورای دانشگاه تشکیل بشود و بر روی یک اصل اساسی آنها را انتخاب بکنند این است که استدعا میکنم از جناب آقای وزیر فرهنگ که توجه مخصوص بفرمایند (دکتر سیدامامی- پس کمیسیون گذشته را هم لغو بفرمایید) فرقی نمیکند اگر گذشته را هم عمل غلطی شده باید اصلاح بشود و جبران بشود و هر چه گذشتهها را اصلاح کنیم و جبران کنیم به صلاح مملکت است یک کلمه عرض دیگری دارم جناب آقای نخست وزیر ناچارم من از
قوای انتظامی کشور تشکر کنم که این چند روزه عزاداری مراقبت شدیدی اینها کردند که مردم با یک آسایش خیال عزاداری کردند و تلگرافی هم که از شهرستانها رسیده است حاکی است که مردم با یک آسایش خیال مشغول عزاداری بودهاند (صحیح است) این است که بنده تقاضا میکنم از جنابعالی که در این قسمت مخصوصاً از شهربانی قدردانی شود مسلمانها در اینجا از آقا این خواهش را دارند که حداقل در این قسمت از قوای شهربانی تشویق بشود که سالهای دیگر انشاءالله بیشتر و شدیدتر مراقبت بکنند که مردم با آسایش خیال عزاداریشان را بکنند (احسنت)
۳- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای پالیزی کارپرداز مجلس شورای ملی
رئیس- وارد دستور میشوم آقای پالیزی یک لایحهای دارند.
پالیزی (کارپرداز)- عرض کنم در بودجه ۱۳۲۸ مبلغ سه میلیون ریال جهت خرید موتور و تأسیسات برق مجلس شورای ملی پیشبینی شده بود چون تشریفات قانونی انجام نشده بود در بودجه ۱۳۲۹ حذف گردید فعلاً کارپردازی مجلس همان سه میلیون ریال را تقاضا کرده که لایحهاش را تقدیم مقام ریاست میکنم.
۴- معرفی آقایان وزرای دارایی و اقتصاد ملی به وسیله آقای نخست وزیر
رئیس- آقای نخست وزیر بفرمایید.
نخست وزیر- نظر به این که دو نفر از آقایان وزرا از سمت خودشان چه به واسطه عارضه کسالت و چه به واسطه مأموریت تقاضای معافیت کرده بودند لازم بود که در مجلس شورای ملی دو نفر آقایانی که به سمت وزارت جدیداً منصوب شدهاند معرفی بشوند جناب آقای غلامحسین فروهر به سمت وزارت دارایی (نمایندگان- مبارک است)
۵- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون بهداری راجع به پزشکیاران
رئیس- آقای وزیر جنگ نوشتهاند که برای جواب سؤال آقایان دکتر بقایی و مکی حاضرند قبل از ختم جلسه این دو سؤال مطرح میشود (مکی- شاید آقای وزیر جنگ کار داشته باشند و بخواهند بروند) ایشان هم تشریف دارند لایحهای مربوط به پزشگیاران بود که در مجلس سنا تصویب گردیده و به اینجا هم آمده مطرح هم بود در کفایت مذاکرات آقای اردلان اجازه صحبت خواسته بودند و اجازهشان محفوظ مانده آقای اردلان بفرمایید. مانعی هم ندارد که پس از ختم این لایحه سؤال مطرح شود.
اردلان- در آخر جلسه سهشنبه ۲۵ مهر ماه جناب آقای وزیر بهداری که بنده کمال ارادت را به ایشان دارم این لایحه را درخواست کردند که در مجلس شورای ملی جزو دستور قرار بگیرد و مطرح بشود بنده با این که خودم از موافقین جدی دولت هستم متأسفانه با این لایحه عقیده موافق ندارم این است که به نام مخالف صحبت کردم و آقایان مسبوق هستند که سهشنبه هم صبح جلسه بود و هم عصر و این مذاکرات وقتی به عمل آمد که تقریباً عده زیادی از آقایان تشریف برده بودند به مجالس روضه و تشریف نداشتند همکار محترم جناب آقای دکتر سیدامامی پیشنهاد کفایت مذاکرات دادند در صورتی که به عقیده بنده مذاکرات کافی نشده بود من مخالفت کردم و چون عده کافی نبود به جلسه امروز موکول شد البته آقایان نمایندگان خوب است مسبوق باشند که موضوع چیست چون الان هم باید به کفایت مذاکرات این لایحه رأی بدهند و بنده با این یک ربعی که نظامنامه برای بنده وقت تعیین کرده است بلکه کمتر اجازه میخواهم که دو سه کلمه توضیح عرض کنم ماده واحدی که جناب آقای وزیر بهداری درخواست تصویب آن را میفرمایند خیلی مختصر است بنده میخوانم: پرستاران فارغالتحصیل آموزشگاه پرستاری (پزشکیاران) مشمول ماده واحده مصوبه ۲۹ اردیبهشت ۲۸ نخواهند بود. البته تا یک کسی مراجعه نکند به سابقه امر نمیتواند درک بکند که مشمول ماده واحدهای که در اینجا ذکر شده است که در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۲۸ تصویب شده چیست که مشمول این قانون نشوند و بنده توضیح عرض میکنم که در دوره گذشته که بنده افتخار نمایندگی داشتم در یک موقعی ما یک لایحهای پیشنهاد کردیم و مجلس شورای ملی رأی داد و آن این بود که کلیه اطبا و ماماها و پرستاران نمیتوانند در تهران به انجام وظیفه پزشکی مبادرت کنند مگر این که لااقل دو سال در شهرستانها باشند (صدرزاده- و در نقاط بد آب و هوا یک سال) و بنده مخصوصاً پیشنهاد کردم که زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم و شمیران هم جزو خارج از مرکز حساب نشود سابقاً میرفتند به حضرت عبدالعظیم و دو سال در بیمارستان فیروزآبادی کار میکردند و میگفتند خارج از تهران بود مجلس شورای ملی این نظر را قبول کرد و ما بسیار خوشحال بودیم در آن تاریخ که یک قانونی وضع کردیم و جناب آقای وزیر بهداری حق این بود که لااقل ده سال این قانون اجرا شود تا پس از ده سال ما در شهرستانها لااقل پزشک و پزشکیار داشته باشیم حالا جناب آقای وزیر بهداری یک سطر لایحه دادند که پزشکیاران را معاف میکند از این دو سال رفتن به ولایات. خود شما از کردستان از حوزه انتخابیه بنده تشریف میآورید و آن مریضخانهای که جنابعالی تشریف بردید اگر پزشک باشد پزشکیار نباشد چطور ممکن است کار مریضخانه پیش برود آقای وزیر بهداری در آن جلسه فرمودند که ما چند پرستار داریم و برای حقوق اینها اشکالاتی هست این مجلس و همه آقایان نمایندگان ممکن است کمک بفرمایند وقتی که بودجه مطرح شد وضع حقوق ۲۰/ ۱۰ نفر پرستار و پزشکیار را درست کنیم ولی این قانونی که با این زحمت و با این خون دل تصویب شده است و ما نمایندگان شهرستانها امیدوار بودیم که در ولایات پزشک و پزشکیار داشته باشیم ما از حالا سست بکنیم آن قانون را و به نظر بنده صلاح نیست این عقیده شخصی من است من یک نفر هستم و یک رأی هم بیشتر ندارم و مخالفت من هم برای همین نظر است اگر آقایان هم به من کمک کنند. آقای وزیر بهداری اگر اشکالی برای حقوق چند نفر پرستار دارند این را بفرمایند ما رفع میکنیم چرا قانونی را که با آن زحمت تصویب کردیم لغو کنیم به نظر بنده صلاح نیست (صحیح است) خوب است آقای وزیر بهداری این لایحهشان را پس بگیرند بودجه که آمد اینجا حقوق این پرستاران را از هر محل که باشد تأمین میکنیم ولی والله بالله ما آنچه زحمت یک قانونی که در مجلس داریم و امیدوار بودیم تا دو سال که این قانون عملی شود و گروس سنندج و سقز پزشکیار داشته باشد چرا این قانون را لغو بکنیم در هیچ جای دنیا رسم نیست که هنوز یک سال از یک قانون نگذشته است بدون این که عملاً عیب و نقص آن را ببینید آن را بیایند آن را لغو بکنند به هر حال چون در کلیات کفایت مذاکرات نمیخواهیم بیش از این مزاحم آقایان بشوم در عقیده خودم متعصب هستم و رأی هم نخواهم داد اگر آقای وزیر بهداری راجع به حقوق ده یا پانزده نفر پزشکیار اشکال دارند ما رفع میکنیم این دلیل نمیشود چطور در مریضخانه این ممکن است کاری پیش برد و و پزشکیار نداشته باشد من طبیب نیستم ولی خدا این قدر به من فهم داده است که میفهمم که محال است پزشک بدون پزشکیار باشد پزشک و پزشکیار لازم و ملزوم هستند شما وقتی که میگویید پزشکیار نرود به ولایات یعنی عملاً پزشک هم نرود آنجا و این صحیح نیست حالا اگر آقایان به کفایت به لایحه رأی بدهند استدعا میکنیم به این لایحه رأی ندهند بهتر این است که دولت این لایحه را پس بگیرد بیش از این عرضی ندارم.
رئیس- آقای دکتر طبا
دکتر طبا- نگرانی آقای اردلان همان طوری که در جلسه اسبق فرمودند و امروز هم باز یادآوری کردند راجع به این است که گمان میکنید این گزارش قانون قبلی را متزلزل میکند در صورتی که اگر به متن همان یک خطی که ایشان اشاره کردند درست دقت بفرمایند به هیچوجه این طور نیست در اینجا در متن ماده واحده قید شده است (پرستاران) توی پرانتز پزشکیاران اینجا یک قدری مشکل است که انسان بفهمد چطور شده که این لغت عوض شده پرستار در مقابل پزشکیار شده ولی بنده خواستم توضیح بدهم که اینها درحقیقت پرستارند و پزشکیار نیست و لغت پزشکیار مفهومی ندارد آقای اردلان خیال میکنند که پزشکیار به معنی یک کمک اولی برای پزشک است (اردلان- نوشته شده) بلی بنده توضیح میدهم که چرا نوشته شده است اینها پرستارند و فارغالتحصیل آموزشگاه پرستاری هستند ولی علت این که ما نوشتیم پزشکیاران برای این است که رتبهای را که اینها استفاده میکنند رتبه پزشکیار قید شده است و در حقیقت شامل این پرستاران نباید شود ولی چون رتبهای که از آن استفاده میکنند رتبه پزشکیاری این کار را کردیم که قانوناً بتوانند حقوق بگیرند (اردلان - و به ولایات نروند) این طور نیست که به ولایات نروند صحبت ولایات نرفتن نیست قانونی که مجلس سنا گذراند، قانونی که از مجلس سنا به کمیسیون بهداری مجلس آمد و یقین دارم آقای اردلان قرائت فرمودهاند و من وارد متن آن نمیشوم منحصراً مربوط به پزشکیاران نبود بلکه ماده اولش نوشته است پزشکان و دندانپزشکان و داروسازان و پزشکیاران تمام اینها را تصریح کرده است- کمیسیون بهداری مجلس
چون نظر مجلس را به خوبی مطلع بود پزشکان و دندانپزشکان و داروسازان را حذف کرد پزشکیاران را هم ما قیدی برایشان نکردیم ما فقط گفتیم پرستارانی که دانشکده پزشکی برای خودش با تعهد کتبی از آنها که برای خودش خدمت بکند آنها را استثنا کنیم چون دانشکده پزشکی قبل از شروع به تحصیل از آنها تعهد کتبی گرفته است و اینها موظفند که برای دانشکده پزشکی خدمت بکنند حالا اگر آقای اردلان میفرمایند که از این تاریخ آنها هم به ولایات بروند ما حرفی نداریم من یقین دارم که آقای دکتر صالح هم موافقت میکنند کمیسیون بهداری هم موافقت دارند ولی فعلاً برای کسانی است که تعهد دادهاند و موظفند که برای دستگاه دانشکده پزشکی خدمت بکنند منظور این است که قانون قبلی تفسیر بشود حالا شما میخواهید پرستاران هم به خارج بروند هیچ مانعی ندارد پرستارانی که از ولایات از این تاریخ میآیند اینجا تحصیل میکنند پیشنهاد بفرمایید که برگردند به ولایات خودشان مجلس هم یقیناً موافقت خواهد کرد.
رئیس- آقای وزیر بهداری
وزیر بهداری- عرض کنم حضور آقایان مطلب کاملاً مشتبه است اگر اجازه بفرمایید بنده در ظرف ده دقیقه این موضوع را کاملاً برای آقایان نمایندگان روشن میکنم و یقین دارم که آقایان با عقیده بنده موافقت میفرمایند اساساً اینجا موضوع تعصبی پیدا کرده که کاملاً این تعصب به جا است و حق دارند آقایان برای این که ملاحظه میفرمایند که در ولایات پزشک نیست ماما نیست، داندانساز نیست پزشکیار نیست خود بنده هم با آقایان موافقم الان هم تمام صفحات غرب را با اجازه آقایان همان طور که عرض کردم و از نزدیک دیدم اینها تمام صحیح است (سالار بهزادی- جنوب را هم بروید ببییند) اجازه بفرمایید بنده عرضم را تمام بکنم بنده در آن واحد به غرب و شمال و جنوب و شرق نمیتوانم بروم با اجازه آقایان یک روز رفتم به غرب یک روز میروم به شرق یک روز هم میروم به جنوب اگر اجازه بفرمایید و عمری باشد انجام میدهم ولی در آن واحد به ده در ظرف پنج و شش روز نمیتوانم غرب و شرق و جنوب و میمنه و میسره را طی بکنم این جور مسافرتها هیچ فایدهای ندارد باید به دقت رفت یک جایی را دید معایب آنجا را دید و آنها را رفع کرد مطلبی که میخواستم حضور آقایان عرض کنم.
