تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ بهمن ۱۳۰۶ نشست ۲۰۵»
(ابرابزار) |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
}} | }} | ||
+ | [[پرونده:Moz 6 205.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ بهمن ۱۳۰۶ نشست ۲۰۵]] | ||
+ | |||
+ | مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۶ | ||
− | + | جلسه: ۲۰۵ | |
− | + | صورت مشروح مجلس یک شنبه ۱۵ بهمن ماه ۱۳۰۶ مطابق ۱۲ شعبانالمعظم ۱۳۴۶ | |
− | + | فهرست مندرجات: | |
− | + | ۱-بقیه شور اول خبر کمیسیون فوائد عامه راجع به امتیاز چراغ برق در شهرها از ماده ۹ الی ماده ۱۳ | |
− | (مجلس دو ساعت وربع قبل از ظهر ب ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید (و صورت | + | (مجلس دو ساعت وربع قبل از ظهر ب ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید (و صورت جلسهٔ قبل قرائت و تصویب شد) غائبین با اجازهٔ جلسهٔ قبل) |
− | آقایان : روحی – آقا سید کاظم – دشتی – دهستانی – بهبهانی – ثقه الاسلامی – سلطان محمد خان – محمود رضا افخمی | + | آقایان: روحی – آقا سید کاظم – دشتی – دهستانی – بهبهانی – ثقه الاسلامی – سلطان محمد خان – محمود رضا افخمی |
− | (غائبین بی | + | (غائبین بی اجازهٔ جلسهٔ قبل) |
− | آقایان : اسدی – اعظمی – نظام مافی – زارع – مسعود – حاج شیخ بیات – حاج حسن آقا – بنی سلیمان میرزا ابراهیم آشتیانی – میرزا حسن خان وثوق – حاج غلامحسین ملک | + | آقایان: اسدی – اعظمی – نظام مافی – زارع – مسعود – حاج شیخ بیات – حاج حسن آقا – بنی سلیمان میرزا ابراهیم آشتیانی – میرزا حسن خان وثوق – حاج غلامحسین ملک |
− | دیر آمدگان با | + | دیر آمدگان با اجازهٔ جلسهٔ قبل آقایان: عراقی – ایلخان – یاسائی – نجومی – پالیزی – زنگنه |
− | دیر آمدگان بی | + | دیر آمدگان بی اجازهٔ جلسه قبل آقایان: حاج میرزا بیب الله – شریعت زاده – قوام شیرازی – مقدم رئیس – آقای عراقی |
− | عراقی – بنی سلیمان را در صورت مجلس غائب بی اجازه | + | عراقی – بنی سلیمان را در صورت مجلس غائب بی اجازه نوشتهاند در صورتی که مریض هستند خیلی هم سخت به قدری هم مریض هستند که قادر نیستند چیز بنویسند این است که استدعا میکنم مقرر بفرمایید مجاز نوشته شود |
− | رئیس – خبرش عنقریب از کمیسیون | + | رئیس – خبرش عنقریب از کمیسیون میرسد و اصلاح میشود |
− | رئیس – صورت مجلس ایرادی | + | رئیس – صورت مجلس ایرادی ندارد؟ (اظهاری نشد) |
− | رئیس – صورت مجلس تصویب شد ماده ۹ لایحه چراغ برق مطرح است این قسم قرائت شد | + | رئیس – صورت مجلس تصویب شد ماده ۹ لایحه چراغ برق مطرح است این قسم قرائت شد |
− | ماده ۹- صاحب امتیاز باید همه ساله در ظرف مدت سه ماه از تاریخ انقضای سال قبل معادل صدی پنج از عایدات خالص کارخانه را بالمناصفه به معارف و بلدیه | + | ماده ۹- صاحب امتیاز باید همه ساله در ظرف مدت سه ماه از تاریخ انقضای سال قبل معادل صدی پنج از عایدات خالص کارخانه را بالمناصفه به معارف و بلدیه حوزهٔ امتیاز عاید دارد رئیس – آقای عباس میرزا |
− | عباس میرزا – در تعقیب عرایضی که در مواد قبل عرض کردم تصور | + | عباس میرزا – در تعقیب عرایضی که در مواد قبل عرض کردم تصور میکنم که این امتیاز لو فرض امتیاز هم باشد در این مواد یک نواقصی است که یکیش همین ماده است در صورتی که مایل هستند یک اشخاصی یک کارهایی بکنند ویک توسعهای در امور مردم داده شود دیگر چه لزومی دارد در هر جا یک چیزی هم به معارف بدهند و به بلدیه؟ البته هر دوی اینها مهم هستند هم بلدیه هم معارف ولی هر کسی که یک کاری میکند یک حقی هم بدهد به آنجاها این که یک چیزی نیست که بشود ما از حالا در این مواد ذکر کنیم و بنده تصور میکنم یک موقعی یک چیزی باید بدهند باید مطابق قوانین مملکتی هر وقت قرار شد از عایدات اشخاص یک حقی گرفته شود از آن محل معین کنیم که فلان قدر باید برای معارف و بلدیه بدهند این مسئله راجع به مالیات بر عایدات است و به این جا مربوط نیست ودر این جا ذکر کردنش چندان مناسبتی ندارد و از این گذشته این قبیل کارخانجات را نبایستی بدون عایدی گذاشت و لااقل بایستی مدت پنج یا شش یا ده سال آنها را از پرداخت عوارض معاف کرد که یک جانی بگیرند و مردم تشویق شوند که این قبیل مؤسسات دائر نمایند این است که بنه جای این قسمت را این جا نمی دانم و بایستی در همان مالیات بر عایدات این قسمت را تصریح کرد |
رئیس – آقای فیروز آبادی | رئیس – آقای فیروز آبادی | ||
خط ۴۷: | خط ۵۰: | ||
رئیس – آقای رفیع | رئیس – آقای رفیع | ||
− | حاج آقا رضا رفیع – | + | حاج آقا رضا رفیع – نمایندهٔ محترم از اول مخالف بودند و در این چند جلسه هم مخالفت میکردند ولی در این ماده ایشان از موافقین جدی بودند حاضر هم نشدند به کسی که این امتیاز داده میشود یک چیزی به بلدیه و معارف بدهد عرض کنم که ما همیشه میخواهیم استفاده کنیم از قوانینی که در دست است برای بلدیه مان برای معارفمان و یک محلی پیدا کنیم که هم شهرهامان آباد شود هم مردم عالم شوند در ضمن این که یک امتیازی بدهیم یک خیابانمان هم آباد شود این چه عیبی دارد؟ یک مدرسه هم داشته باشیم چه ضرری دارد؟ ما در همهٔ قوانین این نظر را باید داشته باشیم میفرمایند این لایحه مربوط نیست به این کار و مناسبت |
− | + | ندارد خوب اگر نظرتان باشد لایحهٔ راه آهن که در این جا مطرح بود آقای تقی زاده پیشنهاد کردند که چند نفر بروند به اروپا برای تحصیل همه ماها هم رأی دادیم چرا چون میخواهیم استفاده کنیم از موقع لایحهٔ راه آهن مطرح است ده نفر هم محصل پیدا کنیم اینها خیلی خوب است آقا و البته خود آن اشخاص هم موافقت خواهند کرد که به بلدیه و معارف هم یک کمکهایی بکنند هر کس در هر مملکتی که کار میکند باید یک کمکی هم به این قبیل مؤسسات عام المنفعه بکند اینها یک اقلامی است که همه به آن رأی میدهند و هر صاحب امتیازی هم با این ترتیبات موافق است و همراهی میکند برای چه؟ برای این که وقتی شهر قشنگ شد آباد شد برای همان صاحب کارخانه خوب است وسائل برای او بیشتر و بهتر فراهم میشود یا اگر مدرسه باز بشود ضرری برای او ندارد بلکه نفع هم دارد و خوبست آقا هم موافقت بفرمایند | |
− | ندارد خوب اگر نظرتان باشد | ||
رئیس – آقای فیروز آبادی | رئیس – آقای فیروز آبادی | ||
− | فیروز آبادی – مخالفت من در این ماده برای این است که بنده عقیده دارم که این قبیل امتیازات را هر چه تسهیل کنند بهتر است و مردم راغب | + | فیروز آبادی – مخالفت من در این ماده برای این است که بنده عقیده دارم که این قبیل امتیازات را هر چه تسهیل کنند بهتر است و مردم راغب میشوند قبول کنند هیچ نگیرند از صاحب امتیاز بلکه در بعضی مواقع هم دستی به آنها بدهند ه بیایند کار کنند و به قول آقا خیابانها تمیز و خوب بشود و آباد بشود نه این که هنوز نیامده بیایند و بگویند که صدی ۵ برای معارف و بلدیه بده این بیچاره از ترس فرار میکند این را بنده عقیده ندارم ثانیا این که نوشته اس صدی ۵ سه ماه قبل از انقضای سال بهند این را هم بنده مخالف هستم….. |
افشار – قبل از انقضای سال نیست بعد از انقضای سال است | افشار – قبل از انقضای سال نیست بعد از انقضای سال است | ||
− | فیروز آبادی – بسیار خوب در این قسمت عرضی ندارم ولی در آن قسمت صدی ۵ مخالف هستم و همان طریق که ایشان فرمودند هر چیزی را به طور مختلف در قوانین معین کردن بی تناسب و اسباب زحمت است و باید هر مالیاتی را در جای خودش معین کنید پهلوی مالیاتهای دیگر نه در | + | فیروز آبادی – بسیار خوب در این قسمت عرضی ندارم ولی در آن قسمت صدی ۵ مخالف هستم و همان طریق که ایشان فرمودند هر چیزی را به طور مختلف در قوانین معین کردن بی تناسب و اسباب زحمت است و باید هر مالیاتی را در جای خودش معین کنید پهلوی مالیاتهای دیگر نه در کلیهٔ قوانین یک کرور بودجهٔ بلدیه میشود خوب در ضمن مالیاتش معین کنید همان را به مصرف برسانند ما برای معارف در جای خودش هر قدری که مجلس شورای ملی معین میکند همان را مصرف کنند دیگر پخش کردن ودر قوانین هی ذکر کردن هم فایده ندارد هم اسباب زحمت صاحبان امتیاز میشود و به علاوه همانطوری که عرض کردم مردم فرار میکنند و حاضر نمیشوند قبول کنند میخواهید بلدیه را توسعه بدهید معارف را توسعه بدهید این طور که نمیشود یک مرتبه از بودجه کل مملکتی صد هزار تومان دویست هزار تومان معین کنید ولی در هر جایی مالیات خوردخورد معین کردن فایده ندارد و چیز غریبی میشود |
− | افشار مخبر کمیسیون فواید عامه – وقتی که یک نفر امتیاز چراغ برق یک شهری را گرفت البته استفاده | + | افشار مخبر کمیسیون فواید عامه – وقتی که یک نفر امتیاز چراغ برق یک شهری را گرفت البته استفاده میکند از اهالی شهر ووقتی که از اهالی شهر استفاده رد بای یک چیزی هم به صحیه و معارف محل خودش بدهد منتهی نگفتیم ازکلیه عایدی خیر از عایدات خالص سالیانه اش صدی ۵ بالمناقصه بدهد یک مثلی است معروف میگویند اگر تخم مرغ را نشکنند ملت درست نمیشود او هم از ملت استفاده میکند باید یک چیزی هم برای همان ملت بدهد نماینده محترم عقیده شان این است که باید پول نداد کار هم نکرد ولی هر وقت صحبت میشود از تأسیس کارخانه و چراغ برق و معارف و اینها صحبت میکنند ….. |
فیروز آبادی – خیر آقا | فیروز آبادی – خیر آقا | ||
− | افشار – در صورتی که تأسیس کارخانه پول لازم دارد عایدی | + | افشار – در صورتی که تأسیس کارخانه پول لازم دارد عایدی میبرد یک چیزی هم باید بدهد برای آبادی همان شهری که از آن استفاده میکند واین مالابرای خود او هم خوبست آقا بلدیه تهران را مثل زدند بلدیه تهران در تحت نظر آقایان است و یک کارهایی هم کرده |
− | + | است و یک عملیاتی هم کرده است و این عملیات که به صرف نشستن و حرف زدن و پول خرج نکردن که نمیشود ناچار صاحب امتیاز باید یک عوائدی که تحصیل میکند یک مقدارش را برای معارف و بلدیه بدهد البته از طرف دولت هم برای آسایش آنها کمکهای لازم میشود | |
− | است و یک عملیاتی هم کرده است و این عملیات که به صرف نشستن و حرف زدن و پول خرج نکردن که | ||
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است | جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است | ||
خط ۷۵: | خط ۷۶: | ||
رئیس – بفرمایید | رئیس – بفرمایید | ||
− | ملک مدنی – عرض کنم که بنده با این لایحه موافقم ولی اغلب در مجلس مذاکره | + | ملک مدنی – عرض کنم که بنده با این لایحه موافقم ولی اغلب در مجلس مذاکره میشود که در مواقعی که امتیازاتی داده میشود باید یک تسهیلاتی کرد ولی این ماده مخالف با این نظر است یک کارخانه که تأسیس میشود تا دو سه سال ضرر میدهد این به تجربه ثابت شده است که چند سال اساسا منافع ندارد وقتی که چیزی ندارد از کجا بدهد؟ فرضا هم هم داشته باشد کسی که چند سال ضرر داده است چند سال هم بایدمنافع آن را ببرد این است که بنده عقیده دارم در این ماده زیادتر مذاکره شود بلکه بعضی عقیده داشته باشند که این ماده حذف شود |
− | رئیس – رأی | + | رئیس – رأی میگیریم آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند عدهٔ قلیلی قیام نمودند |
− | رئیس – تصویب نشد آقای حق نویس | + | رئیس – تصویب نشد آقای حق نویس |
− | حق نویس – بنده در | + | حق نویس – بنده در مادهٔ ۱۳ عرضی دارم |
− | رئیس – آقای ملک | + | رئیس – آقای ملک |
− | ملک مدنی – عرض کنم که بنده معتقدم که تأسیس قوه برق در ولایات خیلی مفید است و باید سعی کرد آن کسانی که امتیازاتی | + | ملک مدنی – عرض کنم که بنده معتقدم که تأسیس قوه برق در ولایات خیلی مفید است و باید سعی کرد آن کسانی که امتیازاتی میخواهند تسهیلی برای شان فراهم کرد و کسانی که سرمایه دارند حاضر شوند امتیاز بگیرند و منافعی هم ببرند ولی طوری که منافعی برای آنها تأمین شود و ضرر بهشان نرسد و لااقل در سالهای اول ودوم سوم که ضرر میبرند آنها را معاف کنند بعضی از آقایان تهران را قیاس میکنند در صورتی که تردیدی نیست که تهران را نمیشود مقیاس قرار داد چون بنده منظورم این است که در نتیجهٔ گذشتن این لایحه ولایات کوچک هم بتوانند استفاده کنند و اشخاصی هم در ولایات هستند از نظر اطلاعاتی که ما از اقتصادیات مملکت داریم واطلاع از بی پولی آنها داریم آنها هم تا اطمینان کامل نداشته باشند که از پولشان بالاخره یک منفعتی میبرند حاضر به یک چنین اقدامی نخواهند شد و به عقیدهٔ بنده بودن این ماده در لایحه سبب میشود که یک اشخاصی حاضر نشوند بیایند و امتیازی بگیرند این است که به نظر بنده برای تسهیل و مراعات شهرهای کوچک که آنها هم موفق شوند اساسا این ماده زائد است و پیشنهاد میکنم حذف شود |
− | مخبر – عرض کنم اگر در ماده نوشته شده بود که صاحب امتیاز مکلف است صدی پنج از | + | مخبر – عرض کنم اگر در ماده نوشته شده بود که صاحب امتیاز مکلف است صدی پنج از کارخانهٔ خود را به بلدیه و معارف بدهد حرف آقا کاملا به جا بود ولی اینجا نوشته شده است که صدی پنج از عایدات خالص خود را به معارف و بلدیه بدهد اگر صاحب امتیاز یک عایداتی ندارد نمیدهد اگر دارای عایدی باشد میدهد و تشخیص عایدات هم با خود مؤسسه خواهد ودر این صورت گمان میکنم ضرری نخواهد داشت و اگر آقایان هم نظری دارند پیشنهاد بفرمایند |
− | بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است | + | بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است |
− | |||
− | |||
− | + | رئیس – پیشنهادها قرائت میشود به شرح ذیل قرائت شد | |
− | + | پیشنهاد آقای میرزا عبدالحسین | |
− | پیشنهاد | + | بنده پیشنهاد میکنم صدی پنج عایدات خالص تخصیص به معارف داده شود |
+ | پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو پیشنهاد میکنم در ماده ۹ بعد از عبارت عایدات | ||
خالص کارخانه را این قسم نوشته شود | خالص کارخانه را این قسم نوشته شود | ||
− | بالمناصفه برای مصارف بلدیه و معارف | + | بالمناصفه برای مصارف بلدیه و معارف حوزهٔ امتیاز توسط مالیه محل عاید دارد |
پیشنهاد آقای امامی | پیشنهاد آقای امامی | ||
− | بنده پیشنهاد می کم بعد از جمله از عایدات خالص علاوه شود سالیانه | + | بنده پیشنهاد می کم بعد از جمله از عایدات خالص علاوه شود سالیانه |
− | پیشنهاد آقای ضیاء | + | پیشنهاد آقای ضیاء |
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد میشود که قسمت اخیر ماده نهم به ترتیب ذیل اصلاح شود معادل صدی دو از عایدات خالص کارخانه را برای تأسیس مدارس چهار کلاسه ابتدایی به معارف حوزهٔ امتیاز عاید دار پیشنهاد آقای عباس میرزا |
− | ماده ۹ به ترتیب ذیل پیشنهاد | + | ماده ۹ به ترتیب ذیل پیشنهاد مینماید |
در مدت پنج سال صاحب امتیاز از تأدیه هر حقی معاف پس از پنج سال صدی پنج عایدات را به دولت تأدیه خواهد کرد | در مدت پنج سال صاحب امتیاز از تأدیه هر حقی معاف پس از پنج سال صدی پنج عایدات را به دولت تأدیه خواهد کرد | ||
− | پیشنهاد آقای آیه الله زاده خراسانی و معظمی | + | پیشنهاد آقای آیه الله زاده خراسانی و معظمی |
− | در ماده ۹ پیشنهاد | + | در ماده ۹ پیشنهاد میکنم بعد از لفظ بالمناصفه نوشته شود به وسیلهٔ وزارت مالیه |
پیشنهاد آقای ملک مدی | پیشنهاد آقای ملک مدی | ||
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد مینمایم ماده ۹ حذف شود |
پیشنهاد آقای دهستانی | پیشنهاد آقای دهستانی | ||
− | ماده ۹ به طریق ذیل اصلاح شود | + | ماده ۹ به طریق ذیل اصلاح شود |
− | ماده ۹ صاحب امتیاز باید همه ساله صدی دو از عایدات غیر خالص کارخانه را بالمناصفه به بلدیه و معارف | + | ماده ۹ صاحب امتیاز باید همه ساله صدی دو از عایدات غیر خالص کارخانه را بالمناصفه به بلدیه و معارف حوزهٔ امتیاز عاید دارد |
− | پیشنهاد آقای مدرس | + | پیشنهاد آقای مدرس |
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد میکنم ماده نهم حذف شود |
پیشنهاد آقای ملک آرائی و ثابت | پیشنهاد آقای ملک آرائی و ثابت | ||
− | بنده پیشنهاد | + | بنده پیشنهاد مینمایم بعد از معارف و بلدیه صحیه اضافه شود |
− | رئیس – ماده دهم قرائت | + | رئیس – ماده دهم قرائت میشود این طور خوانده شد |
− | ماده ۱۰- حدود متعارفی امتیاز چراغ برق علاوه بر شهر چهار فرسنگ خارج ا زشهر را نیز از هر جهت شامل و قیمت فروش | + | ماده ۱۰- حدود متعارفی امتیاز چراغ برق علاوه بر شهر چهار فرسنگ خارج ا زشهر را نیز از هر جهت شامل و قیمت فروش قوهٔ برق در خو شهر یکسان لکن صاحب امتیاز در رسانیدن قوه برق به نقاطی که از حومهٔ شهر خارج است وقتی مکلف است که مصارف سیم کشی را اداره بلدیه محل با موافقت صاحب امتیاز و نمایندهٔ فوائد عامه و داوطلبان در ظرف مدت دو سال به واسطه آبونماه تعیین نمایند تبصره – در نقاطی که وزارت فوائد عامه دارای نماینده نباشد موافقت نظر بلدیه و صاحب امتیاز برای تعیین قیمت سیم کشی خارج شهر کافی خواهد بود رئیس – آقای عباس میرزا |
− | عیاس میرزا – بنده تصور | + | عیاس میرزا – بنده تصور میکنم که این ماده از تمام مواد این لایحه بدتر تنظیم شده و هیچ رعایت شهر و وضعیات شهر نشده است این چراغ برقی که چهار فرسخ حومه شهررا هم باید بدهد ملاحظه بفرمایید مثلا در تهران باید شیمرانات و حضرت عبدالعظیم ع و کرج تمام اینها را چراغ بدهد در صورتی که در این نقاط همهه کس میتواند یک امتیازی بگیرد امتیاز برق شمیران چه ربطی به شهر تهران دارد؟ این است که تصور میکنم در این کمیتهٔ امتیازات که مکرر هم آقایان تنقید کردهاند مطالعهای در این قبیل امتیازات نکردهاند و نخواستهاند که یک نتیجهای بگیرند برای این که چهار فرسخ اطراف یک شهری را چراغ دادن یک سرمایه خیلی هنگفتی میخواهد و باید یک قوه خیلی فوق العادهای داشته باشد در صورتی که این کارخانه منحصر است به چراغ برای روشنایی شهر و بنده که این جا عنوان کرم کارخانه در روز دائر باشد آقای مخبر عنوان کرند که در روز لازم نیست پس حوائجی که برای الکتریک در روز هست مربوط به این قضیه نیست و منحصر به چراغ است در صورتی که ممکن است اینجا تراموای الکتریک بکشند ولی تا چهار فرسخ |
+ | نمیتواند چراغ برق بدهد ونظر به این که این امتیاز محدود به روشنایی است و منحصر به چراغ برق خانهها است این باید محدود به محل محدودی باشد که بتواند یک چراغ با نور مکفی بدهد و تصور میکنم آقای مخبر هم تصدیق بفرمایند که چراغ برق چهار فرسخ اطراف شهر هیچ مناسبتی با این مواد و این امتیاز ندارد | ||
− | + | مخبر – آقای نمایندهٔ محترم تصور میکنم این ماده را با دقت مطالعه نفرمودند این ماده نمیگوید که کمپانی یا صاحب امتیاز مکلف است که تا چهار فرسخ اطراف شهر را چراغ بدهد اگر این طور بود حق داشتند اعتراض کنند ولی نوشته است اشخاصی که خارج از شهر زندگانی میکنند اگر بخواهند چراغ برق بکشند و به وسیله آبونمان مخارج سیم کشی را در ظرف دو سال تأمین نمایند صاحب امتیاز مکلف است چراغ برق بدهد و سیم کشی بکند مقصود این نیست که صاحب امتیاز مکلف است که چهار فرسخ اطراف شهر را چراغ برق بدهد و اگر ماده را درست قرائت بفرمایند آن قوت تصدیق عرض بنده را خواهند فرمود | |
− | + | رئیس – آقای فیروز آبادی | |
− | + | فیروز آبادی – عرض کنم که بنده هم با همان نظریهای که حضرت والا فرمودند مخالف با این ماده هستم فرضا آمدند به یک نفر در تهران یک امتیازی دارند کمپانی در تهران است و چهار فرسخ هم جزء حوزهٔ امتیازی او باشد آن وقت کسی نمیتواند در حضرت عبدالعظیم چراغ بیاورد ؟آیا میتواند یانه؟ به این قاعده نمیتواند بیاورد و منحصر خواهد شد چراغ برق به آن کارخانه که در تهران امتیاز گرفته است و آن هم خلاف مقصود و خلاف صلاح مملکت است به این ملاحظه بنده عقیده ندارم که این چهار فرسخ به همین طریق متصل نوشته شود بلکه عقیده دارم نوشته شود حدود متعارفی چراغ برق علاوه بر شهر چهار فرسخ خارج از شهر را از هر جهت شامل میشود مشروط بر این که دیگری نخواهد چراغ برق بیاورد یا آورده باشد واگر این طریق نشد و چهار فرسخ اطراف شهر را امتیاز گرفت با هر کسی که بخواهد در این چهار فرسخ چراغ برق بیاورد مخالفت میکند | |
− | + | رئیس – آقای رفیع | |
− | + | حاج آقا رضا رفیع – اصلا فکر بفرمایید که این ماده برای کمک به صاحب امتیاز تنظیم شده است یک کسی که آمد مبالغ گزافی خرج کرد و یک کارخانه ساخت نباید به او اجازه داده شود که دیگری بیاید و اسباب زحمت اورا فراهم کند ما میخواهیم یک امتیازی به یک کسی بدهیم و اگر یک کسی در دو فرسخی چهار فرسخی چراغ برق بخواهد آن صاحب امتیاز بدهد مشروط بر این که پول سیم کشی را خود آن خواهنده بدهد که یک مساعدتی با صاحب امتیاز شده باش و بتواند کار خودش را ادامه بدهد حالا اگر آقا میفرمایند که چهار فرسخ زیاد است و دو فرسخ خوب است یا کمتر پیشنهاد بفرمایید در اساس این مسئله که نمیشود مخالفت کرد یک کسی که آمده است و یک مبالغ زیادی خرج کرده است باید حق داشته باشد تا چهار فرسخ چراغ بکشد و دیگری حق نداشته باشد تا چهار فرسخ چراغ بکشد و دیگری حق نداشته باشد ودر این جا اساسا امتیاز چراغ تنها نیست و آنچه که در کمیسیون تصویب شده است و مجلس هم تصویب خواهد کرد قوهٔ برق است کارخانه قوهٔ برق یک کارخانه نیست که فقط یک فرسخ چراغ بدهد کارخانه هست که دو فرسخ چهار فرسخ الی پنج فرسخ را هم میتواند چراغ بدهد | |
