مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ شهریور ۱۳۲۶ نشست ۱۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: اداره ۵۴۴۸ - اطاق رئیس ۹۴۴۱
سال سوم
شماره
مدیر سید محمد هاشمی
شنبه ماه ۱۳۲۶
دوره پانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۴ شهریور ۱۳۲۶ نشست ۱۶
فهرست مطالب: ۱- طرح برنامه دولت
مجلس یکساعت و چهل و پنج دقیقه پیش از ظهر بریاست آقای رضا حکمت بعنوان بعداز تنفس تشکیل گردید.
رئیس- بطوریکه خاطر آقایان مسبوق است امروز بحث در برنامه دولت جزء دستور است و هیئت دولت هم هستند که برنامه مطرح شود. آقای دهقان بفرمایید.
دهقان- یک بیانیهای بود که از طرف اهالی محترم تهران بمن رسیده بود و خواهش کرده بودند که بعرض نمایندگان برسد تقدیم مقام ریاست میکنم درصورتیکه مصلحت میدانند در مجلس قرائت بشود.
ملک مدنی- دستور تغییر داده شدهاست؟
رئیس- پیشنهادی در این زمینه رسیدهاست مجلس هم موافقت کرد قبلا که روز سه شنبه باشد باین جهت روز سه شنبه تعیین شده بود برای اینکار.
ملک مدنی – بنده مخالفم با تغییر دستور.
رئیس- آقای عامری پیشنهاد کردهاند که قرائت میشود: پیشنهاد میکنم که برنامه دولت مقدم بر اعتبارنامه آقای ارسنجانی مطرح شود (صحیح است)
ملک مدنی – بنده مخالفم.
دهقان – بنده هم مخالفم.
رئیس- آقای عامری.
جواد عامری- اجازه بدهید بنده توضیح بدهم بعد مخالفت کنید. عرض کنم حضورتان معمول سابق این بود که اگر برنامه دولت طبع و توزیع شده بود و دولت خودش در مجلس حاضر میشد آن را مقدم میداشتند و تاخیر نمیکردند راجع بطرز قضاوت مجلس هم در موضوع اعتبارنامهها آنچه که در اینمدت بنده استنباط کردم دیدم طرز قضاوت مجلس در یک پرده ابهامی است آمدهاند یک تشخیصاتی دادهاند و آنچه در اینمدت بحث شده این تشخیصات عبارت از این بود که گفتندیکی صلاحیت شخصی است و یکی هم جریان انتخابات. بنظر بنده شاید اصل این تشخیص عیب نداشته باشد ولی ترتیب اینکه کدام قسمتش مربوط بجریان است وصلاحیت شخصی تا چه حدود است این در پرده ابهام مانده، بنده لازم میدانستم نه از نقطه نظر دفاع از کسی و نه از نقطه نظر مخالفت با کسی فقط یک تذکر قانونی قبل از اینکار داده شود دراین صورت اگر آقایان بآن استنباطی که بنده از قوانین موضوعه مملکتی در این موضوع کردهام موافق باشند در آتیه طرز قضاوت در اعتبارنامهها برای ما روشن میشود. اگر میل آقایان باشد بنده امروز توضیحش را میدهم واگر آقایان میل ندارند بنده در دفعات بعد پیشنهاد میکنم بمجلس ایران (یکی از نمایندگان: این مربوط بموضوع نیست. بگذارید برای بعد) چون بسیاری از آقایان بنده آنچه که فهمیدم واستنباط کردم دیدم تاریک است برای آنها قضاوت مجلس و بنده واگذار میکنم باختیار آقایان، نظری بدفاع یا مخالفت ندارم فقط برای روشن کردن طرز قضاوت مجلس است نسبت باعتبارنامهها، بسته بنظر آقایان است.
رئیس- آقای ملک مدنی.
ملک مدنی – بنده مخالفتم فقط از نقطه نظر یک اصلی است که همیشه معمول بوده (صحیح است) نه از جهت قضیه اعتبارنامه آقای ارسنجانی و موافقت و مخالفت با آن ما معمولمان همیشه این بود که وقتی یک اعتبارنامه در مجلس مطرح میشد تعیین تکلیف قطعی او باید بشود مگر اینکه پیشنهاد بشود که از دستور خارج شود (صحیح است) و پس از اینکه از دستور خارج شد آن نماینده دیگر حق رای دادن و مشارکت در امور ندارد (صحیح است) بنابراین بنده اعتقادم اینست که مقام ریاست اصول را باید حفظ کنند (صحیح است) اگر بنا شد که همیشه ما از اصول تخطی کردیم این دور و تسلسل پیدا میکند چنانکه اگر از روز اول از ماده ۱۰۹ سوءاستفاده نشده بود اینقدر وقت مجلس گرفته نمیشد(صحیح است) بنده اینجا ضرورت دارد عرض کنم آنوقت که اینجا بآقای سید هاشم وکیل و آقای مهندس هدایت اجازه داده شد برخلاف اصل اینها آمدند کتاب برداشتند آوردند اینجا خواندند این برخلاف اصل بود. تمام آقایانی که اینجا توی مجلس هستند میدانند ماده ۱۰۹ ناظر بر این است که اگر بیک کسی ناطقی اهانت کرد یا حرف او را تحریف کرد او باید بطور اختصار بیاید اینجا توضیح بدهد دو جلسهاست وقت مجلس برای اینکه ما از اصول تخلف کردیم گرفته شده و ممکن است دو سه جلسه دیگر هم باز وقت مجلس را بگیرد. ماده ۱۰۹ بنده اینجا صریح عرض میکنم بهیچوجه ناظر باین صحبتهایی که آقایان اینجا میکنند نیست (صحیح است) و ما اگر بخواهیم مجلسی داشته باشیم حقیقتا منظم و کارهای ما پیش برود باید رعایت اصول و نظامنامه بشود و اگر بخواهیم تبعیض کنیم یکی که تبعیض شد دور و تسلسل پیدا میشود (صحیح است) و آن ملاک وسابقه میشود بنابراین بایستی یا تعیین تکلیف اعتبارنامه آقای ارسنجانی بشود مثبت و منفی مجلس باید رایش را بدهد که تکلیف ایشان معلوم بشود یا اگر اکثریت مایل هست که از دستور خارج بشود رای گرفته شود واز دستور خارج شود.
رئیس- پیشنهاد خروج از دستور نیست پیشنهاد این است که برنامه مقدم باشد (صحیح است)
ملک مدنی – اصلا سابقه ندارد.
رئیس- بعد ممکن است آخر جلسه رای گرفته بشود. شروع میکنیم بکار. آقایانی که موافقند که برنامه دولت مطرح شود قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. اما ماده ۱۰۹ که آقای ملک مدنی فرمودند بطور اختصار ذکر نشده باید بآنها اجازه نطق داد اجازه نطق هم فرق نمیکند ولی مادهای هم هست ماده ۱۱۰ که بموجب آن باید از موضوع بحث خارج نشوند واگر خارج شدند بآنها تذکر داده شود آقایان هم تصدیق میکنند که چندمرتبه به ناطقینی که اینجا آمدند تذکر دادم آقای اسکندری بودند آقای محمدعلی مسعودی بودند ودیگران بودند حالا بنده اخطار را دفعه دیگر عملی میکنم و اخطار میکنم واگر باز هم از موضوع خارج شدند مطابق آئین نامه ممنوع میکنم از نطق. برای جلسه بعد هم تقاضا میکنم آقایان نمایندگان در صف جلو جلوس نفرمایند اما اگر مطلبی با وزرا داشته باشند میتوانند بیایند مذاکره کنند و بعد بجای خود بروند چون در اصل ۳۱ قانون اساسی مقرر شده که جای وزرا باید تعیین بشود واین صف جلو برای معاونین و وزرا مقرر شده و از جلسه آینده باید اینطور عمل بشود.
