فخرالدین عراقی (فصل هشتم)/عاشقی ترک خواب و خور کرده

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' فخرالدین عراقی (فصل هشتم) (عاشقی ترک خواب و خور کرده)
از فخرالدین عراقی
'


عاشقی ترک خواب و خور کرده جای خود را ز گریه تر کرده حیرت حسن دوست جانش را از تن خویش بی‌خبر کرده دایم اندر نماز و روزه‌ی عشق درس عشاق را ز بر کرده پیش تیر ارادت معشوق جگر خویش را سپر کرده کارش از دست خود بدر رفته یارش از کوی خود بدر کرده در ره کوی دوست بی‌سر و پا دل و جان داده، پا ز سر کرده همت عالیش عراقی را سفر راه پرخطر کرده