و مشتبه شده است این است که جناب آقای اردلان که بنده هم متقابلاً به ایشان ارادت دارم یک اشتباهی شده و موجب تعصب ایشان شده است و آن موضوع پزشکیار است، عرض کنم که در ممالک متمدنه دنیا خیلی متأسفم که این را تکرار میکنم چون عدهای از آقایان نبودند قرار بر این است که برای هر صد نفر آدم که در کوچه راه میرود یک تخت میگذارند یعنی چه؟ یعنی میگویند از صد نفر آدم که توی کوچه راه میرود احتمال میرود که یکی از آنها احتیاج به بستری شدن پیدا کند بنابراین در شهر تهران که جمعیتش یک میلیون است ده هزار تختخواب لازم دارد از طرفی شهر تهران بیش از ۱۳۶۵ تختخواب در یک مؤسسه و ۱۲۴۵ تختخواب در مؤسسه دیگر وجود ندارد بیمارستانهای خصوصی را هم اگر حساب بکنیم مجموع تختخوابهای تهران به سه هزار تختخواب حداکثر است یعنی هفت هزار تختخواب در این شهر کم داریم و به همین جهت است که شکایات زیادی هم از این قضیه از ولایات میشود که جا برای مردم نیست (اردلان- ولایات هیچ نیست) اجازه بفرمایید بنده عرضم تمام بشود و جنابعالی هم بعد بفرمایید بنابراین ما هفت هزار تختخواب کم داریم که از طرف دیگر دانشکده پزشکی وجود دارد اینجا که این دانشکده پزشکی کارش چیست کارش این است که برای این ولایات که همه سنگ به سینه میزنیم و حق هم داریم برای این که در ولایات پزشک نداریم این دانشکده اشخاص فنی باید تربیت بکند یعنی چه تربیت کند، طبیب تربیت کند ماما تربیت کند داندانساز تربیت کند پرستار تربیت کند و برای این که دانشکده پزشکی طبیب تربیت میکند احتیاج به بیمارستان است و برای این که بیمارستان تشکیل شود مریض آنجا بخوابد تختخواب لازم است و بعد که تختخواب آنجا گذاشته شد و مریض آنجا خوابید دویست تا دویست و پنجاه نفر محصل خواستید در سال تربیت بکنید باید اینها بیایند و تجربه بکنند نه این که فقط یک درس را حفظ کنند و بروند به ولایات اینها باید بروند به مریضخانهها تربیت بشوند که وقتی که به ولایات شما آقای اردلان بروند بتواند علم و عمل را توأماً با هم به کار ببرند پس بنابراین احتیاج دارند این اطبا که تختخواب داشته باشند که اطبا ممارست عملی بکنند وقتی که تصدیق خواهید فرمود که هر تختخوابی پرستاری لازم دارد یعنی پزشکیاری لازم میشود بنابراین اگر دانشکده پزشکی بخواهد عده تختخوابها را زیاد بکند یعنی شاگردهای زیادتری بپذیرد و در نتیجه تقاضای مردم و تقاضای خود آقایان نمایندگان محترم عده دانشجو زیاد میشود متقابلاً باید عده تختخواب هم زیاد بشود وقتی که تخت زیاد شد احتیاج به چه است احتیاج به پرستار است، آیا میشود گفت که از این تاریخ به بعد هیچ پرستار تهران استخدام نشود و اینها بروند به ولایات؟ اولاً این پرستارها اینها دخترهایی هستند که حداکثر سنشان شانزده الی هفده سال است یک مرد توی اینها نیست که آقای اردلان تصور کنند که اینها بروند به مرز یا آنجایی که بنده دیدم میانه و سقز آنجایی که بنده دیدهام اگر دخترم باشد اجازه نخواهم داد که برود آنجاها یعنی به میانه و سقز یا جاهای دیگر منظور آقای اردلان پزشکیار مرد است آقا ما در ولایات بیشتر احتیاج به پزشکیار مرد داریم دانشکده پزشکی برای این که یک عده محصل را تربیت بکند و دکتر در اختیار آقایان نمایندگان محترم بگذارد که انشاءالله به ولایات بروند احتیاج دارد که تخت زیاد بکند بنابراین آمده و یک مدرسهای باز کرده به اسم آموزشگاه پرستاری و از اینها تعهد گرفته است که بعد از این که اینها کارشان تمام شد چون این مدرسه شبانهروزی است و خرج پول جیبی با مدرسه است، وقتی که کارشان تمام شد تعهد بکنند به مؤسسات بیمارستانی دانشکده پزشکی خدمت بکنند حالا ما بیاییم بگوییم که از این تاریخ هیچ پرستاری نمیتواند در تهران استخدام شود معنی آنچه میشود معنی آن این میشود که این دخترانی که الان ۱۴ ماه حقوق نگرفتهاند و همه عرض کردم شانزده و هفده سال بیشتر ندارند شما به اینها میگویید بیایند بروند به ولایات، به جنوب و شمال اینها تمام پدر و مادرشان اغلب در تهرانند این یک قانون میشود که عملاً اجرا نمیشود و مثل سایر قوانین یک روزی جز یأس و ناامیدی و این که خود ما متأسف بشویم که چرا این قانون گذشت چیز دیگری نخواهد بود آقایان همین کاری که بنده میگویم میآیید بگویید آقای دکتر شما که میخواهید پرستار در تهران داشته باشید بیایید همین کار را در ولایات هم بکنید بنده چه عرض میکنم خیلی خوب دستور میدهیم که در تمام ولایات، در ایالات در مراکز استان مدارس پرستاری مردانه تأسیس بشود و در همان جا از اهل همان محل آدم بگیرند از این تاریخ و شروع بکنند به تربیت پرستار و وقتی که در مرکز استان این پرستارها تربیت شدند در همان استان استخدام بشوند و مشغول خدمت بشوند پرستار در ولایات مرد تنها نباید باشند ممکن است زن هم باشند ولی بیشتر در ولایات و محل دوردست صلاح مملکت در این است که بیشتر مرد باشد بنده عقیده خودم را عرض میکنم البته زن هم ممکن است باشد بنابراین بیایید و بگویید که از این تاریخ هیچ پرستاری در تهران استخدام نمیشود یعنی چه؟ یعنی شهر تهران این هفت هزار تختخواب را لازم ندارد، دکتر هم لازم نیست تربیت بشود، آقا شما شانزده میلیون تومان پول دادید کی دانشگاهی را ایجاد کردند که برای شما دکتر و ماما تربیت کنند بایستی که روز به روز عده دانشجویان دانشکده پزشکی تهران زیاد بشود ما احتیاج به سیزده هزار پزشک داریم در این مملکت، ما برای این که سیزده هزار پزشک تربیت کنیم باید هر سال شصت هفتاد تا پزشک اضافه بگیریم و هر قدر خواستیم پزشک اضافه بکنیم مجبوریم آقایان نمایندگان محترم باید تخت اضافه کنیم اگر تخت اضافه کردیم مجبوریم پرستار استخدام کنیم که نمیشود در حال توقف بمانیم، نظر آقای اردلان کاملاً صحیح است ایشان نظرشان این است که به ولایات پرستار اعزام بشود و شهرستانها پرستار داشته باشند بنده هم با نظر ایشان موافقم که پرستارها هر کدام میخواهند بروند به ولایات ولی الزام نگذارید که پرستارها نباید تهران بمانند و حتماً باید به ولایات بروند، خیر بگویید از پرستارها هر کدام ولایات هم خواستند بروند و به بنده هم دستور بفرمایید که در ولایات در جاهایی که ممکن است مثل این که الان هم کردیم در اصفهان ما یک مدرسه پرستاری باز کردیم در شیراز یک مدرسه پرستاری باز کردیم در خراسان یک مدرسه پرستاری باز کردیم در تبریز یک مدرسه پرستاری باز کردیم حالا در کرمان و کرمانشاه و جای دیگر که دستگاههای بهداری مفصلتری داریم آنجاها هم ترتیب مدرسه پرستاری باز میکنیم که هم احتیاجات ولایات رفع بشود و هم مانع نشوند در شهر تهران با این دستگاه عظیم دکترهایی که ما باید تربیت بکنیم و احتیاج به تختخواب داریم محروم نشوند از این عده تختخواب زیاد میشود بنده یقین دارم آقایانی که دقت فرمودند به عرایض بنده
کاملاً وارد است بنده خودم این طور تصور میکنم راجع به این پرستارها که الان دم در ایستادهاند این لایحه را تصویب بفرمایند و بنده هم به آقایان قول وجدانی میدهم که احتیاج ولایات شما را همان طوری که در این مدت خدمت کوتاهی که با شما داشتهام همه گونه مساعدت کردهام این کار را هم انجام میدهم دیگر بسته به نظر آقایان است.
رئیس- آقای ملکمدنی موافقید، آقای دکتر طبا شما به عنوان مخبر صحبت کردید.
دکتر طبا- بلی بنده مخبر هستم.
رئیس- چون یک نفر میتواند به عنوان موافق صحبت کند آقای ملکمدنی بفرمایید.
ملکمدنی- همه ما با تأیید و تقویت آقای وزیر بهداری موافق هستیم زیرا عملاً ایشان نشان دادهاند که یک وزیر با تدبیر و با تصمیم هستند (صحیح است) و گمان نمیکنم هیچ کس در این مجلس باشد که راضی نباشد برای این که رویه جنابعالی طوری بوده که همه راضی بودهاند (صحیح است) و همه خوشوقتیم که به غرب تشریف بردید دیدید این غربی که چهار میلیون جمعیت دارد و آبادترین نقطه کشور است از همه چیز محروم مانده و مخصوصاً در قسمت بهداری و ما انتظار داریم همان طوری که در خراسان و تبریز و اصفهان و شیراز و سایر نقاط مدارس تأسیس شده برای کرمانشاه و همدان هم تأسیس شود زیرا کرمانشاه و همدان هم شهر مرکزی غرب است و الا از ملایر و نهاوند عرض میکنم وقتی که آنجاها مرکز باشد ما هم استفاده میکنیم اما این عرضی که میخواستم بکنم در رأی آقایان مؤثر است اشکال جنابعالی این است که این پرستارها را میخواهید در تهران نگه دارید فرمایشتان هم صحیح است ولی برای آقایان نمایندگان ولایات و آقای اردلان سوءتفاهمی ایجاد شده برای این است که چون در پرانتز پرستار را پزشکیار گذاشتهاند این سوءتفاهم ایجاد شده است بنده میخواستم توضیح بدهم که شما میتوانید این جمله را این طور اصلاح بکنید که پرستارانی که رتبه پزشکیاری دارند که آن قانون سابق هم به قوت خودش باقی باشد و نظر جنابعالی هم تأمین شده باشد مجلس موافق است این پرستارانی که زن هستند در تهران باشند همان طوری که فرمودید مقتضی نیست در ولایات پرستاری جز مرد فرستاده بشود ولی نگرانی ما این است که مبادا از این جمله این طور استفاده بشود که آن قانون سابق ملغی بشود و آن پرستارهایی که به نام پزشکیار هستند آنها هم از تهران بیرون نروند و ما نتوانیم مقصود خودمان را تأمین کنیم اگر این طور است یک توضیحی بدهید من خیال میکنم مجلس با نظر جنابعالی موافق است که پرستارهایی که رتبه پزشکیاری دارند و زن هستند اینها تهران بمانند (کشاورزصدر- چرا؟) برای این که توضیح آقای وزیر بهداری قانع کننده بود و پرستار شانزده هفده ساله را نمیشود فرستاد به لرستان و کردستان (کشاورزصدر- چرا نمیشود آقا) نخیر نمیرود ما که نمیخواهیم حرف غیر عملی بزنیم آقای کشاورزصدر فعلاً که نمیروند و بنده عرض میکنم این توهم ایجاد شده است که به جای پزشکیار پرستار گذاشته شده و ما میخواهیم قانون سابق را ملغی بکنیم من خواستم توضیح بدهم که جنابعالی قصدتان این نیست و رفع شبهه از آقایان بشود.
رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات که شد دیگر در اصل موضوع نمیشود صحبت کرد پیشنهاد کفایت مذاکرات تصویب میشود یا رد میشود اگر رد شد در اصل موضوع میشود صحبت کرد رأی میگیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادی رسیده است که قرائت میشود.
(پیشنهاد آقای صدرزاده به شرح زیر قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم ماده واحده به صورت زیر اصلاح شود،
ماده واحده- پرستاران فارغالتحصیل آموزشگاه پرستاری (پزشکیاران) مادام که در تهران به وجود آنها احتیاج هست از خدمت در شهرستانها موقتاً معاف ولی بعد از آن که پرستار به حد کافی تربیت و برای خدمت مهیا شد باید طبق ماده واحده مصوب ۲۹ اردیبهشت ۲۸ این عده هم خدمات در شهرستانها را انجام بدهند.
کشاورزصدر- بنده مخالفم.
رئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- عرض میکنم که در جلسه گذشته جناب آقای دکتر جلالی بیانی کردند مبنی به این که نباید به طبقه پزشک تحمیل کرد بنده معتقد هستم که در امور اجتماعی و در امور صحی آزادیها یک قدری محدود میشود، یعنی اگر صلاح جامعه ایجاب بکند و اقتضا میکند باید یک وظایفی برای اشخاصی معین بشود مثلاً نظام وظیفه ملاحظه بفرمایید که چون صلاح اجتماعی است افراد مکلفند در یک مدت معینی خدمت خود را انجام بدهند به طور کلی این قانون که در اردیبهشت ۱۳۲۸ تصویب شد ناشی از این فکر بود که شهرستانها از یک مزایایی که در مرکز بود محروم بودند بنابراین مقرر شد که پزشکیاران و پرستاران اینها بروند در شهرستانها برای مدت دو سال خدمت بکنند البته این نکاتی که جناب آقای وزیر بهداری فرمودند راجع به تهران و جمعیت آن و کمی طبیب من استدعا میکنم که همین مقایسه را نسبت به شهرستانها بفرمایید شهرستانها جمعیت زیاد دارد و طبیب خیلی کم دارد و این مقایسه را نکنید (وزیر بهداری- دکتر اینجا باید تربیت شود) جنابعالی میفرمایید احتیاج دارند به این پرستارها بسیار خوب امروز که احتیاج دارند به اینها امروز از خدمت در شهرستانها معاف باشند و خدمات شما را در اینجا انجام بدهند بعید است به تدریج پرستارانی که شما تربیت میکنید آنها بروند در ولایات خدمت بکنند این هیچ موجبی ندارد که شما محصلین یک آموزشگاه مخصوصی را از یک قانون معاف بکنید این هیچ معنی ندارد آنها هم مثل سایر محصلین و سایر آموزشگاهها همان طوری که آنها مکلف هستند بروند در شهرستانها خدمت کنند این عده هم باید مکلف باشند نهایت این منطق جنابعالی هم مورد قبول است که چون احتیاج به اینها دارید و تختخواب دارید و احتیاج به پرستار دارید اینها باید در مرکز انجام وظیفه کنند و بعد از آن که پرستار به اندازه کافی به دست آورد آنها باید بروند در ولایات و انجام وظیفه بکنند هیچ وقت تبعیض قائل نشوید این خوب نیست که یک قانونی برای تمام پزشکان و سایرین مجری شود و آن وقت برای یک عده پرستاری که مخصوص یک آموزشگاه تخصصی هستند اینها معاف باشند این طبعاً موجب یک نارضایتی برای سایر آموزشگاهها خواهد بود و اما این که فرمودند که دخترها میخواهند بروند به شهرستانها گمان میکنم این حرف صحیح نباشد برای این که اخلاق مردم شهرستانها سنن و آدابی که دارند اجتماعی است اینها اگر بالاتر از مردمیکه در مرکز زندگی میکنند نباشند حتماً پایینتر نیستند.
رئیس- آقای دکتر طبا
دکتر طبا- بنده باز هم مجبورم توضیح بدهم چون آقایان هنوز متوجه این موضوع نشدهاند اصولاً لغت پزشکیار دیگر مورد ندارد در اصطلاح طبی پزشکیار به کار برده نمیشود اگر ما در پرانتز آن پزشکیار را گذاشتیم چون پایهای که میگوید طبق قانون استخدام پایه پزشکیاری است از این جهت ما لغت پزشکیار را حذف کنیم ما مانعی نمیبینیم که آن پرستاران را پرانتز حذف کنیم ولی چون آنها رتبه پزشکیاری میگیرند دستگاه دولت به آنها حقوق نمیدهد در صورتی که اسم آنها پرستار است میگویند چون شما رتبه پزشکیاری میگیرید شامل آن قانون میشوید مقصود ما این بود که این پرستاران نه پزشکیاران پرستاران که به غلط پزشکیار معروف شدهاند شامل آن قانون بشوند.
رئیس- آقای کشاورزصدر
کشاورزصدر- خاطر آقایان محترم هست که در موقع تصویب قانونی که الان میخواهند تق و لقش بکنند با یک احساسات و علاقه زیادی آقایان نمایندگان محترم آن قانون را وضع کردند و به تصدیق تمام آقایانی که منجمله آقای دکتر معظمی هم هستند و حالا یادآور شدند به بنده الان به بنده یادآوری کردند در نتیجه آن قانون در ولایات بیمارستانها و بهداری دارای ماما و پرستار و امثال اینها شدند و ما به یک نتیجه بسیار مطلوبی رسیدیم در نتیجه وضع آن قانون، و بعد هم آقایان جمعاً اطلاع دارند که وضع بهداشت مردم در ولایات بسیار بسیار خراب است و حاجتی به این که در اینجا توضیح داده بشود نیست بنده میخواستم عرض کنم که آن قانونی که ما وضع کردیم هیچ مصلحت نیست به هم بزنیم (صحیح است) و به هم زدن این قانون به منزله این است که ما به اهالی ولایات و کسانی که توقع از ما دارند ابراز بیعلاقگی بکنیم و از جناب آقای وزیر بهداری که حقاً و انصافاً باید از ایشان و فعالیتهایی که ایشان میکنند تشکر کرد مخصوصاً اخیراً بنده دیدم رنج سفر را تحمل کردند و در تمام نقاط تشریف میبرند خواهش میکنم که خودشان هم تشریف بیاورند که این موضوع را موافقت بفرمایید که قانون مطلقاً به هم نخورد حالا جزو آن قانون پزشکیار یا پرستار هست یا نیست بنده کاری ندارم اما یک نکتهای که فرمودند دختری شانزده هفده سال دارد نمیشود به ولایات فرستاد باید عرض کنم از ۱۸ سال کمتر
اصلاً استخدامش ممنوع است، هر کس مرد یا زن وقتی که میخواهد وارد خدمت شود باید لااقل ۱۸ سال داشته باشد و جناب آقای صدرزاده متذکر شدند و بنده هم تأیید میکنم که در ولایات محققاً و مسلماً اخلاق عمومی و سنن و آدابی که از سابق برای آنها مانده بیشتر در حفظ احترام این قبیل مأمورینی که به ولایات میروند رعایت خواهد شد و جناب آقای وزیر بهداری تشریف بیاورند و موافقت بفرمایند که آن قانون به موقع خودش اجرا بشود و اگر دست به ترکیب آن قانون بزنید ابراز بیعلاقگی به احساسات مردم ولایات است.
شوشتری- آن قانون محفوظ است.
رئیس- آقای وزیر بهداری بفرمایید.
وزیر بهداری- من تصور میکردم که بیانات قاصری که کردم با آن طرز پذیرایی که آقایان از بنده فرمودند کاملاً آقایان را قانع کرده باشد باز دو مرتبه برگشتیم به همان مطلب اولی بنده عرض نمیکنم که نروند به ولایات بنده عرض میکنم که دانشکده پزشکی باید طبیب تربیت بکند دوباره باید بگویم که چون طبیب تربیت میکند باید تختخواب داشته باشد چون باید تختخواب داشته باشد احتیاج همه ساله به پرستار دارد در سالی که ما ۵۰ یا ۶۰ یا ۷۰ تختخواب اضافه میکنیم (کشاورزصدر- ولی ولایات چه؟) اجازه بفرمایید شما که فرمودید آقای کشاورزصدر عرض میکنم که در تهران ما مجبوریم تخت اضافه بکنیم برای این که دکتر تربیت بکنیم که دکتر برود به ولایات اگر شما در تهران اضافه نکنید دکتر تربیت نخواهید کرد فردا خواهید آمد پشت همین تریبون و خواهید گفت که دکتر ندارید بنده هم خواهم گفت چون یک روزی قانون وضع کردید اضافه بکنیم و چون نتوانستیم تخت اضافه بکنیم نتوانستیم دکتر تربیت بکنیم بنده به آقایان که نمایندگان ولایات هستند ارادت دارم و مایلم که همه جور خدمت بکنم ولی شما از من دکتر میخواهید بنده هم عرض میکنم آقا دکتر مریضخانه و مریضخانه تخت لازم دارد و تخت هم پرستار میخواهد اگر قانونی بگذارنید که پرستار از این تاریخ در تهران استخدام نشود یعنی از این به بعد باید دانشکده پزشکی بیش از این عدهای که فعلاً هست نپذیریم حتی برای همین عدهای که هستند به قدر کافی وسایل نداریم و خودتان هم که اطلاع دارید پارسال شکایت محصلین همین بود که به اندازه کافی تخت برای ممارست نداریم ما یک مریضخانه هزار تختخوابی داریم این بیمارستان هزار تختخوابی آقایان خواهش میکنم دقت بفرمایید این بیمارستان هزار تختخوابی الان بیش از ۴۰۰ تختخواب ندارد یعنی ۶۰۰ تخت باید به آن اضافه بشود الان عطیه ملوکانه داده شده که ما بتوانیم تختخواب اضافه بکنیم و بتوانیم شاگرد بیشتری برای مدرسه طب قبول بکنیم اگر ما بخواهیم چند تا تختخواب اضافه بکنیم و این قانون گذشته باشد که ما بتوانیم در تهران پرستار استخدام کنیم پس ما نخواهیم توانست که به اینجا تخت اضافه کنیم چون ما مجبوریم که برای ازدیاد تخت متقابلاً پرستار استخدام بکنیم این مطلب آقا واضح است و کسی نمیتواند با این حرف منکر بشود که شما اگر دکتر لازم دارید تخت لازم دارید و اگر تخت لازم دارید پرستار لازم دارید این حساب دو دو تا چهار تا است حالا شما میفرمایید که ما در ولایات پرستار لازم داریم بنده که عرض کردم که بنده در تمام مراکز استانها مدرسه پرستاری ایجاد میکند شما موافقت بفرمایید که پرستارها استخدام بشوند در تهران اگر چنانچه مایل هستند به ولایات بروند بنده موافق هستم با پیشنهاد نماینده محترم چطور فرمودید رفع احتیاج شد و بعد از این که رفع احتیاج تهران شد بروند به ولایات بنده کی گفتم که بله وقتی که رفع احتیاج شد به ولایات نروند (کشاورزصدر- باید مجبور باشند که به ولایات بروند) اجبار با قانون و اجبار در دوره دموکراسی ما لغت اجبار نداریم اجبار این است که شما یک قانونی میگذرانید فردا میگویند اجبار شده بنده عرض میکنم که دختری ۱۶ ساله یا به قول شما ۱۸ ساله را توی سرش هم که بزنید به چابلق نمیرود و میگوید نمیروم بنده هم میگویم دخترم نباید به چابلق برود بنده مخالف نیستم و عرض نمیکنم که نرود ولی عرض میکنم که در تهران ما الان خودمان احتیاج داریم در تهران تخت اضافه بکنیم این مطلب که روشن است شما اجازه بفرمایید که ما استخدام بکنیم همان طوری که نماینده محترم فرمودند احتیاجات ولایات مرتفع شود به تدریج هم در ولایات ما مدرسه پرستاری باز میکنیم و باز هم عرض میکنم که به عقیده بنده ما پرستار را مرد تربیت میکنیم برای مردها و برای ولایات این هم مانعتالجمع نیست که پرستار در تهران هر روز زیاد بشود و روز به روز سیر تکاملی بهداشت دانشکده جلو برود و همین طور به ولایات برود بنده بیش از این عقلم قاصر است که چه جور توضیح بدهم بسته برای آقایان است
رئیس- آقای مدنیمکی با این پیشنهاد موافقید؟
ملکمدنی- بنده در این پیشنهاد اجازه نخواستم در آن پیشنهاد آقای صدرزاده بود.
رئیس- آقای اربابمهدی
عدهای از وکلا- نیستند آقا
اردلان- آقای رئیس بنده اجازه خواستم.
رئیس- موافقید؟
اردلان- بله موافقم.
رئیس- بفرمایید.
اردلان- جناب آقای وزیر بهداری یک مطلب را توجه بفرمایید که ضمن بیاناتتان چه در آن جلسه و چه در این جلسه تکرار فرمودید که میخواهید پرستار استخدام بکنید و مجلس شورای ملی مانع است در صورتی که این طور نیست آقا وقتی پرستار به کسی اطلاق میشود که بیاید دو سال سه سال پهلوی شما خدمت بکند بعد شما تصدیق پرستاری به او بدهید و الا روز اول که یک دختری میآید داوطلب میشود و در مریضخانه استخدام میشود اسم این را که از روز اول که پرستار نمیگذارند پرستار وقتی که آمد ۲ سال ۳ سال پهلوی یک طبیبی کار کرد به او میگویند پرستار (وزیر بهداری- آقا مدرسه باید برود پهلوی طبیب که نباید برود) اجازه بدهید شما چرا آقا مطلب را قلب میفرمایید وقتی که تصدیق دادند میگوییم ۲ سال برود ولایات و الا الان در هر مریضخانه تهران روز اول که پرستار میآورند پرستار تصدیق داده شده که نیست این هیچ مانعی ندارد میگوییم ما قانونی که داشتیم این بود که این پرستارانی که در مریضخانهها استخدام میکنید پس از این که دوره سه ساله را تمام کردند و تصدیق میدهید پس از تصدیق آن وقت بروند به ولایات و ۲ سال اول را در ولایات خدمت کنند حالا شما دارید مطلب را قلب میکنید و بر وکلا مشتبه میکنید.
عدهای از نمایندگان- صحیح است.
دکتر طبا- آقای اردلان با پیشنهاد آقای صدرزاده موافقید؟
رئیس- بله موافقید پیشنهاد آقای صدرزاده مجدداً قرائت میشود.
(پیشنهاد به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که ماده واحده به صورت زیر اصلاح شود ماده واحده پرستاران فارغالتحصیل آموزشگاه پرستاری (پزشکیاران) مادام که در تهران به وجود آنها احتیاج هست از خدمت در شهرستانها موقتاً معاف ولی بعد از آن که پرستار به حد کافی تربیت و برای خدمت مهیا شد باید طبق ماده واحده مصوب ۲۹ و ۲ و ۲۸ این عده هم خدمت در شهرستانها را انجام بدهند صدرزاده
مخبر کمیسیون- بنده هم قبول میکنم.
رئیس- بسیار خوب موافق و مخالف صحبت کردهاند باید رأی بگیریم رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای صدرزاده که قرائت شد آقایانی که موافقید قیام بفرمایند (عده کمی قیام کردند) تصویب نشد.
رئیس- پیشنهاد آقای مخبر فرهمند قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد .)
پیشنهاد میکنم که کلمه پرستاری قبل از پزشکیاری نوشته شود.
