عمر عزیز بیدل شیرازی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
لشکر غم با دلم دارد ستیز | ساقیا می از قدح در جام ریز |
سر کشد چون شمع عاشق هر زمان | تا که معشوقش بُرد با تیغ تیز |
در برش بر کف سر تسلیم نه | چون نداری از درش راه گریز |
یوسف از زندان عزیز مصر شد | تا نگردی خوار کی گردی عزیز |
گوئیا از زلف یار ما گذشت | کاین چنین باد صبا شد مشک بیز |
روی پنهان میکند از من همی | کاتش شوقم کند هر لحظه تیز |
روی نگردانم ز ماه عارضش | گر به تیغش میکند ریزم ریز |
تا توانی بیدل اندر عیش کوش | چون به غفلت میرود عمر عزیز |
در ویکیپدیا موجود است:
M rastgar ۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۰۵ (UTC)