مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ مهر (میزان) ۱۳۰۱ نشست ۱۴۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ مهر (میزان) ۱۳۰۱
نشست ۱۴۸
صورت مشروح مجلس یوم پنجشنبه ۱۲ میزان ۱۳۰۱ مطابق ۱۳ صفرالخیر سنه ۱۳۴۱
مجلس تقریباً ۲ ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید.
صورت مجلس یوم چهارشنبه ۱۱ میزان را آقای امیرناصر قرائت نمودند
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- چون بنده دوازده ماه است در کمیسیون عرایض هستم همچو سابقهای که پنج ما به کسی مرخصی داده شود نبوده و راجع به مرخصی پنج ماهه که کمیسیون به شاهزاده نصرتالدوله دادند ...
رئیس- راجع به صورت مجلس است؟
آقا سید یعقوب- بلی دو چیز علت این مرخصی بود و اگر مقام ریاست توجه بفرمایند خوب است امر بفرمایند در صورت مجلس درج شود که اولاً بواسطه ناخوشی شاهزاده نصرتالدوله بود که میروند معالجه نمایند ثانیاً اینکه حقوق این مدت را به کتابخانه مجلس تخصیص دادهاند بنابراین عرض میکنم که این مرخصی سابقه نشود که پنج ماه و چهار ماه مرخصی بخواهند اگر صلاح است در صورت مجلس قید شود.
رئیس- آقای معتمدالتجار (اجازه)
معتمدالتجار- دیروز بنده عرض کردم در اول جلسه به بنده اجازه داده شود عرایض خود را عرض کنم و مسئله اول جلسه در صورت مجلس نوشته نشده.
رئیس- دیگر ایرادی نیست؟
(گفته شد – خیر)
رئیس- صورت مجلس با این دو فقره اصلاح تصویب شد.
آقای معتمدالتجار (اجازه)
معتمدالتجار- حقیقتاً خیلی ننگ آور و بسی جای تأسف است که بعد از هفده سال مشروطیت و دادن هزاران قربانیهای گرانبها در راه آزادی و مشروطیت بنده و سایر آقایان که برای اصلاحات مملکت و تصویب و تدوین قوانین آمدهایم این جا صرف وقت کنیم مجبور بشویم از نقض قانون اساسی و عدم اجرای سایر قوانین و سایر ترتیبات شکایت کنیم و به آنها بپردازیم. فی الواقع این خطوطی که از آذربایجان به ما میرسد ما را عصبانی کرده است در ضمن عرایضی که راجع به پارهای قضایای آذربایجان سابقاً به عرض مجلس رسانیدم شرحی هم از کلیه اوضاع آن جا البته عرض و ضمناً درخواست کردم نمایندگان محترم که برای حفظ حقوق این ملت منتخب شدهاند عطف توجهی بفرمایند. از آذربایجان که به قصد تهران عازم بودیم با نهایت ذوق و شوق میآمدیم و خیال میکردیم به مجرد تشرف در مجلس با مساعدت آقایان برای جبران مافات اقداماتی خواهیم کرد متأسفانه بعد از ورود و مطالعاتی که در این مدت کردهایم میبینیم نسبت به امورات اساسی مملکت و حملاتی که به اساس و ارگان آزادی و مشروطیت در این پایتخت میشود مجلس ساکت و نمایندگان محترم توجه مخصوصی نمیفرمایند. جلسات گرانبهای مجلس تمام صرف جزئیات شده و اوقات ذیقیمت نمایندگان تلف میشود دشمنان آزادی و استقلال مملکت لاینقطع در کار و اتصالاً نقشههای خودشان را توسعه میدهند قریباً روزی میرسد که نه سر میماند و نه دست بساط مشروطیت که برچیده میشود سهل است استقلال مملکت را هم میبرند و ترتیبات حالیه بنده را حق میدهد که نسبت به اوضاع حاضره بدبین و ظنین باشیم مجلس که حامی و ناظر قوانین اساسی است دلسرد، شاه که حافظ و نگهبان قانون اساسی و اصول مشروطیت است در خارج، دیگران در حالت بی تکلیفی اهالی و موکلین به خیال این که وکیل شان در مجلس است و برای آنها کار میکند رفته به فراغت خاطر برای نتیجه اقدامات منتظر نشسته یک مرتبه ملتفت خواهند شد که خاک بر سرشان شده است. مادامی که قانون اساسی این قدر زیر پا انداختهاند و ابداً نشانی از او دیده نمیشود ما و شما وضع قوانین را برای کی میکنیم و کدام هیئت دولت مجری آن خواهد بود؟ مگر ملاحظه نمی فرمائید در خارج نمایندگان و این مجلس تا چه درجه موهون شدهاند؟ به هر محفل و اجتماعی که میرویم و با هر کس که ملاقات میکنیم از سکوت مجلس و مجلسیان شکایت میکنند از تبریز در این مدت که وارد شدهایم خطوط متعدده رسیده از وضع مجلس و نمایندگان و هیئت دولت استفسار کردهاند و میکنند نمی دانم چه جوابی بنویسم و حقیقتاً در حیرت هستم اوضاع حاضره را قطعاً نمیتوان مناسب و لایق و سزاوار اطلاق یک حکومت ملی دید. نمایشاتی میشود که خیلی اسباب وحشت و پریشانی و نگرانی است عملیاتی در مرکز مملکت میشود که به نظر بنده ممکن است در آتیه خیلی نزدیکی برای مملکت و ملت خطراتی را متوجه سازد بدون مجوز قانونی جراید را میبندند و مدیران آنها را توقیف و حبس و تبعید و زجر و میزنند چرا؟ برای اینکه از کثرت ظلم و تعدی و انتخاب اشخاص بد سابقه برای مأموریتها و اختلاسها و هزاران مظالم دیگر تنقید کرده و دولت شان را به راه راست دلالت و نصیحت مینمایند. اینها عوض اصلاح احوال و مفاسد خودشان متشبّث به نقض قانون میشوند آیا برای جلوگیری از خطرات متصوره نمایندگان ملت چه تصمیمی اتخاذ مینمایند؟ قانون اساسی اعمال را تقسیم و هر وزیری را در کار خود مسئول کرده است آیا حالا در این جا رعایت میشوند؟ خوب است برای مراعات سوگندی که آقایان نمایندگان در مجلس یاد کردهاند عجالتاً از بعضی کارهای جزئی صرفنظر فرموده و اوقات عزیز و پُربهای خودشان را صرف مذاکرات مهمه اساسی بفرمایند. از قانون اساسی که بغیر از لفظ و یک کتابچه مطبوع آنهم در کتابخانهها و یا در خانهها عجالتاً چیز دیگری نیست همان مظالمی که در ادوار فترت میشد همان خلاف قانونها که در آن اوقات مرتکب میشدند حالا هم میشود و این مظالم و نقض قوانین باز زمینههائی برای انقلابات در مملکت تهیه کرده و میکند معلوم میشود ماها عمرمان را باید در انقلاب صرف نمائیم و همیشه در زدوخورد باشیم. ترتیبات و اوضاع حاضره و این همه لاقیدی در مراعات اصول قوانین اساسی است که اتصالاً در مملکت تولید قیامها و نهضتها میشود. قیام تجدّدیون تبریز برای چه بود آیا بغیر از عدم رضایت از اوضاع پریشان و تأسف آور مملکت بود که مینویسند دولت را وادار به اجرای کامل اصول قوانین اساسی بکنید؟ آیا اولیای امور تجربه حاصل کرده و یک قدمی برای اجرای قانون اساسی برداشته و یا برای آسایش اهالی این مملکت اقدامی کردند؟ فردا است که از کثرت ظلم و تعدی از سایر نقاط مملکت نیز قیامها میشود و به این جور همیشه این مملکت در جزر و مد انقلاب و همیشه مردم در زحمت بوده روی راحت نخواهند دید لازم است مجلس شورای ملی هر چه زودتر به هیئت دولت و زمامداران وقت و مسئولین امور اخطار کند که قوانین اساسی مملکت را که با خون پاک جوانان وطن و مجاهد با غیر تحصیل شده است مراعات و هر یک از وزراء در اداره و حدود اختیارات خود با جدیت مشغول اصلاحات شوند حالا اگر آقایان نمایندگان بخواهند از وزارتخانههای داخله و مالیه و غیره سئوال و استیضاحی فرمایند آیا جواب مستحکمی میشنوند؟ مثلاً بنده مدتی است سئوال از وزارت داخله دارم که جواب نمیدهند یعنی نمیتوانند جواب بدهند چون در امورات آنها مداخله میشود چه بگویند. به عقیده بنده خیر زیرا در حدود اختیارات آنها مداخلاتی میشود که نبایستی بشود و اینهم در واقع هرج و مرج است و ابداً شایسته یک دولت مشروطه و حکومت ملی نیست ایرانیان با غیرت که جمع شده بیرق استبداد را سرنگون و به تحصیل مشروطیت نائل شدند گمان نمیکنم دیگر زیر بار استبدادی بروند و قطعاً کار منجر به انقلاب و خونریزی خواهد شد تا زود است باید مجلس چارهای بکند و به انقلابات میدان ندهد. حکومتهای نظامی باید از مرکز و سایر نقاط مرتفع شود و به وزراء تذکر داده شود که به وظایف یکدیگر مداخله نکنند عواید دولتی باید از هر مبلغی که باشد توسط مأمورین مالیه به خزانه دولت وارد و از آن جا مطابق تصویب مجلس به مصارف برسد. وزراء باید هر یک در حدود اختیار و مسئولیت خود مشغول اصلاحات باشند. دولت را باید متذکر و وادار کرد که جداً مراعات قوانین اساسی مملکتی را که با یک تحریکات برجسته بر ضد آزادی و مشروطیت قلماً و لساناً و عملاً وادار مینمایند شدیداً تعقیب و به مجازات برساند در حیرتم چطور میشود در جلو چشم مأمورین دولت مشروطه علناً بر ضد دولت مشروطیت و قوانین اساسی قیام و بدگوئی میکنند چرا دولت آن طور مأمورین وظیفه شناس را تحت مسئولیت در نمیآورد و مؤاخذه و تنبیه نمینماید؟ در تبریز که مهد آزادی است و مرتجعین قدرت نفس کشیدن نداشتند حالا در ظرف این یکی دو ماه وضع آن جا طوری شده که بعضی از مفتخوارها علناً تفوهائی بر علیه قانون اساسی و مشروطیت میکنند و مأمورین دولتی هم ابداً حرفی نمیزنند و ساکت نشستهاند معلوم میشود که حکومت نظامی آن جا و یا سایر نقاط فقط برای جلوگیری از اجتماع آزادیخواهان و مذاکرات آنها و بالاخره خفه کردن آنها برقرار شده است واِلا علت ندارد که از آزادیخواهان جلوگیری بشود که حرفهای خودشان را بگویند ولی مرتجعین در اظهار عقیده مضره خود آزاد باشند حقیقتاً وضع وکالت ما و این دوره تقنینیه چیزی غریب و مضحک است ما نباید این طور تا این اندازه در مقابل نقض قوانین و هزار بی قاعدگیهای دیگر ساکت و صامت باشیم و اوضاع حاضره را با کمال خونسردی تلقی نمائیم. باید قسمتی را که در حفظ قانون اساسی و نظارت در اجرای اصول آن و مواد سایر قوانین مصوبه یاد شده است همیشه در نظر بگیریم و به وظیفه خود عمل کنیم واِلا نزد خدا و خلق مسئول و در تاریخ مفتضح خواهیم شد و اعقاب ما ما را مورد طعن و لعن خواهند کرد. با این که آقای رئیسالوزراء به آقایان متحصنین مجلس چندی قبل قول داده و تعهد کردهاند که حکومتهای نظامی را رفع و انجمنهای ایالتی و ولایتی را مفتوح و در اجرای اصول قوانین اساسی جداً مراقبت فرمایند جای بسی تعجب و تأسف است که دایره حکومت نظامی تا آخرین نقطه شمالی مملکت توسعه مییابد. آیا به مردم نباید حق داد که به هیچ یک از اقوال دولت اعتماد و اطمینان نکنند؟ مملکت ما وضع غریبی به خود گرفته است که هیچ نمیتوان به یکی از اشکال حکومتهای دنیای امروزه تشبیه کرد معلوم میشود اولیاء امور ما بکلی در خواب غفلت بوده و ابداً اطلاعی از دنیای امروزه ندارند در نتیجه همین اوضاع حاضره است که اتفاقات این چند روزه در تهران رخ داده است. البته دشمنان استقلال مملکت هم از این مواقع استفاده خواهند کرد. اگر در پایتخت از آن هائی که بر ضد اساس مشروطیت و قانون اساسی علناً صحبت میکنند جلوگیری میشد در ایالات و ولایات هم مرتجعین از بیغولهها سر بیرون نمیکشیدند تا پایتخت اصلاح نشود عادات و اخلاق در سایر ولایات خوب نخواهد شد هر وقت اساس مشروطیت در پایتخت محفوظ ماند در اقطار مملکت محفوظ است. در خاتمه عرایضم بنده پیشنهاد میکنم که هیئتی از طرف مجلس معین و راجع به اوضاع حاضر مملکت با وزراء داخل مذاکره و تعیین تکلیف بکنند واِلا با این وضع و ترتیب نخواهد شد.
