دیوان شمس/به کوی عشق تو من نامدم که بازروم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۰۲ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (به کوی عشق تو من نامدم که بازروم)
از مولوی
'


به کوی عشق تو من نامدم که بازروم چگونه قبله گذارم چو در نماز روم
بجز که کور نخواهد که من به هیچ سبب به سوی ظلمت از آن شمع صدطراز روم
کدام عقل روا بیند این که من تشنه به غیر حضرت آن بحر بی‌نیاز روم
براق عشق گزیدم که تا به دور ابد به سوی طره هندو به ترک تاز روم
شب چو باز و بط روز را بسوزد پر چو در سحر به مناجات او به راز روم
چو چشم بند قضا راه چشم بسته کند به بوی عنبریش چشم‌ها فرازروم
به خاک پای خداوند شمس تبریزی که چون شدم ز وی از دست سرفراز روم