اردلان- یکنفر از وزرا کافی است، بفرمایید بیایند (در این موقع هیئت دولت داخل مجلس شدند
- طرح برنامه دولت
۱- طرح برنامه دولت
رئیس- برنامه دولت مطرح است آقای مکی.
مکی- برای بنده امروز از لحاظ این که در اطراف برنامه جناب اشرف آقای قوام السلطنه مذاکراتی میکنیم از یک لحاظ اسباب تاسف است که با تعهدات اخلاقی که من نسبت بشخص جناب ایشان دارم با برنامه ایشان مخالفت میکنم ولی از یک لحاظ برای بنده جای بسی خوشوقتی است که تعهداتی را که نسبت بدولت و ملت وکشورم دارم انجام میدهم واز زیر بار سنگین آن تعهداتی که بشانه من بار شد شانه خالی نمیکنم و عرایضی را هم که اینجا عرض میکنم بعنوان تذکر است و قصد حمله بدولت ایشان نیست. تذکراتی است در کلیات برنامه ایشان. دراین مدتیکه مجلس شورایملی دچار فترت بود (یکی از نمایندگان: بلندتر بفرمایید) دراین مدتی که مجلس شورای ملی ایران دچار فترت بود، تقریبا از اسفند سال ۱۳۲۴ یکسال و تقریبا دو ماه وکسری میشود، دو ماه و بیست وهفت هشت روز. بیست و نه روز میشود. (یکی از نمایندگان: بلندتر) یک حوادثی دراین مملکت اتفاق افتاده که دراطراف این حوادث بایستی مذاکراتی بشود ودر کارهایی که برخلاف جریان، جریان پیدا کرده بحث بشود تا موضوع جریان گذشته تا حدی روشن بشود و در برنامه هم موضوعاتی که از جریان طبیعی خودش خارج بود هیئت محترم دولت توجه پیدا کنند و با توجه ایشان برای آینده جهاتی را که انحراف پیدا شده آقایان آن جهات را رعایت بکنند و تکرار نشود.
یکی از آن جهات حکومت نظامی است که بنده بطور کلی میخواهم راجع بحکومت نظامی و چگونگی حکومت نظامی توضیح بدهم که چگونه اعلام شده وآیا دولتها مجاز بودهاند باین که حکومت نظامی را اعلام بکنند یا اینکه بایستی از مجلس شورایملی ایران اجازه تحصیل کرده باشند. اولین موقعی که حکومت نظامی اعلام شد در ربیع الاول ۱۳۲۸ بوده واین قانون حکومت نظامی قانونی نبوده که برای همیشه باشد و دولتها باستناد آن بتوانند هر وقت دلشان خواست حکومت نظامی را اعلام کنند.
مرتبه دوم که حکومت نظامی اعلام شده در رجب ۱۳۲۹ بوده که برابر ثور ۱۲۹۰ خورشیدی میشود. در همین موقع که از طرف مجلس شورای ملی ایران بدولت اجازه داده شد که حکومت نظامی اعلام بشود قانون دیگری هم در همانروز درهمین مجلس گذشته که بموجب آن قانون دولت حق داشته دو کرور و نیم از خارجه قرض بگیرد آن قانون که آن روز گذشت برای یک مرتبه بودهاست و تصویبنامه صادر شدهاست که دولت ایران اجازه دارد دو کرورو نیم قرض بکند و در همان حکومت ملی قصد حمله وهجوم داشتهاند و در داخله پایتخت هم عناصری بودند که با مستبدین همکاری میکردند و ممکن بود موجبات سقوط حکومت مشروطه را فراهم بکنند مجلس شورای ملی ایران یک راهی پیدا میکند و آن اعلام حکومت نظامی واجازه حکومت نظامی بودهاست بدولت و دولت هم حکومت نظامی را اعلام میکند. بموجب این قانون، قانونش هم اینست، در ۲۲ رجب برابر سرطان ۱۳۲۹ که تاریخش است از وقتی که حکومت نظامی اعلام میشود اموری که راجع بامنیت و آسایش مردم است با تصویب هیئت وزراء توسط وزارت جنگ اجرا خواهد شد اصل قانون اینست که در ۲۲ رجب از تصویب مجلس شورایملی گذشتهاست و همانطور که عرض کردم در همان اوان قانونی گذشته که بهیئت دولت اجازه داده میشود که دو کرور و نیم قرض بکند پس این یک قانون مؤیدی نبوده که دولتها هر وقت دلشان بخواهد از این قانون استفاده بکنند. حکومت نظامی رااعلام بکنند. متاسفانه برقراری حکومت نظامی یک اشکالات زیادی را از لحاظ قانون اساسی برای ما فراهم کرده که با اصل ۹ و ۱۰ متمم قانون اساسی مغایرت دارد. در حکومت نظامی که ازبعد از جنگ باینطرف اعلام شد بنده تصور میکنم که هیچوقت یک قضایائی که مثل این ۱۹۰۱۸ ماههای که مجلس نبوده وقایع گرفتن اشخاص واینها اتفاق نیفتاده و اینطور باحساسات مردم وافکار عمومی حمله نشدهاست من جمله یکی از چیزهایی که از حکومت نظامی استفاده کردند توقیف وگرفتاری آقای آقاسید ابوالقاسم کاشانی بود. ایشان در تهران نبودند هنگامی که بمشهد میرفتند برای زیارت ارض اقدس بین شاهرود و سبزوار با اینکه آنجا هم حکومت نظامی نبود بوسیله مامورین ژاندارمری توقیف شدند و مدتها در زندان قزوین گرفتار بودند. ایشان صرف نظر از اینکه یکنفر روحانی وصاحب فتوی و مرجع تقلیدند و مقلدین زیادی هم دارند افکار عمومی را بقدری نگران کرد و بقدری از این موضوع عصبانی بود که غالب جراید تهران بحث کردندومخصوصا روزنامههای تهران وسایر جراید در اطراف این موضوع مقالاتی نوشتند و چیزهایی منتشر کردند وبرای اینکه درجه احترام ایشان در افکار عمومی معلوم بشود همین اندازه بس که با جلو گرفتنهاییکه میشد ایشان توانستند نفر سیزدهم را در انتخابات حائز بشوند پس ایشان دارای یک شخصیت واحتراماتی بودند از لحاظ روحانیت ومذهبی و قاعدة رفتاری که نباید با یک فرد عادی شده باشد تا چه رسد باینکه شخص روحانی و مرجع تقلیدی را که مورد احترام قاطبه مردم شیعه ایران و سایر نقاط دنیا هستند با ایشان شده اصولا حکومت نظامی نمبایستی مباردت بگرفتاری یکفرد کرده باشد برای اینکه هیچکس را بدون قانون و