رئیس- آقای مدرس (اجازه)
مدرس- فرمایشاتی که آقا فرمودند مشتمل بر چند فقره بود یکی این که در امورات معایب و نواقصی هستند بنده هم تصدیق میکنم نواقص زیاد بر آنچه که فرمودند هست. اما این که فرمودند بعضیها از مجلس و نمایندگان اظهار بیملی میکنند بنده این را نمی دانم و اگر چنین هم باشد به غیر حق می دانم (بعضی گفتند صحیح است) زیرا دو سه دوره بنده در مجلس خدمت آقایان بودهام که بعضی شان حالا تشریف دارند از اول مجلس تا حال عملیات و خدماتی که این مجلس و این وکلای محترم به این مملکت کردهاند در ادوار دیگر کمتر سراغ دارم (صحیح است) شاید آقایانی که در کار بودهاند ملتفت بشوند که آثار و بقایای قراردادی که همه دنیا میدانستند این مملکت را به باد میداد به برکت این مجلس بدون اینکه ضرری هم وارد آید رفع شد ...
فیوضات- کاغذ پاره اش از بین رفت ولی اثرش هست.
مدرس- پلیس جنوب که تا کاشان هم آمده بود به برکت این مجلس رفع شد. مستشار مالیه که شب و روز جلو چشم ما در خانه زید و عمرو بود به برکت این مجلس رفع شد چرا خدمات مردم را بی قدر میکنید که دیگر کسی نتواند خدمت کند؟ همین وکلائی که این جا هستند این خدمات را کردهاند راجع به کارهای دیگر و قوانینی هم که شب و روز تابحال مشغول بوده و گذراندهاند یک کاری که ضرر به حال مملکت داشته باشد نکردهاند (صحیح است) اما امنیت. امنیت در مملکت است منتهی به دست کسی است که اغلب ماها از او خوشوقت نیستیم. چار در پس پرده حرف میزنید؟ مگر شما ضعف دارید؟ چرا حرف نمیزنید و دل خودتان را میلرزانید؟ مگر میترسید؟ آقایان این مجلس مجلسی است که سالارالدوله و محمد علی میرزا را که با سی هزار قشون تا پشت دروازه تهران آمد با قدرت خودش دفع کرد و نترسید. ما که از رضاخان ترسی نداریم. چرا حرفهای خودمان را در پرده بگوئیم؟ باید بدون ترس و بی پرده گفت ما که قدرت داریم سلطنت را تغییر بدهیم قدرت داریم رئیسالوزراء را عزل کنیم رضاخان را هم تغییر میدهیم. کاری ندارد وقتی تصمیم بگیریم و بنا شود همچو قطعه قطعهاش میکنیم که کانه از مادر متولد نشده باشد. هر وقت تصمیم بگیریم هر کاری بخواهیم میتوانیم بکنیم. همین الآن تصمیم بگیرید رئیس الوزراء را بخواهید استیضاح کنید عزلش کنید برود پی کارش رضاخان هم همین طور برود توی خانه اش بنشیند دیگر چرا در پرده می گوئید؟ حکومت نظامی و چه و چه اینها اهمیت ندارد فوری عزلشان میکنیم چرا وکلای این دوره سست عنصر هستند آقایان در مقابل قدرتی که مجلس شورای ملی دارد هیچ چیز نمیتواند ایستادگی و مقاومت کند.
(از طرف جمعی – صحیح است)
بنده میخواستم این عرایض را در اطاق تنفس بکنم ولی حالا در مجلس عرض کردم تا بدانید که مجلس در هر امری قدرت دارد آقایانی که این جا نشستهاند به منزله سی کرور نفوس هستند و همه گونه قدرت دارند عزل کنند نصب کنند. من ابداً دوست ندارم حرف دو پرده گفته شود بخصوص آن هائی که در دو دوره سه دوره در مجلس بوده و آنهمه وقایع را دیدهاند. سالارالدوله و محمد علی میرزا که مجلس تغییرش داد با سی هزار قشون تا شش فرسخی تهران آمدند ما هم دویست نفر فرستادیم رفتند و مقهور و منکوب شان کردند که گویا اصلاً نبودند پس در مملکت مشروطه هیچکس در هیچ امری با مجلس نمیتواند مقاومت بکند. فقط یک چیز هست و آن این است که ما باید بدانیم صلاح چیست و فساد کدام است؟ و تعیین صلاح و فساد را بکنیم چون این مطلب مذاکره شد باید در پرده نماند که آقای وزیر جنگ یک محاسنی دارد و یک مضاری منافع و مضارش را با هم بسنجید واِلا تغییر او اهمیت ندارد همین الآن اگر بگوئید نباشد و عزلش کنید عصری رفته است دماوند مجلس سلطنت تغییر میدهد که رژیم حکومت تغییر میدهد که رژیم حکومت تغییر میدهد رئیسالوزراء تغییر میدهند کارهای بزرگ دیگر میکند این که اهمیت ندارد. همین آقای محتشمالسلطنه از اجله و نزدیکان است تا وقتی که میخواهیم هست و کار میکند و وزیر است وقتی که نمیخواهیم عزلش میکنیم برود توی خانه اش. هی در پرده حرف زدن و مجمل گفتن و هی لایحه خواندن و هی حرف زدن و اعتراض کردن و آقای حائری زاده هم بگویند بلی بلی صحیح است که معنی ندارد و کار مملکت درست نمیشود. صلاح را ببینید و آنچه به درد مملکت میخورد عمل کنید به حرف تنها اکتفا نکنید بنده نمیخواستم این جسارتها را بکنم ولی عرض میکنم که قوامالسلطنه را بخواهید و استیضاح کنید و این حرفها را به موقع عمل در بیاورید. معروف است که دعای چند نفر مستجاب نمیشود یکی شخصی که در حق نوکرش نفرین کند خوب بیرونش کند دیگر نفرین چرا؟ یکی هم کسی که درباره زنش نفرین کند نفرین لازم نیست طلاقش بده ما هم از آن اشخاص هستیم که نفرین میکنیم در صورتی که چاره در دست خودمان است بیشتر شماها به آخوندها میگفتید دعا و نفرین میکنند حالا شما دارید دعا و نفرین میکنید. قدرت مجلس شورای ملی در مقابل تمام مزاحمات میچربد شبهه هم ندارم خلاصه بنده با این فرمایشات زیر پرده و لایحه دادن و غیره مخالفم شاهزاده بود، مساوات بود، سایر آقایان بودند که محمد علی میرزا و سالارالدوله به طرف تهران آمدند به جان شما اگر کسی به قدر ذرهای از این سی هزار قشون تزلزل پیدا کرد فقط دویست سیصد نفر لختی اتفاق کردند و رفتند ردشان کردند اما به قدرت مجلس شورای ملی. ما هم اگر اتفاق نکنیم و خدای نخواسته با هم همدل نباشیم اینها که سهل است یک نفر هم قدرت دارد بر ما بچربد اتفاق ما بخصوص در صلاح مملکت این چیزها را مثل پشه که در مقابل باد توقف کرده باشد از بین میرود با وجود اینها بنده عقیده خود را اظهار میکنیم. عقیده من درباره وزیر جنگ این است که منافعش اساسی است و مضارش فرعی. باید سعی کرد که معایب او رفع و منافع او زیاد شود تا مملکت استفاده بکند حالا اگر آقایان عقیده دیگری دارند من تابع اکثریت مجلس هستم.
رئیس- آقای مدرس در ضمن فرمایشات شان بواسطه حرارتی که داشتند نسبت به مقام سلطنت هم یک فرمایشاتی فرمودند که بنده گمان میکنم مطابق قانون اساسی نیست بواسطه این که مقام سلطنت هم در قانون اساسی حقوقی دارند و مذاکرات مجلس با مقام سلطنت یا هر اقداماتی که بشود البته باید مطابق اصول و مواد قانون اساسی باشد.
(جمعی از نمایندگان- صحیح است)
مدرس- اجازه بدهید توضیح بدهم.
رئیس- بفرمائید.
مدرس- اولاً مشروطه محمد علی میرزا را برداشت و هر سلطانی که بر خلاف مشروطه و قانون اساسی باشد و با ما مخالفت کند او را بر میداریم و هر سلطانی که مطیع مشروطه باشد ما مطیع او هستیم.
یک نفر از نمایندگان- ملت بر میدارد.
مدرس- بلی یعنی ملت و مجلس او را بر میدارد. مجلس که غیر از ملت نیست.
رئیس- بنده نمی دانم تکلیف این مسئله چیست؟ هفده یا هیجده نفر در این خصوص اجازه خواستهاند
(بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)
معتمدالتجار- بنده پیشنهادی کردهام.
