مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اسفند (حوت) ۱۳۰۱ نشست ۲۴۳

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ مهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۳۳ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اسفند (حوت) ۱۳۰۱ نشست ۲۴۳

جلسه ۲۴۳

صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه بیست و دوم حوت ۱۳۰۱ مطابق بیست و پنجم رجب ۱۳۴۱

مجلس یک ساعت و نیم قبل از غروب به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید.

(صورت جلسه یوم یکشنبه بیستم حوت را آقای امیر ناصر قرائت نمودند)

رئیس- آقای شیخ‌الاسلام (اجازه)

شیخ‌الاسلام- بنده در صورت جلسه عرضی ندارم پس از تصویب صورت جلسه عرض دارم اجازه‌ام محفوظ بماند.

رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب- در جلسه قبل بنده سئوالی از آقای وزیر مالیه نمودم راجع به اینکه محل آن خرجی که تصویب می‌شود کجا است و ایشان جوابی دادند و در صورت جلسه هیچ اشاره از آن نشده است.

رئیس- آقای حاج مخبرالسلطنه (اجازه)

حاج مخبرالسلطنه- بنده هم در جلسه قبل مطلب کوچکی عرض کردم راجع به اینکه شاگردهائی که به آن‌ها کمک می‌شود فقط مسئله فقر در آن‌ها شرط نباشد اشخاصی باشند که آثار هوش و ذکاوت هم در آن‌ها مشاهده شود. این مسئله هم در صورت جلسه نوشته نشده است.

رئیس- هر دو فقره اصلاح می‌شود. آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ‌الاسلام- آقای ذکاءالملک وزیر امور خارجه در جلسه قبل در مجلس شورای ملی یک حقی را از دولت ایران سلب نمودند از طرف مجلس هم تردید نشد و به بنده هم موقع نرسید آنرا تردید کنم این است که امروز با نهایت ارادتی که به شخص ایشان دارم محض حفظ حقوق دولت مجبور هستم فرمایش ایشان را تردید کنم. در جلسه قبل یک نفر از آقایان نمایندگان از وزیر معارف سئوال نمود که آیا مدارس خارجه هم تابع دستور وزارت معارف و پروگرام مدارس داخلی هستند یا نه؟ آقای وزیر امور خارجه در جواب اظهار داشتند معارف آزاد است و هر کسی هر مدرسه‌ای تأسیس کند مختار است که دستور آن را مطابق و سلیقه خودش مرتب نماید. بنده پس از ختم جلسه بطور خصوصی خدمت ایشان عرض کردم این قسم که حضرت عالی می فرمائید پس هر کس از داخله و خارجه بخواهد در مرکز مدرسه‌ای تأسیس کند مختار است فرمودند همینطور است به این جهت بنده فرمایش ایشان را تردید می‌کنم اولاً معارف بهیچوجه بطور مطلق آزاد نیست نه معارف تنها بلکه هیچ چیز بطور مطلق آزاد نیست هیچ عاقلی از اول دنیا تا کنون در هیچ امر آزادی مطلق قائل نشده است. ثانیاً هر کس از اتباع داخله و خارجه بخواهد مدرسه تأسیس کند باید با مراجعه و اجازه دولت باشد. ثالثاً دستور مدارس را اعم از اینکه راجع به تبعه خارجه یا داخله باشد باید وزارت علوم معین کند و دلیل بنده اولاً بداهت عقول است زیرا هیچ عقلی تصویب نمی‌کند دولتی که حافظ حقوق ملت و مملکت است معارف را آزاد گذارد و هر کس بخواهد اعم از تبعه داخله یا خارجه مدرسه تأسیس کند و هر چه هم مایل است در آن مدرسه تدریس نماید و دلیل دیگر بنده هم قوانینی است که از مجلس گذشته است قانون معارف مصوبه پنجشنبه ۱۰ شهر ذیقعده بهیچوجه مطابق با ۹ عقرب ۱۳۲۹ ماده دومش می‌نویسد پروگرام مدارس و مکاتب از طرف وزارت معارف معین می‌گردد و باید در پروگرام حیثیت ملی و صنعتی و نشو و نمای بدنی ملحوظ باشد.

ماده هشتم می‌نویسد مکاتب و مدارس بر دو قسم است رسمی و غیر رسمی. رسمی آن است که از طرف دولت دائر شده باشد غیر رسمی آنکه بانی مخصوص داشته باشد.

ماده ۹- هر کس مدرسه غیر رسمی افتتاح کند باید به اطلاع دولت برساند ماده ۱۵ می‌نویسد مکاتب و مدارس ۰بر چهار نوع است: اول مکاتب ابتدائی سوم مدارس متوسطه چهارم مدارس عالیه جزء چهارم ماده دهم م نویسد: مدیر مدرسه باید معروف به سوء عقیده و اخلاق و عادات ذمیمه نبوده و مرتکب جنحه و جنایت نشده باشد. معلمینی را هم که انتخاب می‌کند باید علاوه بر شرائط مزبوره هر کدام در فن خود تصدیق رسمی وزارت معارف را داشته باشند.

ماده ۱۶ می‌نویسد: هر یک از مکاتب و مدارس چهارگانه پروگرام مخصوص قانونی خواهد داشت و وزارت معارف مسئول اجرای آن پروگرام است.

ماده چهارم می‌نویسد: وزارت معارف باید تدریس کتبی را که مضر به اخلاق و دین محصلین است ممنوع نماید و کتبی که از طرف وزارت معارف ممنوع شده باشد در هیچ مدرسه نباید تدریس بشود. این‌ها تمام دلالت می‌کند بر اینکه نه معارف بطور مطلق آزاد است و کسی بدون مراجعه به دولت می‌تواند مدرسه دایر کند و نه در مدرسه غیر از دستوری که از طرف معارف معین می‌شود تدریس بشود.

رئیس- حالا که آقای وزیر امور خارجه تشریف ندارند که توضیح بدهند ولی بنده فرمایشات ایشان را آن طوری که جنابعالی فهمیدند نفهمیدم. این جا گفته شد که آیا پروگرام مدارس خارجه هم عیناً پروگرامی است که وزارت معارف برای مدارس داخله می‌نویسد یا نه؟ ایشان اظهار داشتند اگر در مدارس خارجه فرضاً یک دروس را که ممنوع نباشد بیشتر تدریس نمایند مخالفتی نخواهد شد.

وزیر معارف- فرمایش آقای رئیس کاملاً صحیح است اظهارات آقای وزیر امور خارجه هم همین طور بود و این که از آزادی معارف فرمودند البته مقصود ایشان هم آزادی در حدود قانون بود واِلا برخلاف قانون اصلاً آزادی ملحوظ نیست. در مملکت مشروطه آزادی عبارت از آن است که در حدود قانون باشد و آقای وزیر امور خارجه هم فرمودند چیزهائی که برخلاف پروگرام باشد در مدارس خارجه تدریس نمی‌شود حالا بعضی چیزها هست که به موجب ملیت خودشان شاید بیشتر در آن‌ها دقت می‌کنند مثل السنه خارجه که هر کدام از مدارس خارجه به زبان معمولی خودشان بیشتر دقت می‌کنند و این مسئله هم برخلاف قانون نیست. و این موادی را هم که از قانون ذکر فرمودند البته صحیح است و مراعات هم شده است و بعضی مدارس خارجه که از قدیم در ایران بوده و وزارت معارف هم کمال جدیت را دارد که هر قدر ممکن باشد آن را به پروگرام معارف نزدیک‌تر نماید و انشاءالله تعالی مقصود حاصل خواهد شد.

رئیس- آقای نصرت‌الدوله (اجازه)

نصرت‌الدوله- چون آقای شیخ‌الاسلام در این باب چندین ماده از قانون را خواندند و آقای وزیر معارف هم این ماده قانون اساسی را متذکر نشدند خواستم ماده هیجده قانون اساسی را بخوانم ماده هیجده قانون اساسی می‌نویسد: تحصیل و تعلیم علوم و معارف و صنایع آزاد است مگر آنچه شرعاً ممنوع باشد. اصل نوزدهم هم آن را تأیید می‌کند می‌نویسد: تأسیس مدارس به مخارج دولتی و ملت و تحصیل اجباری باید مطابق قانون وزارت علوم و معارف مقرر شود و تمام مدارس و مکاتب باید در تحت ریاست عالیه و مراقبت وزارت علوم و معارف باشد.

رئیس- این مطلب ختم است. (خطاب به آقای نصرت‌الدوله مخبر کمیسیون بودجه) راپُرت کمیسیون بودجه راجع به بودجه معارف حاضر است؟

نصرت‌الدوله- آن قسمتی را که آقای وزیر معارف تقاضا کردند به کمیسیون ارجاع شود نظریات کمیسیون در آن باب هنوز معلوم نشده و تصور می‌کنم آقای وزیر معارف هم با آن موافق باشند که عجالتاً ماده بیست و پنجم همان طور که در بودجه نوشته شده است تصویب شود بعد در قسمت هائی که به کمیسیون مراجعه شده است نظریات کمیسیون که معلوم شد یک راپُرتی علیحده به مجلس تقدیم خواهد شد.

وزیر معارف- بنده هم با آقای مخبر موافقم. در این ماده دو مسئله بود یکی راجع به جایزه شاگردان بود که همانطور که آقای مخبر فرمودند نباشد، در کمیسیون مذاکره شود یکی هم راجع به حقوق مفتش سیار بود. که بنده پیشنهاد کردم ماهی هشتاد تومان از قسمت اعتبار ولایات کسر و جزء اعتبارات مرکز نوشته شود که صد و هشتاد تومان شود چون اغلب در حدود تهران مشغول تفتیش است و اگر حقوق او از مرکز پرداخته شود اینطور بهتر است.

رئیس- عقیده کمیسیون در این باب چیست؟

مخبر- این مسئله هم به کمیسیون ارجاع شد و نظریه کمیسیون در این باب معلوم نشده است و بنده نمی‌توانم اظهار عقیده کنم.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله- بعد از آنکه ماده بیست و پنجم کمیسیون مراجعه شده است تمام اجزاء آن در کمیسیون تحت مداقه گذارده خواهد شد و پس از آنکه راپُرت آن از کمیسیون به مجلس آمد در آن رأی داده شود و بنده عقیده ندارم در یک قسمت آن حالا رأی گرفته شود و یک قسمت آن نشود.

مخبر- ماده بیست و پنجم به کمیسیون بر نمی‌گردد و همان طور که هست باقی می‌ماند فقط آن اقلامی را که آقای وزیر معارف پیشنهاد نمودند که به ماده بیست و پنجم اضافه شود و خواستند به کمیسیون مراجعه شود آن چند قلم به کمیسیون مراجعه شد واِلا ماده بیست و پنجم که در بودجه نوشته شده بود به حال اولش باقی است.

رئیس- بالاخره چه باید کرد؟

وزیر معارف- همانطور که آقای مخبر اظهار فرمودند در ماده بیست و پنجم رأی گرفته شود. آن دو قلمی که به کمیسیون ارجاع شده است پس از آنکه نظریه کمیسیون در خصوص آن‌ها معلوم شد چون چیز خارجی است که باید ضمیمه این ماده شود بعد در آن‌ها رأی گرفته می‌شود.

رئیس- رأی می‌گیریم به ماده بیست و پنجم به مبلغ دوازده هزار و نهصد تومان. آقایانی که ماده بیست و پنجم را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده بیست و ششم (به شرح ذیل قرائت شد)

صحیّه- هشتاد و سه هزار و دویست تومان (۸۳۲۰۰) تومان

رئیس- آقای پور رضا (اجازه)

پور رضا- عرایض بنده در فصل پنجم راجع به خدمات ادارات صحیّه در سر حدات است. در ضمن فصل پنجم اسمی از قرنطینه جنوب نمی‌بینم لابد مخارج اداره قرنطینه جنوب را هم دولت ایران می‌دهد و در صورتی که بودجه آن جزء بودجه معارف و اداره صحیه نیست نمی دانم از کدام محل تأدیه می‌شود؟ بعلاوه، نمی دانم ادارات صحیه و قرانطینه جنوب در تحت امر و ریاست مستقیم اداره کل صحیّه مرکزی هست یا نه؟ مراسلات شان را به مرکز می‌فرستند یا نه؟ مسئله دیگر اینکه ما بحمدالله در تهران یک عده اطبائی تربیت شده داریم و می‌توانیم محض تشویق هم باشد آن‌ها را مأمور سرحدات کنیم تا اینکه ادارات قرانطینه در تحت ریاست دکترهای خارجه نباشد بنده اساساً معتقدم که به جهت اصلاح تمام ادارات باید از طرف علماء و مستشارهای خارجه به ما کمک شود ولی چیزی که هست این است وقتی که خارجه‌ها رفتند در خارجه تحصیل کردند همان طور که آقای وزیر امور خارجه هم فرمودند باید عملاً از علم و تحصیل و زحمت آن‌ها قدردانی کرد تا مملکت ترقی کند و امیدوارم آقای وزیر معارف هم توجهی در این خصوص بفرمایند هم محض ازدیاد نفوذ دولت در سرحدات جنوبی و هم برای تشویق دکترهائی که سال‌های متمادی در خارجه زحمت کشیده و تحصیل کرده‌اند و بالاخره موفق به گرفتن دیپلم شده‌اند آن‌ها را مأمور سرحدات جنوب کنند.