مخبر فرهمند- بنده این پیشنهادی که کردم کلمه پرستاری قبل از پزشکیاری نوشته شود برای این است که همین طوری که اینجا گفته شد اگر پرستار باشد حق این است که در تهران باشد برای این که برای این دستگاه تهیه شده است اگر پزشکیار است باید برود به شهرستانها بنده مقصود از این پیشنهادم یک موضوع مهم دیگری است و این در حقیقت یک بهانهای است اصل مطلب این است که یک مملکتی است که ۱۵ یا ۱۶ میلیون ۲۰ میلیون جمعیت دارد و غالباً هم مریضند و احتیاج دارند به طبیب و اطبا هم متأسفانه چون دانشگاه و دانشکده شما منحصر است فعلاً به تهران و چند نقطه دیگر اشخاصی را که تهیه میکند به جاهای دیگر نمیروند حق هم دارند تهرانی سعی میکند که در تهران که در سر خانه و زندگانی خود باشد از دو سه سال به این طرف که دولت در صدد بر آمد که در آذربایجان و فارس و خراسان و حتی اصفهان دانشکده درست کرده است برای این که طبیب تهیه کند که لااقل به درد محل و اطراف خودش بخورد یک چیز را فراموش کردهاند که بالأخره هر عملی که در مملکت میشود باید تقسیماتش متناسب با مملکت و جمعیت و محل باشد یک قسمت
صفحه غرب که بنده نمیخواهم غرب و شرقی قائل باشم همه جا مملکت است ولی یک صفحه غرب را که پر جمعیتترین نقاط این مملکت است از حیث دادن مالیات از حیث تمام عوارض تمام مشکلات را دارد آن وقت شاگردی که میخواهد تحصیل طب بکند باید برود، آذربایجان و یا فارس و یا بیاید تهران
رئیس- آقای مخبر فرهمند این فرمایشات با پیشنهادی که فرمودهاید تناسب ندارد.
مخبر فرهمند- اجازه بفرمایید به هم ربط دارد نسبت به این قسمت هم توجهی نشده است حتی بنده در چندی قبل یک شرحی به وزارت فرهنگ نوشتم که آقای دکتر زنگنه وزیر فرهنگ بودند شرحی به وزارت فرهنگ نوشته شد آقای دکتر زنگنه تصدیق کردند و وعده دادند که مقدمات کار را فراهم کنند و الان هم این مطلب را باز برای یادآوری عرض میکنم که اهالی غرب این مطلب را مصراً میخواهند و خواستارند و وسایلی را هم که خودشان بتوانند از حیث دادن زمین و مکان میدهند آخر دولت باید متوجه به همه جا به همه ولایات باشد و الا هر جا را که خودش خواست دانشکده درست کند این از عدالت به دور است.
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای مخبر فرهمند که کلمه پرستاری اضافه شود (دکترطبا- پس گرفتند آقای) پس پیشنهاد آقای دکتر کیان قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم ماده واحده به نحو ذیل اصلاح شود: ماده واحده وزارت بهداری و دانشکده پزشکی میتوانند هر سال جمعاً حداکثر نصف از فارغالتحصیلهای آموزشگاه پرستاری را برای خدمت در بیمارستانهای تهران استخدام نمایند- دکتر کیان (عدهای از نمایندگان- آقای مخبر فرهمند پس نگرفتند)
رئیس- پس چه کسی گفت پس گرفتند؟
دکتر طبا- بنده عرض کردم که پس گرفتند و توضیح میدهم که چرا باید ایشان پس بگیرند چون ایشان در بیاناتشان فرمودند اگر این ماده مربوط به پرستاران میشود ایشان حرفی ندارند با این ماده موافقند ولی این ماده مربوط به پزشکیاران نیست و مربوط به پرستاران است.
رئیس- پیشنهاد ایشان اصلاح عبارتی است و توضیح نمیخواهد رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای مخبر فرهمند آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عدهای قیام کردند) تصویب نشد اکنون پیشنهاد آقای دکتر کیان قرائت میشود.
(پیشنهاد مجدداً به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم ماده واحده به نحو ذیل اصلاح شود ماده واحده: وزارت بهداری و دانشکده پزشکی میتوانند در هر سال جمعاً حداکثر نصف از فارغالتحصیلهای آموزشگاه پرستاری را برای خدمت در بیمارستانهای تهران استخدام نمایند.
رئیس- آقای دکتر کیان بفرمایید.
دکتر کیان- اولاً میخواستم عرض بکنم که این ماده واحده یک قدری مثل نسخه اطبا نوشته شده یعنی همه کس به زودی نمیتواند مفهومش را به دست بیاورد و باید با رمل و اسطرلاب بیرون کشید که هنوز هم برای من روشن نیست اما پیشنهادی که بنده کردهام به منظور این است که وزارت بهداری به طوری که جناب آقای وزیر بهداری میگویند و شاید دانشگاه احتیاج دارد که در هر سال عدهای از پرستاران از فارغالتحصیلهای آموزشگاه پرستاری را در تهران برای بیمارستانها استخدام کند برای تهران استخدام کنند و این هم دلایلشان برای بنده صحیح و قابل قبول بود و عده زیادی باید در اینجا استخدام بشوند اما در عین حال فقط زن نمیباید برود در آموزشگاه پرستاری تحصیل کند فقط زن نمیپذیرد مرد هم تحصیل میکند (وزیر بهداری- نخیر مرد نیست) مانعی ندارد مگر در آموزشگاه مانعی دارد که مرد هم برود و تحصیل کند؟ (وزیر بهدای- نیست الان که نیست) نیست غیر از این است که مانعی داشته باشد برای پرستاری شما میتوانید در همین آموزشگاه مرد تربیت بکنید برای پرستاری و منعی هم نیست (وزیر بهداری- آقا مدرسه دخترانه است) دخترانه باشد به هر صورت قانونی در ۱۳۲۸ گذشته است برای احتیاج قطعی شهرستانها پرستار هم اعم از زن و یا مرد وقتی که خودش را حاضر برای قبول شغل پرستاری کرد بایستی حاضر باشد در نقاطی که مطابق مقررات برود میرود کار کند برود و پرستاری بکند وقتی این قانون تصویب شد که پرستاران بایستی به خارج بروند آن عده از نسوانی وارد مدرسه پرستاری میشوند که قبول این شرایط رفتن در شهرستانها را هم مجهز برایش باشند عرض کنم که از طرف دیگر جناب آقای وزیر بهداری این عرض بنده را توجه بفرمایید چون بنده به جنابعالی هم ارادت دارم و هم میل دارم که منظورتان تأمین بشود شما در هر سالی یک عده پرستار در تهران احتیاج دارید این پیشنهاد بنده این منظور جنابعالی را کاملاً تأمین خواهد کرد بنده پیشنهاد کردهام در هر سال نصف از عده فارغالتحصیلهای مدرسه پرستاری را بتوانید برای کار کردن در بیمارستانهای تهران وزارت بهداری و دانشگاه استخدام کنید بنابراین تا میزان نصف گمان میکنیم که احتیاجتان را تا حدی مسلماً تأمین میکند بعد از این هم میتوانید از این سال توسعه بیشتری بدهید به این آموزشگاه به طوری که نصفهاش برای شما کافی و اکفی باشد برایتان از طرف دیگر آموزشگاههایی است که شما در شهرستانها میخواهید تشکیل بدهید برای این که وسایل تدریس وسایل آزمایش و وسایل کار کردن از هر جهت در تهران بهتر از شهرستانها فراهم است در عین حال با این که فرمودید در شهرستانها هم میتوانید در مراکز استانها در آنجاهایی که ندارید و یا اگر میخواهید در تمام جاهایی که بیمارستان هست کلاس برای تربیت پرستار تشکیل بدهید باید در ۸۴ منطقه این کلاسها را تشکیل بدهید آن وقت هم خرج زیادی دارد و هم اشکال زیادی به اضافه به فرض این که بگوییم که در مراکز استان تشکیل میدهید باز همان اشکالی که میفرمایید برای رفتن دختر تهرانی به قم هست برای رفتن یک دختر اصفهانی هم به چهارمحال همان اشکال هست برای این که شما نمیتوانید در هر دهی برای همان ده کلاس پرستاری تشکیل بدهید بنابراین چون تهران یک مرکز تربیت بهتری از شهرستانها است و مجهزتر است بنابراین نصف هم کافی است برای شما و اگر هم نیست با وسایل بیشتری طوری بکنید که عده شاگردهای آنجا را بیشتر بکنید که بر آتیه بیشتر کنید که بقیهاش کافی باشد و در عین حال آقایان نمایندگان محترم شهرستانها که همیشه این تظلم را دارند برای شهرستانهایشان از تشکیلات بهداشتی و بهداری و از این نظر دچار محظورند و خود جنابعالی هم این محظور را تصدیق دارند آنها اطمینان داشته باشند که اقلاً نصف از اینها به شهرستانها میروند و بنابراین بنده از جناب آقای وزیر استدعا میکنم که این پیشنهاد بنده را بپذیرند تا جمع بین هر دو نظر شده باشد هم نمایندگان شهرستانها اطمینان داشته باشند و امیدشان قطع نشده باشد و هم شما منظورتان از نظر پرستاری تأمین شده باشد.
رئیس- آقای نورالدین امامی مخالفید؟ (نورالدین امامی- بله مخالفم) بفرمایید.
نورالدین امامی- بنده تصور میکردم که با توضیحاتی که جناب آقای وزیر بهداری دادند جناب آقای دکتر کیان لااقل اسماً با ایشان شباهت دارند در کلمه دکتری زودتر از بنده متقاعد میشوند ایشان فرمودند که این لازم و ملزوم است یعنی باید پرستاری باشد بعد تخت اضافه بشود و بعد ما بتوانیم طبیب تربیت بکنیم و آن وقت ولایات از نتیجه تربیت ما استفاده بکنند اگر پرستاری در تهران نباشد تخت نباشد ما نمیتوانیم طبیب تربیت بکنیم با این حال اصلاً در اطراف این لایحه صحبت کردن به عقیده من زیاد است تصدیق میکنم که ولایات اصلاً نه پرستاری دارد نه طبیب دارد نه پرستار در تهران اگر ۳۰۰۰ تختخواب دارند در ولایات یک تختخواب هم ندارند ولی باز هم ماشینی که برای ما طبیب تربیت خواهد کرد در اینجا است و لذا ما باید این دستگاه را تکمیل بکنیم که لااقل ۵ سال بعد از این بتوانیم استفاده بکنیم از این کار استدعا میکنم از همکاران محترم خودم که در این لایحه یک سطری این قدر در اطرافش بحث نشود و اجازه بدهند که این لایحه را تصویب کنیم و اگر پیشنهادهایی هم در این زمینه مثل پیشنهادهای سابق هست اینها را دادهاند پس بگیرند که این لایحه و یکی دو لایحه دیگر که در دستور است بگذرد و کاری انجام بدهیم.
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای دکتر کیان آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عدهای از نمایندگان- قرائت میشود) همان پیشنهاد نصف عده پرستار برای شهرستانها در هر سال است (پیشنهاد مجدداً به شرح گذشته قرائت شد) رأی گرفته میشود آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عده کمی قیام کردند) تصویب نشد.
رئیس- پیشنهاد آقای جواد عامری قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد میکنم ماده واحده به طریق زیر اصلاح شود پرستاران فارغالتحصیل آموزشگاه پرستاری مشمول ماده واحده مصوب ۲۹/ ۳/ ۳۲۸ نخواهند بود و وزارت بهداری میتواند آنها را با رتبه پزشکیاری در بیمارستانهای مرکز استخدام نماید- جواد عامری
رئیس- این عین لایحه است.
عامری- بین پیشنهاد بنده و توضیحاتی که
آقایان دادند اختلاف زیادی نیست آقای وزیر بهداری میفرمایند به تختخواب احتیاج داریم و تختخواب بدون پرستار نمیشود بنده عرض میکنم که این عده آمدهاند برای همین کار و نظرم این است که این پرستارها را بتوانند برای اضافه کردن تختخوابها استخدام کنند آقای مخبر کمیسیون فرمودند که اشکال این است که با رتبه پزشکیاری نمیشود بنده آن را حذف کردم.
رئیس- آقای وزیر بهداری
وزیر بهداری- این عین لایحهای است که ما تقدیم کردهایم آقا با رتبه پرستاری هر کس را که دیپلمه مدرسه پرستاری باشد ما مجبوریم که با آن رتبه استخدام بکنیم.
رئیس- رأی گرفته میشود پیشنهاد آقای عامری
نبوی- عرض کنم که پیشنهاد جناب آقای عامری عین همان خبر کمیسیون است که به مجلس آمده و آقایان به آن اشکال کردند (عدهای از نمایندگان- صحیح است) به اضافه این است که اجبار دارد دولت که همه اینها را خودش بپذیرد و دیگر پیمانی نمیتواند استخدام کند اینجا ۲ نظر هست و اگر آقایان توجه بفرمایند یک وجه حل بسیار صحیحی میشود برای این دو نظر پیدا کرد جناب آقای وزیر بهداری با کمال حسن نیت این لایحه را به مجلس آوردهاند نظر ایشان این است که کار دانشکده پزشکی تعطیل نشود آقایان نمایندگان عقیده دارند که طبیب و پزشک و پزشکیار و سایر مأمورین به ولایات هم بروند در گذشته همه آقایان مطلعند که مأمورین به ولایات نمیرفتند و یک قانونی گذشت در سابق که اطبا بایستی اول در ولایات خدمت بکنند این قانون را تفسیر کردند و گفتند که بیمارستان فیروزآبادی در خارج از تهران است و جزو ولایات محسوب میشود بعد هم آقایان اطبا میرفتند در بیمارستان فیروزآبادی و ۲ سال آنجا خدمت میکردند و از خدمت در خارج از مرکز معاف میشدند اگر آقایان نمایندگان محترم سختگیری میکنند از ترس این است که دیگر چنین وضعیتی پیش نیاید و ولایات فاقد پزشک و پرستار و توابع آن نشود از طرفی نظر وزارت بهداری این یک موضوع مهمی است که استدعا میکنم آقایان توجه بفرمایند اگر بنا باشد برای بیمارستانهایی که در تهران هست همین طریق بشود پرستار استخدام نکنند چه بکنند؟ ما باید راه حلی پیدا بکنیم که هم بیمارستانهای دانشکده پزشکی پرستار داشته باشد و هم برای شهرستانها (عدهای از نمایندگان- صحیح است) این لایحهای که خبر کمیسیون است اشکالش این است که مثل این است اینها را تمام در تهران متمرکز خواهد کرد و اینها به ولایات نخواهند رفت وحال آن که اگر خود اینها بخواهند و یا اگر دانشکده پزشکی و بیمارستانهای دانشکده پزشکی احتیاج نداشت بشود و شما بتوانید آنها را به ولایات بفرستید ماباید کاری بکنیم و این طور در نظر بگیریم که هم بیمارستانهای تهران و هم ولایات که هر دو مال این مملکت است و هر دو را وزارت بهداری به یک نظر میبیند بتوانند استفاده کنند نظر وزارت بهداری این نیست که بیمارستانهای تهران آباد بشود بیمارستانهای ولایات خراب بشود آن چه عملاً بنده از جناب آقای وزیر بهداری در این مدت دیدهام ایشان به نقاط دوردست هم توجه دارند حالا این پیشنهاد جناب آقای عامری این دو نظر را تأمین نمیکند من استدعا میکنم از جناب آقای عامری که پیشنهادشان را استرداد بفرمایند جناب آقای دکتر معظمی و به همان مضمون هم بنده پیشنهادی کردهایم که خیال میکنم اگر قرائت بشود این دو نظر را تأمین بکند.
عامری- خواهش میکنم ماده واحده را قرائت بفرمایید.
رئیس- نظر شما تأمین است.
عامری- بنده اصراری ندارم پیشنهادم را مسترد میکنم. پیشنهاد آقای دکترجلالی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم به جای کلمه پزشکیاران کسانی که رتبه پزشکیاری میباشند ذکر شود. دکتر جلالی
رئیس- آقای دکتر جلالی بفرمایید.
دکتر جلالی- بنده عرایض جلسه گذشتهام را که جناب آقای صدرزاده دوباره تذکر دادند تکرار نمیکنم و میگذارم برای روز دیگر که مورد پیدا کرد و حالا از این قسمتی که مورد بحث است صحبت میکنم بحثی که مورد نظر آقایان است این است که تصور میفرمایند که اینها پزشکیارند و حال آن که دلیل این که این کلمه اینها پرستارند در سال ۱۳۱۸ آقای حکمت آمد یک قانونی آوردند به مجلس قانون استخدام پزشکان در آن قانون برای این قبیل مردم سه نوع رتبه تعیین کردند یکی رتبه پزشک یکمی یکی پزشک دومی یکی هم پزشکیاری بنابراین کسانی که در این کادر و در این دستگاه کار میکنند جز این سه نوع رتبه رتبه دیگری نیست برایشان که معین بشود قوانینی که بعد از آن گذشت مرتبط بر این قانونی بود یعنی پایهها را به همان ترتیب و نظم پیشبینی میکرد در مورد پرستارها وقتی قانونش آمد و تصویب شد به اینها رتبه پزشکیاری دادند مقصود از این پیشنهاد بنده این است در اینجا در پرانتز اگر توجه بفرمایید نوشته است پزشکیاران من عرض کردم به جای این پزشکیاران نوشته شود کسانی که دارای رتبه پزشکیاری هستند این جمله این اصلاح هم عین ماده است و هم نظر آقایان را تأمین میکند چون آقایان اصولاً با این که این پرستاران به خصوص حقوقشان داده بشود حرفی ندارند و مخالفتی ندارند (صحیح است) منتها چون کلمه پزشکیاران ذکر شده بنده پیشنهاد کردم که به جایش بگذارند کسانی که دارای رتبه پزشکیاری هستند و این زحمت هم از نظر آن قانون است اگر در آن قانون هم یک رتبهای به نام رتبه پرستاری تعیین میشد یقین بدانید ما رتبه پزشکیاری میگذاشتم (دکتر طبا- پس آن عدهای که پیمانی هستند چه کار کنند؟) ما بحثمان روی این عده به خصوص است (دکتر طبا- ممکن است عدهای بدون رتبه کار بکنند) آنها مشمول این لایحه امروز نیستند.
رئیس- آقای فولادوند بفرمایید.
غلامرضا فولادوند- عرض بنده این است که یک عدهای از این دخترها تحصیل کردهاند هفت، هشت ماه است به مجلس میآیند به تمام آقایان نمایندگان محترم متوسل شدهاند وزارت بهداری نتوانسته به اینها حقوق بدهد بنده هم که اهل ولایات هستم میدانم که این دخترهای ۱۷، ۱۸ ساله نمیتوانند بروند به ولایات این لایحه هم یک سطر است مجلس سنا هم تصویب کرده است به احترام مجلس سنا و برای کمک به این دخترها آقایان این ماده یک سطری را تصویب بفرمایید از این همه پیشنهاد هم صرفنظر کنید ماده این است، پرستاران فارغالتحصیل آموزشگاه پرستاری مشمول ماده واحده مصوب ۲۹/ ۲/ ۲۸ نخواهند بود یعنی به ولایات نروند اینها بیچاره شدهاند (اردلان- چرا به ولایات نروند؟) (دکتر طبا- کی گفت به ولایات نروند؟ در صورتی که در مرکز مورد احتیاج نباشد به ولایات میروند) به همین جهت عرض میکنم قبلاً وزارت بهداری اینها را خواسته است که در تهران کار کنند اینها دو، سه سال است درس خواندهاند مدتی است حقوق نگرفتهاند بیچاره شدهاند مجلس سنا هم تصویب کرده شما هم ارفاق بفرمایید کارشان تمام بشود. (اردلان- چه ارفاقی؟ چرا به ولایات نروند؟) شما خیال میکنید کردستان شما با این دو، سه دختر اصلاح میشود. والله نه بالله نه.
دکتر طبا- بنده خواهش میکنم آقای دکتر جلالی پیشنهادشان را پس بگیرند این اشکال دارد اگر میخواهند توضیح بدهم که چه اشکالی دارد به خود ایشان توضیح دادم.
دکتر جلالی- پس گرفتم.
بعضی از نمایندگان- پس گرفتند.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(پیشنهاد آقا دکتر راجی به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینماید که صدی پنجاه این پرستاران یا پزشکیاران موظف باشند که به شهرستانها بروند.
رئیس- در ضمن پیشنهاد آقای دکتر کیان که نصف بود رد شد مگر این که تغییر بدهید ۴۰ درصد بکنید، ۳۰ درصد بکنید.
دکتر راجی- ۴۰ درصد پیشنهاد میکنم
آزاد- بنده مخالفم.
رئیس- آقای دکتر راجی بفرمایید.
دکتر راجی- عرض کنم متأسفانه چون در تمام مراحل در کشور ما تولید کم است همیشه بر سر محصول دعوا است این قضیه در مورد پزشکیاران و پرستاران هم حقیقت پیدا میکند متأسفانه دانشکده پزشکی از ۱۳۰۰ یا ۱۴۰۰ نفر که اسم مینویسند برای تحصیل ۱۵۰ الی ۲۰۰ نفر میپذیرند و میگویند ظرفیت بیشتری ندارد در صورتی که سالن تشریح دانشکده پزشکی هفتهای پنج الی شش ساعت بیشتر کار نمیکنند و اگر کار کند و میتواند همه ۱۴۰۰ نفر را بپذیرد و همه اینها را برای مملکت تربیت بکند جناب آقای دکتر صالح بنده و شما کار خودمان را در این مملکت کردهایم باید فکر اینهایی باشیم که بعد از ما میآیند طبابت کنند و کار کنند جناب آقای دکتر صالح الان ۱۸ هزار طبیب در آلمان حاضرند که بیایند به ایران اگر شما ایرانیها را تربیت نکنید شغل و حرفه طبابت منحصر خواهد شد به اجنانب (وزیر بهداری- عرض بنده هم همین است تختخواب و پرستار بدهید تا طبیب تربیت کنیم) جناب آقای وزیر بهداری چرا میفرمایید پرستار شهرستانها مرد باشد؟ (وزیر بهداری- نگفتم که حتماً مرد باشد گفتم که مرد بهتر است
اگر مرد خوب است همه را بیاورید تهران (وزیر بهداری- نگفتم تنها مرد باشد) اجازه بفرمایید نصف نفوس ایران که هشت میلیون باشد زن است و خود شما از بنده بهتر میدانید که بزرگترین متخصص امراض نواقص مادرزادی قلب در دنیا یک زن است شما این حرفه زمینشویی و پرستاری هیچ مردی نمیتواند مثل زن انجام بدهد این را هم میخواهید از زنها بگیرید؟ بنده موافق جنابعالی هستم و از ارادتمندان جنابعالی هستم و تقدیر میکنم کارهایی که تا به امروز کردهاید. راجع به پرستاران که تا امروز از مدرسه پرستاری تصدیق گرفتهاند بنده موافقم همه آنها در تهران بمانند ولی شما نباید راضی بشوید یک قانونی بگذارد که این مدرسه پرستاری فقط یک دستگاهی باشد که انحصار بدهید کلیه پرستاران بیایند در تهران کار کنند (احسنت) جنابعالی موافقت بفرمایید اینهایی که تا امروز تصدیق گرفتهاند بمانند تهران ولی از سال بعد اقلاً ۵۰ درصد پیشنهادم را عوض میکنم ۴۰ درصد بروند به شهرستانها در آنجا پرستاری بکنند و شما در تمام مراکزی که دانشکده پزشکی تشکیل شده مثل تبریز، شیراز، اصفهان و مشهد همین طوری که اینجا دقت فرمودید اقدام بفرمایید و تولید زیاد بکنید هر جا تولید زیاد باشد احتیاجات رفع میشود انشاءالله نظرتان این نباشد که بنده با رفیق خودم موافق نیستم. (یکی از نمایندگان- آقای وزیر بهداری گیر کردهاید)
رئیس- آقای وزیر بهداری بفرمایید.
وزیر بهداری- عرض کنم اولاً بنده گیر نکردهام، ثانیاً دانشکده پزشکی جزو دانشگاه است دانشگاه هم جزو وزارت فرهنگ است، (دکتر بقایی- هیچ همچو چیزی نیست دانشگاه مستقل است) دانشکده پزشکی جزو دانشگاه است. دانشگاه هم نمایندهاش در پشت تریبون مجلس شورای ملی وزیر فرهنگ است (صحیح است) (دکتر بقایی- ولی جزو وزارت فرهنگ نیست) بنده عرض نکردم جزو وزارت فرهنگ است اشتباه فرمودید جناب آقای وزیر فرهنگ به بنده دستور فرمودند چون من نسبت به کار پزشکی بیشتر اطلاع دارم از طرف ایشان عرایضی عرض کنم و بنده هم خیلی خوشوقتم که این اجازه را دادند اظهاراتی که آقای دکتر راجی فرمودند کاملاً یک قسمتش وارد است ایشان فرمودند که سالن تشریح دارم چرا همیشه شاگرد قبول نمیکنیم؟ این فرمایش فرمایش اعلیحضرت همایونی هم هست ایشان هم فرمودند این فرمایش کاملاً صحیح است ولی یک ولی دارد و آن این است که هر چقدر که شما در سالن تشریح اضافه کردید به همان اندازه برای تربیت پزشک بایستی تخت در مریضخانهها اضافه کنید برای این که طبیب بدون عمل صد دینار فایده ندارد. علم چندان که بیشتر خوانی، چون عمل در تو نیست نادانی (احسنت) بنابراین بایستی طبیبی که میرود یک رشته تئوری میخواند و تشریح میکند باید برود با مریض سر و کار پیدا بکند و مریض هم باید برود توی مریضخانه بخوابد باز هم تکرار میکنم برای آقایان مریضی که در مریضخانه خوابید پرستار لازم دارد بنابراین برای این که نظر آقای دکتر راجی همکار محترم بنده تأمین بشود برای این که بتوانیم شاگرد در مدرسه بیشتر قبول بکنیم ایشان تلویحاً با نظر بنده موافقت فرمودند که بایستی تخت هم زیاد بشود چون حتماً ایشان نمیگویند شاگرد مدرسه زیاد بگیریم برای سالن تشریح ولی متقابلاً تخت اضافه بکنیم حتماً ایشان میفرمایند تخت هم باید اضافه بکنیم ضمناً بنده عقیده دارم نظری که ایشان دادند چون آقایان خیلی مایل هستند ولایات هم بینصیب نماند به نظر بنده همان طور که ایشان گفتند دیپلمههایی که فعلاً دیپلم گرفتهاند و مشغول کار هستند و بودهاند و آنهایی هم که امسال دیپلم گرفتهاند و مشغول کار هستند اینها مدتی است که بلاتکلیف هستند اینها مشغول کار بشوند ولی از سال آتیه که چه سالی میشود؟ (بعضی از نمایندگان- ۱۳۳۰) از سال ۱۳۳۰ برای دیپلمههای مدرسه پرستاری سال ۱۳۳۰ تحصیلی پورسانتاژی معین بفرمایید برای این که بروند به ولایات بنده که نظری ندارم بنده عرض میکنم با وضع فعلی که ما داریم ۶۰۰ تختخواب میخواهیم به بیمارستان هزارتختخوابی اضافه بکنیم و اعلیحضرت همایون شاهنشاهی امر به صادر فرمودهاند و عطیه ملوکانه دادهاند که این بیمارستانها تکمیل بشود بنابراین اگر بنا است بیمارستانها تکمیل بشود و تخت گذاشته بشود احتیاج به پرستار خواهد داشت نمیتوانند همان طوری که آقای نبوی فرمودند یک قانونی بگذرد که تهران نتواند پرستار استخدام کند از طرفی آن عدهای که پارسال و امسال دیپلم گرفتهاند طبق تعهدی که سپردهاند در بیمارستانها مشغول خدمت هستند و قریب دوازده، سیزده ماه است صد دینار حقوق نگرفتهاند شما ملاحظه بفرمایید یک عده دختر شب تا صبح بیدار باشد و یک دینار هم حقوق نگیرد چطور میشود بنابراین اگر اجازه میفرمایید نظر آقای دکتر راجی قسمت اخیرش را بنده موافقت میکنم به شرط این که آقای دکتر راجی هم موافقت بفرمایند و کمک بفرمایند که همین طور به عده تختخوابهای ما اضافه بشود تا دانشکده پزشکی طبیبهای با تجربه به جامعه تحویل بدهد یعنی پرستارانی که از سال آتیه دیپلم خواهند گرفت از پرستاران یک پورسانتاژی قائل بشویم و بنده هم عرضی ندارم اجازه بفرمایید خانمهایی که تا حالا دیپلم گرفتهاند و دوره تحصیلیشان تمام شده و مشغول کار هستند و برای استخدامشان ما اشکال داریم اینها حقوقشان پرداخته بشود و استخدامشان عملی بشود.
رئیس- آقای دکتر بقایی بفرمایید.
دکتر بقایی- بنده با پیشنهاد جناب آقای دکتر راجی مخالف هستم برای این که وزارت بهداری را مرجع ذیصلاحیت برای این کار نمیدانم گر چه الان وزارت بهداری تحت تصدی جناب آقای دکتر صالح هست که در عین این که پزشک هستند سمت ریاست دانشکده پزشکی را هم دارند و به همین جهت بنده انتظار داشتم که ایشان امروز یا دیروز استعفای خودشان را از وزارت بهداری داده باشند (یکی از نمایندگان- چرا؟) اجازه بدهید توضیح عرض کنم.
رئیس- این موضوع علیحدهای است این مربوط نیست.
دکتر بقایی- اجازه بفرمایید. چون که وزارت بهداری را ذیصلاحیت نمیدانم و علت آن این مداخلاتی است که آقای نخست وزیر چند روز پیش رفتهاند به یک بیمارستان و نسبت به یک عده از اطبا توهین کردهاند (زنگ ممتد رئیس)
رئیس- آقای دکتر بقایی مطابق آییننامه پیشنهادی شده است که صدی ۳۰ از پرستاران بروند در ولایات خدمت کنند این بیان شما مربوط به این پیشنهاد نیست.
دکتربقایی- توضیح میخواهم بدهم که وزارت بهداری را ذیصلاحیت نمیدانم برای این که نخست وزیر چه حق داشته است یک دکتر استاد دانشگاه، رئیس بخش یک بیمارستان را دستور بدهد حبس بکنند آقا مگر این مملکت قرتیبازی است، مگر قرتیبازی است آقایان اطبا بنده تعجب میکنم اینجا میآیید مینشینید راحت پیشنهاد میدهید در صورتی که یکی از همکارانتان که از شریفترین اطبا این مملکت است و خود جناب آقای دکتر صالح هم نمیتوانند این کار را بکنند میروند این بیچاره را دستور میدهند حبس بکنند مثل یک دزد اگر آقای نخست وزیر دزد بگیرد در قوه قضاییه مداخله کنند (زنگ رئیس)
رئیس- آقای دکتر بقایی بیانات شما هیچ مربوط به پیشنهاد نیست.
دکتر بقایی- بگذارید بگویم چطور مربوط هست؟
رئیس- میخواستید اسمنویسی کنید یک ربع ساعت حرف بزنید.
دکتر بقایی- چرا مربوط نیست؟ امریه صادر میکنند که بیمارستانها از دانشگاه منتقل بشود به وزارت بهداری در صورتی که برای این کار قانون هست آخر اینها را ما میخواهیم چه کار کنیم؟ هیچ اعتنا به قوانین نمیشود من نمیدانم این چه وضعی است؟ به این جهت بنده سلب صلاحیت از وزارت بهداری و وزارت فرهنگ میکنم برای این که اگر این آقایان کارهای هستند آقای نخست وزیر چه کاره هستند و چه حق دارند این کارها را بکنند؟
رئیس- آقای دکتر راجی توضیحی دارید؟
دکتر راجی- چون قبول کردند ایشان میخواستم توضیح بدهم سال ۲۸ و ۲۹ را اینها حقوق بگیرند و تهران بمانند و بقیه در سال آتیه اجرا بشود.
رئیس- پیشنهاد شما چه بود؟ ۳۰ درصد یا ۴۰ درصد. دکتر راجی- ۴۰ درصد (بعضی از نمایندگان-به قید قرعه) با قرعه
رئیس- آقای وزیر بهداری بفرمایید.
وزیر بهداری- بنده از همکار محترم خودم آقای دکتر بقایی متشکرم که آمدند اینجا و یک صحبتهایی کردند ولی میخواستم به ایشان .... !
رئیس- آن را میخواهید جواب بدهید؟ وارد نبود آن.
وزیر بهداری- خیر بنده میخواستم عرض کنم که ایشان میفرمایند وزارت بهداری صلاحیت این کار را ندارد بنده که قبلاً عرض کردم این لایحه مربوط به وزارت بهداری نیست لایحه وزارت فرهنگ است استخدام پزشکیار است در دانشکده پزشکی عجب بساطی است؟ این مربوط به موضوع آموزشگاه پزشکیاری دانشکده پزشکی است و چون بنده اتفاقاً رئیس دانشکده پزشکی هستم جناب آقای وزیر فرهنگ به بنده امر فرمودند که از این لایحه دفاع کنم این لایحه مربوط به وزارت فرهنگ است اولاً، دوم این که مطالبی که ایشان فرمودند راجع به قضایای اخیر چون بنده در اینجا نبودهام خود جناب آقای نخست وزیر جواب ایشان را خواهند داد.
(مکی- پس جنابعالی وزیر در توکیل بودید؟ وکیل در توکیل شنیده بودیم ولی وزیر در توکیل نشنیده بودیم)
رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.
وزیر فرهنگ- بنده تصور میکنم لوایحی که از طرف دولت داده میشود همه وزرا مسئولیت مشترک دارند (صحیح است) و هر کدام از آنها هم میتوانند دفاع کنند این لایحه در سال گذشته مدتی قبل تهیه شده است که با نظر خود آقای دکتر جهانشاه صالح که علاوه بر مقام وزارت بهداری رئیس دانشکده پزشکی هم هستند با نظر خود ایشان تهیه شده بود به این جهت بنده از ایشان استدعا کردم که چون از سوابق امر بهتر اطلاع دارند به علاوه وزیر کابینهای هستند که مسئولیت مشترک دارند بنابراین از این لایحه دفاع بفرمایید و بنده خودم حاضر هستم که از این لایحه دفاع بکنم برای خود بنده بسیار روشن است دو تا موضوع اساسی با هم تصادم کرده است یکی این که طبیب و پزشکیار به شهرستانها بروند و یکی هم این که دانشکده پزشکی میخواهد وسایل خودش را مجهز بکند و بتواند همان نقص فعلی شهرستانها را با داشتن تخت زیادتر و تهیه کردن طبیب زیادتر رفع بکند خود آقایان بیشتر از همه وارد هستند کشیدن این موضوع که موضوع ندارد من استدعا میکنم از آقایان نمایندگان محترم این دو موضوع را در نظر بگیرند این پیشنهادی را که آقای راجی فرمودند بسیار صحیح بود خود آقایان موافقند که این خانمهایی که ۱۴ ماه است مشغول کار هستند اینها حقوقشان را بگیرند بنابراین این را موافقت بفرمایید برای سال آتیه هم یک پورسانتاژ معین بفرمایید ۴۰ درصد یا ۳۰ درصد در نظر بگیرند که این خانمها و اشخاصی که در مدرسه پزشکیاری وارد میشوند به شهرستانها بروند و این موضوع به این سادگی را استدعا میکنم تصویب بفرمایید (دکتر بقایی- قانون لازم ندارد آقای نخست وزیر قانون را انجام نمیدهند امریه صادر میکنند)
رئیس- آقای امامیاهری
امامیاهری- بنده یک توضیحی در این قسمت دارم برای ۳۰ درصد یا ۴۰ درصد برای این که منبعد تبعیضی به عمل نیاید از روی معدل نمرات حق تقدم داشته باشند یعنی آنهایی که نمراتشان خوب است در تهران بمانند و مابقی به شهرستانها فرستاده شوند.
رئیس- بگذارید همین قرعه باشد چون در نمره اعمال نظر میکنند اجازه بفرمایید همان چهل درصد از سال آتیه به خارج فرستاده شوند با حکم قرعه رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای دکتر راجی که چهل درصد از سال آتیه به خارج بروند با حکم قرعه آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر قیام کردند) تصویب شد پیشنهادات مشابه دیگر از بین میرود بقیه پیشنهادات قرائت میشود.
(پیشنهاد آقای نبوی به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم خبر کمیسیون به طریق ذیل اصلاح شود.
ماده واحده- وزارت بهداری میتواند از فارغالتحصیلهای آموزشگاه پرستاری به قدر احتیاج بیمارستانهای دانشکده مزبور استخدام نماید.
رئیس- این که مورد ندارد البته باید به قدر احتیاج استخدام کند. پیشنهاد دیگری قرائت شود (پیشنهاد آقای دکتر مجتهدی به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد میکنم پس از جمله پزشکیاران عبارت (تا مدت ۵ سال) اضافه شود.
رئیس- آقای دکتر مجتهدی بفرمایید.
دکتر مجتهدی- یک چیز خندهدار عرض کنم معمولاً زنها را میگویند جنس لطیف حالا من میبینم که اینها واقعاً خیلی قوی هستند برای این که برای خاطر یک عده پرستار میخواهند قانون را لغو بکنند من نمیخواستم صحبت بکنم چون آقای فولادوند همکار من یک حرفی زدند که واقعاً خیلی جای تأسف است میفرمایند که یک قانون یک سطری را فوراً تصویب بکنید من خیلی تعجب میکنم در یک قانون یک سطری ممکن است پدر مردم را در بیاورند با این یک سطر ما یک قانون را به هم میزنیم این موضوع هیئت تصفیه نیست که کمیسیون دادگستری آن را کان لم یکن کند این است که بنده یک جمله میخواستم عرض کنم اصلاً جناب آقای دکتر صالح ما شهرستانیها تمام درد دلمان از این مرکزیت است که در تهران است البته هیچ کس مخالف نیست در تهران شما بیست هزار تختخواب داشته باشد ولی من شخصاً که خودم طبیب هستم و عضو دانشگاه هستم من مخالفم که شما هر دفعه بودجه دانشگاه و یا دانشکده پزشکی را برای تهران منحصر بکنید (صحیح است) ما قانون گذراندیم اینجا من نمیخواستم صحبت بکنم ولی تعجب میکنم از جنابعالی که میفرمایید برای این که ما پزشک تربیت بکنیم بایستی مریضخانه داشته باشیم و برای مریضخانه پرستار لازم داریم و برای پرستار نمیدانم چی، چرا اصل را نمیگیرید؟ شما اولاً نمیتوانید دانشکده پزشکی را توسعه بدهید مگر توسعه دانشکده پزشکی شوخی است؟ مگر کلاس را اضافه بکنید هی طبیب در میآید؟ این کار فنی است قسمتهای فنی اشکالات فنی دارد شما خودتان میدانید در عرض این ده سال یک مرتبه نتوانستهاید تالار تشریح و چند تختخواب را اضافه بکنید. (وزیر بهداری- دو مقابل کردیم) یک قانونی گذشته است ما نباید کاری بکنیم که آن را متزلزل بکنیم اصل قضیه معلوم است. اصل قضیه این است که برخلاف این دولت دولتها هیچوقت قانون را مراعات نمیکنند وقتی که قانون گذشته از مجلس حتی برای طبیب رسماً قانون آوردید آقا یک طبیبی، یک پزشکی که نوکر دولت نیست با خرج خودش رفته زحمت کشیده کار کرده دکتر شده در مجلس پانزده قانون گذراندند که حقیقتاً سلب آزادی از آنها کردند، آنها را مجبور کردند که دو سال باید بروی به بندر جاسک میگوید من با پول خودم رفتهام تحصیل کردهام طبیب شدهام قبول ندارند آن وقت شما میآیید پرستاری که با خرج دولت تحصیل کرده است میگویید به شهرستانها نرود (احسنت)، شهرستان که فرقی ندارد من موافق اینها هستم میدانم هر دفعه هم جلو مجلس جلو آدم را میگیرند و میگویند که آقا ما گرسنه هستیم اصلاً دولت آقا یک لایحهای بیاورد این حقوقشان چقدر است ده هزار تومان بدهید آقا اما قانون را لغو نکنید (احسنت، احسنت)
رئیس- آقای شوشتری بفرمایید.
شوشتری- مخالفتی که بنده کردم برای این است که میخواستم یک موضوعی را عرض کنم چون آقایان یک قدری حرارت پیدا کردهاند میخواستم یک موضوعی را عرض کنم که جلب توجه آقای دکتر مجتهدی را هم بکنم بنده وارد نیستم و باید در این قسمت صحبت کند ولی این را عرض میکنم سابق اگر میخواستند طبیب تربیت کنند مرحوم میرزا ابوالحسنخان و یا مرحوم زرندی یا مرحوم سلطان برای مقدمات طبیب تربیت کردن یک جعبهای بود میگذاشتند یک اسبابی هم بود برای نشان دادن وضعیت نبض درنگ درنگ میزدند میگفتند این نبض است آن جوری طبیب میشدند میرفتند به ولایات یا در شهرستان خودش امروز پزشک تربیت کردن که بتواند یک نفس را حفظ کنند در علم امروز لوازم دارد لوازمش دستگاه عکس است لوازم دیگر است منجمله هم پرستار است، پرستار این فکر که در آقا فرو رفته که این عمل آن قانون را نقض میکند ابداً آن قانون ۲۸ به قوت خودش باقی است این جزو تختخواب است پرستار استقلال شخصی ندارد آقای دکتر صالح میگویند من برای تربیت کردن طبیب برای رفع احتیاجات ولایات یک لوازمی منجمله از لوازم یکی هم همین کار است اما آقای دکتر راجی سلمهالله میفرمایند. ۴۰ درصد به ولایات بروند این ظلم است زیرا جمعیت ایران مگر چقدر است؟ تهران که یک میلیون بیشتر جمعیت ندارد اجازه بفرمایید.
رئیس- آن که تصویب شد.
شوشتری- ... اجازه بفرمایید بنده از این جهت خواستم ذهن آقایان را روشن کنم که ابداً در فکرتان نرود که این قانون را نقض میکند و الا باید اینها پولشان را بگیرند بروند پی کارشان حالا میخواهند به ولایات بروند یا نروند.
رئیس- پیشنهاد آقای دکتر مجتهدی قرائت میشود.
(مجدداً به شرح سابق قرائت شد)
بعضی از نمایندگان- پس گرفتند.
دکتر مجتهدی- پس میگیرم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(پیشنهاد آقای معظمی به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم ماده واحده به طریق ذیل اصلاح شود ماده واحده به پرستاران فارغالتحصیل آموزشگاه پرستاری تا حدودی که مورد احتیاج دانشکده پزشکی تهران است مشمول ماده واحده مصوب ۲۹ اردیبهشت ۲۸ نخواهد بود.
رئیس- این مورد ندارد.
دکتر معظمی- اجازه بفرمایید خیلی هم مورد دارد حالا توضیح عرض میکنم.
مکی- آقای رئیس الان برای من یادداشت رسید که این پرستاران را دم درب دارند کتک میزنند.
رئیس- میفرستم درست تحقیق کنند آنها این بالا نشستهاند آقای معظمی بفرمایید.
دکتر معظمی- البته این پیشنهاد من یک قدری موجهتر بود اگر پیشنهاد آقای دکتر راجی درست بشود و لازم بشود این تذکر داده بشود و میخواستم عرض کنم اگر در این قسمت یک اندازهای صحبت میشود یا پیشنهاد میشود اسباب کسالت و اوقات تلخی بعضیها نشود برای این که موضوع بهداشت ولایات در واقع یکی از مسائل حساس و فوقالعاده مورد علاقه آقایان نمایندگان ولایات است و این پیشنهادی را که سال گذشته آقای کشاورزصدر اینجا پیشنهاد کردهاند و تصویب شد فوقالعاده برای ولایات مفید واقع شد و در نتیجه یک جاهایی که طبیب و ماما لازم داشت در نتیجه همین قانون پیدا شد در این ماده واحده اگر توجه بفرمایید نوشته است پرستاران فارغالتحصیل آموزشگاه پرستاری مشمول ماده واحده مصوب ۲۹/ ۲/ ۲۸ نخواهد بود ماده واحده ۲۹- ۲- ۲۸ میگوید که پرستاران و ماماها باید بروند به ولایات و در حالی که آقای دکتر راجی پیشنهاد فرمودند باز صدی ۴۰ بروند به ولایات در صورتی که منظور آقای وزیر فرهنگ و بهداری این بود که پرستارانی برای دانشکده پزشکی لازم است در صورتی که مطابق این ماده و همان مادهای که تصویب شد حتماً وزارت بهداری بنگاههای دولتی و سایر جاهایی که مریضخانه دارد نمیتواند پزشکیار استخدام کند در صورتی که ما میتوانیم فقط به دانشکده پزشکی که احتیاج دارند کمک کنیم بنابراین پیشنهاد بنده فقط در حدود احتیاجات وزارت بهداری بود این است که بنده پیشنهادم را مسترد میکنم منتها اضافه بکنند به پیشنهاد آقای دکتر راجی در حدود احتیاجات دانشکده پزشکی و یک موضوعی را که آخر عرضم میخواستم عرض کنم از آقای وزیر فرهنگ و آقای وزیر بهداری میخواستم خواهش کنم که ترتیبی فراهم بفرمایند که عده دانشجویان امسال در دانشکده پزشکی بیشتر از سالهای قبل باشد و همین طور سایر دانشکدهها چون غالب محصلین از ولایات میآیند اینجا و بلاتکلیف هستند برای این که تمام دانشکدهها مسابقه دارند بنابراین استدعا میکنم به این موضوع هم توجه بفرمایید (وزیر بهداری- چشم) تخت لازم داریم و ترتیبی بفرمایید که بیشتر باشد قسمت اول پیشنهادم را پس گرفتم فقط اضافه بشود به پیشنهاد آقای دکتر راجی در حدود احتیاج دانشکده پزشکی
۶-تقدیم پنج فقره لایحه به وسیله آقای وزیر فرهنگ به قید یک فوریت
رئیس- آقایان نروند بیرون آقای وزیر فرهنگ دو لایحه دارند تقدیم میکنند. بفرمایید.
وزیر فرهنگ- خوشبختانه بنده یک موقعی این لایحه استخدام معلمین خارجی را برای مدارس شهرستانها میدهم که آقایان نمایندگان کاملاً ذهن مبارکشان از لحاظ طبیب متوجه اوضاع شهرستانها است (مکی- مگر آن لایحه خارج شده است) اجازه بدهید بنده تقدیم میکنم و مرخص میشوم و همان طوری که ملاحظه فرمودید در کمیسیون بودجه هم خوشبختانه اعتبار این تصویب شده است منتها برای استخدامشان اجازه مجلس شورای ملی لازم است که بنده هم با قید یک فوریت تقدیم کردم و مخصوصاً شهرستانها احتیاج کاملی دارند. یک موضوع دیگری هم که باز مورد توجه آقایان است موضوع تأمین زندگی معلمین و کارکنان فرهنگ است از دو سال قبل موضوع بیمه فرهنگیان مورد تصویب واقع شده و عجالتاً عمل میشود برای این که این موضوع تعمیم پیدا کند از نظر بیمههای اجتماعی بنده برای این قسمت هم یک لایحهای تقدیم کردم با قید یک فوریت و باز یکی از موضوعاتی که مورد توجه آقایان است موضوع وضع خانههای مدارس است که در همه جا به صورت مخروبه در آمده است و ما گرفتاریم و غالباً آقایان اجاره نمیدهند و اجاره زیاد میخواهند در صورتی که در بودجه وزارت فرهنگ سالی سه میلیون و سیصد هزار تومان بابت اجاره به ما داده میشود لایحهای با قید یک فوریت تقدیم میکنم که اجازه بدهید سالی ۱۰ میلیون تومان از بانک ملی یا بانک رهنی قرض شود که این مدارس ساخته شود و یا در بودجه خودمان تأمین بشود، عرض کنم یکی از موضوعات دیگر که مورد توجه است استخدام مسیو گدار متخصص باستانشناسی است این مرد سالها است به باستانشناسی خدمت کرده و قریب یک سال است حقوق نگرفته و بایستی استخدام او تجدید شود و با قید یک فوریت تقدیم میکنم و یکی از موضوعاتی که مورد گرفتاری غالب آقایان است و غالب آقایان نمایندگان شهرستان و دیگران به بنده تذکر فرمودند که عوض این که شاگردهای شهرستانها به تهران به کالج البرز برای شبانهروزی میآیند خوب است که در شهرستانها بعضی از مدارس روی همین اصول اداره بشود به طوری که به شاگردها از نظر شهریه کمکی بکنند و هم میتوانیم در آنجا قسمت شبانهروزی تأسیس کنیم یک لایحهای هم با قید یک فوریت تقدیم کردم و اجازه بفرمایید که در بعضی از شهرستانها هم مدارس شبانهروزی تأسیس کنیم و این موضوع جبران خواهد کرد برای این که با اصول دولتی بودن مدارس ما از استادان و اشخاصی که در خارج هستند نمیتوانیم استفاده کنیم در صورتی که اگر این لایحه را تصویب بفرمایید با حقالتدریس دادن میتوانیم استفاده کنیم (احسنت) (مکی- دیگر لایحهای ندارید؟) هست سهشنبه تقدیم میکنم.
مکی- صحبتش را حالا بفرمایید.
۷-بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون بهداری راجع به پرستاران
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم ماده واحده به شرح زیر اصلاح شود، کلیه پزشکیاران و پرستاران که در تهران تربیت میشوند نصف آنها برای احتیاجات تهران و نصف دیگر به طریق زیر .. ..
رئیس- مورد ندارد.
مکی- سؤالات چطور شد آخر وقت است.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم ماده واحده به شرح زیر اصلاح شود.
ماده واحده- پس از این که در مراکز استانها آموزشگاه پرستاری تأسیس شد پرستاران فعلی فارغالتحصیل آموزشگاه پرستاری مشمول ماده واحده مصوب ۲۹ اردیبهشت ۲۸ نخواهند بود، معدل
رئیس- بفرمایید
معدل- بنده تعجب دارم از دولتی که روزهای شنبه اکثریتش را جمع میکند و با آنها صحبت میکند مسائلی را که این طور مورد اختلاف است در آنجا چرا حل نمیکند؟ و لایحه را بر میدارد میآورد اینجا که قدم به قدم دچار اشکال میشود ولی نمیدانم دولت متوجه این اشکال هست؟ این اشکال آن چیزی است که دولت در تمام موارد دارد و هنوز هم توجه و عنایت به آن ندارد آقای وزیر فرهنگ ضمن بیاناتشان اینجا فرمودند این جا دو چیز هست که با هم اصطکاک پیدا کرده این چیزی که ایشان فرمودند هست این دو چیز عبارت از این است که هنوز دولت نمیداند که اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی نمایندگان شهرستانها و ایالات و ولایات هستند و آنها باید یک جوابی به مردم آنجا بدهند و قوانین را که دولت پیشنهاد میکند باید متناسب باشد با اوضاع ممکلت با جمعیت با احتیاجات مردم وقتی یک نفر وکیل به حوزه انتخابیهاش میرود مردم جمع میشوند و از او سؤال میکنند که این پولی که تقسیم شد چرا به این ایالت و ولایت ما سهم کمتر رسیده؟ او جوابی ندارد بدهد (صحیح است) شما مادام که در کارهایتان این نکته را رعایت نکنید برخورد با این مشکلات هر روز و هر ساعت و هر دقیقه خواهید نمود و این قضیه منحصر به یک موضوع دو موضوع و ده موضوع نیست الان جنابعالی دیدید چند مرتبه استناد کردید به این بیاناتتان که آقا اگر دکتر میخواهید اگر میز عمل میخواهید، تخت میخواهید مریضخانه میخواهید او هم پرستار میخواهد ولی جنابعالی توجه بکنید که مجموع اینها پرداخت کننده مالیات مردم شهرستانها هستند و آنها را نمیشود همهاش را در شهر تهران تمرکز داد و اینجا را آباد کرد برای مرضای ولایات من نمیگویم که میگویید نمیخواهد ولی این چه عملی است که ما بلند شویم مردمی را از سرخس و یا گرگان بوشهر و بنادر بکشیم بیاوریم اینجا معالجه کنیم شما باید یک کاری بکنید که همه چیز برای همه جا باشد (صحیح است) یعنی اساس این کار را در دولت قبول بکنید که هر مطلبی را که دولت امضا میکند توجه داشته باشد که آیا این عادلانه روی اهالی این ممکلت این محبت، این لطف، این احسان تقسیم شده است یا خیر هر وقت نشده مواجه با مشگل هستید من متأثر میشوم که چهره نجیب شما را افسرده میبینم (اشاره به وزیر بهداری) شما تصور نکنید ما با آن چیزی که شما میخواهید ما مخالفت میکنیم ما قدرت نداریم با موکلین خودمان مخالفت کنیم به ما
این اختیار را ندادهاند که پول ولایات را ببریم جای دیگر خرج کنیم ما این کار را نمیتوانیم بکنیم ما خجالت داریم از روی شما که نمیتوانیم فرمایشات شما را انجام بدهیم (وزیر بهداری- شما مدرسه پرستاری در شیراز دارید) استدعا میکنم همکاران بنده توجه بفرمایند، بنده دو تا پیشنهاد کردهام یکی این است که گفتهام تا وقتی که در مرکز استانها برای شهرستانها پرستار تهیه نکردهاند این قانونی را که پیشنهاد کردند اجرا بکنند یعنی چه؟ یعنی میگوید برای آنجا هم تهیه بکنند هر روزی کردند این را اجرا کنند یکی هم پیشنهاد کردم برای چهار نقطه مملکت حالا جنابعالی تصور میفرمایید ...
رئیس- هر وقت که آن مطرح شد بفرمایید.
معدل- آقای وزیر بهداری اگر مجلس موافقت با این پیشنهاد نکند لطمهای وارد میشود به کار شما چون به قدری عصبانی هستید که نمیدانید من چه پیشنهاد کردم و هنوز اوقاتتان تلخ است و تا شما سر مهر نیایید و گوش استماع نداشته باشید این کارها پیشرفت نمیکند باید جنابعالی و آقایان وزرا به زبان این آقایان آشنا بشوید که وکلا خودشان یک بیان مخصوص یک قاموس مخصوصی دارند اینها میگویند که پول ولایات را نباید آورد اینجا خرج کرد بنده حالا چون موافقت کردند آقای دکتر با آن. درصد این پیشنهاد را پس میگیرم ولی روی آن یکی که حالا قرائت میشود پافشاری میکنم.
بعضی از نمایندگان- پس گرفتند.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی، پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده واحده اضافه شود این قانون برای مدت هفت سال قوت قانونی خواهد داشت حسین مکی
رئیس- آقای مکی بفرمایید.
مکی- بنده خیلی تعجب میکنم یک موضوعی که به این سادگی است و آقای وزیر بهداری که دو سه مرتبه توضیح دادند که برای توسعه دانشکده پزشکی از لحاظ کارورزی دانشجویان دانشکده پزشکی ما احتیاج داریم به این که تخت اضافه کنیم که مریض زیادتر بخوابانیم که هر چند تختی را به یک دانشجوی دانشکده پزشکی سپردند که زیر نظر آن طبیبی که در آن سرویس کار میکند آن مریضها را که ویزیت میکند آن دانشجو هم در ویزیتها در کارورزی آماده بشود برای این که پزشک تربیت بشود در مملکت برای این کار چون دانشکده پزشکی فرض کنید صد نفر شاگرد سال پنجم در دانشکده پزشکی باشد هر بیست نفر یا سی نفر را تقسیم میکنند بین بیمارستانها بروند در بخشها و هر سه نفر یا چهار نفر را میگویند مسئول چند تختخواب هستی که با طبیب شما بروید کارورزی بکنید اگر میخواهید دانشجوی دانشکده پزشکی اضافه بشود باید تخت اضافه بکنید اگر تخت اضافه کردید مریض میخواهید و مریض وقتی روی تخت خوابید پرستار میخواهد وقتی پرستار اضافه کردید بتوانید شاگرد اضافه کنید یعنی بر تعداد دانشجوی دانشکده پزشکی اضافه کنید و اینها یک مدتی است رفتهاند در یک مدرسه به خصوص تحصیل کردهاند و برای این کار آماده شدهاند و حالا ۱۸ ماه هم هست خدمت میکنند حقوق هم نگرفتهاند حالا عوض این حقوق هم درب مجلس آنها را کتک میزنند.
رئیس- خیر پرستارها نبودهاند دانشجویانی که رفوزه شدهاند آمدهاند.
مکی- در هر حال دانشجو را زدند این است که بنده خواستم به آقایان عرض کنم درست است آقای معدل فرمایششان صحیح بود و سایر آقایان هم فرمایششان صحیح بود شهرستانها فاقد همه چیز هستند طبیب ندارند، ماما ندارند، داندانساز ندارند و تمام ایران بدبخت شده به واسطه نداشتن وسایل و نداشتن پزشک تراخم تمام جنوب ایران را از بین برده مالاریا تمام نقاط شمالی را دارد از بین میبرد، سل الان به طوری نفوذ و توسعه یافته است در غالب شهرستانها مخصوصاً در مشهد که من بودم طبق آمار صحیح روزی ۶ نفر به تعداد مسلولین خراسان دارد اضافه میشود و هیچوقت هم برای جلوگیری از مرض سل اقدامی نمیکنیم یا بودجه کل مملکت را میدهند به وزارت بهداری در صورتی که در تمام ممالک راقیه و متمدن میآیند بودجهشان را به روی پورسانتاژ یعنی به صد قسمت میکنند و ۱۸ درصد و یا ۱۲ درصد از کشورهای راقیه صرف بهداشت و بهداری مملکت میکنند و ما دو درصد صرف بهداشت این ممکلت میکنیم و بیشترش را صرف ارتش میکنیم الان بودجه ارتش، سرسامآور است، هیچ کجای دنیا این قدر که ما صرف ارتش میکنیم نمیکنند و قابل مقایسه نیست برای این که ما در حقیقت از یک ثبت اضافه داریم خرج ارتش قوای تأمینه کشور میکنیم با این ترتیب مملکت را از همه چیز داریم محروم میکنیم برای این که ما متوجه به ارتش شدهایم آقا اگر یک سربازی صحت مزاج نداشته باشد تراخم بگیرد و مسلول بشود یا مالاریا داشته باشد به درد ارتش نمیخورد این که یک فرد سرباز جنگی برای روز مبادا نیست شما باید اول صحت و سلامتی او را تأمین بکنید بعد هم از او انتظار داشته باشید بنده برای این که نظر همه آقایان را تأمین کرده باشم راجع به این پیشنهاد عرض میکنم که این موضوع را چون وزارت بهداری و دانشکده پزشکی و وزارت فرهنگ همهشان معتقدند و خود آقایان هم معتقدید که مملکت از حیث پزشک در مضیقه است و احتیاج هم دارد که تعداد فارغالتحصیلی دانشکده پزشکی را اضافه کند تا هفت سال این قانون عمومیت داشته باشد یعنی تا هفت سال این قانون قوت اجرا داشته باشد برای تکمیل سازمان دانشکده پزشکی تهران و بعد از هفت سال این قانون لغو است و تمام افراد طبق آن قانون پیش بایستی بروند در ولایات و دو سال خدمت خودشان را در خارج انجام بدهند و بعد از دو سال بیایند به تهران و من خیال میکنم که به این هفت سال و آقای وزیر بهداری و هم آقای وزیر فرهنگ و هم مخبر محترم کمیسیون موافقت داشته باشند که تا هفت سال این قانون عمومیت داشته باشد و پس از هفت سال این قانون کان لم یکن است و آن قانون قبلی به قوت خودش باقی خواهد ماند و یک مطلب بسیار سادهای را من خیال نمیکنم که اگر زیادتر از این بخواهیم در اطرافش بحث کنیم هم وقت مجلس را گرفتهایم و هم این که کار مفیدی انجام ندادهایم از آقایان استدعا میکنم که به این پیشنهاد رأی بدهید و بنده هم پیشنهاد خودم را مسترد نمیدارم اگر عده هم برای رأی کافی نباشد بعد رأی گرفته شود.
رئیس- رأی میگیریم.
کشاورزصدر- مخالف با این پیشنهاد نباید صحبت کند؟
مکی- آییننامه میگوید یک موافق و یک مخالف
رئیس- آقایانی که موافقند با پیشنهاد آقای مکی که هفت سال این قانون مدتش بیشتر نباشد قیام بفرمایند اکثر برخاستند تصویب شد یک پیشنهادی رسیده است از آقای معدل ولی مربوط به این قانون نمیشود برای این که میفرمایند در چهار استان آموزشگاه تأسیس بکنند این مربوط به این کار نیست قرائت میشود ولی مربوط نیست.
(به شرح ذیل قرائت شد)
وزارت بهداری مکلف است در استانهای آذربایجان فارس کرمانشاه و خراسان فوری آموزشگاه پرستاری تأسیس نماید.
رئیس- این پیشنهاد وارد نیست آقای فقیهزاده پیشنهادی کردهاند که قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم کلمه پزشکیار از ماده واحده برداشته شود.
رئیس- آقای فقیهزاده
فقیهزاد- با توضیحی که آقای دکتر راجی دادند و رأی نسبت به پیشنهاد ایشان گرفته شد دیگر موردی برای پیشنهاد بنده نیست.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم هر جا ذکری از آموزشگاه پرستاری شده است کلمه تهران بعد از آن اضافه شود دکتر معظمی
دکتر معظمی- اجازه بفرمایید این موضوع مهم است. اینجا ذکر شده است کلیه پرستاران فارغالتحصیل آموزشگاه پرستاری، چون در ولایات هم آموزشگاه پرستاری داریم با این ترتیبی که نوشته شده یعنی از آنها استفاده خواهیم کرد و به تهران خواهند آمد این است که بنده قید کردم فقط آموزشگاه پرستاری تهران (صحیح است)
مخبر- بنده اصلاح آقای دکتر معظمی را لازم میدانم و با آن موافقم بنابراین قبول میکنم.
معدل- آن پیشنهادی که کردم چرا توضیح ندهم.
رئیس- برای این که وارد نیست نمیتوانیم رأی بگیریم برای این که شما تأسیس ۴ آموزشگاه را در ضمن این ماده پیشنهاد نمودهاید.
معدل- میشود آقای
رئیس- نمیشود، به پیشنهاد آقای دکتر معظمی رأی بگیریم.
دکتر معظمی- البته اگر رد بشود برخلاف منظور است.
رئیس- به پیشنهاد آقای دکتر معظمی رأی
میگیریم، آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد به تمام ماده رأی گرفته میشود، آقایانی که با ماده واحده موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
۸-سؤال آقای دکتر بقایی از آقای وزیر جنگ
رئیس- آقای دکتر بقایی سؤالی از آقای وزیر جنگ کردهاند بفرمایید.
دکتر بقایی- در بیست و پنجم ماه گذشته با آقای حسین مکی یک سؤالی از جناب آقای نخست وزیر کردیم به این مضمون که علت این که افسران احتیاط که دوره خدمت یک ساله آنان در اول مهر ماه ۱۳۲۹ به پایان رسیده است و تا کنون از خدمت مرخص نشدهاند چیست، نظر به این که نگاهداری این افسران صراحتاً برخلاف ماده ۸۰ و تبصره ماده ۷۶ قانون نظام وظیفه و بند ب ماده واحده قانون اصلاح قانون نظام وظیفه مصوب ۱۲ آبان ماه ۱۳۲۴ میباشد و این عمل جرم هست چنانچه در ظرف یک هفته مورد مقرر آقای نخست وزیر برای جواب این سؤال حاضر نشوند این تبدیل به استیضاح خواهد شد. بنده خیلی خوشوقتم که جناب آقای وزیر جنگ تشریف آوردهاند که به این سؤال جواب بدهند در صورتی که شاید بهتر این بود که خود جناب آقای نخست وزیر این جواب را میدادند چون مسئول این عمل خلاف قانونی که انجام گرفته است خود ایشان هستند. قبل از این که موضوع را بنده عرض کنم لازم میدانم برای روشن شدن ذهن آقایان یک توضیحی عرض کنم.
و آن این است که در جریان کارهای ارتش بسیار کارهای خلاف قانون صورت میگرفت و میگیرد ولی نظر به این که در این مملکت مد شده است که هر کس خودش بگوید تکمه یقه فلان افسر کج بوده کافی است که بگویند این شخص مخالف با ارتش شاهنشاهی است این میخواهد که ما ارتش نداشته باشیم، این میخواهد که مملکت بلبشو باشد، چه باشد، چه باشد این یک چیزی است که مد شده است از این جهت بنده همیشه خودداری کردهام از مذاکرات جز در مواردی که به نظرم میرسد و البته اطلاعات خیلی زیادی من دارم از کارهای خلاف قانون و عدم توجهی به قانون که در ارتش همه روزه معمول است مثلاً برای یک نمونه یک موضوع کوچکی را عرض میکنم این شاگردهای احتیاط که به دانشکده افسری میروند یک هفته سؤالات از آنها میکنند که متأسفانه من آن سؤالات را همراه ندارم ولی بعضیها حقیقتاً مسخره است مثلاً رنگ موی مادربزرگ شوهر همشیره شما وقتی که جوان بوده چه بوده است؟ باور کنید که اینها هست (مکی- به کی رأی دادهاید در انتخابات) اما یک موضوعی که صراحتاً برخلاف قانون است از آنها میپرسند که شما در انتخابات دوره پانزدهم به کی رأی دادهاید این عمل آقای وزیر جنگ صراحتاً خلاف قانون است مخصوصاً طبق قانون رأی مخفی است وقتی قانون نوشته است رأی مخفی است کسی حق ندارد که بگوید به کی رأی دادهاید و حالا کاری ندارم به این که بعضیها چون اول اسمشان ب است یا اهل کرمان است اینها را چقدر اذیت میکنند و آنها را میکشند به ستاد و این طرف و آن طرف که تو ارتباطت با دکتر بقایی چیست؟ چون موضوع خصوصی است کاری ندارم ولی این سؤالی که تو به کی رأی دادی این صراحتاً یک عمل خلاف قانون است بنده خواستم فقط از لحاظ تذکر عرض کنم اما موضوعی که الان مورد بحث ما است این است که یک عده هر سال مطابق قانون نظام وظیفه به خدمت دانشکده افسری میروند آنها دیپلمهها لیسانسیهها ودکترها هستند و طبق مواد قوانینی که به عرض آقایان میرسانم خدمت آنها یک سال است، دوره خدمتشان
فصل یازدهم کادر افسری احتیاط و ذخیره قانون اصلاح پارهای از فصول و مواد قانون نظام وظیفه مصوب ۲۹ اسفند ماه ۱۳۲۱، ماده ۷۶- دانشآموزانی که دوره تحصیلاتشان مطابق دوره کامل متوسطه یا کمتر از لیسانس باشد پس از شش ماه تعلیمات مقدماتی در صف و داشتن استعداد و لیاقت افسری از بین آنان کسانی که داوطلب به ورود به دانشکده افسری احتیاط باشند از روی آزمایش انتخاب و به دانشکده اعزام میشوند
این ماده یک تبصرهای دارد که بعداً تصویب شده است
دانشآموزان اعزامی به دانشکده احتیاط پس از افسری طی دوره دانشکده در صورتی که از عهده امتحانات نهایی برآیند مطابق مقررات فصل پنجم قانون ترفیعات به درجه افسری نائل و شش ماه با درجه افسری در صف خدمت خواهند نمود، این یک موردی است که در قانون تصریح دارد،
ماده ۸۰ از همان قانون، کسانی که برای کی میگویم؟ این یک موضوعی است که بستگی به همه آقایان دارد شما همهتان یا پسرهاتان یا برادرتان یا پسرعمویتان یا قوم و خویشتان به این موضوع بستگی دارند و به این بیچارگی افتادهاند این موضوع را بنده مطرح کردهام و آقایان مجلس را کردهاند حمام زنانه همه دارند صحبتهای خودشان را میکنند.
رئیس- برای این است که وقتی خودتان آنجا تشریف دارید صحبت میکنید و رعایت دیگران را نمیکنید حالا هم آنها رعایت نمیکنند.
دکتر بقایی- در هر دو صورت حضرتعالی باید زنگ بزنید آن وقت هم باید حضرتعالی زنگ بزنید حالا هم همین طور، ماده ۸۰ کسانی که دوره تحصیلات آنها معادل لیسانس یا دکترا باشد به طور کلی باید ۱۲ ماه در خدمت زیر پرچم خواهند بود که پس از طی دوره دانشکده افسری احتیاط در صورتی که از عهده امتحانات نهایی برآیند مطابق فصل ۵ قانون ترفیعات به درجه افسری نائل و ۶ ماه با درجه افسری در حقیقت خدمت خواهند نمود باز در همین ماده هم مطرح است که ۶ ماه کافی است خدمت بکنند.
بعضی از نمایندگان- اکثریت نیست.
۹- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
رئیس- جلسه به آخر رسید اگر اجازه بدهید جلسه بعد اول جلسه سؤال به عمل آید جلسه روز سهشنبه خواهد بود دنبال سؤال و فوریتهای لوایح وزارت فرهنگ مطرح خواهد شد.
(مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد .)
رئیس مجلس شوراز ملی - رضا حکمت