سعدی (باب چهارم در تواضع)/یکی بربطی در بغل داشت مست

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۵۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (bad link repair using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سعدی (باب چهارم در تواضع) (یکی بربطی در بغل داشت مست)
از سعدی
'


یکی بربطی در بغل داشت مست به شب در سر پارسایی شکست چو روز آمد آن نیکمرد سلیم بر سنگدل برد یک مشت سیم که دوشینه معذور بودی و مست تو را و مرا بربط و سر شکست مرا به شد آن زخم و برخاست بیم تو را به نخواهد شد الا به سیم از این دوستان خدا بر سرند که از خلق بسیار بر سر خورند