دیوان بیدل شیرازی/هزار حلقه

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۲۹ توسط M rastgar (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
چتر زرّین هزار حلقه
از بیدل شیرازی
خوف رقیب
دیوان بیدل شیرازی


ای زلف یار نافۀ چین یا که عنبری یا بوی خوش بر آتش یا دود مجمری
یا افعی سیاه که برکنج خفته ای یا سنبل تری که بو رسته ز آذری
که همچو اژدری که بدم در کشیده ماه که سایبان پرتو خورشید انوری
گر جادویی نه کار تو روز از تو شب چراست ور خود نه شب روی دل مردم چه میبری
هر دم بصورت دگر آیی بچشم خلق افسون نموده اند ترا یا افسونگری
از آتشت گزند نباشد از آب هم مرغابیی ندانم یا خود سمندری
با دین چو دشمنی است ترا گر نه هندویی داری دل سیاه چرا گر نه کافری
گر کافری بهشت چرا گشته جای تو ور هندویی چگونه نگهبان کوثری
آتش پرست گر که نه چون مغان همی بر روی آتشین ز چه رو سجده آوری
ور عقرب از قمر برود خود شگفت نیست باشد عجب که عقربی و در قمر روی
دام دلی گهی و گه دام بیفکنی گاهی چو حلقۀ زرهی گه زره گری
داری هزار حلقه و هر حلقه صد کمند هم دل ز خلق میبری و هم دلاوری
هر حلقه ات پناه دلی گشته گوییا زنجیر عدل پادشه هفت کشوری
شاهنشه زمانه محمد شه آنکه نیست چون او به روزگار دگر عدل گستری

***