بدون حکم محکمه نمیتوان دستگیر کرد مگر قبلا محکمهای رای داده باشد و مجازات او تعیین شده باشد که تا چه حدودی مجازات او ثابت شده وتا چه حدودی بایستی در زندان بماند. گرفتاری ایشان بموجب حکم هیچ محکمهای نبوده وتا جائی که بنده سراغ دارم هیچگونه سؤال و تحقیقاتی هم از ایشان نشد که آیا شما چه جرمی کردهاید و چطور بر علیه امنیت مملکت قیام کرده بودید واین مدارکی که ایشان اگر واقعا بر علیه امنیت عمومی قیام واقدامی کرده بودند بهتر این بود که یک چنین شخصیرا معرفیش کرده باشند بجامعه و بگویند کسی که مرجع تقلید است واینقدر مورد احترام افکار عمومی است باین دلایل این گناهانرا کرده و این بزهها را مرتکب شده و بایستی اعدام بشود بایستی حبس بشود بایستی مجازات بشود ولی متأسفانه تا جائی که بنده اطلاع دارم نه ایشان و نه کلیه کسانی که بموجب دستور حکومت نظامی توقیف کردهاند هیچ گونه سؤال و جوابی از آنها نشد حتی بنده از آقای جمال امامی سؤال کردم، یکی از اشخاص که گرفتار شده بود آقای جمال امامیبودند که ایشان وکیل دوره چهاردهم بودند، هیچ گونه سؤال وجوابی از ایشان نشده بود که شما را برای چه گرفتند و برای چه آزاد کردند. یکروز بموجب یک ورقهای که دستور داده شده بحکومت نظامی میگیرند و یک روز هم آزاد میکنند. عده زیادی از آقایان را بموجب ماده ۵ و ۸ قانون حکومت نظامیگرفتند که بعدا ثابت شد که اینها هیچکدام تقصیری نداشتند و هیچگونه مدرکی بر علیه آنها نبود واگر مدرکی بود چرا آنها را منتشر نکردید که لااقل افکار عمومی و جامعه بداند که دیگر گرد کارهای ناشایسته وکارهای بد نشود واگر شد بعد بموجب امر حکومت نظامیگرفتار خواهد شد همچنین بواسطه برقراری حکومت نظامی یکعده زیادی از جراید کشور راتوقیف کرد. بنده در یکی از روزنامههای خارجی دیدم که در فرانسه یکی از وزرای فرانسه گفته بود که چون موقع غیرعادی است خوبست که تمام جراید را ما آزد بکنیم تا ملت افکار خودش را صریح و روشن برای مردم بیان بکند ومردم بتوانند در اطراف قضایا و بحرانهایی که پیش میآید خیلی بطور ساده و طبیعی قضاوت کرده باشند و تمام جراید را در یک موقع بحرانی در فرانسه آزاد کردند ولی متاسفانه هر وقت که یک بحرانی در مملکت ما ایجاد میشود وهر وقت روزنه سیاست تاریک میشود غالب جراید کشور دچار تعطیل میشوند یعنی آنها رااجبارا از انتشارشان جلوگیری از آزادی افکار برخلاف قانون اساسی است واین توقیفهایی که در گذشته شده یک اعمالی است که همه اش برخلاف قانون اساسی بوده و مخصوصا در اعلامیههای دولت بنده مشاهده کردم که اگر واقعا دولت متکی است و میگوید که اینها هتاکی میکنند بد میگویند نبایستی از نزاکت خارج بشوند چون از نزاکت خارج شدهاند بایستی توقیف بشوند ما قانون هیئت منصفه داریم وقوانین دیگری هم ممکن است آورد واز مجلس گذراند که یک حسابی در کار باشد ولی همین طوری بروند یک روزنامهای را که یکعدهای از آن ارتزاق میکنند، محل روزیشان هست، این را بدون هیچ قانون وبدون هیچ حکم محکمهای بخواهند توقیف بکنند، خسارتی است که بیکدستهای وارد میشود اینطور اعمال خلاف قانون شمرده میشودوانگهی غالب این جراید اعلامیههای دولت جناب آقای قوام السلطنه را دیدهاند همه شان میدانند که اگرواقعا اهانت بطبقات دیگر خوب نیست اینها از دولت سرمشق میگیرند، اعلامیههای دولت را بنده دیدم که بوکلا حمله میکردند، وکلای تحمیلی، وکلای نالایق، وزرای سابق هم، رئیس الوزراهای سابق هم بودند، اینها در اعلامیههای دولت هست، وقتی که دولت خودش بیاید وبیک دسته از مردم بد بگوید الناس علی دین ملوکهم، دولت بد میگوید روزنامهها هم بایستی سرمشق از دولت داشته باشند دولت حرفهایی را باید استعمال نکرده باشد تا روزنامه نویسها وسیله بدستشان نیفتاده باشد که شدیدترش را استعمال بکنند. راجع بحکومت نظامی هم بنده عقیده خودم را عرض میکنم که بطور کلی حکومت نظامی یک عملی است که بخلاف قانون در این مملکت اعلام شده بنده نمیگویم حکومت نظامی نباشد ولی عرض میکنم هر وقت که حکومت نظامیبایستی اعلام شود قبلا بایستی کسب اجازه از مجلس شورای ملی بشودوقتی مجلس شواری ملی اجازه داد میتوانند حکومت نظامی اعلام کنند (یکی از نمایندگان: مدت باید تعیین بشود) ولی اگر مجلس اجازه نداد حکومت نظامی حکومت غیرقانونی است و تمام قوانین قضائی و جزائی و مدنیها را فلج میکند هیچ معنی ندارد که با بودن حکومت نظامی، دادگستری هم داشته باشیم این «دولت در داخل دولت» است. در مدت اعلام حکومت نظامی قوانین حکومت نظامیبایستی اجرا شود آنوقت بفرمایید درادارات قضائی را ببندیم و بهمان سرنیزه متنبث بشویم واگر حکومت مشروطهاست و حکومت قانونی است بایستی همانطور که قانون اساسی معین کردهاست کارها از مجرای قانونی واز مجرائی که معین شده به جریان بیفتد و بنده استدعا میکنم از جناب آقای نخست وزیر که راجع بحکومت نظامی تصمیمی بگیرند واین اصل کلی قانونی را که خودشان معتقد بمبانی قانونی هستند واحترام میگذارند بقانون اساسی ایران، احترام خودشان را نشان بدهند وهروقت که خواستند اعلام حکومت نظامی بکنند چه اشکالی دارد که از مجلس استفسار