وزیر معارف- قرانطینه جنوب از سابق جزء وزارت داخله و حقوق آن را هم گمرک می داده است. حالا هم حقوق آن‌ها را گمرک می‌دهد و خود گمرک هم در آن نظارت می‌نماید. وزارت معارف هم همان طور که آقای پور رضا فرمودند وزارت معارف هم در صدد است که هر جا اداره قرانطینه هست جزء صحیّه نمایند ولی امسال نظر به اینکه تأخیری در کار بودجه واقع می‌شد و تحقیقات کافی نشده بود به حال سابق باقی ماند تا در سال آتیه مرتب شود.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- نسبت به حفظ الصحه البته تمام آقایان نمایندگان و عموم ملت علاقه فوق العاده دارند زیرا همه کس میل دارد مزاج او همیشه سالم باشد و در خصوص حفظ الصحه گمان نمی‌کنم هیچکس مخالف باشد. مسئله حفظ الصحه و ادارات صحیّه یک مسئله فوق العاده مهم و قابل توجه است. بلکه عقیده‌ام این است که اداره صحیّه یک اداره مخصوص مستقلی بشود زیرا بهترین چیزی که از آن برای مملکت بیشتر استفاده می‌شود حفظ الصحه است و در این خصوص هنوز نه دولت و نه ماها توجه به این امر نکرده‌ایم و از همین جهت است که افراد این مملکت دارای مزاج‌های توانا نیستند که بتوانند افکار روشنی داشته باشند و همین مسئله سبب شده است که به حال حاضر هستیم یک مسئله که زیاد محل ایراد بنده است این است که دولت نسبت به جنوب چندان توجهی ندارد. مثلاً ایالت فارس که یکی از ایالات معظم ایران است و هیچ رعایت حفظ الصحه آن جا نشده است. معلوم نیست طبیب آن جا کیست؟ متصل از فارس کاغذهای شکایت آمیز می‌نویسند و شکایت می‌کنند می گویند با وجود این همه طبیب که در تهران است اداره حفظ الصحه در تهران است. ولی در فارس به این عظمت دو نفر طبیب که دارای مقامات علمی باشند نیست. البته خاطر آقایان مسبوق است موقعی که راجع به دکتر ویلهم در مجلس مذاکره بود بنده فریاد می‌کردم که در تهران ما اطباء حاذق داریم. ایران منحصر به تهران نیست خوب است ملاحظه ایالات و ولایات هم بشود چنانچه آقای پوررضا هم فرمودند راجع به قرانطینه جنوب ابداً اسمی در این بودجه نوشته نشده راجع به حفظ الصحّه فارس و بنادر اسمی برده نشده است. بنده خیلی از این مسئله متأسفم و مخصوصاً از آقای وزیر معارف تقاضا می‌کنم حالا که در بودجه امسال اسمی از جنوب برده نشده است در بودجه سنه آتیه ملاحظه آن جا را بفرمایند. تمام ایالات و ولایات توجهشان به مرکز است و مخصوصاً نماینده به مرکز می‌فرستند که حقوق شان در مرکز رعایت شود وقتی که درست ملاحظه بفرمائید این بودجه که برای صحیّه نوشته شده است نه قسمت آن صرف صحیّه تهران و یک قسمت آن اگر صرف صحیّه ولایات بشود و این ترتیب خوش نیست تمام ایالات و ولایات چشمشان به مرکز است و توقع دارند از طرف مرکز با آن‌ها مساعدت بشود ما باید حقوق اهالی را مطابق قانون ادا کنیم در این بودجه یک کلمه از صحیه فارس و بنادر ذکر نشده است این مسائل را دولت باید در نظر بگیرند حالا اگر نتوانستند یک بودجه کاملی هم تهیه کنند آن اندازه که ممکن است باید رعایت ایالات و ولایات بشود. این است که بنده با این ماده مخالفم ولو اینکه آقای وزیر معارف هم بفرمایند این بودجه متعلق به سال گذشته است و در بودجه سال بعد این ملاحظه‌ها خواهد شد.

وزیر معارف- بنده خیلی متأسفم که به کرات بعضی از آقایان این جا فرمودند که ما مرکز را بر ولایات ترجیح می‌دهیم به نظر بنده این حرف غیر وارد است زیرا که مرکز دارالخلافه است نسبت به تمام ایالات و ولایات یک حال شرکتی دارد تمام ایالات و ولایات نسبت به مرکز شریکند و اینطور نیست که مرکز یک جای علیحده باشد وقتی که درست ملاحظه کنیم می‌بینیم که اهالی تهران هم همان اهالی ایالات و ولایات هستند و یک جمعیت خارجی ندارد و تمام اهالی تهران هم همان اهالی ولایات و ایالات هستند که در این جا متوطن شده‌اند و اگر آثار علیحده و صحیّه هم در مرکز می‌شود از نقطه نظر شراکتی است که با تمام ایالات و ولایات دارد و تمام ایالات و ولایات از آن آثار متمتّع می‌شوند و اینکه نسبت به صحیّه ایالات و ولایات فرمودند نه این است که آن جا‌ها صحیّه نمی‌خواهد ولی باید آقایان تصدیق بفرمایند که تشکیل صحیّه در تمام نقاط یک مخارج فوق العاده دارد ابتدا باید تهیه اعتباری نمود و بعد وسایل صحیّه را در تمام مملکت فراهم نمود. در بودجه معارف هم فقط قرانطین نقاط شمالی ذکر شده است واِلا صحیّه آن نقاط را هم اسم نبردیم که آقایان می‌فرمایند چرا اسم از صحیّه و قرنطین جنوب در این بودجه برده نشده است. بعلاوه، همان طور که عرض کردم بودجه اداره قرنطینه جنوب را اداره گمرک تأدیه می‌کند و اطباء هم در آن جا هستند نه اینکه آقایان تصور فرمایند چون اسمی از آن جاها در بودجه برده نشده است بکلی از آن نقاط صرف نظر کرده‌ایم. اگر چه آقای آقا سید یعقوب فرمودند که عرض نکنم آقا خیر عرض می‌کنم در بودجه سال نو برای صحیّه ولایات و ایالات یک صد و پنجاه هزار تومان پیش بینی کرده‌ایم زیرا از تمام نقاط به اداره صحیّه اصرار می‌شود که طبیب بفرستند و مخصوصاً برای صحیّه مبلغی در بودجه جدید پیشنهاد کرده‌ایم که پس از تصویب مجلس امیدواریم در سال آتیه در ایالات و ولایات ادارات صحیّه را تأسیس و اسباب آسودگی مردم را فراهم آوریم.

(بعضی گفتند مذاکرات کافی است)

مخبر- بنده توضیحی دارم. مقام محترم ریاست می‌خواهم. در فصل پنجم راجع به صحیّه چندین قسمت هست این که آقایان می‌فرمایند مذاکرات کافی است آیا فقط راجع به قسمت اول یعنی اداره کل صحیّه است یا چیزی شامل قسمت‌های دیگری هم هست.

رئیس- چون در کمیسیون تمام در تحت یک ماده نوشته شده است و ما هم ماده به ماده رأی می‌گیریم لذا رأی به تمام ماده گرفته می‌شود.

مخبر- پس قبل از این که رأی گرفته شود بنده تقاضا می‌کنم این مسئله را آقایان اصلاح بفرمایند. در قسمت مریضخانه دولتی نوشته شده است طبیب اول و دوم انگلیسی ۲ نفر لفظ انگلیسی زاید است و مقصود ۲ نفر طبیب اول و دوم بوده است زیرا قید ملیت در بودجه تکلیف ما نیست.

رئیس- آقای ملک‌الشعراء (اجازه)

ملک‌الشعراء- یک قسمت از اعتراضات بنده را آقای آقا سید یعقوب فرمودند جواب آقای وزیر معارف هم متمتع نبود به هر جت عجالتاً به آن قسمت کار نداریم. عرضم راجع به اطراف تهران است که با وجود مرض مخصوصاً مالاریا لازم است هیئت دولت توجهی به آن نقاط بفرمایند در این بودجه که بهیچوجه رعایت آن نقاط نشده است در سه چهار سال قبل یک تصویب نامه ایی صادر شد و یک اطبائی برای مراعات حفظ الصحه اطراف تهران معین و اعزام شد و هنوز هم آن‌ها مسئول انجام وظایف هستند و مدتی است به توسط بعضی از نمایندگان و آقای وزیر داخله اظهاراتی نموده و مطالبه حقوق خود را کرده‌اند ولی جواب مقنعی به آن‌ها داده نشده است و همیشه به آن‌ها وعده داده می‌شود. اگر بخواهیم تصور کنیم که وزارت معارف صحیّه اطراف تهران را لازم ندانسته است این تصور صحیحی نیست برای آنکه اگر لازم نبود در این مدت مأمور نمی‌شدند و در این مدت به آن‌ها حقوق داده نمی‌شد می‌توانیم بگوئیم قسمت عملی صحیّه قسمتی است که در اطراف تهران و بلوکات آن می‌باشد و در این بودجه اسمی از مأمور صحیّه اطراف تهران و بلوکات برده نشده است به اطباء صحیّه که مأمور ولایات می‌شوند چون در جوابی که به آقای آقا سید یعقوب داده شد معلوم شد که در هذه السنه دولت در نظر ندارد اطبائی به ولایات بفرستد و در این موضوع عجالتاً عرض ندارم ولی راجع به اطباء اطراف تهران که مدتی مشغول خدمت هستند و در این مدت به آن‌ها حقوقی داده نشده است حالا به آقای وزیر شکایت کرده‌اند یا به دیگری به آن هم کاری ندارم مقصودم این است که چرا اسمی از آن‌ها در این بودجه برده نشده است؟ خواهش دارم در این موضوع توضیح کاملی بفرمایند که علت آن معلوم شود.

وزیر معارف- اینکه در بودجه برای اطراف تهران چیزی منظور نشده است نه این است که اطبائی که در آن نقاط هستند بکلی محروم باشند آن‌ها هر کدام تصویب نامه هائی دارند که بر طبق آن تصویب نامه به آن‌ها حقوق داده می‌شود. چنانچه برای شهریار که مخصوصاً محل مالاریا و این مرض در آن جا زیاد شیوع دارد اقداماتی به عمل آمد و علاوه بر اطباء چند نفر مهندسی هم فرستاده شد که ملاحظات کنند برای رفع مالاریا که چه اقدامی لازم است که شروع به آن اقدام شود و در این جا مذاکراتی به عمل آمد و قریب بیست هزار تومان برآورد شد که برای رفع مالاریا و رفع رطوبت اراضی که باعث تولید مالاریاست اعتبار داده شود. مهندسین صورت اقدامات را فرستادند و خودشان هم آمدند ولی اطباء ماندند و تا موقعی هم که اعتبار داشتند برای آن‌ها هم دوا هم حقوق فرستاده شد و بعد از آن هم که اعتبار تمام شد اعتبار مجدّدی برای آن‌ها فرستاده شد و لوازم آن‌ها را نیز فرستادیم که ترتیب کار حفظ الصحه را مطابق مهندسین و دستورات طبی داده شود این اقدامات شده است و چون تصویب نامه علیحده داشت به این جهت در این جا منظور نشده ولی برای هذه السنه منظور شده است.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله- اگر بنده معتقدم که هر قسمتی که شروع می‌شود البته باید از مرکز شروع شود ولی با این عقیده معتقد نیستم که اصلاحات فقط در مرکز بماند و از مرکز تجاوز نکند. درست است که مرکز نسبت به سایرین ایالات و ولایات مقدم است به هزار دلیل که حالا محتاج به ذکر دلایلش نیستم ولی این اصلاحات پس از ده سال ۱۵ سال و ۲۰ سال همین قسم در مرکز ماندن و متوقف شدن و محصور به دیوار آهنی شدن را بنده مخالفم. مثلاً حفظ الصحه ملاحظه بفرمائید در صورتی که حفظ الصحه بر هر امری مقدم و اصلاح آن از هر اصلاحاتی لازم تر است وقتی که ملاحظه می‌شود که در تهران آن را فوق العاده توسعه داده‌اند ولی در ولایات هیچ نکرده‌اند نظرم می‌آید وقتی بنده شمیران می‌رفتم در بین راه دیدم یک تابلوئی در کنار معبر زده‌اند و روی آن نوشته حفظ الصحّه یک دفتر و یک ثبات و یک اندیکاتورنویس و غیره در وسط راه تشکیل داده‌اند برای چه؟ برای اینکه آقایانی که مسافرت می‌کنند به شمیران برای خوشگذرانی خدای نکرده در بین راه شاید سرشان درد بکند.