رئیس- بنویسید بدهید. لایحه سه گانه راجع به سیم کشی گوناباد و تون و نمایشگاه امتعه وطنی و تعمیر بروج نظامی در بروجرد مطرح است در مطلب اول که دیروز فرمودید مذاکرات کافی است راجع به فقره دوم. آقای حائریزاده فرمایشی دارند؟
حائری زاده - عرایض بنده در فقره اول بود که گذشت
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- بنده عرضی ندارم.
رئیس- آقای سالار معظم (اجازه)
سالار معظم - عرایض بنده راجع به فقره اول بود که گذشت.
رئیس- آقای نجات
نجات - عرضی ندارم
رئیس- آقای محمد هاشم میرزا موافقند؟
محمد هاشم میرزا - در فقره اول عرایضم را عرض کردم فعلاً عرضی ندارم.
رئیس- آقای سلطانالعلماء (اجازه)
سلطانالعلماء- موقع گذشت
رئیس- پس در فقره دوم هم گویا مذاکرات کافی است؟
مستشارالسلطنه- آقا بنده قبل از همه در اطاق تنفس اجازه خواستهام.
رئیس- این آقایان دیروز اجازه خواستهاند هنوز نوبت به جناب عالی نرسیده است.
آقای مساوات (اجازه)
آقا سید محمد رضای مساوات - بنده دیروز عرض کردم امروز هم عرض میکنم که آقایان اعضاء کمیسیون بودجه توجهی داشته باشند. بنده هم وقتی در کمیسیون بودجه بودم پیشنهادی کردم که کمیسیون بودجه تصمیم بگیرد که تا بودجه تعدیل نشود از طرف دولت پیشنهاد خرج جدیدی نشود و مجلس هم خرج جدیدی تصویب نکند. بعلاوه این لایحه هم مهم است ترویج امتعه وطنی به پنج هزار تومان چطور میشود؟ آیا این نمایشگاه فقط در تهران و در تهران ترویج امتعه وطن میشود؟ یا اینکه این مبلغ را به تجار میدهند که در خارج امتعه وطن را جمع آوری کنند و یک بازار عمومی تشکیل دهند این هم که با پنج شش هزار تومان نمیشود و معلوم نیست این پنج هزار تومان برای چیست؟ از این جهت هم بنده مخالفم.
رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (غایب بودند)
رئیس- آقای مدرس (اجازه)
مدرس- در فقره سوم عرضی دارم.
رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه)
مستشارالسلطنه- یکی از اقدامات خیلی مؤثری که تصور میرود خیلی خوب باید این قدمی است که وزارت معارف برداشته است حالا اگر وزارت تجارت این قدم را بر میداشت انسب بود یا نه، به آن کاری ندارم. البته تصدیق میفرمائید که نمایشگاه تجارتی در بازارهای خارجه یک عامل خیلی مؤثری از برای ترقی اوضاع تجارتی و اقتصادی مملکت است و وزارت معارف هم که از نقطه نظر تجارت در این حال فقر اقتصادی این مطلب را در نظر گرفته خیلی شایسته تقدیر است. اساساً اکسپوزیسیون یا بازار تجارتی و نمایشگاه امتعه وطنی در ممالک خارجه دو قسم است. یکی در عرض سال چندین مرتبه در روزهای معین تشکیل میشود و یکی نمایشگاههایی است که دو سال و پنج سال یا سال به سال یا به اختلاف تشکیل میشود و این نمایشگاهها یک نمایشگاههای عمومی است و در امر تجارت خیلی مؤثر است. اعلانات میشود از ممالک خارجه و ملل مجاوره مالالتجاره میآورند خرید و فروش میکنند مبادله میکنند و میروند ولی در این لایحه وزارت معارف نه آقای مخبر درست توضیح دادند نه از طرف آقای وزیر معارف مدافعه شد که کدامیک از این دو طریق معمول خواهد شد. بعلاوه در مملکت ما که از رودخانههای بزرگ و راه آهن نیست اگر این بازار در یکی از شهرهای بندی تشکیل میشود خیلی مناسب تر بود. مثلاً در انزلی یا در یک نقطه دیگر تا مقصود وزارت معارف و مجلس شورای ملی که فروش و ترویج امتعه ایرانی است کاملاً حاصل شود ولی بنده شنیدهام که تأسیس این بازار در تهران خواهد بود اگر اینطور باشد فقط خود اهالی تهران میتوانند از این امتعه استفاده کنند ولی بنده کاملاً موافق بودم که این مسئله در انزلی یا یک بند دیگری تأسیس میشد و یک پیشنهاد جامع تر و کاملتری میدادند. یک مدتی قبلاً معین میکردند که در فلان موعد تجار داخله باید مالالتجارههاشان را در این بازار حاضر کنند و همچنین از تجار ترکستان و قفقاز و روسیه و سایر شهرهای خارجه هم در همان موعد مال التجاره بیاورند مبادله و خرید و فروش کنند البته با این ترتیب مقصود ما بهتر حاصل میشد ولی این ۵ هزار تومان نمی دانم برای ساختن محل است؟ برای جمع آوری امتعه است؟ برای چه مقصود است و بنده با این طریق کاملاً مخالف هستم و مقصودی که ما داریم حاصل نمیشود مگر این که از طرف آقای وزیر یا آقای مخبر یک توضیحات کافی بدهند که برای این موضوع بخصوص ۵ هزار تومان بیشتر مصرف نمیشود.
وزیر معارف - مدتی بود که بنده به این اراده بودم که برای امتعه وطنی داخلی در مملکت یک ترتیبی داده شود و یک راه تشویقی بدست بیاوریم که امتعه و صنایع داخلی رو به ترقی گذارد و تصور میکردم که یکی از مهمترین وسائلی که برای این کار لازم است مسئله نمایشگاه است که باصطلاح (اکسپوزیسیون) می گویند و تمام دُوَل دنیا هم به این مسئله کمال اهمیت را داده و در هر پایتخت یا در شهرهای مهم اکسپوزیسیونهای سالیانه و عمومی و چند سال یک مرتبه تشکیل میدهند مدتی بود بنده این نظر را داشتم ولی معلوم است سوانح دنیا و اتفاقات ایران و حوادثی که برای خود بنده اتفاق افتاد قدری این مسئله را جلوگیری کردو یک قدری در کار تأخیر حاصل شد تا در کابینه سابق آقای قوامالسلطنه بنده این مسئله را پیشنهاد کردم کابینه هم مساعدت و موافقت با این مقصود کرد و احکامی به ولایات صادر شد و همچنین از وزارت فواید عامه به نمایندگانشان که در ولایات هستند اطلاع داده شد و از اتحادیه تجار هم به تجار دستور داده شد و طولی نکشید که مشیرالدوله رئیسالوزراء شدند با ایشان هم مذاکره شد کمال موافقت را با این مقصود کردند و این مسئله پنج هزار تومان استقراض را هم در زمان ایشان بنده پیشنهاد کردم ایشان هم قبول کردند علت هم این بود که بعد از این که این مسئله را دولت قبول کرد خواهش کردم در وزارت فواید عامه کمیسیونی تشکیل شد که عبارت بود از سه نفر اعضاء وزارت فواید و سه نفر از اتحادیه تجار و چهار نفر از مستخدمین اروپائی دولت و چهار نفر از اشخاص متخصص در این کار که با خود بنده پانزده نفر میشد و در این مسائل مذاکراتی شد و نوشتجاتی به تمام اصناف ولایات فرستاده شد که اولاً از اشخاصی که در هر جا صاحب هر صنعتی هستند و برای تدارک امتعه ایرانی داریم صورتی جمع آوری شود تا بدانیم در هر جا چه داریم و چه کمکی میشود به آنها کرد و بعد از آنکه این اقدام شد رأی آن کمیسیون بر این شد که برای اشخاصی که صنعت کارند و بواسطه سوانح و بعضی پیش آمدها برای آنها سرمایهای نماینده یعنی علم دارند ولی سرمایه ندارند یک کمکی بشود که از صنعت آنها استفاده بشود برای این مسئله اتحادیه تجار هم وعده مساعدت دادند و گفته شد که اگر دولت در این مسئله کمک کند البته مؤثر است و زودتر به مقصود خواهیم رسید. اگر چه همه آقایان خوب می دانند که در مسئله اکسپوزیسیون و نمایشگاه صنعتها در همه جای دنیا کمال اهمیت را میدهند و مخارج گزاف میکنند هم ملت و هم دولت از این مسئله فواید بزرگ میبرند و از این راه خدمت بزرگی به اقتصاد صنعت مملکت میشود بنده هم البته میتوانستم مطابق شوری که در کمیسیون کردیم برای تدارک این کار سرمایه بزرگتری از دولت استدعا کنم ولی چون مسئله تازه بود و برای نمونه بود این بود که تصور کردم اول از مبلغ کوچکتری شروع بشود آن هم به عنوان استقراض شاید زودتر به مقصود موفق شویم این بود که مبلغ پنجهزار تومان که خودتان هم تصدیق می فرمائید خیلی کم است بطور استقراض خواسته شد که با نظر اتحادیه تجار به اشخاصی که در ولایات صنعت کارند و سرمایه ندارند یک کمکی بشود و از خیلی جاها مثل اصفهان و کاشان و سایر جاها یک نمونه هائی هم فرستاده شده که معلوم است در واقع آنها کاری خیلی خوب و عالی میتوانند بکنند ولی متأسفانه به سرمایه خیلی کم محتاجند و اگر به آنها سرمایه ندهید این صنایع مهمی که در واقع عده معدودی بیشتر باقی نماندهاند بکلی از میان خواهند رفت و اثری هم از آنها نخواهد ماند. به این واسطه هیئت دولت تصویب کرد و با هیئت اتحادیه تجار هم مذاکره شد و آنها هم وعده مساعدت کردند. این است که بنده تصور میکنم برای دولت و ملت کمال لزوم را دارد که بدانند در مملکت چه صنعتی دارد تا آنکه آنچه ناقص دارد تکمیل و آنچه کامل دارد تشویق و آنچه ندارد تحصیل کنند و اگر مثل گذشته در صنعت مملکت مراقبت نکنیم بکلی از میان خواهد رفت. ما تا بحال در خصوص صنعت هیچ اقدامی نکردهایم و این کمال تأسف را دارد مثلاً خیلی چیزها در مرکز هست و در خارج از مرکز از آن اطلاع ندارند. آقای مستشارالسلطنه اظهار نمودند که این نمایشگاه در بندر تشکیل شود این ترتیب صحیح است در صورتیکه فقط نظر ما به تجارت باشد ولی در این جا نظر هم تجارت است و هم به این که مردم از اشیائی که در مملکت ساخته میشود اطلاع پیدا کنند بعضیها می گویند ما خیلی میل داریم اشیاء صنعتی خودمان را ترویج کرده بدون اینکه بدانند چه دارند؟ و چطور میخواهند آنها را ترویج کنند. این است که بنده تصور میکنم محل آن نمایشگاه اگر در مرکز باشد بهتر است چنانچه تکیه دولت را هم برای این کار معین کردیم و وزارت دربار هم موافقت کرد که تکیه دولت را برای این کار تخصیص بدهیم و اگر در مرکز هم این بازار تشکیل شود میتوانیم هسته آن را به اشخاصی که در مرکز هستند و از همه ولایات در این جا هستند عرضه بداریم و هم میتوانیم فهرست هائی برای این کار تهیه کرده و برای شناسایی دُوَل دیگر به همه جا بفرستیم که سایرین هم بتوانند استفاده کنند و با اشخاصی که در این جا متصدی این صنایع هستند روابط تجارتی پیدا نمایند چنانچه بنده به غالب نقاط هم نوشتهام و از آن جاها هم یک اظهار موافقتی شده است و یک صورتی هم خواستهاند که برای آنها بفرستیم این است خلاصه مطلب و بعد از آن که این اعتبار تصویب شد با ملاحظات آن کمیسیونی که در وزارت فواید عامه است و با نظریات عدهای که در آن جا عضویت دارند بقدر مقدور به صنعتگران کمک میشود که این کمک اسباب پیشرفت ترویج و احیاء صنایع بشود و بعد از تشکیل کمیسیون و اکمل صنایع نمایشگاه دایر خواهد شد و بطوری که در نظر گرفتهاند از اول ثور تا آخر جوزا برای این کار قرار داده شده است و بعد از این مدت این مبلغ به دولت مسترد خواهد شد.
رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- بنده در حالی نظریات آقای وزیر را تصدیق میکنم عرض میکنم که در جلسه قبل در این خصوص از آقای مخبر سئوالی کردم و آقای مخبر اظهار بی اطلاعی کردند ولی این توضیحات آقای وزیر معارف با زمینه پیشنهاد توافقی ندارد. در پیشنهاد به اسم بازار نمایشگاه امتعه نوشته شده ولی از اظهارات آقای وزیر معارف این طور مفهوم میشود که این وجه برای کمک اهل صنعت است. عقیده بنده این است وقتی ما میتوانیم از این کمک امروزه نتیجه بگیریم که اساس مسئله را مستحکم کرده باشیم و نقشه عمل درست کشیده شده باشد تا معلوم شود از این مقدمه ما به کجا خواهیم رسید بنده در این خصوص اطلاعاتی ندارم ولی چیزی که بر تعجب بنده افزود این است که در این لایحه ذکر میکند که این کار باید در تحت نظر وزارت تجارت انجام یابد. بنده و چند نفر از آقایان دیگر که دیشب در کمیسیون فواید عامه بودیم بنده از آقای وزیر سئوال کردم و ایشان اصلاً نمیدانستند موضوع چیست؟ بنده عقیدهام این است اگر آقای وزیر معارف مساعدت بفرمایند مذاکره امروز در این موضوع مسکوت عنه بماند تا ایشان با آقای وزیر فواید عامه در این باب مذاکره بفرمایند و یک نقشه اساسی تهیه نمایند در آن صورت تصور میکنم کسی مخالف این مطلب نباشد و البته همه موافق هستند.
وزیر معارف - بنده تصور میکنم این مسئله نالایق تر از این است که در مجلس آنقدر مذاکره شود. آقای ارباب کیخسرو میفرمایند توضیح بنده با آن پیشنهاد معارض است در صورتی که اینطور نیست در آن پیشنهاد نوشته شده است نمایشگاه امتعه وطنی البته بایستی تدارک امتعه کرد که در بازار نمایشگاه نمایش داده شود البته تا صنایع مملکت احیاء نشود چیزی نخواهد بود که در نمایشگاه نمایش بدهند بطوری که همه آقایان می دانند همه نوع امتعه در داخله مملکت موجود است و بعضی آنها با نفاستی که دارند کم کم دارد از میان میروند و این پنج هزار تومان را هم برای مصارف نمایشگاه نخواستهایم برای این خواستیم که به بعضی صنعتگران کمکی بشود تا صنعت آنها از بین نرود و واقعاً نگذارند آن صنایع قدیمه از بین برود و این که نوشته شده است در تحت نظارت وزارت فواید عامه است مقصود این است که با اطلاع وزارت فواید عامه این کار میشود چنانکه کمیسیون این مسئله هم در وزارت فواید عامه در کمیسیونی که روزهای دوشنبه در اطاق پائینی زیر پای خودشان تشکیل میشود بی اطلاع باشند. بنده نمیتوانم تصدیق بکنم زیرا سه نفر از اجزای ایشان هم در آن کمیسیون حاضر میشوند و این مسئله هم در هیئت وزراء مذاکره شد و امضاء رئیسالوزراء را دارد و چون وقت تنگ است محول به جلسه دیگر کردن لزومی ندارد.
رئیس- در قسمت دوم مذاکرات کافی است؟
(جمعی گفتند - کافی است)
رئیس- در قسمت سوم مذاکره میشود.
آقای حائریزاده
حائریزاده - بنده راجع به مخارجی که تولید عایدی میکند مخالف نیستم مثل این که اگر وزارت فواید عامه برای نمایشگاه امتعه وطن پولی قرض مینمایند دو مرتبه مسترد میدارد یا اگر برای سیم کشی هم پولی تصویب کنیم عایداتی پیدا میکند و دو مرتبه به خزانه دولت داده میشود ولی پیشنهاد وزارت جنگ راجع به ساختمان بروج بروجرد جزء مخارجی نیست که فردا عایدی پیدا کند و برای این قبیل مخارج بایستی عایدات منظمی باشد و محل داشته باشیم که آنرا بپردازیم و با این فقر عمومی هم نمیشود مالیات وضع کرد و تا وقتی که معلوم نشود عایدات ما چیست و خرج ما چیست این لوایح را نمیتوانیم تصویب کنیم. در سنه پیچیئیل کسر بودجه مملکتی قریب سه میلیون بود در آن وقت بودجه وزارت جنگ سه میلیون و هشتصد هزار تومان بوده در صورتی که امروز هیجده کرور کسر بودجه آن به مجلس پیشنهاد شده است. بعلاوه لوایح صد و پنجاه هزار تومانی برای ساختمان بروج بروجرد و هفتاد و پنج هزار تومان برای سربازخانهها پیشنهاد میشود تا وقتی که نفهمیم عایدات مملکت ما کفایت این مخارج را میکند من نسبت به سهم خودم نمیتوانم این پیشنهاد را بپذیرم. بودجه وزارت جنگ به این درجه نسبت به بودجه سال پیچیئیل زیاد شده است و سایر آقایان وزراء هم بودجه وزارتخانههای خود را اضافه کرده و به مجلس پیشنهاد نمودهاند با این ترتیب ما بیست کرور کسر بودجه پیدا میکنیم پس ما بایستی این لوایح را رد کنیم تا موقعی که محلی برای آنها پیدا شود آن وقت اگر لازم شد تصویب میکنیم و من با این لایحه اخیر مخالفم. دیگر اینکه وزارت جنگ دو پیشنهاد به مجلس تقدیم کرده است یکی هفتاد و پنج هزارتایی و یکی ده هزارتایی و من نمی دانم این دو پیشنهاد جزء آن بودجه نه میلیونی است یا اینکه علاوه بر آن بودجه است. بنده عقیدهام این است که بایستی خود وزیر جنگ به مجلس بیایند و توضیح بدهند که از چه محلی آنها را باید بپردازیم آن وقت در آن مذاکره کنیم.
سهامالسلطان- بنده تصور نمیکردم در این موضوع مذاکره شود. البته مملکت دارای یک مخارج ضروری است که طرف احتیاج است و آن مخارج را نمیشود از امروز به فردا گذاشت اگر حالت سه ماه قبل بروجرد لرستان و عراق را بخاطر بیاورید میبینید اوضاع آن حدود ترتیبی بود که هیچکس راحتی نداشت رعایای آن صفحه از مال و جان و هستی و همه چیز ساقط بودند و از طرف دولت یک اقداماتی شد و قشونی به آن صفحات فرستاده شد و غائله رفع شد. آقایانی که از ترتیبات بروجرد مطلع هستند می دانند که در اطراف بروجرد دو سیلاخور هست و سابقاً در آن جا برجهائی بود که برای جلوگیری از تجاوز الوار ژاندارم در آن جاها گذاشته بودند در این چند ساله که ژاندارمری در آنجا نبود آن برجها خراب شده و از بین رفته به این جهت الوار تخطی کرده و عراق و ملایر و اغلب این نقاط را غارت نمودند و مبالغ زیادی اموال مردم از دست رفت تا این که اردوی بروجرد به آن صفحات آمده و امنیت را برقرار کردند حالا هم برای اینکه از تخطی الوار جلوگیری کنند این بروج لازم است زیرا هر قدر هم قوه در بروجرد باشد باز جلوگیری از الوار مشکل است و این بروج در تمام آن حدود به فواصل معینه باید ممتد باشد که افراد نظامی در آن جا مسکن نموده و بتوانند از تجاوز الوار جلوگیری نمایند و این یک وقتی نیست که بگوئیم امروز باشد تا ببینیم بعد چه میشود در این صورت بایستی امنیت را فدا کنیم برای اینکه ده هزار تومان ندهیم که بروج بروجرد تعمیر شود باز هم عرض میکنم اولین مخارج لازم آن است که برای امنیت مملکت مصرف شود و باید با کمال شوق این قبیل مخارج را تصویب کرد و از مخارج زائد جلوگیری نمود واِلا مخارجی که صرف امنیت شود کمال ضرورت را دارد و ما نمیتوانیم آنرا از این ساعت به ساعت دیگر به تأخیر بیندازیم عقیده بنده این است که باید این مخارج به فوریت تأدیه شود و بروج آنجاها ساخته شود تا اینکه بتوانند از تخطی الوار جلوگیری نموده و اسباب راحتی و آسایش مردم فراهم شود.
رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه)
مستشارالسلطنه- بنده تصور میکنم اطلاعاتم بیشتر از آن است که آقای مخبر فرمودند و سطحی هم نیست. بروجرد واقع است بین دو سیلاخور یکی سیلاخور علیا و دیگری سیلاخور سفلی. سیلاخور علیا واقع است مابین نهاوند و عراق و ملایر و تویسرکان و تا درجهای از دستبرد الوار مصون است ولی سیلاخور سفلی واقع است بین بروجرد و خرم آباد و همیشه خطراتی که از الوار متوجه بروجرد و شهرهای مجاور میشود از طرف سیلاخور سفلی است. در بروجرد از عهود قدیمه بروجی ساخته شده بود ولات و حکام لاحق هم بعضی تعمیرات در آنها کرده بودند و یکی دو برج هم اداره ژاندارمری ساخته بودند و بقدر کفایت موفقیت حاصل شد از اینکه از تجاوز الوار جلوگیری کنند خواستم از آقای مخبر سئوال نمایم که توضیح بدهند و مجلس شورای ملی را مستحضر نمایند که آیا این ده هزار تومان برای تعمیر بروجی است که در بروجرد است یا برای ساختن بروج جدید است اگر برای تعمیر بروج بروجرد است بنده عرض میکنم بروجرد محفوظ است و همین بروجی را که دارد کافی است و در طرف سیلاخور سفلی و خرم آباد و تنگه زاهد شیر که متصل به قلعه فلکالافلاک و دامنه لرستان است بایستی بروج جدید ساخته شود و چون مجلس هر خرجی را که برای امنیت اهالی میشود بر هر خرجی مقدم داشته است بنده عقیدهام این است که برای این قبیل مخارج باید قرض هم بشود ولی مجلس باید بداند که این مخارج برای ساختمان بروج جدید است زیرا اگر میخواهند بروجرد محفوظ باشد بنده عرض میکنم که بروجرد خودش بروج مستحکمه دارد و محفوظ است و اگر حمله بشود از طرف سیلاخور سفلی است و باید آن جا را محفوظ داشت خود بروجرد با داشتن عده قشون کافی بخوبی محفوظ است ولی مقصود از اعزام والی نظامی و والی کشوری هم این نیست که بروجرد تنها محفوظ باشد برای این است که نقاط مجاور آن هم محفوظ باشد سالی یک مرتبه لر میآید در آن جا و هر چه دارند بر میدارد و میرود. در اطراف خرم آباد و پشتکوه زندگانی میکند شما می فرمائید قشون رفته است و یک فتوحاتی کرده است همیشه این فتوحات میشود ولی لر هم میآید و مایملک رعیت را بر میدارد و میرود و برای جلوگیری از این هجوم تنها راه این است که مرکز قوا را خرم آباد قرار بدهند و اگر دولت قوه نظامی را در خرم آباد تمرکز بدهند بنده کاملاً موافق هستم زیرا اگر خرم آباد محفوظ باشد و قلاع نظامی داشته باشد و حکومت داشته باشد دیگر سایر نقاط از دستبرد الوار مصون است. در موضوع انقلاباتی هم که در اوایل بهار اتفاق افتاد بنده در این مجلس چند ماه قبل از بهار از آقای رئیسالوزراء سئوال کردم و عملیاتی شاهزاده عضدالسلطان برخلاف مسئولیت خودش کرده بود و بنده اسنادی بدست آورده بودم و به هیئت وزراء فرستادم و تقاضا کردم رسیدگی شود و معلوم شود این شاهزاده محترم که مأمور رسمی دولت بوده است چطور با الوار و اشرار همدست بوده که نتیجه آن کاملاً به عرض مجلس برسد. بالاخره میخواستم آقای مخبر برای این توضیح بدهند این مبلغی را که مجلس تصویب میکند برای اعزام و تمرکز قوه در خرم آباد است یا خیر؟ اگر برای حفظ راه خرم آباد است که بسیار خوب است اما اگر برای حفظ بروجرد باشد بنده عرض میکنم که بروجرد خودش دارای بروجی میباشد که بعد از پنج شش سال خرابی به هزار و پانصد تومان تعمیر شد حالا چه شده است که هنوز یکی دو سال نگذشته ده هزار تومان برای تعمیر همان بروج میخواهند؟
رئیس- آقای سلطانالعلماء موافقند؟
سلطانالعلماء- بلی
رئیس- بفرمائید
سلطانالعلماء- در این مجلس وقتی از طرف دولت لوایحی پیشنهاد میشود بیاناتی پیش میآید که واقعاً حیرت انگیز است. البته وظیفه هر نماینده وظیفه هر وطنخواه و هر علاقه مند به اصلاح مملکت خواستن بودجه است و وظیفه هر دولت مشروطه هم این است که موافق قانون اساسی در آخر سال بودجه خودش را تهیه کرده تقدیم مجلس نماید و در این موضوع گمان ندارم کسی مخالف باشد. حالا دولت یا بواسطه طول ادوار فترت و یا بواسطه عدم موفقیت توانسته است یک بودجه کاملی تدارک نماید آن را بنده کار ندارم البته مجلس شورای ملی باید به دولت فشار بیاورد که بودجه خود را تقدیم مجلس کند و جمع و خرج خودش را صحیحاً به مجلس بیاورد و اگر امناء و پیشکاران مالیه هم در ادوار فترت اختلاساتی کرده باشند ربطی به این موضوع ندارد. آمدیم بر سر بروج نظامی. آقای حائریزاده فرمودند چون این خرج راه دخلی ندارد ما نمیتوانیم رأی بدهیم. بنده خواستم اولاً خاطر هم لباس محترم و همکار محترم خودم را متوجه کنم به این که اگر دولت موفق به امنیت آن حدود بشود این کار برای دولت دخل دارد. آقای مستشارالسلطنه چون در آن جا تشریف نبردهاند درست اطلاعات ندارند آقایانی که تشریف بردهاند می دانند که خط خرم آباد در زمان سابق خیلی مغشوش بود و وقتی ژاندارمری به آن حدود رفت شروع کرد به ساختن بعضی برجها حالا آجرهای مردم را کندند و بردند آن بروج را ساختند مبحث دیگری است در تنگه زاهد شیر و در بعضی نقاط دیگر برج هائی ساختند و ژاندارمری بوسیله همان برجها موفق شدند که پشتکوه را اداره کنند حالا هم پس از اینکه دولت بروجی در آن جا بسازد و امنیت برقرار شود نواقل و مترددین میتوانند عبور کنند از راه معیشت برای همه این مملکت صرفه دارد زیرا روغن میآید، کتیرا و تریاک و سایر ملزومات میآید و خود اینها یک منافع کلی دارد و مبالغی بر عایدات تحدید تریاک اضافه میشود اما مسئله دیگری که آقا باید در نظر بگیرند این است که امروزه عوایدی که دولت از نقاط مختلفه همین بروجرد ورشکسته مفلوک خراب که یک قسمت دهات آن دستخوش اشرار و الوار است میگیرد مبلغ گزافی است و بالغ بر صد و نود هزار تومان از تحدید تریاک بروجرد عاید میشود. خوب پس همچو جای پر منفعتی را باید گذاشت دستخوش غارتگران و مورد تطاول و چپاول اشرار بشود؟ اما آمدیم به سر این که اگر برج ساخته شود نتیجه اش برای دولت چیست؟ البته بعد از آنکه این برجها ساخته شود اردوی دولت توسط این بروج به خرم آباد میرود و مالیات چندین ساله الوار را که موفق به اخذ آن در این مدت نشده است وصول میکند و در آن حدود کاملاً امنیت را برقرار خواهد کرد. تقریباً یک کرور مالیات این صفحات را که وصول نشده و از بین رفته است وصول خواهد نمود صد هزاران منافع دیگر دارد و اگر وکیل میتوانست مافوق پیشنهاد دولت پیشنهادی بکند بنده پنجاه هزار تومان پیشنهاد میکردم که قلاع مستحکم تری که جای صد یا دویست نفر داشته باشد در آن صفحه نیم فرسخ به نیم فرسخ بسازند ولی حالا چون قانون مرا پا بست کرده و نمیتوانم بیشتر از آنچه که دولت پیشنهاد نموده پیشنهاد کنم لذا با همین مبلغ موافقت نموده و برای تذکر خاطر آقایان این اندازه توضیح دادم و تذکرات را هم کافی می دانم.
سهامالسلطان- آقای مستشارالسلطنه سئوال فرمودند که آیا این مخارج برای تعمیر بروج قدیمه است یا بروج جدیدی ساخته میشود؟ اگر چنانچه لایحه دولت را ملاحظه فرمائید در آن جا تعیین کرده که هم برای تعمیر بروج سابق است و هم خیال دارند چند برج تازه بسازند و در همان موقعی که خودم در عراق بودم از قراری که اطلاع پیدا کردم دو سه برج جدید هم ساخته بودند برای ساختن آنها هم اگر در نظر داشته باشند باید چهار پنج مقابل خرج عادی مخارج کنند تا برجها ساخته شود زیرا عده کثیری عمله لازم دارد که با قوه در مقابل گلوله سر آنها بایستند و آنها را حفظ کنند تا برجها ساخته شود و ده هزار تومان اعتبار هم برای چنین امری قابل اهمیت نیست و به قول آقای سلطانالعلماء فوایدش خیلی بیش از اینها است.
رئیس- در قسمت سوم مذاکرات کافی است یا خیر؟
(جمعی گفتند کافی است)
رئیس- در قسمت اول راجع به سیم کشی از گن آباد به تون باید رأی گرفته شود.
محمد هاشم میرزا- این قسمت را باید از یکدیگر تجزیه کرد.
رئیس- سه دفعه باید با قیام و قعود رأی گرفت و بعد درد مجموعش با ورقه رأی گرفته میشود.
رأی میگیریم به قسمت اول راجع به سیم کشی از گن آباد به تون
محمد هاشم میرزا - مقصود از تجزیه این است که با ورقه رأی گرفته شود.
رئیس- مقصود از تجزیه لفظ جدیدی است؟
محمد هاشم میرزا - خیر چون سه لایحه بود پریروز مذاکره شد که یک لایحه شود حالا که می فرمائید تجزیه شود و به قیام و قعود رأی گرفته میشود ما تقاضا میکنیم با ورقه رأی گرفته شود.
رئیس- اگر بنا بود در هر سه لایحه یک رأی میگرفتیم آنوقت حق داشتید تقاضا بفرمائید تجزیه شود واِلا حالا که تجزیه کردهایم چه اشکالی دارد.
آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده - این مسئله اشکال پیدا میکند زیرا ممکن است عده با فقره اول موافق و با فقره ثانی مخالف باشند و در نتیجه در موقعی که به مجموع هر سه فقره با ورقه ردی گرفته میشد استنکاف کنند و مسئله بلاتکلیف بماند. اگر در هر سه فقره با ورقه رأی بگیرند بهتر است.
رئیس- خود نظامنامه این مسئله را پیش بینی کرده و میگوید وقتی که یک لایحه به چند قسمت تجزیه شد بعد از آنکه در هر کدام به قیام و قعود رأی گرفتند بعد در مجموع قسمتهای تصویب شده باید با ورقه رأی گرفت.
رأی میگیریم به قسمت اول.
آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده کثیری قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
رأی میگیریم به قسمت سوم یعنی ده هزار تومان برای مرمت برج نظامی بروجرد.
آقایانی که قسمت سوم را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(غالباً قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
رأی میگیریم به کلیه لایحه با ورقه.
آقایانی که مجموع هر سه قسمت را تصویب میکنند ورقه سفید واِلا ورقه کبود خواهند داد.
آقا سید یعقوب- در قسمت اول و دوم بنده رأی ندادم ولی در قسمت سوم رأی دادم حالا چکار باید بکنم سئوال میکنم تا تکلیفم معین باشد.
رئیس - وقتی که نظامنامه را جرح و تعدیل کردند این اشکال رفع خواهد شد.
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده به ترتیب ذیل نتیجه حاصل شد)
- عده حضار (۷۳) نفر
- ورقه سفید علامت قبول (۴۸)
- ورقه کبود علامت رد (۵)
- امتناع (۲۰)
رئیس- به اکثریت چهل و هشت رأی از هفتاد و سه نفر حضار تصویب شد.