بکنند سؤال بکنند تصویب نامه بگذرانند از مجلس که حکومت نظامی برقرار بشود یا نشود، موضوع دیگر قانون کیفر گرانفروشان است چون میدانم غالب آقایان وزراء علاقه دارند که در مدت وزارت خودشان یک کارهای مفیدی برای مملکت انجام داده باشند واین یکی از قوانینی است که امروز اسباب زحمت وبیچارگی مردم را فراهم کرده در یکی از جلساتهم خدمت آقایان عرض کردم که این قانون را در یک وضعی گذارندند که کشور ما وضع عادی نداشتهاست، متفقین وارد خاک ایران شده بودند و جنسها با یک نرخ سرسام آوری رو به ترقی میرفت خواستند با یک وضعی که خیلی تهدیدآمیز باشد از احتکار و گرانفروشی جلوگیری کرده باشند یک قانونی بنام کیفر گرانفروشان گذراندند، این قانون شاید در آن روز مفید بوده، بنده نمیتوانم انکار بکنم که قانونگذار نظرش رفاه و آسایش مردم و تامین امنیت و رفاه مردم نبوده ولی امروز این قانون جز زیان و ضرر و خسارت هیچ چیز دیگر برای مردم ندارد (یکنفر از نمایندگان: باید اصلاح بشود) در این قانون یک محکمه تعیین شدهاست که یک قاضی بیشتر ندارد وهر کس که از یک کاسبی شکایت بخواهد بکند میرود به آن محکمه شکایت میکند که فلان جنس را بمن گران فروخته، فورا میفرستند عقب آن کاسب و میخواهندش، صد ضربه شلاق برایش تعیین میکنند، این دیگر چون وچرا ندارد واستیناف و تمیز و نمیدانم تجدید نظر ندارد بلافاصله میخوابانند و شلاق میزنند و البته خود آقایان مسبوق هستند که امروز تنبیهات بدنی در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست که حتی بحیوانات تنبیهات بدنیرا برای حیوانات هم نبایستی اعمال کرد مخصوصا در قرن اتم در قرن بیستم دریک کشور دموکراسی یک فرد محترمیرا بخوابانند یا یک فرد غیرمحترم، فرق نمیکند، یک کاسبیرا بخوابانند و شلاقش بزنند، بصرف یک گزارش یک کسیکه این را گران فروخته بمن او را بخوابانند شلاق بزنند یا دو سه ماه حبس کنند ولی محتکرین عمده وگرانفروشان عمده و تجار درجه اول که جنس را بهر قیمتی که میخواهند میفروشند پارچه را از بیرون میآورند متری ۲۰ تومان ومتری ۶۵ تومان رویش اتیکت میزنند آن وقت برای آنها هیچ مجازاتی ندارد دیروز سبزی فروشها شکایت میکردند که آقا ما سواد نوشتن اتیکت روی سبزی نداریم اینجا میآیند مزاحم ما میشوند که اتیکت بزن روی سبزی ما میگوییم آقا سبزی که هر ساعت یک نرخی دارد این اتیکت زدن ندارد ما را بردند آنجا وشلاقمان زدند. البته این برخلاف حق و عدالت است خوب، یکنفر سبزی فروش را میزنند ولی یکنفر محتکر بزرگ را، یک نفر را که اتومبیل را چهارده هزار تومان وارد میکند و ۲۵ هزار تومان، ۳۰ هزار تومان، ۳۲ هزار تومان میفروشد بعد هم مالیات بردرآمدش نمیدانم چه جوری وصول میشود آنرا هیچگونه مجازاتی نمیکند بنده این را میخواهم از هیئت محترم دولت استدعا بکنم که الغای این قانون را بخواهند و یا اگر آن را الغا نمیکنند یک مرحله دیگری برایش قائل بشوند که اگر خواست استیناف بدهد، خواست مرحله تمیزی بدهد بتواند برود شکایت کند وثابت کند که اصلا تقصیری نداشتهاست و این قانون امروز بطوری که بنده میدانم بجان کسبه ضعیف و مردم بیچاره این مملکت که دچارند و در فشار این قانون میباشند و همه از فشار این قانون مینالند والبته الملک یبغی بالظلم ولا یبقی مع الکفر، معذرت میخواهم المک یبقی بالفکر ولا یبغی مع الظلم مملکت با کفر باقی میماند ولی با ظلم باقی نمیماند اینها یک مظالمی است که بطبقه سوم وچهارم این مملکت وارد میشود و بنده با حسن نیتی که در جنابآقای قوام السلطنه سراغ دارم واطمینان دارم با توجه بعرایض بنده راجع باین قانون اقدامی بفرمایند یا اینکه بیک ترتیبی این را تعدیل بکنند. یا یک مراحل بعدی برایش قائل بشوند که یک مشت مردم بیچاره اینطور دچار مضیقه این قانون نشوند، این هم موضوعی بود که میخواستم بعرض آقایان برسانم.
یکی از موادی که در برنامه جناب اشرف آقای قوام السلطنه نوشته شده موضوع صدی پانزده سهم مالک است، بنده موقعی که مدیر کل عمران بودم خدمتشان شرفیاب شدم و گفتم که این قانون، این تصویبنامه بجهاتی که حضورتان عرض میکنم صلاح نیست، البته بنده آنروز راجع به صدی پانزده سهم مالک (نخست وزیر: سهم رعیت) بلی سهم رعیت، یک توضیح مختصری حضورتان عرض کردم فرمودید که از جنبه دیگرش، عرض کردم شورای عمران بودیم، بنده و آقای احمد حسینخان عدل که اینجا تشریف دارند شواری عمران بنده را فرستاد چون این موضوع را بنده رویش عمل میکردم حضورتان شرفیاب شدم ودلایلی را که آنروز مختصرش را عرض کردم ولی حالا بطور مشروح عرض میکنم بنده خیال میکنم با کیفیتی که این قانون نوشته میشود بصلاح نباشد اولا این صدی پانزده که سال گذشته تصویبنامه اش صادر شد (نخست وزیر: در آنجا نوشته شدهاست اگر مجلس صلاح بداند) بنده حالا میخواستم چون تصویبنامه اش سال گذشته اجرا شده (فرامرزی: نوشته اگر مجلس صلاح بداند) بلی تصویبنامه اش را عرض میکنم سال گذشته تصویبنامه اش از هیئت وزیران صادر شده که ۱۵ درصد از سهم مالک گرفته شودو بر سهم کشاورز اضافه شود این تصویبنامه بوسیله وزارت کار اجرا شد ولی در تمام ایران یک سرو صدایی ایجاد