محقق العلماء- شاید پشه لگدش زده باشد یا شاید مرکوب سواری آقا تند حرکت بکند دیگر اتومبیل را داخل نمی‌کنیم برای اینکه به اتومبیل سوار معتقد هستم با تمام این‌ها آن وقت حفظ الصحه را که یکی از چیزهای اساسی است برای ایالات و ولایات هیچ مراعات نمی‌کند آیا سزاوار است؟ در صورتی که درست تصور بفرمائید آنچه را که دولت برای پیشرفت و ترقی مملکت می‌خواهد باید به ت وسط افراد مردمی که در ولایات و ایالات هستند انجام بدهند مثلاً از قشون و خدمات دیگر از اقتصاد و زراعت و هر چیز دیگری که تصور بفرمائید تمام این‌ها را باید از ولایات درست کنند اما در یک موقعی برای اعزام یک طبیب یا دوا برای حفظ الصحه ولایات کوتاهی می‌کنند و چنانکه می‌بینیم اسمی از آن برده نشده. بنده معتقد نیستم که یک استقلال تامی به ولایات داده شود ولی در عین حال معتقدم که بکلی ولایات را هم نباید خفه کرد. ملاحظه بفرمائید پنج شش ورق راجع به حفظ الصحه در بودجه معارف نوشته شده وقتی که از اول تا آخرش می‌خوانیم منشی ثبات اندیکاتور نویس معاون و بالاخره چند ماه هم طلب دارد همه را که نمی‌شود میز و صندلی و منشی قرار داد خوب است حالا این‌ها را تبدیل کنند به یک عده طبیب هائی که مردم یک دردهای بی درمانی که دارند دوا بکنند ملاحظه بفرمائید اسم یک ولایت راجع به طبیب و دوا و چیزهای دیگری که محل احتیاج مردم است برای حفظ الصحه نفوس در این جا برده نشده راجع به قسمتی که در خصوص بوشهر و بنادر جنوب مکرر صحبت شد و آقایان یک جوابی (که نمی دانم فرانسه است یا فارسی اگر فرانسه است انشاءاله مرا معذور می‌دارید) یعنی فرمالیته دادند و می‌خواهند در پس پرده مسکوت عنه بگذارند در طرف جنوب آیا یک اداره حفظ الصحه قرنطینه دارند یاندارند؟ اگر دارند چرا در این بودجه اسم نبرده؟ اگر ندارند چرا درست نمی‌کنند؟ اگر دیگران نمی‌گذارند که آن‌ها درست بکنند چرا نمی‌گویند؟ بنده بطور اجمال عرض می‌کنم که مخفی کردن آن‌ها چندان خوب نیست و بنده با اصول خفاء و استتار کلیتاً مخالفم باید مطالب صاف و روشن باشد زیرا که امروز من شنیدم راجع به طبیب و قرنطینه که در آن جا چند سال است بوده یک طبیب انگلیسی در آن جا است و هیچ اعتنائی هم بده دولت نمی‌کند و دستور هم از دولت نمی‌گیرد اگر اینطور است او را چرا بیرون نمی‌کنند و آنوقت در بودجه هم هیچ اسمی از حفظ الصحه و قرنطینه آن جا نمی‌برند این‌ها یک چیزهائیی است که باید گفته شود و دولت باید جلوگیری کند یعنی دولت باید به اصلاحات بپردازد و این مطالب علنی شده و جلوگیری بشود از این تجاوزات که به داخله مملکت داده می‌شود. خلاصه نمی‌خواهم داخل در بسط کلی بشوم و شاید آقایان صلاح ندانند و بگویند نباید زیادتر از این صحبت بکنی و حال آنکه عقیده من این است که باید صحبت کرد و این‌ها را درست کرد به هر صورت از این‌ها می‌گذرم و کار ندارم ولی در قسمت ولایات عقیده‌ام این است که یک قسمت از این میز و صندلی‌ها را کم کرده و بجای آن طبیب اضافه کنند و یک عده از این دکترها را اعزام کنند به یک جاهائی که دسترسی به طبیب ندارند ...

(محقق العلماء- صحیح است)

یک قسمت دیگر که می‌خواستم سئوال کنم راجع به آن کمک و ممد معاش است که در این جا ذکر شد برای دکتر ویلهلم. کنترات دکتر ویلهلم به این جا آمد و قرار شد غیر از این مبلغ کنترات چیز دیگری نگیرد حالا می‌بینیم یک مبلغی برای مخارج اضافه و ایاب و ذهاب او در این جا می‌نویسند این را هم استدعا دارم خود وزارت معارف یک قلم نه روی آن بکشند زیرا کنترات او تمام شده و هر چه باید به او بدهیم دادیم و قرار شد که در مریضخانه وزیری مجاناً خدمت کند اگر بنا باشد به اسامی مختلف پول بگیرد دیگر کنترات معنی ندارد.

مخبر- قبل اینکه یک موافق جواب آقای حاج شیخ اسدالله را بدهد و یا اینکه وزیر مدافعه کنند بنده از طرف کمیسیون مدافعه می‌کنم. در بودجه اعتباری یک مبلغی برای اداره صحیّه به وزارت معارف اعتبار داده شده بود چون وزارت معارف از حدود آن اعتبار تجاوز نکرده است هر تصمیمی که وزارت معارف گرفته باشد بدون اینکه ما در آن مداخله داشته باشیم عیناً در بودجه نوشتیم به همین جهت است که من از نقطه نظر کمیسیون یک مدافعه زیادی نمی‌توانم بکنم و چون خودم بعضی از قسمت‌ها را موافق نیستم نمی‌توانم رأی بدهم.

رئیس- آقای میرزا شهاب‌الدین (اجازه)

وزیر معارف- بطوری که اظهار کردند یک اعتباری داده شده است و البته در این جا منظور شده است و همانطوری که عرض کردم برای ولایات یک مبلغی امسال داده شد. مثل خراسان، آذربایجان، فارس، کرمان و همه جا قسمت صحیه داریم و اینکه اظهار کردند برای دکتر ویلهلم در این جا ذکر شده است اینطور نیست زیرا دکتر ویلهلم رئیس مریضخانه وزیری نیست و رئیس مریضخانه وزیری یکی از اطباء ایرانی است دکتر ایرانی است دکتر ویلهلم طبیبی است که مطابق همین کنترات می‌رود در آن جا و عملیات یدی می‌کند دکتر علم السلطنه رئیس مریضخانه وزیری است و دکتر ویلهلم فقط طبیب است و در آن جا کار می‌کند و حقوق هم نمی‌گیرد.

میرزا شهاب‌الدین- یک سئوالی از کمیسیون بودجه داشتم چونکه آقایان نمایندگان هیچوقت نمی‌توانند زائد بر پیشنهاد دولت مبلغی را تصویب کنند و در این جا در ماده ۲۶ راجع به متصدی ارسال مراسلات در پیشنهادی دولت ۲۵ تومان بود ولی تصویب کمیسیون ۳۰ تومان است اگر می‌فرمایند با نظریه دولت در کمیسیون تصویب شده است باید نظریه دولت را هم در این جا ۳۰ تومان بنویسند و بعلاوه در اقلام هم در حاصل جمع آن نیز اشتباه شده یعنی حاصل جمع ۲۵ تومان و ۳۰ تومان را یکی نوشته‌اند و این یک مبلغی اشتباهی است و این یک سابقه‌ای می‌شود که یک اشتباهی بود و اول تا آخر کتابچه تجدید شده است و تا آخر همه جا ۶۰ تومان اضافه دارد و نیز این مطلب هم سابقه می‌شود که خواهند گفت کمیسیون می‌تواند زائد بر پیشنهادی دولت یک چیزی پیشنهاد کند به دلیل اینکه در این بودجه که در مجلس تصویب شده است می‌نویسد پیشنهادی دولت ماهیانه ۲۵ تومان یعنی سالی ۳۰۰ تومان و در تصویبی کمیسیون ماهی ۳۰ تومان یعنی سالی ۳۶۰ تومان و حاصل جمع را هم که باید اختلاف داشته باشد یکی نوشته‌اند ولی در ا ین ماده یا ماده ۱۲ که نوشته است از اول جدی یا اول اسد منظور شده است بهتر آن بود که چون باید به مبلغ رأی داده شود همان مبلغی که محتاج الیه است نوشته شود نه اینکه این جا بنویسند ۳۶۰ تومان و بعد بنویسند که از اول حمل منظور شده است یا در ماده ۲۹ بنویسند که این سه ماهه منظور شده است و آنوقت در آخر سال حساب کنند ببینند اشتباه شده است بعد از آنکه تمام را نوشته‌اند از نو اشکال آنرا رفع کند.

مخبر- این جا اعتراض آقای میرزا شهاب‌الدین در صورت ظاهر صحیح است ولی در حقیقت و معنی اینطور نیست. ۲۵ تومان را کمیسیون تصویب کرده و پیشنهادی دولت ۳۰ تومان است و اشتباهاً مقدم و مؤخر نوشته و بعکس باید نوشته شود حالا تفاوت ۳۰ تومان را با ۲۵ تومان تا آخر سال حساب می‌کنیم و از جمع کل بر می گردانیم.

رئیس- آقای داور (اجازه)

