تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (ویرایش 188.136.245.218 (بحث) به آخرین تغییری که Bellavista1957 انجام داده بود واگردانده شد)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی|بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی}}
 
{{ب|جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی|بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی}}
 
{{ب|صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم|یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی}}
 
{{ب|صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم|یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۱۹

' دیوان شمس (غزلیات) (جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی)
از مولوی
'


جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی
صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی
گر نامه نمی‌خوانی خود نامه تو را خواند ور راه نمی‌دانی در پنجه ره دانی
بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی
ای از دل و جان رسته دست از دل و جان شسته از دام جهان جسته بازآ که ز بازانی
هم آبی و هم جویی هم آب همی‌جویی هم شیر و هم آهویی هم بهتر از ایشانی
چند است ز تو تا جان تو طرفه تری یا جان آمیخته‌ای با جان یا پرتو جانانی
نور قمری در شب قند و شکری در لب یا رب چه کسی یا رب اعجوبه ربانی
هر دم ز تو زیب و فر از ما دل و جان و سر بازار چنین خوشتر خوش بدهی و بستانی
از عشق تو جان بردن وز ما چو شکر مردن زهر از کف تو خوردن سرچشمه حیوانی