مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آبان ۱۳۳۴ نشست ۱۷۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی- دوره ۱۸
جلسه: ۱۷۲
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۳۳۴
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس.
۲- سؤال آقای قناتآبادی راجع به ترتیب دریافت چند فقره مالیات بر درآمد و جواب آقای معاون وزارت دارایی
۳- سؤال آقای عمیدینوری راجع به عدم تشکیل دادگاه منحله و ترفیع و جواب آقای وزیر دادگستری
۴- تقدیم لایحه هزینه انتخابات دوره نوزدهم به وسیله آقای وزیر دادگستری
۵- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصهجات و خاتمه شور آن
۶- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه [در متن نسخه اصلی شماره ۷ درج شده بود]
مجلس دو ساعت پیشازظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورتمجلس.
رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد).
غائبین بااجازه- آقایان: نقابت- مهندس شاهرخشاهی- کیکاووسی- محمد ذوالفقاری- بزرگابراهیمی- محمود افشار- سرمد- دکتر سعید حکمت- نراقی- قراگوزلو- سنندجی- جلیلی- کدیور- اورنگ- معینزاده- صدقی- دکتر حمزوی- صرافزاده- حشمتی- میراشرافی- امیرتیمور کلالی.
غائبین بیاجازه- آقایان: امید سالار- اریه- سعیدی- یارافشار- شفیعی- قوامی- اسفندیاری- بوداغیان.
دیرآمدگان و زودرفتهگان بااجازه- آقایان: رضایی- یدالله ابراهیمی- افشارصادقی- صادق بوشهری- عبدالرحمن فرامرزی- پورسرتیپ- کریمی- دکتر افشار- قناتآبادی- احمد صفایی- پیراسته- عبدالحمید بختیار- سلطانمراد بختیار.
رئیس- نسبت به صورتمجلس اعتراضی نیست؟ آقای شوشتری بفرمایید.
شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم. با استدعای اجازه از طرف مقام ریاست خواستم ده کلمه عرض کنم که این سوءقصد و این عمل ناجوانمردانهای که نسبت به رئیس شد دولت «گرچه من مخالف شخصی باشم» پریروز در مسجد انجام پذیرفته مورد تنفر ملت ایران است (صحیح است) قویا استدعا دارم نگذارید یک دسته خیانت پیشه و مردم بیگانه مبادرت بکنند به اعمالی که آن اعمال به ضرر دین و دنیای مملکت تمام میشود من قویاً استدعا میکنم از طرف خود و نمایندگان ملت و عموم ملت ایران که دولت باید بیدار باشد قتل ارمنی با فلان مقاله روزنامه را به هم مربوط کند و قویاً باید درصدد تعقیب برآید و مرتکب باید دستگیر و به مجازات قانون برسند (صحیح است) (عبدالرحمن فرامرزی- تو را هم میکشند).
رئیس- آقای حائریزاده در صورتجلسه فرمایشی دارید بفرمایید.
حائریزاده- مطلبی که در جلسه قبل عرض کردهام در صورتجلسه اصلاحاتی لازم دارند اصلاح میکنم میدهم به تندنویسی.
رئیس- بسیار خوب آقای داراب بفرمایید.
داراب- در صورتجلسه نوشته است از اهالی گیلان و مخصوصاً بندر پهلوی استدعا میکنم که توجه مخصوصی بشود به این کار در حالی که از طرف اهالی است کلمه (از طرف) افتاده است.
رئیس- بسیار خوب اصلاح میشود آقای مکرم بفرمایید.
مکرم- یک پیشنهادی در جلسه گذشته روی ماده ده قانون خالصهجات تقدیم کردهام عرایضی هم کردم تصور میکنم آقای وزیر کشاورزی فرمودند که اگر این پیشنهاد را بکنند من موافقم این پیشنهاد را بنده قبلاً داده بودم حالا هم تقدیم میکنم که این پیشنهاد بنده تجدید بشود و بعد هم اگر اجازه بفرمایند توضیح لازم عرض میکنم و یک اصلاح عبارتی هم هست در صورت جلسه که تقدیم میکنم اصلاح شود.
رئیس- وقتی لایحه مطرح شد پیشنهاد میشود. آقای فرامرزی.
عبدالرحمن فرامرزی- بنده را غایبی بیاجازه مرقوم فرمودهاند در صورتی که بنده اجازه گرفته بودم.
رئیس- بیاجازه نبوده با اجازه بوده (عبدالرحمن فرامرزی- اگر با اجازه بوده درست است) در صورتمجلس نظر دیگری نیست؟ (اظهاری نشد) صورتمجلس تصویب شد امروز سؤالات مطرح است آقای خلعتبری (چند نفر از نمایندگان- نیستند) آقای قناتآبادی.
۲- سؤال آقای قناتآبادی راجع به ترتیب دریافت چند فقره مالیات بر درآمد و جواب آقای معاون وزارت دارایی
شمس قناتآبادی- مدتی است در این مملکت یک بحثی پیش آمده آن بحث این بوده است که چرا یک عدهای در این مملکت از همه مزایا استفاده میکنند و ابداً زیر بار قوانین موجوده نمیروند روی این مبنا یکی از مطالبی که مورد توجه قرار گرفته بخصوص از روزی که دولت آقای اعلا مصدر کار شدهاند که من بیمناسبت نمیدانم که سهم خودم از واقعه روز گذشته مسجدشاه اظهارتأسف کنم (احسنت) از واقعه اظهارتأسف کنم و در عین حال هم تشکر کنم خدا را که این فاجعه به نتیجه نرسیده است (صحیح است) غرض از روزی که دولت آقای اعلا مصدر کار شدهاند یکی از مطالبی که خیلی در اطرافش بحث شد تبلیغ شد پروپاکاند شد موضوع مالیات بر درآمد است البته میدانید که خود کلمه مالیات بر در آمد مطلب را روشن میکند یعنی مالیات از آن طبقه و دستهای که داری سودهای سرشار هستند نه مالیات از دستهای که در عرض ماه و سال به قوت لایموت آنها تکافو نمیکند. (صحیح است) گفتند باید یک قانون مالیات بر درآمد محکم و جدید و نو تهیه بشود و باید از کسانی که از زیر بار مالیات فرار میکنند مالیات گرفته شود این مالیات را گفتند و گفتند اما در عمل ما هنوز نتیجه نگرفتهایم آن کسانی که سودهای گزافی در این مملکت به دست میآورند یک مالیات معمولی هم بدهند بلکه آنچه که هست از فحوای پروندههای مربوط به اشخاص که سود سرشار میبرند به دست میآید این است که قالب آقایان از بار دادن مالیات فرار میکنند یک مطلبی بنده عرض میکنم و استدعا میکنم که خیال نکنند که به عنوان غرض فردی و شخصی این مطلب را عرض میکنم میخواهم توجه آقایان نمایندگان محترم را به یک موضوع حساس جلب کنم و آن این است که باز توی این مملکت از طبقه محروم به غیرحق یا حق مالیات میگیرند و طبقه برخوردار مالیات نمیپردازند این دلیلی است که میخواهم اقامه کنم نه این که چون مربوط به من است در پشت تریبون اعلام میدارم خیر در یک ماه و نیم دو ماه قبل یک ورقهای از وزارت دارایی به منزل پدر من بردهاند به آقای حاج سیدمحمدحسین قناتآبادی شما مبلغ هشتصد و نود نمیدانم چقدر از بابت مالیات مستغلات که قطعی هم شده است باید در ظرف ده روز بپردازید حالا مقدمات این پرونده کی تشکیل شده و آگهی کی کردهاند پدر من را کی خواسته اینها همه معلوم نیست مجهول است و اصلاً خوشمزهتر این است که پدر من در این مملکت یکوجب مستغلات ندارد هیچ ندارد من این را نگاه کردم گفتم نکند پدر من گوشه و کنار آب و ملکی خانهای تهیه کرده (یکی از نمایندگان- خوشحال شدید) و به من نگفته است ما برویم ببینیم این بابای ما پدر ارجمند ما این املاکش کجا است که مالیات مستغلات قطعی برایش وضع کردهاند هر چه رفتیم جستجو کردیم هنوز که ما پیدا نکردیم و البته به دولت است و جناب آقای انواری معاون وزارت دارایی که این مستغلات پدر ما را به ما نشان بدهند که ما از سهم خودمان محروم نمانیم از این قبیل هزاران نمونه در دستگاه جلیلیه وزارت دارایی موجود است ممکن است آقای انواری تشریف بیاورند پشت تریبون و بفرمایند که بنده این حرفها را تکذیب میکنم اصلاً همچون چیزی نیست دستگاه وزارت دارایی خیلی منظم است مالیات هم فقط از طبقه ثروتمند و اشخاصی که سود سرشار میبرند گرفته میشود ولا غیر ولی من به جناب ایشان عرض میکنم که اگر شما صد مرتبه این مطلب را تکرار بفرمایید و هزار دفعه هم قسم بخورید هیچکس از شما این مطلب را باور نخواهد کرد زیرا همه به این مطلب پی بردهاند که وزارت دارایی مهیا و مجهز است برای این که راه ارائه کند که کسانی که سود سرشار میبرند از مالیات دادن فرار کنند و به پنبهدوز و بقال و قصاب و پیشهور جزء فشار بیاورند و آخرین ریشه و رمق او را بکشند این کار وزارت دارایی است ولا غیر این مطلبی است که دلیل و برهان نمیخواهد همه آقایان نمایندگان و همه ملت ایران میدانند این یک مطلب را میخواهم عرض کنم چون موضوع صحبت ما است که نمایندگی کمپانی اتومبیل در ایران سالی صدهزار تومان استفاده میکنند (صحیح است) مطلب خیلی روشن است (افشارصادقی- میلیونها) بلی قربان من هم صدها عرض کردم میلیونها تومان به قول جناب آقای افشارصادقی استفاده میکنم مطلب هم بسیار بسیار روشن است هر نمایندگی در سال هزار تا دو هزار تا اتومبیل آخرین سیستم وارد مملکت میکند (شوشتری- ۲۵٪ هم در خارج ایران ممد حد منفعتش آنجا است) این اتومبیلها که وارد مملکت میشود ۲۵٪ منفعتش خارج است یعنی به مملکت ما وارد نمیشود وقتی که وارد ایران و به دست مصرفکننده میرسد یعنی خریدار این اتومبیلها را میخرد با محاسبات دقیق در هر اتومبیل نه هزار ده هزار یازده هزار تومان این آقای نماینده و این کمپانی میفروشند در اینجا استفاده میکنند (صفاری- فاکتورهای جعلی درست میکنند) و به قول جناب آقای صفاری فاکتورهای جعلی درست میکنند و مسلماً هیچکس از این نمایندگیها در سال کمتر از دو هزار تا ماشین سواری آخرین سیستم به این مملکت وارد نمیکند (لاری- حسابتان اشتباه است) شما دو هزار ضرب در ده هزار تومان بکنید ببینید در هر سال هر نمایندگی چهقدر استفاده میکند. من راجع به جیپ صحبت نکردهام آقای لاری آن مستثنی است از این مطلب (یکی از نمایندگان- مال آقای لاری نیست) همانطور که آقایان فرمودند در سال یک میلیون تومان پانصد هزار تومان دو میلیون تومان استفاده میبرند آقای معاون وزارت دارایی که امروز پشت تریبون تشریف میآورند باید به ما بفرمایند که این آقایان چقدر در این سالها مالیات دادهاند یکی از آقایان نماینده دوج است آقای همدانیان من یک صورتی خواست از وزارت دارایی برای مالیات که از سال ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۳ این آقای پرداخته اتومبیلهای دوج هر سال میآید هر سال هم همهاش فروش میرفته هر سال هم عوایدش موجود بوده است هر سال هم برای این آقا پیش آگهی به شماره مختلف که الان هم هست شماره ۱۰۵۱۶ شماره ۷۸۱۹ شماره ۱۳۵۷۵ هر سال پیش آگهیهای به این عنوان ۹۹۳۵۴ تومان ۸۱۱۹۹ تومان ۱۱۲۴۸ تومان ۷۸۸۸۰ تومان همینطور در سنوات متعدد برای آقای همدانیان پیشآگهی فرستاده شده و برای گرفتن مالیات مقررات قانونی انجام شده اما وقتی که صحبت مالیات گرفتن شده است بعد از هشت سال ده سال یک میلیون دو میلیون مالیاتی که بر عایدی او در ظرف این ده سال تعلق گرفته اینها را آمدهاند صلح کردهاند به ۱۷ هزار تومان (اکبر- چند سال؟) از سال ۱۳۲۶ تا حالا درست حساب بفرمایید آمدهاند صلح کردهاند به ۱۷ هزار تومان و خوشمزهتر این است که در بعضی از سالها مطابق همان فاکتورهای جعلی که آقایان فرمودند و مطابق ترازنامهای که اینها نشان دادهاند آمدهاند گفتهاند این آقا ضرر کرده سال بعد هم ضرر کرده سال بعد هم ضرر هم کرده پس معلوم میشود ضرر یعنی منفعت اگر یک تاجری یک سال دو سال پشت سر هم ضرر بکند سال سوم غرما میشود فقیر میشود باید برایش پول جمع کرد اما اینها هر چه ضررشان بیشتر میشود قطر سرمایه و ثروتشان زیادتر میشود دستگاههای دولت هم نسبت به اینها گذشتش بیشتر میشود بنده میخواهم این را عرض کنم این منظور آقای همدانیان و شرکت اتو سعدی هم من باب مثال بود نه این که روی این مطلب نظر خواصی بود من میخواهم یک مطلبی را بگویم و آن این است که بگویم آقا این سیستم وصول مالیات در این مملکت غلط است) (صحیح است) یعنی قابل دوام نمیتواند باشد شما یک سال دیگر دو سال دیگر میتوانید فشار بیاورید به طبقه مرحوم بقال و چقال و قصاب و مالیات و عوارض مستقلاً جعلی برای ایشان بسازید و مردم را به چوب ببندید و مالیات بگیرید اما بعد از دو سال و سه سال دیگر مگر ممکن است از قبرستان بهرهبرداری کرد؟ (عبدالرحمن فرامرزی- کفنش را میفروشند) وقتی که طبقه محروم نباشند بروند شما دستگاههای خودتان را چه جور میگردانید آیا آنوقت هم دلتان میخواهد میلتان میکشد که بروید به سراغ دزدهای بیتالمال که این همه از بیتالمال و مالیه مملکت استفاده میکنند مالیات اخذ کنید یا خیر این مطلب را باید برای من روشن بفرمایید.
رئیس- آقای معاون وزارت دارایی بفرمایید.
معاون وزارت دارایی (انواری)- راجع به پیش آگهی آقای شمس قناتآبادی راجع به خودتان فرمودید بنده چون سابقه ندارم تحقیق میکنم (قناتآبادی- بلندتر بفرمایید) راجع به پیشآگهی مالیاتی که برای خودتان آوردهاند بنده خبری ندارم.
قناتآبادی- برای خود من نیاوردهاند برای پدرم آوردهاند آن هم مالیات مستغلات است یادداشت بفرمایید که یک وجب هم توی دنیا مستغلات ندارد.
معاون وزارت دارایی- راجع به مالیات اتومبیل هم موضوع سؤال شما نبوده که بنده تحقیقاتی کرده باشم آن را هم ممکن است تحقیقات بکنم و جواب عرض کنم موضوع سؤال راجع به چند فقره مالیات بوده اینجا یادادشتهایی شده است راجع به همدانیان و نصیرزاده و عاصمی و شفیعا و دیگران که قرائت میکنم.
جناب آقای شمس قناتآبادی نماینده محترم مجلس راجع به پروندههای مالیاتی آقایان حسین همدانیان- نصیر نصیرزاده- حاجمحمد عاصمی- مقتدر شفیعا- محمدعلی شالچی و نصرتالله متحدین سؤالی فرمودند که اینها برای استحضار آقایان محترم نمایندگان مجلس شورای ملی خلاصه پرونده مالیاتی که هر یک از آنها توضیح داده میشود.
۱- برای سال ۱۳۲۸ آقای حسین همدانیان پیشآگهی مالیاتی به مبلغ ۴۸۷ر۱۲۵ر۱ و جهت سه سال ۲۹ و ۳۰ و ۳۱ هر سال ۸۰۰ر۷۶۸ ریال صادر و ابلاغ میگردد پس از اعتراض مؤدی به پیشآگهیهای صادره پرونده امر به کمیسیون تشخیص ارجاع و مؤدی دلایل و مدارکی ارائه میدهد که از مدتی قبل تجارت انفرادی نداشته و سرمایه خود را در شرکتهای بازرگانی بله جریان گذاردهاند معذالک کمیسیون مالیات سنوات مذکور را به مبلغ ۰۰۰ر۱۷۰ ریال توافق مینماید و در سال ۱۳۳۳ چون طبق بررسیهایی که به عمل آمده مؤدی به هیچوجه تجارت انفرادی نداشته پیشآگهی مالیاتی صادر نمیکرده.