داور- در جواب فرمایشات آقای حاج شیخ اسدالله می‌خواستم عرض کنم که بنده اساساً با این نظر موافقم که نباید تمام توجه را معطوف به مرکز کرد مخصوصاً آقایان نمایندگان ولایات مکرر این مسئله را تکرار کرده‌اند و شخص وزیر هم جواب دادند و در کمیسیون بودجه هم برای اعتبار صحیّه ولایات حقوق منظور شده ولی اگر آقای حاج شیخ اسدالله دقت بفرمایند در سال گذشته وقتی که بودجه به مجلس آمد مبلغی را که می‌خواستند اعتبار بدهند تمام نظر این بود که تقلیل بشود و این جا هم خواسته عین آن مبلغی را که در بودجه گذشته است در این بودجه هم منظور کنند و مخصوصاً در این قسمت وزارت معارف مراعات کرده و یک قدری هم از بودجه چهار دیواری تجاوز کرده است. البته خوب است که برای همه ولایات اطبائی بفرستند ولی این را هم تصدیق می فرمائید که اگر مقصود آن طبیب لایق از هر حیث کاملی باشد که بدبختانه در ایران خیلی کم است و ما آنقدر طبیب نداریم که برای ولایات و ولایات بفرستیم که همه استفاده کنند و یکه عده اطباء محلی هم در همه جا هست و نیز اطباء قدیم هم نسبت به فقرا چندان سختگیری نمی‌کنند و ترتیب طبابت در این جا اینطور نیست که بگوید حتماً یک حقی بدهید تا نسخه داده شود. بنده تصدیق دارم که باید سعی کرد و طبیب تهیه کرد و فرستاد به اطراف اما امروز این اندازه دکتر نداریم صورت عده اطباء را آقای وزیر دارند کلیتاً هشتصد و خورده‌ای بیشتر نمی‌شود پس اگر مقصود این است که یک مبلغی به اطبائی که در ولایات هستند داده شود این از نقطه نظر صحیّه گمان نمی‌کنم تفاوتی پیدا کند و اگر مقصود این است که یک عده اطباء لایق بفرستند ولو این که چون عده آن‌ها کم است حقوق کافی می‌خواهند چنانکه آقای پور رضا هم فرمودند که برای تشویق یک نفر طبیب از مرکز اعزام به بوشهر کنند. ولی تصدیق می‌فرمایند که این تشویق نخواهد بود که یک طبیبی را از مرکز با یک حقوق کمی بفرستند به بوشهر مگر اینکه با یک حقوق کافی بفرستند از این طریق‌ها گمان نمی‌کنم مردم ولایات صحیّه شان به قدر کافی بشود به طوری که حساب شده تصور می‌کنم بیش از شش هزار تومان بودجه صحیّه است که وزارت معارف پیشنهاد کرده بنده می‌خواستم به آقایان عرض کنم که در این بودجه هیچگونه مذاکرات ما دارای نتیجه نخواهد بود زیرا گذشته و تقاضا و تمنا می‌کنم مذاکرات خودشان را بگذارند برای بودجه سال آتیه و هر قدر توجه که می‌خواهند بفرمایند در بودجه سال آتیه مراعات کنند و بودجه ششصد هزار تومان را از مجلس بگذرانند. بعلاوه، آقایان باید تصور بفرمایند که فقط منحصر به بوشهر نیست که طبیب برای آن جا نمی‌فرستند در اطراف تهران هم چنانکه آقای ملک‌الشعراء فرمودند غالباً طبیب ندارند در صورتیکه حقوق آن‌ها هم جزء بودجه نیست و جزو خالصه بوده و اداره کل مالیات تهران حقوق آن‌ها را می داده حالا اگر وزارت مالیه حقوق آن‌ها را نداده است هیچ ربطی به وزیر معارف ندارد که از ایشان سئوال شود که چرا حقوق آن‌ها داده نشده.

رئیس- رأی می‌گیریم به کافی بودن مذاکرات و آقایانی که کافی می دانند قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. بیست و هفتم قرائت می‌شود.

ماده ۲۷- مدرسه صنایع مستظرفه چهارده هزار و چهارصد تومان

رئیس- آقای محمد ولی میرزا (اجازه)

محمد ولی میرزا- در این ماده عرضی ندارم در ماده بعد عرض دارم.

رئیس- آقای ملک‌الشعراء (اجازه)

ملک‌الشعراء- موافقم.

رئیس- مخالفی نیست؟

(گفته شد خیر)

رأی می‌گیریم به ماده بیست و هفتم. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده بیست و هشتم (به شرح ذیل قرائت شد)

ماده بیست و هشتم- بودجه مدارس ابتدائی ایالات و ولایات مصوبه مجلس شورای ملی صد و سی هزار تومان بودجه سابق مدارس ایالات و ولایات و اداره معارف بعضی نقاط هیجده هزار و چهارصد و چهل تومان

رئیس- آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ‌الاسلام- بنده قبلاً تصور می‌کردم که این اشتباه صدی و سی هزار تومان ولایات یک اشتباه سطحی است ولی بعد از شور در کلیات فهمیدم که این یک اشتباه مبرمی شده است. گفته می‌شود که یکصد و سی هزار تومان از طرف مجلس برای ایالات و ولایات تصویب شد و حال آنکه صد و سی هزار دینار هم داده نشده در اوایل ایام فترت یکی از هیئت دولت‌ها نمی دانم چه شد که یک حرفی موافق مصالح مملکت زد و گفتند هر کس در هر نقطه از نقاط مملکت مالیات می‌دهد تومانی یک عباسی و خرواری یک قران بدهند برای مصارف معارف همان محل این حکم ابلاغ و خیلی از خیرخواهان به موقع اجرا گذاردند و این مثل یک اعانه شد از طرف خود مردم نسبت به معارف محل خودشان مثل اینکه در رشت و مازندران و اصفهان و بوشهر معمول است یک اعانه‌ای می‌دهند برای معارف و این هیچ مربوط به مالیات دولت و جمع و خرج و بودجه دولتی نبود. آقایان کمیسیون بودجه آمدند و مرحمت فرمودند در حق ایالات و ولایات و گفتند این مبلغ تومانی یک عباسی و خرواری یک قران تقریباً صد و سی هزار تومان می‌شود دولت خودش آن را جمع آوری و برای خرج ایالات و ولایات در بودجه می‌نویسد این یک صورت بندی و یک چیز غیر مقرون به واقع است. دولت ایران امسال صد و سی هزار تومان نداده است در تمام ایالات و ولایات یک اعانه معمولی بوده است که می‌دادند به معارف خودشان و امسال هم داده‌اند و یک قران حتی دولت امسال برای اصفهان نداده اگر داده بودند ناچار در این جا نوشته بود. کمک دولت ایران به مصارف تمام ایالات و ولایات منحصر است به هیجده هزار تومان یعنی از یک کرور مصارف معارف فقط هیجده هزار تومان برای تمام ایالات و ولایات داده‌اند. این را هم پریروز فهمیدم که باز یک قسمت عمده‌ای از آن هم مال منورالفکرهای مرکز است و معلوم شد ماهی هشتاد تومان آنهم متعلق به مفتش سیار است که نمی دانم سیرش در کجا است که صد تومان در جزو بودجه مرکز بگیرد و هشتاد تومان آن هم مال مفتش سیار است و این‌ها را بنده بر سبیل تذکر عرض می‌کنم نه اینکه مطالب گذشته را بخواهم تکرار کنم و از نزاکت زیاد بیرون نمی‌روم همین قدر عرض می‌کنم همین طوری که از ایالات و ولایات فداکاری می‌خواهند باید نگهداری هم از آن‌ها بکنند نسبت به معارف و صحیّه و مأمورین وزارت داخله ولایات رعایت کاملی بشود این‌ها بودجه نیست این‌ها یک تقسیماتی است که مرکزی‌ها برای خودشان کرده‌اند و دخلی به ولایات ندارد.

وزیر معارف- آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی تصور کردند که مالیات دولت یک چیزی است که از گنج بیرون می‌آید مالیات دولت را مردم می‌دهند و تمام این مخارج که دولت می‌کند همه آنرا مردم می‌دهند و تمام آن از عایداتی است که مردم می‌دهند جهت ندارد که زارع و رنجبر بیچاره یک مالیاتی بدهد و بنده که حقوق می‌گیرم آن حق را ندهم و البته این جا یک قراری داده‌اند که اشخاصی که حقوق می‌گیرند یا کسانی که مالیات می‌دهند یک کمکی هم به معارف کرده باشند و این کمک را دولت قرار داده و مردم هم به دولت باید بدهند نه این است که خودشان خرج بکنند در ولایات هم چنانکه معلوم است خیلی مصارف دیگر هم برای معارف می‌کنند انحصار به این یکی ندارد و آن‌ها مصارفی است که از طرف خود اهالی ولایات برای مصارف مدارس ملی می‌شود و این مبلغ یکصد و سی هزار تومان مبلغی است که از اهالی ولایات گرفته شده و به مصارف معارف اجتماعی می‌رسد. و اینکه فرمودند یک مبلغی هم به مفتش سیار داده می‌شود اینطور نیست از این هیجده هزار تومان دیناری به او داده نمی‌شود ولی از این صد و سی هزار تومان به ترتیبی که عرض کردم سه هزار تومان برای مفتش سیار است که در ولایات گردش کند و راپُرت آن جا را بدهد و همین طور که گفتند هر کجا که ببینم مدارس زیادتر لازم داشته باشد یا اینکه اصلاحی نیز لازم داشته باشد موافق آن را راپُرت‌هایی که مفتش سیار به دولت می‌دهد در اصلاح آن بکوشیم و امیدواریم که مجلس شورای ملی که در حقیقت حاکم بودجه و حاکم مالیات است برای سال آتیه هر قدری که ممکن است برای معارف زیادتر اختصاص بدهد که برای تمام ایالات و ولایات توسعه و نشر کاملی بدهیم.

رئیس- آقای پور رضا (اجازه)

پور رضا- فصل ششم بودجه وزارت معارف عبارت است از دو قلم یکی صد و سی هزار تومان دیگری هم هیجده هزار و چهار صد و چهل تومان بنده نمی دانم از چه نقطه نظر بیست و دو صفحه بودجه معارف نوشته‌اند و صورت جزء و مخارج وزارت و مدارس تهران را یکی یکی برای ما شرح دادهاند ولی بودجه معارف ولایات را فقط دو قلم نوشته‌اند که هیچکدام از ما وکلای ولایات نمی‌توانیم تشخیص بدهیم که چه قدر برای حوزه انتخابیه ما معین شده و فلسفه این را بنده هر چه تحقیق کردم و با رفقا صحبت کردم نفهمیدم چه چیز است در مقابل این بودجه یک تلگراف و خطوطی به ما می‌رسد که به ما اعتراض می‌کنند و می‌گویند در نتیجه این که قبول وکالت کردید چه خدماتی برای ما انجام دادید رفتید به پایتخت که ماهی دویست تومان بگیرید یا رفتید وظیفه خود را انجام بدهید مخصوصاً من یک تلگراف و خطوطی دارم که از حوزه انتخابیه خودم برای من نوشته‌اند و حقیقتاً عرض کنم اگر می‌دانستم به تهران می‌آیم و کاری نمی‌توانم بکنم قبول وکالت نمی‌کردم که این خطوط را نبینم و این شکایات را نشنوم زیرا کسی که در مقابل ملتی عرض اندام می‌کند و می‌گوید من در ظرف دو سال وظیفه خودم را انجام داده و حقوق آن‌ها را حفظ می‌کنم و می‌توانم مخارجی که تصویب می‌شود برای امنیت ملک و کشور بطور عادلانه تقسیم کنم آن وقت در موقعی که بودجه معارف می‌آید عوض اینکه اقلاً ۲۰ قلم برای ولایات معین کند دو قلم می‌کند در این صورت چنین شخصی باید متأثر باشد که چرا قبول وکالت کرده است و بنده گمان می‌کنم هر کدام از آقایان وکلاء راجع به حوزه انتخابی خودشان بهتر خبر دارند در این جا هم ما آمده‌ایم و در پایتخت جمع شده‌ایم و بالاخره این چند ماهی که در تهران بوده‌ایم بنده که در سهم خودم هر چه فکر می‌کنم می بینم واقعاً ندانستم و نفهمیدم که چه باید کرد و به چه راهی باید مطالب را حل کرد و چطور راه حل را باید پیدا کرد و به این‌ها چه جواب داد در هیجدهم دلو بنده خطی نوشتم به وزارت معارف و مطالبی را که به بنده نوشته بودند بنده به وزارت جلیله نوشتم متأسفانه تاکنون به بنده جوابی نرسیده و توسط دفتر مجلس مقدس شورای ملی را از بنده توضیح خواسته بودند که مقصود از نوشتن این مکتوب چه بوده. بنده فکر کردم که شاید قلم کافی نیست که مقاصدم را به وزارت جلیله بفهمانم و بعد برای اینکه یک کمکی کرده باشم و مقاصد خودم را بطور وضوح به وزارت معارف ارائه داده باشم دو مرتبه رفتم به وزارتخانه و در آن جا شفاهاً صحبت کردم و عمده مطالبی که بنده نوشته بودم دلیل به این بود که در بوشهر سه مدرسه ملی تأسیس شده یکی از آن‌ها مدرسه سعادت است که بواسطه اعانه که از طرف تجار برای آن پرداخته می‌شود و محتاج به کمک دولت نیست و ما دو مدرسه دیگر یکی عبارت است از مدرسه فردوسی که دو سال قبل یک عده‌ای آن را تأسیس کردند و خود بنده مدتی مدیرش بودم و الآن هم دایر است و یا عده‌ای از جوان‌های بوشهر آن را اداره می‌کنند یکی دیگر مدرسه‌ای است که به نام دشتی که دشتی آن را در بوشهر تأسیس کرده که تابحال قریب یک سال می‌شود که دایر است و بنده حالا این جا عرض می‌کنم که این مدرسه فردوسی را برای چه تأسیس کرده‌اند برای اجرای اوامر معارف کسی که فرستاده شده بود کسی به او توجه نکرد بنده از این‌ها هیچ صحبت نمی‌کنم ماهی ده تومان برای مدرسه فردوسی می‌فرستاد یا ماهی بیست تومان یا مبلغی بیشتر از این یا بگوئیم اصلاً کسر خرج مدرسه را می‌پرداخت بهر هر صورت از پنجاه تومان بیشتر نبود و به موجب حسابی که بنده کردم هزار و دویست تومان عوارض معارف بود که آقای حاج شیخ اسدالله در مذاکره می‌فرمودند به هر صورت یک ماه که کسر خرج آن مدرسه را که دو تومان بود دادند ولی بدبختانه شش ماه است که به مدرسه فردوسی ده تومان را نتوانسته‌اند بپردازند و هر روز را هم به بنده شکایت می‌کنند که‌ای وکیل ملت ده تومان را صادر کنید و برای ما بفرستید.