− | + | رئیس – آقای ضیاء | |
− | |||
− | رئیس – آقای ضیاء | ||
ضیاء – عرض کنم که بنده دیدم که دفاع آقای مخبر و همچنین آقای رفیع درست جواب نظریاتی که مخالفین راجع به این ماده داشتند نبود آقای مخبر فرمودند که اگر در یک جایی در یک فرسخی دو فرسخی تا چهار فرسخی شهر چراغ خواسته باشند بیایند و از صاحب امتیاز بخواهند با وسایلی که در ماده ذکر شده است | ضیاء – عرض کنم که بنده دیدم که دفاع آقای مخبر و همچنین آقای رفیع درست جواب نظریاتی که مخالفین راجع به این ماده داشتند نبود آقای مخبر فرمودند که اگر در یک جایی در یک فرسخی دو فرسخی تا چهار فرسخی شهر چراغ خواسته باشند بیایند و از صاحب امتیاز بخواهند با وسایلی که در ماده ذکر شده است | ||
+ | صاحب امتیاز میتواند چراغ برق بدهد در حالتی که خلاف منظور است در ماده صریح است که حدود متعارف حق امتیاز چراغ برق علاوه بر شهر چهار فرسخ است یعنی اگر در تهران یا یکی از حوزههای ایالتی و ولایتی باشد تا چهار فسخ اطراف خود را میتواند چراغ برق بدهد مثلا زرقان تا شیراز چهار فرسخ است و یک همچو استعدادی هم یکی از اهالی آنجا دارد که بیای یک دستگاه چراغ برق فرضا هزار چراغ بکشد و برای آن محل هم کافی است ودر شیراز هم آمدیم که کسی چراغ برق دائر نکرد آن وقت آن دستگاه کوچک بای شیراز را هم چراغ بدهد؟ این پسندیده نیست فرضا یک کسی آمد در حضرت عبدالعظیم ع امتیاز گرفت و تهران جزء او است وقتی که تهران هم جزء او است با وسائل ناقصی که او دارد نمیتواند چراغ بق تهران را بدهد در صورتی که مطابق این ماده مجبور است خیر باید آزاد گذاشت که مردم بتوانند در هرجایی از سرمایههای کوچکشان استفاده کنند و بتوانند در همه جا روشنایی تهیه کنند میبایستی آزاد گذاشت که سرمایههای کوچک را هم اجازه داد به کار بیفتند و حدود متعارفی را بیشتر از حدود شهر قائل نشد | ||
− | + | مخبر – مقصود این است که حدود متعارفی محل امتیاز را یعنی تاچهار فرسخ اطراف شهر را دولت نمیتواند به کسی دیگر امتیاز بدهد مقصود این است مقصود این نیس که صاحب امتیاز مجبور یا مکلف است که حتما تا چهار فرسخ را چراغ بدهد اولا تصدیق میفرمایید که در مملکت ایران بیش از هفت هشت نقطه از نقاط ایران چراغ برق نیست آقایان به قدری فکرشان بلند است که در زرقان هم به فرمایش آقای شیروانی فردا ادارهٔ چراغ برق دائر میشود و مردم استفاده میکنند اگر بنا باشد خارج از شهر را موضوع کنیم ممکن است اشخاصی با یک سرمایههای کوچکی بیایند و این شرکت داخلی را از بین ببرند و با این ترتیب و شرایطی که در این جا ذکر شده است تا مدتی احتیاجات را تأمین میکند واگر بعد از این مدت بیشتر از این قائل شدیم که مملکت چراغ داشته باشد و یک موافق در بین بود البته لوایحی به مجلس تقدیم خواهد شد و آقایان میتوانند آن وقت نظریات خودشان را تأمین کنند | |
− | + | رئیس – آقای آقا سید یعقوب | |
− | |||
− | رئیس – آقای آقا سید یعقوب | ||
آقا سید یعقوب – بنده موافقم | آقا سید یعقوب – بنده موافقم | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۰: | ||
رئیس – آقای ارباب کیخسرو | رئیس – آقای ارباب کیخسرو | ||
− | ارباب کیخسرو- بنده تصور | + | ارباب کیخسرو- بنده تصور میکنم اصلا این ماده زیادی باشد برای این که به حکم تجربه معین شد امتیازاتی که خیلی توسعه دارد صاحبانش از عهده بر نمیآیند و بالاخره کار عمومی رامعطل میکند پس بهتر این است که به همان شهرها اکتفا شود و حوالی را بگذارند برای کسان دیگر اگر کسی پیدا نشد آن وقت آن باب باز است برای خود آن صاحب امتیاز که در ثانی قرار امتیاز را با وزارت فوائد عامه بدهد این است که بنده عقیده دارم حدود متعارفی را محدود به همان داخل شهر بکنند به خارج ودر این قسمت پینشهادی هم عرض کردهام |
رئیس – آقای حق نویس | رئیس – آقای حق نویس | ||
− | حق نویس – بنده عرض کردم در | + | حق نویس – بنده عرض کردم در مادهٔ ۱۳ عرضی دارم ودر این ماده عرضی ندارم |
رئیس – آقای اعتبار | رئیس – آقای اعتبار | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۰: | ||
یک نفر از نمایندگان – تشریف ندارند | یک نفر از نمایندگان – تشریف ندارند | ||
− | رئیس – آقای شیروانی | + | رئیس – آقای شیروانی |
− | شیروانی – بنده مخالفم | + | شیروانی – بنده مخالفم |
رئیس – آقای آقا سید یعقوب | رئیس – آقای آقا سید یعقوب | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۸۸: | ||
آقا سیدیعقوب – بنده از دو مسئله خیلی متأثرم یکی این که وقتی این لایحه مطرح شد در شور کلیات یک نفر از آقایان اظهار نکرد که مخالفم و همه آقایان | آقا سیدیعقوب – بنده از دو مسئله خیلی متأثرم یکی این که وقتی این لایحه مطرح شد در شور کلیات یک نفر از آقایان اظهار نکرد که مخالفم و همه آقایان | ||
+ | گفتند موافق هستیم کسی مخالفت نکرد که در شور در کلیات مطلب بحث شود و آن وقت آقای ضیاء که کاملا باید در سائل اساسی موافق باشند در این جا حالا دیدم یک فرمایشی کردند که عقیدهٔ اعضاء کمیسیون و عقیدهٔ دولت را راجع به امتیاز کاملا در دست بیاورند عرض میکنم ما باید اول دلیل خودمان را ذکر کنیم که چرا ما معتقد شدیم که همه چیزها را دولت باید امتیاز بدهد و یک براهینی هم در این باب در دست داریم که محسوس است این که آقای ضیاء فرمودند آزاد باشد چنانچه غالب آقایان عقیده دارند که آزاد باشد آقا در وقتی که ما میخواستیم ایران مشروطه بشود بنده هم یکی از خطبا بودم فریاد میزدیم که ایرانیها بیدار شوید اگر چنانچه بیدار نشوید میآیند و تمام ماها را عمله میکنند و کارها را خودشان در دست میگیرند الان که خدا خواسته است ما بیدار شدهایم توی مجلس هم همان حرف را میزنیم یعنی بیایید کارها را به داخله امتیاز بدهید اگر امتیاز ندهید کمپانیهای خارجی میآیند و میبرند و بنده و جنابعالی همه باید عمله خارجیها بشویم (همهمه نمایندگان زنگ رئیس) | ||
− | + | آقا سید یعقوب – صبر کنید بگذارید آقایان یک قدری توجه کنید دلیل مخالف را ببینید بعد جواب بدهید آقایان بگذارید عرض بنده تمام شود یک مملکتی که این جور همه چیزش آزاد است تجارتش آزاد است درش باز است این جور ما مهمان پرست هستیم این جور دیگران را ما تاج سر خودمان قرار میدهیم در مقام دیگران مطیع ومنقاد هستیم با این ترتیب فردا تمام کارخانههای چراغ برق ایران را هم دیگران خواهند برد بنده و اولادم باید عمله و ذغال کش بشویم پس از این نقطه نظر و برای حفظ حقوق ملت خودمان باید حتی بقالی را هم امتیاز به داخله بدهیم عقیدهٔ بنده این است عقیده را که اظهار کردن که دعوی ندارد بنده عقیده مندم که برای پیشرفت اقتصادیات باید همه چیز را امتیاز داد و کارها به دست خودمان باشد مسئله دوم را آقای ارباب توجه بفرمایند نظر ما در این جا چه بود؟ این جا ما میخواهیم بعد از آن که آن امتیاز را میدهیم برای تسهیل و تقویت صاحب امتیاز مفید باشد یعنی پس از آن که خدا خواست و این قانونن از مجلس گذشت و رفت در وزارت فوائد عامه و این مفهوم را تطبق با یک مصداقی کردند و شما خواستید امتیاز کارخانهٔ چراغ برق تهران یا کرمان را بگیرید یک تقویتی از حضرتعالی شده باشد و این کار را میکنیم برای این که سرمایههای جزئی که داریم بیرون بیاید قدم اول ما این است که این امتیازات را که ما میدهیم طوری بشود که سرمایههای جزئی که مردم دارند بیرون بیاید و شروع کنند به کار کردن و کارخانجات آوردن و کم کم مثل دنیای تازه صداهای صوت کارخانهها مان بلند شود و از سرمایههای کوچک یک کمپانیهایی تشکیل شود و امتیازات را بهیم که سرمایهها به کار بیفتد و تمام مملکت ایران پر از کارخانه بشود ….. | |
− | |||
− | آقا سید یعقوب – صبر کنید بگذارید آقایان یک قدری توجه کنید دلیل مخالف را ببینید بعد جواب بدهید آقایان بگذارید عرض بنده تمام شود یک مملکتی که این جور همه چیزش آزاد است تجارتش آزاد است درش باز است این جور ما مهمان پرست هستیم این جور دیگران را ما تاج سر خودمان قرار | ||
حاج میرزا مرتضی – نه کارخانه چراغ برق | حاج میرزا مرتضی – نه کارخانه چراغ برق | ||
− | آقا سید یعقوب – کارخانه چراغ برق هم یکی از آن | + | آقا سید یعقوب – کارخانه چراغ برق هم یکی از آن کارخانهها است شما اگر بخواهید پیه سوز بیاید دیگر نمیشود بنده هم خیلی موافقم ولی چه کنم اتومبیل که آمد دیگر خر کرمانی را نمیشود سوار شد باید اتومبیل سوار شد خندهٔ نمایندگان وقتی کارخانه چراغ برق آمد و دنیا را چراغ برق گرفت نمیشود دیگر دنبال پیه سوز و روغن کنجد رفت نظر کمیسیون این بوده است که عرض کردم حالا هم میتوانند آقایان نظریات خودشان را پیشنهاد کنند نظر کمیسیون ودولت این بود که این امتیازی که داده میشود به صاحب امتیاز قوت و قدرت به او بدهیم که تا چهار فرسخ در تحت امتیاز او باشد و کسی دیگر نتواند چراغ برق بیاورد واگر یک کسی مثلا در شمیران چراغ برق خواست طلب رضایت شما را که در تهران |
+ | امتیاز گرفتهاند بکند این اساس نظریات ما بود و گمان میکنم آن طور که در ماده نوشته شده است کاملا موافق با این نظر باشد | ||
− | + | بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است | |
− | + | رئیس – پیشنهادها قرائت میشود به نحو آتی خوانده شد | |
− | |||
− | رئیس – پیشنهادها قرائت | ||
پیشنهاد آقای عباس میرزا | پیشنهاد آقای عباس میرزا | ||
− | + | مادهٔ ده را به طریق ذیل پیشنهاد مینماید | |
− | حدود متعارفی چراغ برق محدود به شهر خواهد بود و صاحب امتیاز مکلف است | + | حدود متعارفی چراغ برق محدود به شهر خواهد بود و صاحب امتیاز مکلف است قوهٔ چراغ برق را مطابق آن حوزه تهیه نماید |
پیشنهاد آقای شیروانی | پیشنهاد آقای شیروانی | ||
− | ماده ۱۰ را به طریق ذیل اصلاح | + | ماده ۱۰ را به طریق ذیل اصلاح میکنم |
− | ماده ۱۰ وزارت فوائد عامه مجاز است حدود متعارفی امتیاز | + | ماده ۱۰ وزارت فوائد عامه مجاز است حدود متعارفی امتیاز قوهٔ برق را در هر محل متناسب با وضعیات همان محل تعیین نماید |
پیشنهاد آقای دکتر طاهری | پیشنهاد آقای دکتر طاهری | ||
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد میکنم ماده ۱۰ به ترتیب ذیل نوشته شود |
− | ماده ۱۰- حدود متعارفی امتیاز چراغ برق تا نیم فرسخ اطراف شهر است و قیمت فروش | + | ماده ۱۰- حدود متعارفی امتیاز چراغ برق تا نیم فرسخ اطراف شهر است و قیمت فروش قوهٔ برق همه جا یکسان خواهد بود |
− | پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو | + | پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو |
− | بنده حذف ماده ۱۰ را پیشنهاد | + | بنده حذف ماده ۱۰ را پیشنهاد میکنم |
پیشنهاد آقای احتشام زاده | پیشنهاد آقای احتشام زاده | ||
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد میکنم در ماده ۱۰ حومه شهر تا چهار فرسخ حذف وحوزه امتیاز منحصر به شهر باشد و عبارت آخر ماده هم که مربوط به سیم کشی خارج شهر است حذف شود |
پیشنهاد آقای فیروز آبادی | پیشنهاد آقای فیروز آبادی | ||
− | بنده پیشنهاد | + | بنده پیشنهاد میکنم که د رماده ۱۰ نوشته شود حدود متعارفی امتیاز چراغ برق علاوه بر شهر نیم فرسنگ خارج از شهر را تا آخر ماده پیشنهاد آقای ثابت پیشنهاد مینمایم ماده ۱۰ و تبصره حذف شود |
پیشنهاد آقای فرشی | پیشنهاد آقای فرشی | ||
− | این بنده پیشنهاد | + | این بنده پیشنهاد میکنم در ماده ۱۰ عوض چهار فرسخ نیم فرسخ نوشته شود |
پیشنهاد آقای ضیاء | پیشنهاد آقای ضیاء | ||
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد میشود ماده ۱۰ به ترتیب ذیل اصلاح شود |
− | + | مادهٔ ۱۰- حدود متعارفی امتیاز چراغ برق محدود به شهر و صاحب امتیاز میتواند تا حدود چهار فرسن خارج شهر را قوه برساند لیکن صاحب امتیاز در رسانیدن ازحومه شهر خارج تا آخر ماده و در آخر ماده ذکر شود و این حق مانع للغیر نخواهد بود | |
− | رئیس – | + | رئیس – مادهٔ یازدهم به شرح ذیل خوانده شد |
− | قیمت فروش | + | قیمت فروش قوهٔ برق در هر حوزه امتیاز یا منظور داشتن سرمایه عمل و مدت امتیاز و مخارج اداری به نسبت عادلانه از طرف صاحب امتیاز معین خواهد گردید هر گاه میزان قیمت غیر عادلانه باشد وزارت فوائد عامه کمیسیونی در محل مرکب از نماینده خود و نماینده وزارت مالیه و نمایندهٔ بلدیه و صاحب امتیاز تشکیل داده با رعایت سرمایهٔ عمل و مدت امتیاز و مخارج اداری قیمت قوه برق را تعیین و اعلام خواهد کرد قیمت مزبور در هر سال به ترتیب فوق قابل تجدید نظر خواهد بود |
− | رئیس – آقای عباس میرزا | + | رئیس – آقای عباس میرزا |
− | عباس میرزا – در این ماده آقایان محترم ملاحظه | + | عباس میرزا – در این ماده آقایان محترم ملاحظه میکنند که چراغ یک چیزی است که برای خانهها واجب و لازم است و تشویق این که چراغ بکشند برای این است که این چراغ برق گران تمام نشود و به یک میزانی قیمت بگذارند که مردم بتوانند استفاده بکنند ولی به طوری که دراین ماده کمیسیون تنظیم کرده است که کمیسیون کنند واشخاص مخلف جمع شوند وعایدات یک کسی |
− | + | را که امتیاز گرفته است معین کنند گمان میکنم به کلی بی فایده باشد و گمان نمیکنم آن کسی که امتیاز میگیرد تا این درجه حساب و کتابش و صورتهایش مرتب باشد و باز باشد که بتوانند واقعا از آنها تشخیص بدهند که به چه میزان چراغ برق باید برای مردم قیمت داشته باشد اساسا در این قبیل امتیازات و این قبیل مؤسسات باید برای صاحب امتیاز یک منفعتی در حدود ده درصد یا پانزده درصد معین کنند وقیمت بگذارند در تمام این قبیل مؤسسات که در اروپا هست هیچ کس امتیازی را به خودش انحصار نمیدهد و هیچ وقت منفعت سهامی که راجع به این قبیل کارها است در اروپا بیشتر از سه یا چهار خیلی که پیشرفت داشته باشد پنج درصد بیشتر نیست حالا در ایران مطابق اوضاع جاریه مان ده درصد یا پانزده درصد قرار دهیم ولی اینجا هیچ حدی را معین نکرده است که بعد از آن که کمیسیونی از طرف وزارت فوائد عامه و بلدیه و اینها جمع شدند و سرمایه را معین کردند چند درصد را برای منفعت قرار بدهند او ممکن است بگوید من میخواهم بیست و پنج یا سی درصد قیمت معین بکنم و کمیسیون با چه ترتیب و چه نظری میتواند اورا محدود بکند و به فلان مقدار ده درصد یا پانزده درصد قرار بدهد؟ این قبیل مسائل که اینجا مذاکره میشود بعضی آقایان مکرر میگویند که هر نظری دارید پیشنهاد کنید بنده عرض میکنم که این مسائل باید در این جا مذاکره شود و نظریات معلوم شود همه آقایان میل دارند در چراغ برق زیاد شود ولی این چراغ برق چنانچه بنده عرض کردم یک امتیازی مثل امتیاز یک معدن نیست یک امتیازی است که باید نفعش به عامه برسد و یک چیزی را که عامه باید از آن استفاده کنند نفع عامه را هم باید منظور داشت البته باید نفع آن کسی را هم که مقدار زیادی خرج این کار کرده است در نظر داشت لذا بنده از آقای مخبر محترم تقاضا میکنم که مثل مادهٔ پیش نگویند که مطالعه نکردهاند یا این که پیشنهاد بدهند عرضی که بنده میکنم عین همان جواب را مرحمت کنند که آیا شما در این جا از روی کدام قانون مملکتی معین کردهاید که صاحب امتیاز باید معادل یک میزان معینی منفعت ببرد؟ | |
− | را که امتیاز گرفته است معین کنند گمان | ||
رئیس – آقای حاج آقا رضا | رئیس – آقای حاج آقا رضا | ||
− | حاج آقا رضا رفیع – | + | حاج آقا رضا رفیع – نمایندهٔ محترم تقریبا امروز در این ماده متضاد صحبت کردند برای این که از یک طرف نفع عامه را درنظرگرفتند وازیک طرف میفرمایند که اجازه بدهیم هر مقداری که صاحب امتیاز میخواهد بگیرد این طور که نمیشود اگر نفع عامه را میخواهند نباید منکر این بشوند که اداره بلدیه باید بیاید حساب کند که چقدر نفع میبرد و مطابق منافع او قیمت چراغ را معین کند باید بیایند در سالی یک مرتبه دو مرتبه به حسابش رسیدگی کنند و نفعی برای او معین کنند ولی ازطرف دیگر فرموند که چه قدر باید صاحب امتیاز منفعت ببرد این فرمایش آخر آقا با فرمایش اولشان یک قدری متضاد بود |
عباس میرزا – این جواب بنده نیست | عباس میرزا – این جواب بنده نیست | ||
− | رفیع – همه شنیدند ما که محرمانه صحبت نکردیم این که فرمودند منافع اسهام صد پنج و صد وچهار است و منافع اسهام از این مقدار بیشتر | + | رفیع – همه شنیدند ما که محرمانه صحبت نکردیم این که فرمودند منافع اسهام صد پنج و صد وچهار است و منافع اسهام از این مقدار بیشتر نمیشود عرض میکنم یک اسهامی هم هست که الان صد چهار صد منفعت میبرد و آنهایی که صدی ده و صدی بیست منفعت میبرند یک اسهامی هستند که خیلی کم منفعت دارند و این طور نیست که باید حتما صدی دو یا صدی سه و چهار منفعت ببرند آن وقتی که آقا در اروپا بودند آن وقت اسهام زیاد منفعت نمیکرد ولی حالا با آن وقت فرق کرده است ودر ایران معین است که هر وقت میخواهند برای یک سرمایه منفعت معین کنند صدی دوازده معین میکنند برای این مؤسسه هم بالاخره بلدیه و وزارت فوائد عامه |
+ | مینشینند و با صاحب امتیاز طی میکنند که منفعت سرمایه او از چه قرار باشد ولی اگر از حالا قرار بدهم که صاحب امتیاز هر چه دلش میخواهد ببرد مثل مغازههای خیابان لاله زار میشود که هرچه دلشان میخواهد کرایه میگیرند هر چه دلش میخواهد که نمیشود در این کار باید بلدیه دخالت کند و تعیین نرخ کند و بهترین جایی که میتواند تعیین نرخ کند همان بلدیه است | ||
− | + | عباس میرزا – نرخ چه قدر است؟ | |
− | + | رفیع – از حالا ما نمیتوانیم نرخ را معین کنیم صاحب امتیاز با آن کسی که امتیاز را می هد نرخ را میکنند و از آن رو مکلف است که صاحب امتیاز رفتار کند و این مخالفت آقا گمان میکنم که مورد نداشته باشد | |
− | + | مخبر – عرض کنم که آقای نمایندهٔ محترم تصدیق میفرمایند که در مملکت ما سرمایه هست ولی سرمایه جاری نیست سرمایهٔ راکد است باید سعی کنیم که ایجاد سرمایه جاری در مملکت خودمان بکنیم و این سرمایهٔ راکد را تقریبا شکلش را عوض کنیم و برای این کار بالطبع باید تأسیس شرکت و کمپانی بشود که بتوانند سرمایههای راکد داخلی را به جریان بیندازند و کارهایی برای مملکت بنمایند بعضی از آقایان لاینقطع اعتراض میکنند که ما نباید امتیاز بدهیم و این کاری نیست که امتیاز داده شود اگر آقایان تأمل بفرمایند در دورهٔ چهارم امتیاز تأسیس یک کار خانه کبریت سازی در آذربایجان داده شد و در دورهٔ پنجم و ششم هم همیشه دول و مجلس سعی در تقویبت این مؤسسه کردهاند با این حال امروز این مؤسسه در اثر تضییقات خارجی در فشار است و نمیتواند با آنها مقابله و رقابت کند بناء علیه ما میخواهیم امتیازی که به سرمایه داران داخلی داده میشود یک امتیازی باشد که هم مملکت ومردم بتوانند آن صاحب امتیاز را تقویبت و حفظ کنند واستفاده کنند و هم او استفاده بکند ثانیا در بین این امتیازی که ازطرف مجلس تصویب میشود و آن امتیازاتی که قبل از مشروطیت به عنوان نان خانه داده شده است آقای نماینده محترم قدری اشتباه میکنند امتیاز چراغ برق تهران یا آذربایجان به عنوان نان خانه داده شده است وقتی که شما به عنوان نان خانه امتیازی بدهید البته نمیتوانید آن آدم را در تحت فشار بگذارید که چرا یک قسمت شهر تهران روشن است و یک قسمت روشن نیست چرا در تبریز باید یک چراغ نفتی برداشت برای پیدا کردن چراغ الکتریسته برای این که آن امتیاز برای نان خانه داده شده است بناء علیه دولت یک لایحه آورده است و در حدود آن یک امتیازی به یک اشخاصی داده میشود و صاحبان امتیاز البته مکلفند در حدود مقرات این قانون موجبات آسایش عامه را فراهم نمایند اگر فراهم نیاوردند بالطبیعه مطابق همین قانون دولت مکلف است امتیاز را لغو کند و این که آقای نماینده محترم فرمودند کمیسیونی لازم است که بروند به حساب آنها رسیدگی بکنند و بالاخره تشخیص صدی پنج عوائد خالص این صاحب امتیاز باکی خواهد بود واگر با خودش باشد که به او اعتماد ندارید پس بالاخره آقا یک کمیسیون از ما بهترانی از مرغان بهشتی معین فرمایید و پیشنهاد فرمایید که برود در کمیسیون و مطرح شود | |
− | + | بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است | |
− | |||
− | بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است | ||
رئیس – آقای فیروز آبادی | رئیس – آقای فیروز آبادی | ||
− | فیروز آبادی – بنده مخالفتم یکی نسبت به این است که شاهزاده هم فرموند قیمت عادلانه قیمت عادلانه معلوم نیست چقدر است چون اصلا عدالتش در این مملکت معلوم نیست باشد که عادلانه اش عمل بشود این یک عبارت کش داری است به این جهت خوب بود که معین | + | فیروز آبادی – بنده مخالفتم یکی نسبت به این است که شاهزاده هم فرموند قیمت عادلانه قیمت عادلانه معلوم نیست چقدر است چون اصلا عدالتش در این مملکت معلوم نیست باشد که عادلانه اش عمل بشود این یک عبارت کش داری است به این جهت خوب بود که معین میشد عادلانه چقدر است زیرا ترتیباتی که در مملکت خودمان هست همه می دانیم این یکی دیگر این که عقیده ندارم بعد از آن که نباشد امتیاز داده شود زیاد به صاحب |
