حافظ (غزلیات)/صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
نسخهٔ تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۲۳ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | حافظ (غزلیات) (صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را) از حافظ |
' |
صبا! به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان، تو دادهای ما را شِکَرفروش، که عمرش دراز باد، چرا تفقدی نکند طوطی شکرخا را؟ غرور حُسنت اجازت مگر نداد ای گل که پرسشی نکنی عَندلیب شیدا را به خُلق و لُطف توان کرد صیدِ اهل نظر به بند و دام نگیرند مرغ دانا را ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست سَهی قدانِ سیه چشمِ ماهِ سیما را چو با حبیب نشینی و باده پیمایی به یاد دار محبانِ بادپیما را جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را در آسمان نه عجب گر به گفتهی حافظ سرودِ زُهره به رقص آورد مسیحا را