حاج شیخ اسدالله- توانایی ندارند.

پور رضا- کسر دخل مدرسه هم دو ماه یا سه ماه بیشتر پرداخته نشده و چند روز قبل بنده رفتم به وزارت معارف و بودجه را خواستم که امسال چقدر برای بنادر تصویب کردید یک یادداشتی ایشان به بنده دادند و گفتند این جواب خطی است که نوشته‌اید و برای شما فرستاده شده هنوز آن جواب به من نرسیده ولی فقط چیزی را که بنده توانستم بفهمم یکی بودجه بنادر بود که آن عبارت بود از ماهی ۲۷ تومان که در عرض سال ۳۲۴ تومان می‌شود بنده پرسیدم که این بودجه چه وقت ابلاغ شده اگر راجع به سنه انتخابش است که چند ماه از آن بیشتر باقی نمانده فرمودند که قریب یک ماه است که این بودجه ابلاغ به وزارت مالیه شده و دیگر ما خبر نداریم و باید وزارت مالیه کتباً صورت بفرستد برای مالیه بوشهر و آن‌ها هم بعد از رسیدن این بودجه این پول را ماه به ماه بپردازند در این بودجه برای بنادر جنوب و سرحدات مهم ایران برای رئیس معارف آن جا پنجاه تومان معین کرده به این معنی که برای بنادر جنوب برای مدرسه فردوسی بیست تومان و برای مدرسه امامزاده بیست تومان که مؤسسه یکی از شهدای راه آزادی ایران است و هنوز هم باز نشده و پسرهای مرحوم میرزا حسن خان می‌خواهند آن را تأسیس کنند این حقوق کم را تعیین کرده‌اند و اما اینکه به بنده فرمودند که معارف بوشهر اعتبار دارد و تا وقتی که این بودجه به آن نرسیده است ماهی صد تومان که در عرض سال هزار و دویست تومان می‌شود از اداره مالیه می‌گیرند در این صورت گمان می‌کنم که برای رئیس معارف ماهی ۵۰ تومان بیشتر معین نکرده‌اند و در آن مخارجی هم که برای معارف بوشهر معین شده همین ۵۰ تومان است حالا علت اینکه رئیس معارف بوشهر همین مبلغ را به مدارس آن جا نمی‌پردازد چیست بنده نمی دانم و هنوز نتوانسته‌ام مسئله را حل کنم و تصور می‌کنم کارهای راجع به ولایات حل نمی‌شود. از همین قبیل است بنده که خودم نتوانستم حل کنم و خیال می‌کنم شاید سایر آقایان وکلای ولایات هم نتوانسته‌اند حل کنند. بنده در موضوع دو فقره از امور ولایات با چند نفر از آقایان نمایندگان محترم مذاکره کردم و همچو صلاح دانستند که بنده در این جا اظهار نکنم ولی معذلک عرض می‌کنم یک تلگرافات توسط یکی از نمایندگان محترم بوشهر رسیده و حاکی از این است که مدرسه فردوسی و سعادت بر ضد شرع مبین شاگرد تهیه می‌کنند. بنده عرض می‌کنم اگر مدرسه‌ای باشد که بر ضد شرع مبین رفتار کند او را اجباراً باید بست اگر چه ما از مدرسه جدیده بیرون آمده‌ایم ولی همه مسلمان هستیم و بعد از اینکه برای اصلاحات امور توسعه معارف کار می‌کنیم و زحمت می‌کشیم نباید همچو نسبت هائی بدهند مدیر مدرسه سعادت این جا حاضر است شاگردهای تربیت شده او هم حاضر است هیچکدام به فساد عقیده متهم نیستند. پس این تلگرافات چیست که مخابره می‌شود خوب است آقایان محترم انصاف بدهند که این تلگرافاتی که مخابر می‌شود برای اصلاح مملکت است یا یک دسائسی هم در این زمینه در کار است و نمی دانم از روی چه نظر رئیس معارف بوشهر را یکی از اهالی آن جا قرار داده‌اند. بنده عقیده‌ام این بود وزارت معارف علم و معارف را ترویج بدهد نه اینکه نفوذ دولت را ملعبه اشخاص معین قرار بدهد به عقیده بنده بهتر این بود وزارت معارف اشخاصی که در وزارتخانه خدمت کرده و سوابق خوب اداری دارند برای معارف ولایات معین کنند تا اینکه بدون اغراض شخصی و خصوصی و نفوذ و دسائس محلی فقط به انجام وظایف مرجوعه خود بپردازند. اوقاتی که بنده در بوشهر بودم یک احکامی از مرکز برای خود بنده رسید که بنده را به سمت ریاست فواید عامه و تجارت بوشهر به حکومت و کارگذار معرفی کرده بودند بنده فوری خطی به حکومت بوشهر و به کارگذار که به آنان از مرکز معرفی شده بودم نوشته و از این کار معذرت خواستم و در جواب احکام هم نوشتم چون من تاجر و جوان هستم و تجار محترم دیگر هم در بوشهر هستند و اطلاعات کامل هم دارند با این حال مناسب نیست که من این شغل را قبول کرده و در اطاق تجارت پشت میز ریاست بنشینم. این اطاق تجارتی که تشکیل شده محض اتحاد تجار و ترقی تجارت است و اگر بنده به این سمت آن جا بروم دیگران قبول نخواهند کرد که من به آن‌ها ریاست کنم پس بهتر این است یک مأمور دیگری که سابقه خدمت اداری داشته باشد و اوضاع را در مرکز دیده و منافع محلی هم نداشته باشد مأموری این کار بکنند تا او آمده و کار را اداره کند آنوقت همه ما‌ها هم با او همراهی و مساعدت خواهیم کرد نظر بنده این است که رؤسای ادارات و دوایر را نباید از اهالی محل انتخاب بکنند حالیه یک قضایائی در اطراف معارف پیش می‌آید و از جمله این است که به مدرسه سعادت که بیست و دو سال است تأسیس شده و یک عده جوانان خوب تهیه کرده بعضی نسبت‌ها می‌دهند و همینطور به مدرسه فردوسی مثلاً یکی از خدمات خوب مدرسه فردوسی این بود که مشق نظامی و ورزش بدنی را به اطفال آموخته و شاگردهائی که در آن جا بودند و هیچ آثار ایرانیت در آن‌ها وجود نداشت مجبور می‌کرد کلاه ایرانی بر سر گذارند. این‌ها خدماتی بود که از این مدارس مشهود گشته اگر راجع به اجرای مراسم مذهبی است بنده افتخاراً عرض می‌کنم همه ماها متدین و متشرع هستیم و ترقی و تعالی مملکت را در تحت لوای اسلامی خواهانیم این جمله را بنده از طرف خودم نمی‌گویم بلکه این عقیده تمام جوان‌هایی است که مسلمان هستند و خون اسلام در رگ و پوست آن‌ها مخمر و جایگزین است. خوب، آیا مسئول این نسبت‌ها و این وقایع ناگواری که در اطراف معارف ولایات دور می‌زند کیست؟ این مسائل اسباب بدبختی و تأثر کسانی است که خدمت می‌کنند و برای مملکت زحمت می‌کشند. بنده در نتیجه عرایض خود تقاضا می‌کنم که به این دو قلم یکصد و چهل و هشت هزار تومان اکتفا نشود و یک بودجه مفصلی بنویسند تا ما ببینیم بودجه هر کدام از ولایات چقدر است و ضمناً این مشکلی هم که برای ما پیدا شده رفع شود. ثانیاً اینکه بنده از آقایان محترم نمایندگان ولایات استدعا دارم که حقایق را در این جا بفرمایند تا ما و هم دولت و هم وزارت معارف و هم یکدیگر مطلع شویم و در نتیجه یک علاج مؤثری بشود و آنچه تاکنون گفته شده اظهار بشود تا از جریان اوضاع ولایات مطلع بشویم راست است سال گذشته ولی این اظهاراتی که ما در این جا اظهار می‌کنیم مقدمه برای بودجه سال جدید است خلاصه این است رئیس معارف را از افراد محلی قرار دادن بنده عقیده ندارم چه همه را باید در تحت لوای دولت قرار داد و نباید نفوذ دولت را وسیله اجرای مقاصد اشخاص قرار داد.

جانب دل‌ها نگاهدار که سلطان ملک نگیرد اگر سپاه ندارد

و معتقدم که به امول ولایات بیشتر توجه باید کرد و ما باید این‌ها را در پشت این تریبون عرض کنیم تا شاید مؤثر شود. اما اینکه آقای وزیر معارف فرمودند ایران تهران نیست و فرمودند این اظهار شاید مناسب نباشد به جهت اینکه اهالی ولایات همه به تهران آمده و سکونت اختیار نموده‌اند بنده عرض می‌کنم صحیح است ولی مقصود از تهران ایران نیست این است که تمام توجهات نباید به مرکز تنها محصور و معطوف باشد مقصود از کسانی که این اظهار را می‌کنند این است که به سرحدات هم بپردازند. اما راجع به معارف بوشهر باید یک علاج فوری بفرمایند که تا این سه مدرسه که تأسیس شده تعطیل نشود این تلگرافات واصله را بنده این جا نمی‌خوانم همان مدرسه‌ای که رئیس معارف مدعی بود مدرسه دولتی است بنده عرض می‌کنم مدرسه ملی است و بهترین دلیلم این است کسی را از این جا کاندید نمی‌کنم و خوب است یکی از رؤسای ادارات داوطلب اینکار شود و مخارج هم تحت نظر او اداره شود بالاخره بنده از دولت جدیدالتأسیس امیدوارم که نظری به حال ولایات مبذول داشته و توجهی برای اصلاح معارف بوشهر بفرمایند.

رئیس- خوب است بقیه مذاکرات بماند برای بعد از تعطیل ... (در ا ین موقع جلسه برای تنفس تعطیل و بعد از سه ربع ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس- آقای داور (اجازه)