+ | امتیاز فشار آورده شود که او مأیوس شود و دیگران برای مؤسسات عام المنفعه اقداماتی نکنند بنابراین بنده تقاضا میکنم که قیمت عادلانه در اینجا معین شود که چقدر است و مقصود از این عادلانه چیست که هم فشار به صاحب امتیاز نیاید و هم به مردم | ||
− | + | رئیس – آقای حق نویس | |
− | |||
− | رئیس – آقای حق نویس | ||
حق نویس – عرضی ندارم | حق نویس – عرضی ندارم | ||
− | جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است | + | جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است |
ضیاء – بنده مخالفم | ضیاء – بنده مخالفم | ||
− | رئیس – بفرمایید | + | رئیس – بفرمایید |
− | ضیاء – بنده از اشخاصی هستم که میل دارم همیشه مذاکرات کمتر بشود و بیشتر عمل کنیم اما بنده | + | ضیاء – بنده از اشخاصی هستم که میل دارم همیشه مذاکرات کمتر بشود و بیشتر عمل کنیم اما بنده میبینم این ماده درست نشان میدهد که غرض از دادن این امتیازات صلاح و نفع عامه نیست فقط دل خوش کن است که میخواهند بگویند چراغ برق داریم |
مدرس – نداشته باشیم | مدرس – نداشته باشیم | ||
− | ضیاء – این است که بنده مذاکرات را مخصوصا نسبت به این ماده کافی نمی دانم و اگر یکی دو نفر موافق و مخالف دیگر هم صحبت بکنند نظر آقایان اعضاء کمیسیون و مخصوصا نظر نمایندگان برای رأی دادن به شور دوم معلوم | + | ضیاء – این است که بنده مذاکرات را مخصوصا نسبت به این ماده کافی نمی دانم و اگر یکی دو نفر موافق و مخالف دیگر هم صحبت بکنند نظر آقایان اعضاء کمیسیون و مخصوصا نظر نمایندگان برای رأی دادن به شور دوم معلوم میشود بنابراین بهتر است در این ماده زیادتر صحبت شود تا معلوم شود که غرض دلخوش کن است با داشتن چراغ برق |
رئیس – عده برای رأی کافی نیست | رئیس – عده برای رأی کافی نیست | ||
خط ۳۰۵: | خط ۲۹۸: | ||
رئیس – عده برای مذاکره هم کافی نیست در این موقع چند نفر از آقایان وارد مجلس شدند | رئیس – عده برای مذاکره هم کافی نیست در این موقع چند نفر از آقایان وارد مجلس شدند | ||
− | رئیس – آقای ارباب کیخسرو | + | رئیس – آقای ارباب کیخسرو |
− | ارباب کیخسرو- بنده | + | ارباب کیخسرو- بنده عقیدهام این است این که سال به سال معین کردهاند که قیمت در محل معین شود اسباب زحمت است هم ممکن است به نفع مردم تمام شود هم به ضرر مردم همین طور نسبت به صاحب امتیاز در سوابق معمول این بود این گونه امتیازات را که می داند در موقع دادن امتیاز وزارت فوائد عامه تعیین قیمت را میکرد و آن صاحب امتیاز پیش بینی میکرد که آیا از عهده بر میآید یا نه والا ممکن است تصور بشود که یک کسی بیاید یک خرجی بکند بعد موافقت نظر در باب تعیین قیمت حاصل نشود آن وقت تکلیف صاحب امتیاز چیست؟ از یک طرف اگر به اختیار خود او باشد و پای دولت در میان نباشد ممکن است او اجحاف کند از طرف دیگر ممکن است مأمورین دولت وقتی او کارخانه را دایر کرد به او فشار بیاورند و او هم خواهی نخواهی از روی اجبار قبول کند و به ضررش تمام شود از این جهت عقیده بنده این است که از اول که میخواهند امتیاز بدهند در باب قیمت هم تکلیف را خود وزارت فوائد عامه معین کند پیشنهادی هم در این باب تقدیم کردهام |
رئیس – آقای شیروانی | رئیس – آقای شیروانی | ||
− | شیروانی – بنده عرض | + | شیروانی – بنده عرض نمیکنم که این ماده شاید یک معایبی نداشته باشد ولی در هر صورت باید البته اشخاصی که نظریاتی دارند روی کاغذ بیاورند و بفرستند به کمیسیون ما اگر بخواهیم حقیقتا در یک چیزی که خیلی علاقه مند هستیم از مجلس بگذرد در شور اول چندین نفر ناطق در هر ماده حرف بزنند در شور دوم هم همین طور پیشنهادات هم که در آخر بحث میشود بالاخره این چند ماهه مجلس به همین چیزها صرف خواهد شد و بهتر این است آقایان نظریاتی که دارند پیشنهاد بفرمایند و اما در باب اختلاف اساسی که در باب تعیین منافع در مجلس هست این یک موضوع نظری است بعضی عقیده دارند که ما حالا میتوانیم حساب کنیم و ببینیم آن کسی که میآید در کرمان سرمایه خودش را به خطر میاندازد یا آن کسی که در تهران یا بندر پهلوی سرمایه خودش را به کار میاندازد چقدر منافع برای او |
− | |||
− | باید معین | + | باید معین کرد؟ بنده عقیدهام این است که این غیر ممکن است زیرا برای همه نمیشود به طور تساوی یک منافعی معین کرد برای این که کسی میآید در کرمان سرمایهٔ خودش را به خطر میاندازد هفت سال هشت سال ده سال ضرر میدهد سال دهم شاید شروع بکند به این که منفعت ببرد ولی در بندر پهلوی کسی که میآید قوهٔ برق ایجاد میکند از سال دوم استفاده میکند ما اگر حالا بخواهیم حساب کنیم که آیا در کرمان سال چندم این سرمایه منفعت پیدا میکند گمان میکنم غیر عملی باشد در هر صورت این چیزها را باید یک اصولی برایش قائل شد و یک ترتیب اساسی قائل شد که به آن ترتیب عمل بکنند تا نتوانند در موقع عمل ایجاد مشکلات بکنند آن را هر چه آقایان به نظرشان میرسد پیشنهاد بکنند البته میرود به کمیسیون بحث میشود و تکلیفش معلوم میشود این قدرها هم که آقای ضیاء فرمودند که دل خوش کن و اینها است نیست پس اجازه بفرمایید تمام بشود |
رئیس – آقای ضیاء | رئیس – آقای ضیاء | ||
− | ضیاء – تمام نمایندگان نسبت به دادن امتیاز به اتباع داخله بی اختیارند هر وقتی که یک نفر ایرانی برای یک موضوعی تقاضای امتیاز کرده است هر قدر ممکن بوده است نمایندگان رعایت تسهیلات برای او | + | ضیاء – تمام نمایندگان نسبت به دادن امتیاز به اتباع داخله بی اختیارند هر وقتی که یک نفر ایرانی برای یک موضوعی تقاضای امتیاز کرده است هر قدر ممکن بوده است نمایندگان رعایت تسهیلات برای او کردهاند به دورههای گذشته مراجعه کنیم راجع به رب سس راجع به کبریت سازی آذربایجان هم چنین به هر امتیازی که در مجلس آمده راجع به اتباع داخله یا همین موضوع چراغ برق همه را برای مردم و برای فقرا و ضعفا میخواهیم و همانطور که آقای آقا سید یعقوب میفرمایند باید چراغ پیه سوز را دور بیندازیم و الکتریک داشته باشیم پس باید درست دقت کرد که مجلس چه اصلی را بای اتخاذ کند که تمام مردم چراغ برق داشته باشن اگر چراغ برق خوب است باید قیمتش سهل و ارزان باشد که برای همه ممکن باشد حتی در کلبهٔ دهقانی هم به جای پیه سوز یا استفاده از روشنایی هیزم چراغ برق باش باید قسمی ارزان باشد که همه بتوانند استفاده بکنند والا اگر چراغ برق را جمعی داشته باشند و یک عده دیگر نتوانند تهیه کنند همان زندگی عجیب و غریب ایرانی که یک طرف زندگانی چهل صد سال قبل است و یک طرف زندگانی صد سال بعد دنیا است خواهد شد این طور نمیشود ودر این ماده میگوید اگر چنانچه در هرسال آمدند و نشستند برای تعیین قیمت چراغ برق و سرمایهٔ این شرکت را سنجیدند و مطالعه در اوراق این شرکت کردند به دفاتر این شرکت مطالعه کردند و فهمیدند که در سال گذشته اگر برای یک چراغ سی شمعی مثلا ده شاهی پول می گرفته است و امسال صرف نمیکند مطابق این ماده به وزارت فوائد عامه و بلدیه اجازه داده میشود که برای تأمین منفعت صاحب امتیاز ده شاهی را پانزده شاهی بکنند نتیجه چه میگیریم؟ نتیجه این طور میگیریم که آن کسانی که نمیتوانند پانزده شاهی بدهند وچراغ داشته باشند از استفادهٔ چراغ محروم خواهند بود و باز در نتیجه کارخانه ضعیف میشود و از بین میرود و آن وقت همه میگوییم باید امتیازات را به خارجه داد چرا باید به خارجه داد؟ چرا میگوییم باید داد به خارجه؟ برای این که یک سرمایه دار خارجه بیاید استفاده بکند و این کارها را به راه بیندازد؟ برای این که از اول که سرمایهها را به کار بیندازیم این رعایتها را نمیکنیم و موافق منافع عامه کار نمیشود آن وقت میگوییم خارجی بیاید ما میبینیم که چراغ برق را همه میتوانند دائر کنند دستگاههای هزار شمعی دو هزار شمعی سه هزار شمعی یک چیز بسیار عادی شده است مثل یک چراغی که در مغازه پیرایش مثلا میخرید همین طور هم یک دستگاه چراغ برق میتوانید بخرید آن وقت اگر بیایید امتیاز بدهید و طوری بکنید که هرسال قیمت چراغ برق را بالاتر ببرند در نتیجه مردم استطاعت خریداری ندارند و کارخانه هم ضعیف میشود آن وقت خواهیم گفت که |
− | |||
باید امتیاز به خارجه داده شود | باید امتیاز به خارجه داده شود | ||
− | مخبر – | + | مخبر – خلاصهٔ بیانات آقا این بود که در تمام خانهها اهالی این مملکت باید چراغ برق باشد |
ضیاء – ارزان باید باشد چنانکه در همه جا هست | ضیاء – ارزان باید باشد چنانکه در همه جا هست | ||
− | مخبر – و چراغ برق به قدری ارزان باشد که کسی که چراغ برق را استعمال | + | مخبر – و چراغ برق به قدری ارزان باشد که کسی که چراغ برق را استعمال میکند ابدا در بودهٔ خودش سنگینی این مخارج را احساس نکند و هیچ امتیازی هم بین شهر و دهات اطراف شهر و پایتخت نباشد ساکنین دهات یا ساکنین شهرها از آن چراغ به یک قسم منتفع شوند در صورتی که در مملکت امریکا هم که یکی از متمول ترین ممالک دنیا است خانههایی هست که هنوز چراغ نفت میسوزد آقا فورا به این خیال افتادند که بله مملکت بیچاره است و یک عدهای چراغ برق نمیتوانند بسوزانند و یک عدهای چراغ برق دارند مثل این که الان تمام اهل این مملکت اعتصاب کردهاند و هجوم آوردهاند که ما حتما چراغ برق باید داشته باشیم در این مملکت صدی نود و نه دارای چراغ برق نیستند و مایل هم نیستند داشته باشند میگویند اسراف است تا چه رسد به حوالی شهر شیراز و حوالی آذربایجان وکرمان ویزد خلاصه اینجا نظر به یک تسهیلاتی است بالاخره آقا میفرمایند یک ترتیبی بشود که هر کس یک کارخانه چراغ برق توی جیبش باشد و به مجرد این که وارد اطاقش شد فورا از جیبش بیرون بیاورد و چراغ را روشن کند افراد این مملکت راما نمیتوانیم چراغ برق متحرک کنیم که بالاخره از یک سرمایههایی استفاده کنند و پول هم ندهند |
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است | جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است | ||
− | رئیس – مخالفی | + | رئیس – مخالفی ندارد؟ گفتند خیر |
− | رئیس – پیشنهادها قرائت | + | رئیس – پیشنهادها قرائت میشود به شرح ذیل قرائت شد |
− | پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو پیشنهاد | + | پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو پیشنهاد میکنم ماده ۱۱ این قسم نوشته شود ماده ۱۱- قیمت فروش قوه برق در هر حوزه امتیاز به این منظور داشتن سرمایه عمل و مدت امتیاز و مخارج اداری عادلانه از طرف صاحب امتیاز با موافقت نظر فوائد عامه تعیین و اعلام خواهد شد پیشنهاد آقای حشمتی تبصره ذیل را به ماده ۱۱ پیشنهاد مینمایم مفاد ماده ۱۱ شامل کارخانجات قوه برق موجوده در مملکت نیز خواهد بود |
− | پیشنهاد آقای احتشام زاده | + | پیشنهاد آقای احتشام زاده |
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد میکنم درماده ۱۱ بعد از کلمه سرمایه لفظ عمل حذف شود |
پیشنهاد آقای ملک مدنی | پیشنهاد آقای ملک مدنی | ||
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد مینمایم در کمیسیونی که برآن قیمت قوه برق تعیین میشود سه نفر هم از معتمدین محل عضویت داشته و رأی اکثر آنها معتبر خواهد بود |
− | |||
− | |||
− | + | پیشنهاد آقای عباس میرزا ماده ۱۱ را به ترتیب ذیل پیشنهاد مینماید | |
− | + | در آخر ماده اضافه شود که صاحب امتیاز نمیتواند زیادتر از ۱۵ درصد منافع ببرد | |
− | ماده ۱۲ | + | رئیس – ماده ۱۲ به شرح ذیل قرائت شد |
− | + | ماده ۱۲- این امتیاز به هر اسم و رسم به یک یا چند دولت خارجی یا اتباع آنها جزء وکلا غیر قابل انتقال است و تخلف از مراعات آن موجب الغای امتیاز و سلب حق استعمال و استفاده از کارخانه مزبوره در آن حوزه خواهد بود | |
+ | رئیس – آقای عباس میرزا عباس میرزا – در این ماده بنده میخواستم یک سؤالی از آقای مخبر محترم بکنم یا اگر آقای رفیع جواب بنده را مطابق سؤال بفرمایند عرض میکنم که جواب بدهند در اینجا انتقال ممنوع است ولی سرمایه جلب کردن | ||
− | از آنها | + | از آنها میشود یا خیر؟ در اینجا باید ذکری کرد یا نه مثلا یک صاحب امتیاز میتواند به وسیله استقراض از خارجه با داشتن سهام سهامش را به خارجه بفروشد یا خیر خواستم ببینم اگر این طور است در اینجا ذکر شود چون بعضی اشخاص در ایران هستند که امتیاز گرفتهاند بعد از آن خواستهاند بروند آن امتیاز را شرکت کنند یا خارجهها انتقال ندهند بلکه شرکت کنند سا سی درصد چهل درصد سهام خود را بفروشند در اینجا باید ذکر شود که آیا مجازند که اسهام خودشان را به خارجه هم بفروشند یا خیر و اگر بفروشند تا چه حدی باید بفروشند عقیدهٔ بنده این است که بشود فروخت زیرا سهام یک چیزی میشود که به آزادی میشود و هر کس میتواند بفروشد و بخرد در اینجا ما باید یک طوری قید بکنیم مثلا معین کنیم سهامی که از طرف کارخانه به خارجه فروخته میشود زیادتر از بیست و پنج درصد کل سهام نباشد آن وقت به این ترتیب همیشه رؤساء شرکت ایرانی خواهند بود برای این که این امتیازی را که میدهیم و یک مذاکراتی که میکنیم آقایانی که جواب را مطابق سؤال نمیدهند نمی دانم برای چیست این امتیاز بالاخره یا شرکتی است یا فردی است یا کمپانی است و قضایای تجارتی شقوق مختلفه دارد اگر آقای حاج آقا رضا رفیع دقت به قوانین خارجه بفرمایند ملاحظه میفرمایند تشکیل شرکت یا کمپانی طرق مختلف دارد و به موجب قوانین ممالک مختلفه تجارت فردی خیلی کمتر است سوسیتههای مختلف به عناوین مختلف هستند تمام اینها روی دو اصل آکسیون و ابلیگاسیون میگردد بالاخره شرکت را اگر بخواهید در ایران یک سرو صورتی پیدا کند چون این قبیل مسائل یک بودجهٔ عظیمی پیدا میکند نباید تصور کرد که فلان شخص واحد که یک کارخانه آورده است و سی تا چراغ به ما میدهد یک کار بزرگی کرده است نخیر در صورتی این سرمایهها زیاد میشود که شرکتهای مختلف روی یک اصول عالیهای پایه اش برداشته شود اصولی که اسهام مختلف اسهام اولیه و ثانی و غیره داشته باشد به طوری که در همه جا هست حالا بنده نمیخواهم وقت آقایان را زیاد تضییع کنم همین قدر عرض میکنم که در اینجا به طور مبهم موشتهاند به خارجه انتقال ندهد و بنده از فرمایشات مختلف آقایان هیچ نفهمیدم گاهی فرمودند به دیگران نباید دادگاهی فرمودند باید دادگاهی آقای آقا سید یعقوب فرمودند فلان لذا ما که مقصودی نداریم نبای به هم حمله بکنیم این مسئله تجارتی است این را باید دید که غیر قابل انتقال به خارجی است یعنی چه؟ شما که اینجا برای جلب سرما یهٔ خارجی مذاکراتی کردید گاهی گفتید خوب است گاهی گفتید بد است بالاخره بنده نفهمیدم عقیدهٔ قاطع چه چیز است عقیدهٔ قاطع را باید آقای مخبر که در کمیسیون مطالعه کردهاند بفرمایند البته اگر شرکت خارجی باشد ممکن است توسعه آن زیاد باشد داخلی باشد البته نظر به این که ما کمپانی نداریم شرکت نداریم تجار ما و یکی از عیوب تجارت ما که پیش نمیرود این است که نه این که سرمایه نداریم خیر اعتماد سرمایه دارها به هم نیست در هیچ جای ایران نمیبینند که پنج تا شش نفر تاجر در تحت یک کمپانی بیایند امتیاز بگیرند و همیشه افراد میآیند امتیاز میگیرند و به همین دلیل اغلب افرادی که امتیاز میگیرند دنبا ل هم نمیکنند و اکثر همیشه یک فرد منفردی است که ده تا امتیاز را دنبالش رفته و هیچ کدام را هم پیش نبرده این جا بنده عقیدهام این است پیشنهاد هم عرض کردهام که بیست وپنج درصد بشود جلب سرمایهٔ خارجی را کرد و تا این اندازه به واسطهٔ اسهام را به خارجیها بشود فروخت |
مخبر – عرض کنم که نماینده محترم لابد ماده را مطالعه فرمودند مقصود از ماده منتقل نشدن امتیاز به اجانب است مقصود این است که امتیاز به اجانب یا اتباع اجنبی منتقل نشود در قسمت سرمایه اگر سرمایه به حدی باشد | مخبر – عرض کنم که نماینده محترم لابد ماده را مطالعه فرمودند مقصود از ماده منتقل نشدن امتیاز به اجانب است مقصود این است که امتیاز به اجانب یا اتباع اجنبی منتقل نشود در قسمت سرمایه اگر سرمایه به حدی باشد | ||
− | + | که موجبات انتقال را فراهم نیاورد مانعی نخواهد بود اما اگر سرمایه به قدری باشد که موجبات انتقال را فراهم کند آن خوب نیست | |
− | که موجبات انتقال را فراهم نیاورد مانعی نخواهد بود اما اگر سرمایه به قدری باشد که موجبات انتقال را فراهم کند آن خوب نیست | ||
رئیس – آقای فیروز آبادی | رئیس – آقای فیروز آبادی | ||
− | فیروز آبادی – بنده یک توضیحی از آقای مخبر | + | فیروز آبادی – بنده یک توضیحی از آقای مخبر میخواستم اینجا نوشته است این امتیاز به هر اسم و رسم به یک یا چند دولت خارجی یا اتباع آنها جزء وکلا غیر قابل انتقال است |
− | انتقالات در بعضی مواقع اجباری است باید معلوم شود که اگر انتقال قهری باشد تکلیف چیست چون یک وقت هست که برحسب ارث یک جزء از این کارخانه یا امتیاز به یک نفر از اولادهای صاحب امتیاز | + | انتقالات در بعضی مواقع اجباری است باید معلوم شود که اگر انتقال قهری باشد تکلیف چیست چون یک وقت هست که برحسب ارث یک جزء از این کارخانه یا امتیاز به یک نفر از اولادهای صاحب امتیاز میرسد که تابع غیر است یا این که ممکن است شخصی که امتیاز دارد تغییر تابعیت بدهد در این صورت خوب است آقای مخبر توضیح بدهند که در این دو صورت تکلیف چه چیز است این را آقای مخبر توضیح بدهند که معلوم شود در صورت انتقال قهری یا تغییر تابعیت تکلیف چه چیز است این امتیاز و صاحب امتیاز را چه باید بکنند لغو میشود یا خیر |
− | مخبر – عرض کنم که اگر یکی از اتباع خارجه زن یکی از اتباع داخلی ایران بشود این | + | مخبر – عرض کنم که اگر یکی از اتباع خارجه زن یکی از اتباع داخلی ایران بشود این تبعهٔ ایران است و اتباع ایرانی اگر یکی فرضا زن آنها بشود اگر آن اجنبی مسلم باشد می ود والا نمیشود (همهمهٔ نمایندگان) |
− | مدرس – خیر اساسا لغو است | + | مدرس – خیر اساسا لغو است |
رئیس – آقای شیروانی | رئیس – آقای شیروانی | ||
− | شیروانی – عرض کنم که اتفاقا در بین | + | شیروانی – عرض کنم که اتفاقا در بین مخالفتهایی که شاهزاده عباس میرزا فرمودند تمام مسائلی که راجع به این ماده فرمودند صحیح بود اگر ما بخواهیم در نتیجه دادن یک امتیازی فقط هم ولایتیهای خودمان یک کارهایی بکنند اینها را تجربه کردهایم از اول که با داشتن امتیاز و نداشتن امتیاز کاری نکردهاند اشخاصی بودهاند که امتیاز را همین طور توی جعبههاشان گذاشته ان تا مدتش تمام شده است یا اگر شروع به کار هم کردهاند یک کار خیلی ناقصی بوده است که مملکت نتوانسته است نتیجه بگیرد و بالاخره اگر ما بخواهیم راه سرمایه خارجی را ببندیم با سرمایهٔ داخلی نمیتوانیم یک کارهای بزرگی بکنیم اگر مقصود همان کارخانهٔ هزار شمعی و دوهزار چراغی باشد این را بنده نه تنها مفید به حال مملکت نمی دانم بلکه تا یک درجه مضر هم می دانم آن تناسب زندگانی را به فرمایش آقای ضیاء از بین میبرد یک عده چراغ برق می سوزانند و یک عده پیه سوز ما نمیخواهیم در بعضی خانهها چراغ برق روشن کنیم ما میخواهیم در نتیجه دادن یک امتیازات و مزایایی به اتباع داخله در مملکت مان یکی از بزرگترین عوامل مدنیت امروزهٔ دنیا را که قوهٔ برق باشد ایجاد کنیم ولی به این حرفها واین پولها و این سرمایهها غیر عملی است امروز تمام دنیا ارتباطات تجارتی و سیاسی شان با هم مختلف است یک نفر تاجر هر مملکتی هم رویه خاصی دارد و ابدا تاجر در سیاست دخالت نمیکند و بالاخره سرمایه آوردن در یک مملکتی را بنده نمی دانم با چه منطقی وباچه دلیلی مخالفین این عقیده بتوانند استدلال بکنند که مضر است ما یک قوانین داخلی داریم مخصوصا در قانون تجارت ما مصرح است که هر سرمایه و هر تاجر خارجی باید تبعیت از قوانین داخلی ما بکند بنابراین اگر سرمایه خارجی تابع قوانین داخلی مملکت ما بشود به عقیدهٔ بنده هیچ ضرر ندارد بلکه تنها راهی که ممکن است اقتصادیات این مملکت را اصلاح بکند فقط جلب سرمایهٔ خارجی است نکتهای که آقای مخبر محترم فرمودند البته صحیح است حق امتیاز را نباید صاحب امتیاز بتواند به خارجی بدهد ولی این ماده را که نوشتهاند طوری نیست که این مسئله را برساند وقتی که بنا شد گفتند جزء یا کلا جزئش همان آکسیونها و اسهام است ولی کسی که صاحب یک سهم شد او حق امتیاز را ندارد او حق |
+ | دارد که آخر هرسال یا هر مدتی که شرکت معین میکند بیاید منافع خودش را بگیرد و ببرد دیگر حق هیچ مداخله ندارد بنابراین این کلمهٔ جزء که اینجا گذاشتهاند ممکن است سوء تعبیر بشود ما میتوانیم در تحت قوانین داخلی خودمان با یک شرایطی که البته اطراف آن شرایط را هم رعایت کرده باشیم از سرمایههای خارجی استفاده کنیم نظر آقای عباس میرزا را از صدی بیست و پنج نفهمیدم چیست تا صدی نودهم میتوانیم استفاده کنیم که منفعت هم داشته باشد ضرر هم نداشته باشد بنابراین باید ماده را طوری نوشت که حق انتقال امتیاز را نداشته باشند لکن سهام را هر قدر بتوانند در بازار دنیا بفروشند و از هر مملکتی میل دارند بیایند شرکت کنند | ||
