حافظ (غزلیات)/چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۲۵ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' حافظ (غزلیات) (چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود)
از حافظ
'


چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود ور آشتی طلبم با سر عتاب رود
چو ماه نو ره نظارگان بیچاره زند به گوشه ابرو و در نقاب رود
شب شراب خرابم کند به بیداری وگر به روز شکایت کنم به خواب رود
طریق عشق پرآشوب و فتنه است ای دل بیفتد آن که در این راه با شتاب رود
گدایی در جانان به سلطنت مفروش کسی ز سایه این در به آفتاب رود
سواد نامه موی سیاه چون طی شد بیاض کم نشود گر صد انتخاب رود
حباب را چو فتد باد نخوت اندر سر کلاه داریش اندر سر شراب رود
حجاب راه تویی حافظ از میان برخیز خوشا کسی که در این راه بی‌حجاب رود