داور- خاطر آقایانی هست وقتی که به ماده ۲۸ رسیدیم تقریباً تمام آقایان نمایندگان اجازه خواستند و این از فرط علاقه بود که آقایان نمایندگان به ولایت خودشان دارند و این ابراز علاقه و حیات البته خیلی به جا و به موقع است و البته همه ماها به تمام نقاط مملکت علاقمند هستیم و همه جا جزء لاینفک یک مملکت و یک ملت محسوب است ولی بنده می‌خواهم به آقایان که اعضاء کمیسیون بودجه هستند تذکر بدهم که این میل و حرارت و علاقه که امروز راجع به ولایت مبذول شده در موقع علم ابراز نشد. در یکسال و خورده قبل وزارت معارف بنده را که در آن وقت در وزارت معارف بودم مأمور تهیه بودجه مدارس ایالات و ولایات کردند بدبختانه ادارات ما بطوری که باید به جریان بیفتد هنوز نیفتاده و دوسیه‌ها و احصائیه‌های کامل مرتبی در دست نیست به این جهت بنده از روی دوسیه‌ها نتوانستم درست بفهمم در هر ولایتی چند باب مدرسه هست کدام نقاط مدرسه دارد کدام نقاط ندارد و برای کدام نقطه باید پیشنهاد کرد. بنده از نماینده هر محلی تمنا کردم به معارف تشریف بیاورند و غالب آقایانی که این جا تشریف دارند آمدند و با چند نفر آن‌ها مذاکره کردیم و بالاخره آن نقاطی که اهمیت داشت به بنده فرمودند و قرار شد در آن نقاط مدرسه تأسیس شود. در جاهائی که اصلاً مدرسه نداشت قرار شد مدارس دو کلاسه دائر شود و در آن نقاطی که مدرسه وجود داشت قرار شد نواقصش را تکمیل کنیم بالاخره پس از یک ماه و نیم دو ماه زحمت با مشارکت آقایان یک بودجه تهیه کرده و به کمیسیون تقدیم کردیم و بودجه ولایات را هم در ضمن بودجه کل وزارت معارف به مجلس تقدیم نمودیم و بنده تصور می‌کردم خرج معارف یکی از آن مخارجی است که هیچوقت هیچکس از افراد آقایان نمایندگان نخواهند گفت ما پول نداریم و این مخارج را از کجا می‌آوریم و خیال می‌کردم از هر کجا که هست باید برای این مصرف پول تهیه کرده و وسایل توسعه معارف فراهم خواهند نمود و با این نظر ما یک بودجه چهار کروری که از روی مضحکه و استهزاء گاه گاهی از آن صحبت می‌شد به مجلس تقدیم کردیم ولی نمی دانم به چه نقطه نظر کمیسیون صرفه جوئی کرده و به آن بودجه معارف رأی نداد و در همان جلسه اول کمیسیون آن بودجه را رد کرد حالا بنده کار ندارم که ممکن بود آن بودجه را پذیرفت و وسایلش را فراهم کرد و از راهی که میسر می‌شد این هشتصد مدرسه که ما برای ولایات پیش بینی کرده بودیم تشکیل بدهیم ولی می‌خواهم عرض کنم همین آقایان نمایندگان ولایات که امروز یکی دو نفرشان صحبت کردند و مابقی هم شاید بعد مذاکره کنند در آن وقت خودشان آن بودجه را رد کردند که اگر آن وقت قبول می‌کردند البته اعتراضات امروزشان پیش نمی‌آمد. آیا مدرسه را با حرف و صحبت در پشت تریبون می‌شود تأسیس کرد؟ یا شروطی هم از قبیل داشتن پول و معلمین لایق آزموده لازم دارد (اگر چه بدبختانه ما چندان معلمین از همه حیث لایق نداریم و اگر هم هستند عددشان خیلی محدود است) و با اینکه ما می‌خواهیم و مقیدیم در حدود همین عوایدمان مخارج بکنیم دیگر نباید به مصارف اعتراض کنیم که چرا بودجه مدارس مفصل نیست بعلاوه موقع امسال گذشته و این مذاکرات در واقع یک تذکری است و خود آقای وزیر معارف هم یقین دارم قبول خواهند فرمود که یک بودجه مفصلی در حدود دو کرور خرج راجع به اداره معارف و مدارس برای سال آتیه به مجلس تقدیم کنند و یقین دارم همه آقایان هم رأی خواهند داد. اما راجع به فرمایش آقای پور رضا اساساً فرمایش ایشان صحیح است که باید به ولایات توجه کرد و بدیهی است ایران تهران نیست و البته همه چیز را نباید منحصر به مرکز کرد ولی برای این چند روزی که بیشتر به آخر سال باقی نمانده دیگر نمی‌شد مذاکره کرد آقای شیخ‌الاسلام در ضمن مذاکرات فرمودند این صد و سی هزار تومان را که دولت به معارف ولایات می‌دهد صرف حرف است و صد و سی دینار هم به ولایات نمی‌دهد. اگر مقصود ایشان از این فرمایش این است که این پول را از خود اهالی گرفته و خرج معارف می‌کنند این مسئله محقق است و البته تمامی مخارجی که دولت می‌کند همه از این قبیل است در موقعی که بنده به وزارت معارف رفتم کار بودجه ولایات از حیث عایدات بکلی مختل بود یک تصویب نامه صادر شده بود که تومانی یک عباسی و خرواری یک قران از کلیه مالیات‌ها بگیرند و این را خرج معارف کنند. بطور کلی امنای مالیه یک مبلغی را از آن تومانی یک عباسی و خرواری یک قران به معارف ولایات داده مابقی را می‌گفتند وصول نشده و شکایت مکرر هم از همه جا شد که امنای مالیه این وجه را گرفته ولی نداده‌اند و لاوصول هم هیچ ندارند. این یک صد و سی هزار تومان در واقع مجموع تومانی یک عباسی و خرواری یک قران است که به نظر وزارت معارف همچو رسید که به دولت و مجلس بگوید که این مالیات را مثل سایر مالیات‌ها وصول کند و در مقابل این مخارج را هم بکند مثل سایر مخارج و قرار شد یک صورتی راجع به این مسئله وزارت معارف بیاورد و از قراری که در اطاق تنفس مذاکرده شد معلوم شد غالب آقایان نمایندگان ولایات آن صورت جزء تقسیمی ولایات را دیده‌اند و از وزارت معارف خواستند و به آن‌ها دادند در هر حال محض خاطر آقایان خوب است آن صورت را از وزارت معارف بخواهند و ببیند. اما اینکه چرا تمام صد و سی هزار تومان خرج نشد. آقایان باید تصدیق بفرمایند که مدارسی که فرضاً در اصفهان دایر بوده و یک مبلغ معینی خرج داشته و باید دانست این خرج از کجا آمده است؟ از امین مالیه همان محل نسبت تومانی یک عباسی و خرواری یک قران گرفته شده و از این بابت تصور می‌کنم قریب ۷ هزار تومان سهم اصفهان شده و به مدارسی که باز بوده داده می‌شد در وسط سال که خواستیم ترتیب بودجه مدارس را بدهیم به رؤسای معارف نوشتیم که صورت بودجه معارف را در نقاطی که مدرسه باید دایر کرد برای ما بفرستد مشروط بر اینکه صورت بودجه‌ها از حدود یک مبلغی تجاوز نکند غرض این است که دستوراتی داده شد ولی چون از سال گذشته بود ناچار نمی‌شد امسال اقدام کرد و مدارس زیاد نمود این بود که در ولایات مدارس به همان حال سابق خود باقی است ولی اگر آقایان این بودجه فعلی را به ترتیبی که هست تصویب بفرمایند و برای سال آتیه به بودجه‌ای که وزارت معارف پیشنهاد خواهد کرد رأی بدهند رفع همه محظورات خواهد شد. و البته همه آقایان تصدیق خواهند فرمود که امورات باید کم کم و متدرجاً اصلاح و عملی بشود باید آهسته آهسته اقدام کرد و معلم تهیه کرد و مدرسه تأسیس کرد ولی همه این‌ها با مساعدت عملی صورت پذیرد و امیدواریم این حرف‌ها که زدیم و این میل مفرطی که نسبت به معارف در این جا ابراز شد در موقع عمل هم به آن رفتار شود واِلا در موقعی که صورت را می‌دهند حرف زدن و اظهار حرارت کردن فایده ندارد و اثری نخواهد داشت. آقای شیخ‌الاسلام در ضمن مذاکرات راجع به مفتش سیار یک اظهاری فرمودند که لازم می دانم خاطر ایشان را مسبوق کنم که ما چرا به فکر مفتش سیار افتادیم و ایشان هم تا درجه‌ای از حدود انصاف خارج شدند و نسبت به کسی که زحمت کشید و معلومات کسب کرده و مدت‌ها در معارف کار کرده بی التفاتی کردند. ما این شخص را که دارای معلومات بود و لیاقتی در کار و امورات مرجوعه نشان داده بود و مدتی هم رئیس تفتیش معارف ولایات کردیم. بعد از این که چندین ماه منتظر شدیم که از ولایات صورت مدارس خود را بفرستند و نفرستادند و بعد از اینکه بنده بطور مشروح صورت بودجه را نوشتم و برای همه ولایات فرستادیم و باز دیدیم نمی‌توانند بودجه ولایات را بفرستند به خیال افتادیم که یک نفر را معین کنیم که در نقاط مختلفه برود و مدرسه تأسیس کند و در بعضی جاها که مدرسه نیست نواقصش را تا حدی که ممکن است رفع کند و یک اطلاعاتی به ما بدهد. ایجاد مفتش سیار از این نقطه نظر بود به این که کار برای یک شخص معین کنند این شخص هم که به عنوان مفتش سیار به ولایات فرستاده شده خودشان کار داشتند. شما می‌خواهید مدارس ولایات توسعه پیدا کند ولی باید فهمید با چه مأمورینی این مهم باید انجام پذیرد و چه اشخاصی باید عهده دار چنین مأموریتی باشند؟ دیگر از فرمایشات آقای شیخ‌الاسلام این بود که اهالی ولایات خودشان مخارج مدارس را می‌دهند. این نکته را خواستم عرض کنم که در همه جای دنیا معمول است و بسیار هم خوب معمولی است که خرج مدارس ابتدائی هر محل را خود اهالی آن محل می‌پردازند و راجع به اختلاف بودجه معارف مرکز و ولایات می‌خواستم جواب ایشان را عرض کنم که اگر می‌خواهیم معارف را در ولایات توسعه بدهیم ناچاریم مدرسه خوب داشته باشیم و اگر مدرسه خوب بخواهیم باید معلمین خوب هم تهیه کنیم و بالاخره باید دارالمعلمین و مدارس متوسطه و عالیه داشته باشیم و این مسئله را تصدیق می‌فرمائید که این‌ها را در تمام نقاط نمی‌شود دفعتاً ایجاد کرد. چه باید بدواً در مرکز تأسیس کرد و بعد به مرور در ایالات و ولایات و نقاط دوردست هم دایر و ایجاد کرد.

رئیس- مذاکرات کافی است؟

(جمعی گفتند کافی است)

رئیس- پیشنهاد آقای شیخ‌الرئیس قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌نماید صورت جزء ایالات و ولایات را به ترتیبی که وزارت معارف تقسیم نموده به مجلس شورای ملی تقدیم نمایند تا از روی بصیرت رأی داده شود. (محمد هاشم میرزا)

نصرت الدوله مخبر- آن صورتی که اظهار می فرمائید حاضر است و الآن اینجا است اگر آقایان می‌خواهند ممکن است قرائت شود. اگر هم لازم می دانند طبع شود و انتشار یابد در هر حال بسته به نظر آقایان است ولی قبل از آنکه رأی به ماده داده شود لازم است توضیحی عرض کنم چنانچه خود وزیر معارف هم مسبوق هستند علت اینکه در کمیسیون بودجه دو قلم جداگانه برای بودجه ولایات نوشته شد یکی صد و سی هزار تومان و یکی چهل و هفت هزار تومان این است که نظر کمیسیون این بود که از این صد و سی هزار تومان دیناری نباید خرج اداری وزارت معارف بشود و تا دینار آخر کُلاً باید خرج مدرسه بشود و آن قلم دیگر که هیجده هزار تومان است برای مصرف اداری وزارت معارف و خرج مأمورین و غیره که پیش می‌آید نسبت تخصیص داده شده این نکته را مجبور بودم عرض کنم تا رأئی را که آقایان می‌دهند از روی این مدرک باشد یا فرضاً اگر می‌خواهند تغییر بدهند مدرک رأی معلوم باشد.

شیخ‌الاسلام اصفهانی- بنده توضیحی دارم و مطابق نظامنامه هم حق دارم.

رئیس- بگذارید آقای شیخ الرئیس توضیح خودشان را بدهند بعد اگر اظهاری دارید بفرمائید.