۲- برای سال ۳۱ آقای نصیرزاده پیشآگهی به مبلغ ۱۵ر۸۴۶ ر۵۹۵ ر۱۱ ریال صادر میگردد در صدور پیشآگهی مزبور دو اشتباه به عمل آمده به این معنی که در برک بازدید یک مرتبه با اعمال قرائن و امارات روی سرمایه مؤدی مبلغی مالیات تعیین و یک مرتبه دیگر روی واردات و صاداراتی که به نام او بوده درآمدی تشکیل و مالیات آن به رقم مالیاتی که روی سرمایه تشخیص داده شده علاوه میگردد و بدینترتیب رقم پیشآگهی بالا میرود اشتباه دوم این بود که پس از صدور پیشآگهی و ابلاغ به آقای نصیرزاده معلوم میشود واردات و صادراتی که به نام او از واردات کل گمرک صورت داده شده مربوط به این شخص نبوده و تعلق به شرکت مقدم و توکلیان داشته است که پس از رسیدگی به دفاتر شرکت و ثبوت صحت اظهارات آقای نصیر نصیرزاده و تشخیص این که مؤدی مزبور صرفاً عمل دلالی را برای شرکت مقدم و توکلیان انجام میداده مالیات او به مبلغ ۰۰۰ر۷ ریال
کمیسیون مورد توافق قرار میگیرند این مبلغ با سابقه مالیاتی مؤدی متناسب بوده است.
۳) پرونده مالیاتی حاجاحمد عاصمی سوابق مالیاتی آقای حاج محمد عاصمی به این شرح میباشد.
سال ۲۸ در کمیسیون حل اختلاف توافق شده ۶۰۰۰۰ ریال.
سال ۲۹ و ۳۰ هر سال ۵۰۰۰۰ ریال.
و در سال ۳۱ و ۳۲ پیشآگهی به ترتیب به مبلغ
۳۰ ر ۲۹۹ ر ۷۸۸۶ ر ۴ ریال.
۲۰ ر ۷۶۳ ر ۵۸۳ ر ۵
۳۰ ر ۲۹۹ ر ۸۷۶ ر ۴
صادر میگردد مؤدی در کمیسیون تشخیص حاضر و مواردی که به تصدیق کلانتری رسیده بود ارائه میدهد که دفاتر تجاری او ضمن سرقت سایر اثاثیه او به سرقت رفته و چون در صورت عدم ارائه دفاتر راهی جزو توافق نبوده مالیات سال ۳۱ و ۲۳ او به ترتیب به مبلغ ۸۰۰ ر ۱۰۳ ریال و ۸۰۰ ر۱۱۰ ریال در کمیسیون مورد توافق قرار میگردد به طور کلی ملاحظه میفرمایید مالیات سال اخیر بیش از دو برابر حد متوسط مالیات سنوات قبل میباشد.
۴) آقای مقتدر شفیعا یکی از بازرگانان است که چوبهای جنگلی به خارجه مخصوصاً به انگلستان صادر مینموده است سابقاً مالیاتی این شخص در سال ۲۹ و ۳۰ به مبلغ ۰۰۰ ر۱۲۰ و ۰۰۰ ر۶۰ ریال بوده است پیشآگهیهای مالیاتی برای سنوات ۳۱ و ۳۲ برای هر یک به مبلغ ۲۰ر۳۲۷ ر۸۳۴ ر۳ ریال صادر و چون مؤدی به خارجه مسافرت نموده بود نماینده او دفاتر تجاری پلمب شده را ارائه داد و توضیحات لازم داده است که چون سالهای ۳۰ و ۳۱ به علت قطع رابطه با کشور انگلستان درآمد مکفی نداشته میتواند طبق سنوات قبل مالیات بپردازد. به اینترتیب کمیسیون توافق نموده است که مؤدی مالیات هر یک از سنوات ۳۱ و ۳۲ را به مبلغ ۴۵۰۰۰ بپردازد.
۵) پرونده آقای محمد علی شالچی از اداره دارای تبریز به تهران ارسال و پیش آگهیهایی که به مبلغ ۵ ر۹۳۵ر۶۸۹ ر۳ و ۵۶۰ ر۸۵۷ و۸۰۰ ر۱۰۳ ریال صادر گردیده بود در کمیسیون مطرح و مؤدی مدارکی در کمیسیون ارائه میدهد که وضع مالیاتی او در سالهای اخیر رضایتبخش نبوده و مبالغی مقروض میباشد سابقه مالیاتی او در سنوات قبل حداکثر چهلهزار ریال بوده و مالیات سنوات ۲۸ و ۲۹ و ۳۰ در کمیسیون تشخیص به مبلغ ۰۰۰ ر ۳۲۰ ریال مورد توافق قرار میگیرد که در اثر عدمپرداخت مؤدی پس از چند ماه با زحمت زیاد با توسل به عملیات اجرایی به حیطه وصول درمیآید.
۶) آقای نصرتالله متحدین در گذشته وضع مالی رضایتبخشی داشته ولی طبق تحقیق اداره کل درآمد فعلاً وضع مؤدی به هیچوجه خوب نبوده و به همین جهت برای سنوات از ۲۲ الی ۲۸ او در کمیسیون حل اختلاف جمعاً به مبلغ: ۰۰۰ر۱۱ و سنوات ۲۹ و ۳۰ و ۳۱ در کمیسیون بدوی جمعاً مبلغ ۸۰۰ ر ۶۶۸ ریال بدون توجه به اوضاع و احوال مؤدی صادر میگردد ولی پس از حضور مؤدی در کمیسیون و ارائه مدارک لازم کمیسیون با توجه به ضعف مالی او مالیات سال ۳۲ را به مبلغ دو هزار ریال مورد توافق قرار میدهد و تحقیق مالیات و وضع این مؤدی و مقایسه وضع مالی فعالی او با گذشته برای آقای شمس قناتآبادی نماینده محترم مجلس بسیار آسان میباشد این جوابی است که تهیه شده و عرض کردم و راجع به اتومبیل هم تحقیقات میکنم و نتیجه را به عرض مجلس میرسانم.
رئیس- آقای قناتآبادی بفرمایید.
قناتآبادی- از مجموع فرمایشات آقای انواری این مطلبی استفاده شد که این آقایانی که همه آنها از میلیونرهای مملکت هستند بخصوص آقای همدانیان (یکی از نمایندگان- همدانیان اول میلیاردر ایران است) استدعا میکنم مراجعه بفرمایید به بانکها ببینید وقتی که پای اعتبار دادن به این اشخاص است چقدر اعتبار به آنها میدهند (موسوی- نامحدود است) و وقتی که که میخواهند از آنها مالیات بگیرند دفتری خود آنها میبرند نشان میدهند میگویند ما ضرر کردهایم وزارت دارایی هم قبول میکند آن دیگری هم میگوید به شهادت کلانتری دفاتر مرا دزد برده است وزارت دارایی قبول میکند و آن سومی میگوید چون قطع رابطه شده من ضرر کردهام باز هم وزارت دارایی قبول میکند من میخواهم از وزارت دارایی این سؤال را بکنم وزارت دارایی به دلایلی حرفش را و بیان دیگر و شهادت کلانتری دزدی دفاتر او موضوع قطع رابطه را که دیگری استناد کرده مالیات از آنها نمیگیرد آیا این دلایل را از طبق سوم هم قبول میکنید؟ (بعضی از نمایندگان- ابداً) اگر یک بقالی بگوید چون قطع رابطه شده وضع من بد شده و درآمد نداشتهام وزارت دارایی از او قبول میکند؟ والله شرمآور است اگر شما نمیتوانید از این طبقه قطاعالطریق مالیات بگیرید در وزارت دارایی ببندید و اینجور هم جواب ندهید (احسنت).
۳- سؤال آقای عمیدینوری راجع به عدم تشکیل دادگاه منحله و ترفیع و جواب آقای وزیر دادگستری
رئیس- آقای عمیدی نوری بفرمایید.
عمیدینوری- بدبختی مملکت ما آقای قناتآبادی همین است که در این مملکت که چیزی اجرا نمیشود قانون است و سؤال بنده هم از وزارت دادگستری راجع به عدم اجرای قانون است بنده خیال میکنم این یک سؤال باشد که تمام نمایندگان مجلس شورای ملی با من هم عقیده باشند اگر در مملکت قانون درست اجرا بشود تنظیم اجتماعی در مملکت برقرار خواهد شد و عدمرضایتها و تشنجات به آرامش تبدیل خواهد شد چند روز پیش مسافری از اروپا آمده بود شرح میداد میگفت در یکی از شهرهای شمالی اروپا دیدیم که تاکسیها مثل همان وضع قدیمی خودش برقرار است پرسیدم چرا اینطور است گفتند در ۲۰ سی سال پیش یک آییننامهای برای تاکسیهای آن شهر وضع شده بود و چون آن آئیننامه هنوز اجرا میشود وضع این تاکسی به همین شکل باقی و برقرار است البته در اجتماع و جامعههایی که آییننامهها قوت اجرایی خودش را اینقدر دوام میدهد معلوم است که نظم و آرامش آن اجتماعات بایستی خیلی فرق با وضع اجتماعی پریشان و بدبخت ما داشته باشد که اینجا مینشیند قانون وضع میکنی و توجهی که بعضی از آقایان وزرا به قانون ندارند از هر چیز بالاتر است یک قانون قانونی پارسال ما اینجا گذارندیم ۱۷ میلیون تومان به وزارت دادگستری اعتبار دادیم مجلس شورای ملی تصویب کرد برای دو کار یکی از این که دادگستریهایی که منحل شده بود در سراسر شمال در حکومت اسبق و وضع تشنجآوری ایجاد کرده بود برگردد در تمام ایران اعاده بشود به صورت اول و دادگاههای وحشی و دادگاههایی هم که احتیاج داریم احتیاج بشود از ابتدای سال الی حال قریب هشت ماه میگذرد در این هشت ماه بنده میتوانم بگویم که یک دادگاه بخش که جزو آن هفده میلیون تومان بوده و برای مازندران برای نور با این که در آن بودجه تعیین شده هنوز که هنوز است هشت ماه میگذرد و این دادگاه بخش تشکیل نشده بنده میخواهند بپرسند از جناب آقای وزیر دادگستری آقای دکتر امینی که سوابق طولانی قانونی دارند و متأسفانه وقتی وزیر دارایی بودند مورد همین سؤال بنده راجع به عدم اجرای این قانون واقع شدند و حالا که وزیر دادگستری شدهاند متأسفانه همین سؤال تکرار میشود جناب ایشان بفرمایند ببینید که این قانون را چرا تا به حال اجرا نکردهاند الان دادگستریهای گیلان و مازندران یعنی آنچه راکه بنده خودم میدانم میگویم در مازندران همان کسی که امین صلح بود حالا لقب پیدا کرده رئیس دادگاه شهرستان شده ولی دستگاه دادگستری وجود ندارد بازپرس ندارد مدیر دفتر ندارد عضو ندارد و آقایان این هفده میلیون تومان را نگه داشتهاند توی بودجه خودشان و آن را خرج نکردهاند و دادگاهها را سرجایش برقرار نکردهاند و حالا بنده نمیدانم چه کار میخواهند بکنند (افخمی- قاضی ندارد) و اما این که فرمدهاند قاضی ندارد به عرض جناب آقای افخمی که یکی از مدیرکلهای محترم وزارت دادگستری هستند میرسانم که خود آقایان اینجا قانون وضع فرمودید که برای سه کار استخدام جدید مجازات است یکی از برای آقایان اطبا یکی از برای آقایان قضات یکی هم برای آقایان آموزگارها و شما در همین تهران دانشکده حقوق دارید سالی چند نفر لیسانسیه حقوق دارید و این بیچارهها مرجع کارشان وزارت دادگستری است مراجعه میکنند و وزارت دادگستری اینقدر در جریان کارش ربطی است که جواب قانونی آنها را در مورد استخدام هم نمیدهد بنابراین ما قضات داریم چرا نداریم؟ از قضات استفاده نمیشود از لیسانسیه حقوق استفاده نمیشود و نتیجه اش همین است بنابراین دستگاه قضایی ما قادر است که قاضی داشته باشد ولی تشکیلات ما و عدماعتنای بعضی از آقایان و وزرا به قوانین طوری است که کارهای ما نمیگذرد در تیرماه امسال قانونی از کمیسیون مشترک گذشته و برای همین قضایی که جناب آقای افخمی فرمودند که حال و روزگارشان بهتر بشود یعنی توقیفشان در دورههای خدمت که قبلاً احتساب نشده بود احتساب بشود رتبههای قانونی اینها داده بشود بنابراین مجلس شورای ملی وظیفه قانونگزاری خودش را انجام داد ولی بنده سؤالم مخصوصاً در این دوره که در مرداد این سؤال کردهام بعد از پنج ماه تازه نوبت به بنده رسیده از جناب آقای وزیر دادگستری این است که چرا این قانون را اجرا نمیکنند جنابعالی که امروز دلتان به حال قضات میسوزد در حالی که موقعی وزیر دارایی بودهاید در کمیسیون دادگستری با هر گونه اضافهحقوق قضات مخالف نکردید بنده از شما سؤال میکنم چرا ترفیع قانونی این قضات را نمیدهید و قانون را اجرا نمیکنید و این آقایان قضات را میفرستید سر وقت قوه مقننه میگویید کارتان در مجلس شورای ملی لنگ است بنده خیلی متأسفم که چند نفر از این قضات مراجعه کرده بودند حتی آمده بودند پهلوی بنده و میگفتند در مجلس شورای ملی میخواهیم متحصن بشویم برای این که قانونی
که از مجلس گذشته است درد ما را دوا نمیکند (مهندس اردبیلی- وضع قضات باید اصلاح شود) آن به جای خود قضاوت باید اصلاح شود بنده هم با شما موافقم ولی همه اینها در نتیجه عدم اجرای قانون است قسمت محکمه انتظامی باید جریان خود را طی کند قاضی مختلف باید مجازات بشود ولی آن هم که وظیفه قانون خودش را انجام داده بایستی ترفیعش داده بشود به این قانون گفته بودند که کارتان در مجلس لنگ است مخصوصاً کمیسیون دادگستری را به سرعت تشکیل دادیم و همان لایحهای را که در کمیسیون مشترک قوت اجرایی بهش داده بود دو مرتبه مطالعه کردیم و یک اصلاحاتی شد ولی جناب آقای وزیر دادگستری میداند که اجرای آن قانون به قوت خودش باقی است هر قدر خواستیم به آنها بگوییم کارتان در مجلس تام شده البته گفته است آقای وزیر دادگستریی مخصوصاً آقای معاونشان جای تأسف است چون ایشان رتبه قضایی دارند و رئیس شعبه هستند مثل این که دلشان نمیخواهد سایر قضات به حق خودشان برسند من این را از زبان قضات عرض میکنم ایشان اشکال میکنند در اجرای قانون و رتبههای قانونی آنها را نمیدهند و میگویند تقصیر مجلس است گفتم چرا میگویند مجلس سنا در آن لایحه یک اصلاحاتی کرده گفتیم بسیار خوب قدرت اجرایی لایحه مشترک که از بین نرفته میگویند مجلس شورای ملی بیاید آن را درست کند آقای وزیر دادگستری و معاونشان این جور میگویند مجلس بیاید آن را درست کند تا ما اجرا کنیم بنده خیلی متأسفم که آقایان وزرا بعضیشان اولاً قوانین را درست اجرا نمیکنند و ثانیاً تقصیر خودشان را گردن مجلس میاندازند به اغلب گفتم که بنده خیلی متأسفم از این وضعی که پیش میآید مجلس شورای ملی وظیفه قانونی خودش را انجام داده قانون را گذرانده وزیر دادگستری قانون را اجرا نمیکند و بعد به قضات میگوید باید احقاق حقمان را در مجلس بکنیم در مجلس متحصن بشود من اینجا عرض میکنم این ترتیب صحیح نیست اگر قرار بشود وزیر عدلیه ما قوانین را اجرا نکند و بعداً قضاتی که حقشان از بین رفته برعلیه مجلس شورای ملی منطقشان بکنید این بسیاربسیار جای تأسف است و بنده میخواهم ببینم توضیحات جناب آقای وزیر دادگستری در این مورد چیست؟
رئیس- آقای وزیر دادگستری.
