تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/ای به میدان‌های وحدت گوی شاهی باخته»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|ای به میدان‌های وحدت گوی شاهی باخته|جمله را عریان بدیده کس تو را نشناخته}}
 
{{ب|ای به میدان‌های وحدت گوی شاهی باخته|جمله را عریان بدیده کس تو را نشناخته}}
 
{{ب|عقل کل کژچشم گشته از کمال غیرتت|وز کژی پنداشته کو مر تو را انداخته}}
 
{{ب|عقل کل کژچشم گشته از کمال غیرتت|وز کژی پنداشته کو مر تو را انداخته}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۱

' دیوان شمس (غزلیات) (ای به میدان‌های وحدت گوی شاهی باخته)
از مولوی
'


ای به میدان‌های وحدت گوی شاهی باخته جمله را عریان بدیده کس تو را نشناخته
عقل کل کژچشم گشته از کمال غیرتت وز کژی پنداشته کو مر تو را انداخته
ای چراغ و چشم عالم در جهان فرد آمدی تا در اسرار جهان تو صد جهان پرداخته
ای که طاووس بهار از عشق رویت جلوه گر بر درخت جسم جان نالان شده چون فاخته
از برای ما تو آتش را چو گلشن داشته وز برای ما تو دریا را چو کشتی ساخته
شمس تبریزی جهان را چون تو پر کردی ز حسن من جهان روح را از غیر عشقت آخته