سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در بنای یادبود مهندس ملک عابدی رییس سازمان اصلاحات ارضی کشتهشده به دست زمینداران بزرگ ۵ دی ماه ۱۳۴۱
نسخهٔ تاریخ ۲۶ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۴۲ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در بنای یادبود مهندس ملک عابدی رییس سازمان اصلاحات ارضی کشتهشده به دست زمینداران بزرگ ۵ دی ماه ۱۳۴۱
- روی بنایی با شما صحبت میکنم که یادبود مردی است فداکار، کسی که در راه انجام وظیفه برای یک امر بزرگ ملی جان خود را از دست داد. این فرد از فرزندان همین استان است. استانی که سوابق تاریخی آن مایه افتخار ایرانی است و حتی مایه افتخار بشریت میباشد. این سرزمین در تاریخ گذشته محل بهترین نوع حکومت در زمان خود بوده است. مهد بزرگترین امیراتوریهای دنیا بوده، امپراتوریی که نه فقط بر اساس کشورگشایی بنا نهاده شده بود، بلکه بر اساس تشکیلات صحیح اداری، بر اساس منتهای عدالتی که در آن زمان ممکن بود به تصور برسد، بر اساس امپراتوری کورش، آن کسی که در واقع اولین اعلامیه حقوق بشر را صادر کرده بود، بر اساس طرز تفکری که پس از کشورگشایی به ملتی که سرزمین آن را فتح کرده بود آزادی میبخشید و آن سرزمین را از شر ظلم و ستم رهایی میداد و آنان را آزادانه به زندگی خود تشویق میکرد.
- در یکی دو قرن اخیر انحطاط مملکت ایران این سرزمین با عظمت را تبدیل به یک مملکت بی تشکیلات کرده بود، مملکتی که حکومت مرکزی آن حتی قادر به ادارهپایتخت خودش نبود. در پایتخت مملکت یعنی شهر تهران موقعی که هوا تاریک میشد کسی جرات نداشت از خانه اش بیرون برود و در سر هر کوی و برزنی هر کسی که یک قدری گردن کلفت تر بود، هر کسی که چاقویی به پهلویش میبست حاکم محله بود، و در خارج از شهر تهران در چند فرسنگی نایب حسین کاشی بود و لازم نیست که بگویم در فارس وضعیت از چه قرار بود. این اوضاع بهم خوردو در زمان حکومت پدر من در این مملکت امنیت برقرار شد. مثلی بود معروف که حتی یک پیرزن میتوانست با یک طشت طلا پیاده داخل این ممکلت قدم بزند و کسی معترض او نشود. ولی شهریور سال ۱۳۲۰ پیشآمد، شهریور ۲۰ در این مملکت دگرگونیهای زیادی پیش آورد. مملکت به وسیله قوای اجنبی اشغال شد. قوای اجنی در موقعی که این مملکت را اشغال کرده بودند هیچ چیزی را بیشتر از این نمیپسندیدند که این مملکت آشفته باشد. برای اینکه خیال آنها راحت تر باشد یک عدهای را تشویق کردند به اینکه هر گردن کشی برای خودش در یک قسمت ادعایی بکند و این منجر به ضعف حکومت مرکزی بشود و دیگری را تشویق میکردند که احزاب منحل حکومت، و کسانی که زیر همه چیز میزنند مملکت را تضعیف بکنند. در سرزمین شما اشخاصی باشند که هر موقعی، هر موسمی به مناسبتی ماسکی به صورت خودشان بزنند، یم روز طرفدار یک سیاست خارجی، و روز دیگر سیاست مخالف آن، و روز دیگر یک سیاست دیگر، ولی هیچ وقت اینها طرفدار یک سیاست ایرانی متاسفانه نبودند و الان هم نیستند و افراد آنها هرجایی که بتوانند خنجر از پشت سر به این مملکت فرو میبرند. این وضع را اینها چطور میتوانستند حتی برای مدتی موقتی درست بکنند؟ آنها از رعیت ایرانی به عنوان رعیت خود یا به عنوان عضو ایل خود به آن طریق که دیدیم استفاده میکردند. روسای دیگر ایلاتی ما داشتیم و داریم و امروز هم اینجا ایستادهاند که اینها مردمان وطن پرستی بودند هیچ وقت از راه وطن خارج نشدند و شاید پدران اینها هم یک روزگاری حافظ این مملکت بودند. مرزبان این مملکت بودندو در مقابل اجنبی ایستادگی میکردند. من خطابم به آنها نیست، خطاب من به آنهایی است که خودشان هم می دانند که هستند، کسانی که صریحا به این مملکت خیانت کردند. آنها از یان رعایا و افراد ایل برای چاپیدن، برای آتش زدن، برای کشتن، برای تهدید کردن، استفاده میبردند. اینها را وادار میکردند که دارو ندار خودشان را ببرند بفروشند و تفنگی بخرند و چند فشنگی هم ذخیره بکنند و گلولهها را به قلب افراد خدمتگزار این مملکت بزنند تا مقاصد شوم و پلید آنها سرانجام بگیرد. این افراد دیگر نیستند و تخواهند بود و ناشمان و اعمالشان از صفحه روزگار این ممکل محو و نابود خواهد شد.
- مهمترین وسیله برای اینکه این فبیل افراد سفاک و خونخوار در مملکت هیچ وقت نمو نکنند، آزادی رعیت سابق و دهقان امروزی ایران است. یک فرد آزاد غیر از نفع جامعه و نفع خودش و بخصوص نفع مملکتی که در آن از مواهب آزادی و زندگی شرافتمدانه بهره مند است به دنبال کار دیگر نخواهد رفت. هیچ وقت دیگر او آلت دست این عناصر نخواهد شد. این اصلاحات ارضی در ایران معانی مختلف دارد. این کار فقط هدفش این نیست که ما فقط سندی روی کاغذ به یک عده اشخاصی بدهیم و بگوییم که اینها صاحب زمین اند. خیر! اینها افراد آزادی خواهند بود که با گردنی افراشته، با روحی مستقل، با امیدواری به آینده، نه فقط صاحب آن زمینی که در آن می کارند خواهند بود، بلکه صاحب آینده فرزندان خود و سهیم در اداره فعلی و آینده مملکت نیز خواهند بود.
- مملکتی که اگثریتش روی این اصل قرار داشته باشد دیگر دستخوش هوی و هوس یک مشت مردم محلی و آز آنها بالاتر نخواهد بود. هر بدخواهی نسبت به این مملکت باید بداند که سر و کارش با تمام افراد این مملکت خواهد بود و اگر این اتحاد بین افراد مملکت باشد و اگر