آقای شیخ‌الرئیس- چون وزارت معارف علی ای حال وعده دادند که توجه به معارف ولایت هم بفرمایند از این جهت نمی‌خواهم در جزئیات داخل شوم و جواب آقای داور را عرض کنم ولی مختصراً عرض می‌کنم پارسال صورتی که آوردند سی و نه کرور جمع بود و چهل و شش کرور خرج. پس تصدیق باید کرد که با سی و نه کرور عایدی چهل و شش کرور خرج نمی‌شود چهار کرور خرج معارف کرد الآن هم اگر یک مرتبه شانزده کرور برای معارف پیشنهاد شود در همین جا بنده مخالفت خواهم کرد زیرا با داشتن چهار کرور کسر بودجه نمی‌شود شانزده کرور اختصاص به معارف داد. همین ایرادی که بود که بنده پارسال عرض کردم به هر حال بنده نمی‌خواهم مشروحاً در مطالب وارد شوم ولی عرض می‌کنم این صد و سی هزار تومان که قسمت ولایات شده به اضافه هیجده هزار تومانی که برای مخارج اداری تصویب شده کسر مجموع آن صد و چهل و هشت هزار تومان می‌شود برای ولایات کافی نیست این را هم عرض نمی‌کنم که این مبلغ از مالیات نیست و اعانه است و جزو مالیات نمی‌توان محسوب کرد و برخلاف قانون محاسبات عمومی است. در هر حال این صد و سی هزار تومان که دولت می‌خواهد به ولایات بدهد اولاً غیر کافی است و بعلاوه آن صورتی را هم که فرمودند حاضر است خیلی نامرتب و غیر متناسب است و برای تأیید عرایض خود فقط یک قلمش را عرض می‌کنم مثلاً شهر همدان را می‌نویسد شش هزار و چهارصد و هشتاد تومان ولی مازندران را می‌نویسد چهار هزار و ششصد تومان و بودجه معارف همدان که از هر جهت از مازندران کوچک تر است یک ثلث بر مازندران علاوه دارد و همینطور استرآباد و سمنان، دامغان همه غیر متناسب نوشته شده است بعلاوه گویا وزیر یا یک نفر دیگر از آقایان فرمودند که بودجه معارف هر محلی نسبت به مالیاتش است آن را هم نفهمیدم پس خوب است یک صورتی بیاورند که معلوم شود در هر محلی چند باب مدرسه هست و چقدر مصرف دارد و بودجه معارف آن جا با مالیات آن جا متناسب هست یا نه که اگر یک نماینده دید اینطور نیست بتواند اشکال کند مثلاً ملاحظه بفرمائید برای خراسان که حوزه انتخابیه بنده است بیست هزار تومان می‌نویسد و این بیست هزار تومان هم تمام خرج می‌شود ولی در خواف و اسفراین و چندین نقطه دیگر مکاتب ابتدائی هم نیست و به ما می‌نویسند که در این جاها یک مکاتب ابتدائی هم نیست. و ما چون صورت جزء مدارس خراسان را نمی دانیم نمی‌توانیم به آن‌ها بگوئیم شما چرا از این حقوق محرومید یا فلان قدر خرج معارف شما شده. از این جهت بنده پیشنهاد کردم یک صورت مفصلی از کلیه مدارس ولایات بفرستند که ببینیم اگر بعدها دولت خواست بر بودجه معارف ولایات اضافه کند به تناسب زیاد کند که دیگر نتوانند اشکال کنند حالا اگر آقایان با پیشنهاد بنده موافقت کنند که بنده ممنون و متشکرم واِلا عرضی ندارم.

وزیر معارف- تصور می‌کردم این مطلب توضیح لازم نداشته باشد و همان دلیلی را که آقای شیخ‌الرئیس اظهار فرمودند همان دلیل وزارت معارف و دولت است که در همدان جنس زیاد دارد و از قرار تومانی یک عباسی و خرواری یک قران که دریافت می‌شود عوایدش بیشتر است ولی در مازندران چون گندم نیست که از آن این وجه را بگیرند این است که عایدیش کم است و به نسبت عایدی هر محل تقسیم داده‌اند و من عندی نبوده است و این را هم که می‌فرمایند از برای خراسان اینطور منظور شده، بنده تصدیق می‌کنم که خیلی از قراء و قصبات می‌نویسند که مدرسه نیست و صحیح است ولی همانطور که آقای داور فرمودند مدرسه بی پول درست نمی‌شود تا به حال که شاید بیست هزار تومان برای معارف خراسان داده شده ولی اگر بخواهند این پول را به تمام ولایات و بلوک خراسان که شایسته این است که مدارس داشته باشد تقسیم کنند البته به آن مقصودی که ما داریم نمی‌توانیم نائل شویم آن وقت مدارسی که موجود است ناقص خواهد ماند این است که این پولی که گرفته می‌شود به مصرف مرکز خراسان می‌رسد و برای هر ولایتی مدارسی لازم دارد همان طور که آقای داور اظهار کردند وزارت معارف پیش بینی کرده بود ولی بطوری که آقای شیخ الرئیس اظهار داشتند ما باید مطابق دخلی که داریم پیش برویم یک مرتبه ممکن نمی‌شود یک مخارج گزافی را که از عهده بر نمی آئیم معین کنم این است که امیدوارم در سال آتیه با توافق نظر آقایان بتوانیم بقدر مقدور مدارس را توسعه دهیم. انشاءالله در حدود اعتباری که به وزارت معارف داده می‌شود برای ولایات مدارس تأسیس خواهد شد که تدریجاً ترقی کند.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای شیخ الرئیس. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. پیشنهاد آقای حائری‌زاده قرائت می‌شود (به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در کلیات پنج فصل بودجه معارف اخذ رأی شود و فصل ششم بعد از طبع و توزیع شدن صورت جزء اخذ رأی شود.

رئیس- آقای حائری‌زاده (اجازه)

حائری‌زاده- من یقین دارم پس از آنکه صورت جزء بودجه ولایات را طبع و توزیع کردند چون خیلی کم نوشته شده ابداً مجلس رأی نخواهد داد. بنده بودجه معارف یزد را خواستم دیدم مواجب معلم را شش تومان نوشته‌اند در صورتی که تمام مخارجات در یزد گرانتر از مرکز است ارزاق یزد باید از اطراف حمل شود، برنج از مازندران، گندم از خراسان با کرایه گرانی به یزد می‌رسد تمام ارزاق گران تر از مرکز است و این شش تومان که برای معلم نوشته‌اند خیلی کم و یک بودجه فضاحت آمیزی است و پس از آنکه طبع و توزیع شد مسلماً رأی داده نخواهد شد و بنده تعجب دارم چطور وزارت معارف این پیشنهاد را کردند پس برای اینکه حقوق اعضاء و معلمین مرکز تعدیل شود خوب است این پنج فصل را مجلس رأی بدهد و چون بودجه ولایات هم عجالتاً گذشته و هر خرابکاری که نباید بکنند کردهاند اقلاً برای سال آتیه یک بودجه صحیحی به مجلس پیشنهاد کنند که مدارسی که در ولایات هست منحل نکنند پیشتر که تومانی یک عباسی را قرار گذاردند در یزد مدرسه بود امسال یک مدرسه را منحل کردند و به حقوق اعضاء معارف آن جا دادند.

وزیر معارف- آقای حائری‌زاده گویا عادت دارند همیشه اعتراض کنند اینکه می‌فرمایند خرابکاری شده است اینطور نیست متأسفانه گویا اظهارات آقای داور را گوش ندادند از وزارت معارف ابلاغ شد که همه بودجه خودشان را بفرستند اگر یک معلم یزدی شش تومان حقوق بگیرد من نمی‌توانم بگویم دوازده تومان بگیرد از آن جا خودشان صورت فرستادند و مطابق آن صورت یک تقسیم بندی شده و بنده نمی دانم این بودجه با تصویب پیشنهاد آقای شیخ‌الرئیس چه موردی خواهد داشت در صورتی که بودجه که به ولایات فرستاده شده به مالیه صورت داده‌اند و مأموری مالیه در محل نظارت کرده‌اند و ترتیب این کار را داده‌اند. بنده عرض می‌کنم که غیر از اینکه این مسئله اسباب نگرانی مدارس ولایات بشود هیچ نتیجه ندارد.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای حائری‌زاده. اشخاصی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد. پس این بودجه می‌ماند تا اینکه آن صورت طبع و توزیع شود.

مخبر- در خصوص طبع و توزیع اگر بخواهیم یک صورت مفیدی باشد گمان می‌کنم آقای وزیر معارف باید این صورت را تکمیل بفرمایند برای اینکه طبع و توزیع این صورت چیزی بر اطلاع آقایان نمی‌افزاید.

وزیر معارف- البته صورت کاملتری که از ولایات فرستاده شده تقدیم می‌شود که طبع و توزیع شود ولی بنده عقیده خودم را عرض می‌کنم که تصور نمی‌کنم ولو اینکه این بودجه را رأی بدهند یک کاری است شده و ممکن نیست از میزانی که برای ولایتی معین شده کسر و به جای دیگر بیفزایند فرضاً گفتند بیست و پنج هزار تومان برای آذربایجان زیاد است چطور می‌توان آن را کسر کرد و گمان می‌کنم این پیشنهاد مورد نداشته باشد و فقط برای اطلاع آقایان ممکن است طبع شود واِلا ع ملی نخواهد بود.

رئیس- آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ‌الاسلام- اولاً آقای داور یک لفظی نسبت به بنده استعمال فرمودند که گمان می‌کنم مشمول ماده ۱۲۸ نظامنامه مجلس است و این اختیارش با رئیس محترم مجلس است که حافظ نظم و حیثیات مجلس هستند و فرمایششان هم اینطور ادا کردند که یعنی من این مفتش سیار را می شناخته‌ام و مخصوصاً راجع به او صحبت کرده‌ام در صورتی که اینطور نبوده بنده نمی دانم مفتش سیار کی است و چقدر به او می‌دهند مقصودم این بود که این مبلغی را هم که به ولایات تخصیص داده‌اند در ضمن یک سهمی باز متعلق است به مرکز واِلا نظری به شخص نداشتم و آن مفتش را هم نمی‌شناسم که کی است.

رئیس- فرمودید کدام ماده؟

شیخ‌الاسلام- ایشان فرمودند که فلانی نسبت به مفتش سیار بی انصافی کرده است و حال آنکه من مفتش سیار را نمی‌شناسم.

رئیس- از مدتی قبل به این طرف این لفظ لفظ پارلمانی شده است. راپُرت کمیسیون بودجه راجع به چهل و هشت هزار تومان مخارج فوق العاده مستشاران آمریکایی مطرح است (به مضمون ذیل قرائت شد)

کمیسیون بودجه در جلسه ۱۹ برج حوت قسمت اول لایحه ۳۸۳۴۸ دولت راجع به چهل و هشت هزار تومان مخارج فوق العاده مستشاران آمریکائی را تحت شور و مطالعه قرار داده ماده واحده ذیل را برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید.

ماده واحده- وزارت مالیه مجاز است که به شرح ذیل به مبلغ چهل و هشت هزار تومان مخارج فوق العاده مستشاران آمریکائی را تأدیه و پرداخت نماید.

الف- برای خریداری اثاثیه دفتر و منزل آقایان مستشاراها و کرایه منزل آن‌ها به ۳۰۰۰۰ تومان

ب- مخارج مسافرت از قره تو به طهران ۱۰۰۰۰ تومان

ج- حقوق مترجمین و منشی و مستخدمین جزء دوائر مستشاری ۴۰۰۰ تومان

د- حقوق معاونین اداری در ظرف ۳ ماه آخر سال ۴۰۰۰ تومان

رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)

حاج میرزا مرتضی- مخالفت بنده بواسطه زیادی مبلغ است در این جا سی هزار تومان برای خریداری اثاثیه قلمداد کرده‌اند و این واقعاً یک مبلغ فوق العاده‌ای است که بنده نمی دانم هر قدر هم اثاثیه لازم باشد باز سی هزار تومان نمی‌شود. ثانیاً از برای مخارج مسافرت از قره تو به تهران ولو با هر اتومبیلی هم حرکت کنند کمتر از ده هزار تومان می‌شود بعلاوه این جا ما مستشار نخواسته بودیم که در این جا اداره مستشاری نوشته‌اند ما یک رئیس مالیه استخدام و کنترات کرده‌ایم و باقی مستخدمین آمریکائی هم در تحت امر او برای اطراف انتخاب خواهند شد ما مستشار نخواسته بودیم و اداره مستشاری هم نمی دانیم برای چه در این جا نوشته‌اند در هر صورت بنده با زیادی این مخارج مخالفم خوب است آقای وزیر توضیح بدهند.

وزیر مالیه- این سی هزار تومان برای اثاثیه تنها نیست کرایه منزل هم ضمیمه این مبلغ است و دیگر اینکه این مبلغ اعتباری است که وزارت مالیه خواسته است برای مصارف و مخارجی که مجلس اجازه داده‌اند در موقع استخدام مستخدمین آمریکائی این مخارج را بکند و برای آن‌ها منزل و اثاثیه بگیرند و ممکن است تمام این مبلغ هم خرج نشود و البته هر چه خرج بشود صورت جزء آن را هم به مجلس شورای ملی می‌دهند و آنچه هم که خرج نشود در صندوق دولت می‌ماند و بنده تصور می‌کنم این اعتباری که وزارت مالیه خواسته و مجلس می‌دهد برای مخارجی است که خود مجلس شورای ملی تصویب کرده است.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- موافقم.

