رده:غزلیات سنایی غزنوی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(صفحهٔ قبلی) (صفحهٔ بعدی)
صفحهها در ردهٔ «غزلیات سنایی غزنوی»
۲۰۰ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۴۳۵ صفحه دارد.
(صفحهٔ قبلی) (صفحهٔ بعدی)س
- سنایی غزنوی (غزلیات)/جانا ز لب آموز کنون بنده خریدن
- سنایی غزنوی (غزلیات)/جانا نخست ما را مرد مدام گردان
- سنایی غزنوی (غزلیات)/جانا نگویی آخر ما را که تو کجایی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/جاودان خدمت کنند آن چشم سحر آمیز را
- سنایی غزنوی (غزلیات)/جاوید زی ای تو جان شیرین
- سنایی غزنوی (غزلیات)/جمالت کرد جانا هست ما را
- سنایی غزنوی (غزلیات)/جمع خراباتیان سوز نفس کم کنید
- سنایی غزنوی (غزلیات)/جوانی کردم اندر کار جانان
- سنایی غزنوی (غزلیات)/حلقهی ارواح بینم گرد حلقهی گوش تو
- سنایی غزنوی (غزلیات)/حلقهی زلف تو در گوش ای پسر
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خانهی طاعات عمارت مکن
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خنده گریند همی لاف زنان بر در تو
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خه خه ای جان علیک عینالله
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خواجه سلام علیک آن لب چون نوش بین
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خوبت آراست ای غلام ایزد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خورشید تویی و ذره ماییم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خویشتن داری کنید ای عاشقان با درد عشق
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خیز ای بت و در کوی خرابی قدمی زن
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خیز تا بر یاد عشق خوبرویان میزنیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خیز تا دامن ز چرخ هفتمین برتر کشیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خیز تا در صف عقل و عافیت جولان کنیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خیز تا ما یک قدم بر فرق این عالم زنیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/خیز تا می خوریم و غم نخوریم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دارم سر خاک پایت ای دوست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دان و آگه باش اگر شرطی نباشد با منت
- سنایی غزنوی (غزلیات)/در دل آن را که روشنایی نیست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/در ده پسرا می مروق را
- سنایی غزنوی (غزلیات)/در راه عشق ای عاشقان خواهی شفا خواهی الم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/در ره روش عشق چه میری چه اسیری
- سنایی غزنوی (غزلیات)/در زلف تو دادند نگارا خبر دل
- سنایی غزنوی (غزلیات)/در عشق تو ای نگار خاموش
- سنایی غزنوی (غزلیات)/در مهر ماه زهدم و دینم خراب شد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/در کوی ما که مسکن خوبان سعتریست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دستی که به عهد دوست دادیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دل به تحفه هر که او در منزل جانان کشد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دلا تا کی سر گفتار داری
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دلبر من عین کمالست و بس
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دلبرا تا نامهی عزل از وصالت خواندهام
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دلبرا ما دل به چنگال بلا بسپردهایم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دلم با عشق آن بت کار دارد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دلم بربود شیرینی نگاری سرو سیمینی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دلم برد آن دلارامی که در چاه زنخدانش
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دلم بردی و جان بر کار داری
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دوست چنان باید کان منست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دوش تا روز من از عشق تو بودم به خروش
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دوش رفتم به سر کوی به نظارهی دوست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دوش ما را در خراباتی شب معراج بود
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دوش مرا عشق تو از جامه برانگیخت
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دوش یارم به بر خویش مرا بار نداد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دگر بار ای مسلمانان به قلاشی در افتادم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دگر بار ای مسلمانان ستمگر گشت جانانم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دگر گردی روا باشد دلم غمگین چرا باشد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/دی ناگه از نگارم اندر رسید نامه
- سنایی غزنوی (غزلیات)/راحتی جان را به گفتار ای پسر
- سنایی غزنوی (غزلیات)/رازی ز ازل در دل عشاق نهانست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/راه عشق از روی عقل از بهر آن بس مشکلست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/راه فقرست ای برادر فاقه در وی رفتنست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ربی و ربکالله ای ماه تو چه ماهی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/روا داری که بی روی تو باشم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/رورو که دل از مهر تو بد عهد گسستیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/روزی بت من مست به بازار برآمد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/روزی دل من مرا نشان داد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/روزی من آخر این دل و جان را خطر کنم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/روزی که رخ خوب تو در پیش ندارم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/روی او ماهست اگر بر ماه مشک افشان بود