آقای محمد هاشم میرزا چه توضیحی داشتید؟
محمد هاشم میرزا - برای اینکه بعد از این سابقه نشود عقیده بنده این است من بعد در این طور لوایح علیحده رأی گرفته میشود و در تحت یک عنوان این نوع مسائل بعد از این نباید مطرح شود تا تکلیف رأی دهندگان معلوم باشد چون هیچکدام مدرک مابهالاشتراکی ندارند و هر کدام از اینها متعلق به وزارتخانه علیحده است.
رئیس- تمام متعلق به کمیسیون بودجه است بعلاوه اگر موافق نبودید چرا در اول که بنده سئوال کردم اظهاری نفرمودید؟
محمد هاشم میرزا - بنده اعتراض نکردم فقط بطور یادآوری و تذکر عرض کردم.
رئیس- در سر ساعت سه و نیم قبل از ظهر که خبر میکنند تشریف بیاورید تشریف بیاورید تا مجبور نشویم این کارها را بکنیم.
محمد هاشم میرزا- بنده در این چهارده سال یک روز غیبت نکردهام.
رئیس - چند دقیقه تنفس میشود.
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت تشکیل گردید)
رئیس- آقای طباطبائی راجع به صدی دو معارف سئوالی از وزارت مالیه داشتند.
آقا میرزا محمد صادق طباطبائی- چون این سئوال را مدتی است داده بودم به این جهت امروز نمیدانستم آن صورتی که این سئوال در آن نوشته شده با خود همراه ندارم ولی بطور خلاصه از آقای وزیر مالیه استدعا میکنم که اگر میتوانند راجع به حقوقی که برای معارف چه در تهران و چه در سایر جاها از قبیل مازندران و غیره گرفته میشود توضیحات کافی به مجلس بدهند که اولاً چطور گرفته میشود؟ و در کجا جمع آوری میشود؟ و به چه مصرف میرسد و تاکنون چقدر گرفته شده است؟ مقصود بنده این است حالا اگر آقای وزیر حاضرند که هیچ و اگر حالا هم نمیتوانند توضیحاتی بدهند ممکن است بعد توضیحات کافی بدهند که هم بنده و هم نمایندگان را مستحضر کنند.
وزیر مالیه - راجع به عوارض معارفی آنچه که در این چند سال متدرجاً معمول شده دو قسم است یکی عوارضی است مثل صد یک خرواری یک قران و تومانی یک عباسی که در کلیه مملکت گرفته میشود و به مصرف معارف میرسد. یکی هم عوارضی است که در هر محل اهالی خودشان قبول کردهاند به بعضی چیزها بیفزایند که به مصرف معارف محلی برسد و در بعضی شهرها بر عوارض گمرک و کشتی رانی و راه شوسه لااقل یک مبلغی افزوده و غیر از مالیات معمولی یک عوارضی خودشان قبول کردهاند و برای معارف میدهند مثلاً در ساری از محل نواقل مبلغی برای مصارف معارف میدهند همینطور در قزوین و مشهد و رامهرمز و دزفول و ناصری هر کدام تاکسهای مختلفی بر عوائد گمرکی و غیره به اسم معارف افزوده و میدهند. حساب این قسمتها با وزارت مالیه نیست و با وزارت معارف است و گاهی یک صورت خلاصه به وزارت مالیه میفرستند ولی چون جزء عوارض اساسی و مالیات مملکتی نیست و در واقع یک کمکی است که خود اهالی قبول کرده و میدهند صورت حساب جمع و خرج آن با خود وزارت معارف است آنچه را که وزارت مالیه مداخله میکند فقط درصد یک است و فروع مالیاتی فروع مالیاتی هم در این دو سه سال اخیر سالی شصت هفتاد هزار تومان بود لیکن امسال به موجب تصویب مجلس شورای ملی کلیه آن را به صد و سی هزار تومان تخمین کردهایم و از روی تقسیم به هر یک ولایتی یک مبلغ معینی داده میشود که به مصرف معارف برسد. عوارض صد یک هم بسته به میزان حقوقی است که به ادارات پرداخته میشود و در سال قبل بواسطه نبودن وجه پرداخت حقوق ادارات به عهده تعویق افتاده بود و کمتر از سال سابق شده بود این عوارض و در ابتدا که برقرار شد برای مدارس ابتدائی تهران تخصیص داده شده بود ولی این موضوع را هم مثل موضوع فروعات مالیاتی همیشه وزارت مالیه جزء حوالجات وزارت معارف پرداخته است و به عنوان معارف هم دریافت میشود ولی بطوری که عرض کردم آن قسمتهایی که در هر محل خود اهالی میپردازند صورت خود را وزارت معارف بهتر میتواند بدهد.
آقا میرزا محمد صادق طباطبائی- سئوالی که بنده کرده بودم حالا نظرم آمد که از وزارت مالیه و وزارت معارف هر دو بود. خوب است اگر آقای وزیر معارف راجع به آن قسمتهایی که خودشان خرج میکنند اطلاعاتی دارند اظهار فرمایند دیگر اینکه ببینیم آیا ممکن است یک صورت خلاصهای از آنچه که داده میشود به مجلس بیاورند که بهتر بشود در آن مطالعه کرد یا نه؟
وزیر معارف - صد و سی هزار تومان بطوریکه آقای وزیر مالیه عرض کردند برای معارف ولایات تخصیص دادهاند که از بابت تومانی یک عباسی و خرواری یک قران به ولایات قسمت کردهاند و آن را رؤسای معارف در خود ولایات از مالیه گرفته و به مصرف می رسانند. بعضی جاها هم مثل گیلان و مازندران و غیره یک عایدات خصوصی دارد که آن عایدات از قراری که به وزارت معارف اطلاع رسیده در صدد است که در تحت یک پیشنهادی این عوارض را به مجلس تقدیم نماید و عجالتاً مشغول تهیه است که پس از تقدیم به مجلس تصویب و صورت قانونی پیدا کند. در نقاط دیگر هم همان طور که آقای وزیر مالیه اظهار کردند جزئی عایدی از گمرک و نواقل میرسد که چندان چیز مهمی نیست معهذا صورت آن را هم وزارت معارف خواست بعد از آن که رسید به مجلس تقدیم خواهد شد که آقایان مستحضر شوند.
رئیس- آقای ارباب کیخسرو سئوالی راجع به اسهام نفت جنوب داشتید؟
ارباب کیخسرو- این سئوال را بنده در ششم حوت داده بودم ولی متأسفانه کسی برای جواب حاضر نشد حالا از وزارت مالیه راجع به بیست هزار اسهام نفت جنوب که متعلق به دولت ایران است سئوال میکنم که آیا این اسهام در خزانه دولت است و یا در جاهای دیگر است؟
وزیر مالیه - اسهامی را که می فرمائید تقریباً تا هشت سال قبل در خزانه ایران بود ولی در هشت سال قبل در کابینه آقای علاءالسلطنه چون وجهی برای دولت لازم شده بود آن اسهام در بانک شاهنشاهی گذارده شد و هفتاد و پنج هزار تومان قرض کردند. در سه چهار سال قبل آن هفتاد و پنج هزار تومان پرداخته شد ولی بعد یک قرضه دیگری به اعتبار آن اسهام از بانک کردند و آن اسهام فعلاً در بانک شاهنشاهی است ولی منافعی که سهم دولت میشود در جزء حساب خود میپردازند اما اسهام دولت آن جا است.
ارباب کیخسرو- البته جای خیلی افسوس است که آقای وزیر این طور اظهار فرمودند ولی خیلی میل داشتم آقای وزیر مالیه همان طور که قرض اولی را فرمودند در چه کابینهای بود بفرمایند قرضه ثانی هم در چه کابینه بوده و خیلی خوشحال تر میشدم اگر بفرمایند چه فکری برای بیرون آوردن این اسهام فرمودهاند که بیش از این یک اسهامی که همیشه باید در خزانه ایران باشد در محل دیگری نماند.
وزیر مالیه - قرضه ثانی را درست در نظر ندارم چه موقع بوده است شاید در کابینه آقای وثوقالدوله یا قبل از آن بوده است ولی بیرون آوردن آن هیچ مانعی ندارد جز این که باید آنچه را که دولت به ضمانت این اسهام قرض کرده است جزو حساب جاری خود با بانک قبول کند و آن اسهام را بگیرد.
رئیس- آقای نجات (اجازه)
آقا میرزا محمد نجات- چنانچه همه آقایان مسبوقند قانون ممیزی عمومی در مجلس شورای ملی تحت مداقه است ولی ممکن است در شور ثانی به اکثریت بگذرد یا نگذرد ولی هنوز این قانون نگذشته از قراری که میشنوم یک اداره خیلی منظم و مرتبی در وزارت مالیه برای ممیزی تشکیل شده است از آقای وزیر مالیه سئوال میکنم که آیا چنین چیزی هست یا نه؟
وزیر مالیه - عرض میکنم دایره ممیزی در وزارت مالیه موجود بود عدهای از ممیزین در مالیه تهران بودند زیرا در حال حاضر هم وزارت مالیه مستغنی از ممیزی نیست چون غالباً از ولایات راجع به مالیاتها شکایاتی میرسد و البته باید ممیزی باشند که وزارت مالیه برای ممیزی رفع شکایات مردم به ولایات بفرستند. نهایت ممیزین متفرق را بنده قائل نشدم و آنها را در اداره مالیات مستقیم جمع آوری کردم ولی مثل سابق که یک اداره کل ممیزی در وزارت مالیه بود حالا نیست اما این عده باید باشند برای این که بتوانند نظامنامه برای اجرای قانون ممیزی که عنقریب از مجلس میگذرد تهیه کنند که وقتی قانون از مجلس گذشت فوراً به موقع اجرا گذارده شود و مدتی بلاتکلیف نماند حتی عقیده بنده این بود که در صورت امکان مدرسه هم برای ممیزی در مالیه تشکیل شود که اقلاً بتوانند پانصد ششصد نفر ممیز تهیه کنند که پس از گذشتن قانون از مجلس به موقع اجراء گذارده شود.
رئیس - آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- از سئوال بنده شاید آقای وزیر مسبوق نباشند.
رئیس- بفرمائید شاید برای جواب حاضر باشند.
حاج میرزا عبدالوهاب- چون اخطار نشده و مسبوق نیستند خوب است بماند برای جلسه بعد.