وزیر دادگستری (دکتر امینی)- بنده خواستم از جناب آقای عمیدینوری هم تشکر بکنم و هم گله بکنم تشکر از این جهت که به بنده فرصت دادند راجع به دادگستری چند کلمه عرض کنم و گله از این جهت که آقای عمیدینوری که خودش هم وکیل دادگستری هستند سابقه قضایی دارند و به وضع دادگستری مسلماً بیش از دیگران آشنایی دارند واقف به مشکلات دادگستری هستند چرا این طور میفرمایید ایشان اولاً فرمودند که بنده در وزارت دارایی که بودم قانون را اجرا نکردم و حالا که وزیر دادگستری هستم باز هم قاون را اجرا نمیکنم و البته جای جناب آقای حائریزاده خالی آخر چهطور بنده میتوانم قانون را اجرا نکنم و کدام وزیر میتواند ادعا کند که من مجری قانون نیستم در قسمت وزارت دارایی البته ایراد آقای عمیدینوری راجع به موضوع ارز بود بنده عرض کردم عملی نیست وسیله نداشتن برای اجرای قانون امتناع از اجرای قانون نیست باید وسیله اجرایش فراهم بشود (عمیدینوری- هیمن اشتباه است باید وسیلهای ایجاد کرد) اما راجع به دادگستری دو مطلبی فرمودند یکی عدم تشکیل دادگستری منحله و یکی هم راجع به ترفیعات قضات چون این قسمت را مکرر بنده فرمودهام در کمیسیون و در خارج از کمیسیون دادگستری البته هر یک از وکلا برای حوزه انتخابیه خودشان باید علاقهمند باشند آقای عمیدینوری برای مازندران و آقایان دیگر برای حوزه انتخابیه خودشان اما راجع به قسمت دادگستری تمام آقایانی که با دادگستری سر و کار دارند میدانند که صحبت پولها نیست صحبت پول پیدا کردن قاضی و عضو دفتری است فرمودند که امین صلح را آمدهاند رئیس دادگاه کردهاند اما نه منشی دارد نه رئیس دفتر بنده تصدیق میکنم شما آمدید اجازه دادید که قاضی استخدام بکنید تحت شرایطی که مسابقه بدهند مشمول هم هستید عضو دفتری را مطلقاً ممنوع کردید بنده چندین بار به موازات دارایی و تمام وزارتخانهها بخشنامه کردند مراجعه کردند که آقا شما اعضای زیادی که در دستگاهتان هست معرفی کنید به وزارت دادگستری که ما لااقل آنها را عضو دفتری بکنیم تقریباً دو ماه قبل وزارت دارایی ۷۰ نفر صورت برای ما فرستاده زائد اداره غله را فرستاده که آنها بیایند در دادگستری آنها همهشان آمدند دستهجمعی در اتاق بنده و خودشان را معرفی کردهاند یکی رئیس سابق غله کردستان بود یکی رئیس سابق غله کرمانشاه معاون همه رتبههای نه و همه هم خودشان گفتند آمدهایم آیا شما موافقت میکنید که ما برویم منشی دادگاه بخش یا دادگاه شهرستان بشویم و یا این کار از ما برمیآید؟ خوب بنده چه بکنم حالا اگر واقعاً حکم هم بدهند که فلان آقای رئیس سابق غله کرمانشاه برود رئیس دفتر فرض کنیم دادگاه نور بشود میرفت؟ ممکن نبود که برود یک عدهای از فرهنگیان که اینها متهم به چی بودند بعد از مدتی که رسیدگی شد گفتند ارجاع کار در قسمتهای کارهای غیرحساس به اینها اشکالی ندارد اینها هم در حدود ۵۰ نفر بودند. که البته گشایش در کار ما شد اینها باید به جاهایی بروند و مورد نظر باشند که اگر واقعاً توبه کردند و اشخاص سراستی هستند آنها را نگه داریم والا عذرشان را بخواهیم (شوشتری- خدا عاقبتش را به خیر کند) بنده آقای عمیدینوری کارهایی نکردم که شاید برخلاف ترتیب باشد الان برای ماشیننویس معطل هستیم خود آقایان میدانید در دادگاه شهرستان تهران احکامش یک ماه است بلکه بیشتر صادر شده ماشیننویس نیست که اینها را ماشین کند گفتم از قسمت تصفیه سه تا ماشیننویس بیاورند و این احکام را ماشین کنند و یک لایحهای من تهیه کردم که اجازه بفرمایند یک مقدار عضو دفتری استثنا اجازه بدهند که استخدام کنیم و بفرسیتم بنده معترفم که تمام این قسمتها ناقص است. و باید رفع نواقص بشود ولی این عدم اجرای قانون نیست که بنده عامل عامداً قانونی را اجرا نکرده باشم بلکه مشکلاتی که درباره اجرای قانون هست اینها آقایان توجه بفرمایید آقای عمیدینوری جای بنده اگر توانستید شما با وجود این قانون مشکلات را رفع کنید بنده قبول اطلاعت میکنم به بنده راهنمایی کنید بنده چه جور این مشکلی را جلوی بنده هست مرتفع کنم آن وقت اگر بنده نکرم مرا توقیف و ملامت بفرمایید ولی صرف قانون که به دست بنده دادهاند بدون این که وسایل کارش آمده باشد جای گله نیست بنابراین اگر بنده وزیری هستم که جاهطلب هم هست و میخواهم کاری بکنم اگر بنده وسیلهای دارم ولی کار نمیکنم این که برخلاف عقل و منطق است اما راجع به قضات (عمیدینوری- این که دیگر وسیلهاش اشکالی ندارد) (مشایخی- اولی را ایشان قانع شدند) (عمیدینوری- نه خیر اولی را هم قانع نشدند) راجع به قضات دادگستری بنده یک لایحهای آوردم که خوشبختانه در کمیسیون دادگستری. و دارایی تصویب شده و میخواستم مخصوصاً آقای عمیدینوری کمک بفرمایند که این لایحه زودتر بیاید در مجلس مطرح بشود اما راجع به موضوعی که فرمودید که بنده اشخاصی را فرستام بیایند به مجلس بنده صددرصد تکذیب میکنم که کسی را بفرستند در مجلس و بگویم که کار شما در آنجا گیر است بنده این گرفتاری را در وزارت دارایی داشتم بنده خودم اینقدر شهامت و شجاعت دارم که اگر یک قاضی آمد پیش بنده و گفت چرا رتبه من را نمیدهید یا بگویم که عاملا و عامدا نمیدهم و یا یک مشکلاتی در کار است تا آن مشکلات رفع نشده است نمیشود داد و باید آن مشکلات را رفع کنیم و بنده هیچکسی را نمیفرستم به مجلس که آقا شما به وسیله آنجا اقدام کنید که کارتان انجام بشود اینها وظیفه بنده است که بیایم از آقایان تقاضا کنم و انجام بشود بنابراین این قسمت را به کلی تکذیب میکنم (عمیدینوری- بنده اسامیشان را از پشت تریبون خواهم گفت) از قول بنده (عمیدینوری- بله) اگر آقا تنها به قاضی بروید چه عرض کنم بنده آن آقایان را میآورم با آقا روبهرو میکنم اما راجع به تکلیف قضات در قانونی که در کمیسیون مشترک گذشت تبصره شش میگوید به منظور اجرای ماده فوق استثنا کمیسیونی از معاون و مدیر کل اداری و رئیس داره کارگزینی وزارت دادگستری تشکیل و نسبت به تقاضای ترفیع کارمندان که تا آخر سال ۳۳ آنهایی که استحقاق دارند با رعایت مقررات این قانون رسیدگی مینمایند و پس از احراز از استحقاق وزارت دادگستری احکام آنها را صادر میکند این لایحه این است که از کمیسیون مشترک گذشته بر طبق این لایحه کمیسیون تشکیل شد و مشغول رسیدگی شد بعد این قانون آمد در جلسه علنی سنا مطرح شد و درش اصلاحی شد که بایستی محکمه انتظامی هم رسیدگی بکند رسیدگی این قانون کافی نیست بعد آمد به مجلس شورای ملی در کمیسیون دادگستری هم آقایان اصلاحاتی فرمودند و الان آن لایحه حاضر است که بیاید در مجلس مطرح بشود اما ما بیاییم احکام ترفیعات را به استناد آن قسمت قبلی بدهیم بدون رسیدگی محکمه انتظامی و بعد هم این قانون را تصویب کردیم یک عده باید بروند به محکمه انتظامی و یک عدهای بدون محکمه انتظامی این کار را بکنیم این که جور درنمیآید در کمیسیون دادگستری اینجا اصلاح شد که بیش از سه رتبه ندهیم در صورتی که در لایحه اولی که به تصویب کمیسیون مشترک رسیده گفته شده که تا هر رتبه باشد میشود داد. بنابراین تناقضی بین اولی که در کمسیسون مشترک تصویب شده و اصلاحی که در مجلس سنا شده و اصلاحی که در کمیسیون دادگستری مجلس شورای ملی شده است وجود دارد اگر به جنابعالی عرض شده که این زودتر در مجلس شورای ملی تصویب بشود برای این است که تبعیضی در کار نشود از همه اینها گذشته تا الان ما گرفتار وزارت دارایی بودیم و کشمکش داشتیم که ترفیعات قضات ارتباطی به تصویبنامه ندارد و قانون خاصی دارد چند روز پیش هم نوشتهاند عجالتاً احکام را بهشان بدهید تا اعتبار برسد و این هم وعده سرخرمن است بنابراین نفرمایید که ما قانون را اجرا نمیکنیم تا صددرصد موافقیم که عدم اجرای قانون در مملکت منشأ عدمرضایت مردم است اگر قانون اجرا بشود اگر مقررات رعایت بشود شاید یک قسمتی از احتیاجات مردم و یک قسمتی از عدمرضایت مردم از بین برود اما جنابعالی که اهل منطق هستید حقوق دادن هستید وکیل دادگستری هستید و وکیل مجلس شورای ملی هستید من تقاضایم این است
که تعصب شخصی خودتان را مخلوط نکنید چون آن وقت قوه مقننهتان ضعیف میشود راجع به مازندران و نه تنها مازندران تمام نقاط کشور باید دادگستریش تشکیل بشود و سعی بنده این است که اشخاصی را بفرستیم آنجا که مردمان پاک و درستی باشند چون به عقیده بنده دادگاهی که از یک رئیس دادگاه نادرست و یا غیرمطلع تشمکیل بشوند برای مردم مزاحمتش بیشتر است و برای دادگستری هم اسباب حرف و بدنامی است (صحیح است) بنابراین خواستم عرض کنم به هیچوجه بنده و نه فقط بنده هیچ کدام از وزرا نمیتوانند بگویند ما قانون را اجرا نمیکنیم اما شما که مقننه هستید و بنده که مجری قانون هستم باید بنشینم و مشکلات را حل کنم و جنابعالی که دادگاه بخش تکشیل بشود آن هم در قسمت نور بنده هم با کمال میل میخواهم اما باید یک رئیس دادگاه پیدا کنم یک عضو دفتری پیدا کنیم یک نفر عضو علیالبدل پیدا کنیم تا وقتی که آن بدبخت ناخوش میشود بتوانیم بهش مرخصی بدهیم الان یک عده از قضات ما سالها است در شهرستانها ماندهاند و مریض شدهاند فرسوده شدهاند و از بین رفتهاند بنده ندارم کسی را به جایش بفرستم که یک ماه بتواند بماند مرکز معالجه کند بنابراین این را آقا در نظر بگیرد آن وقت اگر آن راهنمایی که فرمودید بنده عمل نکردم تشریف بیاورید بفرمایید که فلانکس لجاج و عناد دارد که قانون را اجرا نکند در ضمن از آقایان محترم تقاضا میکنم تا خود بنده اینجا هستم چون بنده سر سفر هستم چند تا لایحه مال دادگستری است اینها را تصویب بفرمایید یکی راجع به سازمان دادگستری است یکی راجع به دیون کیفر است یکی هم راجع به هزینه دادرسی است چون همه آقایان توچه دارند به اصلاح دادگستری و به عقیده بنده اگر دادگستری اصلاح شود شاید یک قسمت عمده عدمرضایت مردم از بین برود توجه بفرمایید که این سه لایحه تصویب بشود که آن وقت اگر نواقصی بود به تدریج آنها را رفع کنیم و از بین برود (شوشتری- برای گرگان هم فکری بفرمایید).
رئیس- آقای عمیدینوری.
عمیدینوری- بنده خوشوقتم که در این سر سفر به جناب آقای دکتر امینی هر کجا تشریف میبرم باز هم در پشت تریبون در ضمن این که احترام گذاشتن به قانون و فرمودند من قانون را اجرا میکنم عملاً در هر دو مورد اشکالی برای عدم اجرای میکنم اعترافشان برای عدم اجرای قانون دلایل را هم عرض میکنم قضاوتش با آقایان در قسمت اول بیاناتشان این بود که قوانین اگر ایجاد مشکلات در اجرایش شد تقصیر من چیست خلاصهاش بود بنده معتقد هستم که همینجا تقصیر وزیر است برای این که ما در قانون مجازات عمومی و در قوانین داریم که قوه مجریه به هیچ عنوان نمیتوانند اجرا قانون را به تأخیر بیندازد به عنوان ابهام و به عنوان اشکال حتی اگر قانون را اجرا نکرد مجازات هم میشود منتهی همانطور که آقای امینی فرمودند اگر در اجرا قانون اشکالی هست وظیفه وزیر مربوط یا قوه مجریه این است که بلافاصله مورد ابهام و اشکال قانون را (چون آقایان قوه مجریه هستند) ضمن یک لایحهای فوراً به مجلس تسلیم کنند و رفع اشکال و ابهام را در اجرای قانون بکنند والا اگر استدلال قوه مجریه در مقابل قوه مقننه این باشد که آقا این قانون که شما وضع کردید فلان جایش اشکال دارد پس من اجرا نمیکنم همین جا اول شروع اختلاف عقیده قوه مقننه و مجریه است شما اگر برخوردید به اشکال چرا رفع اشکال را به مجلس تقدم نکردید؟ آن روزی که ایشان وزیر دارایی بودند و بنده سؤالی در موضوع عرض کردم که اینجا آقایان با یک حسننیتی برای بالا بردن سطح علم در مملکت قانون وضع کردم به کسانی که تحصیل عالیه میکنند ارز دولتی بدهند و آقای دکتر امینی اجرا نکرد و پشت تریبون گفت که پولش را ندارم و در نتیجه همان فشارها ناچار شد ده میلیون تومان گذاشت در بودجه اشکالش رفع شد حالا ایشان نیامدهاند بگویند که چه میخواهم آخر آقا ۱۷ میلیون تومان اعتبار ما برای شما تصویب کردیم برای اصلاح تشکیلات عدلیه مملکت و حالا میآیید میگوید بنده عضو اداری ندارم جنابعالی که یک وزیر لایق و مبرز و ناطقی هستید کی آمدید گفتید و یک لایحه آوردید اینجا که من میخواهم ۵۰۰ نفر عضو دفتری استخدام کنم مجلس رد کرد جنابعالی اگر قصور در انجام وظیفه تا میکنید به چه مناسبت به گردن مجلس شورای ملی میاندازید شما که قوه مجریه هستید به چه جهتی مثل یک وکیل از مشکلات صحبت میکنید درباره مشکلات قوه مقننه مطبوعات و افکار عمومی ملت باید صحبت کند قوه مجریه حق ندارد از مشکلات صحبت کند قوه مجریه باید بیاید مشکل را رفع کند شما میفرمایید بنده یک لیستی خواستم از وزارت دارایی تا سی تا رئیس دارایی برای بنده بفرستند بنده چهطور این را مدیر دفتر بکنم خوب نکنید یک صورتی بنویسید یک لایحه با سه فوریت بیاورید همانطور که برای اضافه هزینه دادگستری که میخواهید ببرید بالا آوردهایم و حالا میخواهید به رخ قضات بکشید که من میخواهم حقوق شما را اضافه کنم که جریان آن کاری که در وزارت دارایی بشود خوب میآیید این مشکلاتتان را هم ضمن یک لایحهای از مجلس شورای ملی میخواهید پس در قسمت اول بنده استفاده میکنم از اعتراف ایشان بر عدم اجرای قانون و عذرشان هم غیرموجه است برای این که عذرشان این است که من مشکلات دارم و رفع مشکلات هم مرجعش مجلس شورای ملی است به محض این که ایشان میفرمودند ما رفع میکردیم بنابراین در قسمت اول تصور میکنم منطق بنده قویتر بوده و نمایندگان هم همه تصدیق فرمودند اما در قسمت دوم بیان ایشان راجع به عدم ترفعی قضات عجیبتر از اول است میفرمایند من این قانون را باید اجرا کرده باشم اینجا دیگر مشکلی ندارد اینجا دیگر عضو دفتری کسر و ناقص ندارم یک کمیسیونی باید تشکیل بشود و سوابق خدمت معلوم شود و رتبه داده بشود در اینجا که یک شاخ دیگری پریدند و فرمودند این قانون این لایحهای که از کمیسیون مشترک گذشته و قدرت اجرایی دارد چون یک گوشهاش را سنا عوض کرد بنابراین من نباید اجرا کنم آقایان توجه بفرمایند آقای وزیر دادگستری چه میگوید آقای وزیر دادگستری تصدیق و اعتراف فرمودند به این که لایحهای از کمیسیون مشترک گذشته چون یک اعتبارتش عوض شده با این که مصوبات مجلس شورای ملی و مجلس سنا به طور قطعیت لغو نشده یا اصلاح نشده به قوت خودش باقی است ایشان این لایحه را اجرا نمیکنند این گوشهاش را مجلس سنا گفته است برود به محکمه انتظامی بعد هم یک کمیسیون تشکیل دادند آوردهاند به مجلس کمیسیون مجلس شورای ملی هم یک گوشهاش را همچنین کرده پس من نباید اجار بکنم آقای وزیر دادگستری اینجا موضوع تناقض در قانون نیست اینجا یک لایحهای به قوت اجرایی خودش باقی است مجلس سنایی در حال غیرقطعی یک چیزی گفته به چه دلیل جنابعالی مانع اجرای این قوانین میشوید. بنابراین بنده با کمالتأسف اینجا استفاده میکنم از اعتراف جناب آقای دکتر امینی به مقام علمی و تحصیلات حقوقی و قضایی ایشان تا درجه دکترا بنده اعتقاد دارم که تقصیرشان در هر دو مورد دارد.
رئیس- آقای وزیر دادگستری.