− | + | وزیر پست و تلگراف – آقای آقا میرزا علی خان خبیر (خبیر السلطنه سابق) را که تقریبا سی وپنج سال در وزارت پست و تلگراف سابقه دارند به سمت معاونت وزارت پست و تلگراف معرفی میکنم | |
− | + | رئیس – پیشنهاد آقای مدرس به ترتیب ذیل خوانده شد | |
− | + | پیشنهاد میکنم در ماده دوازدهم بعد از لفظ و کلا نوشته شود علاوه بر این که داده نمیشود الی آخر | |
− | |||
− | |||
پیشنهاد آقای دیبا | پیشنهاد آقای دیبا | ||
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد مینمایم مادهٔ ۱۲ به ترتیب ذیل اصلاح شود این امتیاز به هر اسم و رسم به عنوان انتقال با رهن یا اجاره به یک یا چند دولت خارجی یا اتباع آنها جزء یا کلا غیر قابل انتقال است و تخلف الی آخر |
پیشنهاد آقای شریعت زاده | پیشنهاد آقای شریعت زاده | ||
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد میکنم عبارت ذیل بر آخر مادهٔ دوازدهم اضافه شود هرگاه صاحب امتیاز بخواهد و حدود قوانین شرکت سهامی تأسیس نماید مجاز نخواهد بود بیش از چهل و پنج درصد از اسهام شرکت را به اتباع خارجه به فروش برساند |
− | پیشنهاد آقای عباس میرزا | + | پیشنهاد آقای عباس میرزا مادهٔ دوازدهم را پیشنهاد مینماید اضافه شود تا ۲۵ درصد از سرمایه را میتواند شرکت به سرمایهٔ خارجی بدهد |
پیشنهاد آقای ضیاء | پیشنهاد آقای ضیاء | ||
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد میشود مادهٔ ۱۲ به ترتیب ذیل اصلاح شود ماده ۱۲- انتقال این امتیاز به هر نحوی از انحاء به اتباع خارجه یا شرکتهای خارجی ممنوع و موجب الغای امتیاز خواهد بودولی در صورتی که شرکتی تشکیل میشود اتباع خارجه هم بتوانند از سهام شرکت خریداری نمایند مشروط بر این که هیچ وقت مجموع سهامی که به خارجه منتقل میشود به اندازه نرسد که اکثریت آراء مجمع عمومی شرکت را به اتباع خارجه بدهد |
− | پیشنهاد آقای دکتر طاهری | + | پیشنهاد آقای دکتر طاهری |
− | به جای ماده دوازدهم خبر کمیسیون ماده ۱۳ لایحه دولت را پیشنهاد | + | به جای ماده دوازدهم خبر کمیسیون ماده ۱۳ لایحه دولت را پیشنهاد میکنم |
− | پیشنهاد آقای شیروانی | + | پیشنهاد آقای شیروانی |
− | ماده دوازده – حق امتیاز یک یا چند دولت یا اتباع خارجی غیر قابل انتقال و تا هر مقدار ممکن است اسهام را در بازار دنیا به فروش برسانند | + | ماده دوازده – حق امتیاز یک یا چند دولت یا اتباع خارجی غیر قابل انتقال و تا هر مقدار ممکن است اسهام را در بازار دنیا به فروش برسانند |
پیشنهاد آقای تقی زاده | پیشنهاد آقای تقی زاده | ||
− | پیشنهاد | + | پیشنهاد میکنم به آخر ماده دوازده اضافه شود در صورت دادن سهامی به اتباع خارجه میزان این سهام نباید به حدی برسد که آراء متعلقه به آن سهام در مجمع شرکاء نصف یا بیشتر از کل آراء صاحبان اسهام را تشکیل بدهد |
رئیس- ماده سیزدهم به شرح ذیل خوانده شد | رئیس- ماده سیزدهم به شرح ذیل خوانده شد | ||
− | ماده سیزدهم – هرگاه دولت بخواهد امتیازی از طریق استفاده از آبشارها برای تولید | + | ماده سیزدهم – هرگاه دولت بخواهد امتیازی از طریق استفاده از آبشارها برای تولید قوهٔ برق اعطا نماید و معلوم شود که امتیاز |
+ | مزبور حقوق و منافع صاحب امتیاز چراغ برق دیگری را اخلال مینماید وزارتین مالیه و فوائد عامه مکلف هستند که قبلا قراری که حمایت منافع و آسایش عامه و رضای صاحب امتیاز را مستلزم باشد اتخاذ نماید | ||
− | + | رئیس – آقای عباس میرزا | |
− | + | عباس میرزا – این امتیاز که اینجا ذکر شده است در حقیقت این ماده ضمیمهٔ مادهٔ ده است و برای صاحب امتیاز اسباب زحمت خواهد بود در صورتی که آن چهار فرسخ اطراف شهر را در حوزهٔ امتیاز بگذارند قضیهٔ آبشارها اتفاق میافتد ولی وقتی که حوزه امتیاز محدود به شهر باشد دیگر قضیه آبشار پیش نمیآید برای این که در شهر که آبشار نیست و بنده که در آن ماده مخالفت کردم نظرم همین بود و حالا هم بنده این ماده را زائد می دانم ممکن است آن ماده ده را اصلاح کنند و این ماده به کلی حذف شود | |
− | + | رئیس – پیشنهاد آقای احتشام زاده قرائت میشود این طور خوانده شد | |
− | + | پیشنهاد میکنم خبر کمیسیون بودجه راجع به شهریهٔ ورثه مرحوم مجد الملک مطرح شود | |
− | + | رئیس – آقای احتشام زاده احتشام زاده – عرض کنم این لایحه تا ماده سیزدهم قرائت شده است و یک قسمت عمده وقت مجلس را گرفته است مدتی است که دولت به واسطه خدمات مرحوم مجد الملک یک لایحهای برای شهریهٔ دختر و عیالی که از او باقی مانده است به کمیسیون بودجه آورده است به خدماتی که مرحوم مجد الملک در کارهای دولتی کرده و زحماتی که کشیده است اغلب آقایان مسبوقند که ورثهٔ او قادر به امرار معاش نیستند خبر کمیسیون هم راجع به این موضوع مدتی است طبع و بین آقایان توزیع شده است استدعا میکنم آقایان موافقت بفرمایند این خبر هم که چندان محل اختلاف نیست مطرح شود و این قسمت آخر جلسه را صرف این کار بفرمایند که نسبت به ورثه مرحوم مجد الملک رعایتی شده باشد | |
− | + | رئیس – آقای فیروز آبادی | |
− | |||
− | رئیس – آقای فیروز آبادی | ||
− | فیروز آبادی – یک چیزی از قدیم | + | فیروز آبادی – یک چیزی از قدیم میگفتند که سیزده نحس است نمی دانم چه شد در وسط ماده سیزده یک مرتبه این امر پیش آمد بابا بگذارید اقلا ماده سیزده بگذرد آن وقت پیشنهاد کنید به دختر وعیال مجد الملک شهریه داده شود این مطالب خوب نیست در وسط یک لایحه که مطرح است بیاید این واقعا چیز عجیبی است من اولا به این شهریهها عقیده ندارم ثانیا در وسط یک امر یک مرتبه پیشنهاد شود واقعا چیز غریبی است |
− | احتشام زاده – بنده نظرم این نبود که در وسط امر مطرح شود نظرم این بودکه در آخر جلسه مطرح شود | + | احتشام زاده – بنده نظرم این نبود که در وسط امر مطرح شود نظرم این بودکه در آخر جلسه مطرح شود |
رئیس – آقای یاسائی | رئیس – آقای یاسائی | ||
− | یاسائی – بنده در جلسه گذشته که این لایحه مطرح بود در غالب موادش مخالف بودم و | + | یاسائی – بنده در جلسه گذشته که این لایحه مطرح بود در غالب موادش مخالف بودم و میخواستم مخالفت کنم ولی چون نمایندهٔ دولت نبود که توضیحاتی بدهد و ما را قانع کند این بود که تأمل کردم تا حالا که نمایندهٔ دولت حاضر شده است چون اغلب رفقا با اساس این لایحه مخالفند و خود بنده هم بعد از استماع مذاکرات آقایان و مطالعه این طور به نظرم رسید که وضع این قانون شاید ضررش بیش از نفعش باشد |
− | |||
− | |||
− | + | بعضی از نمایندگان – صحیح است | |
+ | یاسائی – این است که حالا بنده عقیدهام را عرض میکنم تا ببینم آقای معاون وزارت فوائد عامه توضیحاتی که میدهند ما را قانع میکند یا خیر؟ چند روز قبل بنده از دروازه قزوین میآمدم اتفاقا نشستم در آن اتو پهلوی و حساب کردم که در چند دقیقه به میدان توپخانه میآید وقتی در اتوپهلوی نشسته بودم به فکر این لایحه افتادم که خوب حالا اگر امتیازی از طرف | ||
− | مجلس داده نشده است به یک مؤسسه و یک مؤسسه آزادانه یک کاری | + | مجلس داده نشده است به یک مؤسسه و یک مؤسسه آزادانه یک کاری میکند مگر عیبی دارد ما لایحه اتوبوس رانی را از مجلس گذراندیم نفهمیدیم چه شد مدتی وقت مجلس تلف شد و معلوم نشد چه نتیجهای داد هیچ در اوقات تابستان مسافرت به شمیران با وسائل نقلیه که به طور آزاد هست مگر عیبی دارد که ما بیاییم یک قانونی وضع کنیم که این قانون باعث تضییقات نسبت به کسانی که تقاضای انجام یک کاری میکنند بشود تصور میکنم همه آقایان تصدیق داشته باشند که احتیاجات مملکت ما گوناگون است و هرچه جلوتر میرویم پیشرفتمان بیشتر میشود حس احتیاج در ما بیشتر بروز میکند به علاوه همهٔ افراد مملکت شاید احتیاجات را حس نمیکنند ولی یک افراد منور الفکر احتیاجات را بیشتر حس میکنند وسال به سال این احساسات بیشتر میشود ولی اکثریت این ملت هنوز احتیاجات را حس نکردهاند البته اگر کارخانجات چراغ برق در تمام شهرها و قصبات این مملکت دائر بشود که همه از آن استفاده کنند از نظر اقتصاد و صرفه جویی به حال عامه مفید واقع میشود ولی هنوز این حس در عامه تولید نشده است و هنوز میل به این کار را ندارند ما حالا اگر بخواهیم یک قانونی وضع کنیم این قانون حس احتیاجات را تحریک میکند؟ اشخاص را این قانون وادار میکند که بیایند سرمایههاشان را در این کار بیندازند بنده خیال میکنم که قضیه بر عکس است چرا؟ برای این که جهات و مواقع ارتباطیه ملت را با دولت اگر در نظر بیاوریم در اغلب موارد میبینیم که هر کاری یک طرفش دلت و یک طرفش مردم واقع شدهاند متأسفانه مردم فرار میکنند این کمیته امتیازاتی که در وزارت فوائد عامه مدتها بوده است و نمی دانم حالا هم هست یا نه بنده از هر که شنیدهام شاکی بوده است و اگر یک کسی یک وقت خیال کرده است که اقدامی بکند از این نظر که مبادا گرفتار اشکال تراشیهای وزارت فوائد عامه بشود منصرف میشود بنده اغلب مردم را میبینم که این طور در نظر دارند که این گونه کارها امتیاز میخواهد یعنی قانون اساسی این طور مقرر داشته است که بدون امتیاز نمیشود در صورتی که قانون اساسی گفته است امتیاز و انحصار باید به تصویب مجلس شورای ملی باشد ولی به طور شغل آزاد هیچ قیدی در قانون اساسی نیست اما این اشتباه در عامه هست که برای این گونه کارها باید حتما امتیاز گرفته شود بعضی مواقع میروند در وزارت فوائد عامه که امتیاز برای کاری بگیرند در صورتی که وزارت فوائد عامه این حق راندارد که جلوگیری کند یا یک نوشته بدهد به یک کسی که بعد اسباب زحمت بشود در هر حال طرز عمل وزارت فوائد عامه و دولت باعث شده است که مردم رغبتی که باید داشته باشند به تحصیل امتیاز یا به کار انداختن سرمایهها ندارند به علاوه حس احتیاج هم در مردم تحریک نشده است که خواهان یک موضوعی بشوند و تاجر یا کاسب سرمایه اش را به کار بیندازد واز آن استفاده کنند الان شما ببینید تقاضا کنندههای چراغ برق در شهرهاچقدر است خیلی کم برای این که هنوز این احتیاج را حس نکردهاند در این صورت ما بیاییم یک قانونی وضع کنیم و یک تضییقاتی فراهم کنیم برای اشخاصی که این فکر را دارند به نظر بنده کار خوبی نیست الان در مشهد در پهلوی و نقاط دیگر مملکت یک مؤسسات به رقیه درست شده است به طور آزاد بنده میترسم این قانون آنها را هم منحل کند الان پنج شش کارخانه در مشهد هست به کدام یک امتیاز میدهند کدام را در عمل ترجیح میدهند با این قانون یک مشکلی برای آنها تولید میشود و باعث میشود مؤسساتی هم که فعلا وجود دارد منحل شود و این که آقای شیروانی در ضمن بیاناتشان فرمودند این قانون سرمایه را به کار میاندازد و سرمایه را از خارج میآورد متأسفانه این طور نیست بلکه این قانون سرمایه دارها را منصرف میکند از این که کار بکنند |
+ | شیروانی – به چه دلیل؟ | ||
− | + | یاسائی – به دلیل عمل معمولی و به دلیل این که خودتان اینجا یادم هست پشت این تریبون از کمیتهٔ امتیازات گله داشتید به دلیل این که هنوز آقای موقر موفق نشده است که دولت لایحه ایشان را به مجلس بیاورد به این دلیل که عمل این طور بوده است بنده نمیخواهم انتقادی یا تکذیبی از دولت حاضر کرده باشم بلکه ترتیب و اساس این طور بوده است و طرز عمل سابقین و لاحقین همه همین بوده است و بنده عقیدهام این است که آقای معاون وزارت فوائد عامه یک توضیحاتی بدهند تا ببینیم جهات رجحانی وقع این قانون چه بوده است و اگر یک چنین قانونی باشد و مردم مکلف باشند که بیایند به این ترتیب امتیاز از وزارت فوائد عامه بگیرند بهتر است یا این که مردم آزاد باشند و هر کس کوچک و بزرگ کارخانجاتی در این مملکت بیاورد و به کار بیندازد ممکن است وزارت فوائد عامه هم اعلان کند که این قبیل کارها آزاد است تا مردم این فکر از مغزشان بیرون برود و به فکر این نباشد که بیایند از وزارت فوائد عامه امتیاز بگیرند قانون اساسی امتیاز انحصاری را گفته است باید به تصویب مجلس شورای ملی باشد والا این طور کارها را که این قدرها هم مهم نیست اگر مردم بتوانند آزادانه انجام دهند مفید تر و خیال میکنم هرچه مردم را آزادتر بگذاریم برای پیشرفت این مقصود بهتر است | |
− | + | عراقی – اجازه میفرمایید بنده اخطار دارم | |
− | |||
− | عراقی – اجازه | ||
رئیس – بفرمایید | رئیس – بفرمایید | ||
− | عراقی – مطابق آنچه که تاکنون د رمجلس | + | عراقی – مطابق آنچه که تاکنون د رمجلس دیدهایم در کلیات یا درماده اول راجع به کلیات صحبت میشد در سایر مواد راجع به همان ماده مذاکره میشد اینجا نماینده محترم آنچه فرمودند راجع به کلیات بود و نسبت به ماده سیزده هیچ نفرمودند کمیتهای در وزارت فوائد عامه بوده یا دولت خوب یا بد است اینها تمام مربوط به کلیات بود وراجع به ماده سیزده که مطرح بود هیچ نفرمود |
− | مخبر – چون راجع به ماده سیزده مذاکراتی نفرمودند و راجع به کلیات صحبت فرمودند چیزی عرض | + | مخبر – چون راجع به ماده سیزده مذاکراتی نفرمودند و راجع به کلیات صحبت فرمودند چیزی عرض میکنم |
− | رئیس – آقای رفیع | + | رئیس – آقای رفیع |
− | رفیع – عرض کنم به طوری که مخبر کمیسیون اظهار داشتند نماینده محترم راجع به این ماده مذاکراتی نفرموند که جوابشان را عرض کنم چون یک کلیاتی بود اگر دولت خودش حضور داشت جواب | + | رفیع – عرض کنم به طوری که مخبر کمیسیون اظهار داشتند نماینده محترم راجع به این ماده مذاکراتی نفرموند که جوابشان را عرض کنم چون یک کلیاتی بود اگر دولت خودش حضور داشت جواب میدادند که چه کردهاند و چه میکنند فرمودند ما نمی دانیم محتاج به این هستیم که یک چنین قانونی از مجلس بگذرانیم یا نه بنده گمان میکنم هیئت دولت اگر حس نمیکرد که به چنین قانونی احتیاج هست این لایحه را نمیآورد که برود به کمیسیون فوائد عامه که دوازده نفر از آقایان نمایندگان همین ملت در آنجا هستند و یا نظر خود دولت این لایحه را تنظیم نمایند البته لزوم آن را حس کردهاند از همان نقطه نظر که نماینده محترم میفرمایند کمیته امتیازات همه از آن شکایت دارند همان نقطه نظرها ایجاب کرد که یک لایحهای تنظیم کنند و بیاورند به مجلس شورای ملی برای این که جلوگیری از استفادهٔ آن اشخاص بشود برای این که دولت فکر کرد یک کمیتهٔ امیتازاتی درست شده است و حالا مطابق قانون درست شده یا نه کار ندارم برای این که هر روز از ولایات استدعا و خواهش میکنند که به ما امتیاز بدهید و هر روز هم دولت نمیتواند یک امتیازی بیاورد به مجل سو مجلس را مشغول کند به این نظر دولت یک لایحه به طور کلی آورده است و از مجلس اجازه خواسته است که راجع به قوهٔ برق در ایران مطابق این لایحه که تنظیم شده است یک اختیاری به من بده البته همه آقایان می دانند که مملکت چقدر به قوهٔ برق احتیاج دارد نه تنها چراغ برق میخواهد استفادههای خیلی زیادی از قوهٔ برقی میشود نمود اما نه قیمتش این قدر که حال هست باشد عرض کنم برای همان جهات بود که آوردند اینجا و شما که یکی از مبرزین نمایندگان هستید چیزهایی |
− | + | که به نظرتان خوب میآید و باید زیاد شود پیشنهاد کنید و از دولت بپرسید چطور شده است به چه دلیل این لایحه را تنظیم کردهاید بین شما و دولت که فاصله نیست با اکثریت مجلس هستید ما و هیئت دولت یکی هستیم و اگر به اعتماد شما نباشد دولتی نیست و دولت به اعتماد شما این لایحه را تنظیم و تقدیم کرده است و دولتی که به اعتماد شما یک لایحه را تنظیم و تقدیم میکند ودر کمیسیون فوائد عامه هم با حضور دوازده نفر از نمایندگان مطرح میشود بالاخره معلوم است که مطاق میل خودتان خواهد بود میفرمایید که مردم همچو میل ندارند کار کنند این طور نیست به خود جنابعالی و اغلب آقایان نمایندگان چه کاغذها میرسد؟ به قدری مردم میل دارند کار بکند که نهایت ندارد منتها همان کمیته امتیازات که فرمودید یک موانعی بود و جلو مردم را گرفته بود که نمیتوانستند کار کنند هیئت وزراء در کارهای جزئی مشوق میشدند ولی خودشان هم اطلاع نداشتند که به سر مردم چه میآید مردم محتاجند امتیاز میخواهند می خواهند کار کنند شما ملاحظه بفرمایید از موقعی که امنیت آمده است مردم به طوری هجوم آوردهاند برای کار کردن و امتیاز گرفتن که چه عرض کنم ولی البته یک قدری موانع در کار بود یک قسمت هم وزارتخانه حق داشت میگفت از مجلس اجازه نداریم حالا دولت یک لایحه تنظیم کرده است و آورده است اینجا که بالاخره مطابق آن اجازه داشته باشد حالا میگویید این اختیارات کم است زیادش کنید زیاد است کمش کنید و بالاخره فرمایشات جناب عالی مربوط به ماده سیزدهم نبود آن قسمت فرمایش آقای عباس میرزا هم که فرمودند بنده با ایشان مخالفم بنده با ایشان مخالفتی ندارم صورت جلسه حاضر است بالاخره اگر ملاحظه فرمودید که قسمت اول فرمایشاتتان با قسمت آخرش ضد بود خودتان تصدیق خواهید فرمود به علاوه آن کلمات اروپایی را هم که بنده نفهمیدم چه بود اگر از آنها قدری استعمال نفرمایید بهتر است و بالاخره باید کار کرد آقا این مدت امتیاز ندادیم کار نکردیم این است عملیات ما در مملکت چراغ برق نداریم هیچ نداریم در دوره چهارم و پنجم و ششم امتیاز ندادیم و حال ما از ندادن امتیاز این است که ملاحظه میفرمایید حالا آمدهایم فکر کردهایم که باید این امتیازات را دادبه مردم با منفی بافی که نمیشود کار کرد بیست سال است منفی بافی کردهایم به این ترتیب که نمیشود زندگی کرد باید برای مردم کار پیدا کرد | |
− | که به نظرتان خوب | ||
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است | بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است | ||
− | رئیس – پیشنهاد ختم جلسه رسیده است آقای عمادی | + | رئیس – پیشنهاد ختم جلسه رسیده است آقای عمادی |
− | بعضی از نمایندگان – باشد برای بعد از مذاکرات آقای معاون وزارت فوائد عامه | + | بعضی از نمایندگان – باشد برای بعد از مذاکرات آقای معاون وزارت فوائد عامه |
− | معاون وزارت فوائد عامه – بنده | + | معاون وزارت فوائد عامه – بنده میخواستم جواب آقای یاسائی را در موقع شور در کلیات عرض کنم ولی دیدم ممکن است خود این تعویق اسباب اشکال بشود این لایحه این است که اجازه میخواهم به طور مختصر توضیحاتی که آقاخواستند عرض کنم خیلی از آقایان هم این توضیح را از بنده خواستهاند البته در مرحلهٔ اول هر کسی فکر میکند که خوب است امتیاز چراغ برق داده نشود ودر تمام ایران چراغ برق دائر شود خودمان هم همین فکر را داشتیم و هر کس میآمد امتیاز میخواست می گفتیم بابا این کارها آزاد است چه مانعی دارد که شما چراغ برقتان را بیاورید و تأسیس کنید و استفاده ببرید و هیچ وقت از طرف وزارت فوائد عامه و ازطرف کمیته امتیازات مخالفتی نکردند و همیشه جواب دادند که بیاورید و همه جور هم از طرف وزارتخانهها با این اشخاص کمک و تشویق میشود حالا هم یک عده زیادی موتور و دینامو و هرچه لازم است آوردهاند در خیلی از شهرها کارخانجات مختلف وارد کردهاند مثلا یک کارخانهای در فلان نقطه که قیمت |
+ | آن از چهل هزار تومان تا پنجاه هزار تومان است درست شده آن وقت یک کارخانهای که قیمتش پانصد تومان است جلو آن درست شده و این کارخانه کوچک پانصد تومانی دارد آن کارخانه بزرگ را از بین میبرد برای این که اگر یک چراغی را این کارخانهٔ کوچک بفروشد پنج شاهی در ماه ضررش صد تومان است اما اگر آن کارخانه بزرگ بخواهد این ضرر را بکند در ماده هزار تومان ضرر میکند و با این ترتیب ممکن اس آن کارخانجات بزرگ به واسطهٔ یک رقابتهایی از بین بروند به علوه ترتیب کشیدن سیم و ندانسن مرم که نسب به این کارخانه چه وظیفهای دارند و خود آن صاحب کارخانه هم نمی داند نسبت به مردم چه وظیفهای دارد اینها یک مشکلاتی را نسبت به صاحب کارخانه و مردم و مخصوصا اشخاص صاحب ثروت که به این خیال باشند تولید میکند که اگر در یک شهری یک کسی موفقیت پیدا نکند تمام شهرهای ایران دیگر چراغ برق نخواهند داشت از این نظر این لایحه را وزارت فوائد عامه تنظیم کرد و این هم با نظر متخصصین بوده است و مسیو مارتین و کلنل موریس و مهندسین دیگری را هم که ما داشتیم و به خوبی از سایر ممالک اطلاع داشته آنها را دعوت کردیم و با نظر آنها این لایحه را تنظیم کردیم و آنها عقیده شان این بود که مدت این امتیاز سی سال باشد ولی وزارتخانه قبول نکرد و گفت که مدت کمتری را ما میگیریم که در مدت پانزده سال در تمام ایران هر کس میخواهد امتیاز بگیرد و چراغ برق کشیده شود و بعد از آن هم البته آزاد خواهد بود و کمتر از پانزده سال هم ما نمیتوانیم این کار را بکنیم اما این قیدی که اینجا گذاشته شده که اگر بنا شد یک قوه فشار آبی پیدا شود و هر کس بخواهد به آن وسیله امتیاز بگیرد مقدم باشد برای چیست؟ برای این است که الان مثلا در تهران اگر بخواهند چراغ برق تأسیس نمایند با نفت یا بنزین یا ذغال سنگ مبلغ گزافی تمام در صورتی که یک نفر سرمایه دار اگر بخواهد با قوه آب این کارخانه را تأسیس نماید نصف بلکه ده یک آن قسمت برایش تمام میشود و البته این ترتیب برای شهر با صرفه تر و بهتر است و به این جهت است که آن کسی را که سرمایه دارد و میخواهد با فشار آب چراغ برق تأسیس نماید مقدم داشتهاند که به قیمت ارزانی چراغ بدهد و برای این که خسارتی به صاحب امتیاز سابق وارد نیاید شرط شده است که باید خساراتی که به صاحب امتیاز وارد شده به او داده شود و این قسمت را هم عرض میکنم که دیگر ابدا کمیته امتیازی در وزارت فوائد عامه نیست و هر وقت هر امتیازی را از وزارت فوائد عامه خواستهاند همه گونه مساعدت شده است و این که آقای یاسائی فرمودند ممکن است این قانون یک تضییقاتی را برای یک اشخاصی که بخواهند این کار را بکنند فراهم نماید مخصوصا خودشان باید توجه به این قسمت داشته باشند که ما قانون را بر حسب تقاضا و اصرار خود آن اشخاص به مجلس آوردیم که همه روزه چه کتبا و چه تلگرافا به وزارتخانه اصرار کردهاند و مقصود ما نسهیل کار آنها است | ||