رئیس- بسیار خوب. آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده- در کابینه آقای وثوقالدوله موقعی که تجدید نظر در تعرفه گمرکی شده راجع به گمرک چائی گویا یک ثلث تخفیف داده شده و همچنین در بعضی چیزهای دیگر هم که تجارتش منحصر به انگلستان بود تخفیف داده شده از اصفهان یک پیشنهادی کرده بودند که چون چائی چیزی هست که در داخله مملکت خودمان هم میتوانیم کم کم تهیه کنیم و در نتیجه رفع حاجت خود را می نمائیم. اگر یک گمرک گزافی بر آن افزوده شود منفعت ملت ایران خواهد بود زیرا زراعت چای در داخله مملکت وسعت پیدا خواهد کرد. بنده میخواستم از وزارت مالیه سئوال کنم آیا هیچ اقدامی برای زیاد کردن گمرک چائی یعنی اصلاح تعرفه گمرک نمودهاند یا نه؟
وزیر مالیه- تعرفه جدید گمرکی مدتی است تهیه شده و فعلاً در هیئت وزراء مطرح مذاکره است تعرفه هک در سنه ۱۹۰۳ و ۱۹۲۰ نوشته شده هر کدام به یک ملاحظاتی بوده ولی البته تعرفه را که امروزه در نظر میگیرند موافق مقتضیات مملکتی دنیا بر مصالح ملت ایران تهیه خواهد شد نه بر حسب میل ممالکی که از آن جا مالالتجاره به ایران میآید و وقتی که تعرفه گذشت باید از روی او حقوق گمرکی دریافت شود.
حائریزاده - در صورتی که یکی از صادرات مملکت ما تنباکو است و صدی هشتاد از او میگیرند ضرر ندارد مبلغی هم بر واردات ما که یکی از آنها چائی است افزوده شود که در ضمن یک تشویقی هم از زراعت چای شده باشد تا انشاءالله در آتیه رفع احتیاجمان بشود.
رئیس- آقای قمی (اجازه)
آقا میرزا ابراهیم قمی - بنده از آقای وزیر فواید عامه سئوالی داشتم که تشریف نیاوردهاند
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- راجع به اهمیت مؤسسات خیریه و کمک و معاونت به اشخاص بی بضاعت محتاج به این نیست که بنده چیزی عرض کنم و این موضوعی را که میخواهم عرض کنم باز یک موضوعی است که گمان میکنم همه آقایان با آن موافق باشند زیرا ما هر چه بیشتر بتوانیم بلدیههای شهرها و ولایات را مطابق قانون تهیه کنیم به این وسیله بهتر میتوانیم به فقراء و اشخاص بی بضاعت مملکت کمک و دستگیری کنیم و انجام این امر یکی از بهترین وظایف ما است. سئوال بنده راجع به فوایدی است که از برای موقوفات خیریه معین شده و میگیرند و مرتباً حساب آن را نمیپردازند در صورتی که بلدیه مبالغی هم مقروض است مقصود تصویب نامه که در این خصوص صادر شده است دست بنده است و اگر آقایان توجه بفرمایند اول میخوانم و بعد سئوال میکنم. مطابق تصویب نامه از وزارت مالیه شرحی به بلدیه نوشتهاند و در ضمن شرح تصویب نامه را هم نوشتهاند اولاً این یک مالیاتی است که به تصویب مجلس نرسیده و نبایستی پرداخته شود و همینطور که همیشه عرض کردهام مالیات هائی که به تصویب مجلس نرسیده است بر عهده مردم است که نپردازند و به هیچ قانون هم این مالیات صحیح نیست منتهی اگر میگیرند با یک ترتیب خلاف قانون و از راه اجبار به مردم تحمیل میکنند و مردم بیچاره هم وقتی بخواهند به این وظیفه حقه و قانونی خودشان عمل کنند و بگویند مالیاتی که به تصویب مجلس و نمایندگان ما نرسیده نباید بپردازیم دچار همه قسم اذیت و آزار میشوند و تظلمات آنها هم به کمیسیون عرایض میآید ولی فایده نمیکند در هر حال با وجود اینکه اصولش بر خلاف قانون بوده است معذلک کله گرفتهاند و میگیرند. بنده میگویم چیزی که از اصول نباید بگیرند و حالا به فشار از مردم میگیرند. آیا باید مه محلش صرف ننمایند یا نه؟ و آیا به اداره بلدیه و خیریه میدهند یا خیر؟ بنده اینطور بهتر می دانم که یکدفعه مجلس این مالیاتها را که تصویب نموده اعلان نماید ملغی است تا اینکه از طرف دولت به مجلس پیشنهاد شود و از تصویب مجلس بگذرد که شاید این اساس غلط کم کم از بین برداشته شود و مردم بدانند در مملکت مشروطه هر مالیاتی که به تصویب مجلس نرسیده است قابل پرداخت و وصول و ایصال نیست و مالیاتی را که مجلس تصویب نکرده است نباید بپردازند. بنابراین باید معلوم شود این پولهایی که به عقیده بنده بر خلاف قانون گرفتهاند به چه مصرف رسانیدهاند و در ستون جمع بودجه جزء کدام قسمت و در تحت کدام نمره ذکر کردهاند؟ و بعلاوه اگر به حساب بلدیه دادهاند حسابش را معین کنند و صورتش را برای ما بفرستند و اگر در آن جا صورت ندادهاند معلوم کنند جایش کجا است؟ این را هم عرض میکنم از مالیاتهایی که از روی خروار از جنس میگیرند یک تعدی دیگر هم به رعایای بدبخت میشود به عبارت آخری کسور خروار را هم به حساب خروار در میآورند یعنی اگر رعیت بیچاره پنج من گندم هم داشته باشد از قرار یک خروار از او مالیات میگیرند و اگر بخواهیم حسابش را برسیم خیلی بیشتر از این که می گویند خواهد بود زیرا کسور خروار را هم یک خروار حساب میکنند قبضی هم موجود دارم که ثابت میکند این مالیات غیر قانونی را با ترتیبات رسمی دولت و نشان شیر و خورشید دولتی از مردم میگیرند.
وزیر مالیه- عوارضی را که حضرت والا فرمودند مطابق همان تصویب نامه از آن تاریخ تا بحال گرفته میشود و همان طور که فرمودند به مصرف خیریه میرسد ولی دو سال است بلدیه خیریه و دارالعجزه را اداره میکند و عوارض را هم خود بلدیه وصول میکند و به مصرف می رساند و جمع و خرجش را به وزارت مالیه میفرستد پس این عواید در دست دیگری نیست که به بلدیه بدهند یا ندهند وزارت مالیه اساساً مخالفتی با تصویب مجلس ندارد بلکه عقیده دارد مالیاتهایی که به تصویب نرسیده نباید گرفته شود ولی وزارت مالیه نمیتواند مالیاتی که چندین سال مرسوم بوده است موقوف کند و البته هر رأیی که مجلس بدهد اجراء خواهد شد.
سلیمان میرزا- همانطور که عرض شد این ظلم است نه مالیات. این بی ترتیبی در مملکت مشروطه مطابق یک تصویبنامه که اول برج حوت ئیلان ئیل ۱۲۹۶ صادر شده است جاری شده و هنوز هم هست و خیلی غریب است که اگر یک کسی در دورههای فترت یا سایر اوقات مالیاتی وضع کرد همیشه باید جاری باشد. مثلاً اگر گفتند هر کس حرف حسابی زد باید پنجاه تومان جریمه بدهد یا هر گس گفت من اجرای قانون اساسی را میخواهم یا باید مجلس باز شود باید بیست تومان جریمه بدهد آنوقت حالا هم که مجلس باز است باید بگوئیم چون این مسئله سابقه دارد آن مبلغ جریمه را باید بدهند. آقایان نشستن ما در این جا برای بهم زدن همین سابقهها است ما هرگز زیر بار شنیدن این عبارت (سابقه است) نمیرویم. چیزی که بر خلاف صریح قانون اساسی وضع شده و میگیرند ظلم و تعدی است و بنده هر وقت فرصت پیدا کنم باز عرض میکنم مردم نباید بدهند و مجلس آن را به رسمیت نمیشناسد و اولیاء دولت هم نباید بگیرند. اما این که میفرمایند این مالیات را خود بلدیه میگیرد و به مصرف می رساند عرض میکنم این را دولت میگیرد قبض رسمی هم در دست دارم در بالای قبض مینویسد وزارت مالیه بعد از شیر و خورشید نمره قبض هم ۶۹۲ است. اداره کل مالیات و خالصجات و اوراق عمومی و مالیات تهران به توسط آقای اعتماد حضور مبلغ دوازده قران از بابت عوارض خیریه دو دانگ قریه فلان واصل و عاید گردید به تاریخ پانزدهم برج سرطان. آخر آنرا هم امضاء کردهاند و این قبض از طرف وزارت مالیه است و هیچ جایش اسم بلدیه نیست بنده میپرسم با اینکه این قبضهای رسمی را در وزارت مالیه با علامت رسمی دولت ایران چاپ کردهاند و این ظلم و تعدی را با وجود مجلس مجری میدارند به چه دلیل و مدرک حسابش را بخود وزارت مالیه میدهند؟ بنده تقاضا میکنم اگر ممکن است دولت این ظلم و تعدی را بکلی موقوف کند و نگیرند و ثانیاً صورت آنچه را که موکلین ما به این عناوین میدهند برای ما بفرستند ببینیم به چه مصرف رسیده جایش کجا است زیرا اگر ما امروز این مسئله را دنبال نکنیم هر وقت که فرصت پیدا کردند و مجلس نبود ولو مدت سه ماهه انتخاب هم باشد یک تحمیلاتی بر مردم میکنند بعد که وکلاء آمدند می گویند سابقه دارد و تا نسخ نکنید نمیتوانیم آن را ملغی بدانیم. نسخ در وقتی است که ما یک لایحه قانونی را قبول کرده باشیم. ظلم هائی را که محمد علی میرزا یا سایر مرتجعین کردهاند یا میکنند وجود ما نسخ آنها است دیگر نسخ لازم نیست.
وزیر مالیه - برای توضیح این قسمت که راجع به قبض فرمودند عرض میکنم این قسمتها که فرع مالیاتی است مأمور مخصوص از بلدیه برای وصول نمیفرستند و رجوع میکنند به مأمورین مالیه آنها وصول میکنند و تحویل بلدیه میدهند و در سایر فرمایشات شاهزاده سلیمان میرزا هم بنده کاملاً موافقم.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا میرزا هاشم- مدتی از ظهر میگذرد خوب است جلسه ختم شود.
آقا سید یعقوب- ظهر گذشته باشد وکیل باید حفظ حقوق موکلین را بکند ما برای این این جا آمدهایم شب هم که باشد باید تکلیف خود را بجا بیاوریم امروز هم روز سئوالات است سابقاً شاهزاده محمد هاشم میرزا این سئوال را کرده بودند بنده هم تعقیب میکنم. مؤسس خان مدتی صاحب جمع و مدیر اداره تحدید و پولها در دستش بوده است سئوال میکنم که آیا به حساب او رسیدگی کردهاند یا نه؟ این اداره تحدید گنج برباد آور است آخر این مسائل کی باید حل شود سابقاً که از آقای وزیر مالیه سئوال شد فرمودند یک کمیسیونی تشکیل دادهایم مشغول رسیدگی است بنده نمی دانم این کمیسیون عملیاتی کرده یا نه؟ اگر آقای وزیر اطلاعی دارند بفرمایند تا بنده قانع شوم این یک قسمت سئوال بنده بود. سئوال دیگر هم اگر اجازه بفرمایند بعد عرض میکنم.