وزیر دادگستری- بنده زیاد نمیخواهم بحث کنم چون فکر میکردم که منطق و بیان بنده مورد توجه آقای عمیدینوری قرار بگیرد و ایشان را قانع بکند ولی ایشان قانع نشدند بنده خواستم اطلاع بدهم به ایشان و مجلس که قسمتی از این احکام در چند روز پیش امضا شده و کمیسیون هم مشغول رسیدگی است و این که فرمودند اینجور صحبتها نباید بشود بنده خواستم که دردودل بکنم با آقایان بنده خیال میکنم که دولت اشکالاتش را باید در مجلس مطرح بکند و نواقص را بگوید با دیگری که نمیتواند بگوید (عمیدینوری- به صورت لایحه) خوب آن را هم بنده میآورم آقایان تصویب بفرمایند.
۴- تقدیم لایحه هزینه انتخابات دوره نوزدهم به وسیله آقای وزیر دادگستری
وزیر دادگستری- بنده از موقع خواستم استفاده کنم آقای وزیر کشور گرفتار بودند رفتند لایحه است راجع به اعتبار هزینه انتخابات در دوره نوزدهم مجلس شورای ملی که تقدیم میکنم.
(نمایندگان- مبارک است).
رئیس- کمیسیون بودجه فرستاده میشود.
۵- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصهجات و خاتمه شور آن
رئیس- در جلسه پیش ماده ده قانون فروش خالصهجات مطرح بود پیشنهاد آقای مکرم مطرح بود که مخالف و موافق توضیح دادند و تمام نشد (شوشتری- نه قربان تمام شده).
بلی رأی گرفته نشده حالا قسمت اصلاحی پیشنهاد قرائت کردهاند قرائت میشود بعد رأی میگیریم (به شرح زیر خوانده شد).
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی در تکمیل پیشنهاد راجع به اصلاح ماده ده قانون خالصهجات پیشنهاد میکنم جمله زیر به آخر بنده ب علاوه شود واگذاری و تعویض خالصهجات در مقابل دیون دولت ممنوع است- حسن مکرم
رئیس- آقای مخبر توضیحی دارید بفرمایید.
مشایخی (مخبر)- آقایان: ماده ده لایحه فروش خالصهجات بیش از سایر مواد قابل توجه است و مورد نظر و توجه آقایان نمایندگان هم واقع شده برای این که پیشنهادهای مختلفی در این ماده رسیده حق هم همین است برای این که مقصود از فروش خالصهجات این است که صرفنظر از این که خالصهجات بین کشاورزان تقسیم بشود و سطح تولید مملکت ترقی بکند از وجوه خالصه از فروش حمل کارهای مفیدی برای مملکت بشود به این جهت است که آقایان نمایندگان محترم هم بر اساس نظریاتی که دارند پیشنهادهای دادهاند بنده شهادات را خواندم و دیدم اگر تمام این پیشنهادات مطرح بشود بحث طولانی دارد و یک پیشنهادی هم آقای مکرم داده بودند بنده با در نظر گرفتن نظریات آقایان محترم و آنچه که در مجلس سنا به تصویب رسیده است و با در نظر گرفتن پیشنهاد آقای مکرم یک پیشنهاد جامعتری با موافقت جناب آقای وزیر کشاورزی تهیه کردهام بنده این پیشنهاد را میخوانم و تصور میکنم منظور اکثر آقایان از پیشنهاداتی
که دادهاند حاصل شده است و نظرشان همین بوده است «ماده ۱۰ کلیه وجوه حاصله از فروش خالصهجات در بانک کشاورزی متمرکز و به ترتیب زیر به مصرف خواهد رسید.
الف- تا میزان سی درصد از وجوه مذکور به وسیله بنگاه خالصهجات به مصرف هزینههای اجرایی این قانون خواهد رسید.
ب- بقیه وجوه به بانک کشاورزی واگذار میشود که بر طبق اساسنامه بانک مزبور مورد استفاده قرار داده شود ضمناً غرامتهای ناشی از محکومیت دولت راجع به املاک خالصه و دیون قطعی و قانونی خالصهجات و چنین محکومیتهای مالی ناشی از اجرای ماده لایحه قانونی مصوب ۲ و ۳ و ۱۳۳۴ کمیسیونهای مشترک مجلسین از این محل تأدیه میشود.
تبصره ۱- واگذاری و تعویض املاک خالصه در قبال محکومیت دولت ممنوع است.
تبصره ۲- وزارت کشاورزی از املاک مزروعی خالصه میتواند برای مزارع نمونه انتخاب کند» این پیشنهادی است که با نظر آقای مکرم تهیه شده و موافقت کردند این پیشنهاد جانشینان بشود (شوشتری- صدی سی برای اجرا چیست؟) اولاً در بدو اجرای این قانون در چند مورد خرج پیش میآید این که گفته شده است سی درصد برای هزینههای اجرایی قانون گذاشته میشود مکی هزینههای اجرایی موضوع افراز است زیرا در قانون گفته شده کلیه املاک مشاع باید مفروض بشود و بعد هم املاکی که مفروض میشود به طور کلی تمام آن املاک باید به مساحتهای ده هکتار و ۱۵ هکتار از فاریاب بودن و غیر فاریاب بودن تقسیم بشود بنابراین نقشهبرداری میخواهد مساحی میخواهد هزینههای اجرایی میخواهد (صدرزاده- چقدر گذاشتهاند) تا میزان سی درصد سوم در این لایحه پیشبینی شده است که در نقاطی که از نظر عمران در اراضی لازم باشد شق نهر شود ایجاد سد بشود وزارت کشاورزی مکلف است این اراضی لازم باشد شق نهر بشود ایجاد سد بشود وزارت کشاورزی مکلف است این اراضی را بعد از انجام این عملیات و این موضوعات به فروش برساند بنابراین اینها جزو هزینههای اجرایی این قانون هستند
۴- گفتهایم در نقاطی که اراضی برای فرهنگ داده میشود بایستی قنوات غیر معموره را معمور بکنند آباد بکنند و آب هم در اختیار این مؤسسات بگذارند به طور کلی از نظر تقسیم بین کشاورزان و از نقطهنظر بهبود وضع اراضی هزینههایی تعلق خواهد گرفت در این لایحه محلی برای این نوع هزینهها پیشبینی شده که تا میزان سی درصد به این مصرف برسد (اردلان- سی درصد زیاد است) تا میزان سی درصد گفته شده است خرج قطعی است و در بودجه کشور در بودجه وزارت کشاورزی که اعتباری برای این منظور نیست که ما بگوییم از محل آن اعتبار پرداخت کنند و اما این که گفته شده تا میزان سی درصد ممکن است ده درصد خرج بشود ممکن است سی درصد بشود هر چقدر خرج مسلم محقق این کار بشود منظور این است که محلی برای پرداخت باشد (صدرزاده- هفتاد درصد چه میشود) هفتاد درصدش به طور کلی در اختیار بانک کشاورزی است بانک کشاورزی براساس آئیننامهای که دارد ضمن آن آییننامه صندوقهای روستایی هم پیشبینی شده الان در بانک کشاورزی برنامههایی برای تأسیس صندوقهای روستایی تخصیص داده شده و عملاً در اغلب نقاط صندوق روستایی تشکیل شده اجازه بدهید ما در این لایحهای که الان مطرح است اگر بیاییم به عقیده بعضی از آقایان که قصدشان این است که وجوه حاصله از فروش خالصهجات هر بخشی در همان بخش به مصرف برسد این نقض غرض است اولاً وجوه حاصله از خالصهجات ما از مملکت است برای مملکت است و باید برای جاهایی که لازم هست مناسب هست مصلحت و مفید هست تخصیص داده بشود و نه در یک بخشی چون ممکن است یک بخشی به هیچ وجه من الوجوه احتیاجی نداشته باشد اصلاً در آنجا لازم نباشد و در یک بخش دیگری که اصلاً خالصه نیست برای عمران و کارهای اصلاحی و سایر مصالح احتیاج داشته باشند اگر مقصود این است که این وجه به مصرف صندوقهای روستایی برسد به منظور این که این املاک را آباد بکنند اصولاً فلسفه تشکیل بانک کشاورزی همین است که بانک کشاورزی به خرده مالکین کمک کند به وسیله خریدن ماشینهای کشاورزی و سایر وسایل موجبات عمران املاک را فراهم کند بنابراین مرجع صلاحیتدار در جایی که مورد علاقه آقایان هست و حق هم همین است بانک کشاورزی است (صحیح است) جناب آقای افخمی نماینده محترم ضمن تبصرهای پیشنهاد کرده بودند که طبق قانون سابق سه میلیون تومان از وجوه فروش خالصهجات سرمایه بانک کشاورزی اضافه بشود کاملاً این پیشنهاد ایشان صحیح است و باید هم عمل بشود ما اینجا به طور اعم گفتهایم آنچه اضافه از مخارج دیگری که برای اجرای قانون و غیره در نظر گرفتهایم بقیه باید داده شود به بانک کشاورزی بنابراین نظر جنابعالی هم در ضمن این ماده منظور شده است علیهذا با توجه به مطالبی که عرض کردم این پیشنهاد جامع و کامل است و آقای مکرم هم قبول کردند که این پیشنهاد به جای پیشنهاد ایشان داده بشود اما یک مطلب در اینجا باقی میماند که باید توضیح داده بشود چرا گفتیم که محکومیتهای مالی از این محل باید پرداخته شود چرا گفتیم که غرامتهای ناشی از محکومیتهای دولت از این محل داده بشود راجع به غرامتها همان طور که توضیح داده شد در بودجه کشور اعتباری نیست محلی نیست که از آن محل ما بتوانیم اگر کسی نسبت به ملکی دعوی داشت و دولت را محکوم کرد غرامتی بدهیم چون حق این است که حق به حقدار برسد همان طور که احکام در مورد افراد لازمالاجرا است در مورد دولت هم قابل اجرا است بنابراین بیشتر حرف نمیزنم این مطلب قابل توجه است جناب آقای دکتر مشیر فاطمی میخواهم این مطلب را توجه داشته باشید و بعد هم رأی بدهید به این جهت که فرمودید چقدر حرف میزنم این را از آن جهت پیشبینی کردیم که محکومیتهای مالی موقعی که حکم علیه دولت در محاکم نهایی صادر شد از محل هفتاد درصد غرامت آن داده بشود یک لایحه قانونی در کمیسیونهای مشترک مجلسین تصویب شده است که براساس آن لایحه دعاوی دولت و افراد به محاکم عمومی ارجاع نشود و در کمیسیون مخصوصی تصفیه بشود این لایحه به تصویب کمیسیونهای مشترک مجلسین رسیده و تا وقتی که مجلس لغو نکرده لازمالاجرا است در ماده ۵ آن پیشبینی شده که آن کمیسیون میتواند حکم برد و تعویض آن ملک حکم بپرداخت بها بدهد اولاً در این ماده ما آمدهایم آن قسمت از ماده ۵ را که اجازه داده است که حکم برد بدهد این را به کلی قبول نداریم به این جهت است که میگوییم تعویض خالصهجات تقسیم بشود ولی اگر چنانچه این کمیسیون محکومیت مالی حکم داد محلی برای پرداخت آن باشد تصور میکنم با توجه به افکار و نظریات اکثریت آقایان نمایندگان محترم که به طور فردی با آقایان مذاکره کردهام این پیشنهاد جامع تمام پیشنهاداتی است که راجع به ماده ۱۰ داده شده و قائم مقام پیشنهاد آقای مکرم است و استدعای تصویب آن را دارم
رئیس- یک پیشنهادی رسیده که جایش همین حالا است و آن این است که هزینههای اجرایی بیست درصد بیشتر نباشد توجه بفرمایید قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم - هزینه اجرایی تا میزان بیست درصد حداکثر باشد
اردلان
رئیس- سی درصد را بیست درصد کردهاند آقای اردلان توضیحی دارید بفرمایید
اردلان- با اصلاحی که آقای مخبر محترم با نظر جناب آقای وزیر پیشنهاد کردهاند اساساً بنده موافقم ولی این که گفته میشود که تا میزان سی درصد میدهیم همه آقایان نمایندگان مسبوقند که هر مبلغی گفتند از همهاش استفاده میشود بنابراین این حداکثر را باید گفت که چقدر باشد و حداکثر بیست درصد نباید بیشتر قائل بشویم یعنی نباید بگوییم که خالصهجات دولت را بفروشیم یک ثلثش را خرج اداری بکنیم این معنی ندارد که یک کسی بیاید سرمایهاش را بفروشد و سی درصدش را بگوید من خرج اداری میخواهم بکنم بنابراین به عقیده بنده بیست درصد حد معتدلی است.
رئیس- مثل این است که در مواردی که پیشنهادها را فوراً قبول میکند یا اصلاحی در آن میکنند اصل مقصود را فراموش میکنند وقتی که اصل مقوصد را فراموش کردند یک قانونی که با زحمات زیادی تهیه شده یک ماده ناقص در آن گذاشته میشود و تمام زحمات متحمله از بین میرود و به هدر میرود جناب آقای وزیر کشاورزی جنابعالی تجربه دارید سابقه دارید و میدانید به این که تقسیم املاک به تنهایی کافی نیست امروز اگر ده هکتار ۱۵ هکتار زمین به یک رعیتی که تمکن مالی ندارد داده میشود اگر این فردا گاوش مرد نتواند به جای آن خریداری کند اگر بذر نداشته باشد کسی نباشد بذر بهش بدهد اگر قنات آنجا بایر شد یک باران آمد ریزش پیدا کرد نتوانند کمک کنند و آن قنات را تعمیر کنند آب کنند نتیجه این املاک خالصهای که قبلاً وجود داشته به صورت املاک بایری بیرون میآید و کمکی به رعایا نمیشود بلکه قضیه سیستان و بلوچستان گذشته تکرار پیدا میشود بدین مناسبت روزی که آمدند قانون تقسیم املاک را اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاهی نسبت به رعایا مورد اجرا گذاشتند در مرحله اول مطالعه کردند که چه بشود و چه بکنند که این نواقص به وجود نیاید در آنجا تجربه داشتید و به همین نحوی که در آنجا عمل کردند در این قانون آمدید پیشبینی کردید و واقعاً هم بسیار صحیح و خوب عمل شد به این معنی که جمعیتهای تعاونی در آنجا تشکیل دادند و شما اینها را در این ماده ۱۰ پیشبینی کرده بودید و گفته بودید صدی پنجاه اختصاص به این کارها داده شود که اگر چنانچه یک روزی باران آمد و آن قنات بایر شد رعیت احتیاج پیدا نکند بیاید در بانک کشاورزی یک ماه بدود تا بتواند پانصد تومان پول قرض کند و آن پانصد تومان را بردارد بیاید خرج قنات بکند اگر تشریفات به این ترتیب باشد که این سرمایه برود در بانک کشاورزی و پنجاه درصدش برود ضمیمه سرمایه بانک کشاورزی بشود و وقتی یک رعیت احتیاج به قرض پیدا کرد با این تشریفاتی که در بانک کشاورزی وجود دارد اگر بهش پولی بدهند
موقعی میتواند پول بگیرد که موقع کار گذشته باشد، آن وزیر کشاورزی فراموش نفرمایند که یکی از محاسن این قانون این بود که شرکتهای تعاونی روستایی تولید و مصرف و صندوقهای روستایی و جمعیتهای اعتبار محلی تشکیل میدادید (موسوی- حالا بانک کشاورزی میکند) در این دهاتی که تقسیم میکردید این مؤسسات در آنجا وجود داشت هم کار عامالمنفعه میکرد و هم کمک به رعایا میکرد شما آمدید در این پیشنهاد این موضوع را از بین بردید قرض گرفتن رعایا از بانک کشاورزی برای آباد کردن قنات با این تشریفات معنی ندارد اگر چنانچه این پیشنهاد را با این ترتیب اصلاح کنید که این مؤسسات را در دهاتی که تقسیم میشود بانک کشاورزی بر طبق سوابق عمل کند و تشکیل بدهد رفع اشکال میشود و اگر چنانچه به آن وضع باشد فاتحه این املاک خوانده شود در صورتی که منظور این است که این املاک از صورت بایر بیرون بیاید (مهندس اردبیلی- همان موقع بنده پیشنهاد کردم کاملاً صحیح است) حق تقدم معنی ندارد تجربه دارید راهی رفتهاید چرا از تجربه سابق استفاده نمیکنید و نتیجه نمیگیرید (مشایخی- بنده توضیح میدهم) آقا توضیح ندارد اگر نخواهید این املاک از بین برود هیچ گفتگو هم ندارد باید این قسمت را در نظر بگیرید آقا من خودم اگر بخواهم یک قرضی از بانک کشاورزی بگیرم سه ماه چهار ماه وقت لازم دارد تشریفات دارد (سلطانمراد بختیار- حالا سرمایه ندارند)
آن وقت رعیت کجا میتواند بگیرد؟
سرمایه هم که ندارند طبق تجربهای که در فروش املاک اعلیحضرت همایون شاهنشاهی به دست آمده تجربه کردهاید جمعیت تعاون محلی و صندوق روستایی نهایت ضرورت را دارد والا اگر این طور شود فایدهای نخواهد داشت جز این که یک عده بدبخت بربدبختیش افزوده شود در آتیه هم به هیچ وجه نمیتوانند استفادهای که حالا میکنند بکنند یک عدهای را بدبخت میکنند و املاک خالصه هم از بین میرود (صحیح است) (داراب- املاک خالصه بالاخره از دست آنها هم در میرود)
رئیس- آقای مخبر
مخبر (مشایخی)- جناب آقای صارمی از نقطه نظر این که در املاک خالصهای که تقسیم میشود وسایل عمران و آبادی بیشتر فراهم شود این توضیحات را فرمودند و منظورشان این بود که وجوه حاصله از فروش خالصهجات برای تأسیس صندوقهای روستایی تخصیص داده شود که آن صندوق کمک کند به رعایا (داراب- تنها صندوق نیست) و آباد کند در توضیحاتی که قبلاً به عرض مجلس شورای ملی رساندم میخواهم آقای صارمی توجه کنند که اولاً کمال مطلوب این است که تمام املاک ایران آباد شود و بانک کشاورزی هم بتواند به تمام رعایا کمک کنند و تمام قنوات مخروبه هم دایر شود و زمینهای غیر مزروعی هم آباد شود و املاک خالصه هم که تقسیم میشود به بهترین وجهی مورد استفاده واقع شود. اگر بانک کشاورزی تاکنون آن طوری که باید و شاید برای این منظور کمک نکرده برای این بوده که پول نداشته سرمایه نداشته والا تمام آن منظورهایی را که توضیح فرمودید وظیفه بانک کشاورزی است باید بانک کشاورزی برای این منظور کمک کند (صدرزاده- با بهره صدی دوازده رعیت چه طور میتواند استفاده کند؟ کارش به جایی نمیرسد) اگر ما بخواهیم که در هر شهرستان یا در هر بلوک جناب آقای صدرزاده اگر در هر شهرستان و هر بلوک وجوه حاصله از فروش فقط و فقط برای صندوق روستایی آن حدود داده شود این نقض غرض است این منظور باید به وسیله بانک کشاورزی که مرجع صلاحیتداری است انجام بشود و من تصور میکنم که هیچ اختلافی بین نظر من و آقایان نباشد.
