خواجوی کرمانی (غزلیات)/دلبرا خورشیدتابان ذرهئی از روی تست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (دلبرا خورشیدتابان ذرهئی از روی تست) از خواجوی کرمانی |
' |
دلبرا خورشیدتابان ذرهئی از روی تست | اهل دلرا قبله محراب خم ابروی تست | |
تا شبیخون برد هندوی خطت بر نیمروز | شاه هفت اقلیم گردون بندهی هندوی تست | |
شهسوار گنبد پیروزه یعنی آفتاب | بارها افتاده در پای سگان کوی تست | |
ذرهئی گفتم ز مهرت سایه از من برمگیر | کافتاب خاوری در سایهی گیسوی تست | |
نافهی خشک ختن گر زانکه میخیزد ز چین | زلف را بفشان که صد چین در شکنج موی تست | |
هر زمان نعلم در آتش مینهد زلفت ولیک | جان ما خود در بلای غمزهی جادوی تست | |
از پریشانی چو مویت در قفا افتادهام | نیکبخت آن زلف هندویت که هم زانوی تست | |
با تو چیزی در میان دارد مگر بند قبا | زان سبب پیوسته او را تکیه بر پهلوی تست | |
نکهت انفاس خلدست این نسیم مشگ بیز | یا ز چین طرهی مشکین عنبر بوی تست | |
گر ترا هر دم بسوئی میل ودل با دیگریست | هر کجا خواجوست او را میل خاطر سوی تست |