عطار (عذر آوردن مرغان)/حق تعالی گفت قارون زار زار
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (عذر آوردن مرغان) (حق تعالی گفت قارون زار زار) از عطار |
' |
حق تعالی گفت قارون زار زار | خواند ای موسی ترا هفتاد بار | |
تو ندادی هیچ باز او را جواب | گر بزاری یک رهم کردی خطاب | |
شاخ شرک از جان او برکندمی | خلعت دین در سرش افکندمی | |
کردی ای موسی به صد دردش هلاک | خاکسارش سر فرودادی به خاک | |
گر تو او را آفریده بودیی | در عذابش آرمیده بودیی | |
آنک بر بیرحمتان رحمت کند | اهل رحمت را ولی نعمت کند | |
هست دریاهای فضلش بیدریغ | در بر آن جرمها یک اشک میغ | |
هرک را باشد چنان بخشایشی | کی تغیر آرد از آلایشی | |
هرک او عیب گنهکاران کند | خویش را از خیل جباران کند |