رئیس- آقای شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله- همچنانکه مذاکره شد عبارت عجالتاً باید اصلاح شود زیرا که ما مستشارهای آمریکایی استخدام نکردیم و فقط ما یک نفر رئیس مالیه استخدام کردیم و سایرین هم اعضاء و مستخدم هستند و این مطلب باید اصلاح شود یکی دیگر هم راجع به قسمت مخارجی که از قره توبه تهران کرده‌اند به آن کارای ندارم برای این که هر چه مخارج بشود باید دولت بدهد لیکن سئوالی که از وزارت مالیه دارم این است در این پیشنهاد مبلغی به اسم معاونین اداری و مستخدمین آمریکایی است در صورتی که مجلس شورای ملی یک اعتباری به وزارت مالیه داده است که در حدود آن اعتبار مخارج کند و باید مواجب تمام مستخدمین خود را غیر از مستشاران آمریکایی از آن جا بدهد و این مستخدمین هم جزء مستخدمین وزارت مالیه محسوب اند و من نمی دانم یک لایحه مخصوص برای آن‌ها پیشنهاد کردن از چه نقطه نظر است و بنده معتقدم حقوق مستخدمینی که در ادارات و دوائر مستخدمین آمریکائی هستند در جزء بودجه وزارت مالیه صورت جزء آن‌ها به مجلس بیاید و اگر در نظر دارند که آن اعتباری که به وزارت مالیه داده شده کافی نیست باید یک تقاضای اعتباری کنند و زیادتر از آن اعتبار از مجلس بخواهند علی ای حال بنده معتقد نیستم که یک بودجه جداگانه‌ای برای اداره مستخدمین آمریکائی در صورتی که مستخدم رسمی وزارت مالیه هستند به عنوان منشی و مترجم جزء جزء پیشنهاد شود لهذا بنده با این پیشنهاد مخالف هستم ولی موافقم که برای آن‌ها بودجه معین شود ولی با این طرز مخالفم.

وزیر مالیه- بنده کاملاً فرمایشات آقای حاج شیخ اسدالله را تصدیق می‌کنم وزارت مالیه باید یک بودجه مرتبی داشته باشد و تمام مخارجش هم پیش بینی شده باشد و در سال یک شاهی هم بطور قسمت‌های جدیدی به مجلس پیشنهاد کند ولی البته تصدیق می فرمائید که مخارج مستخدمین آمریکائی در اول سال پیش بینی نشده بود اگر مقصود آن بودجه چهاردیواری است آن بودجه برای مخارج جاریه معموله وزارت مالیه است و مسائل فوق العاده در او پیش بینی نشده و بطوری که در این لایحه ملاحظه می فرمائید در این لایحه که به عرض مجلس شورای ملی رسیده است در این جا اشاره شده است برای سه ماهه آخر سال پس این را نمی‌شود داخل در بودجه وزارت مالیه کرد وزارت مالیه مثل بودجه سایر وزارتخانه‌ها به همان ترتیبی که آقای حاج شیخ اسدالله مقصود دارند و به مجلس شورای ملی تقدیم خواهد شد و اینکه فرمودند اعضای ادارات رؤسای آمریکایی و غیره چیست البته تصدیق می فرمائید که آمریکائی‌ها به زبان انگلیسی حرف می‌زنند و یک عده اعضائی لازم داشتند که زبان آن‌ها را بدانند که با آن‌ها بتوانند کار کنند وزارت مالیه مجبور بوده است یک عده اعضائی که بتوانند به آن‌ها کمک کنند موقتاً استخدام کند و چنانچه ملاحظه می فرمائید سه ماهه آخر سال برای آن‌ها حقوق معین شده بنابراین بنده تصور می‌کنم چون یک اعضائی استخدام شده وی ک حقوقی هم گرفته‌اند و این یک اعتباری است که از مجلس تقاضا می‌شود که مخارجی که شده است تصویب شود.

رئیس- مذاکرات کافی است؟

(جمعی گفتند کافی است)

رئیس- رأی می‌گیریم به راپُرت کمیسیون بودجه که قرائت شد. آقایانی که تصویب می‌کنند ورقه سفید واِلا ورقه کبود خواهند داد.

(در این موقع اخذ و استخراج آراء به عمل آمده نتیجه به ترتیب ذیل حاصل گردید):

عده حضار (۷۶) ورقه سفید (۶۰) ورقه کبود (۱) امتناع (۱۵)

رئیس- عده حضار (۷۶) نفر به اکثریت شصت رأی تصویب شد. یک تذکری آقای مخبر دادند که خوب است آقای وزیر مالیه توضیح بدهند. آقای مخبر فرمودند لفظ اعتبار در پیشنهاد دولت بوده است ولی در راپُرت کمیسیون بودجه گویا فراموش شده است و باید ضمیمه شود.

وزیر مالیه- بنده هم عرض کردم اعتبارات دولت به طور اعتبار خواسته است و تقاضا دارم در راپُرت هم نوشته شود.

رئیس- راپُرت کمیسیون بودجه راجع به حقوق کاظمی مطرح است (به مضمون ذیل قرائت شد)

کمیسیون بودجه لایحه نمره ۱۷۰۲ دولت را راجع به تقاضای پرداخت سیصد و هشتاد و هفت تومان و هفت قران حقوق دیوانی میرزا سید مرتضی خان و میرزا سید کاظم خان کاظمی تومان تومان در وجه میرزا سید مرتضی خان کاظمی مادام که مشغول تحصیل است تحت مطالعه و دقت در آورده دو ماده ذیل را برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید:

ماده اول- سیصد و هشتاد و هفت تومان و هفت قران مستمری میرزا سید مرتضی خان و میرزا سید کاظم خان کاظمی از اول حمل هذه السنه ایت ئیل ضبط دولت است.

ماده دوم- وزارت مالیه مجاز است که از اول حمل هذه السنه ایت ئیل تا مدت شش سال همه ساله سیصد و هشتاد و هفت تومان و هفت قران برای مخارج تحصیل میرزا سید مرتضی خان کاظمی به وسیله وزارت معارف تأدیه و پرداخت نماید. (فیروز)

رئیس- در کلیات مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) پس رأی می‌گیریم برای شور در مواد. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده اول (به شرح سابق قرائت شد)

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- موافقم.

رئیس- کسی مخالف نیست؟

(اظهاری نشد)

آقایانی که ماده اول را تصویب می‌کنند قیام نمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده دوم (به شرح سابق قرائت شد)

رئیس- مخالفی نیست؟

(اظهاری نشد)

رأی می‌گیریم به ماده دوم. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. در کلیات هم که مخالفی نیست پس با ورقه رأی می‌گیریم. آقایانی که تصویب می‌کنند ورقه سفید واِلا ورقه کبود خواهند داد.

در این موقع اخذ آراء به عمل آمده و آقایان امیر ناصر و مستشارالسلطنه تعداد آراء نمودند و به شرح ذیل نتیجه حاصل گردید):

عده حضار (۷۶) ورقه سفید (۵۶)

رئیس- عده حضار ۷۶ به اکثریت ۵۸ رأی تصویب شد.

رئیس- آقای شیخ‌الرئیس (اجازه)

شیخ‌‎الرئیس- مقصود بنده این است اگر ممکن است راپُرت کمیسیون بودجه راجع به اعتبار برای انتخابات جزو دستور شود.

رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا- بنده هم همین تقاضا را داشتم.

رئیس- مخالفی نیست؟

(اظهاری نشد)

راپُرت کمیسیون بودجه به مضمون ذیل قرائت شد

مطابق ماده ۵۳ قانون انتخابات مورخه ۲۸ شوال ۱۳۲۹ سه ماه به آخر دوره تقنینیه مانده از طرف دولت اعلان شروع به انتخابات جدید داده خواهد شد چون بیش از چند روزی به موقع شروع به اقدام نمانده و نظر به اینکه اجرای ماده مزبوره مستلزم تهیه مقدماتی از قبیل طبع اوراق تعرفه و قانون و اعلان و غیره می‌باشد که برای سرعت اقدام قبلاً بایستی تهیه بشود و نیز در حین جریان انتخابات مبلغی باید به مصرف مخارج حوزه‌های انتخابیه برسد بنابراین وزارت داخله در حد متوسط مخارجی که در دوره‌های سابق تقنینیه شده برای مصارف انتخابات پنجمین دوره تقنینیه یک صد هزار تومان دانسته ماده واحده ذیل را پیشنهاد و تصویب فوری آن را تقاضا می‌نمایم.

ماده واحده- مجلس شورای ملی مبلغ یکصد هزار تومان برای مصارف انتخابات دوره پنجم تقنینیه به وزارت داخله اعتبار داده می‌شود. (رئیس‌الوزراء و وزیر داخله حسن)

رئیس- آقای شیخ‌الرئیس (اجازه)

شیخ‌الرئیس- بنده موافقم. بعد از یک مخالف

رئیس- کسی مخالف نیست؟

(اظهاری نشد)

رأی می‌گیریم. آقایانی که تصویب می‌کنند ورقه سفید واِلا ورقه کبود خواهند داد. (در این موقع اخذ آراء به عمل آمد و آقایان امیر ناصر و مستشارالسلطنه تعداد آراء نموده نتیجه به قرار ذیل حاصل شد)

رئیس- عده حضار ۷۷ نفر به اکثریت ۶۶ رأی تصویب شد.

معاون وزارت عدلیه- تقاضا می‌کنم قانون استخدام قضات را جزو دستور فردا بگذارند.

رئیس- در خاطر آقایان است که پارسال در یکی از جراید مرکزی یک نسبتی به آقای آقا سید فاضل داده بودند و این قضیه در مجلس مطرح شد و بالاخره آقا سید فاضل این امر را در عدلیه تعقیب کردند برای اینکه تکلیف مجلس با ایشان معلوم شود در چندی قبل هم به موجب درخواست خودشان شرحی به وزارت عدلیه نوشته شده و تأکید کردیم زودتر نتیجه تحقیقات خودشان را به ما اطلاع بدهند. اخیراً مشروحه‌ای از عدلیه رسیده است که مفاد مشروحه این است که شعبه استنطاق عدلیه در جلسات عدیده حضرات خبازها را استنطاق کرده است و از اشخاص دیگری هم که اطلاعی داشته‌اند سئوالاتی شده است و معلوم شده است این نسبت اساسی ندارد و بکلی تهمت صرف بوده و شخص تهمت زننده را هم در آن مشروحه اسم برده‌اند که شاید اعاده اسم او در این جا چندان مقتضی نباشد و قرار شده است در عدلیه او را تعقیب کنند محض اطلاع آقایان عرض شد. دستور فردا اولاً لایحه قانونی استخدام قضات، دویم لایحه کارد شهری و در درجه سوم راپُرت کمیسیون بودجه راجع به اضافه مخارج عدلیه‌های ولایات گویا چهار هزار تومان و کسری است که در این جا مطرح شده.

رئیس- آقای اقبال‌السلطان (اجازه)

اقبال‌السلطان- اگر در نظر آقایان باشد متجاوز از یک سال است یک لایحه از وزارت پست و تلگراف به مجلس تقدیم شده و این لایحه به کمیسیون قوانین مالیه فرستاده‌اند و مدتی هم در کمیسیون قوانین مالیه معطل مانده و بالاخره در مجلس آمد و در اطراف آن مذاکره شد حالا متجاوز از یک سال و نیم است آن لایحه معطل مانده است. آقایان اگر اجازه می‌فرمایند جزو دستور فردا شود.

رئیس- کدام لایحه؟

اقبال‌السلطان- لایحه راجع به نرخ پستی

رئیس- گمان می‌کنم این دستور کافی است اگر وقتی باشد جزو دستور خواهد شد. (خطاب به آقای تدین) پیشنهاد جنابعالی با پیشنهاد آقای شیخ‌الرئیس گویا منافاتی داشته باشد چون پیشنهاد ایشان در بودجه معارف این بود صورت جزء بودجه ایالات و ولایات به مجلس نیامد پس از آنکه صورت به مجلس آمد در آن موقع باید این پیشنهاد را بفرمائید.

تدین- بسیار خوب باشد در موقع خودش

(مجلس دو ساعت و نیم از شب گذشته ختم شد)

رئیس مجلس- مؤتمن‌الملک