حافظ (غزلیات)/کتبت قصه شوقی و مدمعی باکی
نسخهٔ تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۳۷ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | حافظ (غزلیات) (کتبت قصه شوقی و مدمعی باکی) از حافظ |
' |
کتبت قصه شوقی و مدمعی باکی بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی بسا که گفتهام از شوق با دو دیده خود ایا منازل سلمی فاین سلماک عجیب واقعهای و غریب حادثهای انا اصطبرت قتیلا و قاتلی شاکی که را رسد که کند عیب دامن پاکت که همچو قطره که بر برگ گل چکد پاکی ز خاک پای تو داد آب روی لاله و گل چو کلک صنع رقم زد به آبی و خاکی صبا عبیرفشان گشت ساقیا برخیز و هات شمسه کرم مطیب زاکی دع التکاسل تغنم فقد جری مثل که زاد راهروان چستی است و چالاکی اثر نماند ز من بی شمایلت آری اری مثر محیای من محیاک ز وصف حسن تو حافظ چگونه نطق زند که همچو صنع خدایی ورای ادراکی