کرد زیرا تمام مالکین در آنموقع ممکن بود زیر بار نروند بعضی جاها احزاب توده و بعضی احزاب دیگر بودند که تقویت مرکدند اجرای این تصویبنامه را ولی بعضی جاها که تشکیلات حزب توده یا احزاب دیگر نبود بلااجرا ماند و بین زارع و مالک یک اختلافات شدیدی ایجاد کرد باینمعنی که زارع میخواست صدی پانزده را مطالبه کند ولی مالک نمیداد و کار بژاندارمری و فرمانداری و وزارت کار میکشید و یکدفعه چندین پرونده در وزارت کار برای همین تصویبنامه تشکیل شد. بنده با ترقی سطح زندگی کارگر و طبقه سوم کاملا موافقم والبته دولت جناب آقای قوام السلطنه هم یکی از کارهای مفیدی که کرده همین فکر برای طبقه سوم و چهارم مملکت بوده (صحیح است) که یک طوری این طبقه سوم و چهارم مملکت را سطح زندگانیشان را ترقی داده واز هزینه زندگی بکاهندولی این صدی پانزده را غالب رعایایی که گرفتند بلافاصله گاوشان را هم فروختند یا آمدند دندان طلا درست کردند ویا اینکه رفتند بزیارت مشهد و کربلا و این در و آن در و وقتی برگشتند یک مقدار زیادی هم مقروض شدند که باید چند سال دیگر هم کار بکنند تا آن قروض خودشان را تادیه بکنند تا آمدیم در شواری عالی عمران واصلاحات که جناب آقای احمد حسین خان عدل هم تشریف داشتند و یک طرحی تهیه کردیم که واقعا بحال کشاورز و طبقه سوم وچهارم مملکت مفید باشد گفتیم که این صدی پانزده را که میگیرید بیایید شما هم یک صندوقهای تعاونی کشاورزی جمع کنید ودر هر محلی معتمدین آن محل این صندوقها را نظارت بکنند. در محل خودشان اگر کسی فقیر است، بی بضاعت است اگر دارالایتام احتیاج دارد، اگر مریضخانه احتیاج دارد، اگر برای جادهسازی خودشان احتیاجی هست، اگر یک ساختمانهای ضروری لازم دارند، بیمارستان لازم دارند این پول را صرف همانجا بکنید (مهندس رضوی: بعضی جاها نان ندارند) بلی، بعضی جاها نان ندارند مثل کرمان حضرتعالی که نان ندارد وهسته خرما میخورند (مهندس رضوی: بنده کرمان ندارم) بهتر این است که این قیل امور را در نظر بگیرند و بمصرف این قبیل کارها برسانند بنده تصور میکنم این کار بهتر و مفیدتر از این باشد که بروند دندان طلا بگذارند و بدرد مملکت وکشور نخورند و بطوری که میگویند چراغی که بمسجد سزاست بخانه حرام است، معذرت میخواهم چراغی که بمسجد سزاست بخانه حرام است، معذرت میخواهم چراغی که بخانه رواست بمسجد حرام است واینطور حیف ومیل واتلاف نشود. تمام این صدی پانزده که گرفته شده بنده میبینم که صرف یک مخارجی ویک مصارفی شده که هیچیک بدرد عموم و رفاهیت وآسایش مردم نخوردهاست و بعضی جاها اصولا ندادهاند برای اینکه این تصویبنامه یک اختلافاتی ایجاد کردهاست که این اختلافات مزاحم ژاندارمری و فرمانداریها شده و یک مقداری از وقت مامورین دولت را صرف جمع آوری این صدی پانزده کردهاست. یک موضوع دیگری که بنده میخواستم توجه جناب آقای نخست وزیر و هیئت محترم دولت را جلب کنم موضوع اتومبیلهای دولتی است. بطوریکه بنده حساب کردهام هزار و چند اتومبیل در ایران هست وهزینه متوسط این اتومبیلها در هر ماه از هزار و صد تومان کمتر نخواهد بود و اگر هم آقایان شیفر و حساب بخواهند بنده تقدیم میکنم. هر اتومبیل دولتی هزار و صد تومان حداقل در ماه خرج دارد والبته تصدیق میفرمایید که هزار و صد اتومبیل در ایران در حدود ۲۴ میلیون تومان بر بودجه مملکت این اتومبیلهای دولتی افزوده و با مقایسه با کشورهای همجوار خودمان مثل ترکیه وکشورهای همسایه دیگر که از لحاظ جمعیت میتوانیم مقایسه بکنیم مثلا میبینیم که درترکیه بطوریکه بنده اطلاع پیدا کردهام بیش از سی و چند اتومبیل دولتی ندارند و بقیه اعضاء همهشان موظف هستند که با وسایل حمل ونقل خودشان بوزارتخانهها و ادارات دولتی رفت وآمد بکنند و البته ۲۴ میلیون تومان برای یک کشور فقیری مثل ایران بنده تصور میکنم که مخارج خیلی ضروری و واجبتری داشته باشد که با ۲۴ میلیون تومان اقلا درسال دو تا سد روی رودخانه باهمان ببندیم و میتوانیم که از این راه برقوه تولیدی کشور بیفزائیم ویک کاری بکنیم که از فقر عمومی بکاهیم واز این گذشته داشتن چند هزار اتومبیل در همه کشور ویا در تهران اینها ایجاد بغض در یک طبقات مخصوصی میکند و بیشتر وقت اعضاء وزارتخانها صرف این است که فلان شخص اتومبیل فلان را میگیرد یا با اتومبیل فلان عضو خواسته برود نداده و گاهی هم در وزارتخانهها کشمکش و بگومگو میشود و یک مقداری از وقت وزارتخانهها که بایستی صرف کارهای مردم باشد صرف رسیدگی به نزاع ودعوای بین آقایان مدیران کلها و یا رؤسای ادارات یا بالاتر یا پائین تر میباشد بنده میخواستم مخصوصا توجه هیئت محترم دولت و جناب آقای هژیر را جلب کنم که اگر طوری بشود که از این هزینه بکاهید ودر سال لااقل یک سد از این مصرف بسازند یا سد کرج یا فرض کنید سدهای دیگری که ما داریم ونیز این زمینهای لمیزرع و بایری که افتاده زیر زراعت ببریم وبقوه تولید کشور بیفزائیم اینها یک راههایی است که بنده تصور میکنم اگر توجه بفرمایید که بدون هیچ غرضی گفته میشود توجه آقایان وزراء را جلب میکنم که اگر عمل شود یک قدم عملی باشد که دولت عملا در راه صلاح مردم بردارد.