رئیس- بالاخره تأسیس صندوق تعاون روستایی هم به عهده بانک کشاورزی است، نظر آقای وزیر کشاورزی چیست؟
وزیر کشاورزی- عرض کنم نسبت به بیست درصد بنده میخواستم یک توضیحی برای آقایان داده شود که توهمی ایجاد نشود که تصور بفرمایند از فروش خالصهجات یک پول زیادی عایدمان میشود به هیچ وجه این طور نیست برای این که آن طوری که لایحه تنظیم شده بود که سه دانگ کمتر را به مزایده بفروشیم ممکن بود یک پول قابلی پیدا شود و ممکن بود با بیست درصد یک کاری کرد حالا که نظر آقایان این است که از ۳ دانگ کمتر هم تقسیم شود بین رعیت و قیمت آن ۲۰ ساله و ۱۵ ساله وصول شود تنها مخارج وصول را آقایان در نظر بگیرند که بایستی مثلاً یک زمین هزار تومانی را بدهیم ۲۰ ساله و مأمور راه بیفتد هر سال برود آنجا آیا بتواند بگیرد آیا نتواند بگیرد این عایدی نداشته باشد این زمین که توی شهر نیست، اگر باشد خیلی کم است و همه جاهای خرابه و کاروانسراها است آن که تقسیم میشود املاک مزروعی است که قیمت آن ۱۵ ساله و ۲۰ ساله باید گرفته شود آن وقت دیون مسلمی خالصهجات خواهد داشت که آن را باید از این محل بپردازد که این را آقای مخبر فرمودند به علاوه در لایحه دعاوی اشخاص علیه دولت وقتی کمیسیون رأی داده که در قبال اراضی که دولت تصرف کرده بهای آن را بپردازد آن را هم باید از همین محل بپردازد اینها را اگر حساب کنید چیزی نمیماند اگر آقایان در نظر دارند که هیچ گونه آبادی نشود بنده قبول دارم ولی اگر میل دارید آبادی بشود و توی این املاک یک کاری بکنند یک آبادی بکنند یک نهری در بیاورند تصور میکنم بیست درصد به جایی نرسد تا میزان همان سی درصد در نظر گرفته شود البته اگر بیست درصد شد چه بهتر و اگر نشد ناقص نماند.
رئیس- آقای اردلان برای ۲۰ درصد رأی بگیریم یا ۳۰ درصد (عدهای از نمایندگان- ۲۰ درصد باشد) (عده دیگر از نمایندگان- ۲۵ درصد)
اردلان- با ۲۵ درصد موافقم
رئیس- پیشنهاد مربوط به اصلاح قسمت (الف) مجدداً قرائت میشود)
(به شرح ذیل خوانده شد)
الف تا میزان ۲۵ درصد وجوه مذکور به وسیله بنگاه خالصهجات به مصرف هزینههای اجرایی این قانون خواهد رسید
مهندس اردبیلی- منحرف شد، این قانون عوض شد
صدرزاده- با این پیشنهاد این قانون عوض شد
دکتر جزایری- این که به کلی عوض شد فایده ندارد (مشایخی- وظیفه بانک کشاورزی همین است) (دکتر جزایری- احتیاج ندارند که این قانون تصویب شود به کلی عوض کردند) (صدرزاده- بنده یک تذکری دارم)
رئیس- مطابق کدام ماده؟
صدرزاده- عرض میکنم این وضعی که آقایان اتخاذ کردهاند بدون این که مطالعه بشود پیشنهاد میدهند ما نمیتوانیم رأی بدهیم این قانون مطالعه شده بحث شده در آن
رئیس- بحث شده دلیل نمیشود که پیشنهاد ندهند، آقای وزیر کشاورزی
وزیر کشاورزی- برای این که جمع نظر آقایان محترم بشود تقاضا میکنم یکی از آقایان پیشنهاد بدهند آن هفتاد درصد (اردلان- ۷۵ درصد است) بقیه آن هر چه هست مطابق اساسنامه بانک کشاورزی برای املاک خالصه باشد (صدرزاده- به هیچ وجه قبول نداریم) (همهمه نمایندگان)
رئیس- آقایان بگذارید بفهمیم چرا سر و صدا میکنید
وزیر کشاورزی- در بانک کشاورزی صندوقهای روستایی هم هست اگر قرار شد این پول به بانک کشاورزی داده شود بنده نمیدانم اگر در املاک خالصه نخواهند آنها را مصرف کنند به جاهای دیگر مصرف شود بنده میترسم که قسمت اعظم آن منحرف شود برود جاهای دیگر (همهمه نمایندگان)
(زنگ رئیس)
رئیس- این قسمت علاوه شود قسمت ب قرائت میشود آقایان توجه کنید
(به شرح زیر قرائت شد)
ب- بقیه وجوه به بانک کشاورزی واگذار میشود که طبق اساسنامه بانک مزبور و همچنین برای تأسیس صندوق روستایی در دهات خالصه مورد استفاده قرار داده شود ضمناً غرامتهای ناشی از محکومیت دولت راجع به املاک خالصه و دیون قطعی و قانون خالصهجات و همچنین محکومیتهای مالی ناشی از اجرای ماده ۵ لایحه قانونی مصوب ۲/۳/۱۳۳۴ کمیسیونهای مشترک مجلسین از این محل تأدیه میشود
رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند (عدهای برخاستند و عدهای برخاسته مجدداً نشستند) آقایان تأمل کنید شماره شود (پس از شماره نتیجه قطعی معلوم نشد) این رأی مشکوک شد باید با ورقه رأی گرفت (مشایخی- اجازه میفرمایید مجدداً توضیح بدهم) توضیح اگر کم باشد همه میفهمند ولی نطق که شد گوش نمیدهند حالا دو مرتبه قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ماده ۱۰- کلیه وجوه حاصله از فروش خالصهجات در بانک کشاورزی متمرکز و به ترتیب زیر به مصرف خواهد رسید:
الف- تا میزان بیست و پنج درصد وجوه مذکور به وسیله بنگاه خالصهجات به مصرف هزینههای اجرایی این قانون خواهد رسید
ب- بقیه وجوه به بانک کشاورزی واگذار میشود که بر طبق اساسنامه بانک مزبور و همچنین برای تأسیس صندوق روستایی در دهات خالصه مورد استفاده قرار داده شود ضمناً غرامتهای ناشی از محکومیت دولت راجع به املاک خالصه و دیون قطعی و قانونی خالصهجات و همچنین محکومیتهای مالی ناشی از اجرای ماده ۵ لایحه قانونی مصوب ۲/۳/۱۳۳۴ کمیسیونهای مشترک مجلسین از این محل تأدیه میشود
تبصره ۱- واگذاری و تعویض املاک خالصه در قبال محکومیت دولت ممنوع است.
تبصره ۲- وزارت کشاورزی از املاک مزروعی خالصه میتواند برای مزارع نمونه انتخاب کند.
رئیس- با ورقه اخذ رأی میشود آقایانی که موافقند ورقه سفید میدهند
(اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل به وسیله آقای جلیلی (منشی) اعلام در محل نطق اخذ رأی به عمل آمد.
آقایان: عماد تربتی - کریمی - صفاری - دکتر سعید حکمت - مهندس اردبیلی - بهادری - موسوی - صادق بوشهری- احمد فرامرزی - اعظم زنگنه - مشایخی - مهندس جفرودی - شادمان - تیمورتاش - دکتر بینا اخوان. سلطان مراد بختیار. مکرم. رضائی. افخمی. شوشتری. رضا افشار. پورستریپ. محمود محمودی. غضنفری. عباسی. اکبری. دکتر وکیل زاده. ایلخانیزاده. محسن اکبر. بیات. ماکو. سهرابیان. سالاربهزادی. بوداغیان. افشارصادقی. صارمی. صدرزاده. دکتر افشار. داراب. ارباب. دکتر آهی. قراگزلو. بوربور. صدقی. امیراحتشامی. اردلان. خاکباز. دکتر مشیرفاطمی. مرتضی حکمت. پناهی. ثقهالاسلامی. کینژاد. دکتر امیربروند. توماج. بزرگنیا. دکتر سیدامامی. قریشی. مهدوی. عاملی. کدیور. قنات آبادی. شادلو. جلیلوند. تفضلی. فرید اراکی. دولتآبادی. درخشش. دکتر جزایری. دکتر شاهکار. دکتر عمید. سیداحمد صفائی. عمیدی نوری. هدی. نصیری. دکتر پیرنیا. امیرابراهیمی. عرب. شیبانی. باقر بوشهری. حمیدیه. جلیلی. فرود. گیو استخر. دهقان. پیراسته. برومند.
(آراء مأخوذ شد ۵۶ ورقه موافق و ۱۶ ورقه مخالف و هشت ورقه سفید بدون اسم شماره شد)
رئیس- اصلاح ماده ۱۰ با اکثریت ۵۶ رأی موافق تصویب شد
اسامی موافقین - آقایان: مشایخی. دکتر سیدامامی. دکتر وکیل. تفضلی. نصیری. شوشتری. عاملی. اکبر. استخر. پیراسته. عماد تربتی. صادق. بوشهری. خاکباز. قریشی. افشارصادقی. موسوی. شادمان. مهندس جفرودی. احمد فرامرزی. بوداغیان. دکتر آهی. ارباب. بیات ماکو. عزیز اعظم زنگنه. مکرم. افخمی. بهادری. اخوان. محمودی. سالار بهرادی. ایلخانیزاده. پناهی. قراگزلو. امیراحتشامی. دکتر مشیرفاطمی. شادلو. گیو مهدی. اردلان. بوربور. فرید اراکی. بزرگنیا. جلیلوند. عاملی. مرتضی حکمت. کدیور. دولتآبادی. معینزاده. دکتر شاهکار. یدالله ابراهیمی. دهقان. حمیدیه. فرود. جلیلی. عرب شیبانی. هدی.
اسامی مخالفین - آقایان: ثقةالاسلامی. دکتر افشار. توماج. صدرزاده. کینژاد. باقر بوشهری. صفاری. برومند. بینا. دکتر جزایری. داراب. صارمی. درخشش. رضا افشار. کریمی. رضائی.
ورقه سفید علامت امتناع: ۸ برگ
رئیس- حالا پیشنهادها قرائت میشود
یکی از نمایندگان- به این رأی دیگر لازم نیست
رئیس- علی ای حال قرائت میشود
دکتر جزایری- الحمدالله فاتحه این هم خوانده شد
(پیشنهادها قرائت میشود)
پیشنهاد مینمایم که تبصره ذیل به ماده ۱۰ اضافه شود.
تبصره - واگذاری و یا تعویض اراضی و املاک خالصه در مقابل محکومیتهای دولت و داوریها ممنوع است صادق نراقی
رئیس- این در قانون هست دیگری قرائت شود
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که درآمد روش خالصهجات هر شهرستان و توابع به مصرف عمران همان شهرستان برسد. مهدی ارباب
رئیس - این راهم که قرار شد به بانک کشاورزی بدهند دیگر مورد ندارد
ارباب - اجازه بدهید عرض کنم منظور بنده این است که درآمد خالصه بلوچستان خرج تهران نشود
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
اینجانب پیشنهاد میکنم قسمت دوم بند الف این طور اصلاح شود.
پنجاه درصد دیگر جز سرمایه بانک کشاورزی خواهد شد.
شوشتری
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم که سیصد میلیون ریال مذکور در ماده ۱۹ قانون متمم بودجه سال ۱۳۲۰ از محل بند ب ماده ۱۰ این قانون به بانک کشاورزی پرداخته شود. صدرزاده
رئیس - پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم زیر بخش ب از ماده دهم قانون فروش خالصهجات افزوده شود
تبصره - دولت مکلف است از اولین در آمد فروش خالصهجات تعهداتی که به موجب مواد ۹ و ۱۹ قوانین متمم بودجه سالهای ۱۷و ۲۰ مربوط به افزایش سرمایه بانک کشاورزی داده انجام دهد.
خزیمه اعلم- افخمی
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم تبصره زیر به ماده ده لایحه فروش خالصهجات اضافه شود:
تبصره - دولت مکلف است مبلغ سیصد میلیون ریال موضوع ماده ۱۹ قانون متمم بودجه ۱۳۲۰ را از محل ۵۰ درصد بند ب ماده ۱۰ به تدریج که خالصهجات بهفروش میرود به نام بانک کشاورزی بپردازد
مهندس کاظم جفرودی
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت شود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم بند الف ماده ۱۰ لایحه فروش خالصهجات به طریق زیر اصلاح شود:
الف- پنجاه درصد از آن وجوه به منظور توسعه صندوقهای روستائی قسطی به بانک کشاورزی در سراسر کشور و همچنین تاسیس شرکتهای تعاونی روستائی تولید و مصرف به وسیله بانک مزبور و دادن وام کلی و جزئی از طرف موسسات مذکور به کشاورزان بخشی که خالصهجات مورد فروش در آن واقع است طبق آئین نامه در بانک کشاورزی به حساب مخصوص گذارده و به عنوان سرمایه به موسسات مذکور پرداخت نمایند. مهندس جفرودی
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت شود
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم ماده ده به شرح زیر ذیل اصلاح شود:
کلیه وجوه حاصله از فروش خالصهجات به بانک کشاورزی تحویل و به سرمایه بانک کشاورزی افزوده میگردد و چنانچه از درآمد خالصهجات برای عمران و اصلاح خالصهجات بایر کافی نباشد وزارت کشاورزی مجاز است که هزینه را پس از تصویب کمیسیون کشاورزی مجلس شورای ملی بدون ربح از بانک کشاورزی قرض بگیرد و قرضه مزبور را از در آمد و اگر کافی نباشد از محل فروش خالصه بایره که آباد شده و فروش میشود مسترد نماید ولی این قرض به هیچ وجه نباید از ۵۰ درصد وجوه تحویلی به بانک کشاورزی تجاوز نماید
مهندس اردبیلی
مهندس اردبیلی - یک توضیح مختصری عرض کنم کمیسیون کشاورزی صالح را برای تصویب این لایحه بوده اصلا این قانون را منحرف کردند آقای رئیس.
رئیس - خوب این رأی مجلس بود که داد و اصلاح شد. آقای مهندس جفرودی
مهندس جفرودی - جناب آقای جعفری استاندار گیلان در رفع مشکلات بندر پهلوی و مخصوصاً رفع خرابی پل توجه زیادی کردند تلگرافی کردهاند عده زیادی و از ایشان تقدیر کردهاند که تقدیم مقام ریاست میکنم همچنین در کاشان قضات دادسرای کاشان در رفع غائله اشرار توجه زیادی کردهاند و تلگرافی شده که تقدیم مقام ریاست میکنم
قنات آبادی - آقای جفرودی این به کدام ماده بود؟
مهندس جفرودی - ماده ۱۱
رئیس- ماده ۱۱ مطرح است
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۱ - فروش و انتقالاتی که در اجرای این قانون به کشاورزان انجام میشود از پرداخت پول تمبر و کلیه هزینهها و عوارض مربوط معاف است و حقالتحریر دفاتر اسناد رسمی به عهده بنگاه خالصهجات خواهد بود.
