شکوه به دشمن بیدل شیرازی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۳۱ توسط M rastgar (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو




ما در شمار حلقه به گوشان آن دریم دیهیم و تاج پادشهان هیچ نشمریم




گر تو ره جفا سپری ما بر آن سریم گر جان و دل به جز ره مهر تو نسپریم




آورده ایم تا به تو رو بسته ایم لب از جور دوست شکوه به دشمننمیبریم




آن زلف پر شکن ز چه بر رخ پراکنی حاجت به دام نیست که ما خود مسخریم




فتراک او کجا و تن ناتوان من هستیم اگر چه صید ولی صید لاغریم




در چشم خلق خار ولی پیش اهل دل سیمرغ قاف عزت و گوگرد احمریم




بر ما به چشم کم منگر گر چه مفلسیم کز ایمن عشق پادشه هفت کشوریم




ملک دو کون هیچ نیاید به چشم ما گر چه به چشم اهل جهان بس محقریم




با دوستان به مهر و لیکن به دشمنان بیدل چو افعی سیه و شیر بربریم


M rastgar ‏۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)––––