یک موضوع دیگر موضوع بعضی تشکیلات زایدی است که پس از مجلس چهاردهم اضافه شدهاست یا در مجلس چهاردهم هم بوده واین تشکیلات صورت قانونی نداشتهاست البته بنده منکر با بعضی تشکیلات نیستم ومخصوصا بعضی تشکیلاتی که در دوره زمامداری ایشان بوجود آمدهاست مفید میدانم و شاید برخلاف یکدستهای از آقایان باشم و چون من عملا وارد آن هستم بعضی از این تشکیلات را اساسا مفید میدانم واین تشکیلات کار وکارگری است (صحیح است) از لحاظ قوانین کار واز لحاظ رابطه بین کارگر و کارفرما وتشکیلات دیگری که بهمین منظور برای رفاهیت و آسایش طبقه سوم و چهارم که منظور نظر همه آقایان است این تشکیلات مفید بوده و بنده عقیدهام این است که این تشکیلات را بایستی حفظش کرد ولی البته از زوایدش بایستی کاست و یک طوری بودجهاش را مرتب و ترتیب داد که حیف و میل هم نشود چند نفر از این بودجه مسافرت بکنند خرج سفر بگیرند ولی البته جهت تشکیلات کارگری واداره کار ووزارت کار بیک صورتی که کاملا مثل سایر وزارتخانهها یک تشکیلات منظمی باشد باید این تشکیلات را حفظش کرد ولی البته بعضی از این تشکیلات هم هیچ معنایی ندارد. یکی از این تشکیلات گمان میکنم تشکلات بازرسی نخستوزیری باشد. بنده خودم یکوقتی در کابینه آقای سهیلی که جناب آقای حائری زاده و آقای هیئت و آقای اشتری و آقای آموزگار دراین هیئت بودند و بموجب امر اعلیحضرت تشکیل شد و دولت هم سعی داشت که این بازرسی را تشکیل بدهد بنده هم افتخار عضویت این هیئت را داشتم یک شمهای از کارهاییکه در این هیئت کردهام بعرض آقایان یمرسانم و نتیجه میگیرم که اگر واقعا بخواهد بازرسی نخست وزیری کار بکند بایستی یک قوانینی برایش بگذرانند و در حال حاضر علاوه بر اینکه هیچ مفید نیست بلکه یک پرسنلی دارد که سرتاسر ننگ است و هیچ کار مفیدی انجام نمیدهد در بازرسی سال ۱۳۲۲ که بنده عضو یکی از قسمتهایی بودم که در شمال رفتم ودرحدود چهل میلیون تومان اختلاس از جنگلها گرفتم آقای آموزگار و یک هیئتی هم مامور شد واین پروندهها را از من تحویل گرفت آقای هنری دادستان بودند و آمدند با یک دسته دادیار پروندهها را گرفتند ولی این پروندهها رفت که رفت هنوز رفته که رفته معلوم نیست بکلی این پروندهها را از بین بردند و بعد هم بازرسی را منحل کردند و یک بازرسی کوچکی در زمان جناب آقای قوام السلطنه تشکیل شد در حدود پانصد هزار تومان یا چهارصد وهشتادهزار تومان یا در همین حدود بودجه بازرسی نخست وزیری است بنده نمیدانم از این روزی که این بازرسی تشکیل شده کدام کارهای مفیدی را انجام داده شاید هم یک کارهایی را انجام داده تا بنده هم قانع شوم ولی بنده دیدهام که در امور اتومبیل یا اتوبوس رانی در تهران بازرسی نخست وزیری شرکت کرده در صورتی این از وظایف اداره شهربانی و اداره تامین آلات ناقلهاست نه با بازرسی نخست وزیری آن معنایی که از بازرسی نخستوزیری بایستی گرفته شود یعنی نظارت بر سایر وزارتخانهها داشته باشد این اصولا ندارد و اگر بخواهند یک چنین مفهومی برایش قائل بشوند باید بازرسی وزارتخانها را منحل کنند که یک بازرسی درخود وزارتخانه نباشد یکی هم بازرسی نخست وزیری و اینها حق ندارند
-
- 45
بلی به هر جهت) یکی از آقایان بعد آمد و یک توضیحاتی داد که توضیحات ایشان قانع کننده نبود خلاصه این هم سندش تقدیم میکنم، بنده همین سفری که مأموریت داشتم از آذربایجان که برگشتم یک چیزی من دیدم که خیلی مرا متأثر کرد و چون میدانم که هیئت محترم دولت و شخص آقای نخست وزیر هم علاقه کاملی دارند به حفظ سرمایه مملکت عرایض بنده را بدون هیچ غرضی میپذیرند تصور نکنید که بنده غرضی دارم و به کسی هم نمیخواهم دعوایی بکنم و حملهای بکنم بنده استدعا دارم که این حقایقی را که اینجا عرض میکنم توجه بفرمایند اگر مفید بود… اطمینان دارم که ایشان تا کنون به طوری خودشان را نشان دادهاند که به حرفهای حسابی توجه دارند و اقدام برای جلوگیری از افراط کاری خواهند کرد (صحیح است) بنده از درة اردبیل که وارد درة آستارا شدم دو قسمت متمایز دیدم یک قسمت مرز شوروی است یک قمست هم خاک ایران است که ما از آنجا عبورمیکردیم قسمتی که مرز شوروی است بقدری خرم وشاداب و بقدری جلب توجه میکند که شما تصور میکنید در یکی از پارکهای پوبلیک درجه اول وارد میشوید به قدری شما رامتأثر میکند و میبینید به یکحال و روزی این جنگلها افتاده که اصلاً هیچ قابل مقایسه نیست ۲ کیلومتر این طرف و ۳کیلو مترآن طرف اینطور از هم متمایز اینجا بیابان برهوت شدهاست و آنجا بیابان سبز و خرم وبنده تصور میکنم که برای انظار خارجی آن طور زیبنده نباشد که بگویند از لحاظ جنگلبانی خراب است و حفاظت نمیکنند و ما اینطور لاابالی و بی احتیاطی میکنیم به هر حال جنگلهای ما روی یک قاعدهای بایستی پروانه چوب داده شود واین پروانهها را بایستی در محوطه یا محاوط مخصوصی که دارند در آن محوطه خصوصی خودشان قطع اشجار بکنند و پس از قطع اشجار غرس هم بکنند متأسفانه در مملکت ما اشخاصی که جنگل ندارند، محوطهای ندارند ولی میخواهند یک شکاری کرده باشند میآیند به دولت حمله میکنند یا واسطه میتراشند و اعمال نفوذ میکنند به هر حال اعمال نفوذ میکنند و میروند یک پروانههایی را بدست میآورند وشروع میکنند این پروانهها را در بازار آزاد به فروختن و البته جنگل حکم پشتوانه اسکناس را برای هرکشوری دارد زیرا تأثیر جنگل در آب و هوا بی نهایت مؤثر است و/ اگر جنگل در شمال ایران نباشد بنده خیال میکنم وضع طبیعی و وضع فعلی گیلان و مازندران و استر آباد از این صورت تغییر پیدا میکند زیرا خاک در تبخیر آب جنگل خیلی مؤثر است و در سلامتی مردم هم این درختها چقد مؤثر است همچنین در بارندگی چقدر تأثیر دارد جنگل و اگربنا بشود که جنگلهای ایران را این طور از بین ببرند هم دروضعی جنگلها و هم دروضعیت طبیعی ما و هم در وضعیت محصولات شمال یک تنزل فاحشی خواهد کرد که این البته به زیان مملکت است و البته باید جلوگیری کرد و روی ای قاعده و قوانینی که از مجلس شورای ملی گذشتهاست امور جنگلها اداره بشود، الان که بنده نشسته بودم دو سه نفر کاغذ به من نوشتند که یکی نوشته آقای دماوندی را هم بگوییدیکی دیگر هم نوشته آقای دماوندی را الان که من اینحا نشسته بودم یک تصویب نامهای به من دادند اصل تصویبنامه این است که برای آقای معتمد دماوندی صادرشدهاست که این تصویبنامه را اگر اجازه بفرمائید میخوانم (رضوی- چوب گرفتهاند) نوشتهاند پنج هزار متر کوپ گرفتهاند میخوانم.
- شماره ۶۱/۹۷۶۲-۲۵/۹/۱۲ اداره کل جنگلها- پروانه قطع درخت. به موجب قانون و آئین نامه راجع به جنگلها و طبق درخواست مورخ ۲۵/۹/۳ آقای معتمد دماوندی و باستناد تصویب نامه شماره ۳۳۸۱۶ مورخ ۲۵/۹/۱۱ هیئت وزراء بموجب این پروانه به آقای معتمد دماوندی اجازه داده میشود مقدار ۵متر مکعب درخت باستثنای درختهای پر بهاء و صنعتی از جنگلهای واقع درگیلان(پس از احراز مالکیت طبق ماده سه آئین نامه راجع به جنگلها و تصویب نامه اصلاحی ودر غیر این صورت پس از ارائه سند خرید رسمی از مالک جنگل) که حدود و مساحت جنگل ومحل جمع آوری و راه خارج نمودند آنها از جنگل توسط اداره کشاورزی گیلان تعیین خواهد شد پس از نشانه گذاری از طرف مأمورین جنگلبانی با مراعات کامل مواد و قوانین و آئین نامه راجع به جنگلها قطع و حمل خواهد شد مدت اعتبار این پروانه از لحاظ قطع تا آخر اسفند ماه ۱۳۲۵ و از لحاظ حمل به کنار جاده تا آخر مهرماه ۱۳۲۶ میباشد(مرآت اسفندیاری- مال کی بود آقا) آقای معتمد دماوندی(مرآت اسفندیاری- امضاء کی هست؟) رئیس اداره کل جنگلها- بنان.