وزیر مالیه- راجع به حساب مؤسس خان پس از ورودش به تهران همان طور که سابقاً عرض کردم مشغول رسیدگی به حساب او هستند و حساب یکی دو سال دیگر او را تمام کردهاند ولی قسمتی از حساب اواخر تصدی او هنوز تمام نشده و مشغول رسیدگی حساب سنه تخاقوی ئیل هستند یک قسمت اختلاساتی پیدا شده و راپُرت آن پس از تمام شدن حسابها البته به عرض مجلس میرسد.
آقا سید یعقوب- سئوال دوم بنده راجع به اداره ارزاق بود همه ما از تعدیات اداره ارزاق و مسئله احتکار و غیره مسبوق هستیم بنده هم راجع به این تعدیات چند روز قبل سئوال کردم و فرمودند بعد جواب میدهم نمی دانم حالا حاضرند جواب قانع کننده بدهند یا نه؟ مثل جوابی که در مقابل سئوال آقای نجات فرمودند خواهند داد که ثابت کردند با اینکه قانون ممیزی هنوز نگذشته اداره تشکیل دادهاند.
وزیر مالیه- راجع به مسئله ارزاق این چند سالی که دولت اداره کردن ارزاق را به عهده خود گرفته است همه ساله یک نرخی معین میکند و از روی آن نرخ جنس اطراف تهران را میخرند و یک نرخ معینی هم میفروشند سابقاً دولت فقط اجناس خالصه را جمع آوری میکرد مابقی برای خرید و فروش آزاد بود ولی در این ۳ چهار ساله دولت خودش جنس را جمع آوری میکند امسال هم به همان ترتیب نرخی معین کرده ا ند و گندم اطراف تهران را از قرار خرواری بیست تومان میخرند و خرواری بیست و دو تومان میفروشند و خرواری شانزده تومان هم جو را میفروشند. فعلاً هم قریب سی و پنج سی و شش هزار خروار جنس یعنی تقریباً بیست و دو هزار خروار گندم و شانزده هفده هزار خروار جو در انبار موجود است از اطراف هم خریداری کردهاند لیکن این طور بنظر رسیده است که از میزان خرواری بیست تومان که برای خریداری گندم معین شده خیلی کم است زیرا برای رعیت و زارع ضرر فوق العاده است و اگر جنس در آن موقع آزاد بود شاید نرخ گندم و جو بیش از اینها بود پس حالا که دولت میخرد البته باید ملاحظه آنها را هم بکند و دولت هم ناچار است بر قیمتی که خریداری مینماید یک قیمتی بیفزاید و بفروشد زیرا اگر بخواهند به همان قیمتی که میخرند بفروشند در مقابل جنسی که از خارج وارد میشود مبلغی دولت ضرر میکند و به عبارت آخری برای رفاهیت اهالی دولت باید یک مبلغ کلی ضرر بکند در صورتیکه این کار منطقی نیست و البته اهالی تهران برای رفاهیت خودشان متحمل ضرر بشوند نه اینکه از مالیات مملکت صرف نان اهالی تهران بشود و چون از خارج خرواری سی تومان و سی و دو تومان وارد میشود بایستی تمام قیمت جنس را که دولت خریداری می نمیاد رویهمرفته حساب کند و یک حد متوسطی بگیرند که دولت هم ضرر نکند و مردم هم در رفاهیت باشند و بنده گمان میکنم اگر بیست و دو تومان بخرند و بیست و چهار تومان بفروشند ضرر دولت رفع میشود و برای زارع هم ضرری نخواهد داشت بعلاوه باری دو قران را هم که درب دروازهها میگرفتند گفته شد نگیرند که از این راه هم یک کمکی بشود و یک تفاوتی برای صاحبان جنس حاصل بشود با این مقدماتی که عرض شد گمان میکنم از حیث جنس در آتیه خیال دولت و مجلس راحت باشد. فروشندگان جنس هم از حیث قیمت یک اندازه در رفاه باشند.
رئیس- اگر آقایان موافقند جلسه را ختم کنیم؟
جلسه آتیه پس فردا سه ساعت و نیم قبل از ظهر.
دستور انتخاب هیئت رئیسه
امینالشریعه- استدعا میکنم جلسه موکول به روز یکشنبه شود.
رئیس- عده برای رأی گرفتن کافی نیست.
امینالشریعه- خبر بدهند میآیند.
رئیس- پس آقایان بیایند.
آقای تدین هم سئوال شان را بکنند.
تدین- سئوال بنده از آقای وزیر علوم است. آقایان تماماً بخاطر دارند که در برج حوت گذشته قانون شورای عالی معارف از تصویب گذشت و از آن تاریخ تا کنون که تقریباً نصف ماه میشود این قانون به موقع اجراء گذارده نشده است. بنده مقصودم حمله به آقای وزیر علوم نیست ولی ناچارم اظهار تأسف کنم از این که ما هر چه این جا زحمت میکشیم و قوانین وضع میکنیم آن قسمت قوانین که راجع به دریافت پول است فوراً به موقع اجرا گذارده میشود و سایر قوانین که منافع معنوی دارد کمتر به موقع اجرا گذارده میشود. بنابراین تصور میکنم زحمات ما چندان نتیجهای نداشته باشد. یکی از قوانینی که از تاریخ بیستم حوت تاکنون به موقع اجرا گذاشته نشده است قانون شورای عالی معارف است و البته منافع این قانون را همه آقایان می دانند در موقعی هم که در مجلس مطرح بود تمام آقایان در گذراندن آن قانون کمال مساعدت را کردند و چون اساس معارف مملکت ایران بر روی شورای عالی معارف است و متأسفانه تاکنون تشکیل نشده است، نه تنها شورای عالی معارف تشکیل نشده بلکه شورای مدارس قدیمه هم که خیلی اهمیت داشت و در این قانون هم تصریح شده است تشکیل نشد و به همین واسطه یکی از وظایف خاصه شورای عالی معارف که تهیه پروگرام و دستورالعمل مدارس بود به یک عده اشخاص غیر صالح واگذار شده و پروگرامی تهیه کردهاند و وزیر معارف میخواهد آن پروگرام را به موقع اجرا بگذارد و اگر این مسئله پروگرام واقعیت داشته باشد (تصور میکنم واقعیت هم داشته باشد) رسمیت ندارد و یکی از اشخاصی که مأمور اجرای این پروگرام خواهد بود بنده هستم که مدیر مدرسه تدین میباشم و آن پروگرام را به موقع اجرا نخواهم گذاشت و به رسمیت نمیشناسم زیرا در یک مرکز صلاحیت دار که شورای عالی معارف است تهیه نشده و یک اشخاص غیر صلاحیتداری این پروگرام را تهیه کردهاند. سئوال بنده این است علت این که قانون شورای عالی معارف تاکنون به موقع اجرا گذارن نشده چیست؟
وزیر معارف- همه می دانند که در این مملکت قوانین محترم است و هر قانونی که وضع میشود برای اجراء است ولی این را نمیشود انکار کرد که اجرای غالب قوانین مصادف با یک اشکالات و محظوراتی میشود که برای رفع آن مشکلات مدتی وقت لازم است متأسفانه قانون شورای عالی معارف هم مصادف با بعضی محظورات شده که وزارت معارف مشغول رفع آنها است و تصور میکنم بزودی موفق گردد مقداری از محظورات رفع شده و مقداری دیگر هم عنقریب رفع خواهد شد. و راجع به پروگرام هم آن طور که فرمودند نیست البته تهیه پروگرام وظیفه وزارت معارف است منتهی شورای عالی معارف باید آن را تصویب بکند ولی باید قبلاً مواد پروگرام تهیه شده بعد شورای عالی معارف آن را تصویب کند این پروگرام هم با نظرات اهل فن و مدیران مدارس و معلمین داخلی و خارجی تدارک شده ولی یک اصلاح جزئی لازم دارد و البته پس از اصلاح به شورای عالی معارف پیشنهاد خواهد شد که آن را تصویب کنند و آن وقت رسمیت خواهد یافت.
تدین- بنده فقط میخواهم به آقای وزیر تذکر بدهم که این قانون جدیدی که از برای شورای عالی معارف که از تصویب مجلس گذشته است تصریح شده که تهیه و تصویب پروگرامها از خصائص شورای عالی معارف است راجع به محظورات هم بنده تصور میکنم اگر محظورات عمدهای داشت ممکن است به کمیسیون معارف یا به مجلس اظهار شود تا آن محظورات رفع شود اصلاح پروگرام هم از وظایف شورای عالی معارف است و مخصوصاً بنده اطلاع دارم که پروگرام دارالفنون را اصلاح کردهاند و شعبهای به اسم ادبیات عالی اضافه کردهاند که بودجه آن امروز در کمیسیون بودجه مطرح خواهد شد علی ای حال بنده علاقهمندم که هر چه زودتر این قانون به موقع اجرا گذارده شود.
وزیر معارف- البته آقایان نباید فراموش کنند که یکی از وظایف وزارت معارف مربوط کردن پروگرام مدارس امروزه ما است با پروگرام معارف تمام دنیا زیرا در این عصر ما نمیتوانیم معارف خود را خارج از معارف دنیا حساب کنیم و بنده کاملاً با این مسئله مخالفم که شاگرد از مدارس ایران بیرون بیاید و قابل قبول در مدارس دنیا نباشد و باید ترتیب طوری باشد که شاگردانی که در مدارس ابتدائی ما بیرون میآیند بتوانند در مدارس متوسطه اروپا داخل شوند یا اگر از مدارس متوسطه بیرون میآیند آنها را در مدارس عالیه اروپا بپذیرند به همین مناسبت وزارت معارف این پروگرام را با نظریات مطلعین ترتیب داده که بعد از این که شاگرد داخل کلاس متوسطه میشود سه سال مقدمه تحصیل میکنند و بعد از ۳ سال مدرسه متوسطه دو قسمت پیدا می کنت قسمت علمی و ادبی. برای اینکه بتواند برای مدارس عالیه خود را حاضر کند مدارس عالیه را هم انشاءالله آن طور که در نظر داریم همین جا تأسیس خواهیم کرد و اگر هم تأسیس نشد اقلاً طوری باشد که شاگردان در مدارس عالیه جای دیگر قبول شوند به این لحاظ این پروگرام تهیه شده و همه تصدیق کردند که بعد از تصویب شورای عالی معارف همین ترتیب اجراء شود.
رئیس- عده برای رأی گرفتن کافی نیست. جلسه روز شنبه و دستور آن انتخاب هیئت رئیسه معین شد حالا اگر آقایان میل دارند صبح شنبه تشریف میآورند و اگر بنا شد دستور را تغییر میدهند. این را هم باید به عرض آقایان برسانم که آقای معتمدالتجار در پایان اظهارات خود پیشنهادی کردهاند در ثانی برای این که پیشنهاد جامع تری مینمایند پیشنهاد اولی خود را مسترد نمودند و بعد پیشنهاد دیگری خوانده خواهند داد و در مجلس مطرح خواهد شد.
(مجلس یک ساعد بعد از ظهر ختم شد)
مؤتمنالملک