− | + | یک نفر از نمایندگان – اسامی شان را بفرمایید | |
− | + | معاون وزارت فوائد عامه – یکی آقای موقر که خودشان اینجا تشریف دارند | |
− | + | موقر – بنده دو سال است تقاضا کردهام | |
− | + | معاون وزارت فوائد عامه – از بروجرد اشخاصی که کارخانه شان را وارد کردهاند و همه روزه آقای اعتبار برای کار آنها به وزارتخانه میآیند از اصفهان که آقای شیروانی و سایرین برای کار آنها میآیند | |
− | + | عراقی – از عراق نوذری | |
− | + | معاون – بلی از عراق آقای نوذری ممکن است فردا بنده دوسیه اش را بفرستم و آقایان ملاحظه بفرمایید مقصود این بوده است که به مردم کمک کرده باشیم به هیچ وجه نمی خواستهایم تضییقاتی بکنیم مقصود تسهیل بوده است | |
− | |||
− | معاون – بلی از عراق آقای نوذری ممکن است فردا بنده دوسیه اش را بفرستم و آقایان ملاحظه بفرمایید مقصود این بوده است که به مردم کمک کرده باشیم به هیچ وجه نمی | ||
بعضی از نمایندگان – ختم جلسه | بعضی از نمایندگان – ختم جلسه | ||
بعضی گفتند خیر این ماده تمام شود بعد | بعضی گفتند خیر این ماده تمام شود بعد | ||
− | |||
رئیس – آقای عمادی | رئیس – آقای عمادی | ||
خط ۵۰۰: | خط ۴۸۲: | ||
رئیس – عده برای اخذ رأی کافی نیست آقای حق نویس | رئیس – عده برای اخذ رأی کافی نیست آقای حق نویس | ||
− | حق نویس – عرض کنم بنده | + | حق نویس – عرض کنم بنده میخواهم مخالفتم را روی مادهٔ سیزده اظهار کنم البته آقایان تصدیق که مخصوصا اشخاصی که خیلی عشق به ترقی را اظهار میکنند و از ترقی حمایت مینمایند آنها باید بیشتر تصدیق کنند که همیشه وضعیت کامل ووضعیت ناقص را بهم میزند و اگر اشخاصی که میل به تکامل دارند و عاشق ترقی هستند بخواهند نسبت به عوامل وضعیت ناقص ابراز عطوفت کنند نمیتوانند تند به طرف ترقی بروند یک روح محافظه کاری در آنها تولید میشود که از رفتن به جلو محروم میمانند خیلی خوب چراغ برق میخواهیم یک اشخاصی هم هستند که معتقدند چراغ برق به آزادی بهتر اداره میشود یک اشخاصی هم هستند که میگویند خیر باید امتیاز داد ولی این را نباید فراموش کنیم که اگر قوهٔ برق را از استفاده از آبشارها فراهم کنیم مفیدتر و بهتر و مرغوب تر است بنابراین ما باید این را ملتفت باشیم که حالا که میخواهیم از غیر آبشار استفاده کنیم جلو استفاده از آبشار را نگیریم اینجا مینویسد در این ماده حالا که امتیاز دادند اگر بعد دولت خواست امتیازی از طریق استفاده از آبشارها برای تولید قوه برق اعطاء نماید و معلوم شود که امتیاز مزبور حقوق ومنافع صاحب امتیاز چراغ برق دیگر ی را اخلال مینماید وزارتین مالیه و فوائد عامه مکلف هستند که قبلا قراری را که حمایت منافع و آسایش عامه و رضای صاحب امتیاز را مستلزم باشد اتخاذ نمایند اولا برای چیست چرا؟ یک صاحب امتیاز خودش باید پیش بینی کند که د رحوزهٔ امتیازش استفاده از آبشار اگر ممکن اول امتیاز استفاده از آبشار بگیرد و اگر خودش به تنهایی نمیتواند ممکن است به طور شرکت سرمایهای زیادتری تهیه کند اما این که میآید امتیاز غیر آبشار میگیرد بعد خواست امتیاز آبشار بگیرد دولت مکلف است رضایت اورا تحصیل نماید مخصوصا این کلمه رضایت ممکن است سبب شود که او راضی نشود مگر این که یک مبلغ گزافی به دولت تحمیل کند یا یک تحمیلاتی به صاحب امتیاز بعد بکند بنابراین این کلمه رضایت را شرط کردن که دولت مکلف است مخصوصا رضایت صاحب امتیاز اول را فراهم کند گمان میکنم این هم برای دولت اسباب زحمت خواهد بود و هم یک اشکالی برای امتیاز خواهندگان از آبشارها ایجاد خواهد نمود بسیار خوب یک اشخاصی میخواهند امتیاز بگیرند اگر در حوزه امتیازشان یک آبشاری قابل استفاده است امتیاز استفاده از آن آبشار را بگیرند آن وقت دیگر این ماده موضوع ندارد و اگر اشخاصی میخواهند حالا بیایند و اول کارخانهٔ خودشان را از غیر آبشار ایجاد کنند وجود خودشان را یک حاجب و مانعی برای اشخاصی که بعد میخواهند استفاده کنند قرار دهند و بگویند که مجلس و دولت این طور امتیاز را تصویب کرده و به ما دادهاند و هیچ کس حق ندارد امتیاز استفاده از آبشار را بگیرد مگر این که من را راضی کند این به عقیده بنده خوب نیست |
− | معاون وزارت فوائد عامه – آقای حق نویس فرمودند حالا که امتیاز چراغ برق | + | معاون وزارت فوائد عامه – آقای حق نویس فرمودند حالا که امتیاز چراغ برق میدهیم بهتر این است امتیاز گرفتن قوه از فشار آب را بدهیم البته این خیلی خوب است برای مملکت هم بهتر است زیرا دیگر محتاج به نفت یا سایر مواد ه باید از خارج بیاید و مصرف شود نیست ولی این قسمت را باید در نظر بگیریم که مخارج برقرار کردن یک مؤسسه که از فشار آب چراغ برق بدهد به قدری زیاد است که هر کسی نمیتواند همچو امتیازی بگیرد برای تهران اگر کسی بخواهد چراغ برق درست کند با دویست سیصد هزار تومان ممکن است کارخانه |
+ | اش را در تهران تأسیس نماید ولی اگر بنا باشد کارخانه در جاجرود تذسیس شود وبا سیم قوه را به شهر بیاورند دو سه میلیون خرج دارد و چون حالا ما این چند میلیون را نداریم که اینجا خرج کنیم از اول امتیاز استفاده از آبشار را بدهیم خوب نیست پس ما باید با وسیلهای که در دستمان است همانطوری که فرمودند نواقصی که هست به تدریج رفع کنیم یک مرتبه که ما نمیتوانیم ایران را مثل لندن کنیم او باید امتیاز با وسائلی که موجود است بدهیم بعد اگر صاحب سرمایه پیدا شد وخواست در جاجرود از قوه فشار آب استفاده کند و از آنجا چراغ برق تهران را بدهد البته کسی مانع نیست و صاحب امتیاز جدید باید خسارت صاحب امتیاز قدیم را بدهد حالا اگر به نظر آقا این عبارت خوب نیست ممکن است عبارتی که به نظرشان بهتر میآید پیشنهاد بفرمایند والا منکر بودن با این که از حالا ما امتیاز بدهیم از فشار آب قوه بگیرند این خوب نیست و عملی نیست و نمیتوانیم به آن موفق شویم | ||
− | + | بعضی از نمایندگان – ختم جلسه | |
− | |||
− | بعضی از نمایندگان – ختم جلسه | ||
− | رئیس – عده برای مذاکرات هم کافی نیست | + | رئیس – عده برای مذاکرات هم کافی نیست |
(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد) | (مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد) | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم - ۱۹ تیر ۱۳۰۵ تا ۲۲ امرداد ۱۳۰۷]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم - ۱۹ تیر ۱۳۰۵ تا ۲۲ امرداد ۱۳۰۷]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم |
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۶
جلسه: ۲۰۵
صورت مشروح مجلس یک شنبه ۱۵ بهمن ماه ۱۳۰۶ مطابق ۱۲ شعبانالمعظم ۱۳۴۶
فهرست مندرجات:
۱-بقیه شور اول خبر کمیسیون فوائد عامه راجع به امتیاز چراغ برق در شهرها از ماده ۹ الی ماده ۱۳
(مجلس دو ساعت وربع قبل از ظهر ب ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید (و صورت جلسهٔ قبل قرائت و تصویب شد) غائبین با اجازهٔ جلسهٔ قبل)
آقایان: روحی – آقا سید کاظم – دشتی – دهستانی – بهبهانی – ثقه الاسلامی – سلطان محمد خان – محمود رضا افخمی
(غائبین بی اجازهٔ جلسهٔ قبل)
آقایان: اسدی – اعظمی – نظام مافی – زارع – مسعود – حاج شیخ بیات – حاج حسن آقا – بنی سلیمان میرزا ابراهیم آشتیانی – میرزا حسن خان وثوق – حاج غلامحسین ملک
دیر آمدگان با اجازهٔ جلسهٔ قبل آقایان: عراقی – ایلخان – یاسائی – نجومی – پالیزی – زنگنه
دیر آمدگان بی اجازهٔ جلسه قبل آقایان: حاج میرزا بیب الله – شریعت زاده – قوام شیرازی – مقدم رئیس – آقای عراقی
عراقی – بنی سلیمان را در صورت مجلس غائب بی اجازه نوشتهاند در صورتی که مریض هستند خیلی هم سخت به قدری هم مریض هستند که قادر نیستند چیز بنویسند این است که استدعا میکنم مقرر بفرمایید مجاز نوشته شود
رئیس – خبرش عنقریب از کمیسیون میرسد و اصلاح میشود
رئیس – صورت مجلس ایرادی ندارد؟ (اظهاری نشد)
رئیس – صورت مجلس تصویب شد ماده ۹ لایحه چراغ برق مطرح است این قسم قرائت شد
ماده ۹- صاحب امتیاز باید همه ساله در ظرف مدت سه ماه از تاریخ انقضای سال قبل معادل صدی پنج از عایدات خالص کارخانه را بالمناصفه به معارف و بلدیه حوزهٔ امتیاز عاید دارد رئیس – آقای عباس میرزا
عباس میرزا – در تعقیب عرایضی که در مواد قبل عرض کردم تصور میکنم که این امتیاز لو فرض امتیاز هم باشد در این مواد یک نواقصی است که یکیش همین ماده است در صورتی که مایل هستند یک اشخاصی یک کارهایی بکنند ویک توسعهای در امور مردم داده شود دیگر چه لزومی دارد در هر جا یک چیزی هم به معارف بدهند و به بلدیه؟ البته هر دوی اینها مهم هستند هم بلدیه هم معارف ولی هر کسی که یک کاری میکند یک حقی هم بدهد به آنجاها این که یک چیزی نیست که بشود ما از حالا در این مواد ذکر کنیم و بنده تصور میکنم یک موقعی یک چیزی باید بدهند باید مطابق قوانین مملکتی هر وقت قرار شد از عایدات اشخاص یک حقی گرفته شود از آن محل معین کنیم که فلان قدر باید برای معارف و بلدیه بدهند این مسئله راجع به مالیات بر عایدات است و به این جا مربوط نیست ودر این جا ذکر کردنش چندان مناسبتی ندارد و از این گذشته این قبیل کارخانجات را نبایستی بدون عایدی گذاشت و لااقل بایستی مدت پنج یا شش یا ده سال آنها را از پرداخت عوارض معاف کرد که یک جانی بگیرند و مردم تشویق شوند که این قبیل مؤسسات دائر نمایند این است که بنه جای این قسمت را این جا نمی دانم و بایستی در همان مالیات بر عایدات این قسمت را تصریح کرد
رئیس – آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی – بنده عجالتا عرضی ندارم
رئیس – آقای رفیع
حاج آقا رضا رفیع – نمایندهٔ محترم از اول مخالف بودند و در این چند جلسه هم مخالفت میکردند ولی در این ماده ایشان از موافقین جدی بودند حاضر هم نشدند به کسی که این امتیاز داده میشود یک چیزی به بلدیه و معارف بدهد عرض کنم که ما همیشه میخواهیم استفاده کنیم از قوانینی که در دست است برای بلدیه مان برای معارفمان و یک محلی پیدا کنیم که هم شهرهامان آباد شود هم مردم عالم شوند در ضمن این که یک امتیازی بدهیم یک خیابانمان هم آباد شود این چه عیبی دارد؟ یک مدرسه هم داشته باشیم چه ضرری دارد؟ ما در همهٔ قوانین این نظر را باید داشته باشیم میفرمایند این لایحه مربوط نیست به این کار و مناسبت
ندارد خوب اگر نظرتان باشد لایحهٔ راه آهن که در این جا مطرح بود آقای تقی زاده پیشنهاد کردند که چند نفر بروند به اروپا برای تحصیل همه ماها هم رأی دادیم چرا چون میخواهیم استفاده کنیم از موقع لایحهٔ راه آهن مطرح است ده نفر هم محصل پیدا کنیم اینها خیلی خوب است آقا و البته خود آن اشخاص هم موافقت خواهند کرد که به بلدیه و معارف هم یک کمکهایی بکنند هر کس در هر مملکتی که کار میکند باید یک کمکی هم به این قبیل مؤسسات عام المنفعه بکند اینها یک اقلامی است که همه به آن رأی میدهند و هر صاحب امتیازی هم با این ترتیبات موافق است و همراهی میکند برای چه؟ برای این که وقتی شهر قشنگ شد آباد شد برای همان صاحب کارخانه خوب است وسائل برای او بیشتر و بهتر فراهم میشود یا اگر مدرسه باز بشود ضرری برای او ندارد بلکه نفع هم دارد و خوبست آقا هم موافقت بفرمایند
رئیس – آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی – مخالفت من در این ماده برای این است که بنده عقیده دارم که این قبیل امتیازات را هر چه تسهیل کنند بهتر است و مردم راغب میشوند قبول کنند هیچ نگیرند از صاحب امتیاز بلکه در بعضی مواقع هم دستی به آنها بدهند ه بیایند کار کنند و به قول آقا خیابانها تمیز و خوب بشود و آباد بشود نه این که هنوز نیامده بیایند و بگویند که صدی ۵ برای معارف و بلدیه بده این بیچاره از ترس فرار میکند این را بنده عقیده ندارم ثانیا این که نوشته اس صدی ۵ سه ماه قبل از انقضای سال بهند این را هم بنده مخالف هستم…..
افشار – قبل از انقضای سال نیست بعد از انقضای سال است
فیروز آبادی – بسیار خوب در این قسمت عرضی ندارم ولی در آن قسمت صدی ۵ مخالف هستم و همان طریق که ایشان فرمودند هر چیزی را به طور مختلف در قوانین معین کردن بی تناسب و اسباب زحمت است و باید هر مالیاتی را در جای خودش معین کنید پهلوی مالیاتهای دیگر نه در کلیهٔ قوانین یک کرور بودجهٔ بلدیه میشود خوب در ضمن مالیاتش معین کنید همان را به مصرف برسانند ما برای معارف در جای خودش هر قدری که مجلس شورای ملی معین میکند همان را مصرف کنند دیگر پخش کردن ودر قوانین هی ذکر کردن هم فایده ندارد هم اسباب زحمت صاحبان امتیاز میشود و به علاوه همانطوری که عرض کردم مردم فرار میکنند و حاضر نمیشوند قبول کنند میخواهید بلدیه را توسعه بدهید معارف را توسعه بدهید این طور که نمیشود یک مرتبه از بودجه کل مملکتی صد هزار تومان دویست هزار تومان معین کنید ولی در هر جایی مالیات خوردخورد معین کردن فایده ندارد و چیز غریبی میشود
افشار مخبر کمیسیون فواید عامه – وقتی که یک نفر امتیاز چراغ برق یک شهری را گرفت البته استفاده میکند از اهالی شهر ووقتی که از اهالی شهر استفاده رد بای یک چیزی هم به صحیه و معارف محل خودش بدهد منتهی نگفتیم ازکلیه عایدی خیر از عایدات خالص سالیانه اش صدی ۵ بالمناقصه بدهد یک مثلی است معروف میگویند اگر تخم مرغ را نشکنند ملت درست نمیشود او هم از ملت استفاده میکند باید یک چیزی هم برای همان ملت بدهد نماینده محترم عقیده شان این است که باید پول نداد کار هم نکرد ولی هر وقت صحبت میشود از تأسیس کارخانه و چراغ برق و معارف و اینها صحبت میکنند …..
فیروز آبادی – خیر آقا
افشار – در صورتی که تأسیس کارخانه پول لازم دارد عایدی میبرد یک چیزی هم باید بدهد برای آبادی همان شهری که از آن استفاده میکند واین مالابرای خود او هم خوبست آقا بلدیه تهران را مثل زدند بلدیه تهران در تحت نظر آقایان است و یک کارهایی هم کرده
است و یک عملیاتی هم کرده است و این عملیات که به صرف نشستن و حرف زدن و پول خرج نکردن که نمیشود ناچار صاحب امتیاز باید یک عوائدی که تحصیل میکند یک مقدارش را برای معارف و بلدیه بدهد البته از طرف دولت هم برای آسایش آنها کمکهای لازم میشود
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
ملک مدنی – خیر کافی نیست – بنده مخالفم
رئیس – بفرمایید
ملک مدنی – عرض کنم که بنده با این لایحه موافقم ولی اغلب در مجلس مذاکره میشود که در مواقعی که امتیازاتی داده میشود باید یک تسهیلاتی کرد ولی این ماده مخالف با این نظر است یک کارخانه که تأسیس میشود تا دو سه سال ضرر میدهد این به تجربه ثابت شده است که چند سال اساسا منافع ندارد وقتی که چیزی ندارد از کجا بدهد؟ فرضا هم هم داشته باشد کسی که چند سال ضرر داده است چند سال هم بایدمنافع آن را ببرد این است که بنده عقیده دارم در این ماده زیادتر مذاکره شود بلکه بعضی عقیده داشته باشند که این ماده حذف شود
رئیس – رأی میگیریم آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند عدهٔ قلیلی قیام نمودند
رئیس – تصویب نشد آقای حق نویس
حق نویس – بنده در مادهٔ ۱۳ عرضی دارم
رئیس – آقای ملک
ملک مدنی – عرض کنم که بنده معتقدم که تأسیس قوه برق در ولایات خیلی مفید است و باید سعی کرد آن کسانی که امتیازاتی میخواهند تسهیلی برای شان فراهم کرد و کسانی که سرمایه دارند حاضر شوند امتیاز بگیرند و منافعی هم ببرند ولی طوری که منافعی برای آنها تأمین شود و ضرر بهشان نرسد و لااقل در سالهای اول ودوم سوم که ضرر میبرند آنها را معاف کنند بعضی از آقایان تهران را قیاس میکنند در صورتی که تردیدی نیست که تهران را نمیشود مقیاس قرار داد چون بنده منظورم این است که در نتیجهٔ گذشتن این لایحه ولایات کوچک هم بتوانند استفاده کنند و اشخاصی هم در ولایات هستند از نظر اطلاعاتی که ما از اقتصادیات مملکت داریم واطلاع از بی پولی آنها داریم آنها هم تا اطمینان کامل نداشته باشند که از پولشان بالاخره یک منفعتی میبرند حاضر به یک چنین اقدامی نخواهند شد و به عقیدهٔ بنده بودن این ماده در لایحه سبب میشود که یک اشخاصی حاضر نشوند بیایند و امتیازی بگیرند این است که به نظر بنده برای تسهیل و مراعات شهرهای کوچک که آنها هم موفق شوند اساسا این ماده زائد است و پیشنهاد میکنم حذف شود
مخبر – عرض کنم اگر در ماده نوشته شده بود که صاحب امتیاز مکلف است صدی پنج از کارخانهٔ خود را به بلدیه و معارف بدهد حرف آقا کاملا به جا بود ولی اینجا نوشته شده است که صدی پنج از عایدات خالص خود را به معارف و بلدیه بدهد اگر صاحب امتیاز یک عایداتی ندارد نمیدهد اگر دارای عایدی باشد میدهد و تشخیص عایدات هم با خود مؤسسه خواهد ودر این صورت گمان میکنم ضرری نخواهد داشت و اگر آقایان هم نظری دارند پیشنهاد بفرمایند
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – پیشنهادها قرائت میشود به شرح ذیل قرائت شد
پیشنهاد آقای میرزا عبدالحسین
بنده پیشنهاد میکنم صدی پنج عایدات خالص تخصیص به معارف داده شود
پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو پیشنهاد میکنم در ماده ۹ بعد از عبارت عایدات
خالص کارخانه را این قسم نوشته شود
بالمناصفه برای مصارف بلدیه و معارف حوزهٔ امتیاز توسط مالیه محل عاید دارد
پیشنهاد آقای امامی
بنده پیشنهاد می کم بعد از جمله از عایدات خالص علاوه شود سالیانه
پیشنهاد آقای ضیاء
پیشنهاد میشود که قسمت اخیر ماده نهم به ترتیب ذیل اصلاح شود معادل صدی دو از عایدات خالص کارخانه را برای تأسیس مدارس چهار کلاسه ابتدایی به معارف حوزهٔ امتیاز عاید دار پیشنهاد آقای عباس میرزا
ماده ۹ به ترتیب ذیل پیشنهاد مینماید
در مدت پنج سال صاحب امتیاز از تأدیه هر حقی معاف پس از پنج سال صدی پنج عایدات را به دولت تأدیه خواهد کرد
پیشنهاد آقای آیه الله زاده خراسانی و معظمی
در ماده ۹ پیشنهاد میکنم بعد از لفظ بالمناصفه نوشته شود به وسیلهٔ وزارت مالیه
پیشنهاد آقای ملک مدی
پیشنهاد مینمایم ماده ۹ حذف شود
پیشنهاد آقای دهستانی
ماده ۹ به طریق ذیل اصلاح شود
ماده ۹ صاحب امتیاز باید همه ساله صدی دو از عایدات غیر خالص کارخانه را بالمناصفه به بلدیه و معارف حوزهٔ امتیاز عاید دارد
پیشنهاد آقای مدرس
پیشنهاد میکنم ماده نهم حذف شود
پیشنهاد آقای ملک آرائی و ثابت
بنده پیشنهاد مینمایم بعد از معارف و بلدیه صحیه اضافه شود
رئیس – ماده دهم قرائت میشود این طور خوانده شد
ماده ۱۰- حدود متعارفی امتیاز چراغ برق علاوه بر شهر چهار فرسنگ خارج ا زشهر را نیز از هر جهت شامل و قیمت فروش قوهٔ برق در خو شهر یکسان لکن صاحب امتیاز در رسانیدن قوه برق به نقاطی که از حومهٔ شهر خارج است وقتی مکلف است که مصارف سیم کشی را اداره بلدیه محل با موافقت صاحب امتیاز و نمایندهٔ فوائد عامه و داوطلبان در ظرف مدت دو سال به واسطه آبونماه تعیین نمایند تبصره – در نقاطی که وزارت فوائد عامه دارای نماینده نباشد موافقت نظر بلدیه و صاحب امتیاز برای تعیین قیمت سیم کشی خارج شهر کافی خواهد بود رئیس – آقای عباس میرزا
عیاس میرزا – بنده تصور میکنم که این ماده از تمام مواد این لایحه بدتر تنظیم شده و هیچ رعایت شهر و وضعیات شهر نشده است این چراغ برقی که چهار فرسخ حومه شهررا هم باید بدهد ملاحظه بفرمایید مثلا در تهران باید شیمرانات و حضرت عبدالعظیم ع و کرج تمام اینها را چراغ بدهد در صورتی که در این نقاط همهه کس میتواند یک امتیازی بگیرد امتیاز برق شمیران چه ربطی به شهر تهران دارد؟ این است که تصور میکنم در این کمیتهٔ امتیازات که مکرر هم آقایان تنقید کردهاند مطالعهای در این قبیل امتیازات نکردهاند و نخواستهاند که یک نتیجهای بگیرند برای این که چهار فرسخ اطراف یک شهری را چراغ دادن یک سرمایه خیلی هنگفتی میخواهد و باید یک قوه خیلی فوق العادهای داشته باشد در صورتی که این کارخانه منحصر است به چراغ برای روشنایی شهر و بنده که این جا عنوان کرم کارخانه در روز دائر باشد آقای مخبر عنوان کرند که در روز لازم نیست پس حوائجی که برای الکتریک در روز هست مربوط به این قضیه نیست و منحصر به چراغ است در صورتی که ممکن است اینجا تراموای الکتریک بکشند ولی تا چهار فرسخ
