دیوان شمس/آتش افکند در جهان جمشید
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (آتش افکند در جهان جمشید) از مولوی |
' |
آتش افکند در جهان جمشید | از پس چار پرده چون خورشید | |
خنک او را که شد برهنه ز بود | وای آن را که جست سایه بید | |
دل سپیدست و عشق را رو سرخ | زان سپیدی که نیست سرخ و سپید | |
عشق ایمن ولایتیست چنانک | ترس را نیست اندر او امید | |
هر حیاتی که یک دمش عمرست | چون برآید ز عشق شد جاوید | |
یک عروسیست بر فلک که مپرس | ور بپرسی بپرس از ناهید | |
زین عروسی خبر نداشت کسی | آمدند انبیا به رسم نوید | |
شمس تبریز خسرو عهدست | خسروان را هله به جان بخرید |