تبصره- املاک پهلوی که به رعایا فروخته میشود مشمول این ماده میباشد و حقالتحریر به عهده اداره املاک پهلوی خواهد بود.
شوشتری - مخالفم
رئیس- میگوید که رعایا ندهند شما مخالفید میگویید رعایا بدهند؟
شوشتری - نه خیر عرض دیگری دارم
رئیس- بفرمایید پول را اداره خالصهجات و اداره املاک میدهد که زارع پول ندهد بنده مخالفم با آن قسمت املاک پهلوی را قاطی کردن آن یک وضعیت خاصی دارد.
عبدالصاحب صفائی - خود دولت کرده؟
شوشتری - آن املاک خاصی است یا نه؟
رئیس- از رعیت میگرفتند حالا میگویی نگیرید
شوشتری - اجازه بفرمایید شما راجع به املاک خاصه از نظر دولت دارید صحبت میکنید املاک پهلوی مالک و وضعیت خاصی دارد آن با این سابقه بد میشود بنده با این جز مخالفم این مالک خاصی دارد
رئیس- این ماده پیشنهاد ندارد یک مرتبه دیگر قرائت میشود
(به شرح سابق مجددا قرائت شد)
عبدالرحمن فرامرزی- ایراد وارد است
رئیس- تبصرهای است که به نفع رعایاست که گرفته نمیشود
عبدالرحمن فرامرزی - ایراد وارد است مجلس راجع به خالصه دولت تصمیم میگیرد این که مال دولت نیست
رئیس- چون پیشنهاد تجزیه کردهاند دو مرتبه رأی گرفته میشود آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد به تبصره علیحده رأی گرفته میشود توجه کنید قرائت میشود
(تبصره ماده ۱۱ مجدداً تجزیه کردهاند که قرائت میشود)
رئیس- تقاضای تجزیه کردهاند که قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
اینجانب پیشنهاد میکنم در مورد تبصره رأی بع تجزیه داده میشود. شوشتری
یک نفر از نمایندگان - خود املاک پهلوی آماده همه جور مساعدت است به رعایا خودش قبول دارد
رئیس- آقایانی که با این تبصره موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد حالا یک رأی هم باید به مجموع ماده ۱۱ گرفت آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۱۲ قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد).
ماده ۱۲- آئیننامه این قانون از طرف وزارت کشاورزی به اطلاع وزارت دارایی تنظیم و پس از تصویب کمیسیونهای مربوطه به موقع به اجرا گذارده میشود.
رئیس- آقای عبدالصاحب صفایی
صفایی- بنده عرضی ندارم فقط در یک جمله نوشته شده است.
رئیس- بفرمایید اینجا پشت تریبون.
صفایی- بنده مخالفم با این قسمت از دو لحاظ است یکی در دو قسمت نوشته شده ما اطلاع وزارت دارایی بنده نفهمیدم مقصود از این اطلاع چیست؟ یعنی وزارت دارایی هم باید نظر قطعی بدهد یا این که یک نسخه برای بفرستیم اگر مقصود این است که یک نسخه برایش بفرستید این ذکرش لزومی ندارد و اگر مقصود این است که وزارت دارایی هم موافق این آئیننامه باشد پس با اطلاع صحیح نیست باید بنویسند با نظر وزارت دارایی این یک مطلب توجه بفرمایید جمله آقای مهندس طالقانی این کلمه با اطلاع صحیح نیست اگر مقصود این است که وزارت دارایی تصویب کند پس باید اینجا با موافقت باشد بنابراین با اطلاع صحیح نیست و مطلب دوم این است که یک عده زیاد چه لزومی دارد؟ دادگستری و دارایی و کشاورزی پس بنویسید همه هیئت دولتی یک پست و تلگراف دولتی هم اضافه کنید این کار را تأخیر میاندازد در تدوین آییننامه که بنده معتقدم که آئیننامه که در کمیسیون مجلسین مورد موافقت مواقع میشود همینقدر وزارت کشاورزی بنویسد و به تصویب کمیسیون مجلسین برسد کافی است. وزارت کشاورزی بنویسد بعد برود وزارت دارایی تصویب کند بعد برود وزارت دادگستری این برای شش ماه دیگر هم به نتیجه نمیرسد پیشنهاد بنده این است که وزارت کشاورزی آئیننامه بنویسد و با موافقت کمیسیونهای مجلسین اجرا شود (صحیح است) و این همه تأخیر نشود (صحیح است).
رئیس- کسی اجازه صحبت نخواسته ولی پیشنهادهایی است قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم در ماده ۱۲ بعد از کلمه (مجلسین) (که مشترکین تشکیل میشوند) اضافه شود موسوی.
رئیس- آقای موسوی بفرمایید.
موسوی- ماده ۱۲ به این ترتیب است (یک نفر از نمایندگان- بلندتر بفرمایید) صدایم مثل این است که نارسا نیست آییننامههای این قانون از طرف وزارت کشاورزی به اطلاع وزارت دارایی تنظیم و پس از تصویب کمیسیونهای مجلسین بنده اضافه کردم مشترکاً تشکیل میشوند به موقع اجرا گذارده شوند علت هم این است که اگر این لایحه قرار باشد به کمیسیونهای مختلف برود مدتها طول میکشد و به زودی انجام نمیشود پیشنهاد بنده این است که این کمیسیونها مشترکا تشکیل شود و این آئیننامه را به مرحله اجرا زودتر دربیاوند (صحیح است)
مشایخی (مخبر کمیسیون)- وزارت دارایی را حذف کنید.
عمیدینوری- من پیشنهاد دادهام آقای مشایخی
موسوی- از نظر تأمین نظر جناب آقای صفایی عبارت به اطلاع وزارت دارایی هم حذف شود.
رئیس- آن پیشنهاد خوانده میشود.
موسوی- پیشنهاد بنده این بود که کمیسیونها مشترکاً تشکیل شود.
رئیس- در این قسمت مخالفی نیست آقایانی که با این پیشنهاد موافقتد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگر قرائت شود (به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم در ماده ۱۲ «با اطلاع» تبدیل شود به «تصویب» عمیدینوری
عبدالصاحب صفایی- بنده یک پیشنهاد جامعی دارم که یک مرتبه نظر همه را تأمین میکند.
رئیس- آقای عمیدینوری
عمیدینوری- عرض کنم اینجا دو نظر بود در اصلش اطلاع یک چیزی نامفهومی است و محل تردید است برای این که فردا تریدی پیدا نشود که این آییننامهای که وزارت کشاورزی نوشته به اطلاع وزارت دارایی رسیده یا نه بنابراین اطلاع را به تصویب تبدیل کردم و خیال میکنم محل تردید نباشد حالا حرف سر این است که حذف شود که فقط وزارت کشاورزی آئیننامه را تنظیم کند یا وزارت دارایی هم نظر داشته باشد در اینجا به طوریکه اطلاع دارید لایحه از دو کمیسیون آمده یکی کمیسیون کشاورزی یک کمیسیون دارایی الان هم خبر کمیسیون دارایی آنجا نشسته و دفاع میکند و گزارش کمیسیون کشاورزی را کنار گذاشتیم و گزارش کمیسیون دارایی را اساس قرار دادهایم این بد است با این که مجلس شورای ملی لایحه را طوری وضع میکند که مخبر کمیسیون دارایی نشسته و گزارش مال دارایی است و حقاً هم باید باشد برای این که رد هر حال این املاک جزو دارایی مملکت است جزو مایملک ملت ایران است که با نظر و اداره وزارت کشاورزی اداره میشود این است که بنده تصویب وزارت دارایی را مقد کردهام و اگر وزارت دارایی را حذف کنیم صحیح نیست باید این آئیننامه با نظر هر دو تنظیم شود یعنی وزارت کشاورزی تنظیم کند و وزارت دارایی هم تصویب کند بعد بیاورند در مجلس در کمیسیونهای مجلسین مشترکاً رسیدگی بشود این است که بنده پیشنهاد کردهام نوشته شود تا تصویب به جای با اطلاع آئیننامه مشترکاً از طرف وزارت کشاورزی و وزارت دارایی باشد و ما تصویب کنیم که یک چیز صحیحی دربیاورند.
اردلان- تصویب غلط است موافقت باشد تصویب مال مجلس است.
عمیدی نوری- موافقت باشد موافقم.
رئیس- یک مرتبه دیگر قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم در ماده دوازده با اطلاع" تبدیل شود" و موافقت"
رئیس- آقایانی که با این اصلاح موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم تبصره ذیل به ماده ۱۲ اضافه شود.
تبصره- به نسبت آنچه که از خالصهجات به فروش میرسند از کارمندان فعلی بنگاه خالصهجات کسر خواهد شد به طوری که حداکثر از کارمندان که باقی بماند از صدی بیست کل کارمندان خالصه تجاوز ننماید. مهندس اردبیلی
رئیس- این وارد نیست کارمندان دولت را که نمیشود بیرون کرد اگر یک روزی تمام خالصهجات فروش برود دیگر بنگاه خالصهای نخواهد بود.
مهندس اردبیلی- اجازه بفرمایید توضیح بدهم (کریمی- بنده مخالفم) بنده تعجب میکنم آقایان بدون این که توجه بفرمایند به لایحهای رأی میدهند (عدهای از نمایندگان- ابداً) (عبدالرحمن فرامرزی- صحیح است) اجازه بفرمایید این لایحه اول به کمیسیون کشاورزی آمده کمییسیون کشاورزی تخصص اینکار را دارد یک عدهای که آنجا نشستهاند اطلاعات کافی دارند و این لایحه را آنطوری که به مملکت تمام شود تنظیم کردهاند همانطوری که ملاحظه فرمودید ماده ده که جانکلام این ماده بود آقایان تصویب نکردند آمدند مال کمیسیون دارایی را تصویب کردند در کمیسیون کشاورزی همین پیشنهادی را که من دادم به صورت ماده ۱۲ درآورده بودند ماده ۱۲ کمیسیون کشاورزی همین است که نسبت به آنچه از خالصهجات به فروش میرسد از کارمندتان فعلی بنگاه خالصهجات کسر خواهد شد به طوری که حداکثر باقیبماند از صدی بیست کل کارمندان خالصه تجاوز ننمایند بالاخره خالصهای که از بین میرود از کارمندان هم باید از بین برود و این نتیجه خواهد شد که همینطور باشد و به ادارات دیگر نرود منظورم این است که گزارش کمیسیون کشاورزی را در نظر بگیرید.
رئیس- این را استرداد بکنید چون کارمند دولت هستند و به جای دیگر منتقل میشوند آقای کریمی با این پیشنهاد مخالفید.
کریمی- بله.
رئیس- بفرمایید.
کریمی- بنده تعجب کردم که جناب آقای مهندس اردبیلی پیشنهاد کردند که کارمندان را از بین ببرند معنای از بین بردن را که میدانید اینها مهمه کارمندان رسمی هستند و دارای سوابق هستند دارای رتبه هستند چه طور ممکن است که آنها را از بین ببرند (مهندس اردبیلی- پس گرفتم آقا) پس دیگر حرفی ندارم.
رئیس- رأی گرفته میشود به ماده ۱۲ آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند تصویب شد) ماده ۱۳ قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۳- وزارتخانههای کشاورزی و دارایی و دادگستری مأمور اجرای این قانون میباشند.
رئیس- آقایانی که موافقند با این ماده قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد چند ماده الحاقیه رسیده آنها هم قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد) ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد مینمایم.
ماده الحاقیه در صورت اختلاف نسبت به اراضی و اعیان املاک ما بین زارعین و خردهمالک و خالصه مورد اختلاف به طور حکمیت حل گردد. اردلان
اردلان- اولاً آقایان متوجه هستند که همه موافق هستیم که این لایحه هر چه زودتر بگذرد و اتفاق کلمه ۱۳ هم یک کلمه خوبی نست بگذارید ۱۴ تا تسریع در کار شود اما نظر بنده آن روز مخبر محترم توضیح فرمودند ولی بنده چون خودم مسئول بودم نخواستم رأی گرفته شود تا آقایان توجهی به عرایض بنده بکنند آن وقت رأی گرفته میشود ما این قانون را برای چه میگذرانیم برای این که مردم خردهپا صاحب یک علاقهای بشوند و از این گرفتاری معمولی خلاص شوند اگر بخواهیم به این اختلافات که را برای ما روشن فرمایند
بین زارع و خردهمالک با خالصه است آن را بگذاریم که به محاکم برود چندین سال طول میکشد و باعث این خواهد بود که این قانون خوب اجرا نشود یک اعتراضی یک خردهمالک میکند یا خالصه به او اعتراض میکند و میرود به محاکم و این تا جریان عایدش را طی کند از محل بدوی برود استیناف و استیناف برود تمیز و برگردد سالها طول میکشد اینجا اصولاً جناب آقای وزیر هم موافق بودند ولی گفتند محدود شود حالا بنده آقا محدودیت را در مبلغ صلاح نمیدانم ولی در مطلع درست میدانم یعنی بنده میگویم خردهمالک و زارع، اگر قیمت را محدود کردید رئیسخالصه میگوید این ۵ هزار تومان نیست و ۵ هزار و صد تومان است باید کارشناس بیاید کارشناسی که بیاید وقت ندارد کار دارند و این باعث خواهد که کار معطل شود در صورتی که وقتی محدود کردیم به خردهمالک و زارع اصلاً به یک مالک شش دانگ و چهار دانگی و سه دانگی و حتی یک دانگی هم شامل نمیشود و این توضیحی که بنده الان عرض میکنم و همه موافقند خواهند فرمود که مقصود بنده مالک شش دانگی حتی یک دانگی هم نیست (عبدالصاحب صفایی- این را در متن پیشنهاد اضافه بفرمایید) خردهمالک و زارع که با خالصه طرف است این در حکمیت حل شود آمدیم یک چیزی هم به زارع دادند اشکال ندارد ما اصل آن را داریم میفروشیم ولی در محاکمهاش اشکالتراشی کنیم که تمام مراحل را طی کند که این زارع حق دارد یا ندارد زمین دارد خانه دارد زحمت کشیده بنده در جاهایی رفتهام آقایان نمایندگان فارس میدانند در اردکان زارع رفته این سنگ را کنده خاک را از یک جایی آورده و درخت کاشته سی سال چهل سال طول کشیده این درخت گردو عمل آمده حالا بگوییم این مال من است یا مال اوست یا یک خانهای ساخته در دشتی و دشتستان اینجا برای مثل عرض میکنم بنده پیشکار مالیه فارس بودم اگر یادتان باشد آنوقت درآمد تریاک و خالصهجات و بعضی چیزها به قشون اختصاص دادند که اینها اختصاصاً مال قشون هستند که تلگرافی به بنده رسیده حالا احتراماً آدم علیحدهای نیاورده بودند آنجا و گفتند خودت این قیمت را به قشون بده تلگرافی کرده بودند اعلیحضرت شاهفقید که این اراضی دشتستان مال خالصه است و عایدات را به قشون بدهید به بنده جواب عرض کردم برای من پیشکار مالیه بسیار سهل است که ستون پول مالیات را بردارند بگذارند خالصه این پول را نمیدهیم ولی این مردم مالکند این یک کلمه را پورتی که به ایشان عرض کردهاند دشتستان تمامش خالصه است این خلاف است این ارث است این صداق است ولی حالا که میفرمایید این پول را به قشون میدهید چه فرقی میکند عایدات را اسمش را میگذارید خالصه اما این را تصور نکنید که خالصه است حالا این اختلافات صلاح نیست کمیسیون مشترک هم حدودش کرده نوشته که اختلاف مردم با دولت و با مردم به کمیسیون معینی رود ولی آقا یک مردمی که در کرمان یا کردستان یا فارس هستند از کجا دشتستان به مستشار تمیز میرسد این مستشاران تمیز به قدر کفایت کار دارند که من برای ایشان یک کار اضافی درست نکنم آنجا در محل به طور کدخدامنشی و حکمیت طوری فروش برود و و قانون عملی بشود والله تا ابد این میماند.
مسعودی- بسیار خوب است آقای صفایی مخالفت نکنید.
رئیس- عیبی هم ندارد به محاکم برود آقای عبدالصاحب صفایی.
صفایی- در آن جلسهای که این پیشنهاد مطرح شد جناب آقای مسعودی تشریف نداشتند آن روز بنده مخالفت کردم (ارباب- خوب کاری نکردید) آن روز عرض کردم که جناب آقای اردلان حتماً با حسننیت این پیشنهاد را میفرمایند و همه آقایان در حسننیت جناب آقای اردلان شکی ندارند ولی باید دید از قانون کی استفاده میکند اگر مطلبی در این حدود باشد که خردهمالکین از این پیشنهاد استفاده کند بنده صددرصد موافقم ولی بنده میترسم حالا عبارت را دیدم خواستم از این لحاظ دقت کنم تا به عرض آقایان برسانم که ابدا خردهمالکین از این پیشنهاد استفاده نمیکنند و چهار تا ۵ تا اختلاف عمومی که بر دو سه نقطه از ایران است از قبیل خوزستان و دو سه نقطه دیگر که از هزارها هکتار تجاوز میکنند و یک دعاوی ۴۰، ۵۰ ساله است فقط آنها استفاده کنند. بنابراین اگر موضوع استفاده خردهمالک به معانی واقعی باشد نه تنها بنده موافقم و معتقدم بلکه همه آقایان صددرصد موافقند و این کار کاملاً صحیح است ولی بدانید خردهمالکین کوچک یعنی زارع هیچوقت با خالصه اختلاف ندارند اختلاف با مالکین عمده است اختلاف در بلوچستان در دشتستان خوزستان است که اختلاف یک ده و دو ده و سه ده بیشتر است اگر حقیقه این باشد خود جناب آقای اردلان هم یقین دارم موافق نیستند و ابدا میل ندارند سوءاستفاده بشود بنابراین بنده عبارت را میخوانم اگر در حدود زارع باشد بنده عرضی ندارم نوشته است در صورت اختلاف نسبت به اراضی و اعیان املاک ما بین زارعین و خردهمالک و خالصه (یکی از نمایندگان- با خالصه) (اردلان- بلی با خالصه) مورد اختلاف به طور حکمیت حل خواهد گردید.