- سنایی غزنوی (غزلیات)/روی تو ای دلفروز گر نه چو ماهست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/روی خوبت نهان چه خواهی کرد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/روی چو ماه داری زلف سیاه داری
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ز جزع و لعلت ای سیمین بناگوش
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ز دست مکر وز دستان جانان
- سنایی غزنوی (غزلیات)/زان خط که تو بر عارض گلنار کشیدی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/زان چشم پر از خمار سرمست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/زلف پر تابت ما در تاب کرد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/زلف چون زنجیر و چون قیر ای پسر
- سنایی غزنوی (غزلیات)/زهی حسن و زهی عشق و زهی نور و زهی نار
- سنایی غزنوی (غزلیات)/زهی سروی که از شرمت همه خوبان سرافگنده
- سنایی غزنوی (غزلیات)/زهی مه رخ زهی زیبا بنامیزد بنامیزد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/زهی پیمان شکن دلبر نکوپیمان به سر بردی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/زهی چابک زهی شیرین بنامیزد بنامیزد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/زینهاد این یادگار از دست رفت
- سنایی غزنوی (غزلیات)/زینهار ای یار گلرخ زینهار
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ساقیا برخیز و می در جام کن
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ساقیا دانی که مخموریم در ده جام را
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ساقیا دل شد پر از تیمار پر کن جام را
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ساقیا مستان خواب آلوده را بیدار کن
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ساقیا مستان خوابآلوده را آواز ده
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ساقیا می ده و نمی کم گیر
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ساقیا می ده که جز می عشق را پدرام نیست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ساقیا می ده که جز می نشکند پرهیز را
- سنایی غزنوی (غزلیات)/سبب عاشقان نه نیکوییست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/سر بر خط عاشقی نهادیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/سرگران از چشم دلبر دوش چون بر ما گذشت
- سنایی غزنوی (غزلیات)/سنایی را یکی برهان ز ننگ و نام جان ای جان
- سنایی غزنوی (غزلیات)/سوال کرد دل من که دوست با تو چه کرد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/سکوت معنویان را بیا و کار بساز
- سنایی غزنوی (غزلیات)/سینه مکن گرچه سمن سینهای
- سنایی غزنوی (غزلیات)/شور در شهر فگند آن بت زنارپرست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/صبح پیروزی برآمد زود بر خیز ای پسر
- سنایی غزنوی (غزلیات)/صبحدمان مست برآمد ز کوی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/صبر کم گشت و عشق روز افزون
- سنایی غزنوی (غزلیات)/صحبت معشوق انتظار نیرزد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/صنما آن خط مشکین که فراز آوردی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/صنما تا بزیم بندهی دیدار توام
- سنایی غزنوی (غزلیات)/صنما چبود اگر بوسگکی وام دهی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عاشق مشوید اگر توانید
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عاشق نشوی اگر توانی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عاشق و یار یار باید بود
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عاشقا قفل تجرد بر در آمال زن
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عاشقم بر لعل شکرخای تو
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عاشقی تا در دل ما راه کرد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عاشقی گر خواهد از دیدار معشوقی نشان
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عشق آن معشوق خوش بر عقل و بر ادراک زد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عشق ازین معشوقگان بی وفا دل بر گرفت
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عشق بازیچه و حکایت نیست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عشق رخ تو بابت هر مختصری نیست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عشق و شراب و یار و خرابات و کافری
- سنایی غزنوی (غزلیات)/عقل و جانم برد شوخی آفتی عیارهای
- سنایی غزنوی (غزلیات)/غالیه بر عاج برآمیختی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/غریب و عاشقم بر من نظر کن
- سنایی غزنوی (غزلیات)/غریبیم چون حسنت ای خوش پسر
- سنایی غزنوی (غزلیات)/غلاما خیز و ساقی را خبر کن
- سنایی غزنوی (غزلیات)/فراق آمد کنون از وصل برخوردار چون باشم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/فریاد از آن دو چشمک جادوی دلفریب
- سنایی غزنوی (غزلیات)/قومی که به افلاس گراید دل ایشان
- سنایی غزنوی (غزلیات)/لبیک زنان عشق ماییم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/لشکر شب رفت و صبح اندر رسید
- سنایی غزنوی (غزلیات)/لولو خوشاب من از چنگ شد یکبارگی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ما باز دگر باره برستیم ز غمها