چه عرض کنم نامه اش اینجا است و اسمش را هم نوشتهاست بنده تقدیم ریاست میکنم خودش توضیح خواهد داد(معتمد دماوندی- بنده توضیح میدهم) بنده خیلی معذرت میخواهم یک کسی هم یک کاغذی نوشتهاست که آقای اعزاز نیک پی هم بنام آقای قوام شیرازی ۷۵ متر کوپ گرفتهاست بنده چه عر کنم توضیح بیشتری نمیدهم ۷۵ متر کوپ (امینی – به نام قوام شیرازی، اعزاز نیک پی) (اعزاز نیک پی- شما خودتات هر چه میخواهید بگویید آنجا بگویید، هر چیزی که هرکسی نوشت باید آنجا خواند!)بنده میخواستم توجه هیئت محترم دولت را به این عرایضی که کردم جلب بکنم و مخصوصاً قسمت جنگلها را یک توجهی بفرمائید خاصه که جناب آقای احمد حسین عدل هم تشریف دارند چون ایشان یکی از وزرایی هستند که در امور کشاورزی بصیر ومطلع هستند و با اطلاعی که ایشان دارند بعد از این حیف و میلها بنده تصور میکنم اگر جلوگیری بشود هم نفع ملت و هم به نفع جامعه و هم به نفع کشور تمام میشود بیش از این مزاحم نمیشوم.
مهدی ارباب- بنده از ماده ۱۰۹ میخواهم استفاده بکنم.
رئیس- بفرمائیداز موضوع بحث خارج نشوید.
ارباب- بنده خیلی متأسفم کسی که همکار محترم بنده را مثل گرامافون کوک کرده درست کوک نکرده و کسی که این صورت را داده با ایشان شوخی کرده و خواستهاست که بی اطلاعی شخص ایشان را پشت این تریبون باستحضار عامه برساند (صحیح است) اولا سه میلیون مترمکعب چوب قطع کردم این را اهل فن میداند صد سال عمر میخواهد، صد سال آقای وزیر کشاورزی صد سال عمر میخواهد…(رضوی- هیچ همچو چیزی نیست) عرض کنم بنده مطلع هستم (رضوی- با چه قطع کنیم) با وسائلی که در کشور ایران موجود است برای قطع چوب، با افرادی که وجود دارد استفاده کنیم، در گیلان و مازندران، سه میلیون متر مکعب چوب قطع کردند در این جنگلها در حدود صد سال عمی میخواهد اشتباه اینقدر زیاد است، اما موضوع خود بنده که صد و چند متر مکعب گفتند پروانه چوب صادر کردهاند مقدمتاً حضور همه آقایان عرض کنم و تمام جریده نگاران هم بدانند که اگر شخصی تاجر، بازرگان در حدود قواعد و مقررات مشروعاً خواستهاست تجارت کند، یا قطع چوب بکند جرم نیست، این اشتباهاست در این کشو ما که حمله میکنند به افراد.
اما اگر یک پیش نویس برای یک مترمکعب چوب بنام بنده در ظرف تمام این چند سال در وزارت کشاورزی وجود دارد تمام فرمایشات جنابعالی صحیح است (مکی- توقیفش کردم بنده) وبه طور کلی تکذیب میکن و از این به بعد هم استدعا میکنم توجه بفرمائید تگذارید که یک مطالبی را تزریق بکنند تا در پشت این تریبون کذب او به تمام ایران ثابت گردد حالا مطالبی که دارم در اطراف برنامهاست بعد بعرض میرسانم.
مکی-بنده یک توضیح کوچی دارم.
رئیس- بفرمائید بنشینید آقا.
مکی- آخراینکه تبعیض است ایشان گفتند بنده را کوک کردند بنده خودم بازرس ویژه بودم آقای حائری زاده بودندآنجا.
رئیس- بنشینید. آقای گرگانی بفرمائید.
رئیس- آقای وزیر بهداری.
وزیر بهداری- (آقای دکتر اقبال) بنده اینجا چون راجع به آقای اعزاز نیک پی صحبت شد لازم شد یک توضیحی راجع به آقای اعزاز نیک پی به آقای مکی بدهم. برخلاف آن چیزی که برای آقای مکی یادداشت نوشته بودند به هیچ وجه من الوجوه آقای اعزاز نیک پی راجع به آقای قوام شیرازی کوچکترین اقدامی را نکردهاند، آقای قوام شیرازی یک مقداری املاک در مازندران به ایشان رسیدهاست و طبق مقررات قانون جنگلبانی میبایستی که از دولت اجازه بگیرند در آنجا اشجاری که متعلق به خودشان است قطع بشود واین عملی هم که شدهاست طبق تصویبنامه هیئت وزیران است وبه هیچ وجه من الوجوه آقای اعزاز نیک پی در این کار مدخلیت نداشتهاند.
رئیس- آقای گرگانی.
عدل وزیر کشاورزی- اجازه بفرمائید آقا.
رئیس- بعد از آقای گرگانی.