نمیتواند چراغ برق بدهد ونظر به این که این امتیاز محدود به روشنایی است و منحصر به چراغ برق خانهها است این باید محدود به محل محدودی باشد که بتواند یک چراغ با نور مکفی بدهد و تصور میکنم آقای مخبر هم تصدیق بفرمایند که چراغ برق چهار فرسخ اطراف شهر هیچ مناسبتی با این مواد و این امتیاز ندارد
مخبر – آقای نمایندهٔ محترم تصور میکنم این ماده را با دقت مطالعه نفرمودند این ماده نمیگوید که کمپانی یا صاحب امتیاز مکلف است که تا چهار فرسخ اطراف شهر را چراغ بدهد اگر این طور بود حق داشتند اعتراض کنند ولی نوشته است اشخاصی که خارج از شهر زندگانی میکنند اگر بخواهند چراغ برق بکشند و به وسیله آبونمان مخارج سیم کشی را در ظرف دو سال تأمین نمایند صاحب امتیاز مکلف است چراغ برق بدهد و سیم کشی بکند مقصود این نیست که صاحب امتیاز مکلف است که چهار فرسخ اطراف شهر را چراغ برق بدهد و اگر ماده را درست قرائت بفرمایند آن قوت تصدیق عرض بنده را خواهند فرمود
رئیس – آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی – عرض کنم که بنده هم با همان نظریهای که حضرت والا فرمودند مخالف با این ماده هستم فرضا آمدند به یک نفر در تهران یک امتیازی دارند کمپانی در تهران است و چهار فرسخ هم جزء حوزهٔ امتیازی او باشد آن وقت کسی نمیتواند در حضرت عبدالعظیم چراغ بیاورد ؟آیا میتواند یانه؟ به این قاعده نمیتواند بیاورد و منحصر خواهد شد چراغ برق به آن کارخانه که در تهران امتیاز گرفته است و آن هم خلاف مقصود و خلاف صلاح مملکت است به این ملاحظه بنده عقیده ندارم که این چهار فرسخ به همین طریق متصل نوشته شود بلکه عقیده دارم نوشته شود حدود متعارفی چراغ برق علاوه بر شهر چهار فرسخ خارج از شهر را از هر جهت شامل میشود مشروط بر این که دیگری نخواهد چراغ برق بیاورد یا آورده باشد واگر این طریق نشد و چهار فرسخ اطراف شهر را امتیاز گرفت با هر کسی که بخواهد در این چهار فرسخ چراغ برق بیاورد مخالفت میکند
رئیس – آقای رفیع
حاج آقا رضا رفیع – اصلا فکر بفرمایید که این ماده برای کمک به صاحب امتیاز تنظیم شده است یک کسی که آمد مبالغ گزافی خرج کرد و یک کارخانه ساخت نباید به او اجازه داده شود که دیگری بیاید و اسباب زحمت اورا فراهم کند ما میخواهیم یک امتیازی به یک کسی بدهیم و اگر یک کسی در دو فرسخی چهار فرسخی چراغ برق بخواهد آن صاحب امتیاز بدهد مشروط بر این که پول سیم کشی را خود آن خواهنده بدهد که یک مساعدتی با صاحب امتیاز شده باش و بتواند کار خودش را ادامه بدهد حالا اگر آقا میفرمایند که چهار فرسخ زیاد است و دو فرسخ خوب است یا کمتر پیشنهاد بفرمایید در اساس این مسئله که نمیشود مخالفت کرد یک کسی که آمده است و یک مبالغ زیادی خرج کرده است باید حق داشته باشد تا چهار فرسخ چراغ بکشد و دیگری حق نداشته باشد تا چهار فرسخ چراغ بکشد و دیگری حق نداشته باشد ودر این جا اساسا امتیاز چراغ تنها نیست و آنچه که در کمیسیون تصویب شده است و مجلس هم تصویب خواهد کرد قوهٔ برق است کارخانه قوهٔ برق یک کارخانه نیست که فقط یک فرسخ چراغ بدهد کارخانه هست که دو فرسخ چهار فرسخ الی پنج فرسخ را هم میتواند چراغ بدهد
رئیس – آقای ضیاء
ضیاء – عرض کنم که بنده دیدم که دفاع آقای مخبر و همچنین آقای رفیع درست جواب نظریاتی که مخالفین راجع به این ماده داشتند نبود آقای مخبر فرمودند که اگر در یک جایی در یک فرسخی دو فرسخی تا چهار فرسخی شهر چراغ خواسته باشند بیایند و از صاحب امتیاز بخواهند با وسایلی که در ماده ذکر شده است
صاحب امتیاز میتواند چراغ برق بدهد در حالتی که خلاف منظور است در ماده صریح است که حدود متعارف حق امتیاز چراغ برق علاوه بر شهر چهار فرسخ است یعنی اگر در تهران یا یکی از حوزههای ایالتی و ولایتی باشد تا چهار فسخ اطراف خود را میتواند چراغ برق بدهد مثلا زرقان تا شیراز چهار فرسخ است و یک همچو استعدادی هم یکی از اهالی آنجا دارد که بیای یک دستگاه چراغ برق فرضا هزار چراغ بکشد و برای آن محل هم کافی است ودر شیراز هم آمدیم که کسی چراغ برق دائر نکرد آن وقت آن دستگاه کوچک بای شیراز را هم چراغ بدهد؟ این پسندیده نیست فرضا یک کسی آمد در حضرت عبدالعظیم ع امتیاز گرفت و تهران جزء او است وقتی که تهران هم جزء او است با وسائل ناقصی که او دارد نمیتواند چراغ بق تهران را بدهد در صورتی که مطابق این ماده مجبور است خیر باید آزاد گذاشت که مردم بتوانند در هرجایی از سرمایههای کوچکشان استفاده کنند و بتوانند در همه جا روشنایی تهیه کنند میبایستی آزاد گذاشت که سرمایههای کوچک را هم اجازه داد به کار بیفتند و حدود متعارفی را بیشتر از حدود شهر قائل نشد
مخبر – مقصود این است که حدود متعارفی محل امتیاز را یعنی تاچهار فرسخ اطراف شهر را دولت نمیتواند به کسی دیگر امتیاز بدهد مقصود این است مقصود این نیس که صاحب امتیاز مجبور یا مکلف است که حتما تا چهار فرسخ را چراغ بدهد اولا تصدیق میفرمایید که در مملکت ایران بیش از هفت هشت نقطه از نقاط ایران چراغ برق نیست آقایان به قدری فکرشان بلند است که در زرقان هم به فرمایش آقای شیروانی فردا ادارهٔ چراغ برق دائر میشود و مردم استفاده میکنند اگر بنا باشد خارج از شهر را موضوع کنیم ممکن است اشخاصی با یک سرمایههای کوچکی بیایند و این شرکت داخلی را از بین ببرند و با این ترتیب و شرایطی که در این جا ذکر شده است تا مدتی احتیاجات را تأمین میکند واگر بعد از این مدت بیشتر از این قائل شدیم که مملکت چراغ داشته باشد و یک موافق در بین بود البته لوایحی به مجلس تقدیم خواهد شد و آقایان میتوانند آن وقت نظریات خودشان را تأمین کنند
رئیس – آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب – بنده موافقم
رئیس – آقای ارباب کیخسرو
ارباب کیخسرو- بنده تصور میکنم اصلا این ماده زیادی باشد برای این که به حکم تجربه معین شد امتیازاتی که خیلی توسعه دارد صاحبانش از عهده بر نمیآیند و بالاخره کار عمومی رامعطل میکند پس بهتر این است که به همان شهرها اکتفا شود و حوالی را بگذارند برای کسان دیگر اگر کسی پیدا نشد آن وقت آن باب باز است برای خود آن صاحب امتیاز که در ثانی قرار امتیاز را با وزارت فوائد عامه بدهد این است که بنده عقیده دارم حدود متعارفی را محدود به همان داخل شهر بکنند به خارج ودر این قسمت پینشهادی هم عرض کردهام
رئیس – آقای حق نویس
حق نویس – بنده عرض کردم در مادهٔ ۱۳ عرضی دارم ودر این ماده عرضی ندارم
رئیس – آقای اعتبار
یک نفر از نمایندگان – تشریف ندارند
رئیس – آقای شیروانی
شیروانی – بنده مخالفم
رئیس – آقای آقا سید یعقوب
آقا سیدیعقوب – بنده از دو مسئله خیلی متأثرم یکی این که وقتی این لایحه مطرح شد در شور کلیات یک نفر از آقایان اظهار نکرد که مخالفم و همه آقایان
گفتند موافق هستیم کسی مخالفت نکرد که در شور در کلیات مطلب بحث شود و آن وقت آقای ضیاء که کاملا باید در سائل اساسی موافق باشند در این جا حالا دیدم یک فرمایشی کردند که عقیدهٔ اعضاء کمیسیون و عقیدهٔ دولت را راجع به امتیاز کاملا در دست بیاورند عرض میکنم ما باید اول دلیل خودمان را ذکر کنیم که چرا ما معتقد شدیم که همه چیزها را دولت باید امتیاز بدهد و یک براهینی هم در این باب در دست داریم که محسوس است این که آقای ضیاء فرمودند آزاد باشد چنانچه غالب آقایان عقیده دارند که آزاد باشد آقا در وقتی که ما میخواستیم ایران مشروطه بشود بنده هم یکی از خطبا بودم فریاد میزدیم که ایرانیها بیدار شوید اگر چنانچه بیدار نشوید میآیند و تمام ماها را عمله میکنند و کارها را خودشان در دست میگیرند الان که خدا خواسته است ما بیدار شدهایم توی مجلس هم همان حرف را میزنیم یعنی بیایید کارها را به داخله امتیاز بدهید اگر امتیاز ندهید کمپانیهای خارجی میآیند و میبرند و بنده و جنابعالی همه باید عمله خارجیها بشویم (همهمه نمایندگان زنگ رئیس)
آقا سید یعقوب – صبر کنید بگذارید آقایان یک قدری توجه کنید دلیل مخالف را ببینید بعد جواب بدهید آقایان بگذارید عرض بنده تمام شود یک مملکتی که این جور همه چیزش آزاد است تجارتش آزاد است درش باز است این جور ما مهمان پرست هستیم این جور دیگران را ما تاج سر خودمان قرار میدهیم در مقام دیگران مطیع ومنقاد هستیم با این ترتیب فردا تمام کارخانههای چراغ برق ایران را هم دیگران خواهند برد بنده و اولادم باید عمله و ذغال کش بشویم پس از این نقطه نظر و برای حفظ حقوق ملت خودمان باید حتی بقالی را هم امتیاز به داخله بدهیم عقیدهٔ بنده این است عقیده را که اظهار کردن که دعوی ندارد بنده عقیده مندم که برای پیشرفت اقتصادیات باید همه چیز را امتیاز داد و کارها به دست خودمان باشد مسئله دوم را آقای ارباب توجه بفرمایند نظر ما در این جا چه بود؟ این جا ما میخواهیم بعد از آن که آن امتیاز را میدهیم برای تسهیل و تقویت صاحب امتیاز مفید باشد یعنی پس از آن که خدا خواست و این قانونن از مجلس گذشت و رفت در وزارت فوائد عامه و این مفهوم را تطبق با یک مصداقی کردند و شما خواستید امتیاز کارخانهٔ چراغ برق تهران یا کرمان را بگیرید یک تقویتی از حضرتعالی شده باشد و این کار را میکنیم برای این که سرمایههای جزئی که داریم بیرون بیاید قدم اول ما این است که این امتیازات را که ما میدهیم طوری بشود که سرمایههای جزئی که مردم دارند بیرون بیاید و شروع کنند به کار کردن و کارخانجات آوردن و کم کم مثل دنیای تازه صداهای صوت کارخانهها مان بلند شود و از سرمایههای کوچک یک کمپانیهایی تشکیل شود و امتیازات را بهیم که سرمایهها به کار بیفتد و تمام مملکت ایران پر از کارخانه بشود …..
حاج میرزا مرتضی – نه کارخانه چراغ برق
آقا سید یعقوب – کارخانه چراغ برق هم یکی از آن کارخانهها است شما اگر بخواهید پیه سوز بیاید دیگر نمیشود بنده هم خیلی موافقم ولی چه کنم اتومبیل که آمد دیگر خر کرمانی را نمیشود سوار شد باید اتومبیل سوار شد خندهٔ نمایندگان وقتی کارخانه چراغ برق آمد و دنیا را چراغ برق گرفت نمیشود دیگر دنبال پیه سوز و روغن کنجد رفت نظر کمیسیون این بوده است که عرض کردم حالا هم میتوانند آقایان نظریات خودشان را پیشنهاد کنند نظر کمیسیون ودولت این بود که این امتیازی که داده میشود به صاحب امتیاز قوت و قدرت به او بدهیم که تا چهار فرسخ در تحت امتیاز او باشد و کسی دیگر نتواند چراغ برق بیاورد واگر یک کسی مثلا در شمیران چراغ برق خواست طلب رضایت شما را که در تهران
امتیاز گرفتهاند بکند این اساس نظریات ما بود و گمان میکنم آن طور که در ماده نوشته شده است کاملا موافق با این نظر باشد
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – پیشنهادها قرائت میشود به نحو آتی خوانده شد
پیشنهاد آقای عباس میرزا
مادهٔ ده را به طریق ذیل پیشنهاد مینماید
حدود متعارفی چراغ برق محدود به شهر خواهد بود و صاحب امتیاز مکلف است قوهٔ چراغ برق را مطابق آن حوزه تهیه نماید
پیشنهاد آقای شیروانی
ماده ۱۰ را به طریق ذیل اصلاح میکنم
ماده ۱۰ وزارت فوائد عامه مجاز است حدود متعارفی امتیاز قوهٔ برق را در هر محل متناسب با وضعیات همان محل تعیین نماید
پیشنهاد آقای دکتر طاهری
پیشنهاد میکنم ماده ۱۰ به ترتیب ذیل نوشته شود
ماده ۱۰- حدود متعارفی امتیاز چراغ برق تا نیم فرسخ اطراف شهر است و قیمت فروش قوهٔ برق همه جا یکسان خواهد بود
پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو
بنده حذف ماده ۱۰ را پیشنهاد میکنم
پیشنهاد آقای احتشام زاده
پیشنهاد میکنم در ماده ۱۰ حومه شهر تا چهار فرسخ حذف وحوزه امتیاز منحصر به شهر باشد و عبارت آخر ماده هم که مربوط به سیم کشی خارج شهر است حذف شود
پیشنهاد آقای فیروز آبادی
بنده پیشنهاد میکنم که د رماده ۱۰ نوشته شود حدود متعارفی امتیاز چراغ برق علاوه بر شهر نیم فرسنگ خارج از شهر را تا آخر ماده پیشنهاد آقای ثابت پیشنهاد مینمایم ماده ۱۰ و تبصره حذف شود
پیشنهاد آقای فرشی
این بنده پیشنهاد میکنم در ماده ۱۰ عوض چهار فرسخ نیم فرسخ نوشته شود
پیشنهاد آقای ضیاء
پیشنهاد میشود ماده ۱۰ به ترتیب ذیل اصلاح شود
مادهٔ ۱۰- حدود متعارفی امتیاز چراغ برق محدود به شهر و صاحب امتیاز میتواند تا حدود چهار فرسن خارج شهر را قوه برساند لیکن صاحب امتیاز در رسانیدن ازحومه شهر خارج تا آخر ماده و در آخر ماده ذکر شود و این حق مانع للغیر نخواهد بود
رئیس – مادهٔ یازدهم به شرح ذیل خوانده شد
قیمت فروش قوهٔ برق در هر حوزه امتیاز یا منظور داشتن سرمایه عمل و مدت امتیاز و مخارج اداری به نسبت عادلانه از طرف صاحب امتیاز معین خواهد گردید هر گاه میزان قیمت غیر عادلانه باشد وزارت فوائد عامه کمیسیونی در محل مرکب از نماینده خود و نماینده وزارت مالیه و نمایندهٔ بلدیه و صاحب امتیاز تشکیل داده با رعایت سرمایهٔ عمل و مدت امتیاز و مخارج اداری قیمت قوه برق را تعیین و اعلام خواهد کرد قیمت مزبور در هر سال به ترتیب فوق قابل تجدید نظر خواهد بود
رئیس – آقای عباس میرزا
عباس میرزا – در این ماده آقایان محترم ملاحظه میکنند که چراغ یک چیزی است که برای خانهها واجب و لازم است و تشویق این که چراغ بکشند برای این است که این چراغ برق گران تمام نشود و به یک میزانی قیمت بگذارند که مردم بتوانند استفاده بکنند ولی به طوری که دراین ماده کمیسیون تنظیم کرده است که کمیسیون کنند واشخاص مخلف جمع شوند وعایدات یک کسی
را که امتیاز گرفته است معین کنند گمان میکنم به کلی بی فایده باشد و گمان نمیکنم آن کسی که امتیاز میگیرد تا این درجه حساب و کتابش و صورتهایش مرتب باشد و باز باشد که بتوانند واقعا از آنها تشخیص بدهند که به چه میزان چراغ برق باید برای مردم قیمت داشته باشد اساسا در این قبیل امتیازات و این قبیل مؤسسات باید برای صاحب امتیاز یک منفعتی در حدود ده درصد یا پانزده درصد معین کنند وقیمت بگذارند در تمام این قبیل مؤسسات که در اروپا هست هیچ کس امتیازی را به خودش انحصار نمیدهد و هیچ وقت منفعت سهامی که راجع به این قبیل کارها است در اروپا بیشتر از سه یا چهار خیلی که پیشرفت داشته باشد پنج درصد بیشتر نیست حالا در ایران مطابق اوضاع جاریه مان ده درصد یا پانزده درصد قرار دهیم ولی اینجا هیچ حدی را معین نکرده است که بعد از آن که کمیسیونی از طرف وزارت فوائد عامه و بلدیه و اینها جمع شدند و سرمایه را معین کردند چند درصد را برای منفعت قرار بدهند او ممکن است بگوید من میخواهم بیست و پنج یا سی درصد قیمت معین بکنم و کمیسیون با چه ترتیب و چه نظری میتواند اورا محدود بکند و به فلان مقدار ده درصد یا پانزده درصد قرار بدهد؟ این قبیل مسائل که اینجا مذاکره میشود بعضی آقایان مکرر میگویند که هر نظری دارید پیشنهاد کنید بنده عرض میکنم که این مسائل باید در این جا مذاکره شود و نظریات معلوم شود همه آقایان میل دارند در چراغ برق زیاد شود ولی این چراغ برق چنانچه بنده عرض کردم یک امتیازی مثل امتیاز یک معدن نیست یک امتیازی است که باید نفعش به عامه برسد و یک چیزی را که عامه باید از آن استفاده کنند نفع عامه را هم باید منظور داشت البته باید نفع آن کسی را هم که مقدار زیادی خرج این کار کرده است در نظر داشت لذا بنده از آقای مخبر محترم تقاضا میکنم که مثل مادهٔ پیش نگویند که مطالعه نکردهاند یا این که پیشنهاد بدهند عرضی که بنده میکنم عین همان جواب را مرحمت کنند که آیا شما در این جا از روی کدام قانون مملکتی معین کردهاید که صاحب امتیاز باید معادل یک میزان معینی منفعت ببرد؟
رئیس – آقای حاج آقا رضا
حاج آقا رضا رفیع – نمایندهٔ محترم تقریبا امروز در این ماده متضاد صحبت کردند برای این که از یک طرف نفع عامه را درنظرگرفتند وازیک طرف میفرمایند که اجازه بدهیم هر مقداری که صاحب امتیاز میخواهد بگیرد این طور که نمیشود اگر نفع عامه را میخواهند نباید منکر این بشوند که اداره بلدیه باید بیاید حساب کند که چقدر نفع میبرد و مطابق منافع او قیمت چراغ را معین کند باید بیایند در سالی یک مرتبه دو مرتبه به حسابش رسیدگی کنند و نفعی برای او معین کنند ولی ازطرف دیگر فرموند که چه قدر باید صاحب امتیاز منفعت ببرد این فرمایش آخر آقا با فرمایش اولشان یک قدری متضاد بود
عباس میرزا – این جواب بنده نیست
رفیع – همه شنیدند ما که محرمانه صحبت نکردیم این که فرمودند منافع اسهام صد پنج و صد وچهار است و منافع اسهام از این مقدار بیشتر نمیشود عرض میکنم یک اسهامی هم هست که الان صد چهار صد منفعت میبرد و آنهایی که صدی ده و صدی بیست منفعت میبرند یک اسهامی هستند که خیلی کم منفعت دارند و این طور نیست که باید حتما صدی دو یا صدی سه و چهار منفعت ببرند آن وقتی که آقا در اروپا بودند آن وقت اسهام زیاد منفعت نمیکرد ولی حالا با آن وقت فرق کرده است ودر ایران معین است که هر وقت میخواهند برای یک سرمایه منفعت معین کنند صدی دوازده معین میکنند برای این مؤسسه هم بالاخره بلدیه و وزارت فوائد عامه
مینشینند و با صاحب امتیاز طی میکنند که منفعت سرمایه او از چه قرار باشد ولی اگر از حالا قرار بدهم که صاحب امتیاز هر چه دلش میخواهد ببرد مثل مغازههای خیابان لاله زار میشود که هرچه دلشان میخواهد کرایه میگیرند هر چه دلش میخواهد که نمیشود در این کار باید بلدیه دخالت کند و تعیین نرخ کند و بهترین جایی که میتواند تعیین نرخ کند همان بلدیه است
عباس میرزا – نرخ چه قدر است؟
رفیع – از حالا ما نمیتوانیم نرخ را معین کنیم صاحب امتیاز با آن کسی که امتیاز را می هد نرخ را میکنند و از آن رو مکلف است که صاحب امتیاز رفتار کند و این مخالفت آقا گمان میکنم که مورد نداشته باشد
مخبر – عرض کنم که آقای نمایندهٔ محترم تصدیق میفرمایند که در مملکت ما سرمایه هست ولی سرمایه جاری نیست سرمایهٔ راکد است باید سعی کنیم که ایجاد سرمایه جاری در مملکت خودمان بکنیم و این سرمایهٔ راکد را تقریبا شکلش را عوض کنیم و برای این کار بالطبع باید تأسیس شرکت و کمپانی بشود که بتوانند سرمایههای راکد داخلی را به جریان بیندازند و کارهایی برای مملکت بنمایند بعضی از آقایان لاینقطع اعتراض میکنند که ما نباید امتیاز بدهیم و این کاری نیست که امتیاز داده شود اگر آقایان تأمل بفرمایند در دورهٔ چهارم امتیاز تأسیس یک کار خانه کبریت سازی در آذربایجان داده شد و در دورهٔ پنجم و ششم هم همیشه دول و مجلس سعی در تقویبت این مؤسسه کردهاند با این حال امروز این مؤسسه در اثر تضییقات خارجی در فشار است و نمیتواند با آنها مقابله و رقابت کند بناء علیه ما میخواهیم امتیازی که به سرمایه داران داخلی داده میشود یک امتیازی باشد که هم مملکت ومردم بتوانند آن صاحب امتیاز را تقویبت و حفظ کنند واستفاده کنند و هم او استفاده بکند ثانیا در بین این امتیازی که ازطرف مجلس تصویب میشود و آن امتیازاتی که قبل از مشروطیت به عنوان نان خانه داده شده است آقای نماینده محترم قدری اشتباه میکنند امتیاز چراغ برق تهران یا آذربایجان به عنوان نان خانه داده شده است وقتی که شما به عنوان نان خانه امتیازی بدهید البته نمیتوانید آن آدم را در تحت فشار بگذارید که چرا یک قسمت شهر تهران روشن است و یک قسمت روشن نیست چرا در تبریز باید یک چراغ نفتی برداشت برای پیدا کردن چراغ الکتریسته برای این که آن امتیاز برای نان خانه داده شده است بناء علیه دولت یک لایحه آورده است و در حدود آن یک امتیازی به یک اشخاصی داده میشود و صاحبان امتیاز البته مکلفند در حدود مقرات این قانون موجبات آسایش عامه را فراهم نمایند اگر فراهم نیاوردند بالطبیعه مطابق همین قانون دولت مکلف است امتیاز را لغو کند و این که آقای نماینده محترم فرمودند کمیسیونی لازم است که بروند به حساب آنها رسیدگی بکنند و بالاخره تشخیص صدی پنج عوائد خالص این صاحب امتیاز باکی خواهد بود واگر با خودش باشد که به او اعتماد ندارید پس بالاخره آقا یک کمیسیون از ما بهترانی از مرغان بهشتی معین فرمایید و پیشنهاد فرمایید که برود در کمیسیون و مطرح شود
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی – بنده مخالفتم یکی نسبت به این است که شاهزاده هم فرموند قیمت عادلانه قیمت عادلانه معلوم نیست چقدر است چون اصلا عدالتش در این مملکت معلوم نیست باشد که عادلانه اش عمل بشود این یک عبارت کش داری است به این جهت خوب بود که معین میشد عادلانه چقدر است زیرا ترتیباتی که در مملکت خودمان هست همه می دانیم این یکی دیگر این که عقیده ندارم بعد از آن که نباشد امتیاز داده شود زیاد به صاحب
امتیاز فشار آورده شود که او مأیوس شود و دیگران برای مؤسسات عام المنفعه اقداماتی نکنند بنابراین بنده تقاضا میکنم که قیمت عادلانه در اینجا معین شود که چقدر است و مقصود از این عادلانه چیست که هم فشار به صاحب امتیاز نیاید و هم به مردم
رئیس – آقای حق نویس
حق نویس – عرضی ندارم
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
ضیاء – بنده مخالفم
رئیس – بفرمایید
ضیاء – بنده از اشخاصی هستم که میل دارم همیشه مذاکرات کمتر بشود و بیشتر عمل کنیم اما بنده میبینم این ماده درست نشان میدهد که غرض از دادن این امتیازات صلاح و نفع عامه نیست فقط دل خوش کن است که میخواهند بگویند چراغ برق داریم
مدرس – نداشته باشیم
