خاقانی (غزلیات)/من ندانستم که عشق این رنگ داشت
نسخهٔ تاریخ ۲۳ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۵۰ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (ویرایش 2.180.51.51 (بحث) به آخرین تغییری که Bellavista1957 انجام داده بود واگردانده شد)
' | خاقانی (غزلیات) (من ندانستم که عشق این رنگ داشت) از خاقانی |
' |
من ندانستم که عشق این رنگ داشت وز جهان با جان من آهنگ داشت دستهی گل بود کز دورم نمود چون بدیدم آتش اندر چنگ داشت عافیترا خانه همچون سیم رفت زآنکه دست عقل زیر سنگ داشت صبر بیرون تاخت از میدان عشق در سر آمد زانکه میدان تنگ داشت از جفا تا او چهار انگشت بود از وفا تا عهد صد فرسنگ داشت دل بماند از کاروان وصل او زآنکه منزل دور و مرکل لنگ داشت نالهی خاقانی از گردون گذشت کار غنون عشق تیز آهنگ داشت