گرگانی- شکر میکنم خدا را که دوره چهاردهم با تمام سختیها و مصائب خود خاتمه یافته وبه یاری خدای تعالی و امر شاهانه و تدبیر جناب اشرف آقای نخست وزیر دوره پانزدهم نیزافتتاح شدهاست. همکاران محترم، گذشته تلخی از شهریور سال ۱۳۲۰ تا ختم دوره چهاردهم از نظر ما رد شد تکرار تمام دشواریها و مصائب این تاریخ در این مجلس موجب ملامت خواهد شد اینجانب بعضی از رؤس آن دشواریها را یادآوری میکنم تا از آنها نتایج لازم را برای ملت ایران بگیریم ضمناً چون بنده جزء موافقین دولت هستم دفاع کامل از دولت و جواب ناطق پیش را به سایر موافقین محترم واگذار میکنم (امینی- بسیار خوب)
- ۱- هجوم اجانب به خاک ما در نتیجه بی تدبیری اولیای امور وقت بود و باید انشاءالله در آیند طوری مجهز و دقیق باشیم که از هر گونه هجوم و مداخلة بیگانگان جداً جلوگیری نماییم(صحیح است)
- ۲- هرج و مرج غریبی در اوضاع وزارتخانهها و ادارات دولتی روی داده که باید به عزم راسخ آن را رفع کرد و کارمندان صحیح العمل را تشویق و خادمان را کمک و خائنین را مجازات نمود(صحیح است) خصوصاً باید اشل حقوق مأمورین دولتی را بهاندازهای رسانید که بتوانند زندگانی خودشان را به آسودگی گذرانیده و نیز جداً از انحراف آنها جلوگیری نمود(صحیح است)
- ۳- اشخاصی با حربة ایران خواهی و با تشکیل حزب و جمعیت خیال تجزیه و خیانت کشور را در سر گذارنیدند و با همه عوامل گسیختگی امور کمک کردند خوشبختانه با تدبیر شاهانه و زحمات جناب اشرف آقای نخست وزیر افکار خام آنها عملی نشد (صحیح است) برای عبرت باید خائنین و محرکین شدیداً تعقیب و مجازات شوند که تا افراد دیگر این قبیل خیالات خام و واهی را در مغز نگذرانند. (انشاءالله)
- ۴- اقتصادیات کشور در این چند سال صورت مرتبی نداشته و مزاحم طبقه زحتمکش بودهاست با توسعه وزارت اقتصاد مالی و انتخاب نقشههای صحیح و عملی باید وضع اقتصاد این کشور را بهبوده داده و مردم طبقه سوم راکه از دست میروند به زندگی نسبتاً ساده وراحتی سوق داد(صحیح است)
- ۵- فرهنگ کشور را از صورت کهنه و فرسوده و بی روح خارج نموده با ترسیم نقشههای عملی و سریع الحصول هر چه زودتر فرهنگ کشور را از این خواب وسکوت خارج کرده و مدارس ایران را بجای ماشین کارمند دولتی ساز به ماشین سازنده مردان عمل و فعال و بدرد خور مملکت تبدیل کرد(صحیح است)
- ۶- بهداری که فقط اسم بی مسمائی از آن باقی مانده (برزین- صحیح است) و مردم کشور خصوصاً صحرا نشینها که به هیچ وجه از بهداشت بهرهای نبرده واطلاعی ندارند اصلاح کرده وبا ترتبی و روش عملی از گودال امراض گوناگون مردمرا خارج نموده و از خطرات جانی آنها را نجات داد (صحیح است) (آشتیانی زاده – احسنت).
- ۷- نظام کشور را باید اصلاح نمود از نگاهداری افراد غیر مفید و غیرصالح خودداری کرد و نظام کشور رابا سبکهای نوین ممالک متمدنه دنیا و متناسب با موقعیت جغرافیایی کشور خودمان مجهز و آماده نمود(صحیح است)
- ۸- راهها و شوسهها که بر اثر تردد زیاد و بی مبالاتی مأمورین دولتی به صورت خرابه ویرانه درآمدهاست باید اصلاح کرد واز این صورت بدو مفتضح امروزی خارج نمود.
- ۹- موجبات استفاده از منابع ثروتی و معدنی ایران را فراهم کرد که تا از فقر عمومی جلوگیری بعمل آید(صحیح است)
- ۱۰- فلاحت و کشاورزی که فقط نامی از آن باقیمانده با اسلوب جدید و وسائل امروزی در مملکت شروع واقدام شود. از تشویق زارعین و کمک به آنها به هیچ وجه خودداری نشود و دست کسانی که بنام زاع ولی در باطن مزاحم این دسته هستند گرفته و از زمره زارعین خارج نمود.
- ۱۱- وضع صادرات و واردات و همچنین تجارت کشور را با راههای مرتب و از روی نقشه اصلاح نمود و نگذاشت که محصولات فرواوان و پر بهای کشور که مشتریان زیادی در بازارهای دنیا دارد درایران مانده و پوسیده شود(صحیح است) همچنین از ورود اشیاء بی فایده و لوکس که مانندسیل بدون هیچ گونه کنترل به بازارهای ایران سرازیر شده و ثروت و طلای کشور ما رامانند میکرب ناخوشی طاعون محم میکند جلوگیری نمود.
- ۱۲- بیکاری و فقر عمومی را با ترسیم نقشههای عملی و سریع و رعایت مقتضیات عمومی کشور از بین برد(ارسنجانی- صحیح است)
- ۱۳- از هزینههای کمرشکن بصورت حقوق مستخدمین غیر مفید و تشکیلات عریض وطویل وزارتخانهها و ادارات دولتی که شاید قسمتی از آنها به هیچ وجه مفید برای دولت نیستند بی جهت از ثروت کشور بدون دادن استفاده زندگی کنند البته با دادن قرضه و وام به مأمورین اضافی و غیر مفید و ارائه طریق و گذاشتن وسایل لازم در اختیار آنها آنها را مجبور بکارهای مفید ملی و غیر دولتی مانند تأسیس شرکتهای فلاحتی و معدنی و تجارتی وصنعتی نمود.
- ۱۴- قوانین فرسوده و غیرقابل اجرا و فورمالیته و تشریفات بی فایده اداری دادگستری را که بقدر جوی ارزش ندارد از بین برد ه و بجای آنها قوانین مفید و مناسب و امروزی وضع نمود و اصل تشویق خادم و مجازات خائن را حتماً در قوانین مفید و وضع شدنی رعایت کرد.
- ۱۵- برای ایجاد امنیت در داحله کشور فکر سریع و عملی ایجاد کرد واین بی ترتیبی و هرج و مرج طلبی را که امروز رایج شدهاست با انتخاب مأمورین مفید و صاحب صلاحیت از بین برد(صحیح است).
- ۱۶- با تمام وسایل ممکنه به شکایات مردم و طبقه زحمتکش مخصوصاً رسیدگی نموده و تا حدود امکان دردهای آنها را علاج کرده والبته با شدید ترین تصمیم از هوچی بازی و هتاکی و فحاشی مردم ذی غرض جلوگیری نماید.
همکاران محترم! این عرایض بنده عملی نمیشود مگراینکه یک اکثریت قوی پارلمانی تشکیل گردد(صحیح است) و غرضی جز اصلاح کشور نداشته باشد و از هر گونه تشتت واختلاف و اختلال دور شود و دولت از افراد صالح و وطن پرست و بی غرض و فعال تشکیل گردد و اکثریت پارلمانی مجلس طرفدار این دولت شود و از بهانه جویی برای سقوط دولت احتراز کند و در نتیجه هیئت دولت موظف شود که در اسرع اوقات در انتخاب مأمورین و کارمندان دولت در مرکز و شهرستانها تجدید نظرکامل و فوری به عمل آورد و عناصر مشکوک و غرض ورز وفرسوده وبی فایده بر کنار و بجای آنها اشخاص صالح و فعال و وطن پرست مخصوصاً از طبقه جوانان تحصیل کرده انتخاب نماید(صحیح است) سپس طرحهای لازم برای اصلاحات داخله کشور را در کمال احتیاط ولی با رعایت اینکه در مدت کمتری باید تهیه شود آماده و تهیه نموده و با طرح و نقشه هفت ساله که به هیئتی در اثر امر جناب اشرف تهیه شده توأماً بکار انداخت. شکی نیست که سیاست خارجی ماهم باید همواره روی اصل بی طرفی و دوستی کامل و احترام متقابل با همسایگان خصوصاً اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیای کبیر و دولت معظم آمریکا باشد(صحیح است) و من قطع دارم دول معظم متحابه از داشتن همسایه خوب و مجهز و مرتب و پیشرو به سمت ترقیات بیشتر راغبند