ضیاء – این است که بنده مذاکرات را مخصوصا نسبت به این ماده کافی نمی دانم و اگر یکی دو نفر موافق و مخالف دیگر هم صحبت بکنند نظر آقایان اعضاء کمیسیون و مخصوصا نظر نمایندگان برای رأی دادن به شور دوم معلوم میشود بنابراین بهتر است در این ماده زیادتر صحبت شود تا معلوم شود که غرض دلخوش کن است با داشتن چراغ برق
رئیس – عده برای رأی کافی نیست
رفیع – مذاکره بشود
رئیس – عده برای مذاکره هم کافی نیست در این موقع چند نفر از آقایان وارد مجلس شدند
رئیس – آقای ارباب کیخسرو
ارباب کیخسرو- بنده عقیدهام این است این که سال به سال معین کردهاند که قیمت در محل معین شود اسباب زحمت است هم ممکن است به نفع مردم تمام شود هم به ضرر مردم همین طور نسبت به صاحب امتیاز در سوابق معمول این بود این گونه امتیازات را که می داند در موقع دادن امتیاز وزارت فوائد عامه تعیین قیمت را میکرد و آن صاحب امتیاز پیش بینی میکرد که آیا از عهده بر میآید یا نه والا ممکن است تصور بشود که یک کسی بیاید یک خرجی بکند بعد موافقت نظر در باب تعیین قیمت حاصل نشود آن وقت تکلیف صاحب امتیاز چیست؟ از یک طرف اگر به اختیار خود او باشد و پای دولت در میان نباشد ممکن است او اجحاف کند از طرف دیگر ممکن است مأمورین دولت وقتی او کارخانه را دایر کرد به او فشار بیاورند و او هم خواهی نخواهی از روی اجبار قبول کند و به ضررش تمام شود از این جهت عقیده بنده این است که از اول که میخواهند امتیاز بدهند در باب قیمت هم تکلیف را خود وزارت فوائد عامه معین کند پیشنهادی هم در این باب تقدیم کردهام
رئیس – آقای شیروانی
شیروانی – بنده عرض نمیکنم که این ماده شاید یک معایبی نداشته باشد ولی در هر صورت باید البته اشخاصی که نظریاتی دارند روی کاغذ بیاورند و بفرستند به کمیسیون ما اگر بخواهیم حقیقتا در یک چیزی که خیلی علاقه مند هستیم از مجلس بگذرد در شور اول چندین نفر ناطق در هر ماده حرف بزنند در شور دوم هم همین طور پیشنهادات هم که در آخر بحث میشود بالاخره این چند ماهه مجلس به همین چیزها صرف خواهد شد و بهتر این است آقایان نظریاتی که دارند پیشنهاد بفرمایند و اما در باب اختلاف اساسی که در باب تعیین منافع در مجلس هست این یک موضوع نظری است بعضی عقیده دارند که ما حالا میتوانیم حساب کنیم و ببینیم آن کسی که میآید در کرمان سرمایه خودش را به خطر میاندازد یا آن کسی که در تهران یا بندر پهلوی سرمایه خودش را به کار میاندازد چقدر منافع برای او
باید معین کرد؟ بنده عقیدهام این است که این غیر ممکن است زیرا برای همه نمیشود به طور تساوی یک منافعی معین کرد برای این که کسی میآید در کرمان سرمایهٔ خودش را به خطر میاندازد هفت سال هشت سال ده سال ضرر میدهد سال دهم شاید شروع بکند به این که منفعت ببرد ولی در بندر پهلوی کسی که میآید قوهٔ برق ایجاد میکند از سال دوم استفاده میکند ما اگر حالا بخواهیم حساب کنیم که آیا در کرمان سال چندم این سرمایه منفعت پیدا میکند گمان میکنم غیر عملی باشد در هر صورت این چیزها را باید یک اصولی برایش قائل شد و یک ترتیب اساسی قائل شد که به آن ترتیب عمل بکنند تا نتوانند در موقع عمل ایجاد مشکلات بکنند آن را هر چه آقایان به نظرشان میرسد پیشنهاد بکنند البته میرود به کمیسیون بحث میشود و تکلیفش معلوم میشود این قدرها هم که آقای ضیاء فرمودند که دل خوش کن و اینها است نیست پس اجازه بفرمایید تمام بشود
رئیس – آقای ضیاء
ضیاء – تمام نمایندگان نسبت به دادن امتیاز به اتباع داخله بی اختیارند هر وقتی که یک نفر ایرانی برای یک موضوعی تقاضای امتیاز کرده است هر قدر ممکن بوده است نمایندگان رعایت تسهیلات برای او کردهاند به دورههای گذشته مراجعه کنیم راجع به رب سس راجع به کبریت سازی آذربایجان هم چنین به هر امتیازی که در مجلس آمده راجع به اتباع داخله یا همین موضوع چراغ برق همه را برای مردم و برای فقرا و ضعفا میخواهیم و همانطور که آقای آقا سید یعقوب میفرمایند باید چراغ پیه سوز را دور بیندازیم و الکتریک داشته باشیم پس باید درست دقت کرد که مجلس چه اصلی را بای اتخاذ کند که تمام مردم چراغ برق داشته باشن اگر چراغ برق خوب است باید قیمتش سهل و ارزان باشد که برای همه ممکن باشد حتی در کلبهٔ دهقانی هم به جای پیه سوز یا استفاده از روشنایی هیزم چراغ برق باش باید قسمی ارزان باشد که همه بتوانند استفاده بکنند والا اگر چراغ برق را جمعی داشته باشند و یک عده دیگر نتوانند تهیه کنند همان زندگی عجیب و غریب ایرانی که یک طرف زندگانی چهل صد سال قبل است و یک طرف زندگانی صد سال بعد دنیا است خواهد شد این طور نمیشود ودر این ماده میگوید اگر چنانچه در هرسال آمدند و نشستند برای تعیین قیمت چراغ برق و سرمایهٔ این شرکت را سنجیدند و مطالعه در اوراق این شرکت کردند به دفاتر این شرکت مطالعه کردند و فهمیدند که در سال گذشته اگر برای یک چراغ سی شمعی مثلا ده شاهی پول می گرفته است و امسال صرف نمیکند مطابق این ماده به وزارت فوائد عامه و بلدیه اجازه داده میشود که برای تأمین منفعت صاحب امتیاز ده شاهی را پانزده شاهی بکنند نتیجه چه میگیریم؟ نتیجه این طور میگیریم که آن کسانی که نمیتوانند پانزده شاهی بدهند وچراغ داشته باشند از استفادهٔ چراغ محروم خواهند بود و باز در نتیجه کارخانه ضعیف میشود و از بین میرود و آن وقت همه میگوییم باید امتیازات را به خارجه داد چرا باید به خارجه داد؟ چرا میگوییم باید داد به خارجه؟ برای این که یک سرمایه دار خارجه بیاید استفاده بکند و این کارها را به راه بیندازد؟ برای این که از اول که سرمایهها را به کار بیندازیم این رعایتها را نمیکنیم و موافق منافع عامه کار نمیشود آن وقت میگوییم خارجی بیاید ما میبینیم که چراغ برق را همه میتوانند دائر کنند دستگاههای هزار شمعی دو هزار شمعی سه هزار شمعی یک چیز بسیار عادی شده است مثل یک چراغی که در مغازه پیرایش مثلا میخرید همین طور هم یک دستگاه چراغ برق میتوانید بخرید آن وقت اگر بیایید امتیاز بدهید و طوری بکنید که هرسال قیمت چراغ برق را بالاتر ببرند در نتیجه مردم استطاعت خریداری ندارند و کارخانه هم ضعیف میشود آن وقت خواهیم گفت که
باید امتیاز به خارجه داده شود
مخبر – خلاصهٔ بیانات آقا این بود که در تمام خانهها اهالی این مملکت باید چراغ برق باشد
ضیاء – ارزان باید باشد چنانکه در همه جا هست
مخبر – و چراغ برق به قدری ارزان باشد که کسی که چراغ برق را استعمال میکند ابدا در بودهٔ خودش سنگینی این مخارج را احساس نکند و هیچ امتیازی هم بین شهر و دهات اطراف شهر و پایتخت نباشد ساکنین دهات یا ساکنین شهرها از آن چراغ به یک قسم منتفع شوند در صورتی که در مملکت امریکا هم که یکی از متمول ترین ممالک دنیا است خانههایی هست که هنوز چراغ نفت میسوزد آقا فورا به این خیال افتادند که بله مملکت بیچاره است و یک عدهای چراغ برق نمیتوانند بسوزانند و یک عدهای چراغ برق دارند مثل این که الان تمام اهل این مملکت اعتصاب کردهاند و هجوم آوردهاند که ما حتما چراغ برق باید داشته باشیم در این مملکت صدی نود و نه دارای چراغ برق نیستند و مایل هم نیستند داشته باشند میگویند اسراف است تا چه رسد به حوالی شهر شیراز و حوالی آذربایجان وکرمان ویزد خلاصه اینجا نظر به یک تسهیلاتی است بالاخره آقا میفرمایند یک ترتیبی بشود که هر کس یک کارخانه چراغ برق توی جیبش باشد و به مجرد این که وارد اطاقش شد فورا از جیبش بیرون بیاورد و چراغ را روشن کند افراد این مملکت راما نمیتوانیم چراغ برق متحرک کنیم که بالاخره از یک سرمایههایی استفاده کنند و پول هم ندهند
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – مخالفی ندارد؟ گفتند خیر
رئیس – پیشنهادها قرائت میشود به شرح ذیل قرائت شد
پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو پیشنهاد میکنم ماده ۱۱ این قسم نوشته شود ماده ۱۱- قیمت فروش قوه برق در هر حوزه امتیاز به این منظور داشتن سرمایه عمل و مدت امتیاز و مخارج اداری عادلانه از طرف صاحب امتیاز با موافقت نظر فوائد عامه تعیین و اعلام خواهد شد پیشنهاد آقای حشمتی تبصره ذیل را به ماده ۱۱ پیشنهاد مینمایم مفاد ماده ۱۱ شامل کارخانجات قوه برق موجوده در مملکت نیز خواهد بود
پیشنهاد آقای احتشام زاده
پیشنهاد میکنم درماده ۱۱ بعد از کلمه سرمایه لفظ عمل حذف شود
پیشنهاد آقای ملک مدنی
پیشنهاد مینمایم در کمیسیونی که برآن قیمت قوه برق تعیین میشود سه نفر هم از معتمدین محل عضویت داشته و رأی اکثر آنها معتبر خواهد بود
پیشنهاد آقای عباس میرزا ماده ۱۱ را به ترتیب ذیل پیشنهاد مینماید
در آخر ماده اضافه شود که صاحب امتیاز نمیتواند زیادتر از ۱۵ درصد منافع ببرد
رئیس – ماده ۱۲ به شرح ذیل قرائت شد
ماده ۱۲- این امتیاز به هر اسم و رسم به یک یا چند دولت خارجی یا اتباع آنها جزء وکلا غیر قابل انتقال است و تخلف از مراعات آن موجب الغای امتیاز و سلب حق استعمال و استفاده از کارخانه مزبوره در آن حوزه خواهد بود
رئیس – آقای عباس میرزا عباس میرزا – در این ماده بنده میخواستم یک سؤالی از آقای مخبر محترم بکنم یا اگر آقای رفیع جواب بنده را مطابق سؤال بفرمایند عرض میکنم که جواب بدهند در اینجا انتقال ممنوع است ولی سرمایه جلب کردن
از آنها میشود یا خیر؟ در اینجا باید ذکری کرد یا نه مثلا یک صاحب امتیاز میتواند به وسیله استقراض از خارجه با داشتن سهام سهامش را به خارجه بفروشد یا خیر خواستم ببینم اگر این طور است در اینجا ذکر شود چون بعضی اشخاص در ایران هستند که امتیاز گرفتهاند بعد از آن خواستهاند بروند آن امتیاز را شرکت کنند یا خارجهها انتقال ندهند بلکه شرکت کنند سا سی درصد چهل درصد سهام خود را بفروشند در اینجا باید ذکر شود که آیا مجازند که اسهام خودشان را به خارجه هم بفروشند یا خیر و اگر بفروشند تا چه حدی باید بفروشند عقیدهٔ بنده این است که بشود فروخت زیرا سهام یک چیزی میشود که به آزادی میشود و هر کس میتواند بفروشد و بخرد در اینجا ما باید یک طوری قید بکنیم مثلا معین کنیم سهامی که از طرف کارخانه به خارجه فروخته میشود زیادتر از بیست و پنج درصد کل سهام نباشد آن وقت به این ترتیب همیشه رؤساء شرکت ایرانی خواهند بود برای این که این امتیازی را که میدهیم و یک مذاکراتی که میکنیم آقایانی که جواب را مطابق سؤال نمیدهند نمی دانم برای چیست این امتیاز بالاخره یا شرکتی است یا فردی است یا کمپانی است و قضایای تجارتی شقوق مختلفه دارد اگر آقای حاج آقا رضا رفیع دقت به قوانین خارجه بفرمایند ملاحظه میفرمایند تشکیل شرکت یا کمپانی طرق مختلف دارد و به موجب قوانین ممالک مختلفه تجارت فردی خیلی کمتر است سوسیتههای مختلف به عناوین مختلف هستند تمام اینها روی دو اصل آکسیون و ابلیگاسیون میگردد بالاخره شرکت را اگر بخواهید در ایران یک سرو صورتی پیدا کند چون این قبیل مسائل یک بودجهٔ عظیمی پیدا میکند نباید تصور کرد که فلان شخص واحد که یک کارخانه آورده است و سی تا چراغ به ما میدهد یک کار بزرگی کرده است نخیر در صورتی این سرمایهها زیاد میشود که شرکتهای مختلف روی یک اصول عالیهای پایه اش برداشته شود اصولی که اسهام مختلف اسهام اولیه و ثانی و غیره داشته باشد به طوری که در همه جا هست حالا بنده نمیخواهم وقت آقایان را زیاد تضییع کنم همین قدر عرض میکنم که در اینجا به طور مبهم موشتهاند به خارجه انتقال ندهد و بنده از فرمایشات مختلف آقایان هیچ نفهمیدم گاهی فرمودند به دیگران نباید دادگاهی فرمودند باید دادگاهی آقای آقا سید یعقوب فرمودند فلان لذا ما که مقصودی نداریم نبای به هم حمله بکنیم این مسئله تجارتی است این را باید دید که غیر قابل انتقال به خارجی است یعنی چه؟ شما که اینجا برای جلب سرما یهٔ خارجی مذاکراتی کردید گاهی گفتید خوب است گاهی گفتید بد است بالاخره بنده نفهمیدم عقیدهٔ قاطع چه چیز است عقیدهٔ قاطع را باید آقای مخبر که در کمیسیون مطالعه کردهاند بفرمایند البته اگر شرکت خارجی باشد ممکن است توسعه آن زیاد باشد داخلی باشد البته نظر به این که ما کمپانی نداریم شرکت نداریم تجار ما و یکی از عیوب تجارت ما که پیش نمیرود این است که نه این که سرمایه نداریم خیر اعتماد سرمایه دارها به هم نیست در هیچ جای ایران نمیبینند که پنج تا شش نفر تاجر در تحت یک کمپانی بیایند امتیاز بگیرند و همیشه افراد میآیند امتیاز میگیرند و به همین دلیل اغلب افرادی که امتیاز میگیرند دنبا ل هم نمیکنند و اکثر همیشه یک فرد منفردی است که ده تا امتیاز را دنبالش رفته و هیچ کدام را هم پیش نبرده این جا بنده عقیدهام این است پیشنهاد هم عرض کردهام که بیست وپنج درصد بشود جلب سرمایهٔ خارجی را کرد و تا این اندازه به واسطهٔ اسهام را به خارجیها بشود فروخت
مخبر – عرض کنم که نماینده محترم لابد ماده را مطالعه فرمودند مقصود از ماده منتقل نشدن امتیاز به اجانب است مقصود این است که امتیاز به اجانب یا اتباع اجنبی منتقل نشود در قسمت سرمایه اگر سرمایه به حدی باشد
که موجبات انتقال را فراهم نیاورد مانعی نخواهد بود اما اگر سرمایه به قدری باشد که موجبات انتقال را فراهم کند آن خوب نیست
رئیس – آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی – بنده یک توضیحی از آقای مخبر میخواستم اینجا نوشته است این امتیاز به هر اسم و رسم به یک یا چند دولت خارجی یا اتباع آنها جزء وکلا غیر قابل انتقال است
انتقالات در بعضی مواقع اجباری است باید معلوم شود که اگر انتقال قهری باشد تکلیف چیست چون یک وقت هست که برحسب ارث یک جزء از این کارخانه یا امتیاز به یک نفر از اولادهای صاحب امتیاز میرسد که تابع غیر است یا این که ممکن است شخصی که امتیاز دارد تغییر تابعیت بدهد در این صورت خوب است آقای مخبر توضیح بدهند که در این دو صورت تکلیف چه چیز است این را آقای مخبر توضیح بدهند که معلوم شود در صورت انتقال قهری یا تغییر تابعیت تکلیف چه چیز است این امتیاز و صاحب امتیاز را چه باید بکنند لغو میشود یا خیر
مخبر – عرض کنم که اگر یکی از اتباع خارجه زن یکی از اتباع داخلی ایران بشود این تبعهٔ ایران است و اتباع ایرانی اگر یکی فرضا زن آنها بشود اگر آن اجنبی مسلم باشد می ود والا نمیشود (همهمهٔ نمایندگان)
مدرس – خیر اساسا لغو است
رئیس – آقای شیروانی
شیروانی – عرض کنم که اتفاقا در بین مخالفتهایی که شاهزاده عباس میرزا فرمودند تمام مسائلی که راجع به این ماده فرمودند صحیح بود اگر ما بخواهیم در نتیجه دادن یک امتیازی فقط هم ولایتیهای خودمان یک کارهایی بکنند اینها را تجربه کردهایم از اول که با داشتن امتیاز و نداشتن امتیاز کاری نکردهاند اشخاصی بودهاند که امتیاز را همین طور توی جعبههاشان گذاشته ان تا مدتش تمام شده است یا اگر شروع به کار هم کردهاند یک کار خیلی ناقصی بوده است که مملکت نتوانسته است نتیجه بگیرد و بالاخره اگر ما بخواهیم راه سرمایه خارجی را ببندیم با سرمایهٔ داخلی نمیتوانیم یک کارهای بزرگی بکنیم اگر مقصود همان کارخانهٔ هزار شمعی و دوهزار چراغی باشد این را بنده نه تنها مفید به حال مملکت نمی دانم بلکه تا یک درجه مضر هم می دانم آن تناسب زندگانی را به فرمایش آقای ضیاء از بین میبرد یک عده چراغ برق می سوزانند و یک عده پیه سوز ما نمیخواهیم در بعضی خانهها چراغ برق روشن کنیم ما میخواهیم در نتیجه دادن یک امتیازات و مزایایی به اتباع داخله در مملکت مان یکی از بزرگترین عوامل مدنیت امروزهٔ دنیا را که قوهٔ برق باشد ایجاد کنیم ولی به این حرفها واین پولها و این سرمایهها غیر عملی است امروز تمام دنیا ارتباطات تجارتی و سیاسی شان با هم مختلف است یک نفر تاجر هر مملکتی هم رویه خاصی دارد و ابدا تاجر در سیاست دخالت نمیکند و بالاخره سرمایه آوردن در یک مملکتی را بنده نمی دانم با چه منطقی وباچه دلیلی مخالفین این عقیده بتوانند استدلال بکنند که مضر است ما یک قوانین داخلی داریم مخصوصا در قانون تجارت ما مصرح است که هر سرمایه و هر تاجر خارجی باید تبعیت از قوانین داخلی ما بکند بنابراین اگر سرمایه خارجی تابع قوانین داخلی مملکت ما بشود به عقیدهٔ بنده هیچ ضرر ندارد بلکه تنها راهی که ممکن است اقتصادیات این مملکت را اصلاح بکند فقط جلب سرمایهٔ خارجی است نکتهای که آقای مخبر محترم فرمودند البته صحیح است حق امتیاز را نباید صاحب امتیاز بتواند به خارجی بدهد ولی این ماده را که نوشتهاند طوری نیست که این مسئله را برساند وقتی که بنا شد گفتند جزء یا کلا جزئش همان آکسیونها و اسهام است ولی کسی که صاحب یک سهم شد او حق امتیاز را ندارد او حق
دارد که آخر هرسال یا هر مدتی که شرکت معین میکند بیاید منافع خودش را بگیرد و ببرد دیگر حق هیچ مداخله ندارد بنابراین این کلمهٔ جزء که اینجا گذاشتهاند ممکن است سوء تعبیر بشود ما میتوانیم در تحت قوانین داخلی خودمان با یک شرایطی که البته اطراف آن شرایط را هم رعایت کرده باشیم از سرمایههای خارجی استفاده کنیم نظر آقای عباس میرزا را از صدی بیست و پنج نفهمیدم چیست تا صدی نودهم میتوانیم استفاده کنیم که منفعت هم داشته باشد ضرر هم نداشته باشد بنابراین باید ماده را طوری نوشت که حق انتقال امتیاز را نداشته باشند لکن سهام را هر قدر بتوانند در بازار دنیا بفروشند و از هر مملکتی میل دارند بیایند شرکت کنند
وزیر پست و تلگراف – آقای آقا میرزا علی خان خبیر (خبیر السلطنه سابق) را که تقریبا سی وپنج سال در وزارت پست و تلگراف سابقه دارند به سمت معاونت وزارت پست و تلگراف معرفی میکنم
رئیس – پیشنهاد آقای مدرس به ترتیب ذیل خوانده شد
پیشنهاد میکنم در ماده دوازدهم بعد از لفظ و کلا نوشته شود علاوه بر این که داده نمیشود الی آخر
پیشنهاد آقای دیبا
پیشنهاد مینمایم مادهٔ ۱۲ به ترتیب ذیل اصلاح شود این امتیاز به هر اسم و رسم به عنوان انتقال با رهن یا اجاره به یک یا چند دولت خارجی یا اتباع آنها جزء یا کلا غیر قابل انتقال است و تخلف الی آخر
پیشنهاد آقای شریعت زاده
پیشنهاد میکنم عبارت ذیل بر آخر مادهٔ دوازدهم اضافه شود هرگاه صاحب امتیاز بخواهد و حدود قوانین شرکت سهامی تأسیس نماید مجاز نخواهد بود بیش از چهل و پنج درصد از اسهام شرکت را به اتباع خارجه به فروش برساند
پیشنهاد آقای عباس میرزا مادهٔ دوازدهم را پیشنهاد مینماید اضافه شود تا ۲۵ درصد از سرمایه را میتواند شرکت به سرمایهٔ خارجی بدهد
پیشنهاد آقای ضیاء
پیشنهاد میشود مادهٔ ۱۲ به ترتیب ذیل اصلاح شود ماده ۱۲- انتقال این امتیاز به هر نحوی از انحاء به اتباع خارجه یا شرکتهای خارجی ممنوع و موجب الغای امتیاز خواهد بودولی در صورتی که شرکتی تشکیل میشود اتباع خارجه هم بتوانند از سهام شرکت خریداری نمایند مشروط بر این که هیچ وقت مجموع سهامی که به خارجه منتقل میشود به اندازه نرسد که اکثریت آراء مجمع عمومی شرکت را به اتباع خارجه بدهد
پیشنهاد آقای دکتر طاهری
به جای ماده دوازدهم خبر کمیسیون ماده ۱۳ لایحه دولت را پیشنهاد میکنم
پیشنهاد آقای شیروانی
ماده دوازده – حق امتیاز یک یا چند دولت یا اتباع خارجی غیر قابل انتقال و تا هر مقدار ممکن است اسهام را در بازار دنیا به فروش برسانند
پیشنهاد آقای تقی زاده
پیشنهاد میکنم به آخر ماده دوازده اضافه شود در صورت دادن سهامی به اتباع خارجه میزان این سهام نباید به حدی برسد که آراء متعلقه به آن سهام در مجمع شرکاء نصف یا بیشتر از کل آراء صاحبان اسهام را تشکیل بدهد
رئیس- ماده سیزدهم به شرح ذیل خوانده شد
ماده سیزدهم – هرگاه دولت بخواهد امتیازی از طریق استفاده از آبشارها برای تولید قوهٔ برق اعطا نماید و معلوم شود که امتیاز
مزبور حقوق و منافع صاحب امتیاز چراغ برق دیگری را اخلال مینماید وزارتین مالیه و فوائد عامه مکلف هستند که قبلا قراری که حمایت منافع و آسایش عامه و رضای صاحب امتیاز را مستلزم باشد اتخاذ نماید
رئیس – آقای عباس میرزا
عباس میرزا – این امتیاز که اینجا ذکر شده است در حقیقت این ماده ضمیمهٔ مادهٔ ده است و برای صاحب امتیاز اسباب زحمت خواهد بود در صورتی که آن چهار فرسخ اطراف شهر را در حوزهٔ امتیاز بگذارند قضیهٔ آبشارها اتفاق میافتد ولی وقتی که حوزه امتیاز محدود به شهر باشد دیگر قضیه آبشار پیش نمیآید برای این که در شهر که آبشار نیست و بنده که در آن ماده مخالفت کردم نظرم همین بود و حالا هم بنده این ماده را زائد می دانم ممکن است آن ماده ده را اصلاح کنند و این ماده به کلی حذف شود
رئیس – پیشنهاد آقای احتشام زاده قرائت میشود این طور خوانده شد
پیشنهاد میکنم خبر کمیسیون بودجه راجع به شهریهٔ ورثه مرحوم مجد الملک مطرح شود
رئیس – آقای احتشام زاده احتشام زاده – عرض کنم این لایحه تا ماده سیزدهم قرائت شده است و یک قسمت عمده وقت مجلس را گرفته است مدتی است که دولت به واسطه خدمات مرحوم مجد الملک یک لایحهای برای شهریهٔ دختر و عیالی که از او باقی مانده است به کمیسیون بودجه آورده است به خدماتی که مرحوم مجد الملک در کارهای دولتی کرده و زحماتی که کشیده است اغلب آقایان مسبوقند که ورثهٔ او قادر به امرار معاش نیستند خبر کمیسیون هم راجع به این موضوع مدتی است طبع و بین آقایان توزیع شده است استدعا میکنم آقایان موافقت بفرمایند این خبر هم که چندان محل اختلاف نیست مطرح شود و این قسمت آخر جلسه را صرف این کار بفرمایند که نسبت به ورثه مرحوم مجد الملک رعایتی شده باشد