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ما را ز مه عشق تو سالی دگر آمد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ما را میفگنید که ما اوفتادهایم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ما عاشق همت بلندیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ما عشق روی آن نگاریم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ما فوطه و فوطه پوش دیدیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ما قد ترا بندهتر از سرو روانیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ما همه راه لب آن دلبر یغما زنیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ما کلاه خواجگی اکنون ز سر بنهادهایم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/مارا مدار خوار که ما عاشقیم و زار
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ماه رویا گرد آن رخ زلف چون زنجیر چیست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ماه شب گمرهان عارض زیبای تست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ماه مجلس خوانمت یا سرو بستان ای پسر
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ماهرویا در جهان آوازهی تست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ماهی که ز رخسارش فتنهست به چین اندر
- سنایی غزنوی (غزلیات)/مرا عشق نگارینم چو آتش در جگر بندد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/مرا عشقت بنامیزد بدانسان پرورید ای جان
- سنایی غزنوی (غزلیات)/مرحبا مرحبا برای هلالا
- سنایی غزنوی (غزلیات)/مرد بی حاصل نیابد یار با تحصیل را
- سنایی غزنوی (غزلیات)/مردمان دوستی چنین نکنند
- سنایی غزنوی (غزلیات)/مسلم کن دل از هستی مسلم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/معشوق به سامان شد تا باد چنین باد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/معشوق مرا ره قلندر زد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/معشوق که او چابک و چالاک نباشد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/معشوقه از آن ظریفتر نیست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/من ترا ام حلقه در گوش ای پسر
- سنایی غزنوی (غزلیات)/من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/من نه ارزیزم ز کان انگیخته
- سنایی غزنوی (غزلیات)/من که باشم که به تن رخت وفای تو کشم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/من کیستم ای نگار چالاک
- سنایی غزنوی (غزلیات)/من کیم کاندیشهی تو هم نفس باشد مرا
- سنایی غزنوی (غزلیات)/منم که دل نکنم ساعتی ز مهر تو سرد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/موی چون کافور دارم از سر زلفین تو
- سنایی غزنوی (غزلیات)/مکن آن زلف را چو دال مکن
- سنایی غزنوی (غزلیات)/می ده ای ساقی که می به درد عشق آمیز را
- سنایی غزنوی (غزلیات)/می ده پسرا که در خمارم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/میر خوبان را کنون منشور خوبی در رسید
- سنایی غزنوی (غزلیات)/ناز را رویی بباید همچو ورد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/نخواهم من طریق و راه طامات
- سنایی غزنوی (غزلیات)/نرگسین چشما به گرد نرگس تو تیر چیست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/نه سیم نه دل نه یار داریم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/نور تا کیست که آن پردهی روی تو بود
- سنایی غزنوی (غزلیات)/نور رخ تو قمر ندارد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/نگارینا دلم بردی خدایم بر تو داور باد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/نگویی تا به گلبن بر چه غلغل دارد آن قمری
- سنایی غزنوی (غزلیات)/نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا
- سنایی غزنوی (غزلیات)/نینی به ازین باید با دوست وفا کردن
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر آن روزی که باشم در خرابات
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر دل که قرین غم نباشد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر زمان از عشق جانانم وفایی دیگرست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر زمان از عشقت ای دلبر دل من خون شود
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر زمان چنگ بر کنار مگیر
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر شب نماز شام بود شادیم تمام
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر کرا در دل بود بازار یار
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر کرا در دل خمار عشق و برنایی بود
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر کرا درد بی نهایت نیست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر که او معشوق دارد گو چو من عیار دار
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر که در بند خویشتن نبود
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر که در راه عشق صادق نیست
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر که در عاشقی تمام بود
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر که در کوی خرابات مرا بار دهد
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر کو به خرابات مرا راه نماید
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر کو به راه عاشقی اندر فنا شود
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هر گه که به تو در نگرم خیره بمانم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/هزار سال به امید تو توانم بود
- سنایی غزنوی (غزلیات)/همه جانست سر تا پای جانان
- سنایی غزنوی (غزلیات)/همواره جفا کردن تا کی بود ای دلبر
- سنایی غزنوی (غزلیات)/وصال حالت اگر عاشقی حلال کند
- سنایی غزنوی (غزلیات)/پر کن صنما هلاقنینه
- سنایی غزنوی (غزلیات)/پسرا خیز تا صبوح کنیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/چرا ز روی لطافت بدین غریب نسازی
- سنایی غزنوی (غزلیات)/چشم روشن بادمان کز خود رهایی یافتیم
- سنایی غزنوی (غزلیات)/چشمکان پیش من پر آب مکن