سعدی (غزلیات)/ای روی تو راحت دل من
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سعدی (غزلیات) (ای روی تو راحت دل من) از سعدی |
' |
ای روی تو راحت دل من | چشم تو چراغ منزل من | |
آبیست محبت تو گویی | کامیختهاند با گل من | |
شادم به تو مرحبا و اهلا | ای بخت سعید مقبل من | |
با تو همه برگها مهیاست | بی تو همه هیچ حاصل من | |
گویی که نشستهای شب و روز | هر جا که تویی مقابل من | |
گفتم که مگر نهان بماند | آنچ از غم توست بر دل من | |
بعد از تو هزار نوبت افسوس | بر دور حیات باطل من | |
هر جا که حکایتی و جمعی | هنگامه توست و محفل من | |
گر تیغ زند به دست سیمین | تا خون چکد از مفاصل من | |
کس را به قصاص من مگیرید | کز من بحلست قاتل من |