اگر همین است آقایان بنده، موافقم در هر حال برای این که در صورتمجلس قید شده باشد و محرز بشود اختلاف مالکین چون خردهمالک یعنی کسی که مقدار کمی ملک داشته باشد یعنی یک میرآخور میخواهد یک ده ۵ دانگ و نیمی را بگویی خردهمالک؟ گاهی میشود (یک نفر از نمایندگان- تسریع کردهاند کمتر از یک دانگ) آقایان اگر تأمل داشته باشند و عصبانی نشوید عرض میکنم چون اغلب مالکین بزرگ املاکشان را تقسیم کردهاند بین اعقاب و اولاد و پسرهایشان بعد شدهاند خردهمالک و بنده از این قبیل خردهمالک اطلاع دارند و از این سوابق هم مسبوقم پس خردهمالک را تبدیل کنید به زارع در صورت اختلاف زارعین با خالصه"و اگر این اصلاح به عمل آید بنده صددرصد موافقم خردهمالک قابل بحث و قابل کشمکش در حال در اصل قضیه (مسعودی- آقای صفایی نظر خودتان را بفرمایید)
جناب آقای مسعودی هر ناطق که پشت تریبون میآید مسلماً نظر خودش را میگوید بنده که نظر جنابعالی را که نمیگویم مطمئناً نظر خودم را میگویم استدعا میکنم آقایان اگر آخر وقت خسته هستید وسیله ندهند که املاک خالصه به دست زارع نرسد و به دست یک عده معینی برسد (صحیح است)
رئیس- آقای وزیر کشاورزی بفرمایید.
وزیر کشاورزی- آن روز که این پیشنهاد اینجا مطرح شده بود بنده نظر دولت را عرض کردم خدمت آقایان و آقایان تصدیق فرمودند و یقین دارم که جناب آقای اردلان که پیشنهاددهنده محترم هست نظرشان هست که آن خردهمالک و آن خردهپاها که ۲۰۰ تومان و ۳۰۰ تومان ۵۰۰ تومان اختلاف با خالصه دارد این طبقه اختلافشان را زودتر حل میکنند از این جهت که بنده عرض کردم که یک پلافنی قائل بشوید یک صدی یک حقی قائل بشوید برای این که اینجا این قانون را آقایان وضع بفرمایید پس فردا این قانون میشود یک ورقه و میرود در فلان گوشه مملکت و به دست فلان مأمور میرسد که تحصیلات شش ابتدایی دارد آیا او میتواند این قانون را اجاره کند در حالی اگر بنده که صد میلیون پول دارم و شخصاً دارم زراعت میکنم از من میپرسد تو رعیتی میگویم بلی و اگر ده، ۱۰ تا ملک داشته باشم تو رعیتی میگویم بله اگر هزار تا ملک داشته باشم بگویی تو خردهمالکی میگویم بله برای این که تمام ایران مال من است نصفش مال من است ربعش مال من است (احسنت) باز میگوید من خردهمالک این که نمیشود تقاضای بنده این است که یک حدی قائل بشویم یک حداکثری قائل بشویم بفرماید ۱۰۰۰ تومان ۵۰۰۰ تومان ۱۰۰۰۰ تومان تا یک مبلغی معین شده باشد بنده حرفی ندارم از آنکه تجاوز کند و بالاتر برود اگر فرضاً از ده هزار تومان بیشتر اختلاف بین خردهمالک و خالصه پیدا شد و به دادگاه برود با این اصلاح بنده مخالفم دیگر عرضی ندارد.
رئیس- آقای صدرزاده بفرمایید.
صدرزاده- اگر نظر مبارک آقایان باشد این پیشنهاد در جلسه اسبق مطرح شد وروی آن صحبت کردیم مسئله حکمیت و سوءاستفادههایی که در این مملکت از این راه شد و رجال عالیقدری که استفاده بسیار از حکمیت بردهاند یک خاطره زشت و بدی در این مملکت در قلوب ما نگاه داشته که هر موقع پیشنهادی نسبت به حکمیت در مجلس مطرح بشود گفتگو کنم در صورتی که حکمیت هم یکی از طرق حل دعوی است اما یک مسئله در اینجا هست و آن این است که فلان رعیت اردکانی یا فلان رعیت کرمانی برای ۵ هزار تومان برای ده هزار تومان مدعی به امکان این که بیاید یه تهران و تعیین وکیل کند ندارد و اما از نقطهنظر این که در مملکت سوءاستفاده نشود من استدعا میکنم که جناب آقای حاج عزالممالک اردلان موافقت بفرمایید که حدی برای آن قائل بشوند بگویند که اختلاف خردهمالکین و زارعین اگر ده هزار تومان است یعنی صد هزار ریال برود به حکمیت اما یک نکته دیگری که در این پیشنهاد باید قید بشود تمایل خود رعیت است به حکمیت یعنی اگر رعیت میل داشته باشد که اختلافش با خالصه به حکمیت برود دولت مخالفت نکند تحصیلات کار را فراهم کند ولی اگر خود آن رعیت تقاضا داشته باشد که در محاکم عمومی کارش حل شود آن کارش علیحده است و همانطور باید عمل بشود.
رئیس- آقای اردلان به همین شکل رأی بگیریم یا با اصلاح؟ (اردلان- بنده پیشنهاد را تغییر نمیدهم) آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد دو پیشنهاد رسیده است که تقریباً مشابه است یعنی ماده الحاقیه است این ماده الحاقیه را میگذاریم ماده ۱۴ که کلیه این قانون ۱۴ ماده داشته باشد بنابراین پیشنهادها قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم مزارع سنگسر و قوش عظیم و صحرای داوودی به رایگان به آستان قدس رضوی برگزار شود. شوشتری
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینمایم ماده زیر به لایحه علاوه شود:
ماده- مزارع سنگسر و قوش عظیم
صحرای داوودی در صورت موافقت آستانه با اراضی متعلق به آستان قدس رضوی مورد احتیاج مؤسسات و ادارات دولتی میباشد معاوضه خواهد شد. محمود رضایی.
رئیس- آقای شوشتری بفرمایید.
شوشتری- اساساً آقایان نمایندگان محترم توجه بفرمایند که استدعا دارم پیشنهاد را لطف کنید تا دوباره قرائت کنم و آقایان توجه بفرمایند شأن نماینندگان محترم مجلس شورای ملی آن است که دقت کنند و در قانونی که میگذرانند که یک روال باشند و تناقض نداشته باشد این موضوع در تبصره ذیل ماده اول نوشته شده بود که مزارع سنگسر و قوش عظیم و صحرای داوودی قیمت عادله ارزیابی و به آستان قدس رضوی به فروش برسد در صورتی که ما در این قانون فروش خالصهجات برای خردهمالک و جزء دست کردند به آن صورت و به آن کیفیت رأی دادیم اگر بنا شود بیاییم به صورت دیگر درآوریم صحیح نیست شأن مجلس شورای ملی آن است که وقتی به آستان قدس رضوی رسید (اردلان- محدود نکنید) آقای مخبر توجه نکنید نمیخواهید گوش کنید (عبدالصاحب صفایی- پیشنهاد اردلان تصویب شد) بنده میدانم آقای مخبر توجه میفرمایید؟ بنده چندین سال در آستان قدس رضوی خدمتگزار بودم پیشنهاد کردم این سه قسمت را به رایگان به آستان واگذار کنند (بعضی از نمایندگان- چرا) چرا؟ جواب بر سؤال مقدر آقایان برای این است که شأن مجلس شورای ملی این است که آستانهای که در ۱۳۰۰ سال ۱۲۰۰ سال و خردهای املاک موقوفهاش را برای خیرات برای مبرات موقوف علیه خواست قرارداد و ما مفتخریم مملمکت ایران مفتخر است که در زیر لوای آستان قدس علیابن موسیالرضا بوده آن وقت ما بیاییم برخلاف تقسیم ده هکتار ۱۵ هکتار بگیریم سه مزرعه فوق را به آستان بفروشند و پولش را بگیرند؟ اولاً اگر رایگان دادید مطابق مفهوم تقسیم ده هکتار ۱۵ هکتار است چرا؟ برای این که آستان قدس تقریباً بگذریم از این که گاهی یک عده کلاش و مردهخوار پیدا میشوند و درآمد آستانه را از بین میروند ولی اوقاتی هم رسیده که آستانه پول تلگراف نداشت و خدمتگزارانی آمدند چند میلیون خرج کردند و آستانه را به صورت آبرومندی درآوردند من از نظر شأن مجلس شورای ملی و از نظر فلسفه و مفهوم عقیده ندارم عنوان فروش یا تعویض در مورد این سه مزرعهای که مورد نیاز آستانه است که آن آستانه صرفاً برای مریضخانه جهت فقرا برای مسلولین برای بیچارگان به مصرفی رسانند این را به عنوان تعویض یا فروش بگوییم بنده پیشنهاد کردم و استدعا دارم چون تجربه کردم در آنجا چندین سال خاکروبهکشی کردم نمایندگان محترم موافقت بفرمایید این سه مزرعه را به رایگان به آستان بدهند (رئیس- آقایان ملاحظه فرمودید که پیشنهاد آقای رضایی هم شبیه این پیشنهاد جناب آقای شوشتری است آقای رضایی بفرمایید.
رضایی- در این قانون یک مادهای بود که در آن قید شده بود که چند تا مزرعه را به بنگاه خالصه به آستان قدس رضوی بفروشد جناب آقای شوشتری نظرشان این است که این سه مزرعه به طور مجانی واگذار شود بنده تصور میکنم که این پیشنهاد خرج است و شاید وکیل حق نداشته باشد که این پیشنهاد را بدهد و از طرف دیگر آستان قدس رضوی در بعضی از شهرهای ایران یا دهات ایران یک مقداری اراضی دارد که این اراضی امروز ممکن است مورد احتیاج ادرات دولتی باشد فرض بفرمایید که آستان قدس رضوی در سبزوار یا مشهد من باب نمونه عرض میکنم یک مقدار اراضی دارد که این اراضی یا در خورد شهر است یا نزدیک شهر است و بنابراین از نظر ایجاد درمانگاه یا مدارس و سایر مؤسسات عامالمنفعه مورد نیاز و احتیاج مؤسسات دولتی است بنده پیشنهاد کردم به جای این که آستانه به بنگاه خالصه در مقابل اخذ این اراضی پول بدهد از اراضی آستانه به مورد استفاده مؤسسات دولتی هست به بنگاه خالصه در عوض واگذار شود فرض بفرمایید در همین اراضی که بنده منباب نمونه عرض کردم در سبزوار هست و مورد احتیاج وزارت بهداری است برای ساختمان مریضخانه به جای پول از این اراضی واگذار شود.
رئیس- اولاً در تبصره ۲ که رأی دادیم نوشته شده است مزارع سنگسر و قوش عظیم و صحرای داودی به قیمت عادله ارزیابی و به آستان قدس رضوی به فروش خواهد رسید. اولاً این تبصره به تصویب مجلس شورای ملی رسیده. ثانیاً اینطور که آقای شوشتری گفتند از نظر قانون با تقدیم به آستان حضرت رضا (ع) همه آقایان موافقند ولی پیشنهاد خرج است به علاوه بقیه مخالفم و با آن رأیی است که دادید (شوشتری- پیشنهاد خرج نیست) اما پیشنهاد آقای رضایی معاوضه و معادله است با اراضی دیگر که به کار مؤسسات دولتی میخورد یا میشود یک آبادیهایی که در کرد توجه بفرمایید پیشنهاد آقای رضایی دوباره قرائت میشود (به شرح سابق قرائت شد)
شوشتری- آن هم پیشنهاد خرج است.
رئیس- معاوضه است.
شوشتری- این کار اشکال شرعی دارد مال وقف است نمیتوانید معاوضه کنید.
رئیس- آقای مخبر بفرمایید.
مخبر- مطلب همان است که جناب آقای رئیس فرمودند اولاً در ماده دو این لایحه آقایان چیزی را که رأی دادید راجع به راضی سنگسر و قوش عظیم و صحرای داودی که فروخته بشود به آستان قدس رضوی چرا تجدید میکنید. ثانیاً من از جناب آقای وزیر کشاورزی سؤال کردم که چهطور شده است که فروش این قسمت از اراضی آستان در این لایحه آمده است پاسخ ایشان این است که این مزارع در نقاطی واقع شده که اطراف ان املاک آستان قدس رضوی است برای این که در این منطقه تمام املاک از نقطهنظر کشاورزی در حوزه اختیار آستان قدس رضوی واقع میشود و خود استان هم حالا حاضر است پولش را بدهد ما چرا نگیریم علیهذا به همان کیفیت تصویب شده بهتر است همانطور که آقای رئیس فرمودند.
صارمی- بنده با پیشنهاد آقای رضایی مخالفم.
رئیس- ایشان پیشنهادشان را پس گرفتند باز هم یک ماده الحقای دیگری رسیده که قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم بنگاه مستغله (مستقله) خالصه از تاریخ تصویب این قانون منحل و به صورت یکی از ادارت تابعه وزارت کشاورزی اداره خواهد شد. شمس قناتآبادی
رئیس- این پیشنهاد وارد نیست تا زمانی که کار باید انجام بشود اداره مربوط باقی است شاید این کار دو سه سال طول بکشد رأی نمیشود گرفت.
شمس قناتآبادی- حق دارم که حرف بزنم.
رئیس- اگر وارد نباشد حرف هم ندارد مطابق آئیننامه حق نداری ولی من به شما اجازه میدهم که صحبت کنید چون این قبیل پیشنهادات فقط قرائت میشود توضیح هم ندارد.
قناتآبادی- بنده یک مطلبی را میخواهم عرض کنم استدعا میکنم مجلس شورای ملی توجه بکنند یک نفر زارع و یک نفر خردهمالک شما اگر در سرتاسر ایران به من نشان دادید که با دولت و بنگاه خالصه اختلاف صد هزار تومانی داشته باشند حق با شما است یک نفر خردهمالک با زارع نشان بدهید که اختلاف ۵ هزار تومانی با بنگاه خالصه با وزارت کشاورزی داشته باشد و حال آنکه پیشنهادی که به این لایحه ملحق شد کاملاً آن را واژگون کرد (صحیح است) این اختلاف مال آن کسانی است که میلیون میلیون صد هزار تومان صد هزار تومانها خالصه اختلاف دارند و میخواهند مال دولت را بخورند بنابراین ما پیشنهاد حذف کردیم و تقاضا میکنیم آقایان نمایندگان با این پیشنهاد تجزیه موافقت بفرمایند و رأی بدهند و این پیشنهاد تقدیمی را هم پس گرفتم.
رئیس- پیشنهاد تجزیه در موقع خودش قابلرأی است بنده یک راه حل دیگری دارم و آن این است که شامل ساکنین دهات بشود.
عبدالصاحب صفایی- معنای آن پیشنهاد قبلی این است که تمام خالصهجات برود در جیب مالکین
رئیس- ماده الحاقی دیگری است که قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
دولت مکلف است هر چه زودتر وسایل آبیاری اراضی خالصه دیم خوزستان را که امکان آبیاری دارد فراهم کند فروش اراضی خالصه در خوزستان به نحوی باید باشد که در آینده جهت آبیاری و زهکشی و عمران اشکالی ایجاد نشود و دولت حق احداث اینگونه مستحدثات را محفوظ بدارد.
بوشهری- حمید بختیار- سلطانی- موسوی
رئیس- آقای موسوی بفرمایید.