رئیس – آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی – یک چیزی از قدیم میگفتند که سیزده نحس است نمی دانم چه شد در وسط ماده سیزده یک مرتبه این امر پیش آمد بابا بگذارید اقلا ماده سیزده بگذرد آن وقت پیشنهاد کنید به دختر وعیال مجد الملک شهریه داده شود این مطالب خوب نیست در وسط یک لایحه که مطرح است بیاید این واقعا چیز عجیبی است من اولا به این شهریهها عقیده ندارم ثانیا در وسط یک امر یک مرتبه پیشنهاد شود واقعا چیز غریبی است
احتشام زاده – بنده نظرم این نبود که در وسط امر مطرح شود نظرم این بودکه در آخر جلسه مطرح شود
رئیس – آقای یاسائی
یاسائی – بنده در جلسه گذشته که این لایحه مطرح بود در غالب موادش مخالف بودم و میخواستم مخالفت کنم ولی چون نمایندهٔ دولت نبود که توضیحاتی بدهد و ما را قانع کند این بود که تأمل کردم تا حالا که نمایندهٔ دولت حاضر شده است چون اغلب رفقا با اساس این لایحه مخالفند و خود بنده هم بعد از استماع مذاکرات آقایان و مطالعه این طور به نظرم رسید که وضع این قانون شاید ضررش بیش از نفعش باشد
بعضی از نمایندگان – صحیح است
یاسائی – این است که حالا بنده عقیدهام را عرض میکنم تا ببینم آقای معاون وزارت فوائد عامه توضیحاتی که میدهند ما را قانع میکند یا خیر؟ چند روز قبل بنده از دروازه قزوین میآمدم اتفاقا نشستم در آن اتو پهلوی و حساب کردم که در چند دقیقه به میدان توپخانه میآید وقتی در اتوپهلوی نشسته بودم به فکر این لایحه افتادم که خوب حالا اگر امتیازی از طرف
مجلس داده نشده است به یک مؤسسه و یک مؤسسه آزادانه یک کاری میکند مگر عیبی دارد ما لایحه اتوبوس رانی را از مجلس گذراندیم نفهمیدیم چه شد مدتی وقت مجلس تلف شد و معلوم نشد چه نتیجهای داد هیچ در اوقات تابستان مسافرت به شمیران با وسائل نقلیه که به طور آزاد هست مگر عیبی دارد که ما بیاییم یک قانونی وضع کنیم که این قانون باعث تضییقات نسبت به کسانی که تقاضای انجام یک کاری میکنند بشود تصور میکنم همه آقایان تصدیق داشته باشند که احتیاجات مملکت ما گوناگون است و هرچه جلوتر میرویم پیشرفتمان بیشتر میشود حس احتیاج در ما بیشتر بروز میکند به علاوه همهٔ افراد مملکت شاید احتیاجات را حس نمیکنند ولی یک افراد منور الفکر احتیاجات را بیشتر حس میکنند وسال به سال این احساسات بیشتر میشود ولی اکثریت این ملت هنوز احتیاجات را حس نکردهاند البته اگر کارخانجات چراغ برق در تمام شهرها و قصبات این مملکت دائر بشود که همه از آن استفاده کنند از نظر اقتصاد و صرفه جویی به حال عامه مفید واقع میشود ولی هنوز این حس در عامه تولید نشده است و هنوز میل به این کار را ندارند ما حالا اگر بخواهیم یک قانونی وضع کنیم این قانون حس احتیاجات را تحریک میکند؟ اشخاص را این قانون وادار میکند که بیایند سرمایههاشان را در این کار بیندازند بنده خیال میکنم که قضیه بر عکس است چرا؟ برای این که جهات و مواقع ارتباطیه ملت را با دولت اگر در نظر بیاوریم در اغلب موارد میبینیم که هر کاری یک طرفش دلت و یک طرفش مردم واقع شدهاند متأسفانه مردم فرار میکنند این کمیته امتیازاتی که در وزارت فوائد عامه مدتها بوده است و نمی دانم حالا هم هست یا نه بنده از هر که شنیدهام شاکی بوده است و اگر یک کسی یک وقت خیال کرده است که اقدامی بکند از این نظر که مبادا گرفتار اشکال تراشیهای وزارت فوائد عامه بشود منصرف میشود بنده اغلب مردم را میبینم که این طور در نظر دارند که این گونه کارها امتیاز میخواهد یعنی قانون اساسی این طور مقرر داشته است که بدون امتیاز نمیشود در صورتی که قانون اساسی گفته است امتیاز و انحصار باید به تصویب مجلس شورای ملی باشد ولی به طور شغل آزاد هیچ قیدی در قانون اساسی نیست اما این اشتباه در عامه هست که برای این گونه کارها باید حتما امتیاز گرفته شود بعضی مواقع میروند در وزارت فوائد عامه که امتیاز برای کاری بگیرند در صورتی که وزارت فوائد عامه این حق راندارد که جلوگیری کند یا یک نوشته بدهد به یک کسی که بعد اسباب زحمت بشود در هر حال طرز عمل وزارت فوائد عامه و دولت باعث شده است که مردم رغبتی که باید داشته باشند به تحصیل امتیاز یا به کار انداختن سرمایهها ندارند به علاوه حس احتیاج هم در مردم تحریک نشده است که خواهان یک موضوعی بشوند و تاجر یا کاسب سرمایه اش را به کار بیندازد واز آن استفاده کنند الان شما ببینید تقاضا کنندههای چراغ برق در شهرهاچقدر است خیلی کم برای این که هنوز این احتیاج را حس نکردهاند در این صورت ما بیاییم یک قانونی وضع کنیم و یک تضییقاتی فراهم کنیم برای اشخاصی که این فکر را دارند به نظر بنده کار خوبی نیست الان در مشهد در پهلوی و نقاط دیگر مملکت یک مؤسسات به رقیه درست شده است به طور آزاد بنده میترسم این قانون آنها را هم منحل کند الان پنج شش کارخانه در مشهد هست به کدام یک امتیاز میدهند کدام را در عمل ترجیح میدهند با این قانون یک مشکلی برای آنها تولید میشود و باعث میشود مؤسساتی هم که فعلا وجود دارد منحل شود و این که آقای شیروانی در ضمن بیاناتشان فرمودند این قانون سرمایه را به کار میاندازد و سرمایه را از خارج میآورد متأسفانه این طور نیست بلکه این قانون سرمایه دارها را منصرف میکند از این که کار بکنند
شیروانی – به چه دلیل؟
یاسائی – به دلیل عمل معمولی و به دلیل این که خودتان اینجا یادم هست پشت این تریبون از کمیتهٔ امتیازات گله داشتید به دلیل این که هنوز آقای موقر موفق نشده است که دولت لایحه ایشان را به مجلس بیاورد به این دلیل که عمل این طور بوده است بنده نمیخواهم انتقادی یا تکذیبی از دولت حاضر کرده باشم بلکه ترتیب و اساس این طور بوده است و طرز عمل سابقین و لاحقین همه همین بوده است و بنده عقیدهام این است که آقای معاون وزارت فوائد عامه یک توضیحاتی بدهند تا ببینیم جهات رجحانی وقع این قانون چه بوده است و اگر یک چنین قانونی باشد و مردم مکلف باشند که بیایند به این ترتیب امتیاز از وزارت فوائد عامه بگیرند بهتر است یا این که مردم آزاد باشند و هر کس کوچک و بزرگ کارخانجاتی در این مملکت بیاورد و به کار بیندازد ممکن است وزارت فوائد عامه هم اعلان کند که این قبیل کارها آزاد است تا مردم این فکر از مغزشان بیرون برود و به فکر این نباشد که بیایند از وزارت فوائد عامه امتیاز بگیرند قانون اساسی امتیاز انحصاری را گفته است باید به تصویب مجلس شورای ملی باشد والا این طور کارها را که این قدرها هم مهم نیست اگر مردم بتوانند آزادانه انجام دهند مفید تر و خیال میکنم هرچه مردم را آزادتر بگذاریم برای پیشرفت این مقصود بهتر است
عراقی – اجازه میفرمایید بنده اخطار دارم
رئیس – بفرمایید
عراقی – مطابق آنچه که تاکنون د رمجلس دیدهایم در کلیات یا درماده اول راجع به کلیات صحبت میشد در سایر مواد راجع به همان ماده مذاکره میشد اینجا نماینده محترم آنچه فرمودند راجع به کلیات بود و نسبت به ماده سیزده هیچ نفرمودند کمیتهای در وزارت فوائد عامه بوده یا دولت خوب یا بد است اینها تمام مربوط به کلیات بود وراجع به ماده سیزده که مطرح بود هیچ نفرمود
مخبر – چون راجع به ماده سیزده مذاکراتی نفرمودند و راجع به کلیات صحبت فرمودند چیزی عرض میکنم
رئیس – آقای رفیع
رفیع – عرض کنم به طوری که مخبر کمیسیون اظهار داشتند نماینده محترم راجع به این ماده مذاکراتی نفرموند که جوابشان را عرض کنم چون یک کلیاتی بود اگر دولت خودش حضور داشت جواب میدادند که چه کردهاند و چه میکنند فرمودند ما نمی دانیم محتاج به این هستیم که یک چنین قانونی از مجلس بگذرانیم یا نه بنده گمان میکنم هیئت دولت اگر حس نمیکرد که به چنین قانونی احتیاج هست این لایحه را نمیآورد که برود به کمیسیون فوائد عامه که دوازده نفر از آقایان نمایندگان همین ملت در آنجا هستند و یا نظر خود دولت این لایحه را تنظیم نمایند البته لزوم آن را حس کردهاند از همان نقطه نظر که نماینده محترم میفرمایند کمیته امتیازات همه از آن شکایت دارند همان نقطه نظرها ایجاب کرد که یک لایحهای تنظیم کنند و بیاورند به مجلس شورای ملی برای این که جلوگیری از استفادهٔ آن اشخاص بشود برای این که دولت فکر کرد یک کمیتهٔ امیتازاتی درست شده است و حالا مطابق قانون درست شده یا نه کار ندارم برای این که هر روز از ولایات استدعا و خواهش میکنند که به ما امتیاز بدهید و هر روز هم دولت نمیتواند یک امتیازی بیاورد به مجل سو مجلس را مشغول کند به این نظر دولت یک لایحه به طور کلی آورده است و از مجلس اجازه خواسته است که راجع به قوهٔ برق در ایران مطابق این لایحه که تنظیم شده است یک اختیاری به من بده البته همه آقایان می دانند که مملکت چقدر به قوهٔ برق احتیاج دارد نه تنها چراغ برق میخواهد استفادههای خیلی زیادی از قوهٔ برقی میشود نمود اما نه قیمتش این قدر که حال هست باشد عرض کنم برای همان جهات بود که آوردند اینجا و شما که یکی از مبرزین نمایندگان هستید چیزهایی
که به نظرتان خوب میآید و باید زیاد شود پیشنهاد کنید و از دولت بپرسید چطور شده است به چه دلیل این لایحه را تنظیم کردهاید بین شما و دولت که فاصله نیست با اکثریت مجلس هستید ما و هیئت دولت یکی هستیم و اگر به اعتماد شما نباشد دولتی نیست و دولت به اعتماد شما این لایحه را تنظیم و تقدیم کرده است و دولتی که به اعتماد شما یک لایحه را تنظیم و تقدیم میکند ودر کمیسیون فوائد عامه هم با حضور دوازده نفر از نمایندگان مطرح میشود بالاخره معلوم است که مطاق میل خودتان خواهد بود میفرمایید که مردم همچو میل ندارند کار کنند این طور نیست به خود جنابعالی و اغلب آقایان نمایندگان چه کاغذها میرسد؟ به قدری مردم میل دارند کار بکند که نهایت ندارد منتها همان کمیته امتیازات که فرمودید یک موانعی بود و جلو مردم را گرفته بود که نمیتوانستند کار کنند هیئت وزراء در کارهای جزئی مشوق میشدند ولی خودشان هم اطلاع نداشتند که به سر مردم چه میآید مردم محتاجند امتیاز میخواهند می خواهند کار کنند شما ملاحظه بفرمایید از موقعی که امنیت آمده است مردم به طوری هجوم آوردهاند برای کار کردن و امتیاز گرفتن که چه عرض کنم ولی البته یک قدری موانع در کار بود یک قسمت هم وزارتخانه حق داشت میگفت از مجلس اجازه نداریم حالا دولت یک لایحه تنظیم کرده است و آورده است اینجا که بالاخره مطابق آن اجازه داشته باشد حالا میگویید این اختیارات کم است زیادش کنید زیاد است کمش کنید و بالاخره فرمایشات جناب عالی مربوط به ماده سیزدهم نبود آن قسمت فرمایش آقای عباس میرزا هم که فرمودند بنده با ایشان مخالفم بنده با ایشان مخالفتی ندارم صورت جلسه حاضر است بالاخره اگر ملاحظه فرمودید که قسمت اول فرمایشاتتان با قسمت آخرش ضد بود خودتان تصدیق خواهید فرمود به علاوه آن کلمات اروپایی را هم که بنده نفهمیدم چه بود اگر از آنها قدری استعمال نفرمایید بهتر است و بالاخره باید کار کرد آقا این مدت امتیاز ندادیم کار نکردیم این است عملیات ما در مملکت چراغ برق نداریم هیچ نداریم در دوره چهارم و پنجم و ششم امتیاز ندادیم و حال ما از ندادن امتیاز این است که ملاحظه میفرمایید حالا آمدهایم فکر کردهایم که باید این امتیازات را دادبه مردم با منفی بافی که نمیشود کار کرد بیست سال است منفی بافی کردهایم به این ترتیب که نمیشود زندگی کرد باید برای مردم کار پیدا کرد
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – پیشنهاد ختم جلسه رسیده است آقای عمادی
بعضی از نمایندگان – باشد برای بعد از مذاکرات آقای معاون وزارت فوائد عامه
معاون وزارت فوائد عامه – بنده میخواستم جواب آقای یاسائی را در موقع شور در کلیات عرض کنم ولی دیدم ممکن است خود این تعویق اسباب اشکال بشود این لایحه این است که اجازه میخواهم به طور مختصر توضیحاتی که آقاخواستند عرض کنم خیلی از آقایان هم این توضیح را از بنده خواستهاند البته در مرحلهٔ اول هر کسی فکر میکند که خوب است امتیاز چراغ برق داده نشود ودر تمام ایران چراغ برق دائر شود خودمان هم همین فکر را داشتیم و هر کس میآمد امتیاز میخواست می گفتیم بابا این کارها آزاد است چه مانعی دارد که شما چراغ برقتان را بیاورید و تأسیس کنید و استفاده ببرید و هیچ وقت از طرف وزارت فوائد عامه و ازطرف کمیته امتیازات مخالفتی نکردند و همیشه جواب دادند که بیاورید و همه جور هم از طرف وزارتخانهها با این اشخاص کمک و تشویق میشود حالا هم یک عده زیادی موتور و دینامو و هرچه لازم است آوردهاند در خیلی از شهرها کارخانجات مختلف وارد کردهاند مثلا یک کارخانهای در فلان نقطه که قیمت
آن از چهل هزار تومان تا پنجاه هزار تومان است درست شده آن وقت یک کارخانهای که قیمتش پانصد تومان است جلو آن درست شده و این کارخانه کوچک پانصد تومانی دارد آن کارخانه بزرگ را از بین میبرد برای این که اگر یک چراغی را این کارخانهٔ کوچک بفروشد پنج شاهی در ماه ضررش صد تومان است اما اگر آن کارخانه بزرگ بخواهد این ضرر را بکند در ماده هزار تومان ضرر میکند و با این ترتیب ممکن اس آن کارخانجات بزرگ به واسطهٔ یک رقابتهایی از بین بروند به علوه ترتیب کشیدن سیم و ندانسن مرم که نسب به این کارخانه چه وظیفهای دارند و خود آن صاحب کارخانه هم نمی داند نسبت به مردم چه وظیفهای دارد اینها یک مشکلاتی را نسبت به صاحب کارخانه و مردم و مخصوصا اشخاص صاحب ثروت که به این خیال باشند تولید میکند که اگر در یک شهری یک کسی موفقیت پیدا نکند تمام شهرهای ایران دیگر چراغ برق نخواهند داشت از این نظر این لایحه را وزارت فوائد عامه تنظیم کرد و این هم با نظر متخصصین بوده است و مسیو مارتین و کلنل موریس و مهندسین دیگری را هم که ما داشتیم و به خوبی از سایر ممالک اطلاع داشته آنها را دعوت کردیم و با نظر آنها این لایحه را تنظیم کردیم و آنها عقیده شان این بود که مدت این امتیاز سی سال باشد ولی وزارتخانه قبول نکرد و گفت که مدت کمتری را ما میگیریم که در مدت پانزده سال در تمام ایران هر کس میخواهد امتیاز بگیرد و چراغ برق کشیده شود و بعد از آن هم البته آزاد خواهد بود و کمتر از پانزده سال هم ما نمیتوانیم این کار را بکنیم اما این قیدی که اینجا گذاشته شده که اگر بنا شد یک قوه فشار آبی پیدا شود و هر کس بخواهد به آن وسیله امتیاز بگیرد مقدم باشد برای چیست؟ برای این است که الان مثلا در تهران اگر بخواهند چراغ برق تأسیس نمایند با نفت یا بنزین یا ذغال سنگ مبلغ گزافی تمام در صورتی که یک نفر سرمایه دار اگر بخواهد با قوه آب این کارخانه را تأسیس نماید نصف بلکه ده یک آن قسمت برایش تمام میشود و البته این ترتیب برای شهر با صرفه تر و بهتر است و به این جهت است که آن کسی را که سرمایه دارد و میخواهد با فشار آب چراغ برق تأسیس نماید مقدم داشتهاند که به قیمت ارزانی چراغ بدهد و برای این که خسارتی به صاحب امتیاز سابق وارد نیاید شرط شده است که باید خساراتی که به صاحب امتیاز وارد شده به او داده شود و این قسمت را هم عرض میکنم که دیگر ابدا کمیته امتیازی در وزارت فوائد عامه نیست و هر وقت هر امتیازی را از وزارت فوائد عامه خواستهاند همه گونه مساعدت شده است و این که آقای یاسائی فرمودند ممکن است این قانون یک تضییقاتی را برای یک اشخاصی که بخواهند این کار را بکنند فراهم نماید مخصوصا خودشان باید توجه به این قسمت داشته باشند که ما قانون را بر حسب تقاضا و اصرار خود آن اشخاص به مجلس آوردیم که همه روزه چه کتبا و چه تلگرافا به وزارتخانه اصرار کردهاند و مقصود ما نسهیل کار آنها است
یک نفر از نمایندگان – اسامی شان را بفرمایید
معاون وزارت فوائد عامه – یکی آقای موقر که خودشان اینجا تشریف دارند
موقر – بنده دو سال است تقاضا کردهام
معاون وزارت فوائد عامه – از بروجرد اشخاصی که کارخانه شان را وارد کردهاند و همه روزه آقای اعتبار برای کار آنها به وزارتخانه میآیند از اصفهان که آقای شیروانی و سایرین برای کار آنها میآیند
عراقی – از عراق نوذری
معاون – بلی از عراق آقای نوذری ممکن است فردا بنده دوسیه اش را بفرستم و آقایان ملاحظه بفرمایید مقصود این بوده است که به مردم کمک کرده باشیم به هیچ وجه نمی خواستهایم تضییقاتی بکنیم مقصود تسهیل بوده است
بعضی از نمایندگان – ختم جلسه
بعضی گفتند خیر این ماده تمام شود بعد
رئیس – آقای عمادی
عمادی – عرض کنم به واسطه این که جلسه طول کشیده است و در این جلسه هم تنفس داده نشده این است که دیگر تاب و طاقت برای کسی باقی نمانده است به این جهت بنده پیشنهاد کردم که جلسه ختم شود
رئیس – عده برای اخذ رأی کافی نیست آقای حق نویس
حق نویس – عرض کنم بنده میخواهم مخالفتم را روی مادهٔ سیزده اظهار کنم البته آقایان تصدیق که مخصوصا اشخاصی که خیلی عشق به ترقی را اظهار میکنند و از ترقی حمایت مینمایند آنها باید بیشتر تصدیق کنند که همیشه وضعیت کامل ووضعیت ناقص را بهم میزند و اگر اشخاصی که میل به تکامل دارند و عاشق ترقی هستند بخواهند نسبت به عوامل وضعیت ناقص ابراز عطوفت کنند نمیتوانند تند به طرف ترقی بروند یک روح محافظه کاری در آنها تولید میشود که از رفتن به جلو محروم میمانند خیلی خوب چراغ برق میخواهیم یک اشخاصی هم هستند که معتقدند چراغ برق به آزادی بهتر اداره میشود یک اشخاصی هم هستند که میگویند خیر باید امتیاز داد ولی این را نباید فراموش کنیم که اگر قوهٔ برق را از استفاده از آبشارها فراهم کنیم مفیدتر و بهتر و مرغوب تر است بنابراین ما باید این را ملتفت باشیم که حالا که میخواهیم از غیر آبشار استفاده کنیم جلو استفاده از آبشار را نگیریم اینجا مینویسد در این ماده حالا که امتیاز دادند اگر بعد دولت خواست امتیازی از طریق استفاده از آبشارها برای تولید قوه برق اعطاء نماید و معلوم شود که امتیاز مزبور حقوق ومنافع صاحب امتیاز چراغ برق دیگر ی را اخلال مینماید وزارتین مالیه و فوائد عامه مکلف هستند که قبلا قراری را که حمایت منافع و آسایش عامه و رضای صاحب امتیاز را مستلزم باشد اتخاذ نمایند اولا برای چیست چرا؟ یک صاحب امتیاز خودش باید پیش بینی کند که د رحوزهٔ امتیازش استفاده از آبشار اگر ممکن اول امتیاز استفاده از آبشار بگیرد و اگر خودش به تنهایی نمیتواند ممکن است به طور شرکت سرمایهای زیادتری تهیه کند اما این که میآید امتیاز غیر آبشار میگیرد بعد خواست امتیاز آبشار بگیرد دولت مکلف است رضایت اورا تحصیل نماید مخصوصا این کلمه رضایت ممکن است سبب شود که او راضی نشود مگر این که یک مبلغ گزافی به دولت تحمیل کند یا یک تحمیلاتی به صاحب امتیاز بعد بکند بنابراین این کلمه رضایت را شرط کردن که دولت مکلف است مخصوصا رضایت صاحب امتیاز اول را فراهم کند گمان میکنم این هم برای دولت اسباب زحمت خواهد بود و هم یک اشکالی برای امتیاز خواهندگان از آبشارها ایجاد خواهد نمود بسیار خوب یک اشخاصی میخواهند امتیاز بگیرند اگر در حوزه امتیازشان یک آبشاری قابل استفاده است امتیاز استفاده از آن آبشار را بگیرند آن وقت دیگر این ماده موضوع ندارد و اگر اشخاصی میخواهند حالا بیایند و اول کارخانهٔ خودشان را از غیر آبشار ایجاد کنند وجود خودشان را یک حاجب و مانعی برای اشخاصی که بعد میخواهند استفاده کنند قرار دهند و بگویند که مجلس و دولت این طور امتیاز را تصویب کرده و به ما دادهاند و هیچ کس حق ندارد امتیاز استفاده از آبشار را بگیرد مگر این که من را راضی کند این به عقیده بنده خوب نیست
معاون وزارت فوائد عامه – آقای حق نویس فرمودند حالا که امتیاز چراغ برق میدهیم بهتر این است امتیاز گرفتن قوه از فشار آب را بدهیم البته این خیلی خوب است برای مملکت هم بهتر است زیرا دیگر محتاج به نفت یا سایر مواد ه باید از خارج بیاید و مصرف شود نیست ولی این قسمت را باید در نظر بگیریم که مخارج برقرار کردن یک مؤسسه که از فشار آب چراغ برق بدهد به قدری زیاد است که هر کسی نمیتواند همچو امتیازی بگیرد برای تهران اگر کسی بخواهد چراغ برق درست کند با دویست سیصد هزار تومان ممکن است کارخانه
اش را در تهران تأسیس نماید ولی اگر بنا باشد کارخانه در جاجرود تذسیس شود وبا سیم قوه را به شهر بیاورند دو سه میلیون خرج دارد و چون حالا ما این چند میلیون را نداریم که اینجا خرج کنیم از اول امتیاز استفاده از آبشار را بدهیم خوب نیست پس ما باید با وسیلهای که در دستمان است همانطوری که فرمودند نواقصی که هست به تدریج رفع کنیم یک مرتبه که ما نمیتوانیم ایران را مثل لندن کنیم او باید امتیاز با وسائلی که موجود است بدهیم بعد اگر صاحب سرمایه پیدا شد وخواست در جاجرود از قوه فشار آب استفاده کند و از آنجا چراغ برق تهران را بدهد البته کسی مانع نیست و صاحب امتیاز جدید باید خسارت صاحب امتیاز قدیم را بدهد حالا اگر به نظر آقا این عبارت خوب نیست ممکن است عبارتی که به نظرشان بهتر میآید پیشنهاد بفرمایند والا منکر بودن با این که از حالا ما امتیاز بدهیم از فشار آب قوه بگیرند این خوب نیست و عملی نیست و نمیتوانیم به آن موفق شویم
بعضی از نمایندگان – ختم جلسه
رئیس – عده برای مذاکرات هم کافی نیست
(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)