موسوی- بنده پیشنهاد را قرائت میکنم آقایان توجه بفرمایید به شرح فوق قرائت شد)
خلاصه دو قسمت این است یکی از برای آبیاری آن اراضی خالصه دیمی خوزستان است که این مطلب از صدها سال به این طرف مورد توجه و کشمکش و مطالعه بوده است و به هیچوجه توجهی به این امر اساسی و لازم نشده است ضمناً آقایان محترم از نظر علاقه أی به مملکت و به خوزستان از نظر مملکت دارند به این موضوع همیشه توجه خاص فرمودهاند که کشاورزی خوزستان فوقالعاده دارای اهمیت و قابلتوجه و شایان مساعدت بوده است ولی در گذشته در اراضی دیمی خالصه خوزستان همانطور که آقای صفایی فرمودند قسمت اعظم خالصه در خوزستان است جز در چند مورد کوچک برای آبیاری در خوزستان توجهی نشده بود یکی از اراضی دشت میشان است که با امر رضاهشاه کبیر بر طبق ماده از قانون ۱۳۱۴ به مردم واگذار شده و املاکشان را در خوزستان آباد کرده بودند یا آباد کردند دو قسمت کوچک دیگر مانند شاپور و آهودشت سدسازی شده متأسفانه چون زهکشی وسایل آبیاری علمی فراهم نشده تاکنون مورد استفادده قرار نگرفته و باید دولت بالاخره به این امر اساسی توجه کند در ضمن این که دولت تکلیف این کار را معین میکند با مساعدت آقایان این توجه را خواهد داشت که در مورد تقسیم اراضی خالصه رئیس- فروش خالصه
موسوی- حق ایجاد مستحدثات را برای خود محفوظ بدارد که بعد از فروش این اراضی مجبور نشود اراضی را که به قیمت مفید واگذار کرده به قیمت گران از اشخاص بخرد استدعا میکنم که جناب آقای کشاورزی نظر خودشان را در این موقع برای روشن شدن ذهن آقایان بیان فرمایند.
مهندس اردبیلی - آقای وزیر کشاورزی موافقید بفرمایید
رئیس- آقای مهدی ارباب بفرمایید
مهدی ارباب - بنده در جواب این پیشنهاد پیشنهادی را قرائت میکنم و تقدیم مقام ریاست میکنم. پیشنهاد میکنم دولت مکلف است سدهای خراب شده جزیره قشم را بسته موجبات آبیاری اراضی و زراعتی جزیره مزبور را فراهم سازد این پیشنهاد تصویب میشود بنده با پیشنهاد ایشان یکی است اگر این پیشنهاد تصویب شود باید این هم تصویب بشود و اگر نه عرضی ندارم این هم مثل آن است آقای وزیر کشاورزی لطف خودتان را شامل جزیره قشم هم بکنید.
موسوی - خوزستان به جزیره قشم چه ارتباط دارد.
حمید بختیار - شما جزیره قشم را با خوزستان یکی میکنید آقای ارباب
ارباب - فرقی نمیکند آنجا آبادتر است و اینجا خرابتر
رئیس- آقای ارباب بفرمایید بنشینید آقای وزیر کشاورزی بفرمایید
وزیر کشاورزی- عرض کنم در باره اراضی خوزستان همان طور است که آقای موسوی فرمودند استدعا میکنم آقایان دو سه دقیقه توجه بفرمایند چون خیلی حساس است بنده این را نقل میکنم از قول کسانیکه در تمام دنیا رفتهاند اراضی وسیع را آباد کردهاند در مصر و هندوستان و امریکا و جاهای دیگر به بنده میگویند که بهترین جایی که به این وسیعی با این همه استعداد بکر مانده و بهرهبرداری نشده خوزستان است که مثلاً آن در هیچ یک از کشورها دیده نمیشود و این همه استعداد سابقه ندارد خیلیها آمدهاند و مطالعه کردهاند و به ما توصیه نمودهاند که شما مبدا اشتباهاتی که در سایر جاها کردهاند شما هم مرتکب بشوید یعنی همین که بگذارید ببیند و نقشه کلی داشته باشد البته نمیگویم ۵۰ سال بنشینیم و یک نقشه کلی درست کنیم در ظرف یک سال هم میشود کار کرد که ممکن است بروند و سد بسازند نهر بکشند تلمبههائی که نصب شده غلط نصب شده است و بایرهایی که کشیدهاند غلط بوده و دوباره نهر را پر کنند بنابراین باید یک نقشه کلی بکشید برای خوزستان که بعد از چند سال چه کاری را انجام بدهند بعد از ۱۰ سال چقدر جمعیت در خوزستان میتواند باشد چه کشتی میتوانند بکنند و چه نوع محصول میتوانند عمل بیاورند و بازار این نوع محصولات کجا است که بعد در تمام خلیج و هندوستان هیچ مشتری برای آن نباشند و بعد بزنید توی سرتان روی این زمینه بنده موافقم که در ظرف مدت ۶ ماه یک سال اگر ممکن باشد یک نقشه کلی کشیده بشود که خوزستان در آینده ۲۰ سال دیگر چه صنایعی باید داشته باشد و محصولات کشاورزی آن چه نوع باشد این موارد که در کمیسیونهای معین شد آن وقت معین میشود که در آتیه کجا را باید زهکشی کرد و باتلاق را خشک نمود و در کجا کارخانه نصب کرد و بعد اراضی را روی نقشه کلی تقسیم کنیم والا الان ما بیاییم این اراضی را تقسیم کنیم و بعد ناچار باشیم این اراضی را بازخرید کنیم به صد برابر قیمت اولیه آقایان توجه داشته باشید این کار عاقلانه نیست این است که من به آقایان عرض میکنم که اگر اجازه بدهید مردم بروند در کنار رود کارون تلمبههائی را نصب کنند یک استفاده کوچک بشود و یک مقدار زراعتی بکنند هیچ مانعی ندارد برای اینکه به هیچوجه با آن نقشه کلی مغایرت نخواهد داشت بنابراین روی این نظر با جنابعالی موافقم و صحیح است و البته درباره قشم هم باید مطالعه کرد و همینطور بدون مطالعه نمیتوانیم کاری انجام بدهیم.
ارباب - آقا برای این که دولتها متوجه باشند که برای جزایر هم کاری بکنند این پیشنهاد را دادم
رئیس- آقای ارباب مثل اینکه شما از وقتی از مسافرت برگشتهاید حالتان بدتر شده است من تصور میکنم چون آقایان نمایندگان هم موافقند آقایان نمایندگان خوزستان با آقای وزیر کشاورزی خودشان یک ترتیبی بدهند برای این کار
موسوی -استدعا میکنم رأی بگیرید
رئیس- چون نظایر پیدا میکند آن وقت باید ۲۰۰ تا ۳۰۰ پیشنهاد دیگر را هم رأی بگیریم چون این پیشنهاد مطرح شده است (موسوی - مطرح بشود) فکر میکنم بهتر است خود آقایان نمایندگان خوزستان با آقای وزیر کشاورزی ترتیبی برای این کار بدهند
حمید بختیار - آقای وزیر کشاورزی امروز موافقند آمدند موافقت کردند یک وزیر کشاورزی دیگر اگر آمد موافقت نکرد چه باید کرد؟
رئیس- بسیار خوب سابقه مذاکرات مجلس شورای ملی را با آن آقای وزیر کشاورزی دیگر هم میگوییم اگر بخواهیم نسبت به آن پیشنهاد رأی بگیریم باید برای جزیره قشم هم رأی گرفته شود فرق نمیکند جریزه قشم را هم باید دولت آبیاری کند دیگری مال بلوچستان را پیشنهاد میکند الان یک پیشنهادی رسیده است برای بلوچستان را هم باید رأی گرفت چقدر پول باید برای این کارها بدهند.
موسوی- با اجازه جنابعالی اینجا مطرح شده است
رئیس- بالاخره این پیشنهاد ۱۰ تا مشابه هم پیدا میکند
موسوی - خوزستان با بلوچستان مشابه نیست
رئیس - چرا اراضی بلوچستان را آباد نکنند؟ (موسوی - بنده عرض میکنم آباد کنند) وزارت کشاورزی وظیفهاش همین است زهکشی کند آبیاری کند در آئیننامه که تامین بشود (موسوی- چون موافقت میفرمایند در آئین نامه بگذارند بنده و نمایندگان خوزستان عرضی نداریم بسیار خوب در آئیننامه بگذارند) پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم تبصره ذیل به ماده الحاقیه مربوط به حکمیت دعاوی بر خالصهجات اضافه شود.
تبصره- ارزش دعاوی فوق فقط راجع به کسانی است که در خالصهجات ساکن بوده و زراعت مینمایند
عمیدی نوری
رئیس- آقای عمیدی نوری بفرمایید
عمیدی نوری - بنده چون اینجا دیدم یک اختلاف زیادی بین همکاران محترم پیش آمده یک دسته موافقند از نظر این که دعاوی خرده پاها را حل میکنند دسته دیگر معتقدند دعاوی امثال ورثه خزعل پیش میآید (یک نفر از نمایندگان - امثال ندارد خودش است) چون من یک وقتی روزنامه نویس بودم - یادم میآید آن وقت خودم با این فکر مبارزه کردم و موضوع از بین رفت و به هم خورد حالا برای این که این مطلب حل بشود دیدم موضوع تجربه به اشکال بر میخورد لذا این پیشنهاد را تقدیم کردم و هر عبارت اصلاحی هم درش بکنید بنده موافقم و اگر هم میل دارید مبلغ را تا یکصد هزار ریال محدود بکنید (مسعودی بگذارید تا ۵ هکتار زمین) تا یکصد هزار ریال باشد بنده اصلاح میکنم در پیشنهاد تا ده هزار تومان باشد
رئیس- آقای قنات آبادی بفرمایید
قناتآبادی - اصل مطلب این است که مجلس شورای ملی متوجه این مطلب شد که اگر ماده الحاقی بدون قید و شرط همان طور که تصویب میشد ولش میکردیم میگذشت که ممکن بود خیلی از دعواها که الان وجود دارد (صحیح است) به نفع مردمان معینی ختم بشود البته در ابتدای این مطلب اگر صرف صحبت زارع است زارع حدود دعوایش معلوم است اصلا ما زارعی که سابقه صد هزار تومان دعوا داشته باشد نداریم فوقش زارع دعوا پیدا کند به سه چهار هزار تومان ولی اگر قید این ماده در این پیشنهاد گذاشته بشود اساساً این حرفها پیش نمیآید اما بنده با پیشنهاد آقای عمیدی نوری مخالفم با وجودی که این قید را دارد و تا حدود ده هزار تومان علت دارد. من از این میترسم که این صد هزار تومان قطعه قطعه بشود و ده تا ده هزار تومانی گردد. اساساً ما چه اصراری داریم در این مورد که شبههای برود بلکه به عقیده بنده شبهه قوی میرود که با کمال حسن نیتی که جناب آقای اردلان در دادن این پیشنهاد دارند. من به طور قطع و یقین که از این حسن نیت شما سواستفاده خواهد شد جناب آقای اردلان لایحهای که دولت به مجلس داده است نوشته است املاکی که مالکیتش قطعی است یعنی این لایحهای که در خدمت آقایان است و من به این کار هم اعتراض دارم دولت به آنهایی که این لایحه را تنظیم کردهاند آن زمینهایی که دعوا در آن است کنار گذاشتهاند املاکی که شما الان دارید به موجب این قانون تصویب میکند مالکیت آن قطعی است به بنگاه خالصه دارد اساساً ادعا و دعوا و این حرفها منتهی است بنابراین احتیاجی به این پیشنهاد نیست احتیاجی به رفتن به حکمیت نیست به هر حال من استدعا میکنم جناب آقای عمیدی نوری این پیشنهادشان را اولاً پس بگیرید و بعد هم این پیشنهادی که برای تجزیه این ماده داده شده است آقایان موافقت بفرمایند مسلم بدانند در این صورت غرض واقعی که دولت و مجلس و همه داشتند در تصویب این لایحه در آن صورت انجام میشود و بدست میآید
عبدالصاحب صفائی - آقای وزیر کشاورزی نظرتان چیست؟
رئیس- پیشنهاد مجددا قرائت میشود
(به شرح ذیل قرائت شد)
تبصره- ارزش دعاوی فوق نباید بیش از یکصد هزار ریال بوده و فقط راجع به کسانی است که در خالصهجات ساکن بوده و زراعت مینمایند. عمیدی نوری
عمیدی نوری - اگر تجزیه شود بنده حاضرم پیشنهادم را پس بگیرم اما اگر آن ماده الحاقی قبول شد تقاضا میکنم که این تبصره را اضافه بفرمایید که رفع آن اشکال بشود
رئیس - آقای وزیر کشاورزی بفرمایید
وزیر کشاورزی - بنده با اجازه آقایان قانون تأسیس بنگاه خالصهجات کشور را به موجب لایحه قانونی ناشی از اختیارات آقای دکتر مصدق که در رسیدگی به کمیسیونهای مشترک مجلسین
میباشد ماده ۱۰ آن را میخوانم این ماده ۱۰ که در رسیدگی قرار گرفته و اصلاحاتی که در تاریخ دوشنبه ۲۶ تیر ماه به تصویب رسیده و تا تصویب نهایی مجلس قابل اجرا میباشد
این قانونی است که در کمیسیون مشترک مجلسین تصویب شده تا موقعی مجلسین آن را رد یا قبول نکنند برای ما لازمالاجر است.
ماده۱۰ - برای رسیدگی به پروندههای دعاوی بنگاه خالصه و اشخاص در صورتی که مدعی به از ۵۰۰ ریال بیشتر نباشد به کمیسیون یا کمیسیونهایی از دو نفر قضات
عالیرتبه وزارت دادگستری بنا به معرفی وزارت دادگستری و یک نفر از کارکنان مطلع با مورد قضائی بنگاه خالصهجات تشکیل و نظر خود را نسبت به تعقیب یا استرداد صلح دعاوی اعلام خواهد داشت بنگاه خالصهجات مکلف است بر طبق نظریه کمیسیون رفتار نمایند آن روزی که این لایحه میآید اینجا بنده اگر وزیر کشاورزی باشم اگر آقایان در این مبلغ تجدید نظر بفرمایند موافقت خواهم کرد چون آنجا گفته شده است۵۰۰ هزار تومان و این مبلغ به نظر بنده قدری زیاد است ولی چون رفته به کمیسیون مشترک مجلسین تا وقتی که نباید به مجلسین و مجلسین آن را رد نکنند برای دولت لازمالاجرا است بنابراین با این مقدار اگر آقایان نظرشان این است که ۵ هزار تومان یا ده هزار تومان باشد و نسبت به میزان بیشتر کسی نتواند سواستفاده کند بنده استدعا میکنم که جناب آقای اردلان با حسننیتی که دارند پیشنهادشان را پس بگیرند که تمام بشود
اردلان - برای رفع این سوءتفاهم بنده پس میگیرم
رئیس - حالا استرداد نمیشود کرد محتاج به رأی است. آقای اردلان
اردلان - سوءتفاهی شده بنده نظرم این نبود که خزعل و مزعل و این قبیل استفاده کنند حالا این پیشنهاد را زیر پرده بزرگی قرار میدهید که سوءاستفاده خواهد شد همچون چیزهائی نیست و کلا حکمیت ندارد چیزی که طرفش دولت است هیچ کدام از آقایان نمیتوانند ذینفع باشند اصلاً مالک یک دانگی هم در کار نبوده و این پیشنهاد آقا بسیار صحیح است یعنی اگر کسی توی دهی ساکن است میخواهند بیرونش کنند و یک کدخدایی آمده زورکی آنجا را خریده است و دعوا شده این را میتوانند به طریق حکمیت حل کند ولی را میفرمایید مخدوش کنند بنده با آن مخالفم برای این که که اشخاص از کرمان نمیتوانند بیایند به تهران و با آن کمیسیون که در این قانون پیشبینی شده مراجعه کنند (صحیح است) نظر بنده این بود حالا هم بنده اصلاً چنین پیشنهادی نکردهام و نمیخواهم بکنم.
رئیس - حال تکلیف این پیشنهاد چیست؟
عمیدی نوری - اگر میخواهید تجربه رأی بگیرید که بنده پس میگیرم والا به عنوان تبصره الحاقی آقای اردلان اضافه شود
رئیس - تجربه یک امر علی حده است
بعضی از نمایندگان - به تبصره رأی بگیرید
مشایخی - بعد هم به حذف هر دو
رئیس - آقایانی که با این تبصره که بیشتر از یک صد هزار نباشد موافقند قیام بفرمایند
(اکثر برخاستند) تصویب شد بنابراین این تبصره ضمیمه آن ماده الحاقی است که از صد هزار ریال تجاوز نکند آن هم شامل زارع و خرده مالک میشود
قناتآبادی - پیشنهاد تجزیه بنده باید رأی بگیرد
رئیس - بسیار خوب مانعی ندارد کلیات آخر مطرح آقای خلعتبری اسم نویسی کردهاند. حاضر نیستند و مخالفی ندارد بنابراین باید به تجزیه رأی بگیریم ماده الحاقی اگر تصویب شد این تبصره هم به آن علاوه میشود این ماده را میگذاریم باشد و جزو یکی از موارد لایحه میکنیم اول به خود موارد قانون رأی میگیرم بعد هم یک رأی میگیریم به این ماده الحاقی اگر رأی ندادند که از بین رفته است و اگر رأی دادند جزو موارد قانون میشود لذا آقایانی که با قانون فروش خالصهجات ۱۳ ماده و اصلاحاتی که شده موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا به این ماده الحاقیه و تبصره آن و تبصره آن که تصویب شده رأی میگیریم (قناتآبادی - به حذفش یا به بقایش؟) اگر رأی ندادند آقایان از بین رفته آقایانی که با تجزیه این ماده الحاقی و تبصره آن که قبلاً رأی دادند موافقند قیام بفرمایند
(عده کمتری برخاستند) تصویب نشد بنابراین کلیه لایحه فروش خالصهجات که تصویب شده به مجلس سنا میفرستیم
۶- تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه
رئیس - جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز سهشنبه خواهد بود ساعت ۹ صبح
(مجلس ۵۰ دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت